هبوط: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:


آنچه وجه غالب در همه ادیان و از جمله [[تفاسیر اسلامی]] است این است كه این هبوط نوعی تنزل و تحقیر آدمی است و این بخاطر اقدام نادرستی بود كه [[آدم]] كرد و تحت تأثیر [[شیطان]] قرارگرفت و نافرمانی كرد و یا به تعبیر خفیف‌تر، ترك اولائی بود كه انجام داد و اگر چنین نمی‌كرد چه بسا سرنوشت انسان به گونه ای دیگر بود و یا در [[بهشت]]، جاودان می ماند.
آنچه وجه غالب در همه ادیان و از جمله [[تفاسیر اسلامی]] است این است كه این هبوط نوعی تنزل و تحقیر آدمی است و این بخاطر اقدام نادرستی بود كه [[آدم]] كرد و تحت تأثیر [[شیطان]] قرارگرفت و نافرمانی كرد و یا به تعبیر خفیف‌تر، ترك اولائی بود كه انجام داد و اگر چنین نمی‌كرد چه بسا سرنوشت انسان به گونه ای دیگر بود و یا در [[بهشت]]، جاودان می ماند.
=معنای هبوط [[آدم(ع)]] از بهشت=
<big>هبوط</big> به معنای پایین آمدن از بلندی(نزول) و ضد صعود(بالا رفتن) است. و گاهی به معنای حلول در مکان نیز استعمال می‌شود.
بحث از هبوط آدم(ع) و معنای این هبوط در مرحله‌ی اوّل به این نکته بستگی دارد که بهشتی را که [[حضرت آدم]] در آن سکونت داشت چگونه معنا کنیم! آیا این یک بهشت دنیایی بود یا آخرتی؟
آنچه مسلم است این است که بهشت جاودان نبود، بر این اساس هبوط، هبوط مقامی است؛ یعنی مراد از هبوط آدم از بهشت، بیرون راندن او از بهشت و محروم شدن از زندگی بهشتی(بهشت دنیایی) و اسکان او در زمین و برخورداری از زندگی همراه با رنج و سختی و مشقت است که در آیات متعددی از قرآن مجید به آن اشاره شده است.
<big>هبوط</big> در لغت به معنای سقوط از بلندی به محل پایین و پست‌تر و نقیض صعود است. <ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 7، 421، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏1، ص 196، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش</ref>
در آیات متعددی از [[قرآن مجید]]، از اخراج آدم(ع) از بهشت و اسکان او در زمین به هبوط تعبیر شده است:
«وقلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین»؛ <ref>بقره، 36، ترجمه، مکارم شیرازی</ref> و در این هنگام به آنها گفتیم: همگی به زمین فرود آیید، در حالی‌که بعضی دشمن بعض دیگر خواهید بود.
«قلنا اهبطوا منها جمیعاً فاما یأتینکم منی هدی فمن تبع هدای فلاخوف علیهم ولا هم یحزنون»؛ <ref>بقره، 38</ref> گفتیم همگی از آن فرود آیید! هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمده، کسانی که از آن پیروی کنند نه ترسی بر آنها است و نه غمگین شوند.
«قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین»؛ <ref>اعراف، 24</ref> از مقام خویش فرود آیید، در حالی‌که بعضی از شما نسبت به بعض دیگر دشمن خواهید بود (شیطان دشمن شما است و شما دشمن او) و برای شما در زمین قرارگاه و وسیله‌ی بهره‌گیری تا زمان معینی خواهد بود.
هم‌چنین در قرآن مجید هبوط به معنای [[حلول]] و استقرار یافتن در محل(شهر) نیز استعمال شده است. در قصه‌ی [[حضرت موسی(ع)]] و [[بنی‌‌اسرائیل]] قرآن می‌فرماید: «... قال أتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر اهبطوا مصراً فان لکم ما سألتم...»؛ <ref>بقره، 61</ref> [[موسی]] گفت: آیا غذایی پست‌تر را به جای غذای بهتر انتخاب می‌کنید؟ (اکنون که چنین است بکوشید از این بیابان) در شهری فرود آیید؛ زیرا هر چه خواستید در آن‌جا برای شما وجود دارد.
بحث از هبوط آدم(ع) و معنای این هبوط در مرحله‌ی نخست به این نکته بستگی دارد که بهشتی را که حضرت آدم در آن سکونت داشت چگونه معنا کنیم، آیا این یک بهشت دنیایی بود(زمینی یا [[برزخی]])، یا آخرتی؟ آنچه مسلم است این است که [[بهشت خلد]] نبوده است، بر این اساس هبوط، هبوط مقامی است.


