میرزا محمدحسن شیرازی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
میرزا برای تدریس هر درسی، از پیش نظرها و افکارش را پیرامون آن می نوشت؛ چنان که خودش فرمود: «روش من در مطالعه این است که قلم بر می دارم و آن چه در ذهن دارم، می نویسم و سپس پیرامون آن به تفکر می پردازم». | میرزا برای تدریس هر درسی، از پیش نظرها و افکارش را پیرامون آن می نوشت؛ چنان که خودش فرمود: «روش من در مطالعه این است که قلم بر می دارم و آن چه در ذهن دارم، می نویسم و سپس پیرامون آن به تفکر می پردازم». | ||
=الگوی اخلاق در خانواده= | |||
میرزای شیرازی در خانواده، پدری بسیار مهربان بود که شخصیت فرزندان و دیگر اعضای خانواده را شناخته و با آنان، با احترام و محبت آمیز رفتار می کرد. هرگز فرزندانش، حتی بچه های کوچک را صدا نمی زد، مگر این که پیش از اسم یا پس از اسم آن ها، کلمه «آقا» یا «خانم» را می افزود. میرزای بزرگ کوهی بود از دانش و [[تقوا]] که سراسر وجودش را ادب، احترام و فروتنی فرا گرفته بود. مصداق فرموده مولای متقیان [[علی (ع)]] بود که فرمودند: «آن گاه که آگاهی زیاد گردد، ادب افزون شود». | |||
=منبع= | =منبع= |
نسخهٔ ۵ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۰۸
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در
نام | میرزا محمدحسن شیرازی |
---|---|
نام کامل | سید محمدحسن حسینی شیرازی |
دیگر اسامی والقاب | میرزای شیرازی • میرزای بزرگ • شیرازی • محمد حسن بن محمود مجدد شیرازی • محمد حسن بن محمود میرزا محمد حسن شیرازی
میرزا حسن شیرازی |
تولد | ۱۵ جمادیالاول ۱۲۳۰ قمری • ۱۱۹۴ خورشیدی |
زادگاه | محله درب شاهزاده • شیراز • ایران |
محل تحصیل | اصفهان • نجف • کربلا |
استادان | مرتضی انصاری • محمدتقی اصفهانی • سید حسن بیدآبادی • محمدابراهیم کلباسی • حسن کاشفالغطاء • محمد حسن نجفی |
شاگردان | میرزا محمدتقی شیرازی • عبدالکریم حائری یزدی • سید محمدعلی شهرستانی • میرزای نائینی • شیخ فضلالله نوری • سید محمدکاظم یزدی • ملا محمدکاظم خراسانی • سید حسین طباطبایی قمی •میرزا موسی فقیه سبزواری • ثقه المحدثین سید مهدی خدری قمی (ره)• سید حسین علوی سبزواری • سید محمدمهدی شیرازی |
تألیفات | حاشیه بر نجاة العباد • حاشیه بر اللمعة الدمشقیة • کتاب الطهاره |
فعالیتها | فتوای تحریم تنباکو • تأسیس حوزه علمیه سامرا • تربیت و تعلیم فقها |
فوت | ۲۴ شعبان ۱۳۱۲ • ۱۲۷۳ خورشیدی |
محل فوت | سامرا • عراق |
مدفن | صحن حرم امام علی |
سید محمدحسن حسینی شیرازی مشهور به میرزای شیرازی و میرزای مجدد، مرجع تقلید شیعه و صاحب حکم تحریم تنباکو بود. پس از فوت شیخ مرتضی انصاری شوشتری در سال ۱۲۴۳، مرجعیت عامه شیعه به او منتقل شد و نزدیک به ۳۰ سال در این مقام به رفع مشکلات مردم و اداره حوزههای علمیه مشغول بود. سید محمدحسن حسینی شیرازی مرجع عام شیعه در سن ۸۲ سالگی در سامرا درگذشت. آرامگاه او در یکی از حجرات صحن حرم علی بن ابیطالب در شهر نجف قرار دارد.
ولادت
روز پانزدهم جمادی الاولی سال 1230 ه . ق، تازه دو ساعت از طلوع آفتاب گذشته بود که خورشیدی دیگر، در افق شیراز درخشید و «محمدحسن» نام گرفت.
