عبدالله بن سبا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
بین صاحب نظران تاریخ، پیرامون اصل وجود یا عدم وجود شخصی به نام «عبدالله بن سبأ»، اختلاف دیدگاه های زیادی مشاهده می شود. با توجه به این مطلب، پس از تتبع و جست وجوی قابل توجه از منابع تاریخی [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، تنها چیزی که در مورد زندگی نامه، محل تولد و پدر و مادر او یافت شد، مطالبی است که طبری در کتاب تاریخ خود بیان می کند که باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد. | بین صاحب نظران تاریخ، پیرامون اصل وجود یا عدم وجود شخصی به نام «عبدالله بن سبأ»، اختلاف دیدگاه های زیادی مشاهده می شود. با توجه به این مطلب، پس از تتبع و جست وجوی قابل توجه از منابع تاریخی [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، تنها چیزی که در مورد زندگی نامه، محل تولد و پدر و مادر او یافت شد، مطالبی است که طبری در کتاب تاریخ خود بیان می کند که باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد. | ||
طبری می گوید: «یزید فقعسى می گوید: عبد الله بن سبأ فردی یهودى از مردم [[صنعا]] ([[یمن]]) و مادرش کنیزى سیاه بود. وى به روزگار عثمان مسلمان شده بود. آن گاه در ولایات مسلمانان سفر کرده و قصد گمراه کردن آنها را داشت. او از [[حجاز]] آغاز کرد، آن گاه به [[بصره]] رفت، سپس به [[كوفه|کوفه]] و پس از آن به [[شام]] رهسپار شد، اما نزد کسی از مردم شام نتوانست منظور خویش را به انجام برساند. در نتیجه وى را از شام بیرون کردند. بعد از آن به سوى [[مصر]] رفت و در آن جا اقامت گزید …». <ref> | طبری می گوید: «یزید فقعسى می گوید: عبد الله بن سبأ فردی یهودى از مردم [[صنعا]] ([[یمن]]) و مادرش کنیزى سیاه بود. وى به روزگار عثمان مسلمان شده بود. آن گاه در ولایات مسلمانان سفر کرده و قصد گمراه کردن آنها را داشت. او از [[حجاز]] آغاز کرد، آن گاه به [[بصره]] رفت، سپس به [[كوفه|کوفه]] و پس از آن به [[شام]] رهسپار شد، اما نزد کسی از مردم شام نتوانست منظور خویش را به انجام برساند. در نتیجه وى را از شام بیرون کردند. بعد از آن به سوى [[مصر]] رفت و در آن جا اقامت گزید …». <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340</ref> | ||
نکته قابل ذکر این است که با نگاهی به منابع و کتب تاریخی و رجالی مختلف از نویسندگان شیعه و اهل سنت دریافت می شود که هیچگونه گزارشی در مورد خانواده، همسر و فرزندان احتمالی او، همچنین تحصیل و تجارب، فرازهای زندگی و مرگ او در این کتاب ها ثبت نشده است. | نکته قابل ذکر این است که با نگاهی به منابع و کتب تاریخی و رجالی مختلف از نویسندگان شیعه و اهل سنت دریافت می شود که هیچگونه گزارشی در مورد خانواده، همسر و فرزندان احتمالی او، همچنین تحصیل و تجارب، فرازهای زندگی و مرگ او در این کتاب ها ثبت نشده است. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
=نسب و خاندان عبدالله بن سبأ= | =نسب و خاندان عبدالله بن سبأ= | ||
درباره نسب و خاندان عبدالله بن سبأ تنها مطلب موجود نیز همان چیزی است که طبری در کتاب تاریخ خود بیان کرده است. وی درباره مادر او چنین گزارش می دهد که مادر عبدالله بن سبأ، کنیزى سیاه بود، ولی درباره پدر، اجداد و خاندان او مطلبی مشاهده نمی شود. <ref>. ر.ک: | درباره نسب و خاندان عبدالله بن سبأ تنها مطلب موجود نیز همان چیزی است که طبری در کتاب تاریخ خود بیان کرده است. وی درباره مادر او چنین گزارش می دهد که مادر عبدالله بن سبأ، کنیزى سیاه بود، ولی درباره پدر، اجداد و خاندان او مطلبی مشاهده نمی شود. <ref>. ر.ک: طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340</ref> | ||
=ویژگی های شخصیتی عبدالله بن سبأ= | =ویژگی های شخصیتی عبدالله بن سبأ= | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
=اخلاق و صفات عبدالله بن سبأ= | =اخلاق و صفات عبدالله بن سبأ= | ||
در مورد ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی عبدالله بن سبأ باید گفت: طبری در کتاب خود او را فردی فریب کار که دیگران؛ اعم از خواص و عوام را فریب داده و به خود جذب نموده معرفی می کند. همچنین او را شخصی شورشی که بر علیه [[خلیفه]] وقت (عثمان) قیام نموده و موجب قتل او شده، می داند. <ref> | در مورد ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی عبدالله بن سبأ باید گفت: طبری در کتاب خود او را فردی فریب کار که دیگران؛ اعم از خواص و عوام را فریب داده و به خود جذب نموده معرفی می کند. همچنین او را شخصی شورشی که بر علیه [[خلیفه]] وقت (عثمان) قیام نموده و موجب قتل او شده، می داند. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340</ref> | ||
