اخوان المسلمین بوسنی و هرزگوین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
= رسمیت یافتن = | = رسمیت یافتن = | ||
پس از به رسمیت شناختن بین المللی بوسنی و هرزگوین، فشارهای دیپلماتیک برای خروج ارتش خلق یوگسلاوی از مناطق بوسنی افزایش یافت که به طور رسمی انجام شد، اما در واقع اعضای ارتش صرب های بوسنی علائم نظامی خود را تغییر دادند و به اصطلاح تشکیل دادند. ارتش جمهوری صربهای بوسنی و ادامه جنگ و تصاحب انبارهای ارتش یوگسلاوی موجود در سرزمینهای بوسنی و از حمایت داوطلبان و نیروهای شبهنظامی از صربستان و حمایت لجستیکی و مالی از جمهوری فدرال برخوردار شدند. یوگسلاوی، و قصد ارتش صرب بوسنی در حمله آنها در سال 1992، تصاحب و کنترل هر چه بیشتر قلمرو بود. ابتدا نیروهای صرب به جمعیت غیرنظامی غیر صرب در شرق بوسنی حمله کردند و به محض اینکه آن روستاها و شهرها به دست آنها افتاد، این نیروها به همراه پلیس و شبه نظامیان شبه نظامی و گاه با کمک روستاییان صرب شروع به اجرای یک طرح کردند. طرح مشخص: غارت و سوزاندن منظم خانه ها و اموال بوسنیایی ها، جمع آوری غیرنظامیان مسلمان بوسنیایی یا دستگیر شده، و ممکن است در نتیجه این عملیات ها مورد ضرب و شتم شدید قرار گیرند یا کشته شوند. حدود 2.2 میلیون بوسنیایی از سرزمین های خود (از سه جامعه) آواره شده اند... | پس از به رسمیت شناختن بین المللی بوسنی و هرزگوین، فشارهای دیپلماتیک برای خروج ارتش خلق یوگسلاوی از مناطق بوسنی افزایش یافت که به طور رسمی انجام شد، اما در واقع اعضای ارتش صرب های بوسنی علائم نظامی خود را تغییر دادند و به اصطلاح تشکیل دادند. ارتش جمهوری صربهای بوسنی و ادامه جنگ و تصاحب انبارهای ارتش یوگسلاوی موجود در سرزمینهای بوسنی و از حمایت داوطلبان و نیروهای شبهنظامی از صربستان و حمایت لجستیکی و مالی از جمهوری فدرال برخوردار شدند. یوگسلاوی، و قصد ارتش صرب بوسنی در حمله آنها در سال 1992، تصاحب و کنترل هر چه بیشتر قلمرو بود. ابتدا نیروهای صرب به جمعیت غیرنظامی غیر صرب در شرق بوسنی حمله کردند و به محض اینکه آن روستاها و شهرها به دست آنها افتاد، این نیروها به همراه پلیس و شبه نظامیان شبه نظامی و گاه با کمک روستاییان صرب شروع به اجرای یک طرح کردند. طرح مشخص: غارت و سوزاندن منظم خانه ها و اموال بوسنیایی ها، جمع آوری غیرنظامیان مسلمان بوسنیایی یا دستگیر شده، و ممکن است در نتیجه این عملیات ها مورد ضرب و شتم شدید قرار گیرند یا کشته شوند. حدود 2.2 میلیون بوسنیایی از سرزمین های خود (از سه جامعه) آواره شده اند... | ||
= منبع = | |||
[[رده:اخوانالمسلمین]] | |||
[[رده:جریانهای اسلامی]] | |||
[[رده:جنبش کشورهای اسلامی]] |
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۴۹
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۲:۴۹، ۹ فوریه ۲۰۲۲؛
نام جریان | اخوان المسلمین بوسنی وهرزگوین |
---|---|
سال تاسیس | 1336 شمسی |
مؤسس | علی عزت بگوویچ |
افراد موثر | حسین دوزو |
جریان شناسی اخوان المسلمین در بوسنی و هرزگوین عنوان مقالهای است که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی در موضوع جریان شناسی جهان اسلام به نگارش در آمده است.اخوانالمسلمین یک جنبش فراملی اسلامگرای اهلسنت است که در بسیاری از کشورهای عربی طرفدار دارد. جنبش اخوانالمسلمین، بزرگترین جنبش اسلامگرا در جهان عرب میباشد. اخوان المسلمین گروهی سنیمذهب و دارای تفکرات سلفی و دموکراسیخواه هستند. اخوان المسلمین طرفدار تقریب مذاهب اسلامی و از حامیان جمهوری اسلامی ایران بوده و ضد رژیم اسرائیل هستند. جمعیت اخوان المسلمین جهت رسیدن به آرمانهای دینی و فرهنگی و نظامی و سیاسی به مبارزه مشغول بوده و هستند؛ آنها در برخی از کشورهای اسلامی مانند: ترکیه، سوریه، فلسطین، سودان، یمن، تونس، ایران و اردن فعالیت سیاسی و اعتقادی دارند.
