بررسی نظریه قرائات سبعه در قرآن از منظر فریقین (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می دانند' به 'می‌دانند'
جز (جایگزینی متن - 'می توان' به 'می‌توان')
جز (جایگزینی متن - 'می دانند' به 'می‌دانند')
خط ۹۶: خط ۹۶:




ایشان در ادامه به کثرت  قاریانی که قرائتشان  ارجح ا ز قرائت قراء سبع  اشاره نموده و از قول برخی از عالمان اظهار می‌دارد که وقتی  بیش از هفتاد نفر از قراء نسبت به قراء سبعه در مقام برتر هستند  چگونه می‌توان قرائت قراء سبعه را به رغم متاخر بودنشان  بر انها ترجیح داد در حالی که هیچ نصی در این زمینه از ناحیه معصومین ع نرسیده است . ایشان از قول  الشرف المرسی نقل می کند که منشا گفتار کسانی که  مراد از احرف سبعه را قرائات سبعه می دانند جهل قبیح می‌باشد . سپس ایشان گفتارقرطبی را در فرق گذاشتن بسیاری از علما بین قرائات سبعه و روایات سبعه احرف نقل می کند " <ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 160-162 وقال الإمام أبو محمد مکی: " قد ذکر الناس من الأئمة فی کتبهم أکثر من سبعین ممن هو أعلى رتبة ، وأجل قدرا من هؤلاء السبعة . . . فکیف یجوز أن یظن ظان أن هؤلاء السبعة المتأخرین ، قراءة کل واحد منهم أحد الحروف السبعة المنصوص علیها – هذا تخلف عظیم - أکان ذلک بنص من النبی صلى الله علیه وآله وسلم أم کیف ذلک ! ! ! وکیف یکون ذلک ؟ والکسائی إنما ألحق بالسبعة بالأمس فی أیام المأمون وغیره – وکان السابع یعقوب الحضرمی - فأثبت ابن مجاهد فی سنة ثلاثمائة ونحوها الکسائی موضع یعقوب "  وقال الشرف المرسی: " وقد ظن کثیر من العوام أن المراد بها - الأحرف السبعة – القراءات السبع ، وهو جهل قبیح ".... قال کثیر من علمائنا کالداودی ، وابن أبی سفرة وغیرهما: هذه القراءات السبع ، التی تنسب لهؤلاء القراء السبعة لیست هی الأحرف السبعة التی اتسعت الصحابة فی القراءة بها ، وإنما هی راجعة إلى حرف واحد من تلک السبعة ، وهو الذی جمع علیه عثمان المصحف . ذکره ابن النحاس وغیره وهذه القراءات  المشهورة هی اختیارات أولئک الأئمة القراء</ref>  
ایشان در ادامه به کثرت  قاریانی که قرائتشان  ارجح ا ز قرائت قراء سبع  اشاره نموده و از قول برخی از عالمان اظهار می‌دارد که وقتی  بیش از هفتاد نفر از قراء نسبت به قراء سبعه در مقام برتر هستند  چگونه می‌توان قرائت قراء سبعه را به رغم متاخر بودنشان  بر انها ترجیح داد در حالی که هیچ نصی در این زمینه از ناحیه معصومین ع نرسیده است . ایشان از قول  الشرف المرسی نقل می کند که منشا گفتار کسانی که  مراد از احرف سبعه را قرائات سبعه می‌دانند جهل قبیح می‌باشد . سپس ایشان گفتارقرطبی را در فرق گذاشتن بسیاری از علما بین قرائات سبعه و روایات سبعه احرف نقل می کند " <ref>البیان فی تفسیر القرآن ص 160-162 وقال الإمام أبو محمد مکی: " قد ذکر الناس من الأئمة فی کتبهم أکثر من سبعین ممن هو أعلى رتبة ، وأجل قدرا من هؤلاء السبعة . . . فکیف یجوز أن یظن ظان أن هؤلاء السبعة المتأخرین ، قراءة کل واحد منهم أحد الحروف السبعة المنصوص علیها – هذا تخلف عظیم - أکان ذلک بنص من النبی صلى الله علیه وآله وسلم أم کیف ذلک ! ! ! وکیف یکون ذلک ؟ والکسائی إنما ألحق بالسبعة بالأمس فی أیام المأمون وغیره – وکان السابع یعقوب الحضرمی - فأثبت ابن مجاهد فی سنة ثلاثمائة ونحوها الکسائی موضع یعقوب "  وقال الشرف المرسی: " وقد ظن کثیر من العوام أن المراد بها - الأحرف السبعة – القراءات السبع ، وهو جهل قبیح ".... قال کثیر من علمائنا کالداودی ، وابن أبی سفرة وغیرهما: هذه القراءات السبع ، التی تنسب لهؤلاء القراء السبعة لیست هی الأحرف السبعة التی اتسعت الصحابة فی القراءة بها ، وإنما هی راجعة إلى حرف واحد من تلک السبعة ، وهو الذی جمع علیه عثمان المصحف . ذکره ابن النحاس وغیره وهذه القراءات  المشهورة هی اختیارات أولئک الأئمة القراء</ref>  




خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
==2- تواتر سور و ایات قرآن :==  
==2- تواتر سور و ایات قرآن :==  


تمامی علمای فریقین  در این مساله که " تواتر شرط اصلی اثبات  قرآن بوده و بدون ان نمی‌توان هیچ ایه و سوره ای را بعنوان قرآن تلقی نمود " اتفاق نظر داشته و اختلافشان به کیفیت قرائت برخی از کلمات ان  برمی‌گردد .بدین معنا که برخی از عالمان  دینی قائل به متواتر بودن این قرائات بوده و در نتیجه همه انها را نازل شده از ناحیه خداوند می دانند در حالی که بیشتر انان  متواتر بودن این قرائات را منکر بوده و معتقدند  قرآن نازل شده  تنها با یک قرائت بوده و قرائتهای دیگر  را نمی‌توان بعنوان قرآن و کلام الهی دانست  .
تمامی علمای فریقین  در این مساله که " تواتر شرط اصلی اثبات  قرآن بوده و بدون ان نمی‌توان هیچ ایه و سوره ای را بعنوان قرآن تلقی نمود " اتفاق نظر داشته و اختلافشان به کیفیت قرائت برخی از کلمات ان  برمی‌گردد .بدین معنا که برخی از عالمان  دینی قائل به متواتر بودن این قرائات بوده و در نتیجه همه انها را نازل شده از ناحیه خداوند می‌دانند در حالی که بیشتر انان  متواتر بودن این قرائات را منکر بوده و معتقدند  قرآن نازل شده  تنها با یک قرائت بوده و قرائتهای دیگر  را نمی‌توان بعنوان قرآن و کلام الهی دانست  .


   
   
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:




این شرط – تواتر- مقتضای کتابی است که همانند قرآن معجزه عظیم پیامبر بوده و اصل دین بران قائم است چون دواعی نقلش – حتی در جزئیات ان - انچنان گسترده است که بدون ان نمی‌توان قرآن بودن چیزی راپذیرفت. ولی بسیاری از اصولیین شرط تواتر را فقط در اصل  قرآن پذیرفته اما در جزئیاتی نظیر ترتیب ، محل و وضع؟ قرآن این شرط را لازم نمی دانند .<ref>الاتقان فی علوم القرآن  ج اص 209لا خلاف أن کل ما هو من القرآن یجب أن یکون متواترا فی أصله وأجزائه وأما فی محله ووضعه وترتیبه فکذلک عند محققی أهل السنة للقطع بأن العادة تقضی بالتواتر فی تفاصیل مثله لأن هذا المعجز العظیم الذی هو أصل الدین القویم والصراط المستقیم مما تتوفر الدواعی على نقل جمله وتفاصیله فما نقل آحادا ولم یتواتر یقطع بأنه لیس من القرآن قطعا وذهب کثیر من الأصولیین إلى أن التواتر شرط فی ثبوت ما هو من القرآن بحسب أصله ولیس بشرط فی محله ووضعه وترتیبه بل یکثر فیها نقل الآحاد قیل</ref>
این شرط – تواتر- مقتضای کتابی است که همانند قرآن معجزه عظیم پیامبر بوده و اصل دین بران قائم است چون دواعی نقلش – حتی در جزئیات ان - انچنان گسترده است که بدون ان نمی‌توان قرآن بودن چیزی راپذیرفت. ولی بسیاری از اصولیین شرط تواتر را فقط در اصل  قرآن پذیرفته اما در جزئیاتی نظیر ترتیب ، محل و وضع؟ قرآن این شرط را لازم نمی‌دانند .<ref>الاتقان فی علوم القرآن  ج اص 209لا خلاف أن کل ما هو من القرآن یجب أن یکون متواترا فی أصله وأجزائه وأما فی محله ووضعه وترتیبه فکذلک عند محققی أهل السنة للقطع بأن العادة تقضی بالتواتر فی تفاصیل مثله لأن هذا المعجز العظیم الذی هو أصل الدین القویم والصراط المستقیم مما تتوفر الدواعی على نقل جمله وتفاصیله فما نقل آحادا ولم یتواتر یقطع بأنه لیس من القرآن قطعا وذهب کثیر من الأصولیین إلى أن التواتر شرط فی ثبوت ما هو من القرآن بحسب أصله ولیس بشرط فی محله ووضعه وترتیبه بل یکثر فیها نقل الآحاد قیل</ref>


