اخوان المسلمین در آسیای جنوب شرقی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «سه پدیده دینی، سیاسی و نظامی '''وهابیت'''، '''اخوان المسلمین''' و '''داعش''' به گونه...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۸

سه پدیده دینی، سیاسی و نظامی وهابیت، اخوان المسلمین و داعش به گونه ای به یكدیگر پیوند خورده اند كه تفكیك هر یك از دیگری كاری بس دشوار شده است.

تاثیر وهابیت بر اخوان المسلمین

حركت دینی محمد بن عبد الوهاب پیش از آن كه با سیاست ملك عبدالعزیز پیوند بخورد بیشتر درعصر خود به عنوان یك حركت اصلاح طلب دینی یا حركت 'تجدید' شناخته می شد و شاید بتوان فردی چون محمد رشید بن علی رضا بن محمد قلمونی، صاحب مجله ‌المنار، نقش مهمی بر افكار حسن البناء مؤسس حركت اخوان المسلمین داشته است و این در حالی است كه رشید رضا نامدارترین شخصیت نهضت موسوم به سلفیه می باشد و همواره از محمد بن عبدالوهاب مؤسس فرقه وهابیت به بزرگی یاد كرده و او را مجدد و اصلاح گر قرن خویش دانسته است.

بدین ترتیب حركت دینی وهابیت قبل از سیاسی شدنش توسط سران آل سعود توانسته است تأثیراتی عمیق بر حركت اخوان المسلمین داشته باشد و اختلافاتی كه در صحنه سیاسی مصر و عربستان در سال های اخیر روی داد بیشتر جنبه سیاسی داشته و از نظر فكری روابطی عمیق بین دو جریان وجود داشته است، اما به مرور زمان اخوان المسلمین به یك هویت جدید و مستقل از وهابیت دست یافت.

تاثیر اخوان المسلمین بر داعش

اما داعش را نمی توان مولود مستقیم وهابیت دانست، بلكه همان نقشی را كه وهابیت در شكل دهی اخوان المسلمین در طول تاریخ ایفا كرده است حركت اخوان در شكل دهی داعش بازی كرده است، اما همچنان كه بین وهابیت، سلفیه و اخوان اختلافاتی ماهوی وجود دارد، بین داعش و اخوان المسلمین نیز اختلافاتی به چشم می خورد.

به هر حال به رغم پیچیدگی بافت سیاسی، اجتماعی و دینی داعش می توان چنین انتظار داشت كه این حركت بیشتر از اخوان و سپس سلفیه و در نهایت وهابیت نشأت گرفته است و از هر یك از این حركات نقشی را پذیرفته و در نهایت به صورت یك جنبش نظامی درآمده است.

بنابراین در پاسخ به این سؤال كه مشروعیت دینی داعش به كدام جریان پیوند خورده است، باید گفت كه در وهله نخست حركت اخوان المسلمین نقش بیشتری از وهابیت در تكوین فكری و مشروعیت دینی داشته است.

تاثیر وهابیت بر داعش

اما در هر حال وهابیت در شكل نخستین خود، خارج از محدوده سیاسی آل سعود، در قالب جریان سلفیه در شكل گیری اخوان المسلمین نقش داشته است. با شكل گیری ائتلاف بیش از 40 كشور و از جمله آمریكا و عربستان سعودی علیه داعش بیشتر انتقادات علیه وهابیت در سازماندهی داعش و پیش از آن القاعده بوده و كمتر به نقش اخوان المسلمین در این میان توجه شده است.

تاریخچه تطور وهابیت

وهابیت پدیده ای دینی بود كه ریشه در افكاری سفلی گری چون ابن رجب حنبلی، ابن قدامه، ابن تیمیه و حتی متشرعی فقیه چون ابن ابی العز دمشقی داشته است و پیش از پیوند خوردن آن با آل سعود یك حركت صرفا دینی بشمار می آمده است، اما با آمدن ملك عبدالعزیز این جریان دینی در صدر برنامه های تبلیغی دولت قرار گرفت و وهابیت بیش از آن كه رنگ دینی داشته باشد با اهداف و اعراض آل سعود پیوند خورد و در قرون گذشته این حركت به عنوان یك ابزار نظامی برای دولت و نه یك سازمان سری عمل می كرده است.

این حركت نظامی وهابیت تا سال 1929 میلادی یعنی پیروزی ملك عبدالعزیز بر تمرد لشگر 'اخوان من طاع الله' ادامه داشته است. این لشگر در سالهای 1924-1925 به كمك ملك عبدالعزیز شتافت و مملكت حجاز هاشمی به مملكت عربستان سعودی تغییر نام یافت. لشگریان 'اخوان من طاع الله' می خواستند همچنان به فتوحات خود در عراق به عنوان جهاد فی سبیل الله و قتل مشركین ادامه دهند كه ملك عبدالعزیز آنان را به اتفاقیه منع حمله به قبائل عراق و نجد فراخواند، اما لشگر 'اخوان من طاع الله' به رهبری فیصل بن سلطان دویش و سلطان بن بجاد و ضیدان بن حثلین در منطقه أرطاویة حجاز تصمیم گرفتند برای حفظ دین و قتل مشركان به جنگ ادامه دهند.

