۸۷٬۸۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
امام حسن عسکرى(ع) در روز جمعه هشتم ربیع الثانی <ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 2، ص 131، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1417ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 422، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق</ref> سال 232 هجری قمری <ref>شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 313، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، قم، 1413 ق</ref> به دنیا آمد. پدرش امام دهم حضرت امام هادی(ع) است. در مورد نام مادر آنحضرت که [[ام ولد]] <ref> یعنی مادر فرزند، و آن کنیزی است که از مولای خود آبستن شود.</ref> نیز بوده گزارشهای مختلفی وجود دارد. در برخی از منابع، نام او؛ «حدیث»، «سَوسَن»، <ref>کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، ج 1، ص 503، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 313</ref> یا «سلیل» <ref>امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 2، ص40، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1403ق</ref> ذکر شده است. | امام حسن عسکرى(ع) در روز جمعه هشتم ربیع الثانی <ref>طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 2، ص 131، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1417ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4، ص 422، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق</ref> سال 232 هجری قمری <ref>شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 313، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، قم، 1413 ق</ref> به دنیا آمد. پدرش امام دهم حضرت امام هادی(ع) است. در مورد نام مادر آنحضرت که [[ام ولد]] <ref> یعنی مادر فرزند، و آن کنیزی است که از مولای خود آبستن شود.</ref> نیز بوده گزارشهای مختلفی وجود دارد. در برخی از منابع، نام او؛ «حدیث»، «سَوسَن»، <ref>کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، ج 1، ص 503، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 313</ref> یا «سلیل» <ref>امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعة، ج 2، ص40، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، 1403ق</ref> ذکر شده است. | ||
بنابر نقلی، [[پیامبر اسلام(ص)]] در سخنی با [[امام علی(ع)]] | بنابر نقلی، [[پیامبر اسلام(ص)]] در سخنی با [[امام علی(ع)]] از ولادت تمام [[امامان]] و از جمله امام یازدهم خبر داده و حضرتشان را چنین توصیف فرمود: «خداوند تبارک و تعالى در صلب امام هادی نطفهاى قرار داد که او را نزد خود "[[حسن]]" نامید و او را همچون نورى در شهرها قرار داد، در زمین، خلیفه و مایه عزّت امّت جدّش نمود و هادى و راهنماى شیعیانش کرده نزد پروردگارش او را [[شفیع]] آنان نمود. [[خداوند]] او را مایه نقمت و عذاب مخالفان قرار داد و براى دوستانش و کسانى که او را امام خود بدانند، حجّت و برهان گرداند». <ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ج 1، ص 62، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق</ref> | ||
امام حسن عسکری(ع)، پدر و پدربزرگشان به «[[ابن الرضا]]» نیز معروف بودند. <ref> إعلام الورى بأعلام الهدى، ج 2 ص 131</ref> | امام حسن عسکری(ع)، پدر و پدربزرگشان به «[[ابن الرضا]]» نیز معروف بودند. <ref> إعلام الورى بأعلام الهدى، ج 2 ص 131</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
=امامت امام حسن عسکری(ع)= | =امامت امام حسن عسکری(ع)= | ||
حضرت امام هادى(ع) به یکی از | حضرت امام هادى(ع) به یکی از اصحاب خود چنین نوشت: «ابو محمد فرزند من از نظر خلقت و آفرینش، سالمترین افراد آل محمد، و حجتش از همه محکمتر، و بزرگترین فرزند و جانشین من بوده، و رشته امامت و احکام نزد او است، و تو آنچه از من میپرسیدى از او بپرس». <ref>الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 339</ref> | ||
