ازارقه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
ازارقه فرقه اى از [[خوارج]] هستند كه نام خود را از | '''ازارقه''' فرقه اى از [[خوارج]] هستند كه نام خود را از پیشواى خویش [[نافع بن ازرق]] كه کنیه اش ابو راشد بود گرفتند. پس از كشته شدن نافع پیروان او با عبید اللّه بن ماحوز بیعت كردند و تا شوال سال 66 هجری قمری كه در سلبرى كشته شد پیشواى ایشان بود. پس از كشته شدن زبیر بن ماحوز، ازارقه با قطرى بن الفجأه كه از دلیران زمان خویش بود بیعت كردند. بعد از قتل قطرى ازارقه پراكنده شدند. | ||
==تاریخچه پیدایش== | ==تاریخچه پیدایش== | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==عقاید== | ==عقاید== | ||
ازارقه سنگسار (رجم) كردن را منكر شدند و | ازارقه سنگسار (رجم) كردن را منكر شدند و خیانت در امانت را روا دانستند و گفتند مخالفان ما مشرك اند و اداى امانت ایشان جایز نیست و حدّ شرعى را درباره كسى كه قذف مرد زن دار مى كرد روا ندانستند، ولى حدّ شرعى را بر كسانى كه قذف زنان شوهردار مى نمودند جارى مى كردند.دست دزد را در بیش و كم مى بریدند و اندازه اى در مال دزدى در نظر نمى گرفتند.ازارقه چون با نافع بن ازرق بیعت كردند او را امیر المؤمنین خواندند و خوارج عمان و یمامه نیز به ایشان پیوستند.[[حجاج بن يوسف|حجاج بن یوسف]] مهلّب بن ابى صفره را به جنگ ایشان فرستاد و از آنان كشتار بسیار كرد.ازارقه على (ع) را كافر شمردند و [[عبد الرحمن ملجم]] را در شهید كردن آن حضرت بر حق مى دانستند. | ||
ایشان خوارجى را كه از جنگ با مخالفان خوددارى مى كردند كافر می شمردند و ریختن خون اطفال و زنان مخالفان را جایز مى دانستند و مى گفتند كه اطفال مشركان در دوزخ اند و نیز مى گفتند كه جایز است خداوند پیامبرى بفرستد در حالى كه مى داند پس از نبوتش كافر خواهد شد و جایز است كه پیغمبرى بفرستد كه پیش از نبوتش كافر بوده و از وى گناهان كبیره و صغیره صادر شده باشد و نیز گویند كه مرتكبان كبیره جملگى كافرند و با دیگر وارد جهنم خواهند شد.محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 43<nowiki></ref></nowiki> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
[[رده: تاریخ کلام اسلامی]] | [[رده: تاریخ کلام اسلامی]] | ||
[[رده: مذاهب کلامی]] | [[رده: مذاهب کلامی]] | ||
<references /> |
نسخهٔ ۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۱۳
ازارقه فرقه اى از خوارج هستند كه نام خود را از پیشواى خویش نافع بن ازرق كه کنیه اش ابو راشد بود گرفتند. پس از كشته شدن نافع پیروان او با عبید اللّه بن ماحوز بیعت كردند و تا شوال سال 66 هجری قمری كه در سلبرى كشته شد پیشواى ایشان بود. پس از كشته شدن زبیر بن ماحوز، ازارقه با قطرى بن الفجأه كه از دلیران زمان خویش بود بیعت كردند. بعد از قتل قطرى ازارقه پراكنده شدند.
