۸۷٬۸۱۰
ویرایش
(تغییر هدف تغییرمسیر از امام باقر(ع) به امام باقر) برچسبها: تغییر هدف تغییرمسیر ویرایشگر دیداری |
(تغییرمسیر به امام باقر حذف شد) برچسب: تغییرمسیر حذف شد |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
# | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:امام باقر(ع).jpg|بندانگشتی|امام باقر(ع)]] | |||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | |||
!نام | |||
|محمد بن علی | |||
|- | |||
|کنیه | |||
|ابوجعفر | |||
|- | |||
|القاب | |||
|باقر، شاکر، هادی | |||
|- | |||
|ولادت | |||
|۱ رجب، ۵۷ق. | |||
|- | |||
|پدر | |||
|امام سجاد (ع) | |||
|- | |||
|مادر | |||
|فاطمه دختر امام حسن (ع) | |||
|- | |||
|مدت امامت | |||
|۱۹ سال (۹۵ تا ۱۱۴ق) | |||
|- | |||
|طول عمر | |||
|۵۷ سال | |||
|- | |||
|زادگاه | |||
|مدینه | |||
|- | |||
|تاریخ شهادت | |||
|۷ ذیالحجه، ۱۱۴ق. | |||
|- | |||
|علت شهادت | |||
|مسمومیت توسط زهر | |||
|- | |||
|قاتل | |||
|هشام بن عبدالملک | |||
|- | |||
|مدفن | |||
|مدینه بقیع | |||
|- | |||
|} | |||
</div> | |||
''' | |||
محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب مشهور به امام باقر(ع)''' (۵۷-۱۱۴ق)، امام پنجم [[شیعیان]] که حدود ۱۹ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت. | |||
دوره امامت امام باقر(ع) مصادف با ضعف دولت [[بنیامیه]]<ref>ر.ک:مقاله بنی امیه </ref> و درگیری امویان بر سر قدرت بود. امام باقر(ع) در این دوره، جنبش علمی وسیعی را پدید آورد که در دوره امامت فرزندش [[امام صادق(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام صادق(ع)</ref> به اوج خود رسید. گفتهاند که وی در علم، زهد، عظمت و فضیلت، سرآمد بود. از آن حضرت روایات بسیاری در علوم [[فقه]]<ref>ر.ک:مقاله فقه</ref>، [[توحید]]، آثار و [[سنت نبوی]]، [[قرآن]]، اخلاق و آداب نقل کردهاند. در دوره امامت او، گامهای بزرگی در تدوین دیدگاههای شیعه در رشتههای گوناگون اعم از اخلاق، فقه، کلام، تفسیر و... برداشته شد. | |||
بزرگان [[اهل سنت]] نیز به شهرت علمی و دینی وی گواهی دادهاند.[[ابن حجر هیتمی]] میگوید: | |||
ابوجعفر محمد باقر، گنجهای پنهان علوم، حقایق احکام و حکمتها و لطایف را آشکار نمود. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین به جایی رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد. | |||
=نسب و کنیه امام باقر(ع)= | |||
«محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب» مشهور به امام باقر(ع) پنجمین امام شیعیان، فرزند امام سجاد امام چهارم شیعیان است و مادر وی ام عبدالله دختر امام حسن مجتبی(ع) است.<ref>المفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۵</ref> از این رو به امام باقر (ع) لقب هاشمی بین هاشمیین، علوی بین علویین یا فاطمی بین فاطمیین دادند. <ref>المفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۸؛ عیان الشیعه، ج۸، ص ۳۹۰</ref> | |||
امام باقر(ع) فرزند امام سجاد(ع) و فاطمه دختر امام حسن(ع) است.[۱] چون نسب او هم به امام حسن(ع) و هم به امام حسین(ع) میرسد، به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین دادهاند.[۲] | |||
=زندگینامه امام باقر(ع)= | |||
امام باقر(ع) فرزند امام سجاد(ع) و فاطمه دختر [[امام حسن(ع)]] است. <ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۵</ref> چون نسب او هم به امام حسن(ع) و هم به [[امام حسین(ع)]]<ref>ر.ک:مقاله امام حسین(ع)</ref> میرسد، به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین دادهاند.<ref> مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۸</ref> | |||
بر پایه [[حدیث لوح]] که جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده، پیامبر اسلام پیش از به دنیا آمدن امام باقر(ع) نام او را محمد و لقبش را باقر(شکافنده) قرار داده بود. <ref>قمی رازی، کفایة الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۱۴۴-۱۴۵</ref> او ملقب به <big>باقرالعلم</big>، <big>شاکر</big>، <big>هادی</big> و <big>امین</big> بود. <ref> ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۱۰</ref> | |||
اما مشهورترین لقبش <big>باقر</big> (شکافنده) است. <ref>مجلسی، جلاء العیون، ۱۳۸۲ش، ص۸۴۹</ref> | |||
