علی بن محمد الحبشی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'عبید الله' به 'عبیدالله') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد القادر' به 'عبدالقادر') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
حسین بن أبی بکر السقاف | حسین بن أبی بکر السقاف | ||
عبدالقادر بن حسن السقاف | |||
محمد بن إبراهیم بلفقیه | محمد بن إبراهیم بلفقیه | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
جعفر بن عبد الرحمن السقاف | جعفر بن عبد الرحمن السقاف | ||
عبدالقادر بن عبد الرحمن السقاف | |||
محمد بن هادی السقاف | محمد بن هادی السقاف | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
سالم بن صافی السقاف | سالم بن صافی السقاف | ||
علی بن | علی بن عبدالقادر العیدروس | ||
عبد الله بن علوی الحبشی | عبد الله بن علوی الحبشی | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
حسن بن محمد بارجاء | حسن بن محمد بارجاء | ||
طه بن | طه بن عبدالقادر السقاف | ||
عبد الإله بن أحمد السقاف | عبد الإله بن أحمد السقاف |
نسخهٔ ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۱
علی بن محمد بن حسین الحبشی (1259-1333 ه) پیشوای مذهبی و شاعر و استاد علوم دینی و موسس اولین مرکز علمی در حضرموت است[۱]. تاثیر تبلیغی قابل توجهی در بسیاری از کشورهای ها در شهرهای حضرموت داشت. در بین مردم سئون و اطراف آن دارای جایگاه ویژه اجتماعی بود به شکلی که در تاریخ ربیع الثانی هر سال هنوز برای او مراسم سالگرد برپا می شود. او اولین نفر از سادات باعلوی بود که مراسم مولد النبی را برپا کرد. این جشن میلاد «سمط الدرر» نامیده شده است[۲].
نسب
علی بن محمد بن حسین بن عبد الله بن شیخ بن عبد الله بن محمد بن حسین بن أحمد صاحب الشعب بن محمد بن علوی بن أبی بکر الحبشی بن علی بن أحمد بن محمد أسد الله بن حسن الترابی بن علی بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن امام علی بن أبی طالب، و امام علی شوهر فاطمه بنت محمد هستند.[۳]
او سی و سومین نوه حضرت محمد صلی الله علیه و آله است.
تولد و تربیت
او در روز جمعه ۲۴ شوال در سال ۱۲۵۹ ه.ق در شهر قسم در استان حضرموت به دنیا آمد[۴]. پدرش برای تبلیغ دین اسلام و آموزش مسایل دینی در این شهر سکونت کرده بود. سپس پدرش محمد بن حسین الحبشی در سال ۱۲۶۶ ه به منظور پیروی از خواسته های شیخ عبدالله بن حسین بن طاهر به حجاز مهاجرت کرد و او را تحت مراقبت مادرش علویه بن حسین بن احمد الجفری ترک کرد. او با تربیت مادرش رشد کرد و علوم مقدماتی را نزد او فرا گرفت. خواندن قرآن را نزد یکی از اساتید آل ابوقشیر آموخت، سپس در سال ۱۲۷۱ ه .ق به همراه مادرش به سیئون رفت و برای دیدار با استاد پدرش عبدالله بن حسین بن طاهر به المسیلة رفت و برای او المختصر فی الفقه الشافعی را خواند و استاد نیز بر او خلعت پوشاند و به او اجازه نقل روایت داد. هنگامی که در سیئون ساکن شد، با دانش آموزان آنجا در مدارس و مباحث علمی آن ها شرکت کرد و در سال ۱۲۷۶ به درخواست پدرش به نجف سفر کرد و نزدیک به دو سال در آنجا ماند و در آنجا علوم و دانش های مختلفی دریافت کرد و سپس دوباره به سیئون بازگشت[۵].
