عفیف الدین یافعی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
! | !عفیف الدین أبی السّعادات أبو محمد عبد الله بن أسعد بن علی بن سلیمان بن فلاح الیافعی المكّی الشّافعی | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
| | |یافعی و شیخ الحجاز | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
</div> | </div> | ||
''' | '''عفیف الدین أبی السّعادات أبو محمد عبد الله بن أسعد بن علی بن سلیمان بن فلاح الیافعی المكّی الشّافعی'''، مقیم [[مکه]]، قطب حرم و شیخ آن بود. امام عامل و مؤرخ مسلم، صاحب كتاب مرآة الجنان وعبرة الیقظان در معرفت حوادث زمان اسم او در تواریخ الیافعی و ملقب به شیخ الحجاز است<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%A7%D9%81%D8%B9%D9%8A#cite_note-5 اليافعي]</ref>. | ||
=تولد و تربیت= | =تولد و تربیت= | ||
او در حدود سال 696 هجری قمری در جبال یافع در جنوب [[یمن]] امروز به دنیا آمد و در آنجا به نیکی رشد کرد و آثار درستکاری بر او ظاهر شد و در جوانی در خانه | او در حدود سال 696 هجری قمری در جبال یافع در جنوب [[یمن]] امروز به دنیا آمد و در آنجا به نیکی رشد کرد و آثار درستکاری بر او ظاهر شد و در جوانی در خانه ماند و غیر از قرآن و علم آموزی مشغولیت دیگری نداشت. پدرش چون آثار استعداد را در او دید او را برای طلب علم به دست شیوخ عدن و شهرهای دیگر یمن فرستاد. او نزد محمد بن أحمد البصال المعروف بالذهبی قرآن را قرائت و حفظ کرد. وی همچنین در این مرحله از تعدادی از شیوخ، از جمله شیخ شرف الدین احمد بن علی الحرازی قاضی عدن و مفتی آن استفاده کرد. | ||
یافعی گفت: اولین کسی که پارچه صوفی بر تنم کرد شیخ مسعود الجوی در عدن بود، در حالی که من در خلوت مشغول عبادت بودم. | یافعی گفت: اولین کسی که پارچه صوفی بر تنم کرد شیخ مسعود الجوی در عدن بود، در حالی که من در خلوت مشغول عبادت بودم. | ||
او همچنین شاگردی | او همچنین شاگردی علی بن عبد الله الطواشی را انجام داد. یافعى درباره خود مى گوید: تردید كردم، به عبادت بپردازم یا علم آموزی؟ به همین دلیل، اضطراب و فکر شدیدی به من دست داد، پس کتابی را به قصد برکت و خوشبینی باز کردم و در آن کاغذی دیدم که قبلاً ندیده بودم و بسیاری به آن نگاه میکردند و در آن بود. این آیات هستند: در مورد نگرانی های خود و همه مسائل به قضای الهی بسپر | ||
شاید گشایشی شد و شاید با سخت تر شدن فضا امتحان شدی | شاید گشایشی شد و شاید با سخت تر شدن فضا امتحان شدی | ||
ممکن است یک کاری برایت خسته کننده و ملال آور باشد که نهایت آن رضایت باشد | ممکن است یک کاری برایت خسته کننده و ملال آور باشد که نهایت آن رضایت باشد | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
=آثار= | =آثار= | ||
او در علوم [[قرآن کریم|قرآن | او در علوم [[قرآن کریم|قرآن كریم]] و [[حديث|حدیث]] شریف و [[فقه]] و [[تصوف]] و تاریخ تالیفات متعددی داشته است که اهم آنان عبارتند از: | ||