یعقوبی مینویسد: «بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت.» <ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۸۹</ref> به گفته [[شیخ مفید]] <ref>ر.ک:مقاله شیخ مفید</ref>امام باقر(ع) در علم، زهد و بزرگواری از همه برادرانش برتر، و قدر و منزلتش بیشتر بود و همه او را به عظمت میستودند. <ref> مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵۷</ref> | |||
کنیه معروفش <big>ابوجعفر</big> است. <ref>طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۶</ref> در منابع روایی بیشتر با عنوان ابوجعفر اول از وی یاد میشود. <ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۹۷</ref> تا با ابوجعفر ثانی ([[امام جواد(ع]])) اشتباه نشود. <ref> اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۸۵۷</ref> | |||
امام باقر(ع) در ۱ رجب سال ۵۷ قمری در [[مدینه]] به دنیا آمد. <ref>طبری، دلائل الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۲۱۵؛ طبرسی، إعلام الورى، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۹۸</ref> برخی ولادتش را ۳ صفر همان سال نقل کردهاند. <ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۶، ص۲۱۲</ref> او در واقعه [[کربلا]] در حالی که خردسال بود، حضور داشت. <ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۸۹</ref> | |||
بر اساس منابع تاریخی امام باقر سه همسر و هفت فرزند داشت. <ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۱۰</ref> | |||
=القاب امام باقر(ع)= | |||
لقبهایش عبارتاند از: شاکر، هادی و باقر. باقر لقب مشهور او و به معنای <big>شکافنده</big> است. | |||
یعقوبی مینویسد: بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت. <ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۸۹</ref> کنیه معروفش، ابوجعفر است.<ref>طبری، دلائل الامامة، ص۲۱۶</ref> در منابع روایی بیشتر با عنوان ابوجعفر اول از وی یاد میشود. | |||
# | |||
# الامین <ref>دلائل الامامة، ص 94؛ المناقب، ج 4، ص 211؛ الهدایةالکبری ، ص 237؛تاریخ اهل البیت(ع)،ص 131</ref>؛ امانت دارِ اسرارِ الهی. | |||
# | |||
# الباقر <ref>دلائل الامامة، ص 94؛ کشف الغمّه، ج 2، ص 318؛ جامع المقال، ص 185؛ مجمع الرجال، ج 7، ص 194؛ اعیان الشیعه، ج 1، ص 650</ref> به معنی شکافنده. | |||
# | |||
# باقرالعلم <ref> کشف الغمّه، ج 2، ص 318؛ المناقب، ج 4، ص 211، مدینةالمعاجز، ج 5، ص 5</ref>(العلوم) به معنی شکافنده دانش (دانش ها). | |||
# | |||
# الشاکر <ref>الهدایةالکبری، ص 237</ref> به معنی شُکر کننده. | |||
# | |||
# الشاکر لله <ref>المناقب،ج 4،ص 211</ref> به معنی شکرکننده خداوند. | |||
# | |||
# الشبیه <ref>دلائل الامامة، ص 94؛ المناقب، ج 4، ص 211</ref> به معنی اینکه به پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم شباهت داشته است. | |||
# | |||
# محمد بن علی الاوّل <ref> الکنی والالقاب، مامقانی، ص 164</ref> برای اینکه با امام جوادعلیه السلام که آن حضرت نیز ملقّب به محمد بن علی است، اشتباه نشود. | |||
# | |||
# الهادی <ref>الهدایةالکبری، ص 237؛ دلائل الامامة، ص 94؛ کشف الغمّه، ج 2، ص 318؛ المناقب، ج 4، ص 211؛ تاریخ اهل البیت(ع)، ص 131</ref> به معنی هدایت کننده جامعه. | |||
# | |||
# الباقری <ref> الکنی والالقاب، ص 75</ref> به این معنی که این صفت را داراست که شکافنده علوم است. | |||
# | |||
# الباقران <ref> جامع المقال، ص 185</ref> ؛ لقب امام پنجم و ششم. | |||
# | |||
# الصادقان <ref>مجمع الرّجال،ج 7،ص 195</ref> ؛ لقب امام پنجم و ششم. | |||
# | |||
# الصادقَیْن <ref>جامع المقال، ص 185</ref> ؛ لقب امام پنجم و ششم. | |||
# | |||
# الصادقون <ref>التهذیب، ج 1، ص 62؛ الاستبصار، ج 1، ص 8 و 76؛ وسائل الشیعه، ج 1، ص 146</ref> ؛ لقب امام پنجم و ششم. | |||
برخی از روایات منتسب به این دو امام بوده است؛ لذا از این واژه ها بهره می برده اند. | |||
# | |||
# السیّدان <ref> التهذیب، ج 3، ص 155</ref> ؛ لقب امام پنجم و ششم. | |||
# | |||
# احدهما <ref> جامع المقال، ص 185</ref> ؛ لقب امام پنجم و ششم. | |||
در برخی روایات که مشخص نبوده است روایت از امام پنجم و یا ششم است، از لقب احدهما استفاده می کرده اند. | |||
=فضائل و مناقب امام باقر(ع)= | |||
امام باقر(ع) را آیینه تمام نمای [[پیامبر(ص)]] و امامان پیشین دانستهاند. در روایتی که پیامبر برای [[جابر بن عبدالله انصاری]] نام یکایک امامان معصوم(ع) را باز میگوید، آمده است که چون پیامبر به امام باقر(ع) میرسد، به جابر فرمان میدهد که سلام مرا بدو برسان. <ref>حلیة الابرار، ۳/ ۳۶۱</ref> | |||