شاهویه بن عبدالله میگوید: امام دهم(ع) نامهای بدین مضمون برایم نگاشتند که؛ «تو خواستی از امام پرسش کنى و نگران این موضوع هستى، ولی نگران نباش! خداوند مردم را پس از هدایت، سرگردان نمیکند ... اینک امام شما بعد از من فرزندم ابومحمد است ...». <ref>الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص ص 320</ref> | |||
به هر حال بعد از شهادت امام هادی(ع) در سال 254 ق، [[امامت]] | به هر حال بعد از شهادت امام هادی(ع) در سال 254 ق، [[امامت]] شیعیان به مدت شش سال در دستان باکفایت امام عسکری(ع) بود. | ||
=امام حسن و تربیت شاگردان شایسته= | =امام حسن و تربیت شاگردان شایسته= | ||
امام حسن عسکری(ع) همانند سایر | امام حسن عسکری(ع) همانند سایر امامان معصوم(ع) در زمینه تربیت شاگرد اهتمام خاصی داشت. چنانکه [[شیخ طوسی]]<ref>ر.ک:مقاله شیخ طوسی</ref>، بیش از صد نفر از یاران و شاگردان آنحضرت را یاد کرده است. <ref>طوسى، محمد بن حسن، رجال، ص 397 - 403، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1415ق</ref> | ||
=کتابهای امام حسن عسکری(ع)= | =کتابهای امام حسن عسکری(ع)= | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
==لمنقبة== | ==لمنقبة== | ||
که مشتمل بر بسیاری از [[احکام]] و مسائل [[حلال]] و [[حرام]] | که مشتمل بر بسیاری از [[احکام]] و مسائل [[حلال]] و [[حرام]] است. <ref>آقا بزرگ تهرانى، الذریعة إلى تصانیف الشیعة،ج 23، ص 149، قم، اسماعیلیان، 1408ق</ref> | ||
==نامهها== | ==نامهها== | ||
امام حسن عسکری(ع) برای گسترش [[فرهنگ تشیع،]] توسعه علم و دانش، و هدایت و سازندگی، نامههای فراوانی به شهرها نوشته است؛ مانند: نامه آنحضرت به شیعیان [[قم]] | امام حسن عسکری(ع) برای گسترش [[فرهنگ تشیع،]] توسعه علم و دانش، و هدایت و سازندگی، نامههای فراوانی به شهرها نوشته است؛ مانند: نامه آنحضرت به شیعیان [[قم]] <ref>مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4، ص 425</ref> که متن آن در کتابها ثبت و ضبط شده است. همچنین نامهای که امام به [[علی بن بابویه]]، <ref>شیخ صدوق، محمد بن على، صفات الشیعة، ص 6، تهران، انتشارات زرارة، چاپ سوم، 1380ش</ref> [[اسحاق بن اسماعیل نیشابوری]] <ref>شیخ صدوق، محمد بن على، صفات الشیعة، ص 6، تهران، انتشارات زرارة، چاپ سوم، 1380ش</ref> نوشته است. | ||
=شهادت امام حسن عسکری(ع)= | =شهادت امام حسن عسکری(ع)= | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
فرزند [[عبیدالله بن خاقان]] میگوید: روزی برای پدرم که وزیر معتمد بود خبر آوردند که امام حسن(ع) بیمار است. پدرم با عجله خبر را به خلیفه داد. خلیفه به پنج نفر از معتمدانش – از جمله نحریر خادم - دستور داد که خانه حضرت را زیر نظر داشته باشند و طبیبی را مقرّر کرد که هر صبح و شام از احوال ایشان آگاه شود. بعد از دو روز خبر آوردند که بیماری آنحضرت شدیدتر شده است. | فرزند [[عبیدالله بن خاقان]] میگوید: روزی برای پدرم که وزیر معتمد بود خبر آوردند که امام حسن(ع) بیمار است. پدرم با عجله خبر را به خلیفه داد. خلیفه به پنج نفر از معتمدانش – از جمله نحریر خادم - دستور داد که خانه حضرت را زیر نظر داشته باشند و طبیبی را مقرّر کرد که هر صبح و شام از احوال ایشان آگاه شود. بعد از دو روز خبر آوردند که بیماری آنحضرت شدیدتر شده است. | ||
پدرم نزد حضرتشان رفته و به پزشگان دستور داد که از آنجا دور نشوند و از | پدرم نزد حضرتشان رفته و به پزشگان دستور داد که از آنجا دور نشوند و از قاضی القضات نیز خواست که ده نفر از دانشمندان سرشناس را پیوسته نزد امام(ع) نگهدارد. <ref> کتاب الغیبة، ص 218 – 219؛ قمى، عباس، منتهى الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج3، ص 1940، قم، دلیل ما، 1379ش</ref> | ||
به نظر میرسد تمام اینها صحنهسازیهایی بود که مرگ آن حضرت را طبیعی جلوه دهند. به هر حال، امام به شهادت رسید و در همان شهر سامرا و در همان خانهاى که پدرشان در آن دفن شده بود به خاک سپرده شد. <ref>الکافی، ج 1، ص 503</ref> | به نظر میرسد تمام اینها صحنهسازیهایی بود که مرگ آن حضرت را طبیعی جلوه دهند. به هر حال، امام به شهادت رسید و در همان شهر سامرا و در همان خانهاى که پدرشان در آن دفن شده بود به خاک سپرده شد. <ref>الکافی، ج 1، ص 503</ref> |