تونس: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷۲: | خط ۳۷۲: | ||
===[[فمینیسم در تونس]]=== | ===[[[[فمینیسم در تونس|فمینیسم]]]]=== | ||
ظهور واقعیِ مفهوم حقوق و آزادیهای فمینیستی در تونس با برخی متفکران آغاز شد که از آنها به عنوان «پیشگامان جنبش اصلاحات» یاد میشود، که مهمترین آنها «طاهر الحداد» نویسنده کتاب «إمرأتنا فی الشریعة والمجتمع» (جایگاه زنان ما در نگاه دین و جامعه) است. این دسته اندیشمندان راه را برای زنان تونس باز کردند تا بطور جدی به فکر نقش، جایگاه و حقوق خود درون خانواده و جامعهشان بیفتند. این فرصتی بود برای پردهبرداری از آزار و شکنجهای که علیه زنان و دختران تونسی مطابق ذهنیت و اقتدار مردسالارانه اعمال میشد. ستمهایی در سایه جامعهای سنّتگرا که وارث آداب و رسومی توهینآمیز نسبت به زن، و مبتنی بر اختلاف طبقاتی بین ثروتمندان و مستمندان و درجهبندی افراد بر اساس تبار و یا سکونت در شهر و روستا بنا نهاده شده بود. بنابراین زن تونسی با تمام تناقضات درون خانواده و جامعه دست و پنجه نرم میکرد و با آن کنار میآمد، و در عین حال، مراقب نیروی شخصیت و استحکام ریشههای خود بود، و از هر راهی و با هر وسیلهی مبارزاتی در آزادسازی میهن از استعمار مشارکت داشت. تاریخ، بهترین شاهد بر مبارزات زنان تونس در برابر استعمار بوده است. | ظهور واقعیِ مفهوم حقوق و آزادیهای فمینیستی در تونس با برخی متفکران آغاز شد که از آنها به عنوان «پیشگامان جنبش اصلاحات» یاد میشود، که مهمترین آنها «طاهر الحداد» نویسنده کتاب «إمرأتنا فی الشریعة والمجتمع» (جایگاه زنان ما در نگاه دین و جامعه) است. این دسته اندیشمندان راه را برای زنان تونس باز کردند تا بطور جدی به فکر نقش، جایگاه و حقوق خود درون خانواده و جامعهشان بیفتند. این فرصتی بود برای پردهبرداری از آزار و شکنجهای که علیه زنان و دختران تونسی مطابق ذهنیت و اقتدار مردسالارانه اعمال میشد. ستمهایی در سایه جامعهای سنّتگرا که وارث آداب و رسومی توهینآمیز نسبت به زن، و مبتنی بر اختلاف طبقاتی بین ثروتمندان و مستمندان و درجهبندی افراد بر اساس تبار و یا سکونت در شهر و روستا بنا نهاده شده بود. بنابراین زن تونسی با تمام تناقضات درون خانواده و جامعه دست و پنجه نرم میکرد و با آن کنار میآمد، و در عین حال، مراقب نیروی شخصیت و استحکام ریشههای خود بود، و از هر راهی و با هر وسیلهی مبارزاتی در آزادسازی میهن از استعمار مشارکت داشت. تاریخ، بهترین شاهد بر مبارزات زنان تونس در برابر استعمار بوده است. | ||
تا حدود سال 1936 مباحث مربوط به فمینیسم فقط در حد یک بحث روشنفکرانه بود، و فراتر از تألیف کتاب و نوشتن مقالههای روزنامهای نبود؛ زیرا این ایدهها که توسط پیشگامان جنبش اصلاحطلبی تونس پرداخته شد با مخالفتهای شدیدی روبرو بود و هیچ حمایتی جز از گروهی اندک از روشنفکران و اندیشمندان دریافت نکرد.<ref>https://www.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=261&pageid=32738&p=5&showitem=15672</ref> | تا حدود سال 1936 مباحث مربوط به فمینیسم فقط در حد یک بحث روشنفکرانه بود، و فراتر از تألیف کتاب و نوشتن مقالههای روزنامهای نبود؛ زیرا این ایدهها که توسط پیشگامان جنبش اصلاحطلبی تونس پرداخته شد با مخالفتهای شدیدی روبرو بود و هیچ حمایتی جز از گروهی اندک از روشنفکران و اندیشمندان دریافت نکرد.<ref>https://www.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=261&pageid=32738&p=5&showitem=15672</ref> |
نسخهٔ ۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۰
نام کشور | فارسی: تونس، عربی: تونس، انگلیسی: Tunisia |
مکان | شمال آفریقا |
منطقه زمانی | UTC +1 (CET) |
زبان | عربی |
پایتخت | تونس |
نوع حکومت و ساختار سیاسی | جمهوری |
زبان های رسمی | عربی، تونسی، فرانسوی، بربر |
واحد پول | دینار تونس |
تونس مدخلی است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی در راستای نگارش کلان پروژه معرفی جریان های جهان اسلام نوشته شده است. هدف از آشنایی با کشور تونس که یکی از کشورهای مهم اسلامی محسوب می شود، اولا: آشنایی نسبتا جامع بااین کشور و ثانیا: ایجاد منبع و مرجعیت در زمینه مذکور جهت شناخت کیفیت تعامل با مهم ترین جریانات دینی - مذهبی آنجا می باشد. از دیگر اهداف این پروژه ایجاد شناختی عمیق تر نسبت به عمده جریانات موجود در این کشور به صورت تخصصی برای مراکزی است که جهت فعالیت هایشان به چنین دانش میان مذهبی ای نیاز دارند. در مقاله پیش رو اطلاعاتی در زمینه های زیر از کشور تونس ارائه گردیده است: تاریخچه، جمعیت، فرهنگ وزبان، اقتصاد، دین و...