مرآة الجنان وعبرة | مرآة الجنان وعبرة الیقظان فی معرفة حوادث الزمان وتقلب أحوال الإنسان | ||
وتاریخ موت بعض المشهورین من الأعیان | |||
مختصر الدر | مختصر الدر النظیم فی فضائل القرآن العظیم والآیات والذكر الحكیم. | ||
كتاب | كتاب العقیدة. | ||
كتاب «شمس | كتاب «شمس الإیمان وتوحید الرحمن وعقائد الحق والإیقان. | ||
كتاب «نور | كتاب «نور الیقین وإرشادات أهل التمكین». | ||
كتاب «نشر المحاسن | كتاب «نشر المحاسن الغالیة فی فضائل المشایخ أولی المقامات العالیة». | ||
كتاب «الإرشاد | كتاب «الإرشاد والتطریز». | ||
كتاب «روض | كتاب «روض الریاحین فی حكایات [مناقب] الصالحین». | ||
و«الرسالة | و«الرسالة المكیة فی طریق السادة ». | ||
أطراف | أطراف التّواریخ. | ||
أرجوزة | أرجوزة فی معرفة الشّهور الرومیّة. | ||
روض البصائر | روض البصائر وریاض الأبصار فی معالم الأقطار والأنهار الكبار. | ||
مرهم العلل المعضلة | مرهم العلل المعضلة فی دفع الشّبه والرّد على المعتزلة. | ||
كفایة المعتقد ونكایة المنتقد (قصیدة فی العقائد). | |||
سراج | سراج التّوحید الباهج النّور فی تمجید صانع الوجود مقلّب الدّهور. | ||
مختصر سراج | مختصر سراج التّوحید الباهج النور. | ||
شمس | شمس الإیمان وتوحید الرحمن فی عقیدة أهل الحق والإتقان. | ||
الشّاش المعلم لكتاب المرهم، که مختص کتاب ' | الشّاش المعلم لكتاب المرهم، که مختص کتاب ' تبیین كذب المفتری فیما نسب إلى الإمام أبی الحسن الأشعریّ' لابن عساكِر، او رجال بیشتری به ـن اضافه کرده و صد نفر از بزرگان اشعریه را بیان کرده است. | ||
مناقب الإمام المائة من أئمة | مناقب الإمام المائة من أئمة الأشعریّة. | ||
أشرف المفاخر | أشرف المفاخر العلیّة فی مناقب الأئمة الأشعریّة. | ||
روض | روض الرّیاحین فی مناقب الصالحین. | ||
نزهة | نزهة العیون النّواظر وتحفة القلوب والخواطر فی اختصار روض الریاحین. | ||
أطراف عجائب | أطراف عجائب الآیات والبراهین وأردف غرائب حكایات روض الرّیاحین. | ||
حلیة الأخیار فی أخبار أهل الأسرار. | |||
نشر المحاسن | نشر المحاسن الغالیة فی فضل مشایخ الصوفیة أصحاب المقامات العالیة. | ||
الشّهد | الشّهد الحالی فی فضل الصّالحین ومقامهم العالی. | ||
نهایة المحیا فی مدح شیوخ من الأصفیا. | |||
الرّاح المختوم بالدر المنظوم | الرّاح المختوم بالدر المنظوم فی مدح الشّانح أصحاب السر المكتوم (قصیدة). | ||
رسالة | رسالة الملكیّة فی طریق السّادة الصوفیّة. | ||
جزء | جزء فی بیان تعظیم مشایخ الصوفیّة للشّریعة السنیّة. | ||
الرّسالة | الرّسالة المكیّة فی الطّریقة العلیّة القادریّة. | ||
أسنى المفاخر بمناقب | أسنى المفاخر بمناقب الشّیخ عبد القادر، خلاصة المفاخر فی مناقب الشّیخ عبد القادر. | ||
نشر الروض العطر | نشر الروض العطر فی حیاة سیّدنا أبی العبّاس الخضر. | ||
