۸۷٬۹۳۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
=شرایط سیاسی و آغاز مهاجرت وی= | =شرایط سیاسی و آغاز مهاجرت وی= | ||
شرایط سیاسی زمان حیات مهاجر | شرایط سیاسی زمان حیات مهاجر در اواخر قرن سوم هجری مصادف بود با پایان دوران اول عباسیان و آغاز دوران دوم عباسیان در عراق که با بحران های پی در پی مواجه بود و به ضعف و ناتوانی در کنترل امور رسید و هرج و مرج و فساد در سراسر عراق گسترش یافت. در آن زمان دولت سلجوقی در شمال ظهور کرد و بخشی از مناطقی را که تحت کنترل دولت عباسی بود تصرف نمود. | ||
در سال 255 هجری | در سال 255 هجری قمری، در دوران خلیفه المهتدی بالله جنبشی به نام انقلاب زنج آغاز شد و همه علویون، بصری ها، عراقی ها و دیگران به وحشت افتادند و این فتنه در سال 270 هجری پس از نبردها و جنگ های خونین پایان یافت. پس از آن جنگهای قرمطی در سال 278 هجری قمری آغاز شد و به دنبال آن در سال 310 هجری قمری به بصره حمله کردند و این یکی از دلایل مهاجرت او از وطنش بصره بود. او پس از مشورت با اعضای خانواده و بستگانش برای خروج از عراق تصمیم گرفت در حالی که فرزندانش: محمد، علی، حسین و برادرش محمد بن عیسی و اکثر اعضای خانواده برای نظارت بر اموالشان در عراق ماندند. | ||
در سال 317 هجری قمری | در سال 317 هجری قمری در زمان فرمانروایی خلیفه مهتدی بالله، احمد المهاجر با همسرش زینب بنت عبدالله بن الحسن بن علی العریدی، فرزندش عبدالله ملقب به عبید الله و همسر پسرش ام البنین بنت محمد بن عیسی بن محمد و نوه اش اسماعیل (معروف به بصری) ابن عبدالله، و دو پسر عمویش: محمد بن سلیمان (پدر بزرگ عهدال خانواده )، حسن بن یوسف (پدربزرگ خاندان قدیمی ) و برخی از همراهانش: جعفر بن عبدالله العزدی (پدربزرگ خانواده مخدیم) و مختار بن عبدالله بن سعد (پدر مختار خانواده)، شاویا بن فرج الاسبهانی، و گروهی که تعدادشان حدود هفتاد نفر است با کاروانی بزرگ از بصره به سمت حجاز حرکت کرد. | ||
=سفرها= | =سفرها= | ||
این کاروان مسیر شام را در پیش گرفت | این کاروان مسیر شام را در پیش گرفت زیرا امنیت در ( درب زبیده )که جاده ای است که از عراق به کشورهای مقدس کشیده می شود، و چاه ها، چشمه ها، ایستگاه ها و تابلوهایی که مردم را برای رفتن به جاده راهنمایی می کند و سایر خدماتی که زبیده همسر هارون الرشید انجام داد . | ||
==حجاز== | ==حجاز== | ||
احمد مهاجر وارد مدینه شد و یک سال در آنجا ماند و در آنجا به دلیل اختلالات امنیتی نتوانست حج انجام دهد و وارد مکه شود . قرامطه در ذی الحجه سال 317 هجری قمری وارد مکه شدند و به آنجا هتک حرمت کردند و به حجاج حمله کردند و آنها را کشتند. در مسجدالحرام و حجرالاسود را بردند و تا 22 سال جای آن خالی بود و مردم دست را برای تبرک بر جای آن می کشیدند. | احمد مهاجر وارد مدینه شد و یک سال در آنجا ماند و در آنجا به دلیل اختلالات امنیتی نتوانست حج انجام دهد و وارد مکه شود. قرامطه در ذی الحجه سال 317 هجری قمری وارد مکه شدند و به آنجا هتک حرمت کردند و به حجاج حمله کردند و آنها را کشتند. در مسجدالحرام و حجرالاسود را بردند و تا 22 سال جای آن خالی بود و مردم دست را برای تبرک بر جای آن می کشیدند. | ||
