تفسیر از منظر مفسران و عالمان علوم قرآنی فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می باشد' به 'می‌باشد'
جز (جایگزینی متن - 'می باشند' به 'می‌باشند')
جز (جایگزینی متن - 'می باشد' به 'می‌باشد')
خط ۷: خط ۷:




مبانی تفسیری  به باورهای بنیادینی اطلاق می‌گردد که بعنوان اصول موضوعه  مورد پذیرش همه مفسران  می باشد بعبارت دیگر مبانی  تفسیری به سلسله مباحثی گفته می شود که بعنوان زیربنا و پایه در  مباحث تفسیری  قرارمی گیرد ؛ نظیر وحیانی بودن  [[قرآن|قرآن]]  ؛ تحریف یا عدم تحریف قرآن؛  امکان و عدم امکان فهم پذیری قرآن و ....که در صورت اثبات یا عدم اثبات ان تاثیرات مهمی در مباحث تفسیری خواهد داشت. <ref>جهت توضیح بیشتر رک  به : روش شناسى تفسیر قرآن، ص 3؛ مبانى و روش هاى تفسیرى، ؟ ص40؛ منطق تفسیر قرآن، ص 11 - 12.</ref>
مبانی تفسیری  به باورهای بنیادینی اطلاق می‌گردد که بعنوان اصول موضوعه  مورد پذیرش همه مفسران  می‌باشد بعبارت دیگر مبانی  تفسیری به سلسله مباحثی گفته می شود که بعنوان زیربنا و پایه در  مباحث تفسیری  قرارمی گیرد ؛ نظیر وحیانی بودن  [[قرآن|قرآن]]  ؛ تحریف یا عدم تحریف قرآن؛  امکان و عدم امکان فهم پذیری قرآن و ....که در صورت اثبات یا عدم اثبات ان تاثیرات مهمی در مباحث تفسیری خواهد داشت. <ref>جهت توضیح بیشتر رک  به : روش شناسى تفسیر قرآن، ص 3؛ مبانى و روش هاى تفسیرى، ؟ ص40؛ منطق تفسیر قرآن، ص 11 - 12.</ref>




خط ۲۶: خط ۲۶:
==تفسیر در لغت==  
==تفسیر در لغت==  


تفسیر از منظر لغوی بمعنای  تبیین و تفصیل معنای لفظ وزدودن ابهام از ان  می باشد. برخی نیز تفسیر را تبیین معانی الفاظ مشکل می دانند .  
تفسیر از منظر لغوی بمعنای  تبیین و تفصیل معنای لفظ وزدودن ابهام از ان  می‌باشد. برخی نیز تفسیر را تبیین معانی الفاظ مشکل می دانند .  




خط ۳۹: خط ۳۹:
==تفسیر در اصطلاح  مفسران  و عالمان علوم قرآنی==
==تفسیر در اصطلاح  مفسران  و عالمان علوم قرآنی==


در اصطلاح  مفسران و عالمان علوم قرآنی تعاریف مختلفی برای تفسیر  بیان شده است که می توان همه انها را  بدین  تعریف جامع بر گرداند که :  تفسیر عبارتست از تبیین  کلمات و جملاتی که نوعی ابهام در انها وجود دارد بنابر این  ، تبیین  و توضیح  معانی کلماتی که  واضح می باشد تفسیر نخواهد بود .
در اصطلاح  مفسران و عالمان علوم قرآنی تعاریف مختلفی برای تفسیر  بیان شده است که می توان همه انها را  بدین  تعریف جامع بر گرداند که :  تفسیر عبارتست از تبیین  کلمات و جملاتی که نوعی ابهام در انها وجود دارد بنابر این  ، تبیین  و توضیح  معانی کلماتی که  واضح می‌باشد تفسیر نخواهد بود .


باید گفت تعریف ذکر شده که جامع همه تعاریف بین الفریقین است با مفهوم لغوی ان  نیز سنخیت دارد .
باید گفت تعریف ذکر شده که جامع همه تعاریف بین الفریقین است با مفهوم لغوی ان  نیز سنخیت دارد .


در زمینه تفسیر قرآن نیزباید گفت : مشهور از  مفسرین و عالمان علوم قرآنی واژه تفسیر را در مواردی بکار می برند که در معنای کلمات قرآنی  نوعی ابهام  و غموض باشد بنابر این در مواردی که معانی کلمات واضح می باشد تبیین  ان تفسیر نخواهد بود اما برخی  از مفسرین معتقدند واژه  تفسیر حتی در کلماتی که از معانی  واضحی برخوردارند ممکن  است تحقق یابد.  
در زمینه تفسیر قرآن نیزباید گفت : مشهور از  مفسرین و عالمان علوم قرآنی واژه تفسیر را در مواردی بکار می برند که در معنای کلمات قرآنی  نوعی ابهام  و غموض باشد بنابر این در مواردی که معانی کلمات واضح می‌باشد تبیین  ان تفسیر نخواهد بود اما برخی  از مفسرین معتقدند واژه  تفسیر حتی در کلماتی که از معانی  واضحی برخوردارند ممکن  است تحقق یابد.  




خط ۶۱: خط ۶۱:
از منظر ایشان معنای لغوی تفسیر عبارتست از: بیان و کشف معنای لفظ: التفسیر -تفعیل من الفسر -وهوالبیان والکشف.  
از منظر ایشان معنای لغوی تفسیر عبارتست از: بیان و کشف معنای لفظ: التفسیر -تفعیل من الفسر -وهوالبیان والکشف.  
ایشان  بعد از بیان اختلاف مفسرین و اهل لغت  در فرق لغوی بین تفسیر و تاویل <ref>الاتقان ج 2ص460</ref> به معنای اصطلاحی تفسیر  و تاویل پرداخته و می‌نویسد :
ایشان  بعد از بیان اختلاف مفسرین و اهل لغت  در فرق لغوی بین تفسیر و تاویل <ref>الاتقان ج 2ص460</ref> به معنای اصطلاحی تفسیر  و تاویل پرداخته و می‌نویسد :
از منظر برخی مفسرین تفسیر بمعنای کشف معانی قرآن است اعم از اینکه معانی کشف شده متعلق به الفاظ مشکل باشد یا اسان و نیز اعم از اینکه معانی مذکور بحسب معانی ظاهری الفاظ باشد یا غیر ان  در حالی که تاویل- در الفاظ جریان نداشته و- بیشتر در جملات استعمال می‌گردد . برخی نیز معتقدند متعلق تفسیر ، روایت  و متعلق تاویل ، درایه می باشد .<ref>الاتقان ج 2ص461</ref>   
از منظر برخی مفسرین تفسیر بمعنای کشف معانی قرآن است اعم از اینکه معانی کشف شده متعلق به الفاظ مشکل باشد یا اسان و نیز اعم از اینکه معانی مذکور بحسب معانی ظاهری الفاظ باشد یا غیر ان  در حالی که تاویل- در الفاظ جریان نداشته و- بیشتر در جملات استعمال می‌گردد . برخی نیز معتقدند متعلق تفسیر ، روایت  و متعلق تاویل ، درایه می‌باشد .<ref>الاتقان ج 2ص461</ref>   




ایشان در ادامه به دیدگاه برخی دیگر از عالمان علوم قرآنی در معنای تفسیر پرداخته و می‌نویسد :  
ایشان در ادامه به دیدگاه برخی دیگر از عالمان علوم قرآنی در معنای تفسیر پرداخته و می‌نویسد :  
از منظربرخی دیگر تفسیر، علم به نزول ایات  و مسائل مرتبط با ان و نیز علم به اسباب و شان نزول ، مکی و مدنی، محکم و متشابه و نظائر ان می باشد و از منظر ابوحیان تفسیر علمی است که در ان اموری نظیر چگونگی تلفظ کلمات قرآنی و معانی ان و نیز ترکییات گوناگونی که بحسب انها معانی نیز متعدد می‌گردد مورد بحث قرار می گیرد .<ref>الاتقان ج 2ص462</ref>   
از منظربرخی دیگر تفسیر، علم به نزول ایات  و مسائل مرتبط با ان و نیز علم به اسباب و شان نزول ، مکی و مدنی، محکم و متشابه و نظائر ان می‌باشد و از منظر ابوحیان تفسیر علمی است که در ان اموری نظیر چگونگی تلفظ کلمات قرآنی و معانی ان و نیز ترکییات گوناگونی که بحسب انها معانی نیز متعدد می‌گردد مورد بحث قرار می گیرد .<ref>الاتقان ج 2ص462</ref>   


====محمد بن صالح بن محمد العثیمین– معاصر -====
====محمد بن صالح بن محمد العثیمین– معاصر -====
خط ۷۶: خط ۷۶:
====طبرسی====  
====طبرسی====  


ایشان درمجمع البیان از قول برخی نقل می کند که تفسیر، کشف مراد از الفاظ مشکل قرآن بوده و تاویل نیز بمعنای برگرداندن احتمالات گوناگون به معنای منطبق با ظاهر می باشد .<ref>مجمع البیان ج 1ص17</ref>  
ایشان درمجمع البیان از قول برخی نقل می کند که تفسیر، کشف مراد از الفاظ مشکل قرآن بوده و تاویل نیز بمعنای برگرداندن احتمالات گوناگون به معنای منطبق با ظاهر می‌باشد .<ref>مجمع البیان ج 1ص17</ref>  
   
   
====ایه الله خوئی====
====ایه الله خوئی====
خط ۹۲: خط ۹۲:




انگاه ایشان سئوالی را طرح  می کند که ایا اطلاق  تفسیر به بیان کلماتی که معانی شان  ظاهر و متبادرمی باشد صحیح است یا خیر ؟  <ref>همان</ref>  
انگاه ایشان سئوالی را طرح  می کند که ایا اطلاق  تفسیر به بیان کلماتی که معانی شان  ظاهر و متبادرمی‌باشد صحیح است یا خیر ؟  <ref>همان</ref>  
ایشان در ادامه به دیدگاه رائج بین مفسرین در معنای تفسیر اشاره کرده و اظهار می‌دارد : از منظر برخی در مفهوم کلمه تفسیر ، نوعی خفاء و پیچیدگی نهفته است که بوسیله تفسیر بر طرف می‌گردد . <ref>همان</ref>
ایشان در ادامه به دیدگاه رائج بین مفسرین در معنای تفسیر اشاره کرده و اظهار می‌دارد : از منظر برخی در مفهوم کلمه تفسیر ، نوعی خفاء و پیچیدگی نهفته است که بوسیله تفسیر بر طرف می‌گردد . <ref>همان</ref>


ایشان  بعد از دیدگاه مذکور به بیان دیدگاه خویش پرداخته و می‌نویسد :  
ایشان  بعد از دیدگاه مذکور به بیان دیدگاه خویش پرداخته و می‌نویسد :  
   
   
دیدگاه صحیح ان است که تبیین معانی ظاهری نیز در مواردی که مشتمل بر نوعی ابهام است  مصداق تفسیر خواهد بود همانگونه که در برخی از موارد تبیین معانی ظاهری بدلیل انکه فاقد عنصر خفا و ابهام می باشد مصداق تفسیر نمی باشد . <ref>همان ص 217-218</ref>   
دیدگاه صحیح ان است که تبیین معانی ظاهری نیز در مواردی که مشتمل بر نوعی ابهام است  مصداق تفسیر خواهد بود همانگونه که در برخی از موارد تبیین معانی ظاهری بدلیل انکه فاقد عنصر خفا و ابهام می‌باشد مصداق تفسیر نمی‌باشد . <ref>همان ص 217-218</ref>   
   
   
بنابر این از منظر ایشان تفسیر قرآن اختصاص به الفاظ ومعانی مشکل  نداشته بلکه حتی در مواردی که  مفهوم کلام روشن است نیز ممکن است  معنای تفسیر تحقق یابد .  
بنابر این از منظر ایشان تفسیر قرآن اختصاص به الفاظ ومعانی مشکل  نداشته بلکه حتی در مواردی که  مفهوم کلام روشن است نیز ممکن است  معنای تفسیر تحقق یابد .  
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
   
   


از منظر ایشان  ظهورات کلامیه به دو نوع : ظهور بسیط و ظهور معقد تقسیم شده و تبیین ظهور معقد و پیجیده – که نوعی خفا در ان وجود دارد -  از مصادیق تفسیر می باشد . <ref>علوم القرآن ص 219-218</ref>   
از منظر ایشان  ظهورات کلامیه به دو نوع : ظهور بسیط و ظهور معقد تقسیم شده و تبیین ظهور معقد و پیجیده – که نوعی خفا در ان وجود دارد -  از مصادیق تفسیر می‌باشد . <ref>علوم القرآن ص 219-218</ref>   
   
   
از منظر ایشان تفسیر در موارد ظهور معقد بکاربرده می شود نه موارد ظهور بسیط .  
از منظر ایشان تفسیر در موارد ظهور معقد بکاربرده می شود نه موارد ظهور بسیط .  
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
ایشان برخلاف  معنای رائج در کلمه تفسیر که خفاء و غموض  را در معنای لفظی کلمه شرط می دانند معتقدند  واژه  "تفسیر" اختصاص به کلمات غامض و پیچیده نداشته بلکه  گاه  در کلماتی که مفهومش  روشن نیز است صدق می کند چون تفسیر دو نوع است : تفسیر لفظ  و تفسیر معنا بدین معنا که گاه واژه ای ابهام داشته که بر طرف کردن ابهام ان  را تفسیر می گویند اما گاه مفهوم ظاهر لفظ روشن بوده  اما ماهیت و معنای ان واژه مشخص نیست بگونه ای که  تصویر روشنی از ان در ذهن وجود ندارد .
ایشان برخلاف  معنای رائج در کلمه تفسیر که خفاء و غموض  را در معنای لفظی کلمه شرط می دانند معتقدند  واژه  "تفسیر" اختصاص به کلمات غامض و پیچیده نداشته بلکه  گاه  در کلماتی که مفهومش  روشن نیز است صدق می کند چون تفسیر دو نوع است : تفسیر لفظ  و تفسیر معنا بدین معنا که گاه واژه ای ابهام داشته که بر طرف کردن ابهام ان  را تفسیر می گویند اما گاه مفهوم ظاهر لفظ روشن بوده  اما ماهیت و معنای ان واژه مشخص نیست بگونه ای که  تصویر روشنی از ان در ذهن وجود ندارد .