تاریخچه
تاریخ اولیه
کشور تونس از نظر جغرافیایی در شمال آفریقا قرار دارد و به طور دقیق تر در بخش جنوب غربی دریای مدیترانه واقع شده است. پایتخت این کشور نیز شهر تونس نام دارد. در واقع پیشینهٔ زیستن انسان در تونس به عصر سنگ در حدود دویست هزار سال پیش بازمیگردد. در حدود هشت هزار سال پیش، مردمانی از سوی شرق به سرزمین تونس کوچ کردند که شناخته شدهترین آنان کاپسیها بودند. شیمی-کربن استخوانها و ابزارهایی که در کندوکاوهای باستانشناسی شهر قفصه (کاپسای باستانی) یافته شدهاند، نشان میدهند که این مردم تا هزارِهٔ پنجم پیش از میلاد مسیح در جنوب تونس زیستهاند. تا هزاره سوم پیش از میلاد، اقوامی از تیرههای گوناگون، از جنوب اروپا به این سرزمین کوچیدند. گمان میرود بربر (آمازیغ)ها از نوادگان ایشان باشند. فنیقیها که مردمانی دریانورد و بازرگان بودند، در سال ۱۱۰۱ پیش از میلاد، از شهر تایر (صور) (لبنان امروزی) به کرانههای تونس کوچ کردند. دولت شهر کارتاژ توسط مهاجران فنیقی در ۸۱۴ پیش از میلاد بنیان نهاده شد. در میانهٔ سدههای هفتم و ششم پیش از میلاد سرزمین فنیقیه به دست آشوریان گشوده شد و به دنبال آن، کارتاژ استقلال سیاسی پیدا کرد. با پایان یافتن سدهٔ ششم پیش از میلاد، کارتاژ به امپراتوری نیرومندی تبدیل شد که کرانههای شمال آفریقا از تریپولی (طرابلس) در غرب لیبی تا اقیانوس اطلس، جزایر سیسیل، کورسیکا، ساردنی، مالت و جزایر بالئارس را زیر فرمان داشت. بربرهای شمال آفریقا هیچگاه به فرمان کارتاژ در نیامدند و گاهی با ایشان وارد جنگ میشدند. بربرها در سال ۲۰۲ پیش از میلاد مسیح پادشاهی نومیدیا را بنیان نهادند و تنها در جنگهای کارتاژ و روم بود که به سود کارتاژ جنگیدند. کارتاژ در سه دوره جنگ که به جنگهای کارتاژ یا پونیک نامی شدند، (۲۴۱–۲۶۴، ۲۰۱–۲۱۸، و ۱۴۶–۱۴۹ پیش از میلاد مسیح) به تدریج از روم شکست خورد. رومیان پس از پیروزی کارتاژ را ویران کرده و این سرزمین کهن را به همراه کشور نومیدیا به قلمرو امپراتوری خود افزودند. کارتاژ و نومیدیا به بخش آفریقایی روم تبدیل شدند و یکی از کانونهای آغازین مسیحیت بودند. رومیان با بازسازی شمال آفریقا، پایههای قدرت سیاسی و اقتصادی خود را استوار ساختند. ساکنان شهرهای بخش آفریقایی روم، به جز شمار اندکی از مهاجران رومی، همگی از اهالی بومی شمال آفریقا بودند که فرهنگ رومیان را پذیرفته بودند. وندالهای ژرمن که در براندازی امپراتوری روم نقش داشتند، در سال ۴۳۹ میلادی کارتاژ را گشودند. فرمانروایی وندالها تا سال ۵۳۳ میلادی ادامه داشت، زمانی که ارتش بیزانس این سرزمین را فتح نمود. تونس در این دوره بخشی از استان بیزانسی نومیدیا بهشمار میآمد.[۱]
دوره اسلامی
در سدهٔ هفتم میلادی اعراب مسلمان حملات خود را به تونس آغاز کردند. آنان سرانجام به فرماندهی عقبة بن نافع بخشهایی از سرزمین تونس را تصرف و شهر قیروان را ساختند. حسان بن نعمان تونس را به طور کامل فتح کرد. در سدهٔ نهم میلادی اغلبیون - که از قبیلهٔ بنی تمیم بودند- به فرماندهی ابراهیم بن اغلب از سوی خلفای عباسی به حکومت تونس رسیدند. در سال ۹۰۹ میلادی خلفای اسماعیلی مذهب فاطمی اغلبیون را شکست داده و شهر مهدیه را بنا کردند. در سال ۹۶۱ میلادی المعز خلیفهٔ فاطمی مصر را تصرف کرد و مقر حکومت فاطمی را از مهدیه به آن سامان انتقال داد. پس از این رویداد دودمان بربری زیریون که از قبیلهٔ صنهاجه بودند به سرکردگی بلقین بن زیری در تونس قدرت را به دست گرفتند.
زیریون از خلفای فاطمی مصر پیروی میکردند، اما پس از سرپیچی از ایشان در سال ۱۰۵۰ توسط جنگجویان قبیلهٔ بنی هلال قلع و قمع شدند. از این پس زیریون بخش بزرگی از قلمرو خود را از دست دادند و تنها به شهر ساحلی مهدیه و حومهٔ آن محدود شدند. در سدهٔ دوازدهم میلادی جزیرهٔ جربه و بخشی از سواحل تونس (از جمله شهر مهدیه) به همراه جزایرمالت به دست نورمنها افتاد و حکومت زیریون به پایان رسید. در سال ۱۱۵۹ میلادی دودمان مراکشی موحدون بر تونس مسلط شدند، اما در سال ۱۲۳۰ میلادی از حفصیون شکست خوردند.
فرمانروایی حفصیون بر تونس تا سده شانزدهم میلادی ادامه یافت. امیران هر دو دودمان از تبار بربر آمازیغ بودند.[۲] در سال ۱۵۲۹ ترکان عثمانی به سرکردگی بارباروس خیرالدین پاشا شهر تونس را گشودند، اما حفصیون در ۱۵۳۵ با پشتیبانی اسپانیا دوباره حکومت را بدست گرفتند. پس از ۳۹ سال کشمکش میان ترکان عثمانی و اسپانیاییها، سرانجام در سال ۱۵۷۳ ترکان عثمانی تونس را فتح کردند. در سال ۱۷۰۵ میلادی حسین بن علی الترکی سردار عثمانی که از تبار یونانی بود به فرمانروایی تونس برگزیده شد. از آن پس فرزندان او دودمان خودگردان حسینیان را تشکیل داده و زیر نظر عثمانی بر تونس فرمان راندند.[۳]
تاریخ معاصر تونس
در سده نوزدهم فرانسه و بریتانیا، شروع به دخالت در امور این کشور کردند. فرانسه برابر پیمان باردو که در سال ۱۸۸۱ میلادی بسته شد، تونس را مستعمره خود نمود. پس از پايان جنگ جهانى دوم مبارزات مردم تونس براى رسيدن به استقلال دولت فرانسه را مجبور کرد استقلال اين سرزمين را به رسميت بشناسد. [۴]
پنج روز پس از استقلال، انتخابات مجلس ملی مؤسسان برگزار و حزب "دستور جدید" با 9/98% آرا به پیروزی رسید. بر اين اساس، "حبيب بورقبيه" رهبر حزب دستور كه نقش موثري در ساماندهي به فعاليتهاي استقلال طلبانه مردم تونس داشت، به عنوان نخست وزیر نظام سلطنتی، انتخاب شد. به اين ترتيب، اولین حکومت بعد از استقلال در تونس شکل گرفت. با اعلام نظام جمهوری، مجلس ملی، حبیب بورقیبه را به عنوان رئیس جمهوری اعلام کرد. به موازات افزایش قدرت بورقیبه، محبوبیت او نزد مردم افزایش یافت؛ به طوری که به عنوان رهبر و پدر استقلال و قائد اعظم و مجاهد اکبر شهرت یافت.
