۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
محمد رشاد البیتی (۱۳۴۴-۱۴۳۸ ه . | '''محمد رشاد البیتی''' (۱۳۴۴-۱۴۳۸ ه.ق) قاضی یمنی، فقیه شافعی و از علمای ادبیات عرب است. بیش از شانزده سال در وادی حجر و برخی شهرهای همسایه حضرموت متولی قوه قضائیه بوده است. | ||
=زندگی نامه= | =زندگی نامه= | ||
او در شهر | او در شهر کنینه در سرزمین حضرموت در ۲۰ رمضان (۱۳۴۴ه.ق) به دنیا آمد، و پدرش او را از کنینه به شهر محمده منتقل کرد. 11 ساله بود که پدرش از دنیا رفت و توسط عمویش شیخ بن عبدالرحمن، بزرگ شد و توصیه کرد محمد رشاد و پسرش عبدالرحمن برای یادگیری قرآن کریم نزد سید صالح بن علی بن حسن البیتی بروند و قرآن را کامل حفظ کنند. محمد رشاد ۱۳ ساله بود که تمام قرآن را حفظ کرد. | ||
سپس | سپس نزد قاضی احمد الغزالی بن محمد المشهور البیتی رفت. او در مسجد کوچکی در محمده درس میداد. کتاب «الرسالة الجامعة» احمد بن زین الحبشی را نزد استاد احمد الغزالی خواند و آن را حفظ کرد. سپس «سفينة النجاة» را خواند و مقداری از «الزبد» برای ابن رسلان را حفظ کرد و اصول علم نحو را خواند. سپس به الشحر و عمان نقل مکان کرد، سپس به کنینه بازگشت و برای سفر به تریم با مادرش مشورت کرد تا به دنبال دانش باشد و در این مدت به کنینهی استاد محمد بن عوض العمودی که امام مسجد بود رسید. استاد محمد بسیار او را اکرام و احترام کرد و محمد رشاد مدتی نزد او ماند و برخی کتاب ها مانند «السفينة»، و«نيل الرجاء»، و«متن الغاية والتقريب»، و«زيتونة الإلقاح في أحكام النكاح» برای شيخ عبد الله باسودان، سپس شرح آن «فتح الفتاح» برای الباجوري را خواند، سپس فرائض را خواند بعد از آنکه منظومه «الرحبية» را حفظ کرد، و شیخ محمد آن را به صورت کامل برای او شرح داد. بعد از آن «شرح سبط المارديني على الرحبية» را خواند، و بعد از آن بخشی از «فتح المعين»را خواند. تا جایی که فارغ التحصیل شد، و در فقه بسیار قوی شد و در این علم مطالب محکمی به عنوان تعلیقه بر آثار دیگران نوشت. گفته میشود که این نوشتهها با موضوعات معاملات و نکاح و مانند آن در محمده موجود است. بعد از آنکه شیخ محمد العمودی از مردم منطقه به تنگ آمد و از درس دادن دست کشید، محمد رشاد به درخواست عمویش شیخ پس از مرگ عمویش عبدالله از کنینه به محمده نقل مکان کرد. | ||
هنگامی که به دستور عمویش به شهر محمدا نقل مکان کرد، خدا و تحصیل کرده ها را صدا زد، به مردم بین مراکش و شام در مسجد آموزش داد و سال ها به آموزش مردم در مورد دین خود به ویژه مسائل عبادت و اصلاح برای عموم مردم ادامه داد. اون رفت به شهر تريم و قبل از ورودش تریم به دیدار دوآان رفت و در آنجا با حبیب مصطفی المهزار ملاقات کرد، از شیخ سعید بن عیسی الآمودی در قودون دیدن کرد، سپس به تریم رسید و چهار ماه در رباط تریم ماند و شیخ علاوی بن عبدالله بن شیهاب، در مسجد پدربزرگش شیهاب الدین و همچنین در مسجد سرور اقامت کرد. او در آن زمان با بقیه بزرگان تریم تماس گرفت و درس های آن ها را گرفت و در این زمان مرخصی و لباس ش را گرفت. او سپس دیدار دوباره از تریم را برایش آسان تر کرد و در دومین سفرش به آن، محمد بن هادی الثقاف بازدید کرد، مرخصی عمومی تعطیلات کرد، مرخصی خصوصی برای خواندن سورات الکهف در روز جمعه و دعاهایی که پس از خواندن آن در جای خود قرار داده بود. | هنگامی که به دستور عمویش به شهر محمدا نقل مکان کرد، خدا و تحصیل کرده ها را صدا زد، به مردم بین مراکش و شام در مسجد آموزش داد و سال ها به آموزش مردم در مورد دین خود به ویژه مسائل عبادت و اصلاح برای عموم مردم ادامه داد. اون رفت به شهر تريم و قبل از ورودش تریم به دیدار دوآان رفت و در آنجا با حبیب مصطفی المهزار ملاقات کرد، از شیخ سعید بن عیسی الآمودی در قودون دیدن کرد، سپس به تریم رسید و چهار ماه در رباط تریم ماند و شیخ علاوی بن عبدالله بن شیهاب، در مسجد پدربزرگش شیهاب الدین و همچنین در مسجد سرور اقامت کرد. او در آن زمان با بقیه بزرگان تریم تماس گرفت و درس های آن ها را گرفت و در این زمان مرخصی و لباس ش را گرفت. او سپس دیدار دوباره از تریم را برایش آسان تر کرد و در دومین سفرش به آن، محمد بن هادی الثقاف بازدید کرد، مرخصی عمومی تعطیلات کرد، مرخصی خصوصی برای خواندن سورات الکهف در روز جمعه و دعاهایی که پس از خواندن آن در جای خود قرار داده بود. |