برخی دیگر وی را انسانی کذّاب، ملعون، غالی و افتراء زننده که در مورد [[امیرالمؤمنین (ع)]] غلوّ نموده و او را تا حدّ خدایی بالا برده است دانسته و می گویند: [[علی (ع)]] او را به دلیل همین غلوّ در آتش افکنده و سوزانید. <ref>مقدسى، مطهر بن طاهر، البدء و | برخی دیگر وی را انسانی کذّاب، ملعون، غالی و افتراء زننده که در مورد [[امیرالمؤمنین (ع)]] غلوّ نموده و او را تا حدّ خدایی بالا برده است دانسته و می گویند: [[علی (ع)]] او را به دلیل همین غلوّ در آتش افکنده و سوزانید. <ref>مقدسى، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 125</ref> البته این مطلب در برخی از روایات شیعه نیز وارد شده است. <ref>كشى، محمد بن عمر، إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسى، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 107 و 108</ref> | ||
=عبدالله بن سبأ در روایات شیعه= | =عبدالله بن سبأ در روایات شیعه= | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
[[ابو حمزه ثمالى]] می گوید: [[امام زین العابدین (ع)]] فرمود: «خدا لعنت کند کسى را که به ما [[دروغ]] ببندد. من وقتى به یاد عبداللَّه بن سبأ مى افتم، تمام موهاى بدنم راست مى شود. او ادعاى بس بزرگى کرد، خدا او را لعنت کند. [[علی (ع)]] بنده اى صالح براى خدا و برادر [[پیامبر اكرم (ص)|پیامبر اکرم (ص)]] بود و به این مقام نرسید، مگر به واسطه فرمانبردارى از خدا و پیامبرش. [[پیامبر (ص)]] به واسطه فرمانبردارى از خدا به این مقام رسید». <ref>همان، ص 107 و 108</ref> | [[ابو حمزه ثمالى]] می گوید: [[امام زین العابدین (ع)]] فرمود: «خدا لعنت کند کسى را که به ما [[دروغ]] ببندد. من وقتى به یاد عبداللَّه بن سبأ مى افتم، تمام موهاى بدنم راست مى شود. او ادعاى بس بزرگى کرد، خدا او را لعنت کند. [[علی (ع)]] بنده اى صالح براى خدا و برادر [[پیامبر اكرم (ص)|پیامبر اکرم (ص)]] بود و به این مقام نرسید، مگر به واسطه فرمانبردارى از خدا و پیامبرش. [[پیامبر (ص)]] به واسطه فرمانبردارى از خدا به این مقام رسید». <ref>همان، ص 107 و 108</ref> | ||
[[امام صادق (ع)]] فرمود: ما خاندانى صدیق و راستگو هستیم، ولى از افتراء زنندگان در امان نیستیم. به واسطه دروغى که بر ما مىبندند، راستگویى ما در نظر مردم از بین می رود. پیامبر اکرم (ص) راستگوترین مردم و از تمام جهانیان صادقتر بود، ولى «مسیلمه» <ref>مسیلمة بن حبیب حنفی، معروف به مسیلمه کذاب از طایفه بنی حنیفه و از مردم یمامه و یکی از مدّعیان دروغین نبوت بود. در زمان حیات رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، در سال نهم هجرت، همراه بزرگان طایفه خود از یمامه به مدینه آمد و اظهار اسلام کرد؛ اما پس از بازگشت به وطن در اندیشه نبوت فرو رفت و مرتد شد. وی در همان زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، ادعای نبوت خود را آشکار ساخت و طی نامه ای به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نوشت که من در کار نبوت با تو شریک شدم. نیمی از زمین از آن ما است و نیمی از آن قریش. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نامه ای در پاسخ وی نوشت و هلاک وی را از خدا خواست. این نامه نگاری در سال یازدهم هجرت صورت گرفت که اندکی بعد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دار فانی را وداع گفت. پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) زمینه بیشتری برای مسیلمه فراهم آمد تا جایی که توانست عده زیادی را در اطراف خویش فراهم آورد. او به تقلید از قرآن، کلماتی با نثر مسجع می ساخت و بر مردم عرضه می کرد. مسیلمه با سجاح دختر حارث تمیمی که او نیز ادعای نبوت کرده بود آشنا شد و با او ازدواج کرد و مهر او را بخشودگی نماز صبح و عشاء برای پیروانشان قرار داد! در سال دوازدهم هجرت سپاهی مجهز – که تعداد زیادی از بزرگان صحابه همچون عمار بن یاسر نیز در میان آنان بودند – به فرماندهی خالد بن ولید راهی یمامه شد و پس از جنگی سخت – که در تاریخ به «جنگ یمامه» مشهور است – سپاه مسیلمه را در هم کوبیدند و مسیلمه نیز کشته شد. ر.ک: ابن هشام، عبد الملک، | [[امام صادق (ع)]] فرمود: ما خاندانى صدیق و راستگو هستیم، ولى از افتراء زنندگان در امان نیستیم. به واسطه دروغى که بر ما مىبندند، راستگویى ما در نظر مردم از بین می رود. پیامبر اکرم (ص) راستگوترین مردم و از تمام جهانیان صادقتر بود، ولى «مسیلمه» <ref>مسیلمة بن حبیب حنفی، معروف به مسیلمه کذاب از طایفه بنی حنیفه و از مردم یمامه و یکی از مدّعیان دروغین نبوت بود. در زمان حیات رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، در سال نهم هجرت، همراه بزرگان طایفه خود از یمامه به مدینه آمد و اظهار اسلام کرد؛ اما پس از بازگشت به وطن در اندیشه نبوت فرو رفت و مرتد شد. وی در همان زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، ادعای نبوت خود را آشکار ساخت و طی نامه ای به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نوشت که من در کار نبوت با تو شریک شدم. نیمی از زمین از آن ما است و نیمی از آن قریش. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نامه ای در پاسخ وی نوشت و هلاک وی را از خدا خواست. این نامه نگاری در سال یازدهم هجرت صورت گرفت که اندکی بعد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دار فانی را وداع گفت. پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) زمینه بیشتری برای مسیلمه فراهم آمد تا جایی که توانست عده زیادی را در اطراف خویش فراهم آورد. او به تقلید از قرآن، کلماتی با نثر مسجع می ساخت و بر مردم عرضه می کرد. مسیلمه با سجاح دختر حارث تمیمی که او نیز ادعای نبوت کرده بود آشنا شد و با او ازدواج کرد و مهر او را بخشودگی نماز صبح و عشاء برای پیروانشان قرار داد! در سال دوازدهم هجرت سپاهی مجهز – که تعداد زیادی از بزرگان صحابه همچون عمار بن یاسر نیز در میان آنان بودند – به فرماندهی خالد بن ولید راهی یمامه شد و پس از جنگی سخت – که در تاریخ به «جنگ یمامه» مشهور است – سپاه مسیلمه را در هم کوبیدند و مسیلمه نیز کشته شد. ر.ک: ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفى و الأبیارى، ابراهیم و شلبى، عبد الحفیظ، ج 2، ص 576.</ref> بر او دروغ مى بست. امیرالمؤمنین (ع) نیز راستگوترین افراد بعد از پیامبر اکرم (ص) بود. کسى که به او دروغ مى بست و با دروغ خود در راستگوئى او خدشه وارد می کرد و افترا بر خدا مى بست؛ عبداللَّه بن سبأ بود. <ref> إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسی، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 108</ref> | ||
عبداللَّه بن سنان از پدر خود از [[امام باقر (ع)]] نقل می کند که ایشان فرمود: «عبد اللَّه بن سبأ مدعى نبوت بود و می گفت: امیرالمؤمنین (ع) خدا است (منزه است خدا از چنین گفتارى). وقتی این سخن به گوش امیر المؤمنین (ع) رسید، او را احضار فرمود و در باره اعتقادش سؤال کرد. او اعتراف نمود و گفت: تو همان خدائى و مدعى شد که به دلم چنین افتاده که تو خدائى و من پیامبر هستم. | عبداللَّه بن سنان از پدر خود از [[امام باقر (ع)]] نقل می کند که ایشان فرمود: «عبد اللَّه بن سبأ مدعى نبوت بود و می گفت: امیرالمؤمنین (ع) خدا است (منزه است خدا از چنین گفتارى). وقتی این سخن به گوش امیر المؤمنین (ع) رسید، او را احضار فرمود و در باره اعتقادش سؤال کرد. او اعتراف نمود و گفت: تو همان خدائى و مدعى شد که به دلم چنین افتاده که تو خدائى و من پیامبر هستم. | ||
امیر المؤمنین (ع) فرمود: واى بر تو! [[ | امیر المؤمنین (ع) فرمود: واى بر تو! [[شیطان|شیطان]] بر تو مسلط شده، از این عقیده برگرد، مادرت به سوگ تو بنشیند، [[توبه]] کن. عبد اللَّه بن سبا امتناع ورزید. امام دستور فرمود او را زندانى کنند. سه روز پشت سرهم او را به توبه واداشت، اما عبد اللَّه توبه نکرد. آن گاه علی (ع) او را در آتش افکند و فرمود: شیطان او را فریب داده و در دل او چنین القا مى نمود». <ref>همان، ص 106 و 107؛ طوسى، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی، ج 1، ص 75</ref> | ||
=عبدالله بن سبأ در روایات اهل سنت= | =عبدالله بن سبأ در روایات اهل سنت= | ||
در تتبع و جست وجوی نسبتا مفصلی که از آثار و کتب اهل سنت به عمل آمد، معلوم شد آن چه را که آنها نسبت به شخصیت عبد الله بن سبأ معتقد هستند، تنها برخاسته از همان گفته طبری در [[کتاب تاریخ طبری]] <ref> | در تتبع و جست وجوی نسبتا مفصلی که از آثار و کتب اهل سنت به عمل آمد، معلوم شد آن چه را که آنها نسبت به شخصیت عبد الله بن سبأ معتقد هستند، تنها برخاسته از همان گفته طبری در [[کتاب تاریخ طبری]] <ref> طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340</ref> است و هیچ گونه روایتی در این زمینه ذکر نکرده اند. | ||
=عبدالله بن سبأ افسانه یا واقعیت= | =عبدالله بن سبأ افسانه یا واقعیت= | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
*[[حسن ابراهیم حسن]] <ref>حسن، ابراهیم حسن، تاریخ الإسلام السیاسی و الدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج 1، ص 358</ref> و | *[[حسن ابراهیم حسن]] <ref>حسن، ابراهیم حسن، تاریخ الإسلام السیاسی و الدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج 1، ص 358</ref> و | ||
*[[أحمد أمین]] مصری <ref>مصری، أحمد أمین، فجر الإسلام، ترجمه: | *[[أحمد أمین]] مصری <ref>مصری، أحمد أمین، فجر الإسلام، ترجمه: خلیلى، عباس، ص 269</ref> (از اهل سنت) | ||
