ايمان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
ایمان دلبستگى نهايى انسان به امور معنوى است كه براى انسان مقدس هستند و براى آن حاضر است عشق و شجاعت از خود نشان دهد. | ایمان دلبستگى نهايى انسان به امور معنوى است كه براى انسان مقدس هستند و براى آن حاضر است عشق و شجاعت از خود نشان دهد. | ||
در برخی روایات در تعریف ایمان، آمده است که، ایمان عبارت است از: معرفت و شناخت قلبی و اقرار به زبان و عمل کردن به اعضا و و جوارح. | در برخی روایات در تعریف ایمان، آمده است که، ایمان عبارت است از: معرفت و شناخت قلبی و اقرار به زبان و عمل کردن به اعضا و و جوارح. | ||
=معنا و حقیقت ایمان= | |||
هر جاندارى براى خود دلبستگیهایى دارد. انسان نیز غیر از دلبستگیهاى مادى به پارهاى از معنویات؛ مانند: معرفت و زیبایى و... دلبستگى دارد. ایمان نیز نوعى حالت دلبستگى واپسین است که تمام دعاوى دیگر را تحت شعاع قرار میدهد. | |||
قلمرو ایمان براى هر انسان حریم مقدسى است؛ یعنى دلبستگى واپسین انسان در نهایت به امر قدسى تبدیل میگردد و آنگاه است که عنصر شجاعت و جسارت و عشق از آن زاییده میشود. | |||
متعلق ایمان همیشه امر معیّنى است؛ لذا شخص [[مؤمن]] باید به آن معرفت داشته باشد. <ref>پل تیلیخ، پویایى ایمان، ترجمه، نوروزى، حسین، ص 16 - 17، تهران، حکمت، 1375ش</ref> | |||
براى واژه «ایمان» بر اساس مسلکهای مختلف، تعاریف مختلفى شده است. | |||
برخی از فیلسوفان و مفسران شیعی، ایمان را چنین معنا میکند: | |||
«ایمان تنها صرف "علم" و "معرفت" نیست؛ زیرا بعضى آیات خبر از ارتداد افرادى میدهد که با وجود علم منحرف و مرتد شدند، بلکه مؤمن علاوه بر علم، به مقتضاى علم خود نیز باید التزام داشته باشد و بر طبق مؤداى علم، باید اعتقاد قلبی داشته باشد، به گونهای که آثار علم - هر چند اجمالا-، از او بروز نماید. پس کسی که علم دارد به اینکه خداى تعالى الهى است که جز او الهى نیست و التزام به مقتضاى علمش دارد؛ یعنى در مقام انجام مراسم عبودیت خود و عبادت خدا برمیآید، چنین کسى مؤمن است». <ref>طباطبائى، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، ج 18، ص 411 - 412، بنیاد علمى و فکرى علامه طباطبایى، 1363ش</ref> | |||
از آنجا که در قرآن مجید خواستههاى خدا از انسان بر محور ایمان دور میزند و در صدها آیه با تعبیرات مؤکد و گوناگون از مخاطبان خواسته شده است که با ایمان آوردن به نجات خود بپردازند؛ <ref>مانند سوره «والعصر»: «بسم الله الرحمن الرحیم، والعصر، ان الانسان لفى خسر، الاّ الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»</ref> لذا معناى ایمان براى اندیشمندان اسلامى اهمیت خاصى پیدا کرده است. | |||
در میان متکلمان مسلمان درباره حقیقت ایمان چهار نظریه عمده وجود دارد: | |||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۷
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۱:۲۷، ۶ نوامبر ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
ایمان از معنای لغوی تصدیق و اعتقاد قلبی به کسی یاچیزی است و از معنای اصطلاحی آن، اعتقاد و تصدیق قلبی به خدا، روز قیامت، کتب آسمانی، ملائکه، پیامبران، ائمه و به تعبیری امور غیب است. ایمان در تعریف برون دینی، باوری استوار و مستقل از خرد یا تجربه، به نوعی ایده است. معمولاً این ایده نوعی دین، و مجموعهای از ایدههای کلی و جزئی است. عاشق خدا باش و به او متصل شو که او تنها دارایی ما است.
ایمان مهمترین عاملی است که جهت سعادت یا شقاوت زندگی انسان را تعیین می کند و سرنوشت سازتر از این موضوع در زندگی انسان نیست. ایمان حقیقت پیچیده ای است که برای شناخت آن باید به تمامی ابعاد لفظی، مفهومی و مصداقی آن توجه کرد.