در اول ژوئن 1959ميلادي، قانون اساسی جدیدی برای تونس تدوین گردید که به موجب آن نظام سیاسی بر پایه تفکیک قوا و مساوات در برابر قانون و تضمین آزادی عقیده و آزادی اجتماعات شکل گرفت، اما اين مسئله تنها در حد سخن باقی ماند و هيچگاه عملي نشد. حزب "جنبش گرایش اسلامی"، كه بعدها به "النهضة" تغيير نام داد، در 6 آوریل 1981 ميلادي توسط شیخ راشد الغنوشي اعلام موجودیت کرد و خواستار کسب مجوز فعالیت سیاسی از دولت شد. لازم به ذكر است كه اين درخواست از سوي وزارت كشور مورد قبول واقع نگرديد و اكثر اعضا و رهبران آن دستگیر شدند. با ادامة مشکلات اقتصادی در كشور قیام معروف به " انقلاب نان" در ژوئیة 1984ميلادي حادث شد كه نتيجه آن افزایش112 درصدیِ بهای مواد غذایی و به خصوص قطع یارانة نان بود.
حبیب بورقیبه اولین رئیس جمهور و حاکم مطلقه این کشور بود كه در زمان او، تونس از نظر اقتصادی و سیاسی متحد نزدیک فرانسه بود و روابط نزديكي نيز با کشورهای غربی، از جمله آمريكا برقرار نمود. حبيب بورقيبه اصلاحات اساسي اجتماعي و اقتصادي را در اين كشور آغاز نمود. او نظام آموزش نوين را در اين كشور بنيان نهاد، آموزش عالي را بسط داد . در زمان او روابط تونس با كشورهاي غربي و دنياي عرب هرچه بيشتر مستحكم تر شد. اما فقدان آزادي هاي سياسي و عدم توازن ميان توسعه اقتصادي و توسعه سياسي باعث شد حكومت وي پس از 31 سال استبداد سياسي و کنترل فعالیت های مذهبی، در سال 1987 به دست زین العابدین بن علی سرنگون شود.
در 7 نوامبر 1987 ميلادي ژنرال "زین العابدین بن علی" به استناد یک گواهی پزشکی، بورقیبه را به علت اختلال روانی و بیماری، فاقد توانایی لازم برای ادامة حکومت دانست. به اين ترتيب بورقیبه از مسند قدرت بركنار گرديد و در آوریل 2000 ميلادي درگذشت. طبق قانون اساسی تونس، بن علی که در اکتبر 1987 ميلادي نخست وزیر تونس شده بود، به عنوان رئیس جمهور، سوگند یاد کرد. حملة دولت بن علی به هواداران النهضة در 1990 و 1991ميلادي، حدود سی هزار زندانی و صدها تبعیدی و کشته برجاي گذاشت. بن علی نیز كماكان همان سياستهاي حبيب بورقيبه را دنبال كرد و همچنان به اعمال حكومت استبدادي ادامه داد.
سرانجام حكومت وي نيز پس از 23 سال دیکتاتوری، خودکامگی و اختناق در شرایطی مشابه، در 14 ژانویه 2011 (24 دی 1389) بواسطه قیام مردمی سرنگون شد و خود او به عربستان سعودی گریخت. با خروج بن علی، جایگاه رئیس جمهور تضعیف و نخست وزیر به عنوان رئیس حکومت، نقش اصلی را در اداره امور کشور به عهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب تونس، محمد الغنوشی آخرین نخست وزیر دولت بن علی، تلاش نمود با کنترل اوضاع، خود را در رأس دولت حفظ نماید؛ ولی پافشاری مردم و تحصن آنها در مقابل ساختمان نخست وزیری، منجر به خروج تمامی چهره های دولت بن علی از قدرت گردید. آقایان باجی قائد السبسی، حمادی الجبالی و علی العریض نخست وزیران دولت انقلابی بودند که هر کدام بدلایلی ناچار به ترک عنوان خود شدند. [۵]
انقلاب یاسمین
انقلاب تونس که به انقلاب یاسمین معروف شد، همچون سایر انقلابهای مردمی نشان دهنده به حداقل رسیدن مشروعیت نظام حاکم بود؛ نظامی که آزادیهای سیاسی و مدنی را با شعار دولت رفاه مصادره کرد و در نهایت هیچ یک از این دو را محقق نساخت. قیام از حادثهای به ظاهر کوچک آغاز شد. در 17 دسامبر 2010، جوانی به نام "محمد البو عزیزی" در شهر دور افتادهاي، در اعتراض به مصادره گاری و سبزیجاتی که تنها منبع درآمدش بود، در ملاعام دست به خودسوزی زد. خودسوزی وی جرقهای بود تا آتشي به بنیان دیکتاتوری بنعلی افتد. از همان روز تظاهرات در این شهر حاشیهای آغاز شد و به تدریج به سایر شهرها و در نهایت به پایتخت رسید. رژیم بنعلی ابتدا مانند گذشته از نیروهای امنیتی برای سرکوب تظاهرات رو به گسترش استفاده کرد و بیش از 70 تن در این رویاروییها کشته شدند. با این حال، اعتراضات مردمی نه تنها متوقف نشد بلکه گستره و بر شدت آن افزوده شد. پس از آنکه ناتوانی نیروهای امنیتی در پیشگیری از گسترش شورشها هویدا شد و رژیم بنعلی به خوبی متوجه شد که دیگر سرکوب همچون گذشته نمیتواند ملت خشمگین را به خانههایشان باز گرداند، بنعلی از ارتش خواست برای حمایت از مؤسسات، مبانی دولتی و نیز مقابله با شورشها به خیابان بیاید. ارتش به خیابانها آمد اما نه تنها دست به سرکوب و مقابله با مردم نزد بلکه در موارد بسیاری نقش حائل بین نیروهای امنیتی و تظاهرکنندگان را بازی کرد. "زینالعابدین بنعلی" که آخرین برگ برنده خود را رو کرده بود، در 13 ژانویه 2011، در یک سخنرانی خطاب به مردم تونس سعی کرد با دادن وعدههایی خشم ملت را فرو بنشاند. وی در این سخنرانی قول ایجاد 300 هزار شغل جدید، آزادی بازداشت شدگان هفتههای