علی بن الحسین (زین العابدین): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'می کند' به 'میکند') |
جز (جایگزینی متن - 'زین العابدین' به 'زینالعابدین') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|- | |- | ||
|القاب | |القاب | ||
|سجاد، | |سجاد، زینالعابدین، سیدالساجدین، ذوالثفنات | ||
|- | |- | ||
|ولادت | |ولادت | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
=پدر و مادر امام سجاد(ع)= | =پدر و مادر امام سجاد(ع)= | ||
علی بن حسین بن علی بن ابی طالب، مشهور به امام سجاد و | علی بن حسین بن علی بن ابی طالب، مشهور به امام سجاد و زینالعابدین چهارمین امام شیعیان و فرزند امام حسین(ع) و ( طبق برخی روایات ) [[شهربانو]]. این بانوی بزرگوار در رویایی صادقه، [[اسلام]] آورده و همچون [[نرجس خاتون]] مادر [[امام مهدی]] (عجّ) توسط [[حضرت صدیقه کبری]] (س برای فرزند عزیزش امام حسین (ع) خواستگاری شده بود، پس از سختی های بسیاری که متحمل شد، به [[مدینه]] آمد.<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج2، ص135</ref> | ||
=کنیه و القاب امام سجاد(ع)= | =کنیه و القاب امام سجاد(ع)= | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
کنیه امام سجاد(ع)، [[ابوالحسن]]، [[ابوالحسین]]، [[ابومحمّد]]، [[ابولقاسم]] و [[ابوعبداللّه]] است.<ref>طبرسی، اعلام الوری، 1390ق، ص256</ref> | کنیه امام سجاد(ع)، [[ابوالحسن]]، [[ابوالحسین]]، [[ابومحمّد]]، [[ابولقاسم]] و [[ابوعبداللّه]] است.<ref>طبرسی، اعلام الوری، 1390ق، ص256</ref> | ||
القاب وی، [[ | القاب وی، [[زینالعابدین]]، [[سیدالساجدین]]، [[سجاد]]، ذوالثفنات، [[هاشمی]]، [[علوی]]، [[مدنی]]، [[قرشی]]، علی اکبر است.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، 1379ق، ج4، ص175</ref> | ||
=فلسفه اسامی و القاب امام سجاد(ع)= | =فلسفه اسامی و القاب امام سجاد(ع)= | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
«پدرم هیچ نعمتی از نعمتهای الهی را یاد نکرد، مگر اینکه [[سجده]] به جا آورد؛ هیچ آیهای از [[قرآن]] که در آن از سجده یاد شده بود را قرائت نکرد، مگر به سجده رفت؛ هیچ رنجی از او برطرف نشد، مگر اینکه سجده کرد؛ از هیچ نماز واجبی فارغ نشد، جز آنکه آنرا به سجدهای پیوند داد؛ موفّق به اصلاح اختلاف بین دو نفر نگشت، مگر اینکه برای این توفیق، سر به سجده گذاشت؛ در همه مواضع سجود او اثر سجده آشکار بود؛ به همین جهت، پدرم را سجّاد نامیدهاند».<ref> صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1، ص 232- 233، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش</ref> | «پدرم هیچ نعمتی از نعمتهای الهی را یاد نکرد، مگر اینکه [[سجده]] به جا آورد؛ هیچ آیهای از [[قرآن]] که در آن از سجده یاد شده بود را قرائت نکرد، مگر به سجده رفت؛ هیچ رنجی از او برطرف نشد، مگر اینکه سجده کرد؛ از هیچ نماز واجبی فارغ نشد، جز آنکه آنرا به سجدهای پیوند داد؛ موفّق به اصلاح اختلاف بین دو نفر نگشت، مگر اینکه برای این توفیق، سر به سجده گذاشت؛ در همه مواضع سجود او اثر سجده آشکار بود؛ به همین جهت، پدرم را سجّاد نامیدهاند».<ref> صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1، ص 232- 233، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش</ref> | ||
2. | 2. زینالعابدین: | ||
