۸۷٬۹۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ابو القاسم' به 'ابوالقاسم') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
گفت : نه، من مردى را میبینم که نسبت به مباهله با کمال جرات اقدام مى کند و من میترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمیگذرد در حالى که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نداشته باشد. | گفت : نه، من مردى را میبینم که نسبت به مباهله با کمال جرات اقدام مى کند و من میترسم راستگو باشد، و اگر راستگو باشد، به خدا یک سال بر ما نمیگذرد در حالى که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نداشته باشد. | ||
اسقف به پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) عرض کرد: اى | اسقف به پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) عرض کرد: اى ابوالقاسم ! ما با تو مباهله نمیکنیم بلکه مصالحه میکنیم، با ما مصالحه کن، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) با آنها مصالحه کرد که دوهزار حله (یک قواره پارچه خوب لباس ) که حد اقل قیمت هر حلهاى چهل درهم باشد، و عاریت دادن سى دست زره، و سى شاخه نیزه، و سى رأس اسب، در صورتى که در سرزمین یمن، توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد، و پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) ضامن این عاریتها خواهد بود، تا آن را بازگرداند و عهد نامهاى در این زمینه نوشته شد. | ||
و در روایتى آمده است اسقف مسیحیان به آنها گفت : من صورتهائى را میبینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوهها را از جا برکند چنین خواهد کرد هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند. | و در روایتى آمده است اسقف مسیحیان به آنها گفت : من صورتهائى را میبینم که اگر از خداوند تقاضا کنند کوهها را از جا برکند چنین خواهد کرد هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند. | ||