اخیر، عدم نامزدی برای دورههای بعدی ریاست جمهوری و بازخواست مسئولان مفاسد اقتصادی را داد و دستور توقف شلیک به تظاهرکنندگان را صادر کرد. اما این سیاست جدید که آشکارا از ضعف و ناتوانی نظام بنعلی ناشی میشد، نه تنها مردم تونس را آرام نکرد بلکه نشانهای مبنی بر ناتوانی رژیم و پیروزی قریبالوقوع اعتراضات را میداد. در نتیجه، در 14 ژانویه 2011، اعتراضات با شدت بیشتری ادامه یافت و بنعلی مجبور شد پس از 23 سال حکمرانی، از تونس بگریزد. حوادث این کشور آن چنان سریع و شگفتانگیز اتفاق افتاد که سرویسهای امنیتی غرب را نیز شگفت زده کرد. چرا که دو روز مانده به فرار بنعلی، دولت فرانسه به تونس پیشنهاد همکاری امنیتی بیشتر را داد تا امکان مهار خیزش مردمی حاصل شود. انقلاب تونس، رهبری نداشت. هیچ حزب یا گروهی آن را هدایت نمیکرد چرا که با قلع و قمع شدید دولت بنعلی، احزاب داخل این کشور ضعیفتر از آن بودند که قادر به کشیدن مردم به خیابانها، رهبری انقلاب و سرمنشا موج اعتراضات باشند؛ حتی در انتخاباتهای سالهای قبل نیز از معرفی فردی قوی که یارای رقابت با بنعلی را داشته باشد، بازماندند. در چنین شرایطی، مردم جریان اعتراضات را مدیریت و سازماندهی کردند. در زمانی که صدا و سیمای تونس، سالها اجازه پخش اذان و نماز نداشت و دولت بنعلی برخلاف دیکتاتورهای منطقه، حتی حفظ ظاهر هم نمی کرد اما برجسته ترین شعار انقلابیون تونس "الله اکبر" بود. انقلاب تونس در شرایطی رخ داد که وضعیت بغرنج اقتصادی و فقدان آزادیهای سیاسی و مدنی وقوع آن را قابل پیشبینی میکرد چرا که قیمت مواد غذایی روز به روز بیشتر، فساد اقتصادی فراگیر و درصد بیکاری به شکل سرسام آوری بالا رفته بود.[۶]
جغرافیا
تونس شمالي ترين كشور قاره آفریقا است که در حاشیه دریای مدیترانه واقع شده و با کشورهای الجزایر و لیبی مرز مشترک دارد. مساحت این کشور ۱۶۳،۶۱۰ کیلومتر مربع بوده و دارای ۹۶۵ کیلومتر مرز مشترک با الجزایر و ۴۵۹ کیلومتر مرز مشترک با لیبی است. همچنین طول سواحل آن در دریای مدیترانه، ۱۱۴۸ کیلومتر است. بلندترین نقطه سرزمین تونس، کوه الشعانبی با ارتفاع ۱۵۴۴ متر میباشد. این کشور در 30 درجه طول و 37 درجه عرض شمالی واقع شده است.
سیاست
حکومت تونس جمهوری اعلام شده است. در این کشور نخست وزیر نیز وجود دارد که به همراه رئیس جمهور، قوهی مجریه را اداره میکند. در این کشور، مهمترین وظیفه رئیسجمهور، انتخاب نخستوزیر میباشد. قوه مقننه در کشور تونس در مجلس ملی خلاصه میشود. قوه قضایی کشور تونس با نظارت دیوان عالی کشور فعالیت میکند. در این کشور 24 فرمانداری وجود دارد. کشور تونس دارای 24 استان است و سیستم سیاسی در این کشور نیز بر اساس رویکردهای جدید تغییراتی را شامل شده است. آزادی بیان بخشی از سیاست کشور تونس محسوب میشود و مردم در تصمیم گیری های دولت دخالت دارند. اینطور که مشخص است رتبه سیاسی کشور تونس بالا اعلام شده است. در این کشور رئیس جمهور مستقل از مجلس است و مجلس به هیئت وزرای پیشنهادی رای اعتماد میدهد.
تقسیمات کشوری
کشور تونس دارای 24 استان است که عبارتند از:
استان اریانه، استان باجه، استان بن عروس، استان بنزرت، استان تطاوین، استان توزر، تونس، استان جندوبه، استان زغوان، استان سلیانه، استان سوسه، استان سیدی بوزید، استان صفاقس، استان قابس، استان قبلی، استان قصرین، استان قفصه، قیروان، استان الکاف، استان مدنین، استان منستیر، استان منوبه، استان مهدیه، استان نابل
پایتخت و شهر های مهم
شهر تونِس پایتخت کشور تونس میباشد که در انتهای خلیج تونس قرار گرفته است و مکان های دیدنی زیادی دارد که اغلب مورد توجه توریست ها قرار میگیرد.
قیران یکی از شهرهای تاریخی تونس است که دارای تاریخی بیار مهیجی است. این شهر برای اولین بار توسط اعراب مسلمان کشف شده است. این شهر دروازه ورود مسلمانان به آفریقا محسوب میشود.
الحمامات یکی از زیباترین شهرهای تونس است. این شهر به طور کلی دارای مکانی شگفت انگیز است که در میان کوه ها قرار دارد. این شهر یکی از بهترین مکان های گردشگری تونس محسوب میشود و دارای سواحل ماسه ای زیادی است.
صفاقس یکی از زیباترین شهرهای تونس است که بر روی بازمانده های دو شهر باستانی رومی احداث شده است. این شهر مخصوص پرورش زیتون است. به طور کلی صفاقس پایگاه دزدان دریایی بوده است.
شهر دوگا به طور کلی از زیباترین شهرهای تونس محسوب میشود و یکی از سالم ترین شهرهای این کشور است. این شهر دارای آثار باستانی به جا مانده از دوره های گذشته است و معماری بی نظیری در این شهر به کار رفته است.
سوسه یک شهر بندری در تونس است که مشهور به مروارید سواحل تونس است؛ این شهر زیبا سومین شهر در تونس است و دارای سواحل اعجاب انگیز است و آب و هوای مناسبی است.
حومه السوق شهر اصلی در سواحل جنوب شرقی جزیره جربه محسوب میشود. این شهر از شهرهای فرهنگی در تونس به شمار میآید که مردم آن اغلب به زبان فرانسه صحبت میکنند، این شهر بسیار زیبا طراحی شده است.
سیدی بو سعید یکی از شهرهای دیدنی در تونس است که دارای دهکده های آبی رنگ و همینطور فضای گردشگری بسیار زیادی است.
مطماطه یک شهر عجیب در تونس است که توسط تونل ها به هم وصل میشود. این شهر بر اساس فرسایش به یک منطقه مشخص در آمده است.
زمبره، قرقنه و جربه جزیره های مهم در تونس هستند.[۷]
اقتصاد
اقتصاد کشور تونس تا حد زیادی بر کشاورزی و گردشگری استوار است اما در سال های جدید معادن و همینطور صادرات نیز بخش مهمی از اقتصاد در کشور تونس محسوب میشوند. به طور کلی وضعیت اقتصادی در تونس بسیار متنوع است. در این کشور صنایع اصلی شامل نفت و فرآوری های مشتقات است و همینطور سنگ آهن و منسوجات نیز از دیگر بخش های مهم اقتصادی کشور تونس محسوب میشود. کشور تونس در زمینه ساخت قطعات ماشین آلات صنعتی بسیار عالی عمل کرده است. در این کشور انواع نوشیدنی های ارگانیک تولید میشود که ورود به بخش اقتصادی در دنیا نیز داشته است.
کشور تونس بسیار قدرتمند ظاهر شده است و بخش خدمات در این کشور از رونق زیادی برخوردار است. اینطور که شواهد نشان میدهد منابع مالی و اقتصادی تونس به طور دقیق پیشرفت داشته است. عمده ترین محصولات کشاورزی در تونس شامل زیتون و روغن زیتون است و البته غلات و گوجه فرنگی نیز در این کشور بسیار کشت میشود. فراورده های لبنی بخش مهمی از اقتصاد کشور تونس محسوب میشود. نرخ تورم در این کشور حدود 6.50 درصد اعلام شده است. فرهنگ و آموزش از دیگر بخش های اقتصادی قدرتمند در کشور تونس محسوب میشود؛ حقیقت این است که دولت کشور تونس سعی کرده است گردش م
الی خوبی در زمینه آموزش و پرورش ایجاد نماید و در این زمینه بسیار موفق ظاهر شده است. در این کشور دانشگاه های خصوصی زیادی دیده میشود که برای دانشجویان خارجی در نظر گرفته شدهاند.[۸]
گردشگری
ویرانه های باستانی رومی، جزیره جربه، شهر باستانی قیروان، استحکامات شهر منستیر، موزه باردو و پارک بلوه در در تونس، محل شهر باستانی کارتاژ و پارک های ملی از جمله اماکن دیدنی تونس است.[۹]
مردم شناسی و آئین و رسوم
مردم کشور تونس، زیاد به صحبت کردن علاقه دارند و درد و دل کردن بخشی از فرهنگ مردم این کشور محسوب میشود. احوالپرسی عموماً با سرتکان دادن صورت میگیرد. کمتر کسی در این کشور در ابتدای احوالپرسی زمان زیادی را صرف میکند و صمیمی میشود. حجاب کشور تونس آزاد است و استفاده از لباس های رسمی در این کشور بسیار کم دیده میشود. خانواده در تونس، جایگاه ویژهای میان مردم دارد. برای رفتن به خانهی تونسیها بهتر است هدیهای مثل شیرینی، شکلات، کیک، میوه یا گل برای آنها ببرید و اگر هدیهی شما را همان موقع باز نکردند، تعجب نکنید؛ زیرا معمولاً باز کردن کادو بلافاصله بعد از گرفتن آن در این کشور رواج ندارد.
علاوه بر آن یادتان باشد که بعضی از مهمانیهای آنها مختلط نیست؛ بنابراین اگر کسی شما را به خانهاش دعوت کرد، حتماً مطمئن شوید که همسرتان هم دعوت است یا خیر. همچنین ترجیحاً لباسهای خوبی بپوشید تا احترام شما به میزبانتان را نشان بدهد و از خانهی آنها تعریف کنیدو توجه داشته باشید که اگر خودشان کفش پایشان نبود، کفشهایتان را قبل از ورود به خانه دربیاورید. برای صرف شام، جای مهمان در صندلی کنار میزبان قرار دارد و قبل و بعد از شام احتمالاً سینک ظرفشویی کوچکی میآورند تا دستانتان را بشویید و با حوله خشک کنید. تونسیها خودشان را میزبانان خوبی میدانند و معمولاً یک ظرف غذای مشترک بر روی میز قرار میدهند تا خودتان غذایتان را بکشید.[۱۰]
امروزه خانمها در بیشتر شهرهای اصلی تونس، از اروپاییها تأثیر گرفتهاند و لباسهای مدرن میپوشند. اما در قسمتهای روستایی آن، هنوز هم لباسهای رنگارنگ و سبک بربر به تن و تعداد زیادی جواهر را از خود آویزان میکنند. در مجموع لباس سنتی آقایان در تونس، «جبة» (Jebba) و لباس سنتی خانمها، «خفتان» (Kaftan) نامیده میشود که در عربی به آن «قفطان» هم میگویند. خفتان لباس بلندی است که با طلا و سنگهای قیمتی تزئین شده و جنس آن بنا به شرایط، میتواند ابریشمی، نخی یا پشمی باشد و تنوع بیشتری نسبت به لباس مردها دارد. خانمهای اشرافزاده تا قرن 19 از این لباس در مجلس عروسیشان استفاده میکردند و امروزه در شهرهایی همچون حمامه و سوسه، بعضی از دختران آن را به عنوان لباس عروسیشان انتخاب میکنند. لباسهای سنتی این کشور را میتوانید به عنوان سوغات خریداری کنید و با خود به خانه بیاورید.[۱۱]
فرهنگ و آموزش
با توجه به موقعیت استراتژیک تونس در شمال آفریقا و در کنار دریای مدیترانه، این کشور در طول سه هزار ساله گذشته در معرض رفت و آمد تمدنها و فرهنگهای مختلف قرار گرفته که مهمترین آن عبارتند از قرطاجیها (با پایه گذاری یک زن به نام علیسه)، رومیها، مسلمانها (عربها، خراسانیها وترکها) و اروپاییها (پرتغال، اسپانیا و فرانسه). تونس در سال۱۸۸۱ میلادی تحت حمایت فرانسه قرار گرفت. به گفته خود تونسیها، این تحتالحمایه بودن بالاترین ضرر را به تونس زده است. دانشآموزان تونسی از آموزش رایگان برخوردارند و تحصیل در دوره دبستان اجباری است. زبان عربی به عنوان زبان نخست و زبان های فرانسوی و انگلیسی به عنوان زبان های دوم و سوم از اول ابتدایی در مدارس آموزش داده میشود. نخستین مرکز آموزش عالی کشور تونس، دانشگاه تونس میباشد که در سال ۱۹۶۰ میلادی بنیان نهاده شد. از دیگر دانشگاههای مهم تونس میتوان به دانشگاه 9 آوریل، دانشگاه الوسط در شهر منستیر و دانشگاه جنوب در شهر صفاقس اشاره کرد. [۱۲]
هنر
فرهنگ، هنر و صنایع دستی تونس منعکس کننده تاثیرات فرهنگی چند کشور تحت امپراتوری های مختلف میباشد. هنرهای زیبا، به ویژه معماری، موسیقی و نقاشی تا حد زیادی توسط دو تمدن اسلامی و اروپایی تحت تاثیر قرار گرفته است.