وجود [[مقدّس]] امام سجّاد(ع)، در تمام عمرشان آنچنان غرق مناجات و دعا بودند که هر کجا و هر زمان نام مقدّسش برده میشد، گریه و زاری، اصرار و الحاح، دعا و مناجات به ذهن شنوندگان تداعی میشد. [[عمران بن سلیم]] میگوید: هر گاه زُهری از علیّ بن الحسین مطلبی نقل میکرد، میگفت: مرا | وجود [[مقدّس]] امام سجّاد(ع)، در تمام عمرشان آنچنان غرق مناجات و دعا بودند که هر کجا و هر زمان نام مقدّسش برده میشد، گریه و زاری، اصرار و الحاح، دعا و مناجات به ذهن شنوندگان تداعی میشد. [[عمران بن سلیم]] میگوید: هر گاه زُهری از علیّ بن الحسین مطلبی نقل میکرد، میگفت: مرا زینالعابدین روایت کرد. یکبار [[سفیان بن عُیَیْنه]] به او گفت: چرا به او زینالعابدین میگوئی؟! پاسخ داد: | ||
از [[سعید بن مسیّب]] شنیدم که رسول خدا فرمود: در روز قیامت فریاد کنندهای آواز برمیآورد: زینت عبادت کنندگان کجا است؟(أیْنَ زَیْنُ الْعابِدینَ؟). سپس فرمود: چنان میبینم که فرزندم علی بن الحسین با تمام وقار و سکون در میان مردم [[محشر]] برای رسیدن به جایگاهش قدم بر میدارد. <ref> صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1،ص 230 ، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش</ref> | از [[سعید بن مسیّب]] شنیدم که رسول خدا فرمود: در روز قیامت فریاد کنندهای آواز برمیآورد: زینت عبادت کنندگان کجا است؟(أیْنَ زَیْنُ الْعابِدینَ؟). سپس فرمود: چنان میبینم که فرزندم علی بن الحسین با تمام وقار و سکون در میان مردم [[محشر]] برای رسیدن به جایگاهش قدم بر میدارد. <ref> صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1،ص 230 ، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش</ref> | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
در روایت دیگری آمده است: آنحضرت سحرگاهی در محراب خود به تهجد میپرداخت که شیطانی به صورت روباه در برابرش مجسّم شد تا وی را از حال خوشی که با محبوبش داشت باز دارد. آنحضرت کمترین توجّهی به او نکرد. | در روایت دیگری آمده است: آنحضرت سحرگاهی در محراب خود به تهجد میپرداخت که شیطانی به صورت روباه در برابرش مجسّم شد تا وی را از حال خوشی که با محبوبش داشت باز دارد. آنحضرت کمترین توجّهی به او نکرد. | ||
آن شیطان روباهنما شست پای او را گزید. باز هم امام توجهی نکرد. سپس بدنش را به درد آورد، اما امام نمازش را قطع نکرد و به قیام، قعود، ذکر و مناجاتش ادامه داد ... آنگاه گویندهای غیبی سه مرتبه فریاد زد: تو حقیقتاً | آن شیطان روباهنما شست پای او را گزید. باز هم امام توجهی نکرد. سپس بدنش را به درد آورد، اما امام نمازش را قطع نکرد و به قیام، قعود، ذکر و مناجاتش ادامه داد ... آنگاه گویندهای غیبی سه مرتبه فریاد زد: تو حقیقتاً زینالعابدین هستی؛ (أنْتَ زَیْنُ الْعابِدینَ حَقّا) از اینرو این لقب برایش مشهور شد.<ref>کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 74</ref> | ||
3. ذوالثفنات(صاحب پینهها): | 3. ذوالثفنات(صاحب پینهها): | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
=صفات و ویژگی های اخلاقی امام سجاد(ع)= | =صفات و ویژگی های اخلاقی امام سجاد(ع)= | ||
