۸۸٬۱۹۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
کلمه" شیطان" از ماده" شطن" گرفته شده، و" شاطن" به معنى" خبیث و پست" آمده است و شیطان به موجود سرکش و متمرد اطلاق می شود، اعم از انسان و یا جن و یا جنبندگان دیگر، و به معنى [[روح]] شریر و دور از حق، نیز آمده است، که در حقیقت همه اینها به یک قدر مشترک باز گشت می کنند. | کلمه" شیطان" از ماده" شطن" گرفته شده، و" شاطن" به معنى" خبیث و پست" آمده است و شیطان به موجود سرکش و متمرد اطلاق می شود، اعم از انسان و یا جن و یا جنبندگان دیگر، و به معنى [[روح]] شریر و دور از حق، نیز آمده است، که در حقیقت همه اینها به یک قدر مشترک باز گشت می کنند. | ||
باید دانست که" شیطان" اسم عام (اسم جنس) است، در حالى که" ابلیس" اسم خاص (علم) می باشد، و به عبارت دیگر" شیطان" به هر موجود موذى و منحرف کننده و طاغى و سرکش، خواه انسانى یا غیر انسانى می گویند، و [[ | باید دانست که" شیطان" اسم عام (اسم جنس) است، در حالى که" ابلیس" اسم خاص (علم) می باشد، و به عبارت دیگر" شیطان" به هر موجود موذى و منحرف کننده و طاغى و سرکش، خواه انسانى یا غیر انسانى می گویند، و [[ابلیس|ابلیس]] نام آن شیطان است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و [[جنود]] خود در کمین آدمیان است. | ||
از موارد استعمال این کلمه در قرآن نیز بر می آید که شیطان به موجود موذى و مضر گفته می شود، موجودى که از راه راست بر کنار بوده و در صدد آزار دیگران است، موجودى که سعى می کند ایجاد دودستگى نماید، و اختلاف و فساد به راه اندازد، چنان که می خوانیم: " إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ ...،": <ref>آیه 91 سوره مائده </ref> " شیطان می خواهد بین شما دشمنى و بغض و کینه ایجاد کند ..." | از موارد استعمال این کلمه در قرآن نیز بر می آید که شیطان به موجود موذى و مضر گفته می شود، موجودى که از راه راست بر کنار بوده و در صدد آزار دیگران است، موجودى که سعى می کند ایجاد دودستگى نماید، و اختلاف و فساد به راه اندازد، چنان که می خوانیم: " إِنَّما یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ ...،": <ref>آیه 91 سوره مائده </ref> " شیطان می خواهد بین شما دشمنى و بغض و کینه ایجاد کند ..." | ||
با توجه به اینکه کلمه" یرید" فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد حاکى از این معنى است که این اراده، اراده همیشگى شیطان است. و از طرفى می بینیم که در قرآن نیز شیطان به موجود خاصى اطلاق نشده، بلکه حتى به انسانهاى شرور و مفسد نیز اطلاق گردیده است. آنجا که می خوانیم: " وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ" <ref> انعام: 112</ref> " بدینگونه ما براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انسانى و یا جن قرار دادیم" و اینکه به ابلیس هم شیطان اطلاق شده بخاطر فساد و شرارتى است که در او وجود دارد. بنابراین شیطان مصادیق مختلفى دارد، که یکى از مصداقهاى روشن آن"ابلیس" و لشکریان و اعوان او است: و مصداق دیگر آن انسانهاى مفسد و منحرف کننده است . <ref> | با توجه به اینکه کلمه" یرید" فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد حاکى از این معنى است که این اراده، اراده همیشگى شیطان است. و از طرفى می بینیم که در قرآن نیز شیطان به موجود خاصى اطلاق نشده، بلکه حتى به انسانهاى شرور و مفسد نیز اطلاق گردیده است. آنجا که می خوانیم: " وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ" <ref> انعام: 112</ref> " بدینگونه ما براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انسانى و یا جن قرار دادیم" و اینکه به ابلیس هم شیطان اطلاق شده بخاطر فساد و شرارتى است که در او وجود دارد. بنابراین شیطان مصادیق مختلفى دارد، که یکى از مصداقهاى روشن آن"ابلیس" و لشکریان و اعوان او است: و مصداق دیگر آن انسانهاى مفسد و منحرف کننده است . <ref> تفسیر نمونه، ج1، ص: </ref> | ||
=دلیل خلقت شیطان= | =دلیل خلقت شیطان= | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
به عبارت بهتر: | به عبارت بهتر: | ||
انسان تا در برابر دشمن نیرومندى قرار نگیرد هرگز نیروها و نبوغ خود را [[ | انسان تا در برابر دشمن نیرومندى قرار نگیرد هرگز نیروها و نبوغ خود را [[بسیج|بسیج]] نمی کند و بکار نمی اندازد، همین وجود دشمن نیرومند سبب تحرک و جنبش هر چه بیشتر انسان و در نتیجه ترقى و تکامل او می شود. یکى از [[فلاسفه]] بزرگ تاریخ معاصر" تواینبى" می گوید:" هیچ تمدن درخشانى در جهان پیدا نشد، مگر این که، ملتى مورد هجوم یک نیروى خارجى قرار گرفت و بر اثر این تهاجم نبوغ و استعداد خود را بکار انداخت و آن چنان تمدن درخشانى را پىریزى کرد". <ref>تفسیر نمونه، ج1، ص: 194</ref> | ||
=قدرت شیطان= | =قدرت شیطان= | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
از جمله" وسوس لهما" <ref>سوره اعراف،آیه 20</ref> (با توجه به کلمه لام که معمولا براى نفع و فائده می آید) چنین استفاده می شود که شیطان در وسوسه هاى خود، چهره خیرخواهى و دوستى آدم را به خود گرفت، در حالى که در جمله" وسوس الیه" چنین معنى وجود ندارد، بلکه تنها به معنى نفوذ مخفیانه در قلب کسى است. | از جمله" وسوس لهما" <ref>سوره اعراف،آیه 20</ref> (با توجه به کلمه لام که معمولا براى نفع و فائده می آید) چنین استفاده می شود که شیطان در وسوسه هاى خود، چهره خیرخواهى و دوستى آدم را به خود گرفت، در حالى که در جمله" وسوس الیه" چنین معنى وجود ندارد، بلکه تنها به معنى نفوذ مخفیانه در قلب کسى است. | ||
و در هر حال نباید تصور کرد که وسوسه هاى شیطان هر چند قوى و نیرومند باشد از انسان سلب [[ | و در هر حال نباید تصور کرد که وسوسه هاى شیطان هر چند قوى و نیرومند باشد از انسان سلب [[اختیار|اختیار]] می کند بلکه باز انسان می تواند با نیروى خرد و ایمان در مقابل آن ایستادگى کند و به تعبیر دیگر وسوسه هاى شیطانى انسان را مجبور به کار خلاف نمی کند، بلکه نیروى اختیار هم چنان باقى خواهد بود، اگر چه مقاومت در مقابل آن نیاز به پایمردى و ایستادگى بیشتر و گاهى تحمل درد و رنج دارد، و در هر حال اینگونه وسوسه ها سلب مسئولیت از کسى نمی کند، همانطور که در مورد آدم نکرد، لذا ملاحظه می کنیم، با تمام عواملى که در برابر آدم به عنوان تشویق به نافرمانى خدا از طرف شیطان وجود داشت، خداوند او را مسئول عملش دانست و به ترتیبى که بعدا خواهد آمد، او را کیفر داد. | ||
=چگونگی تسلّط شیطان= | =چگونگی تسلّط شیطان= |