۸۷٬۹۳۹
ویرایش
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'ابی بکر' به 'ابیبکر') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تصوف در مصر''' دارای پیشینه تاریخی بسیار است. در منابع تاریخی، بسیاری از مردان و زنان زاهد و عابد و حتی عقلای مجانین ، به [[مصر]] منسوباند. <ref>ابن جوزی، صفة الصفوة، ج۴، ص۳۰۹ـ۳۲۳، چاپ محمد فاخوری و محمد روّاس قلعه جی، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹. </ref> <ref>عبدالرحمان بن | '''تصوف در مصر''' دارای پیشینه تاریخی بسیار است. در منابع تاریخی، بسیاری از مردان و زنان زاهد و عابد و حتی عقلای مجانین ، به [[مصر]] منسوباند. <ref>ابن جوزی، صفة الصفوة، ج۴، ص۳۰۹ـ۳۲۳، چاپ محمد فاخوری و محمد روّاس قلعه جی، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹. </ref> <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۱۱ ـ ۵۱۵، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷. </ref> بدین ترتیب، با ظهور زهد در مصر زمینه تصوف در آنجا از قرن دوم فراهم شد. <ref>سعاد ماهر محمد، مساجد مصر و اولیاها الصالحون، ج۱، ص۲۵، (قاهره)، ج ۱، (۱۳۹۱/ ۱۹۷۱)، ج ۲، (۱۳۹۳/۱۹۷۳)، ج ۳، (۱۳۹۹/ ۱۹۷۹). </ref> <ref>کامل مصطفی شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ج۱، ص۳۶۲ـ۳۶۳، بیروت ۱۹۸۲. </ref> | ||
=فتح مصر توسط مسلمانان= | =فتح مصر توسط مسلمانان= | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<ref>زخرف/سوره۴۳، آیه۵۱. </ref> | <ref>زخرف/سوره۴۳، آیه۵۱. </ref> | ||
و روایاتی مبنی بر اینکه مصر مَسکن یا مدفن بسیاری از انبیا ، از جمله ادریس و ابراهیم و اسماعیل و یعقوب و یوسف علیهمالسلام، بوده است و همچنین سخنانی از پیامبر اکرم و صحابه ــ که در آنها مصر «فردوس الدنیا» و «ام البرکات» خوانده شده ــ سبب شد که برخی از فرزندان ائمه علیهمالسلام و بسیاری از صحابه و تابعین به این سرزمین سفر کنند یا در آن مسکن گزینند. <ref>ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، ج۱، ص۱۹ـ۲۰، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.</ref> | و روایاتی مبنی بر اینکه مصر مَسکن یا مدفن بسیاری از انبیا ، از جمله ادریس و ابراهیم و اسماعیل و یعقوب و یوسف علیهمالسلام، بوده است و همچنین سخنانی از پیامبر اکرم و صحابه ــ که در آنها مصر «فردوس الدنیا» و «ام البرکات» خوانده شده ــ سبب شد که برخی از فرزندان ائمه علیهمالسلام و بسیاری از صحابه و تابعین به این سرزمین سفر کنند یا در آن مسکن گزینند. <ref>ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، ج۱، ص۱۹ـ۲۰، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۲۰ـ۲۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۱۰۶، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۱۶۶ـ۲۵۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۲۹۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
مقبره برخی از آنان در قبرستان دارالقُرافه وجود دارد <ref>ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، ج۱، ص۲۰، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.</ref> | مقبره برخی از آنان در قبرستان دارالقُرافه وجود دارد <ref>ابن جبیر، رحلة ابن جبیر، ج۱، ص۲۰، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.</ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
=ورود تصوف به مصر= | =ورود تصوف به مصر= | ||