یکی از ویژگی های امام سجاد عبادت خالصانه ایشان به درگاه خداوند و خشوع و خضوع ایشان می باشد ، به طوری که [[مالک بن انس]] می گوید:علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت [[نماز]] می خواند تا اینکه از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان | یکی از ویژگی های امام سجاد عبادت خالصانه ایشان به درگاه خداوند و خشوع و خضوع ایشان می باشد ، به طوری که [[مالک بن انس]] می گوید:علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت [[نماز]] می خواند تا اینکه از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان «زینالعابدین» می گویند. <ref>ذهبی، العِبَر، دار الکتب العلمیه، ج1، ص83</ref> | ||
امام سجاد(ع) بسیار به فقرا و مستمندان کمک می کرد و به آنها شبانه و مخفیانه غذا می داد. از [[ابوحمزه ثمالی]] نقل شده است [[علی بن حسین(ع)]] شبانه مقداری غذا بر دوش خود می گذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می رساند و می فرمود:[[صدقه]]<ref>ر.ک:مقاله صدقه</ref> ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش میکند. <ref>ذهبی، سیراعلام النبلاء، 1414ق، ج4، ص393</ref> | امام سجاد(ع) بسیار به فقرا و مستمندان کمک می کرد و به آنها شبانه و مخفیانه غذا می داد. از [[ابوحمزه ثمالی]] نقل شده است [[علی بن حسین(ع)]] شبانه مقداری غذا بر دوش خود می گذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می رساند و می فرمود:[[صدقه]]<ref>ر.ک:مقاله صدقه</ref> ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش میکند. <ref>ذهبی، سیراعلام النبلاء، 1414ق، ج4، ص393</ref> | ||
امام سجاد(ع) در حالی که نیازی به بردگان نداشت، آنها را جهت آزاد کردن می خرید. امام سجاد(ع) در هر زمان و موقعیتی به آزادی آنها می پرداخت، به طوری که در شهر مدینه عده زیادی، همچون یک لشکر از موالی آزاد شده، از زن و مرد، به چشم می خورد که همگی از موالی امام بودند. <ref>سید الاهل، | امام سجاد(ع) در حالی که نیازی به بردگان نداشت، آنها را جهت آزاد کردن می خرید. امام سجاد(ع) در هر زمان و موقعیتی به آزادی آنها می پرداخت، به طوری که در شهر مدینه عده زیادی، همچون یک لشکر از موالی آزاد شده، از زن و مرد، به چشم می خورد که همگی از موالی امام بودند. <ref>سید الاهل، زینالعابدین، 1961م، ص7و47</ref> | ||
=همسر و فرزندان امام سجاد(ع)= | =همسر و فرزندان امام سجاد(ع)= |
نسخهٔ ۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۲:۱۲
نام | علی بن حسین |
---|---|
کنیه | ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمد، ابوعبداللّه |
القاب | سجاد، زینالعابدین، سیدالساجدین، ذوالثفنات |
ولادت | ۵ شعبان یا ۱۵ جمادی الثانی، ۳۸ق. |
پدر | امام حسین(ع) |
مادر | شهربانو |
مدت امامت | ۳۴ سال (۶۱ تا ۹۵ق) |
طول عمر | ۵۷ سال |
زادگاه | مدینه |
تاریخ شهادت | ۱۲ محرم، ۹۵ق |
علت شهادت | مسمومیت |
قاتل | ولید بن عبدالملک |
مدفن | مدینه، قبرستان بقیع |
علی بن الحسین (ع) (۹۵-۳۸ ق) مشهور به «امام سجاد» و امام زینالعابدین، فرزند امام حسین(ع) و چهارمین امام شیعیان می باشند. آن حضرت در محرم سال ۶۱ هجری قمری در جریان قیام امام حسین (ع) در سرزمین کربلا حضور داشت اما به علت بیماری نتوانست در پیکار شرکت کنند. پس از آن فاجعه دردناک امامت به ایشان منتقل شد و آن حضرت به مدت ۳۴ سال پیشوای شیعیان بود. ایشان در محرم سال ۹۵ ه.ق به دست ولید بن عبدالملک به شهادت رسیدند. صحیفه سجادیه مهمترین اثری است که از امام سجاد به جا مانده است.
