مسلم بن عقیل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۳: خط ۷۳:


در زیارت نامه آن حضرت به واژه ای اشاره شده است که می تواند لقبی از القاب ایشان باشد. در آنجا چنین آمده است: «السلام علیک ایّها العبد الصالح …». بنابر این، عبد صالح از القاب آن حضرت محسوب می شود. <ref>الارشاد محمدبن محمد</ref>
در زیارت نامه آن حضرت به واژه ای اشاره شده است که می تواند لقبی از القاب ایشان باشد. در آنجا چنین آمده است: «السلام علیک ایّها العبد الصالح …». بنابر این، عبد صالح از القاب آن حضرت محسوب می شود. <ref>الارشاد محمدبن محمد</ref>
در منابع کهن تنها نام چهار یا پنج یا هفت تن از آنها برده شده است که عبارت اند از: عبدالله، محمد، علی، مسلم، حمیده(عاتکه)، ابراهیم و عبدالرحمن. <ref> لیث صفوی تاریخ خلیفه بن خیاط ص135</ref>


=نام فرزندان مسلم بن عقیل=
=نام فرزندان مسلم بن عقیل=

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۳۹


مسلم بن عقیل
مسلم بن عقیل
نام مسلم بن عقیل
نام کامل مُسْلِم بن عَقیل بن ابی طالب
محل زندگی مدینه
اقدامات مهم نماینده امام حسین(ع) در کوفه
دین اسلام
مذهب شیعه
ولادت ۶۳۲ م
درگذشت روز عرفه • سال ۶۰ قمری
محل دفن کوفه • جنب مسجد کوفه

مسلم بن عقیل در کانون دانش و تقوا و در خانه وحی پرورش یافت، عمویش امیرالمومنین(ع) با نبوغ و علم گسترده اش او را تربیت کرد، پیوسته با امام حسن (ع) [۱] و امام حسین(ع) [۲] سرور جوانان اهل بهشت [۳] همراه بود و از رفتار آنها تاثیر پذیرفت و شخصیت مثالی شان در اعماق دل و جان وی نقش بست.

مسلم بن عقیل، نخستین پرچم دار و پیشگام در قیام حسینی است که در ابلاغ رسالت سرورشهیدان امام حسین (ع) به مردم کوفه و بیعت گرفتن از آن ها نقش مهمی ایفا کرد، اما کوفیان بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد ستمگر، ترس و وحشت در بین صفوف آن ها ایجاد کرد به سرعت برگشتند و از اطراف مسلم پراکنده شدند؛ هر چند این فرمانده علوی چون کوهی سرفراز به تنهایی مقاومت کرد و صف ستمگران و طغیان گران مستبد را در هم کوبید. حیات مسلم بن عقیل تصویر درخشانی از جهاد در راه بالابردن کلمه توحید در برابر سرکشی امویان ظالم است.

خاندان پاک مسلم بن عقیل

ابوطالب، عموی بزرگوار پیامبر و بزرگ مکه و طایفه بنی هاشم، چهار پسر داشت به نام های: عقیل، طالب، جعفر و علی (ع)[۴].

مسلم، فرزند عقیل بود و عقیل نیز فرزند بزرگ ابوطالب. با این حساب، مسلم بن عقیل، برادرزاده علی بن ابی طالب (ع) و پسر عموی سید الشهدا (ع) است. او نیز مانند همه افراد این خاندان که بزرگوار، کریم، شجاع، پاک و با شخصیت بودند، از برجسته ترین خصلت های انسانی برخوردار بود و در میان جوانان بنی هاشم، یکی از رشیدترین و مؤمن ترین چهره ها به شمار می رفت.

پیامبر خدا (ص)، او و پدرش را ستوده است. در سخنی که از عقیل و پدرش یاد می کند، از مسلم هم ستایش می کند و خطاب به علی (ع) می فرماید: «فرزند او (مسلم) کشته راه محبت فرزند تو خواهد شد. چشم مؤمنان بر او شک می ریزد و فرشتگان مقرّب پروردگار بر او درود می فرستند.» [۵]

اسامی و القاب مسلم بن عقیل

نام آن حضرت مسلم است، امام حسین (ع) در نامه ای که برای کوفیان توسط حضرت مسلم می فرستد، وی را به ثقه توصیف می کند. امام (ع) در این نامه می نویسد: «کسی را به سوی شما می فرستم که برادر، پسر عمو و مورد اطمینان از اهل بیتم محسوب می شود».

در زیارت نامه آن حضرت به واژه ای اشاره شده است که می تواند لقبی از القاب ایشان باشد. در آنجا چنین آمده است: «السلام علیک ایّها العبد الصالح …». بنابر این، عبد صالح از القاب آن حضرت محسوب می شود. [۶]

در منابع کهن تنها نام چهار یا پنج یا هفت تن از آنها برده شده است که عبارت اند از: عبدالله، محمد، علی، مسلم، حمیده(عاتکه)، ابراهیم و عبدالرحمن. [۷]

نام فرزندان مسلم بن عقیل

در کتاب‌های تاریخی چند فرزند پسر و دختر برای جناب مسلم بن عقیل نام می‌برند که چهار تن از پسران ایشان در حادثه‌ی کربلا و پس از آن به شهادت می‌رسند. با این بیان که دو تا از فرزندان مسلم به نام‌های عبدالله و محمد در کربلا شهید می‌شوند. [۸] مادر عبدالله، رقیه کبری دختر حضرت على(ع) بود، [۹] و مادر محمد کنیز بود. [۱۰]

پانویس

  1. ر.ک:مقاله امام حسن (ع)
  2. ر.ک:مقاله امام حسین(ع)
  3. ر.ک:مقاله بهشت
  4. ر.ک:مقاله علی (ع)
  5. ) عبدالله مامقانی، تنقیح المقال، ج 3، ص 214
  6. الارشاد محمدبن محمد
  7. لیث صفوی تاریخ خلیفه بن خیاط ص135
  8. شیخ مفید، الاختصاص، ص 83، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب(ع)، ج ‏4، ص 112، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق
  9. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج ‏1، ص 397، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1417ق
  10. سبط بن جوزی‏، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 229، قم، منشورات الشریف الرضی‏، چاپ اول، 1418ق