حماس: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۹۴۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۳: خط ۷۳:
حماس، ستیز اعراب – اسرائیل را به مثابه ستیز [[اسلام]] و [[یهودیت]] تلقی می‌کند که تنها با نابودی اسرائیل است که می‌توان این ستیز را حل و فصل کرد.
حماس، ستیز اعراب – اسرائیل را به مثابه ستیز [[اسلام]] و [[یهودیت]] تلقی می‌کند که تنها با نابودی اسرائیل است که می‌توان این ستیز را حل و فصل کرد.


=شکل گیری و توسعه=
=نگرش‌ها، باورها و منشور حماس=


گرچه جنبش مقاومت اسلامی « حماس» بیانیه اعلام موجودیت خود را در ۱۵ دسامبر ۱۹۸۷ م منتشر ساخت لیکن ریشه های شکل گیری جنبش به دهه های چهل این قرن (میلادی) باز می گردد . به دیگر سخن «حماس» امتدادی از جماعت اخوان المسلمین به شمار می رود . اخوان المسلمین پیش از اعلام موجودیت، از نام جنبش های اسلامی دیگری برای بیان مواضع سیاسی خویش در قبال مسأله فلسطین از جمله « المرابطون علی ارض الاسرا » و « جنبش مبارز اسلامی» و .. استفاده کرده بود.
برخی بر این باورند که دو نگرش حماس «ناسیونالیسم فلسطینی» و «بنیادگرایی اسلامی» درهم‌‌آمیخته است. این گروه خود را به «نابودی اسرائیل»، «هویت صهیونیستی» و «جایگزینی حکومت خودگردان فلسطین با یک دولت اسلامی» و «افراشتن بیرق الله در وجب به وجب فلسطین» متعهد می‌داند.این جنبش فلسطین را سرزمین اسلامی می‌داند که از سوی غیرمسلمانان به اشغال درآمده است.


'''اولاً : انگیزه پیدایش:'''
حماس، «جهاد» را تنها راه‌حل مساله فلسطین می‌داند. همچنین خارج ساختن فلسطین از کنترل اسرائیل را وظیفه مذهبی تمام [[مسلمانان]] می‌داند. حماس، برخلاف [[سازمان آزادیبخش فلسطین]] (PLO) که در سال ۱۹۸۸ اسرائیل را به رسمیت شناخت، نه‌تنها مخالف مشروعیت این رژیم است بلکه خواهان نابودی آن و مخالف ماهیت وجودی اسرائیل است.
حماس معتقد به تشکیل دولتی ا سلامی و پیاده‌ساختن تمام ابعاد اسلام و تمام جوانب زندگی است. جنبش مقاومت همچنین علاوه بر اینکه مقاومت را وظیفه یک‌ یک مسلمین می‌داند، معتقد به نقش‌‌‌های انقلابی برای تمام افراد جامعه اعم از زن و مرد، معلم و دانشجو و غیره است.


شکل گیری جنبش مقاومت اسلامی « حماس» نتیجه فعل و انفعال عوامل عدیده ای است که ملت فلسطین از فاجعه نخست سال ۱۹۴۸ بطور اعم و شکست سال ۱۹۶۷م بطور اخص به آن دچار شده و این عوامل از دو عامل بنیادین نشأت می گیرند که عبارتند از : تحولات سیاسی مسأله فلسطین و شرایطی که تا پایان سال ۱۹۸۷م بدان رسیده بود و دیگری رشد بیداری اسلامی در فلسطین و وضعیتی که در نیمه های دهه هشتاد (میلادی) پدید آمده بود .
==فعالیت‌ها و اقدامات رفاهی حماس==