نسب و خاندان امام سجاد(ع)
امام سجاد(ع) از خاندان بسیار شریف نبوّت و امامت است. نسب وی از ناحیه پدر به علی بن ابیطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف میرسد. اما از طرف مادر نمیتوان به یک اظهار نظر قطعی درباره مادر امام سجاد(ع) دست یافت؛ برخی مادر او را دختر یزدگرد میدانند، برخی هم تنها به اینکه مادرش کنیز امّ ولدی بود بسنده کردهاند. [۱]
پدر و مادر امام سجاد(ع)
علی بن حسین بن علی بن ابی طالب، مشهور به امام سجاد و زینالعابدین چهارمین امام شیعیان و فرزند امام حسین(ع) و ( طبق برخی روایات ) شهربانو. این بانوی بزرگوار در رویایی صادقه، اسلام آورده و همچون نرجس خاتون مادر امام مهدی (عجّ) توسط حضرت صدیقه کبری (س برای فرزند عزیزش امام حسین (ع) خواستگاری شده بود، پس از سختی های بسیاری که متحمل شد، به مدینه آمد.[۲]
کنیه و القاب امام سجاد(ع)
کنیه امام سجاد(ع)، ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمّد، ابولقاسم و ابوعبداللّه است.[۳]
القاب وی، زینالعابدین، سیدالساجدین، سجاد، ذوالثفنات، هاشمی، علوی، مدنی، قرشی، علی اکبر است.[۴]
فلسفه اسامی و القاب امام سجاد(ع)
فلسفه اسامی آنحضرت
درباره فلسفه نامگذاری آنحضرت، به «علی» باید گفت: هر اندازه محبت انسان به شخصی بیشتر باشد، اشتیاق بیشتری دارد تا یاد او را زنده نگهدارد؛ بنابراین، طبیعی است که انسان نام پدرش را بر فرزندانش بگذارد تا نام او را در خاطرهها زنده نگهدارد. در همین راستا امام حسین(ع) به دلیل شدت علاقهش به امیرمؤمنان(ع) نام هر سه پسر خود از جمله امام سجاد(ع) را علی نهاد.
میگویند: معاویه، مروان بن حکم را به فرمانداری مدینه منصوب و به وى دستور داد که به جوانان مدینه جایزهاى بپردازد. امام سجاد(ع) که در آن زمان، جوانی بود میفرماید: «هنگامى که نزد مروان رفتم، گفت: نامت چیست؟! گفتم: «على بن الحسین»، گفت: نام برادرت چیست؟ گفتم: «على». مروان گفت: على و على؟! چرا پدرت نام همه فرزندانش را على میگذارد؟! سپس جایزهام را داد و نزد پدرم بازگشتم و ماجرا را نقل کردم. پدرم فرمود: «واى بر پسر زن کبود چشم و دباغ باد! اگر براى من صد پسر متولد شود دوست دارم نام همه آنان را على بگذارم». [۵]
فلسفه القاب آنحضرت
1. سجاد:
از مشهورترین القاب آنحضرت، «سجاد» است. سجدههای طولانی و فراوان بر پیشانی آن پیشوای متقین اثر گذاشته و پوست آن زبر شده بود. اینگونه بود که آنحضرت را «سجاد» و «سید الساجدین» لقب دادند. امام باقر(ع) میفرماید:
«پدرم هیچ نعمتی از نعمتهای الهی را یاد نکرد، مگر اینکه سجده به جا آورد؛ هیچ آیهای از قرآن که در آن از سجده یاد شده بود را قرائت نکرد، مگر به سجده رفت؛ هیچ رنجی از او برطرف نشد، مگر اینکه سجده کرد؛ از هیچ نماز واجبی فارغ نشد، جز آنکه آنرا به سجدهای پیوند داد؛ موفّق به اصلاح اختلاف بین دو نفر نگشت، مگر اینکه برای این توفیق، سر به سجده گذاشت؛ در همه مواضع سجود او اثر سجده آشکار بود؛ به همین جهت، پدرم را سجّاد نامیدهاند».[۶]
2. زینالعابدین:
وجود مقدّس امام سجّاد(ع)، در تمام عمرشان آنچنان غرق مناجات و دعا بودند که هر کجا و هر زمان نام مقدّسش برده میشد، گریه و زاری، اصرار و الحاح، دعا و مناجات به ذهن شنوندگان تداعی میشد. عمران بن سلیم میگوید: هر گاه زُهری از علیّ بن الحسین مطلبی نقل میکرد، میگفت: مرا زینالعابدین روایت کرد. یکبار سفیان بن عُیَیْنه به او گفت: چرا به او زینالعابدین میگوئی؟! پاسخ داد:
از سعید بن مسیّب شنیدم که رسول خدا فرمود: در روز قیامت فریاد کنندهای آواز برمیآورد: زینت عبادت کنندگان کجا است؟(أیْنَ زَیْنُ الْعابِدینَ؟). سپس فرمود: چنان میبینم که فرزندم علی بن الحسین با تمام وقار و سکون در میان مردم محشر برای رسیدن به جایگاهش قدم بر میدارد. [۷]
در روایت دیگری آمده است: آنحضرت سحرگاهی در محراب خود به تهجد میپرداخت که شیطانی به صورت روباه در برابرش مجسّم شد تا وی را از حال خوشی که با محبوبش داشت باز دارد. آنحضرت کمترین توجّهی به او نکرد.