مناقب | مناقب الشافعیّ. | ||
مهیجة الأشحان فی ذكر الأحباب والأوطان. | |||
الشّهد الشّفا | الشّهد الشّفا فی مدح المصطفى. | ||
بریاق العشاق فی مدح حبیب الخلق والخلاق. | |||
الدّرر | الدّرر فی مدح سید البشر. | ||
مصباح الظّلام | مصباح الظّلام فی المستغیثین بخیر الأنام. | ||
نشر | نشر الرّیحان فی فضل المتحابّین فی الله من الإخوان. | ||
عالی الرّفعة فی حدیث السّبعة. | |||
الدرّة | الدرّة الفصیحة فی الوعظ والنصیحة. | ||
الغرر | الغرر فی الوعظ والعِبَر. | ||
الإرشاد | الإرشاد والتّطریز فی فضل ذكر الله وتلاوة كتابه العزیز. | ||
الدر | الدر النظیم فی خواص القرآن العظیم. | ||
الأنوار اللّائحة | الأنوار اللّائحة فی أسرار الفاتحة. | ||
الفصول المحرّرة | الفصول المحرّرة فی شرح أسماء الله المطهّرة. | ||
بهجة البدور | بهجة البدور فی وصف الحور والتنقّل من دار الغرور إلى دار السّرور. | ||
نفحات الأزهار ولمعات الأنوار. | نفحات الأزهار ولمعات الأنوار. | ||
نوادر | نوادر المعانی. | ||
الأوبة | الأوبة المكیّة فی الألغاز الیافعیّة. | ||
تاج الرّؤوس | تاج الرّؤوس فی الذّیل المأنوس على سوق العروس. | ||
المنهل المفهوم | المنهل المفهوم فی شرح ألسنة العلوم. | ||
قصیده ای در مورد بیش از بیست تن از علمادر سه هزار بیت. | |||
الدرّة المستحسنة | الدرّة المستحسنة فی تكریر العمرة. | ||
معرفة أدلّة القبلة والأوقات المشتملات على الصّلاة | معرفة أدلّة القبلة والأوقات المشتملات على الصّلاة والصّیام والفطور. | ||
عقد | عقد للآلی المفصّل بالیاقوت الغالی. | ||
تخمیس العینیّة. | |||
عذبة | عذبة المعانی الدّقیقة فی التغزّل فی الشّریعة والحقیقة. | ||
الدّرّ | الدّرّ النّفیس فی فتح بئر اریس. | ||
منظومة | منظومة طبیّة. | ||
الوسیلة إلى الله بأسمائه الحسنى الجلیلة. | |||
فخر الطّواف العنوان | فخر الطّواف العنوان العزیز. | ||
بحث السّماع. | بحث السّماع. | ||
قصیده فی النّعت. | |||
نور الیقین وإشارة أهل التّمكین. | |||
=وفات= | =وفات= | ||
و او در شب یکشنبه بیستم جمادی الاخرة 768 هجری قمری به دیار باقی شتافت و در مقبرة المعلاة در جوار قبر | و او در شب یکشنبه بیستم جمادی الاخرة 768 هجری قمری به دیار باقی شتافت و در مقبرة المعلاة در جوار قبر الفضیل بن عیاض به خاک سپرده شد. | ||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۱۸
نام | عفیف الدین أبی السّعادات أبو محمد عبد الله بن أسعد بن علی بن سلیمان بن فلاح الیافعی المكّی الشّافعی |
---|---|
نامهای دیگر | یافعی و شیخ الحجاز |
درگذشت | 768ق |
عفیف الدین أبی السّعادات أبو محمد عبد الله بن أسعد بن علی بن سلیمان بن فلاح الیافعی المكّی الشّافعی، مقیم مکه، قطب حرم و شیخ آن بود. امام عامل و مؤرخ مسلم، صاحب كتاب مرآة الجنان وعبرة الیقظان در معرفت حوادث زمان اسم او در تواریخ الیافعی و ملقب به شیخ الحجاز است[۱].