*[[علامه حلی]] <ref>حلى، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، ص 237</ref> | *[[علامه حلی]] <ref>حلى، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، ص 237</ref> | ||
*[[شیخ طوسى]] <ref>طوسى، محمد بن حسن، رجال | *[[شیخ طوسى]] <ref>طوسى، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی، ص 75</ref> (از شیعه) را نام برد. | ||
ب. کسانی که در وجود خارجی عبد الله بن سبأ تشکیک کرده و با شک و تردید با این شخصیت و یا اعمالی که او انجام داده است، برخورد کرده اند. برخی از افراد این گروه عبارتند از: | ب. کسانی که در وجود خارجی عبد الله بن سبأ تشکیک کرده و با شک و تردید با این شخصیت و یا اعمالی که او انجام داده است، برخورد کرده اند. برخی از افراد این گروه عبارتند از: | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
*[[هشام جعیط]] <ref> جعیّط، هشام، الفتنة (جدلیّة الدین و السیاسة فی الإسلام المبَکر)، ص 75</ref> (از اهل سنت) | *[[هشام جعیط]] <ref> جعیّط، هشام، الفتنة (جدلیّة الدین و السیاسة فی الإسلام المبَکر)، ص 75</ref> (از اهل سنت) | ||
*[[سید مرتضی عسکری]] <ref>عبد الله بن سبأ و أساطیر أخری، ج 1، ص 1 – 427</ref> | *[[سید مرتضی عسکری]] <ref>عبد الله بن سبأ و أساطیر أخری، ج 1، ص 1 – 427</ref> | ||
*[[سید محمد حسین طباطبایی]] <ref> | *[[سید محمد حسین طباطبایی]] <ref>طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 9، ص 260</ref> (از شیعه). | ||
=لیست اقدامات تاریخی عبدالله بن سبأ= | =لیست اقدامات تاریخی عبدالله بن سبأ= | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
به صورت کلی اقدامات عبد الله بن سبأ را می توان در مواردی که در ذیل بیان می شود، خلاصه کرد: | به صورت کلی اقدامات عبد الله بن سبأ را می توان در مواردی که در ذیل بیان می شود، خلاصه کرد: | ||
*مخالفت با عثمان و پیشتازی در شوراندن مردم علیه او. <ref> | *مخالفت با عثمان و پیشتازی در شوراندن مردم علیه او. <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340</ref> | ||
*برانگیختن چهره های شاخصی؛ همچون [[ابوذر]] و [[عمار]]، علیه عثمان و همراه ساختن آنها با خود. <ref>همان</ref> | *برانگیختن چهره های شاخصی؛ همچون [[ابوذر]] و [[عمار]]، علیه عثمان و همراه ساختن آنها با خود. <ref>همان</ref> | ||
*سفرهای طولانی به گوشه و کنار [[جهان اسلام]]. <ref> همان</ref> | *سفرهای طولانی به گوشه و کنار [[جهان اسلام]]. <ref> همان</ref> | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
*مطرح ساختن الوهیت و خدایی [[امام علی (ع)]]. <ref>إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسی، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 106 و 107؛ طوسى، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی، ج 1، ص 75</ref> | *مطرح ساختن الوهیت و خدایی [[امام علی (ع)]]. <ref>إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسی، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 106 و 107؛ طوسى، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی، ج 1، ص 75</ref> | ||
*انکار [[شهادت]] [[امیرالمؤمنین علی (ع)]]، ادعای زنده بودن او و اعلام بازگشت او به زمین. | *انکار [[شهادت]] [[امیرالمؤمنین علی (ع)]]، ادعای زنده بودن او و اعلام بازگشت او به زمین. | ||
*مطرح کردن اندیشه های یهودیت در لوای اسلام. <ref> ابن | *مطرح کردن اندیشه های یهودیت در لوای اسلام. <ref> ابن كثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 7، ص 167؛ ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر … (تاریخ ابن خلدون)، تحقیق: شحادة، خلیل، بیروت، ج 2، ص 587؛ طباطبایی، سید محمد حسین، مکتب تشیع، ص 198 – 200</ref> | ||
*مطرح کردن مسئلۀ وصایت امیرالمؤمنین (ع). <ref> | *مطرح کردن مسئلۀ وصایت امیرالمؤمنین (ع). <ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340</ref> | ||
*وضع کردن تعالیمی برای نابودی اسلام. <ref>همان</ref> | *وضع کردن تعالیمی برای نابودی اسلام. <ref>همان</ref> | ||
*ایجاد تشکیلات سرّی برای گسترش آموزه های خود. <ref>همان</ref> | *ایجاد تشکیلات سرّی برای گسترش آموزه های خود. <ref>همان</ref> | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
شخصیت عبد الله بن سبأ نیز -در صورتی که وجود خارجی او پذیرفته شود-، از این قاعده مستثنی نیست، اما این که او یاران و شاگردانی داشته یا نه، جای بحث است. | شخصیت عبد الله بن سبأ نیز -در صورتی که وجود خارجی او پذیرفته شود-، از این قاعده مستثنی نیست، اما این که او یاران و شاگردانی داشته یا نه، جای بحث است. | ||