   
   
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:




ایشان  ضمن بیان اقوال برخی از اهل سنت  درعدم تواتر قرائات سبعه ، به نقل از مکی  اظهار می‌دارد: کسانی که قرائت قراء سبعه را مصادیق  سبعه احرف روایات مشهور دانسته و  قرائت  صحیح را منحصر به انان - قراء سبعه-  می دانند مرتکب خطای بزرگی شده اند .<ref>همان ص 149-150 وقال مکی: من ظن أن قراءة هؤلاء القراء کنافع وعاصم هی الأحرف السبعة التی فی الحدیث فقد غلطا عظیما . قال: ویلزم من هذا أیضا أن ما خرج عن قراءة هؤلاء السبعة مما ثبت عن الأئمة غیرهم ووافق خط المصحف أن لا یکون قرآنا وهذا غلط عظیم ، فان الذین صنفوا القراءات من الأئمة المتقدمین کأبی عبید القاسم بن سلام وأبی حاتم السجستانی وأبی جعفر الطبری وإسماعیل القاضی قد ذکروا أضعاف هؤلاء</ref>   
ایشان  ضمن بیان اقوال برخی از اهل سنت  درعدم تواتر قرائات سبعه ، به نقل از مکی  اظهار می‌دارد: کسانی که قرائت قراء سبعه را مصادیق  سبعه احرف روایات مشهور دانسته و  قرائت  صحیح را منحصر به انان - قراء سبعه-  می‌دانند مرتکب خطای بزرگی شده اند .<ref>همان ص 149-150 وقال مکی: من ظن أن قراءة هؤلاء القراء کنافع وعاصم هی الأحرف السبعة التی فی الحدیث فقد غلطا عظیما . قال: ویلزم من هذا أیضا أن ما خرج عن قراءة هؤلاء السبعة مما ثبت عن الأئمة غیرهم ووافق خط المصحف أن لا یکون قرآنا وهذا غلط عظیم ، فان الذین صنفوا القراءات من الأئمة المتقدمین کأبی عبید القاسم بن سلام وأبی حاتم السجستانی وأبی جعفر الطبری وإسماعیل القاضی قد ذکروا أضعاف هؤلاء</ref>   




خط ۵۹۵: خط ۵۹۵:


   
   
ایشان در پایان نقد احتمال نخست می فرماید: سستی وجه نخست بحدی است که متاخرین از اهل سنت بطور کلی انرا مردود می دانند و برخی بهمین جهت روایات سبعه احرف را از جمله روایات مشکل و متشابه می دانند .
ایشان در پایان نقد احتمال نخست می فرماید: سستی وجه نخست بحدی است که متاخرین از اهل سنت بطور کلی انرا مردود می‌دانند و برخی بهمین جهت روایات سبعه احرف را از جمله روایات مشکل و متشابه می‌دانند .


    
    
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش