قبریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''قبريه‏''' جزء هفتاد و سه ملت بر شمرده شده و منکر عذاب قبر بودند. ==وجه تسمیه==...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


==عقاید==
==عقاید==
فقریه معتقدند که بيچاره آدم چون از دار دنيا برود،  او را در قبری قرار می دهند که مساحتش چهار گز یا کمتر است. پس چگونه در این جای تنگ فرشته [[نکیر و منکر]] همراه با عمود و چوب و چماق می توانند جای گیرند؟ پس معلوم می شود که اصل پرسش و پاسخ در قبر اعتبار ندارد. برخی از نویسندگان آورده اند که: «قبريه» منكر عذاب قبر و سؤال منكر و نكير در گورند و می گویند که چگونه می توان تصور کرد  كه دو فرشته بيايند و با ايشان دو گرز باشد و در گورى كه چهار ذرع بيشتر نيست جاى گيرند؟ قبريه عذاب و عقاب كسى را كه درندگان او را خورده باشند و يا در آتش سوخته و خاكسترش به دريا ريخته باشد، محال می دانند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق  اسلامی، مشهد،  نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم،  ص 356  با ویرایش و اصلاح گسترده عبارات</ref> ع<ref>راقی ابو محمد عثمان بن عبد الله،  الفرق المفترقة بين اهل الزيغ و الزندقة،  تحقيق يشار قوتلو آى، آنكارا،  سال 1961 میلادی، ص 90- 91.</ref> <ref>هفتاد و سه ملت يا اعتقادات مذاهب، كتابى بى‏نام مربوط به قرن ششم به تصحيح دكتر محمد جواد مشكور، تهران، سال 1341 شمسی، ص 68.</ref>
فقریه معتقدند که بيچاره آدم چون از دار دنيا برود،  او را در قبری قرار می دهند که مساحتش چهار گز یا کمتر است. پس چگونه در این جای تنگ فرشته [[نکیر و منکر]] همراه با عمود و چوب و چماق می توانند جای گیرند؟ پس معلوم می شود که اصل پرسش و پاسخ در قبر اعتبار ندارد. برخی از نویسندگان آورده اند که: «قبريه» منكر عذاب قبر و سؤال منكر و نكير در گورند و می گویند که چگونه می توان تصور کرد  كه دو فرشته بيايند و با ايشان دو گرز باشد و در گورى كه چهار ذرع بيشتر نيست جاى گيرند؟ قبريه عذاب و عقاب كسى را كه درندگان او را خورده باشند و يا در آتش سوخته و خاكسترش به دريا ريخته باشد، محال می دانند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق  اسلامی، مشهد،  نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم،  ص 356  با ویرایش و اصلاح گسترده عبارات</ref> <ref>عراقی ابو محمد عثمان بن عبد الله،  الفرق المفترقة بين اهل الزيغ و الزندقة،  تحقيق يشار قوتلو آى، آنكارا،  سال 1961 میلادی، ص 90- 91.</ref> <ref>هفتاد و سه ملت يا اعتقادات مذاهب، كتابى بى‏نام مربوط به قرن ششم به تصحيح دكتر محمد جواد مشكور، تهران، سال 1341 شمسی، ص 68.</ref>


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۰۳

قبريه‏ جزء هفتاد و سه ملت بر شمرده شده و منکر عذاب قبر بودند.

وجه تسمیه

این نام را از معتزلیان دانسته و قبریه را به این فرقه منسوب کرده اند چون مثل معتزلیان عذاب قبر را انکار می کردند. [۱] [۲] [۳] [۴] با این حال برخی قبریه را از جهمیه می دانند. [۵] و برخی دیگر منسوب بودن قبریه به جهمیه را با احتمال ذکر کرده اند. یکی از متکلمین از کسانی که منکر عذاب قبر بوده اند چون خوارج و معتزله نام می برد، اما به فرقه ای به نام قبریه اشاره ای نمی کند.[۶]

عقاید

فقریه معتقدند که بيچاره آدم چون از دار دنيا برود، او را در قبری قرار می دهند که مساحتش چهار گز یا کمتر است. پس چگونه در این جای تنگ فرشته نکیر و منکر همراه با عمود و چوب و چماق می توانند جای گیرند؟ پس معلوم می شود که اصل پرسش و پاسخ در قبر اعتبار ندارد. برخی از نویسندگان آورده اند که: «قبريه» منكر عذاب قبر و سؤال منكر و نكير در گورند و می گویند که چگونه می توان تصور کرد كه دو فرشته بيايند و با ايشان دو گرز باشد و در گورى كه چهار ذرع بيشتر نيست جاى گيرند؟ قبريه عذاب و عقاب كسى را كه درندگان او را خورده باشند و يا در آتش سوخته و خاكسترش به دريا ريخته باشد، محال می دانند. [۷] [۸] [۹]

پانویس

  1. ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص41
  2. اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج2، ص116
  3. مقریزی احمد بن علی، المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار، ج2، ص348
  4. هفتاد و سه ملت يا اعتقادات مذاهب، كتابى بى‏ نام مربوط به قرن ششم به تصحيح دكتر محمد جواد مشكور، تهران، سال 1341 شمسی، ص 67.
  5. ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص 41
  6. اشعری ابو الحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، ج2، ص116
  7. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 356 با ویرایش و اصلاح گسترده عبارات
  8. عراقی ابو محمد عثمان بن عبد الله، الفرق المفترقة بين اهل الزيغ و الزندقة، تحقيق يشار قوتلو آى، آنكارا، سال 1961 میلادی، ص 90- 91.
  9. هفتاد و سه ملت يا اعتقادات مذاهب، كتابى بى‏نام مربوط به قرن ششم به تصحيح دكتر محمد جواد مشكور، تهران، سال 1341 شمسی، ص 68.