با توجه به ابهامات فراوانی که در مورد شخص عبدالله بن سبأ وجود دارد، تا آن جا که تحقیق شده است، هیچ خبری از نام یاران و شاگردان احتمالی او در دست نیست. البته برخی از مورخان که قائل به وجود او هستند، پیروان [[فرقه سبائیه]] و بعضی از [[صحابه]] پیامبر اکرم (ص) و یاران امیرالمؤمنین (ع) را جزو یاران و شاگردان او به حساب آورده اند؛ به عنوان مثال؛ افراد بزرگ و اصحاب برجسته ای؛ همچون، ابوذر، عمار، [[محمد بن ابی بکر]] و … از طرفداران ابن سبأ و از اعضای فرقه سبائیه شمرده شده اند. <ref>طبرى آملى ( | با توجه به ابهامات فراوانی که در مورد شخص عبدالله بن سبأ وجود دارد، تا آن جا که تحقیق شده است، هیچ خبری از نام یاران و شاگردان احتمالی او در دست نیست. البته برخی از مورخان که قائل به وجود او هستند، پیروان [[فرقه سبائیه]] و بعضی از [[صحابه]] پیامبر اکرم (ص) و یاران امیرالمؤمنین (ع) را جزو یاران و شاگردان او به حساب آورده اند؛ به عنوان مثال؛ افراد بزرگ و اصحاب برجسته ای؛ همچون، ابوذر، عمار، [[محمد بن ابی بکر]] و … از طرفداران ابن سبأ و از اعضای فرقه سبائیه شمرده شده اند. <ref>طبرى آملى (كبیر)، محمد بن جریر، المسترشد فی إمامة علیّ بن أبی طالب (علیه السلام)، محقق و مصحح: محمودى، احمد، ص 657؛ صدوق، محمد بن على، معانی الأخبار، محقق و مصحح: غفارى، على اكبر، ص 35</ref> | ||
=میراث عبدالله بن سبأ= | =میراث عبدالله بن سبأ= | ||
در اصطلاح [[فقه]]، به اموال و حقوق قابل انتقال به دیگرى (مانند [[حقّ | در اصطلاح [[فقه]]، به اموال و حقوق قابل انتقال به دیگرى (مانند [[حقّ خیار|حقّ خیار]]، [[حقّ شفعه]] و حقّ [[قصاص]]) که شخص پس از مرگ خویش بر جاى مىگذارد «تَرَکه یا میراث» گفته مىشود. <ref> ر.ک: جمعى از پژوهشگران زیر نظر هاشمى شاهرودى، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، محقق: محققان مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى، ج 2، ص 453</ref> | ||
ولی در این جا بحث از میراث معنوی به جا مانده از شخصیت مبهم عبدالله بن سبأ – چه در زمان حیاتش و چه بعد از مرگش – است. در این مورد باید به صورت اختصار گفت: براساس نظر کسانی که معتقد به وجود چنین شخصیتی هستند، میراث عبدالله بن سبأ، فتنه انگیزی، رواج دروغگویی، [[غلو]] (الوهیت حضرت علی علیه السلام) و ایجاد فرقه سبائیه است. برخی نیز با [[تهمت]] زدن به پیروان مذهب شیعه، این مذهب را از جمله میراث او می دانند. همچنین این گروه قائل شدن به [[رجعت]] پیامبر اسلام (ص) و خاتم الأوصیا بودن امیر المؤمنین (ع) را از میراث او و به وی نسبت می دهند. <ref>سایت اندیشه قم</ref> | ولی در این جا بحث از میراث معنوی به جا مانده از شخصیت مبهم عبدالله بن سبأ – چه در زمان حیاتش و چه بعد از مرگش – است. در این مورد باید به صورت اختصار گفت: براساس نظر کسانی که معتقد به وجود چنین شخصیتی هستند، میراث عبدالله بن سبأ، فتنه انگیزی، رواج دروغگویی، [[غلو]] (الوهیت حضرت علی علیه السلام) و ایجاد فرقه سبائیه است. برخی نیز با [[تهمت]] زدن به پیروان مذهب شیعه، این مذهب را از جمله میراث او می دانند. همچنین این گروه قائل شدن به [[رجعت]] پیامبر اسلام (ص) و خاتم الأوصیا بودن امیر المؤمنین (ع) را از میراث او و به وی نسبت می دهند. <ref>سایت اندیشه قم</ref> |
نسخهٔ ۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۲۵
نام | عبدالله بن سبا |
---|---|
نام کامل | عبدالله بن وهب بن سبا |
نام های دیگر | ابن سوده • ابن حرب • ابن وهب |
محل تولد | یمن • صنعا |
اسلام آوردن | حکومت عثمان |
دلیل شهرت | اتهام برخی به وی بهعنوان مؤسس تشیع یا غالیبودن |
خصوصیت | مکار • حیله گر • کذّاب |
فرقه | سبئیه |
عبدالله بن سبأ به نامهای دیگر ابن سوده، ابن حرب، ابن وهب که نام فرقه سبائیه از نام وی گرفته شدهاست. اهل سنت او را از یهودیان به ظاهر مسلمانشده میدانند که نقش اصلی را در در تکوین مذهب شیعه داشت. اما گروهی از شیعیان او را از افراطیون (غالیان) میدانند که نقشی در ایجاد و گسترش شیعه واقعی نداشتهاست. برخی از شیعیان نیز شخصیت عبدالله بن سبا را افسانه و ساخته و پرداخته سیف میدانند.
عبدالله بن وهب بن سبا معروف به ابن سوداء بود زیرا مادرش سیاهپوست بود که رفته رفته اتباع او به نام (سبإیه) أو أهل مدینه بود و در زمان عثمان إسلام آورد و مهمترین نقش را در شورش علیه عثمان ابن عفان و ترور او داشت و پس از آن در شورش و فتنه علیه علی بن ابی طالب و خدا خواندن او نقشآفرینی کرد.
طبری از طریق اسنادهای مورد قبول مورخین روایت میکند: عبدالله بن سبا یهودی و اهل مدینه و مادرش سیاهپوست بود در زمان عثمان اسلام آورد.
زندگی نامه عبدالله بن سبأ
بین صاحب نظران تاریخ، پیرامون اصل وجود یا عدم وجود شخصی به نام «عبدالله بن سبأ»، اختلاف دیدگاه های زیادی مشاهده می شود. با توجه به این مطلب، پس از تتبع و جست وجوی قابل توجه از منابع تاریخی شیعه و اهل سنت، تنها چیزی که در مورد زندگی نامه، محل تولد و پدر و مادر او یافت شد، مطالبی است که طبری در کتاب تاریخ خود بیان می کند که باید در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
طبری می گوید: «یزید فقعسى می گوید: عبد الله بن سبأ فردی یهودى از مردم صنعا (یمن) و مادرش کنیزى سیاه بود. وى به روزگار عثمان مسلمان شده بود. آن گاه در ولایات مسلمانان سفر کرده و قصد گمراه کردن آنها را داشت. او از حجاز آغاز کرد، آن گاه به بصره رفت، سپس به کوفه و پس از آن به شام رهسپار شد، اما نزد کسی از مردم شام نتوانست منظور خویش را به انجام برساند. در نتیجه وى را از شام بیرون کردند. بعد از آن به سوى مصر رفت و در آن جا اقامت گزید …». [۱]
نکته قابل ذکر این است که با نگاهی به منابع و کتب تاریخی و رجالی مختلف از نویسندگان شیعه و اهل سنت دریافت می شود که هیچگونه گزارشی در مورد خانواده، همسر و فرزندان احتمالی او، همچنین تحصیل و تجارب، فرازهای زندگی و مرگ او در این کتاب ها ثبت نشده است.
نسب و خاندان عبدالله بن سبأ
درباره نسب و خاندان عبدالله بن سبأ تنها مطلب موجود نیز همان چیزی است که طبری در کتاب تاریخ خود بیان کرده است. وی درباره مادر او چنین گزارش می دهد که مادر عبدالله بن سبأ، کنیزى سیاه بود، ولی درباره پدر، اجداد و خاندان او مطلبی مشاهده نمی شود. [۲]
ویژگی های شخصیتی عبدالله بن سبأ
منظور از ویژگی های شخصیتی هر فرد، خصوصیات نسبتاً پایدار او است که معرف اصلی او نیز به شمار می آید. هر فردی دارای ویژگی ها و اخلاق خاص خود است و شخصیت عبدالله بن سبأ نیز از این قاعده استثناء پذیر نیست، ولی اطلاعات تاریخی درباره شخصیت و ویژگی های اخلاقی عبدالله بن سبأ -بنا بر نظر کسانی که قائل به وجود او هستند بسیار ضعیف و کم است.
اخلاق و صفات عبدالله بن سبأ
در مورد ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی عبدالله بن سبأ باید گفت: طبری در کتاب خود او را فردی فریب کار که دیگران؛ اعم از خواص و عوام را فریب داده و به خود جذب نموده معرفی می کند. همچنین او را شخصی شورشی که بر علیه خلیفه وقت (عثمان) قیام نموده و موجب قتل او شده، می داند. [۳] برخی دیگر وی را انسانی کذّاب، ملعون، غالی و افتراء زننده که در مورد امیرالمؤمنین (ع) غلوّ نموده و او را تا حدّ خدایی بالا برده است دانسته و می گویند: علی (ع) او را به دلیل همین غلوّ در آتش افکنده و سوزانید. [۴] البته این مطلب در برخی از روایات شیعه نیز وارد شده است. [۵]
عبدالله بن سبأ در روایات شیعه
عبدالله بن سبأ در روایات شیعه به عنوان فردی مطرود، کذّاب، ملعون و غالی معرفی شده است. مرحوم کَشّی در رجال خود چند حدیث در این زمینه نقل کرده که به آنها اشاره می شود:
ابان بن عثمان می گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمود: «خداوند عبد اللَّه بن سبا را لعنت کند، او مدعى ربوبیت امیرالمؤمنین (ع) بود، با این که امیرالمؤمنین (ع) بنده مطیع خدا بود. واى بر کسى که به ما افتراء زند. گروهى در باره ما اعتقاداتی دارند که ما خود درباره خویش آن اعتقاد را نداریم. ما بیزاریم از چنین مردمى، بیزاریم». [۶]
ابو حمزه ثمالى می گوید: امام زین العابدین (ع) فرمود: «خدا لعنت کند کسى را که به ما دروغ ببندد. من وقتى به یاد عبداللَّه بن سبأ مى افتم، تمام موهاى بدنم راست مى شود. او ادعاى بس بزرگى کرد، خدا او را لعنت کند. علی (ع) بنده اى صالح براى خدا و برادر پیامبر اکرم (ص) بود و به این مقام نرسید، مگر به واسطه فرمانبردارى از خدا و پیامبرش. پیامبر (ص) به واسطه فرمانبردارى از خدا به این مقام رسید». [۷]
امام صادق (ع) فرمود: ما خاندانى صدیق و راستگو هستیم، ولى از افتراء زنندگان در امان نیستیم. به واسطه دروغى که بر ما مىبندند، راستگویى ما در نظر مردم از بین می رود. پیامبر اکرم (ص) راستگوترین مردم و از تمام جهانیان صادقتر بود، ولى «مسیلمه» [۸] بر او دروغ مى بست. امیرالمؤمنین (ع) نیز راستگوترین افراد بعد از پیامبر اکرم (ص) بود. کسى که به او دروغ مى بست و با دروغ خود در راستگوئى او خدشه وارد می کرد و افترا بر خدا مى بست؛ عبداللَّه بن سبأ بود. [۹]
عبداللَّه بن سنان از پدر خود از امام باقر (ع) نقل می کند که ایشان فرمود: «عبد اللَّه بن سبأ مدعى نبوت بود و می گفت: امیرالمؤمنین (ع) خدا است (منزه است خدا از چنین گفتارى). وقتی این سخن به گوش امیر المؤمنین (ع) رسید، او را احضار فرمود و در باره اعتقادش سؤال کرد. او اعتراف نمود و گفت: تو همان خدائى و مدعى شد که به دلم چنین افتاده که تو خدائى و من پیامبر هستم.
امیر المؤمنین (ع) فرمود: واى بر تو! شیطان بر تو مسلط شده، از این عقیده برگرد، مادرت به سوگ تو بنشیند، توبه کن. عبد اللَّه بن سبا امتناع ورزید. امام دستور فرمود او را زندانى کنند. سه روز پشت سرهم او را به توبه واداشت، اما عبد اللَّه توبه نکرد. آن گاه علی (ع) او را در آتش افکند و فرمود: شیطان او را فریب داده و در دل او چنین القا مى نمود». [۱۰]
عبدالله بن سبأ در روایات اهل سنت
در تتبع و جست وجوی نسبتا مفصلی که از آثار و کتب اهل سنت به عمل آمد، معلوم شد آن چه را که آنها نسبت به شخصیت عبد الله بن سبأ معتقد هستند، تنها برخاسته از همان گفته طبری در کتاب تاریخ طبری [۱۱] است و هیچ گونه روایتی در این زمینه ذکر نکرده اند.
عبدالله بن سبأ افسانه یا واقعیت
عبدالله بن سبأ از جمله شخصیت هایی است که هم اندیشمندان شیعه و هم اندیشمندان اهل سنت، درباره او اختلاف نظر داشته و او را از زوایای گوناگون مورد نقد و بررسی قرار داده اند. در مجموع، بین عالمان شیعی و سنی، سه دیدگاه درباره او وجود دارد:
الف. کسانی که عبد الله بن سبأ را شخصی حقیقی دانسته و قائل به وجود او هستند. از این دسته؛ به عنوان نمونه می توان:
- حسن ابراهیم حسن [۱۲] و
- أحمد أمین مصری [۱۳] (از اهل سنت)
ب. کسانی که در وجود خارجی عبد الله بن سبأ تشکیک کرده و با شک و تردید با این شخصیت و یا اعمالی که او انجام داده است، برخورد کرده اند. برخی از افراد این گروه عبارتند از:
ناگفته نماند دیدگاه های اندیشمندان شیعه در اثبات و نفی عبدالله بن سبأ منحصر است و هیچ یک از آنان در وجود وی تشکیک نکرده اند.
ج. برخی دیگر از اندیشمندان، اصل وجود عبدالله بن سبأ را انکار کرده، او را افسانه ای بیش ندانسته اند، که در نتیجه، نزد آنان قضیه و نقش و موقعیت او نیز مردود است. [۱۹] اینک به اسامی بعضی از آنها اشاره می شود:
- محمد عبد الحیّ شعبان [۲۰]
- هشام جعیط [۲۱] (از اهل سنت)
- سید مرتضی عسکری [۲۲]
- سید محمد حسین طباطبایی [۲۳] (از شیعه).
لیست اقدامات تاریخی عبدالله بن سبأ
به صورت کلی اقدامات عبد الله بن سبأ را می توان در مواردی که در ذیل بیان می شود، خلاصه کرد:
- مخالفت با عثمان و پیشتازی در شوراندن مردم علیه او. [۲۴]
- برانگیختن چهره های شاخصی؛ همچون ابوذر و عمار، علیه عثمان و همراه ساختن آنها با خود. [۲۵]
- سفرهای طولانی به گوشه و کنار جهان اسلام. [۲۶]
- مطرح ساختن مسئلۀ برتری علی (ع) برای خلافت. [۲۷]
- مطرح ساختن الوهیت و خدایی امام علی (ع). [۲۸]
- انکار شهادت امیرالمؤمنین علی (ع)، ادعای زنده بودن او و اعلام بازگشت او به زمین.
- مطرح کردن اندیشه های یهودیت در لوای اسلام. [۲۹]
- مطرح کردن مسئلۀ وصایت امیرالمؤمنین (ع). [۳۰]
- وضع کردن تعالیمی برای نابودی اسلام. [۳۱]
- ایجاد تشکیلات سرّی برای گسترش آموزه های خود. [۳۲]
- مطرح کردن مسئلۀ رجعت. [۳۳]
- علاوه بر اینها، یکی از مهمترین اقدامات او، تأسیس مکتب شیعه، به زعم برخی از کسانی که قائل به وجود ابن سبأ هستند، می باشد.
شاگردان و یاران عبدالله بن سبأ
در گذر تاریخ همواره در کنار شخصیت های تأثیر گذار، افراد دیگری در کنار آنها بوده اند که از آنها درس گرفته و به عنوان شاگرد تحت تعلیم آنها قرار می گرفته اند. همچنین اشخاص دیگری به عنوان یاران ایشان، آنها را همراهی می کرده اند که در موفقیت آنها تأثیر داشته و ایشان را برای رسیدن به اهداف صحیح یا غلطی که داشته اند، یاری می کرده اند.
شخصیت عبد الله بن سبأ نیز -در صورتی که وجود خارجی او پذیرفته شود-، از این قاعده مستثنی نیست، اما این که او یاران و شاگردانی داشته یا نه، جای بحث است.