تاریخچه پیدایش
موضعگیری خوارج در هنگام خروج از سپاه حضرت علی (علیهالسّلام) در جنگ صفین و بعد از شکست در جنگ نهروان در سال ۳۷ هـ. ق به دو گرایش اصلی و مقابل هم تبدیل شد. گروهی که قیام به شمشیر را واجب میدانستند و گروهی که از آنان به عنوان قعده یا نشستگان یاد شده که تقیه و عدم جنگ را نیز با شرایطی جایز میدانستند. شورشها و خروج این فراد بر ضد حکومت علوی باعث شده بود که حاکمان عراق به طورکلی نسبت به آنان سختگیری داشته باشند. نقطه اوج این سختگیریها در زمان حکومت عبید الله بن زیاد است که بعد از مدتی که با آنان همراهی میکرد، ناگهان دست به قتل عام آنان زد.[۱]و ابوبلا مرداس را که رهبر فکری خوارج و از اهل قعود بود ولی مورد قبول هر دو گروه قرار داشت به قتل رساند. [۲]این برخورد ابن زیاد باعث شد که در زمان انتقال قدرت از بنی امیه به مروان مواضع سیاسی خوارج تندرو به میانهرو نزدیک تر شود. با قیام ابن زبیر در مکه علیه حکومت، خوارج بصره علیرغم همه اختلافات اصولی که با هم داشتند، ائتلافی سیاسی را تشکیل دادند و به کمک و همراهی ابن زبیر پرداختند که در راس آن ها نافع بن ازرق قرار دارد. اما با آمدن خبر مرگ یزید و بازگشت سپاه شام دوباره پای اختلافات به میان آمد و نافع و یاران او به بصره بازگشتند.در میان حوادث سال ۶۴ هـ. ق که بصریان درگیر منازعات قومی خود بودند و جنگها و کشتارهای وسیعی به راه انداخته بودند، نافع و پیروان او بیشترین استفاده را برده و یک اردوی قوی در بصره سرو سامان دادند.[۳]بعد از پایان درگیریهای بصره و توافق قبایل، نافع که ماندن در بصره را صلاح نمیدانست به همراه یارانش با یک حرکت دسته جمعی به اهواز هجرت کرد و بدین ترتیب اولین هسته قوی و نیرومند ازرقی را در اهواز بوجود آورد که سرآغاز رشد ازرقیان شد.[۴] نافع در سال ۶۵ هـ. ق با نیروهای خود به بصره حمله کرد و قسمتهایی از بصره را تصرف کرد ولی با مقاومت سپاه بصره مواجه شد و به دولاب «دولاب دهی است از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز (لغتنامه دهخدا)» عقب نشینی کرد و جنگ دولاب میان نافع و سپاه بصره در این منطقه در گرفت که به کشته شدن نافع و بعضی از سران ازارقه انجامید.
عقاید
ازارقه سنگسار (رجم) كردن را منكر شدند و خیانت در امانت را روا دانستند و گفتند مخالفان ما مشرك اند و اداى امانت ایشان جایز نیست و حدّ شرعى را درباره كسى كه قذف مرد زن دار مى كرد روا ندانستند، ولى حدّ شرعى را بر كسانى كه قذف زنان شوهردار مى نمودند جارى مى كردند.دست دزد را در بیش و كم مى بریدند و اندازه اى در مال دزدى در نظر نمى گرفتند.ازارقه چون با نافع بن ازرق بیعت كردند او را امیر المؤمنین خواندند و خوارج عمان و یمامه نیز به ایشان پیوستند.حجاج بن یوسف مهلّب بن ابى صفره را به جنگ ایشان فرستاد و از آنان كشتار بسیار كرد.ازارقه على (ع) را كافر شمردند و عبد الرحمن ملجم را در شهید كردن آن حضرت بر حق مى دانستند. ایشان خوارجى را كه از جنگ با مخالفان خوددارى مى كردند كافر می شمردند و ریختن خون اطفال و زنان مخالفان را جایز مى دانستند و مى گفتند كه اطفال مشركان در دوزخ اند و نیز مى گفتند كه جایز است خداوند پیامبرى بفرستد در حالى كه مى داند پس از نبوتش كافر خواهد شد و جایز است كه پیغمبرى بفرستد كه پیش از نبوتش كافر بوده و از وى گناهان كبیره و صغیره صادر شده باشد و نیز گویند كه مرتكبان كبیره جملگى كافرند و با دیگر وارد جهنم خواهند شد.محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 43</ref>
پانویس
- ↑ دینوری ، ابو حنیفة احمد بن داود، الاخبار الطوال ، ج۱، ص۳۹۹، تحقیق عصام محمد الحاج علی، بیروت ، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۱هـ، چاپ اول.
- ↑ اندلسی احمد بن محمدبن عبد ربه، العقد الفرید، ج۱، ص۱۸۳، بیروت، دار احیاء التراث العربی ۱۴۲۰ه، چاپ سوم.
- ↑ شیبانی، ابو الحسن علی بن ابی الکرم محمد بن محمد بن عبد الکریم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۵، تحقیق: عبدالله القاضی، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم.
- ↑ تمیمی السمعانی، ابی سعید عبد الکریم بن محمد ابن منصور، الانساب، ج۱، ص۱۲۲، تحقیق عبدالله عمر البارودی، بیروت، دار الفکر ۱۹۹۸م، چاپ اول.