در سال بعد 318 هجری | در سال بعد 318 هجری قمری، پس از فروکش شدن نزاع، مهاجر به مکه رفت و پس از آن خانواده و اطرافیانش به حج رفتند. آنگاه به حج مشرف شد و از بررسی مکان سنگ سیاه راضی شد. | ||
==حضرموت== | ==حضرموت== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
=مذهب= | =مذهب= | ||
مورخان | مورخان حضرمیبه ویژه علویان آنها در تعیین مذهب مهاجر اختلاف نظر داشتند. نظرات متفاوت بود و محدود به دو نظر بود: یکی می گوید که او شافعی از فرقه اشعری است و دیگری معتقد است که وی در اعتقاد مانند پدران و اجداد خود معتقد به امامان اهل بیت (ع) بوده است. سپس برخی گفتند که مهاجر جعفری اثنی عشری بود . | ||
پس از مطالعه مطالب تاریخی موجود از سوی یکی از محققان در این | پس از مطالعه مطالب تاریخی موجود از سوی یکی از محققان در این زمینه، دریافت که مهاجر نه شافعی، نه اشعری و نه امامی بوده است، بلکه بر مبنای پدران و اجدادش و عموم مسلمانان است . | ||
=ثروت= | =ثروت= | ||
المهاجر در بصره ثروتمند بود و ثروت هنگفتی داشت و پسرش محمد را وکیل اموال خود در بصره قرار داد . و نوه او جدید بن عبید الله بن احمد المهاجر برای نظارت به بصره سفر می کرد. هنگامی که مهاجر به قصد حضرموت حرکت کرد ، حدود سیزده شتر طلا و نقره به همراه آورده بود . پس از هزینه های زیاد در سفری که به مدت طولانی که بیش از دو سال به طول انجامید و با گذر از | المهاجر در بصره ثروتمند بود و ثروت هنگفتی داشت و پسرش محمد را وکیل اموال خود در بصره قرار داد . و نوه او جدید بن عبید الله بن احمد المهاجر برای نظارت به بصره سفر می کرد. هنگامی که مهاجر به قصد حضرموت حرکت کرد ، حدود سیزده شتر طلا و نقره به همراه آورده بود . پس از هزینه های زیاد در سفری که به مدت طولانی که بیش از دو سال به طول انجامید و با گذر از بصره، شام، حجاز و در مدت اقامت در مدینه، در راه مکه و یمن به حضرموت رسید. او در مدت مسافرت، برای کسانی که همراه او بودند و اسبها و شترها هزینه می کرد. بعد از هزینه های کلانی که در مدت طولانی سفر انجام داد باز مبلغ زیادی باقی ماند که برای خانواده و خادمانش هزینه می کرد . | ||
=فرزندان= | =فرزندان= | ||
او چهار پسر داشت: | او چهار پسر داشت: محمد، علی و حسین، که در بصره ماندگار شدند و فرزندان زیادی در عراق و حومه آن به وجود آمد و عبداللهکه به همراه پدرش به حضرموت مهاجرت کرد و از سر تواضع نسبت به خداوند متعال خود را "عبید الله" نامید. او پس از مرگ پدرش به روستای سوم سُمل نقل مکان کرد و در آنجا وفات کرد. سپس فرزندان عبدالله برای سکونت به روستای بیت جبیر و از آنجا به شهر تریم نقل مکان کردند. و در آنجا به خانواده باعلوی معروف بودند . | ||
=وفات= | =وفات= | ||
وی در سال 345 هجری درگذشت و در شعب الحسیسه شرقی | وی در سال 345 هجری درگذشت و در شعب الحسیسه شرقی معروف به شعب المهاجر در جنوب روستای بور دفن شد . مقبره وی محل زیارت مردم است . بر روی آن مزار او مسجدی ساخته شد و در کنار آن چاهی حفر شد. | ||
=منابع= | =منابع= | ||
شهاب ، محمد ضیاء؛ عبدالله بن نوح (1400 ق). امام مهاجر (PDF) . جده ، عربستان سعودی: دارالشروق. بایگانی شده از نسخه اصلی (PDF) در 27 ژانویه 2020. | شهاب ، محمد ضیاء؛ عبدالله بن نوح (1400 ق). امام مهاجر (PDF) . جده ، عربستان سعودی: دارالشروق. بایگانی شده از نسخه اصلی (PDF) در 27 ژانویه 2020. |