اساتید
او از اساتید و خوبان زمان خود و علمای اهل تحقیق در حضرموت و حرمین شریفین کسب علم و فضیلت کرد، از جمله[۶]:
أبو بکر بن عبد الله العطاس
والده محمد بن حسین الحبشی
والدته علویة بنت حسین الجفری
عبد الله بن حسین بن طاهر
عمر بن حسن الحداد
شیخ بن عمر السقاف
محسن بن علوی السقاف
حامد بن عمر السقاف
عبد الرحمن بن علی السقاف
حسین بن أبی بکر السقاف
عبدالقادر بن حسن السقاف
محمد بن إبراهیم بلفقیه
حسن بن صالح البحر
أحمد بن محمد المحضار
أحمد بن عبد الله البار
محمد بن عبد الله بارجاء
عیدروس بن عمر الحبشی
عمر بن محمد بن سمیط
أحمد بن زینی دحلان
محمد بن سعید بابصیل
فضل بن علوی مولى الدویلة
عمر بن أبی بکر الجفری
محمد العزب المدنی
شاگردان
گروهی از علمای ارشد حضرموت که رهبری روند تدریس و تبلیغ معاصر را بر عهده داشته اند، از شاگردان او بوده اند و از نزد او فارغ التحصیل شدند که اولین آن ها فرزندانش عبدالله، محمد، احمد، علوی و برادرش شیخ بودند. از آن جمله شاگردان او عبارتند از[۷]:
جعفر بن عبد الرحمن السقاف
عبدالقادر بن عبد الرحمن السقاف
محمد بن هادی السقاف
محسن بن عبد الله السقاف
سالم بن صافی السقاف
علی بن عبدالقادر العیدروس
عبد الله بن علوی الحبشی
حسین بن عبد الله الحبشی
محمد بن سالم السری
عمر بن محمد مولى خیلة
علوی بن عبد الرحمن المشهور
محمد بن حسن عیدید
حسن بن محمد بلفقیه
علی بن عبد الرحمن المشهور
عمر بن عیدروس العیدروس
عبد الله بن عیدروس العیدروس
عبد الله بن علی بن شهاب الدین
عبد الله بن عمر الشاطری
أحمد بن عبد الله الخطیب
عبد الله بن محمد باکثیر
سالم بن طه الحبشی
عمر بن عبد الرحمن العیدروس
محمد بن سالم العطاس
حامد بن علوی البار
محمد بن أحمد المحضار
مصطفى بن أحمد المحضار
محمد بن طاهر الحداد
حسن بن محمد بارجاء
طه بن عبدالقادر السقاف
عبد الإله بن أحمد السقاف
سالم بن حفیظ بن الشیخ أبی بکر بن سالم
أحمد بن عبد الرحمن السقاف
أحمد بن علی مکارم
أحمد بن عمر حسان
محمد بن عبد الله باسلامة
عبید بن عوض بافلیع
فعالیت های عملی او
وقتی او به سرزمین حضرموت و سیون بازگشت، با عزمی راسخ برای نشر علوم مختلف و فقه شافعی شروع به فعالیت کرد. تدریس درس های علمی در علوم مختلف را در مسجد الحنبل آغاز کرد، و در سال ۱۲۹۵ مسجد معروف خود (مسجد ریاض) را ساخت و در کنار آن اولین مرکز علمی را برای پذیرش دانش پژوهان از سراسر جهان در حضرموت تأسیس کرد و این مرکز علمی ریشه مراکز علمی دیگر حضرموت مانند مرکز علمی تریم و مرکز علمی الغیل وابسته به موسسه شیخ محمد بن عمر بن سلم و مرکز عینات و مرکز المصطفی در الشحر بود. این مراکز علمی سبک و سیاق علمی را در دره حضرموت ایجاد کرد.
او بزرگترین گردهمایی را برای جشن تولد پیامبر ترتیب داد که در آخرین پنجشنبه ربیع الاول سال ۱۳۰۶ هجری قمری تأسیس کرد. این جشن به «سمط الدرر» نامیده شد[۸].