==دائم الذکر بودن== | |||
امام باقر (ع) همپای همهی ارزشهای علمی خویش، انسانی دائم الذکر بود. امام صادق (ع) دربارهی پدر بزرگوار خویش میفرماید: | |||
پدرم کثیر الذکر بود (هماره یاد خدا را بر قلب و زبان جاری داشت) به گونهای که وقتی همراه او راه میرفتم او مشغول یاد خدا بود و چون بر سفرهی غذا مشغول خوردن غذا بودیم باز هم از یاد خدا غافل نبود. با مردم سخن میگفت، ولی این روابط اجتماعی نیز او را از یاد الهی دور نمیداشت، زبانش هماره به گفتن <big>لا اله الا الله</big> مترنم بود. آن حضرت همیشه ما را فراخوانده و از ما میخواست تا طلوع خورشید مشغول یاد و ذکر خدا باشیم و به آن گروه از اعضای خانواده که قادر به قرائت قرآن بودند، خواندن قرآن را توصیه میکرد و آن گروه که قادر به تلاوت قرآن نبودند، دستور میداد که ذکر خدا را بر لب جاری کنند. <ref> جمعی از نویسندگان، ج1، ص30</ref> | |||
==علم== | |||
امام باقر(ع) سرآمد عالمان روزگار خویش بود. برخی دانشمندان بزرگ [[مسلمان]] گفتهاند که او چنان به رموز و اسرار علوم آگاه بود و احکام و حکمتها و لطایف علمی را به طالبان عطا میفرمود که کسی جز کوردلان یا گمراهان منکر آن نتواند بود. <ref>الصواعق المحرقة، ۲۰۱</ref> | |||
==حلم== | |||
فرو خوردن خشم و خویشتنداری هنگام غضب، از صفات آشکار امام باقر(ع) است. <ref>فرهنگ شیعه، ص۱۰۷</ref> | |||
مردى از اهل شام در مدینه ساكن بود و به خانهى امام بسیار مىآمد و به آن گرامى مىگفت: ...در روى زمین بغض و كینه ى كسى را بیش از تو در دل ندارم و با هیچكس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم! و عقیده ام آنست كه اطاعت خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنى با توست، اگر مى بینى به خانه ى تو رفت و آمد دارم بدان جهت است كه تو مردى سخنور و ادیب و خوش بیان هستى! در عین حال امام (ع) با او مدارا مىفرمود و به نرمى سخن مى گفت. چندى بر نیامد كه شامى بیمار شد و مرگ را رویاروى خویش دید و از زندگى ناامید شد ،پس وصیت كرد كه چون در گذرد امام باقر(ع) بر او نماز گذارد. | |||
شب به نیمه رسید و بستگانش دریافتند که او مرده است، بامداد وصى او به [[مسجد]]<ref>ر.ک:مقاله مسجد</ref> آمد و امام باقر (ع) را دید كه [[نماز صبح]] به پایان برده و به تعقیبات مشغول است. | |||
عرض كرد: آن مرد شامى از دنیا رفته و خود چنین خواسته كه شما بر او نماز گزارید. | |||
فرمود: او نمرده است... شتاب مكنید تا من بیایم. | |||
آنگاه به خانه ى شامى آمد و بر بالین او نشست و او را صدا زد و او پاسخ داد، امام او را نشانید و پشتش را به دیوار تكیه داد و شربتى طلبید و به او داد و به بستگانش فرمود غذاهاى سرد به او بدهند و خود بازگشت. | |||
مدتی نگذشت كه شامى شفا یافت و به نزد امام آمد و عرض كرد: «گواهى مى دهم كه تو حجت خدا بر مردمانى» <ref>امالى، شیخ طوسى، ص 261</ref> | |||
عده اى به محضر امام باقر (ع) رسیدند و دیدند كه یكى از فرزندان او بیمار شده است و امام (ع) ناراحت و اندوهگین است. | |||
با خود گفتند: اگر این كودك از دنیا برود مى ترسیم امام علیه السلام را آن گونه ببینیم كه نمى خواهیم در آن حال باشد. | |||
چیزى نگذشت كه صداى شیون اهل خانه بلند شد و فرزند امام (ع) از دنیا رفت. آنگاه حضرت نزد آنها آمد در حالیكه چهره او شاد بود و ناراحتىهای قبل از سیماى او بر طرف شده بود. | |||
آنها به امام (ع) عرض كردند: فدایت شویم ما ترس آن داشتیم كه با مرگ فرزند حالتى پیدا كنید كه ما هم بخاطر اندوه شما غمگین شویم. | |||
حضرت به آنها فرمود: ما مى خواهیم كسى را كه دوست داریم بسلامت باشد و ما راحت باشیم اما وقتى امر الهى فرا رسد تسلیم اراده خداوند هستیم.<ref> وسائل الشیعه، ج 12، ص 135</ref> | |||
==تسلیم== | |||
رضا و تسلیم در برابر خواست و اراده الهی، از دیگر ویژگیها و فضیلتهای امام باقر(ع) است. در روایتی همان امام همام(ع) میفرماید: "ما [اهل بیت] دست به دعا برمیداریم و حاجت خویش را از خدا میخواهیم؛ اما چون قضای الهی به گونهای دیگر رقم خورد، همان را میپسندیم". <ref>سنن النبی، ۳۷۲</ref> | |||
==انفاق== | |||