تولد و تربیت
او در حدود سال 696 هجری قمری در جبال یافع در جنوب یمن امروز به دنیا آمد و در آنجا به نیکی رشد کرد و آثار درستکاری بر او ظاهر شد و در جوانی در خانه ماند و غیر از قرآن و علم آموزی مشغولیت دیگری نداشت. پدرش چون آثار استعداد را در او دید او را برای طلب علم به دست شیوخ عدن و شهرهای دیگر یمن فرستاد. او نزد محمد بن أحمد البصال المعروف بالذهبی قرآن را قرائت و حفظ کرد. وی همچنین در این مرحله از تعدادی از شیوخ، از جمله شیخ شرف الدین احمد بن علی الحرازی قاضی عدن و مفتی آن استفاده کرد.
یافعی گفت: اولین کسی که پارچه صوفی بر تنم کرد شیخ مسعود الجوی در عدن بود، در حالی که من در خلوت مشغول عبادت بودم.
او همچنین شاگردی علی بن عبد الله الطواشی را انجام داد. یافعى درباره خود مى گوید: تردید كردم، به عبادت بپردازم یا علم آموزی؟ به همین دلیل، اضطراب و فکر شدیدی به من دست داد، پس کتابی را به قصد برکت و خوشبینی باز کردم و در آن کاغذی دیدم که قبلاً ندیده بودم و بسیاری به آن نگاه میکردند و در آن بود. این آیات هستند: در مورد نگرانی های خود و همه مسائل به قضای الهی بسپر شاید گشایشی شد و شاید با سخت تر شدن فضا امتحان شدی ممکن است یک کاری برایت خسته کننده و ملال آور باشد که نهایت آن رضایت باشد خداوند هر چه بخواهد انجام می دهد، پس وسوسه نشو پس ادامه داد: پس آنچه را داشتم سامان دادم و خداوند سینه ام را برای همراهی علم وسعت بخشید.
زندگی
و چون بزرگ شد، برای کسب علم بیرون آمد، پس وارد بیت المقدس و دمشق و قاهره شد و از پرچمهای فقه و حدیث و زبان آنجا برداشت و بیش از یک بار حج زیارت کرد تا در حجاز اقامت گزید، در حالی که در میان مردد بود. مکه و مدینه، فقه، حدیث و عرفان، علاوه بر تبحر در تاریخ، عربی و ادبیات، به تدریس و بهره مندی و طبقه بندی پرداخت، سپس در سال 712 هجری قمری به حج پرداخت، سپس به یمن بازگشت. با حضرت علی معروف به التواشی همراه شد و از آن حضرت بهره برد، سپس در سال 718 هجری قمری به مکه بازگشت و در آنجا اقامت گزید و ازدواج کرد و علی الرضا الطبری و النجم الطبری و ... آن را نقل کرده اند .
آثار
او در علوم قرآن كریم و حدیث شریف و فقه و تصوف و تاریخ تالیفات متعددی داشته است که اهم آنان عبارتند از:
مرآة الجنان وعبرة الیقظان فی معرفة حوادث الزمان وتقلب أحوال الإنسان وتاریخ موت بعض المشهورین من الأعیان
مختصر الدر النظیم فی فضائل القرآن العظیم والآیات والذكر الحكیم.
كتاب العقیدة.
كتاب «شمس الإیمان وتوحید الرحمن وعقائد الحق والإیقان.
كتاب «نور الیقین وإرشادات أهل التمكین».
كتاب «نشر المحاسن الغالیة فی فضائل المشایخ أولی المقامات العالیة».
كتاب «الإرشاد والتطریز».
كتاب «روض الریاحین فی حكایات [مناقب] الصالحین».
و«الرسالة المكیة فی طریق السادة ».
أطراف التّواریخ.
أرجوزة فی معرفة الشّهور الرومیّة.
روض البصائر وریاض الأبصار فی معالم الأقطار والأنهار الكبار.
مرهم العلل المعضلة فی دفع الشّبه والرّد على المعتزلة.
كفایة المعتقد ونكایة المنتقد (قصیدة فی العقائد).
سراج التّوحید الباهج النّور فی تمجید صانع الوجود مقلّب الدّهور.
مختصر سراج التّوحید الباهج النور.