پیشینه و مؤسس
علی عزت بگوویچ در اوایل جوانی که 16 ساله بوداستعداد و عطش او برای اسلام شکوفا شد و با تعدادی از همکارانش یک مدرسهای برای مباحث مذهبی به نام «ملادی مسلمانی» به معنای جنبش جوانان مسلمان تأسیس کرد. در آن زمان، او دارای انرژی فکری فراوانی بود که مرتبط با نشاط جوانان بود؛ بنابراین انجمن از بحث به عمل تبدیل شد. انجام کارهای آموزشی و خیریه، ایجاد بخشی برای دختران مسلمان، و ارائه خدمات و کمک در طول جنگ جهانی دوم، تبدیل شد. بگوویچ به شکل گیری آن کمک کرد، این جنبش به دنبال ایجاد شخصیتی مسلمان بود که بتواند با واقعیت اروپایی همزیستی داشته باشد، و این انجمن تحت تأثیر افکار دانشجویان بوسنیایی که در الازهر تحصیل می کردند و تحت تأثیر افکار اخوان المسلمین بودند، قرار گرفت.
شروع فعالیت
این جنبش به دنبال ایجاد شخصیتی مسلمان بود که بتواند با واقعیت اروپایی همزیستی داشته باشد و این انجمن تحت تأثیر ایدههای دانشجویان بوسنیایی که در الازهر تحصیل میکردند و تحت تأثیر عقاید اخوان المسلمین بودند، قرار گرفت.
این جنبش به نگاهی متوازن نسبت به اسلام رسید، و فعالیت خود را بر اساس آن تنظیم نمود که در آن دوره در جهان اسلام ظهور کرد و تحت تأثیر تجربهً اندونزی و پاکستان قرار گرفت.انجمن برنامه ریزی کرد تا زبانهای اروپایی را یاد بگیرد تا بتواند ایدهها را به زبان خودش بخواند و عزت بگوویچ توانست به سه زبان آلمانی، انگلیسی و فرانسوی تسلط یابد.
جنبش جوانان مسلمان، جوانان مسلمان تحصیل کردهً دانشگاه سارایوو را به خود جذب کرد و آنها معتقد بودند که اسلام را به گونهای به آنها ارائه میکند که با الگوی پیشنهادی علمای رسمی مذهبی متفاوت است و در این بین یوگسلاوی در ربیعالاخر 1360هجری قمری = آوریل 1941، تحت سلطه آلمان درآمد. که سلطنت را از بین برد، و اندیشه های او را گرفت، فاشیسم نازی از طریق جنبش "استاشا" طرفدار نازی جایگاه خود را در میان جوانان پیدا کرد. انجمن جوانان مسلمان در قبال این عقاید موضع قاطعانه ای اتخاذ کرد و خواستار ممنوعیت پیوستن جوانان مسلمان به این جریان شد و در نتیجه مجوز برای جوانان مسلمان به عنوان مجازات رد شد.