شعرهای او
یمتاز شعره بمیزات جمال الأسلوب والمعانی والقوة و الطابع الخاص سواء القریضی أو الحمینی، وهنا رؤوس من بعض قصائده:
.................................................من نبویة
هو النور یهدی الحائرین ضیاؤه..........................وفی الحشر ظل المرسلین لواؤه
تلقى من الغیب المجرد حکمة..........................بها أمطرت فی الخافقین سماؤه
ومشهود أهل الحق منه لطائف...........................تخبر أن المجد والشأو شأوه
فلله ما للعین من مشهد اجتلا.........................یعز على أهل الحجاب اجتلاؤه
أیا نازحًا عنی ومسکنه الحشا.........................أجب من ملا کل النواحی نداؤه
................................................فی المحجوبین
حجبوا وحسبهم الحجاب عذاب........................یالیتهم سمعوا الندا فأجابوا
عکفوا على کسب الذنوب ولیت إذ.....................عکفوا علیها بعد ذلک تابوا
فسیسألون عن الذنوب جمیعها........................وعلیهم بعد السؤال جواب
ماذا یفید صفا المعاش وبعده.......................غصص المعاد وکربة وحساب
دقق بفکرک یا فطین فإنها..........................عبر بها قد حارت الألباب
...............................................فی الحب
أعاتبها والحب لا یقبل العتبا.......................وإن أذنبت ما کنت أشهده ذنبا
فهلا أجابت دعوتی عند صبوتی......................فإنی ممن عند دعوتها لبى
عمرت بها قلبی وتلک عطیة.......................من الله أحیت منی الجسم والقلبا
تمکن منی حین شابت مفارقی........................فلله حب عندما شبت قد شبا
وأمر الهوى بین المحبین ظاهر.....................سلوا عنه فی شرع الهوى کل من دبا
...............................................فی العلم
تنکر وقتی أورث الحزن والهما....................وکیف وأهل الوقت قد أهملوا العلما
فقد کان هذا القطر للعلم مظهرا..................ومن أهله تلقى به عددا جما
فأضرم فیه الجهل نارا تلهبت....................فلم تبق من علم الشریعة إلا اسما
إلى الله أشکو شدة الجهل إننا.......................بها فی ضیاء الصبح فی لیلة ظلما
عجبت لمن بالجهل یرضى وربه......................أتاح له من فیض إفضاله فهما
تالیفات
دارای آثار و نوشته های مشهوری است[۹]:
«سمط الدرر فی أخبار مولد خیر البشر» مختصر فی السیرة النبویة
«مجموع الوصایا والإجازات»
«مجموع کلامه وأنفاسه العلمیة والدعویة»
«الجوهر المکنون والسر المصون» دیوان شعر
مکاتباته ورسائله
«حزب الفتح الکبیر»
«الدعاء المستجاب بآیات الکتاب»
«مقدمة فی الحج والعمرة»
«رسالة المقالة السویة»
«مجموع خطب ومحاضرات»
«الفتوحات الإلهیة فی الصلاة على خیر البریة»
«الموائد الرمضانیة
فرزندان
او پنج فرزند دارد: عبدالله، محمد (که جانشین او شد)، علوی (که هر ساله سالگرد پدرش را در سولو اندونزی برگزار می کند)، احمد (که در سولو فوت کرد) و خدیجه(که شاعر است)[۱۰].
وفات
او ظهر روز بیستم ربیع الثانی سال 1333 هجری قمری در شهر سیئون درگذشت و زیر پای قبر مادرش مطابق با خواست خود دفن کردند و بر روی قبرش گنبد بزرگی برای بازدیدکنندگان ساختند و در آنجا کلاس ها و مجالس تا به امروز برگزار می شود، و هر ساله در ربیع الثانی مراسم سالگرد او برگزار می شود[۱۱].
منبع
پانویس
- ↑ الزركلي, خير الدين (2002). الأعلام (PDF). الجزء الخامس. بيروت، لبنان: دار العلم للملايين. صفحة 19. مؤرشف من الأصل (PDF) في 6 نوفمبر 2020.
- ↑ عيديد, محمد بن حسن (1433 هـ). إتحاف المستفيد بذكر من أخذ عنهم وواخاهم السيد محمد بن حسن عيديد. صفحة 157.
- ↑ ابن الشيخ أبي بكر بن سالم, سالم بن حفيظ (1426 هـ). منحة الإله في الاتصال ببعض أولياه. تريم، اليمن: دار المقاصد. صفحة 135.
- ↑ باكثير, عبد الله بن محمد (1405 هـ). رحلة الأشواق القوية إلى مواطن السادة العلوية. صفحة 5.
- ↑ المشهور, أبو بكر بن علي. لوامع النور. الجزء الأول. صنعاء، اليمن: دار المهاجر. صفحة 197.
- ↑ العطاس, علي بن حسين. تاج الأعراس في مناقب الحبيب صالح بن عبد الله العطاس. الجزء الثاني (الطبعة الأولى). إندونيسيا: منارة قدس. صفحة 166.
- ↑ السقاف, عبد الله بن محمد. تاريخ الشعراء الحضرميين. الجزء الرابع. القاهرة، مصر: مطبعة العلوم. صفحة 128.
- ↑ السقاف, أحمد بن عبد الرحمن. الأمالي. تريم، اليمن: دار الأصول. صفحة 107.
- ↑ القضماني, محمد ياسر (2014). السادة آل باعلوي وغيض من فيض أقوالهم الشريفة وأحوالهم المنيفة. دمشق، سوريا: دار نور الصباح. صفحة 190.
- ↑ "ترجمة للإمام الحبيب علي بن محمد بن حسين بن عبد الله الحبشي". شبوة برس. مؤرشف من الأصل في 2 يناير 2019.
- ↑ "كتاب سمط الدرر". Scribd. مؤرشف من الأصل في 8 نوفمبر 2020.