آن شیطان روباهنما شست پای او را گزید. باز هم امام توجهی نکرد. سپس بدنش را به درد آورد، اما امام نمازش را قطع نکرد و به قیام، قعود، ذکر و مناجاتش ادامه داد ... آنگاه گویندهای غیبی سه مرتبه فریاد زد: تو حقیقتاً زینالعابدین هستی؛ (أنْتَ زَیْنُ الْعابِدینَ حَقّا) از اینرو این لقب برایش مشهور شد.[۸]
3. ذوالثفنات(صاحب پینهها):
ثفنات جمع «ثَفِنَه»؛ به معناى پینه زانو و سینه شتر است. آنحضرت از بس سجده مىکرد، روى زانوها و دیگر سجدهگاههایش پینه مىبست و سالى دو بار آن پینهها را مىتراشید. گفته شد آنحضرت در شبانه روز هزار رکعت نماز مىگزارد و نیز گزارش شده هنگامی که او را بعد از شهادت غسل[۹] میدادند، آثاری از پینه مثل زانوهاى شتر بر دو شانه او دیدند. به خانوادهاش گفتند: این آثار چیست؟ گفتند: از آذوقه و خوراکی است که شبانه بر شانه مىکشید و به بینوایان میداد.[۱۰]
آثار و اقدامات علمی امام سجاد(ع)
علیرغم خفقانی که در زمان امام سجاد(ع) بر فضای جامعه حاکم بود، آنحضرت توانست آثاری را از خود به یادگار بگذارد:
صحیفه سجادیه
که به خواهر قرآن، زبور آل محمد(ص) و انجیل اهلبیت(ع) شهرت دارد. سند صحیفه به امام محمد باقر(ع) و زید بن علی بن الحسین میرسد. شرحهای بسیاری بر این اثر ماندگار نگاشته شده است که تنها در کتاب الذریعة از حدود هفتاد شرح یاد شده است. [۱۱]
مناجاتهای پانزدهگانه (مناجات خمسة عشر)
رساله حقوق
امام سجاد(ع) در این رساله به تمام ابعاد زندگی و روابط انسان با آفریدگار و خویشتن و خانواده و جامعه و حکومت و معلم و دیگر کسان پرداخته است. این رساله را ابوحمزه ثمالی، شاگرد امام سجاد(ع) نقل کرده است. [۱۳]
مناجات انجیلیه
در برخی از کتب امامیه از جمله در کتاب الصحیفة الثالثة السجادیة تألیف علامه میرزا عبدالله اصفهانی نقل شده است: «مناجات انجیلیه مفصلترین مناجاتی است که از امام سجاد(ع) نقل بر جای مانده و من آنرا در کتابی از مؤلفات قدماء امامیه دیدهام. این دعا معروف به انجیلیه است و وجه تسمیه آن این است که فقرات این دعا شبیه اکثر فقرات و مواعظ انجیل است که بر حضرت عیسی(ع) نازل شده، و نه انجیلی که هم اکنون بین نصاری است.
گفتنی است که مضامین عالی این مناجات و سبک و سیاق عبارات آن خود قویترین دلیل بر صحت صدور آن از لسان معصوم است، و حتی اگر سند آن ضعیف هم باشد، خود این مضامین بر صحت صدور آن از معصوم کفایت میکند.