==تحولات سیاسی مسأله فلسطین==
از جمله دلایل معروفیت و حسن شهرت حماس در فلسطین اقدامات رفاهی و خدمات اجتماعی است که ارائه می‌‌دهد. حماس از بدو تاسیس خود در سال ۱۹۸۷، اقدامات گسترده اجتماعی، سیاسی و حتی نظامی انجام داده است.
از جمله آنها می‌توان به ساخت مدارس و بیمارستان‌ها اشاره کرد. بخشی از بودجه سالانه تقریبا ۷۰ میلیون دلاری حماس صرف اقدامات ذیل می‌شود: بسط شبکه خدمات اجتماعی، اجرای برنامه‌های آموزشی و رفاهی، تامین مدارس و یتیم‌خانه‌ها و [[مساجد]]، کلینیک‌های بهداشتی، مکان‌های اطعام فقرا و مکان‌های ورزشی؛چنانکه یک دانشمند [[یهودی]] به‌نام «روون پاز» معتقد است: «تقریبا ۹۰ درصد کار جنبش مقاومت در فعالیت‌های اجتماعی، رفاهی، فرهنگی و آموزشی خلاصه می‌شود.»
در واقع، با فراهم‌آوردن این اقدامات و فعالیت‌هاست که حماس موفق شده تا در میان مردم محبوبیت کسب کرده و وفاداری سیاسی مردم را به دست آورد. این جنبش همچنین کمک‌های مالی و بورسیه به دانشجویانی می‌دهد که خواهان ادامه تحصیل در [[عربستان]] یا غرب هستند.


از آنجایی که به تدریج برای ملت فلسطین روشن گشت که آرمانش، که برای او حکم مرگ و زندگی را داشته و جنگ تمدنها میان عربها و مسلمانان از یکسو و صهیونیست ها از سوی دیگر می باشد، پس از وقوع فاجعه، دگرگون و به مسأله آوارگان یا زدودن آثار تجاوز و چشم پوشی از دو سوم فلسطین (در پی شکست سال ۱۹۶۷) درآمده است، خود زمام امور قضیه اش را بدست بگیرد و در نتیجه سازمان آزادیبخش فلسطین و گروههای مقاومت مردمی تأسیس شدند .
افزون بر این، حماس خدمات بهداشتی و درمان پزشکی ارزان یا رایگان را به مردم ارائه می‌دهد. این گروه همچنین موسسه‌های خیریه اسلامی، کتابخانه‌ها و مراکز آموزش برای زنان می‌سازد. ضمن اینکه توانسته در زمینه ساخت کودکستان‌ها و شیرخوارگاه‌ها فعالیت‌هایی انجام داده و مدارس مذهبی‌ای را تاسیس کند که غذای رایگان به کودکان می‌دهد.
امّا مشی انقلاب فلسطین که در سازمان آزادیبخش تبلور یافته بود در دهه هشتاد به سبب تحولات داخلی و خارجی دچار تغییراتی شد که موجب تضعیف آن شده و دیدگاهایش متزلزل گشت . البته دهة هفتاد نیز شاهد تحولات بسیاری بود که همگی حکایت از آن داشت که این امکان وجود دارد سازمان آزادیبخش راه حل میانه ای را که در واقع به زیان مردم و امت بوده و با نص صریح منشور ملی فلسطین مغایرت دارد ، بپذیرد . این علایم و احتمالات پس از امضای قرارداد کمپ دیوید و تجاوز صهیونیستها به جنوب [[لبنان]] و محاصره [[بیروت]] در سال ۱۹۸۲ به طرحهای روشن و روبه رشد فلسطینی بدل گشت .


محاصره بیروت به رغم پایداری تاریخی مقاومت فلسطینی در آن بزرگترین توهینی بود که امت پس از جنگ ۱۹۶۷ به خود دیده بود و یک پایتخت عربی به مدت سه ماه در محاصره بود بدون آن که با هرگونه عکس العمل قابل ذکر عربی مواجه شود ، همین امر موجب تضعیف ساف و خروج آن از لبنان شد و نهایتاً گرایشات درون سازمانی (ساف) که قایل به دستیابی راه حل سازش با دشمن بودند ، بطور جدی مطرح شدند .
==نگرش رهبران حماس به اسرائیل==
طرحهای سازش در برگیرنده ، چشم پوشی از اصول بنیادین قاعده مناقشه و کشمکش با طرح صهیونیستی بود و عبارت بودند از :


