۸۷٬۹۶۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می کنند' به 'میکنند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'می گفت' به 'میگفت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
با این حال به نقل برخی از منابع <ref>ابن جوزی،عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، قاهره، ۱۳۶۸ق، این جوزی ص۹۷ـ۹۸</ref> | با این حال به نقل برخی از منابع <ref>ابن جوزی،عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، قاهره، ۱۳۶۸ق، این جوزی ص۹۷ـ۹۸</ref> | ||
ابو منصور مدعی مهدویت امام باقر علیه السلام بوده و بر همین اساس خود را در زمان غیبت و انتظار، خلیفه حضرت معرفی می کرد. | ابو منصور مدعی مهدویت امام باقر علیه السلام بوده و بر همین اساس خود را در زمان غیبت و انتظار، خلیفه حضرت معرفی می کرد. | ||
همچنین | همچنین میگفت که امام علی ع، امام حسن (ع)، امام حسین (ع)امام علی بن حسین(ع) و امام امام باقر (ع) و در ادامه خود وی به نبوت و رسالت رسیدهاند.او خود را همچون ابراهیم، خلیل الله میدانست. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 185</ref> <ref>اشعری سعد،المقالات و الفرق، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران،۱۳۶۱ش، ص 46</ref> | ||
و گمان می کرد که جبرئیل بر وی نازل می شود و منزلت وی نزد رسول (ص) چون منزلت یوشع بن نون نزد موسی (ع) است. <ref>اشعری سعد،المقالات و الفرق، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران،۱۳۶۱ش، ص 47</ref> از دیگر اعتقادات وی این بود که | و گمان می کرد که جبرئیل بر وی نازل می شود و منزلت وی نزد رسول (ص) چون منزلت یوشع بن نون نزد موسی (ع) است. <ref>اشعری سعد،المقالات و الفرق، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران،۱۳۶۱ش، ص 47</ref> از دیگر اعتقادات وی این بود که میگفت سلسله رسولان الهی خاتمه نمی یابد. | ||
<ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، به کوشش هلموت ریتر، بیروت،۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.ص9</ref> | <ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، به کوشش هلموت ریتر، بیروت،۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.ص9</ref> | ||
و نیز مدعی بود که پس از خودش امر رسالت در 6 تن از فرزندانش ادامه خواهد داشت که آخرین آن مهدی موعود است.<ref>اشعری سعد،المقالات و الفرق، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران،۱۳۶۱ش، ص 47</ref> | و نیز مدعی بود که پس از خودش امر رسالت در 6 تن از فرزندانش ادامه خواهد داشت که آخرین آن مهدی موعود است.<ref>اشعری سعد،المقالات و الفرق، به کوشش محمدجواد مشکور، تهران،۱۳۶۱ش، ص 47</ref> |