شمس الإیمان وتوحید الرحمن فی عقیدة أهل الحق والإتقان.
الشّاش المعلم لكتاب المرهم، که مختص کتاب ' تبیین كذب المفتری فیما نسب إلى الإمام أبی الحسن الأشعریّ' لابن عساكِر، او رجال بیشتری به ـن اضافه کرده و صد نفر از بزرگان اشعریه را بیان کرده است.
مناقب الإمام المائة من أئمة الأشعریّة.
أشرف المفاخر العلیّة فی مناقب الأئمة الأشعریّة.
روض الرّیاحین فی مناقب الصالحین.
نزهة العیون النّواظر وتحفة القلوب والخواطر فی اختصار روض الریاحین.
أطراف عجائب الآیات والبراهین وأردف غرائب حكایات روض الرّیاحین.
حلیة الأخیار فی أخبار أهل الأسرار.
نشر المحاسن الغالیة فی فضل مشایخ الصوفیة أصحاب المقامات العالیة.
الشّهد الحالی فی فضل الصّالحین ومقامهم العالی.
نهایة المحیا فی مدح شیوخ من الأصفیا.
الرّاح المختوم بالدر المنظوم فی مدح الشّانح أصحاب السر المكتوم (قصیدة).
رسالة الملكیّة فی طریق السّادة الصوفیّة.
جزء فی بیان تعظیم مشایخ الصوفیّة للشّریعة السنیّة.
الرّسالة المكیّة فی الطّریقة العلیّة القادریّة.
أسنى المفاخر بمناقب الشّیخ عبد القادر، خلاصة المفاخر فی مناقب الشّیخ عبد القادر.
نشر الروض العطر فی حیاة سیّدنا أبی العبّاس الخضر.
مناقب الشافعیّ.
مهیجة الأشحان فی ذكر الأحباب والأوطان.
الشّهد الشّفا فی مدح المصطفى.
بریاق العشاق فی مدح حبیب الخلق والخلاق.
الدّرر فی مدح سید البشر.
مصباح الظّلام فی المستغیثین بخیر الأنام.
نشر الرّیحان فی فضل المتحابّین فی الله من الإخوان.
عالی الرّفعة فی حدیث السّبعة.
الدرّة الفصیحة فی الوعظ والنصیحة.
الغرر فی الوعظ والعِبَر.
الإرشاد والتّطریز فی فضل ذكر الله وتلاوة كتابه العزیز.
الدر النظیم فی خواص القرآن العظیم.
الأنوار اللّائحة فی أسرار الفاتحة.
الفصول المحرّرة فی شرح أسماء الله المطهّرة.
بهجة البدور فی وصف الحور والتنقّل من دار الغرور إلى دار السّرور.
نفحات الأزهار ولمعات الأنوار.
نوادر المعانی.
الأوبة المكیّة فی الألغاز الیافعیّة.
تاج الرّؤوس فی الذّیل المأنوس على سوق العروس.
المنهل المفهوم فی شرح ألسنة العلوم.
قصیده ای در مورد بیش از بیست تن از علمادر سه هزار بیت.
الدرّة المستحسنة فی تكریر العمرة.
معرفة أدلّة القبلة والأوقات المشتملات على الصّلاة والصّیام والفطور.
عقد للآلی المفصّل بالیاقوت الغالی.
تخمیس العینیّة.
عذبة المعانی الدّقیقة فی التغزّل فی الشّریعة والحقیقة.
الدّرّ النّفیس فی فتح بئر اریس.
منظومة طبیّة.
الوسیلة إلى الله بأسمائه الحسنى الجلیلة.
فخر الطّواف العنوان العزیز.
بحث السّماع.
قصیده فی النّعت.
نور الیقین وإشارة أهل التّمكین.
وفات
و او در شب یکشنبه بیستم جمادی الاخرة 768 هجری قمری به دیار باقی شتافت و در مقبرة المعلاة در جوار قبر الفضیل بن عیاض به خاک سپرده شد.