در اینصورت هر گاه  به تبیین ماهیت ان پرداخته و تصویر روشنی از ان را بیان کنیم در حقیقت ان را تفسیر کرده ایم نظیر ایاتی که مشتمل بر کلمه لوح محفوظ ، عرش ، ، الموازین ، والملک ، والشیطان ، وإنزال الحدید ، ورجوع البشر إلى الله ، الخزائن ، ملکوت السماء ، وتسبیح ما فی السماوات والأرض و....می باشد.<ref>علوم القرآن ص 221-219</ref>   
در اینصورت هر گاه  به تبیین ماهیت ان پرداخته و تصویر روشنی از ان را بیان کنیم در حقیقت ان را تفسیر کرده ایم نظیر ایاتی که مشتمل بر کلمه لوح محفوظ ، عرش ، ، الموازین ، والملک ، والشیطان ، وإنزال الحدید ، ورجوع البشر إلى الله ، الخزائن ، ملکوت السماء ، وتسبیح ما فی السماوات والأرض و....می‌باشد.<ref>علوم القرآن ص 221-219</ref>   


   
   
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:




لازم به ذکر است :  بر اساس مطالبی که از  کتاب علوم القرآن نقل گردید پاسخ  این سئوال که : اگر تفسیر به معنای کشف الغطا و تبیین موارد مبهم است چگونه با ایه شریفه ( ولا یأتونک بمثل إلا جئناک بالحق وأحسن تفسیرا ) که قرآن را احسن التفسیر می داند  و نیز ایاتی که فهم قرآن را برای مردم اسان می داند :  یسرنا القرآن للذکر  و... منطبق می باشد؟ داده شد.  
لازم به ذکر است :  بر اساس مطالبی که از  کتاب علوم القرآن نقل گردید پاسخ  این سئوال که : اگر تفسیر به معنای کشف الغطا و تبیین موارد مبهم است چگونه با ایه شریفه ( ولا یأتونک بمثل إلا جئناک بالحق وأحسن تفسیرا ) که قرآن را احسن التفسیر می داند  و نیز ایاتی که فهم قرآن را برای مردم اسان می داند :  یسرنا القرآن للذکر  و... منطبق می‌باشد؟ داده شد.  




بدین معنا که بر اساس گفتار مولف کتاب علوم القرآن ،  هر چند الفاظ و کلماتی که در قرآن بکار رفته است برای عموم مردم روشن  بوده و هر فرد با مراجعه مختصربه کتب لغت قادر به فهم ان است اما تبیین معانی حقیقی و ماهوی بسیاری  از موضوعاتی که در قرآن بکار رفته  بوده نیازمند به تفسیر می باشد.
بدین معنا که بر اساس گفتار مولف کتاب علوم القرآن ،  هر چند الفاظ و کلماتی که در قرآن بکار رفته است برای عموم مردم روشن  بوده و هر فرد با مراجعه مختصربه کتب لغت قادر به فهم ان است اما تبیین معانی حقیقی و ماهوی بسیاری  از موضوعاتی که در قرآن بکار رفته  بوده نیازمند به تفسیر می‌باشد.