در منابع، بسیاری از مردان و زنان زاهد و عابد و حتی عقلای مجانین ، به مصر منسوباند. <ref>ابن جوزی، صفة الصفوة، ج۴، ص۳۰۹ـ۳۲۳، چاپ محمد فاخوری و محمد روّاس قلعه جی، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.</ref> | در منابع، بسیاری از مردان و زنان زاهد و عابد و حتی عقلای مجانین ، به مصر منسوباند. <ref>ابن جوزی، صفة الصفوة، ج۴، ص۳۰۹ـ۳۲۳، چاپ محمد فاخوری و محمد روّاس قلعه جی، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۱۱ ـ ۵۱۵، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
بدین ترتیب، با ظهور زهد در مصر زمینه تصوف در آنجا از قرن دوم فراهم شد. <ref>سعاد ماهر محمد، مساجد مصر و اولیاها الصالحون، ج۱، ص۲۵، (قاهره)، ج ۱، (۱۳۹۱/ ۱۹۷۱)، ج ۲، (۱۳۹۳/۱۹۷۳)، ج ۳، (۱۳۹۹/ ۱۹۷۹).</ref> | بدین ترتیب، با ظهور زهد در مصر زمینه تصوف در آنجا از قرن دوم فراهم شد. <ref>سعاد ماهر محمد، مساجد مصر و اولیاها الصالحون، ج۱، ص۲۵، (قاهره)، ج ۱، (۱۳۹۱/ ۱۹۷۱)، ج ۲، (۱۳۹۳/۱۹۷۳)، ج ۳، (۱۳۹۹/ ۱۹۷۹).</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
<ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۴۲۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۴۲۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۴۲۵، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۴۲۵، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۱۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۱۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
اولین صوفیان ایرانی در زمان ذوالنون به مصر رفتند <ref>عاصم محمد رزق، خانقاوات الصوفیة فی مصر فی العصرین الایوبی و المملوکی (۵۶۷ ـ۹۲۳ ه/ ۱۱۷۱ـ۱۵۱۷ م)، ج۱، ص۶۰، قاهره ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.</ref> | اولین صوفیان ایرانی در زمان ذوالنون به مصر رفتند <ref>عاصم محمد رزق، خانقاوات الصوفیة فی مصر فی العصرین الایوبی و المملوکی (۵۶۷ ـ۹۲۳ ه/ ۱۱۷۱ـ۱۵۱۷ م)، ج۱، ص۶۰، قاهره ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷.</ref> | ||
و برخی نیز در آنجا ساکن شدند، از جمله ابوالعباس نسائی و بنان حمال. | و برخی نیز در آنجا ساکن شدند، از جمله ابوالعباس نسائی و بنان حمال. | ||
بنان، شیخ الاسلام مصر نیز شد. <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۱۵۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | بنان، شیخ الاسلام مصر نیز شد. <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۱۵۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۱۲ ـ۵۱۳، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
سفر صوفیان به مصر تا قرن هفتم ادامه یافت و تصوف را در مصر تقویت کرد و صوفیان و عارفان مشهوری در آنجا پرورش یافتند، از جمله ابوعلی رودباری (متوفی ۳۲۲)، ابن فارض (متوفی ۶۳۲)، یحیی بن موسی قناوی (متوفی ۶۲۵)، ابوالقاسم اسکندری قَبّاری (متوفی ۶۶۲) و عفیفالدین تلمسانی (متوفی ۶۹۰). <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۳۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | سفر صوفیان به مصر تا قرن هفتم ادامه یافت و تصوف را در مصر تقویت کرد و صوفیان و عارفان مشهوری در آنجا پرورش یافتند، از جمله ابوعلی رودباری (متوفی ۳۲۲)، ابن فارض (متوفی ۶۳۲)، یحیی بن موسی قناوی (متوفی ۶۲۵)، ابوالقاسم اسکندری قَبّاری (متوفی ۶۶۲) و عفیفالدین تلمسانی (متوفی ۶۹۰). <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۳۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۶۸، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | <ref>عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۵۶۸، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۱۳، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۱۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
