۸۷٬۶۸۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می گردد' به 'میگردد') |
جز (جایگزینی متن - 'نمی شود' به 'نمیشود') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
فرقه های صوفیه برای کسب اعتبار فرقه شان به نحوی سلسه اقطاب شان را (برخی از طریق ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ و برخی از غیر این طریق) به پیامبر خدا می رسانند. فرقه نقشبدیه نیز از طریق سلمان فارسی و بعد از آن از طریق ابوبکر خلیفه اول،سلسله و شجره نامه اقطاب شان را به پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ رسانده است. | فرقه های صوفیه برای کسب اعتبار فرقه شان به نحوی سلسه اقطاب شان را (برخی از طریق ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ و برخی از غیر این طریق) به پیامبر خدا می رسانند. فرقه نقشبدیه نیز از طریق سلمان فارسی و بعد از آن از طریق ابوبکر خلیفه اول،سلسله و شجره نامه اقطاب شان را به پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ رسانده است. | ||
آنان در میان سلسله شان امام صادق ـ علیه السّلام ـ را به عنوان قطب پنجم قرار داده و معتقدند، بعد از آن حضرت، خرقه درویشی به بایزید بسطامی منتقل شده و از او به قطب های بعدی انتقال پیدا کرده است. عجیب این است که اسم خود بهاءالدین نقشبند با اینکه شاگرد خواجه عبدالخاق عجدوانی قطب دهم این فرقه بوده است، در میان سلسله اقطاب دیده | آنان در میان سلسله شان امام صادق ـ علیه السّلام ـ را به عنوان قطب پنجم قرار داده و معتقدند، بعد از آن حضرت، خرقه درویشی به بایزید بسطامی منتقل شده و از او به قطب های بعدی انتقال پیدا کرده است. عجیب این است که اسم خود بهاءالدین نقشبند با اینکه شاگرد خواجه عبدالخاق عجدوانی قطب دهم این فرقه بوده است، در میان سلسله اقطاب دیده نمیشود. | ||
این فرقه در مناطق مختلف مانند ایالت هانسوی چین، ترکیه، آسیای میانه، هند، افغانستان و ایران دارای پیرو می باشد که معمولاً پیروان آن منسوب به اهل سنت هستند و در میان شیعیان پیرون اندک دارد. | این فرقه در مناطق مختلف مانند ایالت هانسوی چین، ترکیه، آسیای میانه، هند، افغانستان و ایران دارای پیرو می باشد که معمولاً پیروان آن منسوب به اهل سنت هستند و در میان شیعیان پیرون اندک دارد. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
شیخ احمد سرهندی گوید : این کلمه مبارکه (سفر در وطن) عبارت است از سیر انفسی و منشأ حصول اندراج نهایت در ابدیت است که از خصایص طریقه ی علیه ی نقشبندیه است و این سیر اگر چه در دیگر طرق نیز هست ، ولیکن آنان را جز در نهایت و بعد از سیر آفاقی حاصل نشود و اما سالک این راه آغازش از این سیر است و در ضمن آن سیر آفاقی را نیز طی کند. | شیخ احمد سرهندی گوید : این کلمه مبارکه (سفر در وطن) عبارت است از سیر انفسی و منشأ حصول اندراج نهایت در ابدیت است که از خصایص طریقه ی علیه ی نقشبندیه است و این سیر اگر چه در دیگر طرق نیز هست ، ولیکن آنان را جز در نهایت و بعد از سیر آفاقی حاصل نشود و اما سالک این راه آغازش از این سیر است و در ضمن آن سیر آفاقی را نیز طی کند. | ||
سعدالدین کاشغری در باره ی سفر در وطن گوید : ( شخص خبیث به هر جای که انتقال کند خباثت از وی زایل | سعدالدین کاشغری در باره ی سفر در وطن گوید : ( شخص خبیث به هر جای که انتقال کند خباثت از وی زایل نمیشود تا انتقال نکند از صفات خبیثه و پوشیده نباشد که احوال مشایخ طریقت (قدس) در اختیار سفر و اقامت مختلف افتاده است . بعضی از ایشان در بدایت سفر نند و در نهایت مقیم شوند و بعضی در بدایت و نهایت سفر کنند و بعضی در بدایت مقیم شوند و در نهایت سفر کنند و بعضی در بدایت و نهایت مقیم باشند و سفر نکنند و هر طایفه را از این چهار فرقه در سفر و اقامت نیتی صادق و غرضی صحیح است... اما در طریقه خواجگان (قدس) در سفر و اقامت آن است که در بدایت حال چندان سفر کنند که خود را به ملازمت عزیزی رسانند پس در خدمت وی مقیم شوند و اگر هم در دیار خود کسی از این طایفه یابند ترک سفر کرده به ملازمت وی شتابند و سعی جمیل در تحصیل ملکه آگاهی به تقدیم رسانند). | ||
ناصرالدین عبیدالله احرار گفته است : ( در سفر مبتدی را جز پریشانی دل هیچ حاصل نیست ... سفر وقتی مبارک است که صفت تمکین حاصل شده باشد ... مبتدی را سفر مناسب نیست. وی را در گوشه ای می باید نشست و صفت تمکین حاصل کرد.کسی را که بدین بدین طریقه مشغول است هم در شهر و ولایت خود بودن اولی است زیرا که تشنیع و ملامت خویشان و آشنایان و ناموس از مردمان وی را مانع آید از آنکه خلاف شریعت کاری کند و مرتکب نامرضی شود.و برخی مشایخ بر خلاف این رفته اند و گفته اند که مبتدی سفر می باید کرد تا به سبب مهاجرت و مفارقت اخوان از بعضی عادات رسمی و مألوفات طبیعی خلاص شود و به واسطه ریاضات و مجاهدات که از لوازم سفر است وی را فی الجمله تصفیه و تزکیه حاصل گردد...) | ناصرالدین عبیدالله احرار گفته است : ( در سفر مبتدی را جز پریشانی دل هیچ حاصل نیست ... سفر وقتی مبارک است که صفت تمکین حاصل شده باشد ... مبتدی را سفر مناسب نیست. وی را در گوشه ای می باید نشست و صفت تمکین حاصل کرد.کسی را که بدین بدین طریقه مشغول است هم در شهر و ولایت خود بودن اولی است زیرا که تشنیع و ملامت خویشان و آشنایان و ناموس از مردمان وی را مانع آید از آنکه خلاف شریعت کاری کند و مرتکب نامرضی شود.و برخی مشایخ بر خلاف این رفته اند و گفته اند که مبتدی سفر می باید کرد تا به سبب مهاجرت و مفارقت اخوان از بعضی عادات رسمی و مألوفات طبیعی خلاص شود و به واسطه ریاضات و مجاهدات که از لوازم سفر است وی را فی الجمله تصفیه و تزکیه حاصل گردد...) |