وانگهی برخی از متأخرین و متقدمین علما این مناجات را در کتابهای خود نقل کردهاند؛ از جمله صاحب انیس العابدین، و ملا محسن کاشانیِ معاصر (قدس سره) آنرا در کتاب ذریعة الضراعة نقل کرده است... ». [۱۴]
صفات و ویژگی های اخلاقی امام سجاد(ع)
یکی از ویژگی های امام سجاد عبادت خالصانه ایشان به درگاه خداوند و خشوع و خضوع ایشان می باشد ، به طوری که مالک بن انس می گوید:علی بن حسین در شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند تا اینکه از دنیا رحلت کرد. لذا به ایشان «زینالعابدین» می گویند. [۱۵]
امام سجاد(ع) بسیار به فقرا و مستمندان کمک می کرد و به آنها شبانه و مخفیانه غذا می داد. از ابوحمزه ثمالی نقل شده است علی بن حسین(ع) شبانه مقداری غذا بر دوش خود می گذاشت و در تاریکی شب به صورت مخفیانه به فقرا می رساند و می فرمود:صدقه[۱۶] ای که در تاریکی شب داده شود، غضب خداوند را خاموش میکند. [۱۷]
امام سجاد(ع) در حالی که نیازی به بردگان نداشت، آنها را جهت آزاد کردن می خرید. امام سجاد(ع) در هر زمان و موقعیتی به آزادی آنها می پرداخت، به طوری که در شهر مدینه عده زیادی، همچون یک لشکر از موالی آزاد شده، از زن و مرد، به چشم می خورد که همگی از موالی امام بودند. [۱۸]
همسر و فرزندان امام سجاد(ع)
امام چهارم دارای همسران متعددی بودند که اکثر آنها ام ولد بوده اند. ام ولد به کنیزی گفته می شود که به ازدواج مردی در آمده و از او صاحب فرزند می شود و دیگر حالت مملوکیت کامل ندارد و نمیشود او را فروخت.
یکی از همسران حضرت سجاد (ع) حضرت فاطمه (ام عبدالله) دختر حضرت امام حسن (ع) می باشند که ثمره ازدواج حضرت با آن بانوی مکرمه، امام باقر(ع) بوده است. [۱۹]
شهادت امام سجاد(ع)
سرانجام امام چهارم شیعیان در روز شنبه هجدهم، یا نوزدهم محرم سال 94 یا 95 هـ. ق در سن 54، یا 56 و یا 57 سالگی از دنیا رفت و در قبرستان بقیع در کنار مرقد مطهر حضرت امام حسن مجتبی(ع) عموی بزرگوارش به خاک سپرده شد.[۲۰]
مورخان چگونگی وفات ایشان را با تعابیر مختلف گزارش کردهاند. برخی به صراحت اعلام کردهاند که ایشان به شهادت رسیده است و به عنوان نمونه از امام باقر(ع) نقل میکنند که پدر بزرگوارشان به دستور ولید مسموم شد.[۲۱]
برخی نیز تعبیرهایی چون «توفّی» را در مورد وفات ایشان گفتهاند که از ظاهر آن مرگ طبیعی برداشت شده و صراحت در شهادت ندارد (و البته با شهادت ایشان هم منافاتی ندارد).[۲۲]
پانویس
- ↑ «ازدواج امام حسین (ع) و خانم شهربانو»، 7873
- ↑ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج2، ص135
- ↑ طبرسی، اعلام الوری، 1390ق، ص256
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، 1379ق، ج4، ص175
- ↑ کافی، ج 6، ص 19
- ↑ صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1، ص 232- 233، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش
- ↑ صدوق، محمد بن على، علل الشرائع، ج 1،ص 230 ، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش
- ↑ کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 74
- ↑ ر.ک:مقاله غسل
- ↑ علل الشرائع، ج 1، ص 233
- ↑ شیخ آقا بزرگ تهرانى، محمد محسن، الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج 13، ص 345 – 359، قم، اسماعیلیان، 1408ق
- ↑ بحار الأنوار،، ج 91، ص 142؛ «سند مناجات خمس عشر امام سجاد(ع)»، 22295
- ↑ بحار الانوار، ج 110، ص 94
- ↑ «مناجات انجیلیه امام سجاد (ع)»، 8326
- ↑ ذهبی، العِبَر، دار الکتب العلمیه، ج1، ص83
- ↑ ر.ک:مقاله صدقه
- ↑ ذهبی، سیراعلام النبلاء، 1414ق، ج4، ص393
- ↑ سید الاهل، زینالعابدین، 1961م، ص7و47
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج46، ص155
- ↑ طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 192، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق؛ مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4 ، ص 176
- ↑ مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 4 ، ص 176
- ↑ إعلام الورى، ج 1، ص 481