۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
=نام حضرت ابراهیم (ع)= | =نام حضرت ابراهیم (ع)= | ||
شکلهای گوناگون نام ابراهیم در منابع دینی و غیر | شکلهای گوناگون نام ابراهیم در منابع دینی و غیر دینی با افزایش، ادغام، یا جابجایی حروف و هجاها میتواند حاکی از شهرت و رواج آن در منطقه هلال خصیب باشد. شکل ابرام در نخستین موضعی که عهد عتیق به آن اشاره کرده <ref>پید، ۱۱: ۲۶</ref> ، همچون نامهای یعقوب و یوسف در سدههای ۲۰ و ۱۹قم، در میان آموریها و سایر اقوام منطقه دیده شده است. <ref>البرایت، ۳ ؛ سوسه، ۲۳۳</ref> | ||
جوالیقی نیز شکلهای <big>اِبراهام</big>، <big>اِبراهْم</big>، <big>اِبراهِم</big> را ذکر کرده و آنرا نامی کهن و غیر عربی دانسته است.<ref>المعرب، ۱۳</ref> ظاهراً کهنترین منبعی که این نام را به شکل ابراهیم ضبط کرده [[قرآن|قرآن]] است. | جوالیقی نیز شکلهای <big>اِبراهام</big>، <big>اِبراهْم</big>، <big>اِبراهِم</big> را ذکر کرده و آنرا نامی کهن و غیر عربی دانسته است.<ref>المعرب، ۱۳</ref> ظاهراً کهنترین منبعی که این نام را به شکل ابراهیم ضبط کرده [[قرآن|قرآن]] است. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
=کودکی حضرت ابراهیم (ع)= | =کودکی حضرت ابراهیم (ع)= | ||
مادر حضرت ابراهیم را از ترس نمرودیان که هر نوزادی را به قتل میرساندند داخل غاری که در نزدیکی خانهاش | مادر حضرت ابراهیم را از ترس نمرودیان که هر نوزادی را به قتل میرساندند داخل غاری که در نزدیکی خانهاش بود می گذارد. نوزاد در یک روز به اندازه کسی که در یک ماه بزرگ میشود رشد میکند و بعد از سپری شدن ۱۵ ماه مادرش او را شبانه از غار بیرون میآورد. <ref> محمد بن جریر، طبری، تاریخ امم والملوک، ج۱، ص۱۶۴، بیروت، مؤسسه اعلمی للمطبوعات۱۴۰۳ق</ref> | ||
=ازدواج و فرزندان حضرت ابراهیم (ع)= | =ازدواج و فرزندان حضرت ابراهیم (ع)= | ||
همسر نخستینِ ابراهیم ساره است و ابراهیم(ع) بنا به نقل تورات در اور کلدانیان با او ازدواج نمود. <ref>پیدایش، ۱۱: ۲۹، متن عبری؛ قس: ترجمه فارسی که تارح آمده</ref> از [[تورات]] برمیآید که او خواهر ناتنی ابراهیم بوده است؛ <ref> پیدایش، ۲۰: ۱۲، متن عبری؛ قس: ترجمه فارسی که تارح آمده</ref> اما مطابق با روایات [[شیعه]] | همسر نخستینِ ابراهیم ساره است و ابراهیم(ع) بنا به نقل تورات در اور کلدانیان با او ازدواج نمود. <ref>پیدایش، ۱۱: ۲۹، متن عبری؛ قس: ترجمه فارسی که تارح آمده</ref> از [[تورات]] برمیآید که او خواهر ناتنی ابراهیم بوده است؛ <ref> پیدایش، ۲۰: ۱۲، متن عبری؛ قس: ترجمه فارسی که تارح آمده</ref> اما مطابق با روایات [[شیعه]] ساره دختر خاله ابراهیم و خواهر [[لوط(ع)]] بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۲۲۹؛ عیاشی، تفسیر عیاشی،۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۵۴</ref> برطبق یکی از این روایات ابراهیم(ع) در کوثا با او ازدواج نمود و او صاحب مال فراوانی بود که پس از ازدواج حضرت ابراهیم با او به تملک ابراهیم(ع) درآمد و حضرت ابراهیم آنها را زیادتر نمود؛ به نحوی که در منطقه زندگی او کسی بهاندازه او مال و حشم نداشت. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۷، ص۲۲۹</ref> | ||
ابراهیم از ساره فرزنددار نمیشد؛ از این رو | ابراهیم از ساره فرزنددار نمیشد؛ از این رو ساره کنیز خود [[هاجر]] را به او بخشید و ابراهیم از او صاحب فرزندی به نام اسماعیل شد. <ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۰۱</ref> ابراهیم پس از چند سال از ساره هم صاحب فرزند شد که نام او را اسحاق گذاشتند. تولد اسحاق ۵ یا ۱۳ سال بعد از اسماعیل دانسته شده است. <ref>مسعودی، إثبات الوصیة، ۱۳۸۴ش، ص۴۱-۴۲</ref> بنا به برخی نقلها هنگام تولد اسحاق ابراهیم(ع) بیش از ۱۰۰ سال داشته و ساره ۹۰ ساله بوده است <ref>مسعودی، إثبات الوصیة، ۱۳۸۴ش، ص۴۶</ref> و طبق نقلی دیگر اسحاق سی سال بعد از اسماعیل متولد شد و ابراهیم(ع) در آن زمان ۱۲۰ سال داشت. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۱</ref> | ||
گفتهاند ابراهیم(ع) پس از در گذشت ساره با دو زن دیگر ازدواج کرد که از یکی صاحب ۴ پسر و از دیگری صاحب ۷ پسر شد و مجموع فرزندان او به ۱۳ پسر رسید. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۱</ref> | گفتهاند ابراهیم(ع) پس از در گذشت ساره با دو زن دیگر ازدواج کرد که از یکی صاحب ۴ پسر و از دیگری صاحب ۷ پسر شد و مجموع فرزندان او به ۱۳ پسر رسید. <ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۱</ref> | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