دستگیری از فقیران و تهیدستان، یکی دیگر از فضیلتهای اخلاقی امام باقر(ع) است.امام(ع) از این نظر میان مردم شهرتی چشمگیر داشت و همه او را به احسان و کرم میشناختند هر چند دارایی فراوانی نداشت. امام صادق(ع) در این باره میفرماید: "دارایی پدرم در میان خاندانش، کمتر بود؛ ولی خرجش بیشتر. با این حال، او هر جمعه یک دینار [[صدقه]] میداد". <ref>وسائل الشیعة، ۷۱/ ۴۱۳</ref> | |||
==هیبت== | |||
شخصیت امام باقر(ع) را جلوهای ویژه در دیده دیگران بود و هر کسی را در تأثیر خویش میگرفت. | |||
ابوبصیر گوید: خدمت امام باقر(ع) رسیدم و عرض کردم: "شما وارث [[رسول خدا(ص)]] هستید؟ فرمود: آری! گفتم: رسول خدا وارث پیامبران بود و هر چه را که آنها میدانستند میدانست؟ فرمود: آری! گفتم: شما میتوانید مرده را زنده کنید و کور مادر زاد و مبتلا به پیسی را بهبود بخشید؟ فرمود: آری به اذن خدا! آنگاه به من فرمود: ای ابا محمد! نزدیک من بیا، پس نزدیکش رفتم، حضرت به چهرهام و چشمم دست کشید که فوراً بینا شدم و خورشید و آسمان و زمین و خانهها و هر چه را که در شهر بود دیدم". <ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۷۴</ref> | |||
از دیگر فضائل امام باقر(ع) است: عبادت و راز و نیاز، فروتنی، مهم شمردن امر آخرت، سخاوت و کار و کوشش. <ref>اعیان الشیعه، ۱/ ۶۵۳- ۶۵۱</ref> | |||
=اصحاب و شاگردان امام باقر (ع)= | |||
در مكتب امام باقر (ع) شاگردانى نمونه و ممتاز پرورش یافتند از جمله: | |||
==ابان بن تغلب== | |||
ابان از شخصیت هاى علمى عصر خود بود و در [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، قرائت و لغت تسلط بسیارى داشت. والایى دانش ابان چنان بود كه امام باقر (ع) به او فرمود در [[مسجد مدینه]] بنشین و براى مردم [[فتوى]] بده زیرا دوست دارم مردم چون تویى را در میان شیعیان ما ببینند.<ref> جامع الروات، محمد بن علی اردبیلی، ج1، ص9</ref> | |||
==زراره== | |||
زراره از قرائت و فقه و [[كلام]] و شعر و ادب عرب بهره اى گسترده داشت و نشانه هاى فضیلت و دیندارى در او آشكار بود. <ref> جامع الروات، محمد بن علی اردبیلی، ج1، ص 117</ref> | |||
==محمد بن مسلم== | |||
فقیه [[اهل بیت(ع)]]<ref>ر.ک»مقاله اهل بیت(ع)</ref> و از یاران راستین امام باقر و امام صادق (ع) بود، او اهل [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref> بود و براى بهره گرفتن از دانش بیكران امام باقر (ع) به مدینه آمد و چهار سال در مدینه ماند. | |||
=عصر امام باقر (ع)= | |||
امام باقر (ع) در زمان [[واقعه عاشورا]] چهار سال داشتند چنانچه خود در جایی فرموده اند: من چهار ساله بودم كه جدم حسین بن على كشته شد و شهادت وى و آنچه را در آن وقت بما رسید بیاد دارم.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۲۰</ref> | |||
پس از شهادت امام حسین (ع) آن حضرت 37 سال امامت پدر خود علی بن حسین (ع) را درک کرد. و پس از شهادت آن حضرت عهده دار مقام امامت شد. | |||
دوران زندگی آن حضرت با حکومت ده تن از [[خلفای اموی]] (از [[معاویة بن ابی سفیان]] تا ه[[شام بن عبدالملک]]) و ایام امامتش با حکومت پنج تن از ایشان ([[ولید بن عبدالملک]] (متوفی 96) و [[سلیمان بن عبدالملک]] (متوفی 99) و [[عمر بن عبدالعزیز]] (متوفی 101) و [[یزید بن عبدالملک]] (متوفی 105) و [[هشام بن عبدالملک]] (متوفی 125)) مقارن بود. | |||
بنابر آنچه از منابع معتبر به دست می آید، دوران زندگی امام پنجم بیشتر در شهر مدینه به نشر معارف دینی و ارشاد [[شیعیان]] و تربیت شاگردان گذشت. زمان امام باقر (ع)، زمان ظهور فقهای بزرگ مخصوصاً در مدینه بود. در این دوران، مسلمانان که از فتوحات خارجی و جنگ های داخلی تا حدودی فراغت یافته بودند، از اطراف و اکناف سرزمین های اسلامی برای فراگرفتن احکام الهی و [[فقه اسلامی]] به مدینه، که شهر [[حضرت رسول (ص)]] و [[اصحاب]] و تابعان ایشان بود، روی می نهادند. فقها و محدّثان بزرگی از جمله [[سعید بن مسیّب]] (متوفّی 94)، [[عروة بن زبیر]] (متوفّی 94)، [[خارجة بن زید بن ثابت]] (متوفّی 99)، [[ربیعة الرأی]] (متوفّی 136)، [[سفیان بن عُیَیْنه]] و [[محمّدبن شهاب زُهْری]] (متوفّی 124) در این شهر جمع بودند. بخصوص که منع کتابت حدیث در زمان [[عمر بن عبدالعزیز]] لغو شده بود. <ref> مرتضی عسکری، معالم المدرستین، تهران، 1405 ق؛ ج 2، ص 44</ref> | |||
در این دورانِ شکوفایی فقه و حدیث بود که دانش و معرفت امام باقر (ع) و نیز فرزند او امام صادق (ع)، بر همگان آشکار شد و اصول و مبانی کلام و فقه و سایر [[معارف دینی شیعه]]، که این دو امام بیش از همه مبیّن آن بودند، تدوین و توسّط راویان و شاگردان ایشان به عالم پراکنده شد. بسیاری از مجتهدان و مؤسّسان مذاهب فقهی دیگر از این دو امام فیض برده اند و به همین جهت، رایج شدن لقب «باقر» برای امام پنجم، که لقبی کاملاً علمی است، بسیار پر معنی است. | |||
=مقابله امام باقر (ع) با فرقههای انحرافی= | |||
در زمان امام باقر (ع) فرقه های انحرافی بسیاری پدیدار شده بود که امام در مقام پاسداری از اسلام در قالب مناظره با سران فرقهها یا در بین اصحاب خود، پوچی عقاید منحرفان را آشکار میکرد و به این وسیله از پایگاههای فکری و عقیدتی شیعه دفاع میکرد. <ref>هادی منش، ابوالفضل، مبارزات فرهنگی امام باقر (ع)، مجله مبلغان، اسفند 1383 و فروردین 1384 - شماره 64 (از صفحه 11 تا 24)</ref> | |||
=مقام علمی و سیاسی امام باقر(ع) در نزد علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت= | |||
برخی از علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت به امامت آن حضرت در علم و سیاست تصریح نموده اند که ما تعدادی را متذکر می شویم: | |||
'''شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان الذهبی''' | |||
«ابوجعفر الباقر سیّد امام فقیه، یصلح للخلافة <ref>سیر اعلام النبلاء،الذهبی،ج13،ص120</ref> ؛ ابوجعفر باقر،سیّد، امام، فقیه و کسی است که برای خلافت صلاحیت دارد». | |||
در جایی دیگر می گوید :«و کان احد من جمع بین العلم و العمل و السؤدد و الشرف و الثقة و الرزانة و کان اهلا للخلافة» <ref>سیر اعلام النبلاء،الذهبی، ج4ص402و403</ref> ؛«او یکی از کسانی بود که بین علم وعمل و بزرگواری و شرف و وثاقت، جمع نموده بود. او اهلیت بر خلافت را داشت ...». | |||
'''صلاح الدین خلیل بن ابیک صفدی''' | |||
«...و کان احد من جمع العلم و الفقه و الدیانة و الثقة و السؤدد و کان یصلح للخلافة و هو أحد الأئمة الاثنی عشر الذین یعتقد الرافضة عصمتهم...» <ref>الوافی بالوفیات،ج2ص102</ref> ؛«...او یکی از کسانی بود که علم و فقه و دیانت و وثاقت و بزرگواری را جمع نموده و برای خلافت صالح بود و او یکی از ائمه دوازده گانه است که شیعه قائل به عصمت آنها است ». | |||
'''ابن صبّاغ مالکی''' | |||
«وکان محمّد بن علیّ بن الحسین(ع) مع ما هو علیه من العلم و الفضل و السؤدد و الرئاسة و الامامة، ظاهر الجود فی الخاصة و العامة، مشهورالکرم فی الکافة، معروفا بالفضل و الاحسان مع کثرة عیاله و توسط حاله» <ref>الفصول المهمة،ص</ref> ؛«محمد بن علی بن الحسین علیه السلام، با وجود علم و فضل و بزرگواری و ریاست و امامت، اهل جود به خاص و عام بود. او مشهور به کرم بر همه بود و با کثرت عیال و متوسط الحال بودن در مال، معروف به فضل و احسان بود». | |||
''' | |||
احمد بن یوسف قرمانی''' | |||
«وکان خلیفة ابیه من بین اخوته و وصیّه و القائم بالامامة من بعده، و لم یظهر عن احد من اولاد الحسن و الحسین من علم الدین و السنن و علم القرآن و السیر و فنون الآداب ما ظهر عن ابی جعفر » <ref>اخبار الدول،ص111</ref> ؛«...او از بین برادرانش جانشین پدرش و قائم مقام امامت بعد از او بود. و از هیچ یک از اولاد حسن و حسین در علم دین و سنن و علم قرآن و تاریخ و فنون و آداب، به مقدار آنچه از ابی جعفر رسیده، ظاهر نشده است». | |||
'''محمد ابو زهره از بزرگان علمای مصر''' | |||
«وکان محمّد ابنه وریثه فی الامامة العلم و نیل الهدایة، و لذا کان مقصد العلماء من کل البلاد الاسلامیة، و ما زار احد المدینة الّاعرج علی بیت محمّد الباقر یاخذ عنه» <ref>الامام الصادق،ص22</ref> ؛«محمد فرزند زین العابدین وارث او در امامت علم و نیل به هدایت بود. و لذا مقصد علمای همه سرزمین های اسلامی بود. هیچ کس به زیارت مدینه نمی آمد جز آنکه وارد خانه او شده و از آن حضرت اخذ علم می نمود». | |||
بعد از نقل سخنان بزرگان اهل سنت در مورد امام باقر (ع) توجه شما را به روایتی جلب می کنم که مورد اتفاق فریقین است و آن حدیث دوازده خلیفه است که در تمام مصادر مذاهب اربعه آمده است و ما به یک مورد کفایت می کنیم: | |||
ابن کثیر در تفسیر آیه مبارکه«وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبا»؛« خدا از بنى اسرائیل پیمان گرفت، و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم». <ref>مائده/12</ref> | |||
پس از توجه دادن به حدیثی که در [[صحیح بخاری]] و مسلم آمده است که پیامبراکرم (ص)فرمودند:«لایزال أمر الناس ماضیا ما ولیهم إثنا عشر رجلا...کلّهم من قریش»پیوسته امور مردم می گذرد(در روایات دیگر پیوسته اسلام عزیز است) مادامی که دوازده نفر بر آنها خلافت می کنند که همگی آنها از قریش اند. وی در توضیح این روایت می نویسد: و معنای این حدیث بشارت به وجود دوازده خلیفه صالح است که حق را اقامه می کنند و در میان مردم به عدل رفتار می کنند ...و ظاهر امر این است که مهدی که بشارت آمدن او در روایات به دست ما رسیده که زمین را پر از عدل و داد می کند از جمله آنان است...<ref>تفسیر ابن کثیر،ذیل آیه شریفه مائده/12</ref> | |||
=امام باقر (ع) از نگاه دانشمندان و علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت= | |||
'''بن حجر هیثمی از متعصبان اهل سنت''' | |||
«ابوجعفر محمدالباقر سمی بذالك من بقر الارض ای شقها و آثار مخبئاتها و مكامنها فلذالك هو اظهر من مخبئات كنوز المعارف و حقائق الاحكام ما لایخفی الا علی منطمس البصیره او فاسد الطویه و من ثم قیل فیه هو باقرالعلم و جامعه و شاهر علمه و رافعه» | |||
لقب باقر برای ابوجعفر محمد باقر برگرفته از شكافتن زمین و بیرون آوردن گنجهای پنهان آن است، بدین جهت كه او از گنجهای پنهان معارف و حقایق احكام را آنقدر آشكار ساخت كه جز بر افراد بیبصیرت و دلهای ناپاك پوشیده نیست و از این جاست كه وی را شكافنده و جامع دانش و نشر دهنده و بر افرازندهی علم خویش نامیدهاند. | |||
وی سپس به شخصیت امام(ع) در بعد [[عرفان]] اشاره میكند و میگوید: «و له من الرسوخ فی مقامات العارفین ما یكل عنه السنه الواصفین و له كلمات كثیره فی السلوك و المعارف لا تحتملها هذه العجاله» | |||
و برای او از استواری و ثبات در مراحل سلوك عرفانی منزلتی است كه وصفكنندگان از بیان آن عاجزند و در زمینهی این سلوك و معارف دارای كلمات فراوانی است كه فرصت، مجال طرح آن را نمیدهد. <ref>صواعق المحرقه، ص 201</ref> | |||
«عبدالله عطاء» مكی از دانشمندان عصر امام(ع) میگوید: «هیچگاه دانشمندان را از نظر علمی بدان سان كه نزد امام محمدباقر(ع) بودند كوچك و حقیر نیافتم. دیدم «حكم ابن عتیبه» را با همهی زیادی علم و منزلتی كه در نزد مردم داشت، در مقابل آن حضرت همانند كودكی بود كه در مقابل معلم خویش نشسته باشد.» <ref>حلیه الاولیاء، ج 3، ص 186؛ ارشاد مفید، ص 280، به نقل از بحارالانوار، ج 46، ص 286 و تذكره الخواص، ص 337 و البدایه و النهایه «ابن كثیر»، ج 9، ص 311، به نقل از سرهی پیشوایان، ص 308</ref> | |||
'''جاحظ دانشمند برجسته اهل سنت''' | |||
آفاق زیبا و بلندای كلام حكیمانهی امام باقر(ع) را اینگونه ترسیم میكند: «قد جمع محمد ابن علی ابن الحسین(ع) صلاح حال الدنیا بحذافیرها فی كلمتین فقال: «صلاح جمیع المعایش و التعاضر ملا مكیال: ثلثان فطنه و ثلثه تغافل» | |||
محمد ابن علی ابن الحسین مصلحت تمامی زندگی دنیا را در دو كلمه جمع كرده و فرموده است: صلاح همه زندگیها و روابط و معاشرت «با دیگران» در پر كردن پیمانهای است كه دو سوم آن هوش و فراست و زیركی و یك سوم آن تغافل (و خود را به غفلت زدن در بعضی از امور) است. <ref>البیان و التبیین، ج 1، ص 84، نقل از بحارالانوار، ج 46، ص 289</ref> | |||
«قتاده» فقیه بصره به امام باقر(ع) گفت: «به خدا سوگند من در نزد فقیهان و ابن عباس نشستهام اما اضطرابی كه در نزد شما دارم، در نزد هیچ یك از آنان نداشتهام. | |||
فقال له ابوجعفر(ع) اتدری این انت، انت بین یدی بیوت اذن الله ان ترفع و یذكر فیها اسمه...؛ | |||
فرمود: آیا میدانی كه در كدامین مكان قرار گرفتهای؟ تو اكنون در مقابل خانههایی هستی كه خداوند به رفعت و بلند مرتبهای آن رخصت داده است و نام خدا در آن برده میشود و صبح و شام خدای را در آن خانهها تسبیح میكنند و آنان مردانی هستند كه تجارت و خرید و فروش آنان را از یاد خدا و اقامهی نماز و پرداخت زكات باز نمیدارد. تو در این گونه مكانی و ما دارای این خانهها.» <ref>بحارالانوار، ج 46، ص 357</ref> | |||
نظیر همین سؤال را «عكرمه» دیگر دانشمند اهل سنت از امام(ع) نمود و پاسخی نظیر پاسخ قتاده دریافت داشت. <ref>بحارالانوار، ج 46،ص 258</ref> | |||
'''فخر رازی از علمای اهل سنت''' | |||
در تفسیر خود در بیان نظرهای مختلف راجع به معنای كوثر مینویسد: «سومین نظر در معنای كوثر این است كه منظور از آن، فرزندان پیامبر اسلام(ص) است و این به آن جهت است كه این سوره در رد كسانی نازل شده است كه از آن حضرت به خاطر نداشتن فرزند عیب جویی میكردند كه در این صورت معنای آن این است كه خداوند تو را فرزندان و نسلی عطا میكند كه در طول تاریخ برقرار خواهند ماند. سپس میگوید: «ببین كه چقدر انسانها از [[اهل بیت پیامبر(ص)]] به شهادت رسیدهاند اما جهان همچنان شاهد رونق فزاینده آنان است. آنگاه بنگر كه چه تعداد از بزرگان اندیشمند مانند امام باقر، امام صادق، امام كاظم، امام رضا علیهمالسلام و محمد نفس زكیه در میان آنها جلوهگر شده است.» <ref>تفسیر فخر رازی، ج 32، ص 124</ref> | |||
'''محمدبن سعد زهری''' | |||
وی در باره حضرت می گوید :« محمد من الطبقة الثالثة من التابعین من المدینة، کان عابدا عالما ثقة، محمد از طبقه سوم از تابعین مدینه است ، او مردی عابد، عالم و ثقه بود». <ref>تذکرة الخواص،سبط بن جوزی ص302</ref> وی در جای دیگر می گوید :«کان ثقة کثیر الحدیث،او ثقه و کثیر الحدیث بود».<ref>البدایةوالنهایة،ابن کثیر ،ج9،ص338</ref> | |||
'''احمد بن حنبل''' | |||
او بر سندی که از ا[[مام رضا(ع)]] تا امام باقر (ع) و از آن حضرت تا رسول خدا (ص) از ذریه حضرت در آن قرار داشتند گفت:«لو قرات هذا الاسناد علی المجنون لبریء من جنته، اگر این سند بر دیوانه ای قرائت شود از جنونش بهبودی می یابد». <ref>الصواعق المحرقة،ابن حجر هیتمی،ص595،مؤسسةالرسالة</ref> | |||
'''ابو عثمان عمربن بحر جاحظ''' | |||
«...و هو سید فقهاء الحجاز و منه ابنه جعفر تعلّم الناس الفقه، و هو الملقّب بالباقر، باقرالعلوم، لقّبه به رسول الله (ص)...او سید فقهای اهل ح[[جاز]]است، که مردم فقه را از او و فرزندش جعفر فرا گرفتند .او ملقّب به باقر است ، کسی که علم را می شکافد، و این لقبی است که رسول خدا(ص) براو گذارده است». <ref>رسائل جاحظ،ص108</ref> | |||
'''محمدبن طلحه شافعی''' | |||
«هو باقرالعلم و جامعه و شاهر علمه و شاهرعلمه و رافعه...صفاقلبه و زکا علمه و طهرت نفسه و شرفت اخلاقه و عمرت بطاعة الله اوقاته ورسخت فی مقام التقوی قدمه...» <ref>مطالب السؤول،ج2،ص100</ref>؛«او ابوجعفر محمّدبن علی بن ابی طالب است ...او را به جهت کثرت سجودش باقر نامیدند؛ زیرا سجده پیشانی اش را شکافته و باز کرده بود. و برخی او را به جهت فراوانی علمش باقر نامیده اند ..». | |||
'''ابو زکریّا محیی الدین بن شرف نووی''' | |||
او درباره حضرت باقر(علیه السلام) می گوید :« هوتابعی جلیل، امام بارع، مجمع علی جلالته، معدود فی فقهاءالمدینة و أئمتهم »؛ «اوتابعی جلیل، امامی نمونه است. کسی که بر جلالتش اجماع بوده و درجمل فقهای مدینه و امامان فقها به حساب می آید». <ref>تهذیب الاسماءواللغات،نووی،ج1ص103</ref> | |||
'''ابوالعباس ابن خلکان''' | |||
«...کان الباقر عالما سیّدا کبیرا.وانّما قیل له الباقر، لانّه تَبقّّر فی العلم»؛ <ref>وفیات الاعیان،ج4،ص30</ref> «باقر، مردی عالم، سیّد و کبیر بود. او را باقر نامیده اند؛ زیرا در علم وسعت داد». | |||
'''شمس الدین ذهبی''' | |||
«وکان من فقهاء المدینة، وقیل له الباقر؛ لانّه بقر العلم ای شقّه و عرف اصله و خفیّه» <ref>العبر فی خبر من غبر،الذهبی،ج1ص109.دار الکتب العلمیة</ref> ؛«او از فقهای مدینه به حساب می آمد، به او باقر گفته اند؛ زیرا علم را شکافته و اصل و ریشه آن را شناخته است». | |||
'''ابن کثیر دمشقی''' | |||
«و هو محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب القرشی الهاشمی ابوجعفر الباقر...و هو تابعی جلیل، کبیر القدر کثیرا، اَحد اعلام هذه الامة علما و عملا و سیادة و شرفا.. حدّث عنه جماعة من کبار التابعین و غیرهم...» <ref>البدایة والنهایة،ج2،ص338</ref> ؛ «او محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب، قرشی، هاشمی، ابوجعفر باقر است... او تابعی جلیل، بسیار بزرگ مقدار، یکی از بزرگان این امت از حیث علم و عمل و بزرگی و شرف است ...از او جماعتی از بزرگان تابعین و دیگران روایت نموده اند». | |||
'''حافظ احمد بن علی بن حجر عسقلانی''' | |||
«محمد بن علی بن الحسین بن ابی طالب، ابوجعفرالباقر، ثقة، فاضل من الرابعة» <ref>تقریب التهذیب ،ج2ص541</ref> ؛ «محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب، ابوجعفر باقر، ثقة، فاضل و از طبقه چهارم است». | |||
'''احمد بن حجر هیتمی مکّی''' | |||
«وارثه منهم عبادة وعلما و زهادة ابوجعفر محمّد الباقر... فلذ لک هو اظهر من مخبّات کنوز المعارف و حقائق الاحکام و الحکم و اللطائف» <ref>الصواعق المحرقة،ج2ص585</ref> «...وارث علی بن الحسین در عبادت و علم و زهد، ابوجعفر محمّد باقر بود. اورا به جهت شکافتن علم باقر نامیدند...به همین جهت است که او گنج های معارف و حقائق احکام و حِکم و لطائف را آشکار ساخت...». | |||
'''ابن عماد حنبلی''' | |||