محمدحسن، در همان کودکی، سایه پرمهر پدر بزرگوارش میرزا محمود را که از دانشمندان دینی بود،از دست داد و تحت تربیت دایی خود، سیدحسین موسوی، مشهور به «مجدالاشراف»، که او نیز از دانشمندان دینی بود، قرار گرفت.
تحصیلات
هوش سرشار میرزای شیرازی از همان آغاز زندگی، دایی ارجمندش را برآن داشت تا در تربیتش، کوشش بیشتری کند. میرزا محمدحسن در چهارسالگی پای به مکتب خانه نهاد و پس از به پایان رساندن درس های آغازین، در شش سالگی، وارد حوزه علمیه شد. حافظه قوی این کودک، اساتید او رابه شگفتی واداشته بود. وی در دوران نوجوانی، کتاب مهم و فقهی شرح لمعه را در حوزه علمیه شیراز تدریس می کرد. سرانجام میرزای بزرگ، به سفارش استادش، شیخ محمد تقی، در سن 18 سالگی برای ادامه تحصیل، به سوی اصفهان بار سفر بست و در مدرسه صدر،حجره ای گرفت و از محضر استادانی چون شیخ محمدتقی اصفهانی صاحب حاشیه بر معالم ،سیدحسن مدرس و حاج محمدابراهیم کلباسی بهره برد و از خرمن علم ودانش آن بزرگواران، خوشه ها چید.
استادان میرزا در کربلا و نجف
میرزای شیرازی پس از ده سال تعلیم و تعلم در حوزه اصفهان، آهنگ سفر به عتبات عالیات کرد و در سال 1259ه . ق، وارد کربلا و سپس نجف شد. او می رفت تا در کنار مرقد مطهر امیرمؤمنان (ع) و سرور و سالار شهیدان، اباعبداللّه الحسین (ع) ، نایافته های خود را بیابد و غرق دریای دانش و معنویت آن نورهای پاک گردد. میرزای بزرگ، در این مسیر، از یاری استادان بزرگ و سرشناس حوزه علمیه نجف و کربلا همچون صاحب جواهر، آیت اللّه سید ابراهیم قزوینی، آیت اللّه شیخ حسن کاشف الغطا و نیز شیخ اعظم، آیت اللّه العظمی شیخ مرتضی انصاری رحمهم الله ، بهره های فراوان برد.
میرزای شیرازی و شیخ مرتضی انصاری
از جمله مربیانی که در شکل گیری شخصیت کم نظیر میرزای شیرازی تاثیرگذار بوده اند، شیخ مرتضی انصاری است. میرزا با پشتکار فراوان، در درس های شیخ شرکت می کرد و از نزدیکان علمی شیخ به حساب می آمد، تا آن جا که شیخ مرتضی انصاری، بارها گفته بود: من درس را برای سه نفر می گویم؛ میرزا محمدحسن، میرزا حبیب اللّه (رشتی) و آقا حسن تهرانی (نجم آبادی).
استاد به میرزا بسیار توجه داشت و از او خواسته بود تا در کتاب رسائل تجدید نظر کند. میرازی شیرازی نیز چه در زمان حیات و چه پس از وفات شیخ، هرگاه سخن از او به میان می آمد، نهایت احترام و تعظیم را نسبت به آن بزرگْ مرد ادا می نمود.
شاگردان میرزا
شیوه تدریس، تربیت و رفتار نیک میرزای بزرگ با شاگردانش، سبب شد که هر یک از شاگردان وی، چون خورشیدی فروزان، تاریکی ها را شکسته و گوشه ای از این دنیا را به عطر جانْ بخش دانش و درایت و معنویت خویش، عطرآگین سازند. دست های پربرکت و مهربان این استاد بزرگ، چه روح های بلندی را تربیت کرد و چه قله های سربرکشیده ای از دانش و عمل را به وجود آورده است! از جمله شاگردان برجسته میرزای شیرازی، می توان از: آیت اللّه میرزا محمدتقی شیرازی، معروف به میرزای کوچک یا میرزای دوم، آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (مؤسس حوزه علمیه قم)، آیت اللّه میرزا حسین نائینی، آیت اللّه سیدمحمدکاظم یزدی و آیت اللّه شیخ فضل اللّه نوری نام برد.