=حضرت ابراهیم (ع) و دعوت به یکتاپرستی= | =حضرت ابراهیم (ع) و دعوت به یکتاپرستی= | ||
به روایت [[قرآن|قرآن مجید]] | به روایت [[قرآن|قرآن مجید]] ابراهیم با ابطال پرستش اجرام آسمانی که در آن هنگام رایج بود مردم را به پرستش خدای یگانه دعوت کرد. <ref> انعام/سوره۶، آیه۷۶-۷۹</ref> | ||
این روایت قرآنی بیآنکه در عهد عتیق از آن نشانی باشد، در میان [[یهود]] معروف بوده و یوسفوس بدان اشاره کرده، و در کتب یهودی دورههای بعد نیز دیده میشود. بعضی از روایتها حاکی از آن است که این واقعه به هنگام مناقشه ابراهیم با قوم خود روی داد و در واقع اظهار اعتقاد ابراهیم به اجرام آسمانی و سپس رویگردانی وی از آنها برای متوجه ساختن قوم به بیاعتبار بودن این آیین و متوجه ساختن آنها به وحدانیت خداوند بوده است. <ref>طوسی، محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۸۶، بیروت، داراحیاء التراث العربی</ref> | این روایت قرآنی بیآنکه در عهد عتیق از آن نشانی باشد، در میان [[یهود]] معروف بوده و یوسفوس بدان اشاره کرده، و در کتب یهودی دورههای بعد نیز دیده میشود. بعضی از روایتها حاکی از آن است که این واقعه به هنگام مناقشه ابراهیم با قوم خود روی داد و در واقع اظهار اعتقاد ابراهیم به اجرام آسمانی و سپس رویگردانی وی از آنها برای متوجه ساختن قوم به بیاعتبار بودن این آیین و متوجه ساختن آنها به وحدانیت خداوند بوده است. <ref>طوسی، محمد، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۸۶، بیروت، داراحیاء التراث العربی</ref> | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
آنچه از قرآن کریم درباره زندگی آن حضرت استفاده مى شود این است که: ابراهیم (ع) از اوان طفولیت تا وقتى که به حد تمیز رسیده در نهانگاهى دور از جامعه خود مى زیسته و پس از آن که به حد تمیز رسیده از نهانگاه خود به سوى قوم و جامعه اش بیرون شده و به پدر خود پیوسته است و دیده که پدرش و همه مردم بت مى پرستند و چون داراى فطرتى پاک بود و خداوند متعال هم با ارائه ملکوت تاییدش نموده و کارش را به جایى رسانده بود که تمامى اقوال و افعالش موافق با حق شده بود، این عمل را از قوم خود نپسندید و نتوانست ساکت بنشیند. | آنچه از قرآن کریم درباره زندگی آن حضرت استفاده مى شود این است که: ابراهیم (ع) از اوان طفولیت تا وقتى که به حد تمیز رسیده در نهانگاهى دور از جامعه خود مى زیسته و پس از آن که به حد تمیز رسیده از نهانگاه خود به سوى قوم و جامعه اش بیرون شده و به پدر خود پیوسته است و دیده که پدرش و همه مردم بت مى پرستند و چون داراى فطرتى پاک بود و خداوند متعال هم با ارائه ملکوت تاییدش نموده و کارش را به جایى رسانده بود که تمامى اقوال و افعالش موافق با حق شده بود، این عمل را از قوم خود نپسندید و نتوانست ساکت بنشیند. | ||
لاجرم به احتجاج با پدر خود <ref> در تمام مواردى که نام پدر حضرت ابراهيم علیهالسلام برده شده است، مراد عموى ايشان است</ref> پرداخته او را از پرستش بت ها منع و به توحید خداى سبحان دعوت نمود، باشد که خداوند او را به راه راست خود هدایت نموده از ولایت شیطان دورش سازد. پدرش وقتى دید ابراهیم به هیچ وجه از پیشنهاد خود دست برنمى دارد، او را از خود طرد نمود و به | لاجرم به احتجاج با پدر خود <ref> در تمام مواردى که نام پدر حضرت ابراهيم علیهالسلام برده شده است، مراد عموى ايشان است</ref> پرداخته او را از پرستش بت ها منع و به توحید خداى سبحان دعوت نمود، باشد که خداوند او را به راه راست خود هدایت نموده از ولایت شیطان دورش سازد. پدرش وقتى دید ابراهیم به هیچ وجه از پیشنهاد خود دست برنمى دارد، او را از خود طرد نمود و به سنگ سارکردنش تهدید نمود. | ||
ابراهیم (ع) در مقابل این تهدید و تشدید از در شفقت و مهربانى با وى تلطف کرد و چون ابراهیم مردى خوشخلق و نرم زبان بود در پاسخ پدر نخست بر او سلام کرد و سپس وعده استغفارش داد و در آخر گفت: در صورتى که به راه خدا نیاید او و قومش را ترک گفته ولى به هیچ وجه پرستش خدا را ترک نخواهد کرد. <ref>سوره مريم، آيه 41-48</ref> | ابراهیم (ع) در مقابل این تهدید و تشدید از در شفقت و مهربانى با وى تلطف کرد و چون ابراهیم مردى خوشخلق و نرم زبان بود در پاسخ پدر نخست بر او سلام کرد و سپس وعده استغفارش داد و در آخر گفت: در صورتى که به راه خدا نیاید او و قومش را ترک گفته ولى به هیچ وجه پرستش خدا را ترک نخواهد کرد. <ref>سوره مريم، آيه 41-48</ref> |