# برسمیت شناختن حق موجودیت برای رژیم صهیونیستی در سرزمین فلسطین
برخی رهبران و سران حماس خواهان «محو و نابودی اسرائیل» هستند. پس از پیروزی حماس در انتخابات ۲۵ ژانویه ۲۰۰۶ یکی از رهبران حماس به‌نام «محمود الزهار» در مصاحبه‌ای با تلویزیون المنار درخواست‌های خارجی مبنی بر شناسایی حق موجودیت اسرائیل را رد کرد.
# چشم پوشی از بخش عمده ای از خاک فلسطین به نفع صهیونیست ها .
پس از تشکیل دولت از سوی حماس، دکتر الزهار اظهار داشت: «آرزو دارم نقشه جهان را روزی بر دیوار خانه‌ام بیاویزم که در آن نامی از اسرائیل نباشد... امیدوارم که آرزوی ما برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی که شامل تمام مرزهای تاریخی فلسطین است، به حقیقت بپیوندد. من به این امر معتقدم که روزی دولت فلسطین تشکیل خواهد شد و جایی برای دولت اسرائیل در این سرزمین نخواهد بود.»


در چنین شرایطی که با اقبال رهبران ساف مواجه گردید ، راهبرد مبارزه مسلحانه کم رنگ شد ، همانگونه که توجه عربی ـ بین المللی به مسأله فلسطین کمتر و کمتر شده بود . در همین حال اکثر کشورهای عرب با غرض یا بی غرض و با روحیه ای تنگ نظرانه درصدد جا انداختن و تثبیت مفهوم اقلیمی بودند بویژه این که اتحادیه عرب در اجلاس رباط (۱۹۷۴م) طی مصوبه ای سازمان آزادیبخش فلسطین را تنها نماینده قانونی ملت فلسطین برشمرد .
وی در دیدگاه خود که ادامه استراتژی حماس مبنی بر عدم شناسایی اسرائیل است، می‌گوید: «این احتمال وجود دارد که با تشکیل دولت اسلامی فلسطین تمام [[یهودیان]]، [[مسیحیان]] و [[مسلمانان]] در کنار هم و در لوای یک دولت اسلامی زندگی کنند.»الزهار در ادامه مصاحبه با المنار گفت: «فلسطینیان از یهودیان هیچ تنفری ندارند و ما تنها با اشغال سرزمین‌مان از سوی اسرائیل مخالفیم.»
با شروع جنگ عراق و ایران مسأله فلسطین برای جهان عربی ـ بین المللی یک مسأله کاملاً حاشیه ای گشت به موازات این رویداد ، سیاست رژیم صهیونیستی متأثر از تشویق ها و حمایت های بی دریغ ایالات متحده [[امریکا]] خیره سرانه تر و گستاخانه تر می گشت . خاصه این که سال ۱۹۸۱ شاهد چند رویداد حساس بود و از آن جمله امضای قرار داد همکاریهای استراتژیک میان رژیم صهیونیستی و امریکا، الحاق بلندیهای اشغالی جولان [[سوریه]] به رژیم صهیونیستی و نیز انهدام رآکتورهای هسته ای عراق توسط بمب افکنهای صهیونیستی.