مرجعیت دینی
چون شاهین بلند پرواز آسمان فقاهت و فقیه یگانه، شیخ مرتضی انصاری رحمه الله به دیار دیگر پرگشود و آفتاب درخشان زندگی اش در افق سال 1281 ه . ق افول کرد، مردم، جهت تعیین تکلیف مسأله تقلید، پیوسته به شاگردان شیخ مراجعه می کردند. همین امر سبب شد تا بهترین شاگردان شیخ، گرد هم آیند و چاره جویی کنند که پس از مشاوره، همگی بر مقدم بودن میرزای شیرازی اتفاق کردند.
زمانی که میرزای بزرگ، این مسؤولیت خطیر را پذیرفت، در حالی که می گریست، قسم یاد کرد: «هیچ گاه فکر نمی کردم که روزی مرجع دینی مردم بوده و به این امر عظیم دچار شوم و بار سنگین مرجعیت را به دوش کشم».
سیرت پیامبرگونه
میرزای شیرازی در خوش برخوردی، خوش سلیقگی و شیرینی گفتار، نمونه نداشت. در برخورد با هر کس، آن چنان که شایسته او بود، حقش را ادا می کرد. هیچ کس هنگام جداشدن از میرزا، جز با شادمانی و رضایت، ایشان را ترک نمی کرد. میرزا حتی بر مستحق ناسزا هم یک کلمه زشت نمی گفت. خطاکاران را جز به احسان، پاداش نمی داد، بلکه به نیکوترین زبان و همراه با تبسم، با او به گفتگو می نشست و این، همان خلق عظیمی است که از پیامبر عظیم الشأن اسلام به ارث برده بود.
عزّت و مناعت
دانشمند دینی، طبعی بلند و جایگاهی والادارد و چون کوه، استوار است. برای متاع دنیا و لذت های زودگذر دنیا، به پستی نمی گراید و در عین فروتنی، سرافراز و آزاده است. عزت نفس و کرامت خود را به هیچ چیز نمی فروشد. در برابر قدرتمندان و دنیا داران، اظهار ضعف و کوچکی نمی کند و جلال و جبروت دنیاپرستان را هیچ می انگارد و پاس حرمت دانش و دانشمندان را در همه حال دارد. میرزای شیرازی، از جمله دانشمندانی است که دارای این ویژگی ها بود و با طبع بلند می زیست و همواره گوهر دانش را پرفروغ نگه می داشت.
شیوه تدریس
وقتی میرزای بزرگ، در فهم حدیث سخن می گفت، او را می دیدی که بر معتدل ترین راه و بر اساس با عرف و وجدان گام می زند و هنگامی که در پیچیدگی های مسایل علمی به سخن می نشست، برای دیگران، حتی دانشمندان دقیق هم شگفت آور بود که چه موشکافانه به ریزه کاری های آن مسایل می پردازد!
میرزا برای تدریس هر درسی، از پیش نظرها و افکارش را پیرامون آن می نوشت؛ چنان که خودش فرمود: «روش من در مطالعه این است که قلم بر می دارم و آن چه در ذهن دارم، می نویسم و سپس پیرامون آن به تفکر می پردازم».
الگوی اخلاق در خانواده
میرزای شیرازی در خانواده، پدری بسیار مهربان بود که شخصیت فرزندان و دیگر اعضای خانواده را شناخته و با آنان، با احترام و محبت آمیز رفتار می کرد. هرگز فرزندانش، حتی بچه های کوچک را صدا نمی زد، مگر این که پیش از اسم یا پس از اسم آن ها، کلمه «آقا» یا «خانم» را می افزود. میرزای بزرگ کوهی بود از دانش و تقوا که سراسر وجودش را ادب، احترام و فروتنی فرا گرفته بود. مصداق فرموده مولای متقیان علی (ع) بود که فرمودند: «آن گاه که آگاهی زیاد گردد، ادب افزون شود».