«و کان من فقهاء المدینة، وقیل له الباقر لانّه بقر العلم ای شقه و عرف اصله و خفیّه و توسع فیه» <ref>شذرات الذهب ،ج1،ص149.داربن کثیر</ref> «او از فقهای مدینه بود، و به جهت شکافتن علم و شناختن اصل و مخفی آن و توسعه در آن، باقر نامیده می شد». | |||
'''احمد بن تیمیه حرّانی''' | |||
«ابوجعفر محمّد بن علی من خیار اهل العلم و الدین و قیل :انّما سمّی الباقر لانّه بقر العلم» «ابوجعفر محمّد بن علی از بهترین های اهل علم ودین بود، گفته شده: اورا باقر نامیدند؛ زیرا علم را می شکافت». | |||
وی همچنین در جای دیگر می گوید:«محمّد الباقر أعظم الناس زهدا و عبادة بقر السجود جبهته و کان أعلم أهل وقته، سماه رسول الله (ص)الباقر...» <ref>منهاج السنة النبویة،فصل4 ص11ص50،مؤسسةقرطبة</ref> ؛ «محمد باقر بزرگترین مردم از جهت زهد و عبادت بود به گونه ای که سجده پیشانی اش را شکافته بود. اعلم زمان خویش بود، و پیامبر(ص )او را باقر نام نهاده بود». | |||
=شهادت امام باقر (ع)= | |||
تاریخ رحلت امام باقر (ع) را با اختلاف پنج سال، از ۱۱۳ تا ۱۱۸، ذکر کردهاند. | |||
ابن سعد <ref> ابن سعد، محمد، الطبقات الکبیر، ج۵، ص۳۲۴</ref> نخست با نقل خبری از استاد خود واقِدی تاریخ رحلت آن حضرت را سال ۱۱۷ و مدت عمرشان را ۷۳ سال ذکر میکند، سپس میگوید که رحلت ایشان را در ۱۱۸ و ۱۱۴ هم دانستهاند. | |||
[[ابن اثیر]] <ref> ابن اثیر، ابوالحسن، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۱۸۰</ref> نیز عمر حضرت باقر (ع) را ۷۳ سال ثبت کرده و ۵۸ سال را نیز نسبت داده است. امّا بیشتر مورخان شیعی و سنی وفات آن حضرت را در ۱۱۴ و اکثر [[سیره نویسان شیعه]] عمر وی را ۵۷ سال دانستهاند. <ref>ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱</ref> | |||
به هر حال، ۷۳ سال یقیناً نادرست است، زیرا در آن صورت باید در سال ۴۴ متولد شده باشند. امّا چون عموم مورخان تولّد پدرش علی بن حسین (ع)را در سال ۳۸ نوشتهاند و بنا بر این در سال ۴۴ آن حضرت بیش از شش سال نداشته است، امکان تولّد حضرت باقر (ع) در سال ۴۴ منتفی است. | |||
یعقوبی <ref> یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲۰</ref> هر چند وفات حضرت باقر (ع) را به سال ۱۱۷ میداند، میگوید که وی ۵۸ سال عمر کرده و در واقعه عاشورا چهار ساله بوده است. | |||
امّا چون واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری بوده، وفات آن حضرت سال ۱۱۴ میشود نه ۱۱۷. به نظر میرسد که چون مورخان [[اهل سنّت]]، ولادت را سال ۵۶ و وفات را ۱۱۴ ثبت کردهاند، باید عمر امام باقر (ع) را ۵۸ سال بدانند. <ref>حنبلی، ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۲، ص۷۲</ref> | |||
==ماه و روز شهادت امام باقر (ع)== | |||
در ماه و روز رحلت آن حضرت نیز اختلاف است و آن را در ربیع الاوّل و هفتم ذی الحجه و ربیع الاخر گفتهاند. <ref>امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۴۵</ref> | |||
برخی از مورخان، از جمله ابن خلّکان <ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۱۲۲۱۹</ref> و صفدی <ref> مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۱۷</ref> محل وفات او را دهکدهای به نام حُمَیْمَه واقع در منطقه شراة بین راه مدینه به [[دمشق]] <ref>ابن خلکان شمس الدین، وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۷۸</ref> دانستهاند. | |||
==محل شهادت امام باقر (ع)== | |||
در باره محل دفن آن حضرت، [[قبرستان بقیع]] در مدینه، اختلافی دیده نمیشود. در روایت ابوبصیر از حضرت صادق (ع) که کلینی <ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۷۲</ref> | |||
و به نقل از او مجلسی <ref> مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۱۷</ref> آورده است، آن حضرت میفرماید که پدرم به سال ۱۱۴ وفات یافت و پس از پدر نوزده سال و دو ماه زنده بود. | |||
چون رحلت امام سجاد (ع) را بیشتر مورخان در محرم نوشتهاند، ظاهراً رحلت امام باقر (ع) در ربیع الاول بوده است. | |||
ولی از ظاهر تعبیرِ بیشترِ مورخان و صریح عبارت [[شهید اول]]<ref>ر.ک:مقاله شهیداول</ref> (مجلسی <ref> مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۲۱۷</ref> به نقل از الدّروس) و قمی <ref>قمی، عباس، منتهی الامال، ج۲، ص۱۳۵</ref> برمی آید که هفتم ذی الحجه را برگزیدهاند. | |||
=پانویس= | |||
{{پانویس|4}} | |||
[[رده:امامان دوازده گانه شیعه]] | |||
[[رده: امامان شهید]] | |||
[[رده:اهل البیت]] |