در حالی که کشورهای عرب دل به سراب امید حکومتهای امریکا بسته بودند ، امیدوار بودند ، رادیکالیسم صهیونیستی با هیمنه احزاب راستگرا بر مراکز قدرت به رشد و تحکیم خود ادامه می داد . سیاست بازدارنده ای که رژیم صهیونیستی از سالیان دراز در پیش می گرفت ، هیچگاه محل اختلاف نبوده است و دقیقاً به همین دلیل و با خیره سری کامل عملیات “حمام الشط” ـ آبتنی کنار دریا ـ را به اجرا گذاشت ، عملیاتی که طی آن مقر سازمان آزادیبخش فلسطین در [[تونس]] (۱۹۸۵م) بمباران گردید . این عملیات از سوی ایالات متحده امریکا مورد تائید قرار گرفت . امریکایی که عربها به آن بسیار امید داشتند تا تحقق بخش آرزوها و خواسته های اجلاس های متعددشان باشد !! .
شیخ احمد یاسین پیش از ترور از سوی جوخه‌های مرگ اسرائیل در سخنانی گفت که سال ۲۰۲۷ سال نابودی اسرائیل است. حتی عبدالعزیز الرنتیسی نیز فراتر رفته و گفت: ما خواهان حذف اسرائیل از روی نقشه هستیم. الرنتیسی همچنین در ادامه سخنان خود افزود: [[هولوکاست]] یک موضوع نازی – صهیونیستی است با هدف ترغیب یهودیان به مهاجرت به اسرائیل.
در عرصه بین المللی نیز ایالات متحده امریکا گامهای بلندی برداشته و از [[اتحاد جماهیر شوروی]] بسیار فاصله پیدا کرده بود و توانست منویات و هیمنه خود را نه تنها بر منطقه که بر سرتاسر جهان تحمیل کند .
[[خالد مشعل]]، رئیس دفتر سیاسی حماس نیز ابراز داشت: حماس تنها زمانی نزاع مسلحانه با اسرائیل را ترک می‌کند که این رژیم به مرزهای سال ۱۹۶۷ خود بازگردد و از سرزمین‌های فلسطینی عقب‌نشینی کرده و «حق بازگشت فلسطینیان» را بپذیرد.  
 
مشکلات و چالشهای روزمره در درون پیکرة اتحاد جماهیر شوروی ایجاب می کرد که شوروی به اوضاع درونی خود بپردازد و لذا این توجه و عنایت منتج به دگرگونی در اولویت های اتحاد جماهیر شوروی و عقب نشینی تدریجی آن از تنشها و کشمکش های منطقه و باز گذاردن مجال و میدان بر آمریکائیان شد . نقش شوروی در منطقه طوری پایان یافت که هیچکس از دولتهای عرب و اکثریت گروههای فلسطینی انتظارش را نداشتند و در نتیجه آسیب هایی به مواضع سیاسی آنان در قبال درگیری موجود رساید .
 
==محور بیداری اسلامی==
 
فلسطین هم بسان دیگر کشورهای عرب شاهد رشد و نمو بیداری اسلامی ملموسی بود و همین امر باعث شد تا نهضت اسلامی بلحاظ اندیشه و سازماندهی در فلسطین اشغالی ۱۹۴۸ و همچنین در میان محافل و مجامع فلسطینی خارج مرزها رشد و توسعه یابد . بطوریکه جریان و طیف اسلامی در فلسطین بخوبی به این قناعت رسید که با چالش بالقوه ای مواجه می باشد که پیامدهای آن عبارتند از :
 
نخست : اینکه مسأله فلسطین تا پائین ترین پله نردبان اولویت های کشورهای عربی تنزل پیدا کرده است .
دوم : اینکه طرح و پروژه انقلاب فلسطین از رویارویی با طرح صهیونیستی و پیامدهای آن به صورت همزیستی با آن و محدود کردن اختلافها در شرطهای این همزیستی درآمده است .
در سایه این دو عقب نشینی و انباشت پیامدهای منفی و سرکوبگرانه و جائرانه صهیونیستی برضد ملت فلسطین از یکسو و نضج اندیشه مقاومت در میان احاد مردم فلسطین چه در داخل و یا خارج آن ضرورت یک طرح و برنامه فلسطینی ـ اسلامی ـ جهادی بیش از پیش احساس می شد و شکل و شمایل اولیه آن در گروه جهادی سال ۱۹۸۱ و نیز گروه شیخ احمد یاسین در سال ۱۹۸۳ و غیره ترسیم شد.
 