<ref>عبدالرحمان بن | <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۲۰، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
=احترام صوفیان نزد امیران= | =احترام صوفیان نزد امیران= | ||
از قرن دوم تا قرن هفتم صوفیان نزد امیران و مردم مصر محترم بودند. | از قرن دوم تا قرن هفتم صوفیان نزد امیران و مردم مصر محترم بودند. | ||
برخی از آنان امیران را امر به معروف و نهی از منکر میکردند، مانند ابوالحسن بنان حمال (متوفی ۳۱۲) که ابن طولون (مؤسس خاندان طولونیان در مصر، حک: ۲۵۴ـ۲۷۰) را امر به معروف کرد، ابوالحسن علی بن محمد دینوری (متوفی ۳۳۱) که از امیران سلسله اِخشیدی انتقاد میکرد، و ابوبکر محمد بن احمد بن سهل رَملی نابلسی که به علت سخنانش علیه فاطمیان ، به دستور المعزّ در ۲۶۳ به قتل رسید. <ref>عبدالرحمان بن | برخی از آنان امیران را امر به معروف و نهی از منکر میکردند، مانند ابوالحسن بنان حمال (متوفی ۳۱۲) که ابن طولون (مؤسس خاندان طولونیان در مصر، حک: ۲۵۴ـ۲۷۰) را امر به معروف کرد، ابوالحسن علی بن محمد دینوری (متوفی ۳۳۱) که از امیران سلسله اِخشیدی انتقاد میکرد، و ابوبکر محمد بن احمد بن سهل رَملی نابلسی که به علت سخنانش علیه فاطمیان ، به دستور المعزّ در ۲۶۳ به قتل رسید. <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۱۲ ـ ۵۱۵، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
=وضعیت تصوف در دوره فاطمیان= | =وضعیت تصوف در دوره فاطمیان= | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
همچنین ملک مظفر بَیبَرسِ دوم، ابراهیم دسوقی را شیخ الاسلام کرد، با اینکه او به حکام ممالیک احترام نمیگذاشت و آنان را ملامت میکرد <ref>سعاد ماهر محمد، مساجد مصر و اولیاها الصالحون، ج۲، ص۳۰۷ـ ۳۰۸، (قاهره)، ج ۱، (۱۳۹۱/ ۱۹۷۱)، ج ۲، (۱۳۹۳/۱۹۷۳)، ج ۳، (۱۳۹۹/ ۱۹۷۹).</ref> | همچنین ملک مظفر بَیبَرسِ دوم، ابراهیم دسوقی را شیخ الاسلام کرد، با اینکه او به حکام ممالیک احترام نمیگذاشت و آنان را ملامت میکرد <ref>سعاد ماهر محمد، مساجد مصر و اولیاها الصالحون، ج۲، ص۳۰۷ـ ۳۰۸، (قاهره)، ج ۱، (۱۳۹۱/ ۱۹۷۱)، ج ۲، (۱۳۹۳/۱۹۷۳)، ج ۳، (۱۳۹۹/ ۱۹۷۹).</ref> | ||
و زُهوری احمد بن احمد عَجمی (متوفی ۸۰۱) نزد ملک ظاهر سیفالدین بَرقوق (حک: ۷۸۴ـ ۸۰۱) محترم بود، با اینکه برقوق را سبّ میکرد. <ref>عبدالرحمان بن | و زُهوری احمد بن احمد عَجمی (متوفی ۸۰۱) نزد ملک ظاهر سیفالدین بَرقوق (حک: ۷۸۴ـ ۸۰۱) محترم بود، با اینکه برقوق را سبّ میکرد. <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، ج۱، ص۵۲۷، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.</ref> | ||
==رابطه صوفیان و علمای دین== | ==رابطه صوفیان و علمای دین== | ||
خط ۵۷۹: | خط ۵۷۹: | ||
#محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، قاهره (۱۳۵۴ـ ۱۳۵۵). | #محمد بن عبدالرحمان سخاوی، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، قاهره (۱۳۵۴ـ ۱۳۵۵). | ||
#سعاد ماهر محمد، مساجد مصر و اولیاها الصالحون، (قاهره)، ج ۱، (۱۳۹۱/ ۱۹۷۱)، ج ۲، (۱۳۹۳/۱۹۷۳)، ج ۳، (۱۳۹۹/ ۱۹۷۹). | #سعاد ماهر محمد، مساجد مصر و اولیاها الصالحون، (قاهره)، ج ۱، (۱۳۹۱/ ۱۹۷۱)، ج ۲، (۱۳۹۳/۱۹۷۳)، ج ۳، (۱۳۹۹/ ۱۹۷۹). | ||
#عبدالرحمان بن | #عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهرة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، ج ۱، (قاهره) ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷. | ||
#عبدالوهاب بن محمد شعرانی، الطبقات الکبری، مصر ۱۳۴۳/ ۱۹۲۵. | #عبدالوهاب بن محمد شعرانی، الطبقات الکبری، مصر ۱۳۴۳/ ۱۹۲۵. | ||
#کامل مصطفی شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، بیروت ۱۹۸۲. | #کامل مصطفی شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، بیروت ۱۹۸۲. |