دوران روی کار آمدن «جوزف تیتو» در سال 1373 هجری قمری = 1953 میلادی و حزب کمونیست وی به دلیل دیدگاه کمونیستی دین مطلقه دوران سختی برای ادیان به ویژه اسلام و پیروان آن بود. ناصر از رفیقش تیتو در مورد ایزت بیگوویچ سوال کرد و تیتو پاسخ داد که او مردی خطرناکتر از اخوان المسلمین در مصر است. زیرا او خواستار آن است که جنبش اسلامی در هر کشوری که در آن اکثریت دارد، قدرت را به دست گیرد. ایزتبیگوویچ به تنگی حاشیه آزادی که در آن حرکت میکرد، پی برد، اما عشق به آزادی و اسلام، او را ملزم میکرد که ساکن ننشیند و چانهاش را در کف دستانش قرار دهد. بنابراین او شروع به حرکت کرد. او رابطه خود را با شیخ «حسین دوزو»، رئیس انجمن علما که از سوی دولت برای نظارت بر امور مسلمانان منصوب شده بود، مستند کرد و شروع به آب کردن یخ بین روشنفکران مسلمان و علمای رسمی دینی کرد تا حاشیههای مشترکی برای همزیستی و تلاش پیدا کند. اسلام به دور از فشارهای الحاد کمونیستی که باب انتشار مقالاتی با نام مستعار را به روی او باز کرد.در مجله «تکوین» که توسط انجمن صادر می شد و توسط 50 هزار مسلمان خوانده می شد و مقالات او عمیق و تأثیرگذار بود. بیداری آگاهی و هویت مسلمانان بوسنیایی..(2) نقش اخوان المسلمین در بوسنی و هرزگوین
حقیقت این است که اخوان المسلمین نقش بسیار زیادی در حمایت از بوسنی و هرزگوین داشت و اخوان برای رفتن به بوسنی و هرزگوین داوطلب شد و البته آنها مانند مبلغان میلیونی یا صدها هزار نفری مبلغان تمام وقت نیستند. احزاب متعدد و اخوان شایستگی زیادی داشتند و این دعوت بحمدالله و لطف و عنایت فراوانی داشت و با وجود تلاش های ضعیف و اندک، ثمره بسیار زیادی به بار آورد. برادران ارجمندی که برگشته بودند دیده بودند که مبلغان از آمریکا و آلمان و سوئد و غیره می آیند تا مسلمانان را بشارت دهند و بچه های مسلمین را در حال نظاره گر باشند، یکی می گوید: من با مسلمانان صحبت می کنم و توحید یا نماز را برایشان توضیح می دهم و راهب آمریکایی می آورد. موز و شیرینی و اگر گرسنه بمانند - مخصوصاً بچه ها - پیش او، آنها را با اتوبوس به کلیسا می برد و من ایستاده ام و صحبت می کنم! یک مسلمان چه احساسی دارد؟! اخوان المسلمین در آن ممالک دوردست بیشترین نقش را در تبلیغ داشتند، از این رو خداوند متعال در برابر نیکی های بزرگی که برای اسلام کرده اند، بهترین پاداش را به آنان عطا فرمود...(3)
نقش جهادی اخوان المسلمین
انتخابات 1990 منجر به تشکیل یک مجلس پارلمانی شد که سه حزب بر اساس قومیتی بر آن تسلط داشتند. آنها اتحادی سست برای بیرون راندن کمونیست ها از قدرت تشکیل دادند. کرواسی و اسلوونی سپس اعلام استقلال کردند. جنگ متعاقب آن بوسنی و هرزگوین و سه کشور را تشکیل داد. به زودی یک تقسیم بزرگ ایجاد شد و این سؤال را مطرح کرد که آیا باید در فدراسیون یوگسلاوی بمانیم (و اکثراً توسط صربها حمایت میشد) یا خواستار استقلال (و اکثراً توسط بوسنیاییها و کرواتها حمایت شد). اعضای صربستان. پارلمان، به ویژه از حزب دموکراتیک صربستان، پارلمان مرکزی در سارایوو را ترک کرد و پارلمانی را تشکیل داد که آن را مجلس نامیدند. پس از انتخابات 1990. شاخه بوسنی و هرزگوین از حزب حاکم در کرواسی به نام اتحادیه دموکراتیک کرواسی (HDZ) ایجاد به اصطلاح جامعه کرواسی بوسنی و هرزگوین را اعلام کرد که از نظر سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از آن جدا است. کل قلمرو از قلمرو بوسنی و هرزگوین ارتش مخصوص به خود به نام شورای دفاع کرواسی دارد...(4) که توسط دولت بوسنی به رسمیت شناخته نشد و دادگاه قانون اساسی بوسنی دو بار جمهوری را نامشروع اعلام کرد، بار اول در 14 سپتامبر 1992 و بار دوم در 20 ژانویه 1994 ... (5) حاکمیت بوسنی و هرزگوین در اکتبر 1991 اعلام شد و پس از آن همه پرسی استقلال از یوگسلاوی در فوریه و مارس 1992 توسط اکثریت قریب به اتفاق صرب ها تحریم شد. مشارکت در همه پرسی استقلال 63.4 درصد بود و 99.7 درصد از رای دهندگان رای دادند. به نفع استقلال استقلال بوسنی و هرزگوین اندکی پس از آن اعلام شد و پس از یک دوره تنش و تشدید تنش و حوادث نظامی پراکنده، جنگی آشکار در سارایوو در 6 آوریل آغاز شد...(6)
در اوایل مارس 1991، مذاکرات محرمانه ای بین فرانجو توجمان و اسلوبودان میلوسویچ برای تقسیم بوسنی بین صرب ها و کروات ها انجام شد که به توافقنامه کارادوردوو معروف شد. صرب ها پس از از دست دادن کنترل اراضی آن، به دنبال اشغال مناطق با اکثریت صرب در شرق و شرق بودند. غرب بوسنی، در حالی که کروات ها به رهبری توجمان به دنبال تامین امنیت بخش هایی از بوسنی و هرزگوین به عنوان مناطق کرواسی بودند.سیاست های کرواسی در قبال بوسنی و هرزگوین واضح و شفاف نبود، این کشور به دنبال اجرای هدف توجمان در گسترش مرزهای کرواسی بود. مسلمانان بوسنی به هزینه بوسنی هدف آسانی قرار گرفتند و آنها تنها گروه قومی وفادار به دولت بوسنی هستند، زیرا نیروهای دولتی بوسنی تجهیزات ضعیفی داشتند و برای جنگ آماده نبودند.
رسمیت یافتن
پس از به رسمیت شناختن بین المللی بوسنی و هرزگوین، فشارهای دیپلماتیک برای خروج ارتش خلق یوگسلاوی از مناطق بوسنی افزایش یافت که به طور رسمی انجام شد، اما در واقع اعضای ارتش صرب های بوسنی علائم نظامی خود را تغییر دادند و به اصطلاح تشکیل دادند. ارتش جمهوری صربهای بوسنی و ادامه جنگ و تصاحب انبارهای ارتش یوگسلاوی موجود در سرزمینهای بوسنی و از حمایت داوطلبان و نیروهای شبهنظامی از صربستان و حمایت لجستیکی و مالی از جمهوری فدرال برخوردار شدند. یوگسلاوی، و قصد ارتش صرب بوسنی در حمله آنها در سال 1992، تصاحب و کنترل هر چه بیشتر قلمرو بود. ابتدا نیروهای صرب به جمعیت غیرنظامی غیر صرب در شرق بوسنی حمله کردند و به محض اینکه آن روستاها و شهرها به دست آنها افتاد، این نیروها به همراه پلیس و شبه نظامیان شبه نظامی و گاه با کمک روستاییان صرب شروع به اجرای یک طرح کردند. طرح مشخص: غارت و سوزاندن منظم خانه ها و اموال بوسنیایی ها، جمع آوری غیرنظامیان مسلمان بوسنیایی یا دستگیر شده، و ممکن است در نتیجه این عملیات ها مورد ضرب و شتم شدید قرار گیرند یا کشته شوند. حدود 2.2 میلیون بوسنیایی از سرزمین های خود (از سه جامعه) آواره شده اند...