اواخر سال ۱۹۸۷ شرایط و بستر برای بروز و ظهور طرح نوینی که با طرح صهیونیستی و گسترش آن مقابله کند و بر مبانی جدید و متناسب با دگرگونی های داخلی و خارجی استوار باشد ، به حد کافی نضج و رشد پیدا کرده بود .
جنبش مقاومت اسلامی « حماس» پاسخی طبیعی بود به شرایطی که ملت فلسطین و آرمان عدالتخواهانه اش از زمان تکمیل شدن اشغال فلسطین از سوی صهیونیست ها در سال ۱۹۶۷ به خود دیده بود . آگاهی عمومی در میان احاد مردم و نیز آگاهی شاخص و متمایز جریان اسلامی در تبلور طرح جنبش مقاومت اسلامی که نشانه های آن در دهه هشتاد شکل گرفته بود ، سهم وافری داشت ، بطوریکه شاخه هایی برای سازوکار مقاومت تأسیس گردید همچنین از سال ۱۹۸۶ بستر و پایگاه مردمی جریان اسلامگرا ، با هدف آمادگی عملی جهت پیشبرد مقابله مردمی با اشغالگری صهیونیسم ایجاد شد .
رویارویی دانشجویان دانشگاه های النجاح و بیرزیت در کرانه باختری و همچنین درگیری دانشجویان دانشگاه اسلامی [[غزه]] با نیروهای اشغالگر شرایط و زمینه مناسب برای پیوستن توده های مردم فلسطین به جریان مقاومت ضد اشغالگری را فراهم آورد خاصه اینکه سیاست های جائرانه ، اقدامات سرکوبگرانه و روشهای قهرآمیزی که صهیونیستهای اشغالگر در پیش گرفته بودند ، در وجود و درون شهروند فلسطینی انباشته و متراکم شده به انگیزه ای مضاعف برای مقاومت و رشادت در برابر اشغالگری تبدیل شده بود .
 
'''ثانیاً : تحول و دگرگونی'''
 
اقدام جنایت آمیز یک راننده کامیون صهیونیست که در تاریخ ۶/۱۲/۱۹۸۷ یکدستگاه وانت کارگران عرب را در اردوگاه پناهندگان فلسطینی جبالیا زیر گرفت و چهار تن از فرزندان ملت فلسطین را به [[شهادت]] رساند ، مثابه اعلان ورود به مرحله نوینی از [[جهاد]] و مبارزات مردم فلسطین بود و لذا پاسخ به این جنایات آشکار همانا اعلام بسیج عمومی بود.
نخستین بیانیه جنبش مقاومت اسلامی (حماس) روز ۱۵/۱۲/۱۹۸۷ صادر و بدینسان مرحله دیگری از مبارزات مردم فلسطین برضد اشغالگری تجاوزکارانه صهیونیستی آغاز گردید . در این مرحله جریان و طیف اسلامی به منزله نوک پیکان و سرنیزه مقاومت گشت ظهور جنبش « حماس» نگرانی دشمن صهیونیستی را برانگیخته و سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نیروهای خود را برای پی گیری جنبش و شناسائی رهبران آن بسیج کردند ، مقام های اشغالگر بمحض اینکه دریافتند ، توده های مردم به فراخوانهای جنبش در خصوص اعتصابات و سایر فعالیتهای مقاومت خیلی راحت پاسخ می دهند و از آن استقبال می کنند و چون منشور جنبش منتشر گشت صهیونیست ها خیلی سریع به دستگیری و بازداشت کادرهای جنبش و هواداران آن روی آوردند .
 
پردامنه ترین موج بازداشت و دستگیریهایی که جنبش در معرض آن قرار گرفت در ماه مه ۱۹۸۹ روی داد و طی آن شیخ مجاهد احمد یاسین رهبر و بنیانگذار جنبش دستگیر شدند .
بدنبال گسترش و تحول راهکارهای مقاومت از سوی جنبش که به شکل اسارت گرفتن سربازان [[صهیونیست]] (زمستان ۱۹۸۹) و ابتکار جنگ سلاح سرد در سال ۱۹۹۰ بود ، موج بازداشت و دستگیریهای وسیعی در صفوف جنبش (دسامبر ۱۹۹۰) صورت گرفت و مقام های اشغالگر به تبعید چهارتن از مسؤلان و رهبران جنبش مبادرت ورزیدند و عضویت در جنبش را جرم و جنایتی دانستند که مستحق عقوبت و مجازاتهای سنگینی است !
 