معنى ايمان
در مورد معنای ایمان گفته شده است: ايمان عبارت از جايگيرشدن اعتقاد در قلب و از امن گرفته شده، گويى مومن به آن چه بدان ایمان پیدا كرده، امنيت و مصونیت نميدهد که در آن مورد دچار شك و ترديد نمى شود، چرا که شك و ترديد آفت اعتقاد است. [۱]
در روایاتی از رسول مکرم اسلام (ص) ایمان چنین شناسانده شده است: ایمان تصدیق با قلب، اقرار با زبان و عمل با اعضا و جوارح میباشد. [۲]
مفهوم شناسی ايمان
ایمان در لغت عبارت است از: تصدیق در مقابل تکذیب [۳] و در اصطلاح عبارت است از: اقرار به زبان، تصديق و اذعان قلبى -كه نوعى صفت و حالت نفسانى نسبت به يک امر است و با صرف شناخت و معرفت تفاوت دارد [۴] و عمل نمودن با اعضا و جوارح. [۵]
هر جاندارى براى خود دلبستگىهايى دارد. انسان نيز غير از دلبستگىهاى مادى به پارهاى از معنويات، مانند، معرفت و زيبايى و… دلبستگى دارد. ايمان نيز نوعى حالت دلبستگى واپسين است كه تمام دعاوى ديگر را تحت شعاع قرار مىدهد. قلمرو ايمان براى هر انسان حريم مقدسى است؛ يعنى دلبستگى واپسين انسان در نهايت به امر قدسى تبديل مىگردد و آن گاه است كه عنصر شجاعت و جسارت و عشق از آن زایيده مىشود.
ایمان دلبستگى نهايى انسان به امور معنوى است كه براى انسان مقدس هستند و براى آن حاضر است عشق و شجاعت از خود نشان دهد. در برخی روایات در تعریف ایمان، آمده است که، ایمان عبارت است از: معرفت و شناخت قلبی و اقرار به زبان و عمل کردن به اعضا و و جوارح.
معنا و حقیقت ایمان
هر جاندارى براى خود دلبستگیهایى دارد. انسان نیز غیر از دلبستگیهاى مادى به پارهاى از معنویات؛ مانند: معرفت و زیبایى و... دلبستگى دارد. ایمان نیز نوعى حالت دلبستگى واپسین است که تمام دعاوى دیگر را تحت شعاع قرار میدهد.
قلمرو ایمان براى هر انسان حریم مقدسى است؛ یعنى دلبستگى واپسین انسان در نهایت به امر قدسى تبدیل میگردد و آنگاه است که عنصر شجاعت و جسارت و عشق از آن زاییده میشود.
متعلق ایمان همیشه امر معیّنى است؛ لذا شخص مؤمن باید به آن معرفت داشته باشد. [۶]
براى واژه «ایمان» بر اساس مسلکهای مختلف، تعاریف مختلفى شده است.
برخی از فیلسوفان و مفسران شیعی، ایمان را چنین معنا میکند:
«ایمان تنها صرف "علم" و "معرفت" نیست؛ زیرا بعضى آیات خبر از ارتداد افرادى میدهد که با وجود علم منحرف و مرتد شدند، بلکه مؤمن علاوه بر علم، به مقتضاى علم خود نیز باید التزام داشته باشد و بر طبق مؤداى علم، باید اعتقاد قلبی داشته باشد، به گونهای که آثار علم - هر چند اجمالا-، از او بروز نماید. پس کسی که علم دارد به اینکه خداى تعالى الهى است که جز او الهى نیست و التزام به مقتضاى علمش دارد؛ یعنى در مقام انجام مراسم عبودیت خود و عبادت خدا برمیآید، چنین کسى مؤمن است». [۷]
از آنجا که در قرآن مجید خواستههاى خدا از انسان بر محور ایمان دور میزند و در صدها آیه با تعبیرات مؤکد و گوناگون از مخاطبان خواسته شده است که با ایمان آوردن به نجات خود بپردازند؛ [۸] لذا معناى ایمان براى اندیشمندان اسلامى اهمیت خاصى پیدا کرده است.
در میان متکلمان مسلمان درباره حقیقت ایمان چهار نظریه عمده وجود دارد:
پانویس
- ↑ ترجمه الميزان، ج 1، ص 72
- ↑ بحارالانوار، ج 66، ص 68
- ↑ ابن منظور، محمد بن مكرم، لسانالعرب، ج 13، ص 21، دار صادر، بيروت، چاپ سوم، 1414 ق، الإِيمان، بمعنى التصديق، ضدُّه التكذيب
- ↑ شيرازى، اوائل المقالات، ج 1،ص 249، شيخ مفيد، نظريه ايمان در عرصه كلام در قرآن، ص 48،جوادى، محسن، اخلاق اسلامى، ص 119-158،ديلمى احمد و آذربايجانى مسعود، ص 73
- ↑ کلینی، كافي، ج 2، ص 27، ح 1، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1365 هـ ش، امام صادق (ع) می فرماید: الْإِيمَانُ هُوَ الْإِقْرَارُ بِاللِّسَانِ وَ عَقْدٌ فِي الْقَلْبِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ
- ↑ پل تیلیخ، پویایى ایمان، ترجمه، نوروزى، حسین، ص 16 - 17، تهران، حکمت، 1375ش
- ↑ طباطبائى، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، ج 18، ص 411 - 412، بنیاد علمى و فکرى علامه طباطبایى، 1363ش
- ↑ مانند سوره «والعصر»: «بسم الله الرحمن الرحیم، والعصر، ان الانسان لفى خسر، الاّ الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»