معماری
معماری تونس شامل انواع تأثیرات باقی مانده از اولین آثار روم و کارتاژی است که در سراسر مناطق شمالی و در امتداد ساحل پراکنده شده. بسیاری بعد در دوران استعمار، سبک مدنی جدیدی از جمله سبک "فرانسه ویل موج نویی" را در خیابانها گستراند، و پارک های عمومی و خانه ها را با تنش استادانه ایی مواجه نمود. معماری بربر باستان در جنوب کشور که در آن خانه انسانهای در گودال و زندگی غارنشینی نشان می دهد. سبک های معماری تونس که شامل طیف کامل از طرحهای ابتدایی ساختمانهای رومی وکارتاژی هستند عبارتند از:
معماری جنوبی
معماری کارتاژی
معماری روم
دوران استعمار
مناره
مساجد
ZAOUIAS
BAB MEDERSAS
KASBAH
موسیقی
"مالوف" یکی از موسیقی سنتی تونس ایست که بسیار به میراث عربی خود مدیون است که با استفاده از سازهای کوبه ای و بادی نواخته میشود. دیگر سبک های موسیقی تونس کلاسیک هستند.مثل:
NOUBA(با نفوذ اسپانیایی) chghoul و bachraf ( با نفوذ از موسیقی ترکی)
صنایع دستی
صنایع دستی تونس به عنوان یک هنر غنی و متنوع در کشور خود شناخته شده است. صنایع دستی عبارتند از: تزیینات شتر و پتو دستباف از پشم گوسفند ، فرش، سرامیک و سفال، کاسه چوبی و مصنوعات چرمی ریز حکاکی شده میباشد.[۱۳]
ادبیات
ادبیات تونس با وجود نفوذ فرانسوی و انگلیسی همچنان بیشتر تحت سیطرهی زبان عربی است. ازجمله بزرگان ادبیات تونس میتوان به ابراهیم آل خسری، حسن ابن رشیق، محمد ابن شرف القیروانی و ابن کلدون اشاره کرد. [۱۴]
رسانه ها
خبرگزاری تونس در که سال ۱۹۶۱ در شهر تونس افتتاح شدهاست، دارای نمایندگیهایی در داخل و خارج کشور میباشد. رادیو دولتی تونس در شهرهای تونس، صفاقس، منستیر و قفصه دارای ایستگاه است و برنامههایی به زبانهای عربی، فرانسه و ایتالیایی پخش میکند. تلویزیون تونس نیز در سال ۱۹۹۶ بنیان نهاده شده و دارای دو شبکه به زبان عربی است. برخی از روزنامههای مهم تونس عبارتند از: الصحافه، الصباح، الحریه، الشروق، انباء تونس به زبانهای انگلیسی و فرانسه و الانوار به زبان فرانسه. تا پیش از انقلاب مردمی تونس که روز ۱۴ ژانویه ۲۰۱۱ به سرنگونی دیکتاتوری زینالعابدین بن علی انجامید، بساط ممیزی و سانسور در این کشور رواج داشت. هر کتابی باید پیش از چاپ از «وزارت کشور» مجوز انتشار دریافت میکرد. چاپ و نشر هر متن بدون مجوز مجازات زندان به دنبال داشت. پس از پیروزی انقلاب یکی از اولین فرمانهای دولت موقت در مورد آزادی چاپ و نشر صادر شد. دولت موقت تونس اعلام کرد که چاپ و نشر مجله و کتاب به مجوز دولتی نیاز ندارد. بیانیه تصریح کرده بود: «نویسندگان مختار هستند که برای حفظ حقوق خود، اثر خود را در اداره مخصوص به این امر در وزارت فرهنگ به ثبت برسانند.»
تعطیلات رسمی کشور تونس در سال 2020 [۱۵]
January-1 = New Year's Day
January-18 = Revolution Day
March-20 = Independence Day
March-21 = Youth Day
April-9 = Martyr's Day
May-1 = Labor Day
July-25 = Republic Day
August-13 = Women's Day
September-3 = Independence Movement Day
October-15 = Evacuation Day
November-7 = Commemoration Day
وضعیت دین
مذاهب اسلامی
سیاست حاکمان تونس در طول تاریخ این بود که جز مذهب مالکی، مذهب دیگری رواج پیدا نکند؛ بنابراین مذهب بیشتر مردم تونس «مالکی» است. مذاهب «شیعی»، «حنفی» و «اباضی» ـ نحله ای از خوارج ـ نیز در این کشور زندگی می کنند.[۱۶]
اهل سنت در تونس
دین رسمی تونس، اسلام و مذهب تونسی ها عمدتاً (سني) مالكي است. در این کشور98% مسلمان، كمتر از يك در صد مسيحي و کمتر از یک درصد یهودی و بقیه معتقدین به ادیان دیگر می باشند. نخستين خليفه فاطمي «عبيدالله المهدي» نام داشت كه خود را از نسل "محمد بن اسماعيل بن جعفر الصادق(ع)" و از ذريه حضرت فاطمه(س) معرفي كرد. وي در سال 103 با تصرف "اسكندريه" نيت خود را براي فتح مصر آشكار ساخت و سلسله فاطميان را در سال 803 در تونس تشكيل داد كه دامنه آن پس از مدتي به مصر كشانده شد. در دوران جديد، فرانسه اين كشور را به استعمار كشيد تا سال 1956 كه این کشور به استقلال دست یافت.
بعد از استقلال، سیاست "حذف كامل دین اسلام از نظام دولتی و زندگی مردم تونس" دنبال شد. اين سياست ـ به موازات اقدامات "آتاتورک" و "پهلوي اول" به ترتیب در تركيه و ايران ـ به دست «حبیب بورقیبه» در تونس اجرايي گرديد. اما از سال 1987 كه " زین العابدین بن علي" قدرت را در دست گرفت، دريافت كه سیاست زور برای حذف دین، قابل پیگیری نیست ؛ لذا ميكوشد تا جایی که عوارض نداشته باشد، فعالیت دینی ـ اسلامی را آزاد بگذارد كه نمونه آن توجه جديد به "دانشگاه زیتونه" است كه نماد اسلامی كشور تونس به شمار ميآيد. همچنين راه اندازی رادیو قرآن، توجه به مراکز قرآنی در حد حفظ و قرائت، و نيز تقید شخصي خود او به ظواهر شرع در همین راستا اجرا شد. سیاست حاكمان تونس در طول تاریخ این بود كه جز مذهب مالکی، مذهب دیگری رواج پیدا نکند؛ لذا مذهب بيشتر مردم تونس "مالکی" است. پیروان مذاهب "تشيع"، "حنفی" و "اباضی" نيز در این کشور زندگي ميكنند.
نتيجه اقدامات لائيك حكومتها در تاريخ اين كشور، اين بوده است كه برخي از مسلمانان ـ عليرغم آنكه بسیار علاقمند به دین و قرآن هستند ـ نگاهشان نسبت به دین، نگاهي سکولار باشد و مثلا "حجاب" را جزء مسلمات دین ندانند و بیحجاب بودن برايشان امری طبيعي جلوه كند. اما اكنون جرياناتي ايجاد شده است كه به دنبال زنده کردن تراث تاريخي است و ميخواهد از لحاظ علمی بداند كه مثلا فاطمیون که بودند و چه کردند و چه دستاوردهايی داشتند. اكثريت مسلمانان تونس به لحاظ "عقيده" شديدا علاقمند به اهلبيت (ع) بوده و از لحاظ "عمل" نيز پيرو مذهب مالك بن انس ميباشند.[۱۷]
شیعه در تونس
در تونس به مانند تمامی کشورهای آفریقا، نیز سه نوع شیعه اهل بیت(علیهمالسلام) وجود دارد:
۱. شیعیان کهن؛
۲. نو شیعه ها (مستبصران)؛
۳. محبان و موالی اهل بیت(علیهمالسلام) از میان اهل سنت.
از آنجا که اکثریت مسلمانان تونس به لحاظ «عقیده»، به شدت علاقمند به اهل بیت(علیهمالسلام) هستند ولی از لحاظ «عمل» پیرو مذهب مالکی می باشند، می توان بسیاری از مردم تونس را شیعیانی دانست که از تشیع خود بی اطلاع هستند!
اما ـ گذشته از این ریشه ها و علایق ـ گروه دوم شیعیان تونس (یعنی مستبصران و نوشیعه ها) خود به دو گروه تقسیم می شوند: «شیعیان مذهبی» و «شیعیان سیاسی». منظور از شیعیان سیاسی کسانی هستند که جریانات سیاسی آنها را به مذهب شیعه متمایل کرده است. شیعیان مذهبی نیز کسانی هستند که با مطالعه و تحقیق به مذهب شیعه گرویده اند. تعداد زیادی از شیعیان تونسی در اروپا و آسیا زندگی می کنند. آمار انجمن دین و زندگی اجتماعی آمریکا «مؤسسه PEW» در سال ۲۰۰۹م که مطابق این آمار از جمعیت ۱۰.۱۰۲.۰۰۰ نفری تونس در آن سال، حدود ۱۰۲.۰۰۰ شیعه هستند. [۱۸]
جریان های شاخص
جریان های شاخص دینی
جنبش اسلامی تونس
ماهیت جنبش اسلامی تونس که در دهه ۷۰ به رهبری راشد الغنوشی در دانشگاه سیدی یوسف تونس تأسیس شد، دارای تنوع و پیچیدگی خاصی بود و عناصری همچون تدین سنتی تونسی با مذهب سنتی مالکی، عقاید اشعری و تربیت صوفیانه در آن دخالت داشتند. به اعتقاد برخی، این جریان بر پایه میراث عقلانی اسلامی موجود در تاریخ عربی- اسلامی به نقد اصولی و ریشه ای اخوان المسلمین به عنوان نمایندگان واپسگرا در این عصر می پردازد و بر اعاده حیثیت غرب عقلانی و مکتب اصلاح طلبانه تونس و دستاوردهای جدید آن در چارچوب جنبش مدرنیزاسیون و سکولاریزاسیون بورقیبه در مسایلی چون آزادی زنان، سکولاریزه شدن آموزش و ... استناد می کند.
الغنوشی خود در اینباره اظهار می کند: ما سابقاً تحت تاثیر متفکرانی از مصر و سوریه، چون: حسن البنا و مصطفی السباعی قرار گرفتیم که با اخوان المسلمین در ارتباط بودند و السباعی رهبر شاخه سوریه آن بود. اما همچنان که MTI توسعه پیدا می کرد، ما بیش از پیش از متفکران منطقه مغرب چون: مالک بن نبی و محمد الطاهر بن عاشور که بر اهمیت مقاصدالشریعه، یعنی اهداف یا غایات فقه اسلامی تأکید می کند، الهام گرفتیم. به گفته راشد الغنوشی، این حرکت یک جنبش فرهنگی است که مسلمانان را به بازیابی مفاهیم و بازسازی حیات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بر اساس اصول اسلامی فرا می خواند.
جنبش از این جهت یکی از حرکت های معاصر اسلامی به شمار می رود که مسلمانان را به ایجاد جامعه اسلامی برپایه اصول اسلام دعوت می کند. مواضع فکری و سیاسی راشد الغنوشی، دیدگاه خاصی نسبت به مسایل بنیادین سیاسی در سده بیستم دارد که تا حد زیادی با مواضع فکری دیگر رهبران جنبش های مهم فکری معاصر تفاوت اساسی دارد. وی می کوشد تا میان دموکراسی و اسلام نوعی سازگاری برقرار کند و آن را به عنوان الگویی ارزشمند برای جهانِ اسلامِ در حال تغییر ارایه دهد.