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۳۰ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۴۴


هبوط
نام هبوط
نام کامل هُبوط • هُبوطِ انسان

هُبوط خروج آدم و حوا از بهشت و سکونت آن‌ها در زمین است. هبوط در قرآن یكی از مسائل جدی است و با آنكه در ادیان الهی دیگر هم هست ولی هر یك تفسیرهایی بر آن دارند كه قابل تأمل است.

آنچه وجه غالب در همه ادیان و از جمله تفاسیر اسلامی است این است كه این هبوط نوعی تنزل و تحقیر آدمی است و این بخاطر اقدام نادرستی بود كه آدم كرد و تحت تأثیر شیطان قرارگرفت و نافرمانی كرد و یا به تعبیر خفیف‌تر، ترك اولائی بود كه انجام داد و اگر چنین نمی‌كرد چه بسا سرنوشت انسان به گونه ای دیگر بود و یا در بهشت، جاودان می ماند.

معنای هبوط آدم(ع) از بهشت

هبوط به معنای پایین آمدن از بلندی(نزول) و ضد صعود(بالا رفتن) است. و گاهی به معنای حلول در مکان نیز استعمال می‌شود.

بحث از هبوط آدم(ع) و معنای این هبوط در مرحله‌ی اوّل به این نکته بستگی دارد که بهشتی را که حضرت آدم در آن سکونت داشت چگونه معنا کنیم! آیا این یک بهشت دنیایی بود یا آخرتی؟

آنچه مسلم است این است که بهشت جاودان نبود، بر این اساس هبوط، هبوط مقامی است؛ یعنی مراد از هبوط آدم از بهشت، بیرون راندن او از بهشت و محروم شدن از زندگی بهشتی(بهشت دنیایی) و اسکان او در زمین و برخورداری از زندگی همراه با رنج و سختی و مشقت است که در آیات متعددی از قرآن مجید به آن اشاره شده است.

هبوط در لغت به معنای سقوط از بلندی به محل پایین و پست‌تر و نقیض صعود است. [۱]

در آیات متعددی از قرآن مجید، از اخراج آدم(ع) از بهشت و اسکان او در زمین به هبوط تعبیر شده است:

«وقلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین»؛ [۲] و در این هنگام به آنها گفتیم: همگی به زمین فرود آیید، در حالی‌که بعضی دشمن بعض دیگر خواهید بود.

«قلنا اهبطوا منها جمیعاً فاما یأتینکم منی هدی فمن تبع هدای فلاخوف علیهم ولا هم یحزنون»؛ [۳] گفتیم همگی از آن فرود آیید! هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمده، کسانی که از آن پیروی کنند نه ترسی بر آنها است و نه غمگین شوند.

«قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین»؛ [۴] از مقام خویش فرود آیید، در حالی‌که بعضی از شما نسبت به بعض دیگر دشمن خواهید بود (شیطان دشمن شما است و شما دشمن او) و برای شما در زمین قرارگاه و وسیله‌ی بهره‌گیری تا زمان معینی خواهد بود.

هم‌چنین در قرآن مجید هبوط به معنای حلول و استقرار یافتن در محل(شهر) نیز استعمال شده است. در قصه‌ی حضرت موسی(ع) و بنی‌‌اسرائیل قرآن می‌فرماید: «... قال أتستبدلون الذی هو ادنی بالذی هو خیر اهبطوا مصراً فان لکم ما سألتم...»؛ [۵] موسی گفت: آیا غذایی پست‌تر را به جای غذای بهتر انتخاب می‌کنید؟ (اکنون که چنین است بکوشید از این بیابان) در شهری فرود آیید؛ زیرا هر چه خواستید در آن‌جا برای شما وجود دارد.

بحث از هبوط آدم(ع) و معنای این هبوط در مرحله‌ی نخست به این نکته بستگی دارد که بهشتی را که حضرت آدم در آن سکونت داشت چگونه معنا کنیم، آیا این یک بهشت دنیایی بود(زمینی یا برزخی)، یا آخرتی؟ آنچه مسلم است این است که بهشت خلد نبوده است، بر این اساس هبوط، هبوط مقامی است.

پانویس

  1. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 7، 421، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏1، ص 196، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش
  2. بقره، 36، ترجمه، مکارم شیرازی
  3. بقره، 38
  4. اعراف، 24
  5. بقره، 61