لشگر مذكور در سال 1929 در جنگ روضه سبله شكست خورد و ملك عبدالعزیز پس از استفاده نظامی از لشگر اخوان آنان را قلع و قمع نمود، حركتی كه در روزهای اخیر شاهد آن در مصر و عراق می باشیم.

تفاوت حرکت سلفی، وهابی ،اخوان المسلمین و داعش

حركت دینی سلفیه در وهابیت و وهابیت در اخوان المسلمین و اخوان المسملین در داعش تأثیر گذاشته اند، اما هر یك از این جریانات دینی و سیاسی و نظامی با یكدیگر اختلافاتی دارند كه به اختصار اشاره می نماییم.

وهابیت از حركت سلفی یعنی طرفداران سلف صالح و جنبش مبارزه با بدعت نشأت گرفته است، بنابراین هر وهابی سلفی است و نه بالعكس، زیرا در مذاهبی چون حنبلی، حنفی، مالكی و حتی شافعی (نمونه اش در مالزی و اندونزی) نیز جریان سلفیه با حفظ هویت دینی وجود دارد، اما لزوما آنان وهابی نیستند.

حركت اخوان المسلمین یك جریان سیاسی و با تشكیلات سری است، در حالی كه سلفیه و وهابیت یك جریان فكری و دینی غیر سری است و وهابیت به شكل سیاسی اش نیز دارای فعالیتهای آشكار با حمایت عربستان می باشد.

از اختلافات بین وهابیت و اخوان المسلمین موضوع خلافت اسلامی است و تاریخ شاهد مبارزه وهابیون با خلافت عثمانی بوده است، در حالی كه داعش و اخوان در شكل گیری خلافت اسلامی با یكدیگر همفكر می باشند و دكتر 'وجدی غنیم' از رهبران دینی اخوان المسلمین در صفحه فیس بوك خود هدف همه مبارزان و مجاهدان را تشكیل دولت اسلامی می داند و از این كه در صف تروریستهای داعش در عراق نیست، ابراز تأسف می كند.

در انجام عملیات انتحاری نیز بین فقهای وهابی و اخوان المسلمین اختلاف وجود دارد، زیرا رهبران اخوان در سال های اخیر این نوع عملیات را مشروع دانسته اند و علمای وهابی حداقل برای حفظ ظاهر با این عمل مخالفت كرده اند. بسیاری از جماعت اخوان جذب مؤسسات خیریه عربستان در داخل و خارج از آن كشور شده اند و تفكر سلفی اخوانی چون علی طنطاوی و محمد مجذوب و اخوانی سلفی به صورت جمعیت های سروریه وابسته به محمد سرور زین العابدین برای جمع بین محمد بن عبد الوهاب و سید قطب شكل گرفته اند.

داعش در جذب جوانان از وسایل و ابزاری مانند معجزات بهره می گیرد كه بیشتر با شعارهای اخوان المسلمین تناسب دارد، هر چند وهابیت نیز منكر آن نمی باشد.

تاثیرات اخوان در جنوب شرق آسیا

بافت اعتقادی مسلمانان شرق آسیا شامل مالزی، اندونزی، سنگاپور و تایلند گویای این حقیقت است. مذهب اعتقادی اشعریسم با گرایش اهل حدیث زمینه را برای نفوذ سلفیه از طریق ارتباط با علمای وهابی، اعزام دانشجویان به عربستان برای تحصیل علوم دینی، اعزام دانشجویان بی شمار به مصر و اردن و پذیرش هزاران دانشجوی عرب از كشورهای مذكور و تبادلات گسترده اقتصادی مالزی با قطر و عربستان فراهم نموده است.

با گسترش تفكرات خشك سلفی در میان مردم منطقه عقلگرایی به طور كلی در حوزه دین به كنار گذاشته می شود و در همه مدارس و مراكز علمی نیز تدریس فلسفه و كلام به عنوان انحراف از قرآن و سنت تلقی می شود.

ارتباط عمیق عاطفی و تشكیلاتی احزاب اسلامی مالزی با جریان اخوان المسلمین نیز در سال های گذشته به گونه ای بوده است كه جریان فكری حاكم بر داعش تحت تأثیر اخوان المسلمین در میان مسلمانان شرق آسیا رواج بسیاری یافت.

آمریكاستیزی نیز در میان مسلمانان شرق آسیا پدیده ای است كه در سطوح مختلف اجتماعی از سران حزب آمنو تا احزاب چینی و حزب اسلامی و عموم مردم منطقه مالزی به چشم می خورد و اتحاد آمریكا و عربستان به عنوان خاستگاه وهابیت و 40 كشور دیگر برای مبارزه با داعش سبب شده است تا طرفداران سنتی عربستان در منطقه شرق آسیا در عزلت سیاسی قرار گیرند، زیرا از نظر آنان عربستان در صف مقدم آمریكا برای مبارزه با مجاهدان اسلام به تعبیر تروریستهای داعش قرار گرفته است.

در چنین شرایطی حركت سلفی و اخوان المسلمین گوی سبقت را از وهابیت در منطقه می رباید و خطر نفوذ داعش را افزایش و میزان محبوبیت عربستان را در منطقه كاهش می دهد[۱].