با توجه به ابهامات فراوانی که در مورد شخص عبدالله بن سبأ وجود دارد، تا آن جا که تحقیق شده است، هیچ خبری از نام یاران و شاگردان احتمالی او در دست نیست. البته برخی از مورخان که قائل به وجود او هستند، پیروان فرقه سبائیه و بعضی از صحابه پیامبر اکرم (ص) و یاران امیرالمؤمنین (ع) را جزو یاران و شاگردان او به حساب آورده اند؛ به عنوان مثال؛ افراد بزرگ و اصحاب برجسته ای؛ همچون، ابوذر، عمار، محمد بن ابی بکر و … از طرفداران ابن سبأ و از اعضای فرقه سبائیه شمرده شده اند. [۳۴]
میراث عبدالله بن سبأ
در اصطلاح فقه، به اموال و حقوق قابل انتقال به دیگرى (مانند حقّ خیار، حقّ شفعه و حقّ قصاص) که شخص پس از مرگ خویش بر جاى مىگذارد «تَرَکه یا میراث» گفته مىشود. [۳۵]
ولی در این جا بحث از میراث معنوی به جا مانده از شخصیت مبهم عبدالله بن سبأ – چه در زمان حیاتش و چه بعد از مرگش – است. در این مورد باید به صورت اختصار گفت: براساس نظر کسانی که معتقد به وجود چنین شخصیتی هستند، میراث عبدالله بن سبأ، فتنه انگیزی، رواج دروغگویی، غلو (الوهیت حضرت علی علیه السلام) و ایجاد فرقه سبائیه است. برخی نیز با تهمت زدن به پیروان مذهب شیعه، این مذهب را از جمله میراث او می دانند. همچنین این گروه قائل شدن به رجعت پیامبر اسلام (ص) و خاتم الأوصیا بودن امیر المؤمنین (ع) را از میراث او و به وی نسبت می دهند. [۳۶]
مبع
برگرفته از سایت افسانه عبدالله بن سبأ - مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهاتhttps://www.pasokh.org
پانویس
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
- ↑ . ر.ک: طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
- ↑ مقدسى، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 125
- ↑ كشى، محمد بن عمر، إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسى، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 107 و 108
- ↑ كشى، محمد بن عمر، إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسی، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 107
- ↑ همان، ص 107 و 108
- ↑ مسیلمة بن حبیب حنفی، معروف به مسیلمه کذاب از طایفه بنی حنیفه و از مردم یمامه و یکی از مدّعیان دروغین نبوت بود. در زمان حیات رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، در سال نهم هجرت، همراه بزرگان طایفه خود از یمامه به مدینه آمد و اظهار اسلام کرد؛ اما پس از بازگشت به وطن در اندیشه نبوت فرو رفت و مرتد شد. وی در همان زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، ادعای نبوت خود را آشکار ساخت و طی نامه ای به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نوشت که من در کار نبوت با تو شریک شدم. نیمی از زمین از آن ما است و نیمی از آن قریش. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نامه ای در پاسخ وی نوشت و هلاک وی را از خدا خواست. این نامه نگاری در سال یازدهم هجرت صورت گرفت که اندکی بعد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دار فانی را وداع گفت. پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) زمینه بیشتری برای مسیلمه فراهم آمد تا جایی که توانست عده زیادی را در اطراف خویش فراهم آورد. او به تقلید از قرآن، کلماتی با نثر مسجع می ساخت و بر مردم عرضه می کرد. مسیلمه با سجاح دختر حارث تمیمی که او نیز ادعای نبوت کرده بود آشنا شد و با او ازدواج کرد و مهر او را بخشودگی نماز صبح و عشاء برای پیروانشان قرار داد! در سال دوازدهم هجرت سپاهی مجهز – که تعداد زیادی از بزرگان صحابه همچون عمار بن یاسر نیز در میان آنان بودند – به فرماندهی خالد بن ولید راهی یمامه شد و پس از جنگی سخت – که در تاریخ به «جنگ یمامه» مشهور است – سپاه مسیلمه را در هم کوبیدند و مسیلمه نیز کشته شد. ر.ک: ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق: السقا، مصطفى و الأبیارى، ابراهیم و شلبى، عبد الحفیظ، ج 2، ص 576.
- ↑ إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسی، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 108
- ↑ همان، ص 106 و 107؛ طوسى، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی، ج 1، ص 75
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
- ↑ حسن، ابراهیم حسن، تاریخ الإسلام السیاسی و الدینی و الثقافی و الاجتماعی، ج 1، ص 358
- ↑ مصری، أحمد أمین، فجر الإسلام، ترجمه: خلیلى، عباس، ص 269
- ↑ حلى، حسن بن یوسف، رجال العلامة الحلی، ص 237
- ↑ طوسى، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی، ص 75
- ↑ همان، ص 134
- ↑ سایت اندیشه قم
- ↑ همان
- ↑ ر. ک. عسكری، سید مرتضی، عبدالله بن سبأ و أساطیر أخری، ج 1، ص 102؛ سبحانی، جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ج 6، ص 123 – 140
- ↑ ر.ک: شعبان، محمد عبد الحیّ، صدر الأسلام و الدولة الإسلامیة
- ↑ جعیّط، هشام، الفتنة (جدلیّة الدین و السیاسة فی الإسلام المبَکر)، ص 75
- ↑ عبد الله بن سبأ و أساطیر أخری، ج 1، ص 1 – 427
- ↑ طباطبایى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 9، ص 260
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ إختیار معرفة الرجال (رجال كشی)، تلخیص و تهذیب: طوسی، محمد بن حسن، محقق و مصحح: مصطفوى، حسن، ص 106 و 107؛ طوسى، محمد بن حسن، رجال الشیخ الطوسی، ج 1، ص 75
- ↑ ابن كثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 7، ص 167؛ ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر … (تاریخ ابن خلدون)، تحقیق: شحادة، خلیل، بیروت، ج 2، ص 587؛ طباطبایی، سید محمد حسین، مکتب تشیع، ص 198 – 200
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 340
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ طبرى آملى (كبیر)، محمد بن جریر، المسترشد فی إمامة علیّ بن أبی طالب (علیه السلام)، محقق و مصحح: محمودى، احمد، ص 657؛ صدوق، محمد بن على، معانی الأخبار، محقق و مصحح: غفارى، على اكبر، ص 35
- ↑ ر.ک: جمعى از پژوهشگران زیر نظر هاشمى شاهرودى، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (ع)، محقق: محققان مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى، ج 2، ص 453
- ↑ سایت اندیشه قم