محمد بجلی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «<div class="wikiInfo">جایگزین=|بندانگشتی| {| class="wikitable aboutAuthorTable"...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۱۷

نام نورالدين محمد بن جریر بن حسن بن علی بن محمد بن عبدالله بجلی
محل تولد عراق
اساتید عبدالقادر گیلانی،علی بن ادریس بعقوبی و شیخ مطر البادرائی
دین اسلام

محمد بن جریر البجلی اليمانی عالم و از رجال تصوف عراق در عصر عباسی دوم بود.

اسم و نسب

نورالدين محمد بن جریر بن حسن بن علی بن محمد بن عبدالله بجلی بقلی یمانی قادری از نسل صحابی پیامبر جرير بن عبدالله بجلی بود[۱].

جایگاه

احمد بن جریر بن الحسن بن علی بن محمد بن عبدالله البجلی البقالی یمانی، یکی از برجسته ترین شیوخ تصوف در عراق به شمار می رفت.او را صاحب کرامات ظاهری و مجلل و انفاس خالصانه و از صالحان بزرگ در ایام خلفای عباسی و از شاگردان عبدالقادر گیلانی دانسته اند. علوم سلف صالح را از او گرفت و گیلانی او را محترم می شمرد. مذهب او شافعی اشعری بود و برخی از محققین ذکر کرده اند که در مدت اقامتش در بغداد در المستنصریه تدریس می کرد.وی با داشتن کرامات و نشانه هایی در میان مردم مشهورترین شیخ عراق شد[۲].

اخلاق

اخلاقش پسندیده و راضی و عامل به آنچه مورد رضایت الهی بود و خلفای بغداد و والیان بعقوبه بود در زمان سختی و مصیبت به او مراجعه می کردند تا به واسطه دعای بجلی این گرفتاری از ایشان دفع شود.او به هیچ کس اجازه نمی داد دستش را ببوسد و هیچ کس نمی توانست او را با لقب سیدی صدا کند زیرا او از این کار بیزار بود. او اصیل ترین اخلاق و اصیل ترین آداب را داشت و در اندیشه ای بلند و در صحبت کردن بسیار کم حرف و دائم المراقبه و بی نهایت اهل حیا بود.

اساتید

وی علاوه بر عبدالقادر گیلانی از درس شیخ علی بن ادریس بعقوبی و شیخ مطر البادرائی استفاده نموده است.

شاگردان

شيخ خلفیه بن خلف بعقوبی، شيخ ابوشكر ماجد حميدی روحانی، شيخ محمد معتوق بن رضوان نهر ملكی، شيخ ابی عبدالله محمد بن علی رصافی معروف به سبتی، شيخ فاضل ابی زكريا يحيى بن يوسف بن يحيى انصاری، شيخ كمال الدين ابی حسن علی بن محمد بن وضاح شهربانی، شيخ ابی محمد حسن بن احمد بغدادی شيخ مقداد رفاعی، شهربانی صاحب مرقدی معروف در شهر مقدادیه و برادرانش شيخ مقدام و شيخ مقدار[۳].

وفات

وی در سال 617 هجری قمری در بلدروز وفات یافت و در همان جا به خاک سپرده شد[۴].البندنیجی «المندلاوی» در ترجمه جامع اولیاء ذکر می کند که مرقد او در نزدیکی قریه بلدروز و در میان اهالی آن شهرت داشته است[۵].

گفتار

محروم کسی است که سؤال نمی کند و سؤال کلید جواب است و دانشمند بر خلق خداوند متعال علم خود را کتمان نکند و باید بر همگان موعظه رساند. خداوند متعال بنده را به چهار خصلت تربیت می کند: علم، دین، ادب و امانت. قوی ترین قدرتمندان آنانی هستند که بر نفس خود غلبه می کنند. هر که از خدای متعال بترسد خداوند ابهت او را در دل مخلوقات خود قرار خواهد داد. هدف تصوف تربیت روح، مبارزه با آفات و امراض آن و تسلط بر آن ها و گناهان ناشی از آنان است و و سلوک الی الله در اعلی درجه که هدف اولیای سالک است و رسیدن به آن امید برگزیدگان از این طایفه است که در این مرحله تزکیه نفس به کمال می رسد چرا که روح سالک واصل خالی از هر گونه امراض نفسانی شده است. خداوند متعال فرمود:{قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا وقد خابَ مَنْ دسَّاها} پس خالق سبحان ستایش کرد کسى را که در صفاى نفس خود کوشید و آن را اصلاح نمود. اما کسی که عنانش را به دست نفسش سپرد مورد سرزنش قرار داده و او را در بدیها فرو می برد[۶] [۷].

پانویس

  1. اسم الکتاب : تاريخ اربل المؤلف : ابن المستوفي الإِربلي الجزء : 2 صفحة : 570
  2. تذكرة الاولياء ، نظمي زادة ، ص 43
  3. المورد الهني بأخبار الإمام عبدالقادر الحسني، لامحمد الفاسي ، مراكش ص 43
  4. «بهجة الشنطوفي» ص 142 و 155
  5. جامع الانوار ، للبندنيجي ، مخطوطة ، د.حميد مجيد الهدو ، ورقة 221
  6. مشتبه النسبة ، تأليف أبي سعيد الأزدي مخطوط
  7. محمد البجلي