بنابراین تبیینی  که ازایات  قرآن توسط مفسر ذکر می‌گردد و افراد عادی از فهم ان عاجزند نسبت  به معانی اولیه الفاظ نبوده  بلکه  مربوط به معانی حقیقی واژه ها و تراکیبی است که نوعی ابهام در انها وجود دارد نظیر لوح،عرش ،ملائکه ،جن ،صفات الهی ،جنت ،دوزخ  و ....
بنابراین تبیینی  که ازایات  قرآن توسط مفسر ذکر می‌گردد و افراد عادی از فهم ان عاجزند نسبت  به معانی اولیه الفاظ نبوده  بلکه  مربوط به معانی حقیقی واژه ها و تراکیبی است که نوعی ابهام در انها وجود دارد نظیر لوح،عرش ،ملائکه ،جن ،صفات الهی ،جنت ،دوزخ  و ....
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
===نکته دوم  : تبیین محل نزاع===   
===نکته دوم  : تبیین محل نزاع===   


مراد از تفسیر قرآن در بحث  مبانی تفسیری ، تفسیر قرآن  بر اساس  تدبر ، تفکر و تعقل مفسر است نه تفسیر بر اساس روایت  ؛ بدین معنا که برخی از عالمان  هر چند قائل به امکان تفسیر قرآن می‌باشند اما معتقدند  که تفسیر قرآن  فقط از طریق روایات نبوی و اهل بیت ع – امامیه – یا پیامبر ص و صحابه – ممکن خواهد بود  بدیهی است  چنین دیدگاهی  بمعنای تعطیلی عقل از ورود در عرصه تفسیر قرآن می باشد .
مراد از تفسیر قرآن در بحث  مبانی تفسیری ، تفسیر قرآن  بر اساس  تدبر ، تفکر و تعقل مفسر است نه تفسیر بر اساس روایت  ؛ بدین معنا که برخی از عالمان  هر چند قائل به امکان تفسیر قرآن می‌باشند اما معتقدند  که تفسیر قرآن  فقط از طریق روایات نبوی و اهل بیت ع – امامیه – یا پیامبر ص و صحابه – ممکن خواهد بود  بدیهی است  چنین دیدگاهی  بمعنای تعطیلی عقل از ورود در عرصه تفسیر قرآن می‌باشد .


===نکته سوم : تفسیر به معنای  تبیین  نه  تاویل  و معانی باطنی===  
===نکته سوم : تفسیر به معنای  تبیین  نه  تاویل  و معانی باطنی===  


مراد از تفسیر قرآن در بحث مبانی تفسیری،  تاویل  و معانی باطنی ان نیست بلکه مراد  از تفسیر، تبیین  مراتب و لایه های بیشتری  از ان  - برتر از فهم کلی و عمومی قرآن - می باشد .
مراد از تفسیر قرآن در بحث مبانی تفسیری،  تاویل  و معانی باطنی ان نیست بلکه مراد  از تفسیر، تبیین  مراتب و لایه های بیشتری  از ان  - برتر از فهم کلی و عمومی قرآن - می‌باشد .


==نتائج==  
==نتائج==  


1-مراد از مبانی تفسیری ، اصول  موضوعه  ای  است که  مورد پذیرش همه مفسران  می باشد.
1-مراد از مبانی تفسیری ، اصول  موضوعه  ای  است که  مورد پذیرش همه مفسران  می‌باشد.




2-در معنای اصطلاحی تفسیر  هر چند بین  اعلام فریقین  تفاوتهائی وجود دارد اما  از منظر مشهور انان تفسیر عبارتست از :  تبیین  کلمات و جملاتی که نوعی ابهام  در انها وجود دارد. بنابر این  ، بیان و توضیح  معانی کلماتی که  واضح می باشد تفسیر نخواهد بود .
2-در معنای اصطلاحی تفسیر  هر چند بین  اعلام فریقین  تفاوتهائی وجود دارد اما  از منظر مشهور انان تفسیر عبارتست از :  تبیین  کلمات و جملاتی که نوعی ابهام  در انها وجود دارد. بنابر این  ، بیان و توضیح  معانی کلماتی که  واضح می‌باشد تفسیر نخواهد بود .




خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:


4- مراد از تفسیر قرآن در بحث  مبانی تفسیری ، تفسیر قرآن  بر اساس  تدبر ، تفکر و تعقل مفسر است نه تفسیر بر اساس روایت  ؛
4- مراد از تفسیر قرآن در بحث  مبانی تفسیری ، تفسیر قرآن  بر اساس  تدبر ، تفکر و تعقل مفسر است نه تفسیر بر اساس روایت  ؛
5-مراد از تفسیر در مبحث مبانی تفسیری،  تاویل  و معانی باطنی ان نبوده  بلکه مراد  از ان ، تبیین  مراتب و لایه های بیشتر- برتر از فهم کلی و عمومی -  قرآن کریم می باشد .
5-مراد از تفسیر در مبحث مبانی تفسیری،  تاویل  و معانی باطنی ان نبوده  بلکه مراد  از ان ، تبیین  مراتب و لایه های بیشتر- برتر از فهم کلی و عمومی -  قرآن کریم می‌باشد .


==پانویس==
==پانویس==
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۳۸۹

ویرایش