جنبش در اواخر سال ۱۹۹۱ با اعلام شاخه نظامی خود موسوم به گردانهای شهید [[عزالدین قسام]] وارد مرحله دیگری از پیشرفت و تطور خود شد . نمودار فعالیتهای ضد صهیونیستی این واحد ( شاخه نظامی) حرکت روبه رشدی به خود گرفت بنحویکه در دسامبر ۱۹۹۲ رزمندگان جنبش عملیات به اسارت گرفتن سرباز “نسیم تولیدانو” را به مورد اجرا در آوردند . درپی این عملیات مقام های اشغالگر به بازداشت و دستگیری وسیع هواداران و افراد جنبش دست زدند و اسحاق رابین نخست وزیر وقت دشمن صهیونیستی در یک اقدام بی سابقه تصمیم به تبعید ۴۱۵ تن از فرزندان مخلص این ملت (فلسطین) گرفت تا به خیال خود جنبش حماس را مجازات کرده باشد ، تبعیدیان جنبش های حماس و جهاد اسلامی نمونه ای کم نظیر از پایبندی و تمسک رزمنده مجاهد به سرزمینش را تحت هر شرایط و به هر بهایی را به مقصد ظهور رساندند . این عزیزان کاری کردند که رابین مجبور شد با بازگشت آنان که یکسال را در برهوت و در اردوگاه موقت مرج الزهور جنوب لبنان گذرانده بودند ، موافقت کند .
 
تبعید این شمار قابل توجه به هیچ وجه نتوانست فعالیت جنبش « حماس» و شاخه نظامی آن را متوقف سازد ، بلکه سال ۱۹۹۳ شاهد رشد محسوس درگیری های مردمی با نیروهای اشغالگر صهیونیستی بود و این رشد با روند فزاینده عملیات و حملات نظامی علیه سربازان و شهرک نشینان اشغالگر همراه بود. و این مهم دشمن را بر آن داشت تا در تلاشی مذبوحانه و با این گمان که جلوی رشد دامنه و گستره مقاومت را بگیرد ، [[کرانه باختری]] و [[نوار غزه]] را منطقه بسته اعلام کند .
در فوریه ۱۹۹۴ یک شهرک نشین تروریست یهودی بنام با روح گلداشتاین در اقدامی جنایتکارانه نمازگزاران [[مسجد الخلیل]] را به رگبار بست که بر اثر آن ۳۰ فلسطینی شهید و قریب به ۱۰۰ تن دیگر مجروح شدند .
حجم سنگین این جنایت و فعل و انفعالات آن جنبش « حماس» را واداشته تا جنگ فراگیری را بر ضد اشغالگری صهیونیستی اعلام و محدوده عملیات خود را گسترش دهد بطوریکه هر اسرائیلی را که زمین عربی داخل فلسطین را متصرف گردد ، شامل شود تا صهیونیستها مجبور شدند به جنایات خود علیه غیر نظامیان بی دفاع فلسطین پایان دهند .
 
امروزه جنبش حماس به عنوان نیروی شماره یک رودر روی پروژه صهیونیستی ایستاده است و برغم حملات فراگیر و خصمانه ای که با آن مواجه گردید ، همچنان نیروی اساسی حافظ پویایی و تداوم آرمان فلسطین بشمار می رود و به همة احاد امت عرب و اسلامی و آزادگان جهان اطمینان می دهد که می توان در برابر پروژه صهیونیستی که از دهه نود در دوران طلائی بسر می برد مقابله کرد و بأذن پروردگار آن را شکست داده و از میان برداشت.


[[رده:جنبش‌های آزادی‌بخش ملی]]
[[رده:جنبش‌های آزادی‌بخش ملی]]
[[رده:احزاب سیاسی اسلامی]]
[[رده:احزاب سیاسی اسلامی]]
[[رده:محور مقاومت]]
[[رده:محور مقاومت]]
confirmed، مدیران
۳۷٬۰۰۱

ویرایش