راشد الغنوشی کتابی با عنوان آزادی های عمومی در حکومت اسلامی به نگارش درآورده و در آن دیدگاه خود را در این زمینه تبیین کرده است. وی در این کتاب تلاش دارد تا اثبات کند که دموکراسی تنها یک امکان در میان امکان های مختلف و یک گزینه در میان گزینه های متعدد است که ضرورتاً با اسلام در تناقض نیست.[۱۹]
حزب النهضة
حزب النهضه تونس از مهمترین شاخههای اخوان المسلمین در شمال آفریقا بود که با چرخش مواضعش در جریان انقلاب یاسمین و تحولی که طی کنگره دهم در ماهیت خود ایجاد کرد فاصلهگذاری معناداری با نه تنها اخوان المسلمین که با تمامی جریانهای اسلامگرای جهان اسلام انجام داد تا جایی که این جریان پسوند اسلام سیاسی را از نام خود حذف کرد و صراحتا اعلام نمود که از یک حزب تبلیغی به یک حزب سیاسی تبدیل شده است این مسئله منشأ تحولات بسیاری در شمال آفریقا و تضعیف نفوذ اخوان المسلمین در این منطقه و تزلزل آن در مناطق دیگر شد. این مسئله را بعضی سکولارشدن این جنبش قلمداد نموده و بعضی هم آن را تغییری تاکتیکی دانستهاند، به هر حال این اتفاق را بسیاری از تحلیلگران ناشی از بحران کارآمدی جنبشهای اسلامی در مواجهه با مشکلات اداره جوامع خود دانستهاند.[۲۰]
احزاب سلفى تونس [۲۱]
در اثر انقلاب تونس، گرايشى ميان سلفی هاى تونس به منظور كسب مشروعيت قانونى از طريق تأسيس احزاب سياسى مشاهده شد. در نتيجه اين گرايش، تعدادى از احزاب سلفى در صحنه ظهور كردند كه ضمن عمل در چارچوب هاى رسمى و قانونى، جوياى پيشبرد برنامه هاى خويش از راه هاى مسالمت جويانه هستند.
حزب اصالت
حزب اصالت نخستين حزب سلفى، بود كه در مارس 2012 توانست مجوز فعاليت بگيرد و به صورت قانونى به فعاليت بپردازد. رهبرى اين حزب را «مولدى على»، استاد حقوق بين الملل و از جمله شخصيت هاى تحت تعقيب دوره بن على به عهده دارد. اين حزب از احزاب سلفى نزديك به «حزب النور» مصر است و گرايشى آشكار به اولويت بخشيدن به دعوت و تبليغ دينى در عرصه اجتماعى دارد.[۲۲]
حزب الرحمه
حزب دوم، «حزب الرحمه» است كه در جولاى 2012 توانست مجوز فعاليت خود را دريافت كند و رسماً به فعاليت بپردازد. رهبر اين حزب، «سعيد الجزائرى» است كه از جمله افراد منشعب شده از النهضه است. اين حزب نيز همچون «حزب اصالت»، بر اعمال شريعت در چارچوبى قانونى تأكيد می كند و به ويژه بر مسائل اجتماعى طبقات ضعيف، از جمله اشتغال، بهداشت، خانه سازى و نيز آموزش متمركز است.[۲۳]
جبهه اصلاح
سومين حزب، «جبهه اصلاح» است. اين حزب در مى 2012 قانونى شد و نفوذ و اعتبارى بيشتر از دو حزب نخست به دست آورد. گفته می شود اين حزب از ميان احزاب سلفى، نزديك ترين رويكردها را به النهضه دارد. بنا بر بعضى گزارش ها، اين حزب را می توان ميراث دار جبهه اسلامى اصلاح تونس دانست؛ جبهه اى كه در اواخر دهه 1980 به مبارزه مسلحانه عليه رژيم حاكم دعوت كرد و «محمد خوجه» را در رأس خود دارد. اعضاى اصلى اين جبهه پس از انقلاب تونس در اجتماعى كه با اخوان تونس برگزار كردند، خط مشى مسلحانه را كنار گذاشتند و در سايه تحول وضعيت تونس و سقوط نظام استبدادى و رواج آزادی هاى سياسى، وارد فرآيندهاى قانونى موجود شدند و در نتيجه، با تأسيس حزب، رسماً به صحنه سياسى وارد شدند. اين حزب افراد فراوانى را از درون النهضه كه از عملكرد رهبری شان ناراضى بوده اند و نيز بسيارى از سلفی هاى جهادى را به خود جذب كرد. جبهه اصلاح و كادر رهبرى و اغلب پيروان آن اهداف و روش هاى حركت «اتجاه اسلامى» را دنبال مىكنند. در مجموع، اين حزب، بنا بر گفتمان مطرح شده از سوى رهبر آن، به دنبال تحقق دموكراسى اسلامى است كه همان نهادينه كردن شريعت است.[۲۴]
حزب التحریر
«حزب التحریر» را «تقی الدین النبهانی» محقق اسلامی فلسطینی الاصل، در سال 1953 پایه گذاشت. پایه گذار حزب التحریر در ابتدا، حرفی از ضرورت تأسیس حکومت اسلامی به میان نیاورد، ولی بعدها این حزب به عنوان یک حزب بین المللی در آمد. نظریه سیاسی حزب التحریر بر پایه دو اصل قرار داشت: اول، نیاز به احکام و قوانین اسلامی موسوم به شریعت که شئون زندگی انسان (سیاست، اقتصاد، علوم و اخلاق) را در بر می گیرد. دوم، نیاز به حکومت اسلامی واقعی، زیرا یک جامعه عادل تنها در قالب چنین نظام سیاسی ای قابل دستیابی است. اسلام سیاسی متضمن ترکیب منحصر به فرد دین و سیاست است و میان دین و دولت جدایی وجود ندارد.
حزب التحریر خود را نه یک سازمان مذهبی، بلکه یک حزب سیاسی می شناسد که ایدئولوژی اش بر پایه اسلام قرار دارد. حزب التحریر مانند اکثر گروه های مذهبی، مدعی رسالتی خدادادی برای دعوت مردم به اسلام و احیای سلطنت خداوند بر روی زمین است که نام آن را «خلافت» می گذارد. و با استفاده از قرآن و حدیث، از حقانیت ایدئولوژی خود دفاع می کند.[۲۵]
معروف ترين و قدرتمندترين حزب سلفى در دوره جديد، حزب «التحرير» است. البته به لحاظ برنامه و اهداف، اين حزب تفاوت هاى بارزى با ديگر احزاب سلفى دارد. اين حزب جزئى از حزب التحرير در ساير كشورهاى اسلامى به شمار می رود كه در اصل از سوى مجموعه اى انشعاب يافته از اخوان المسلمين در دهه 1950 تأسيس شد و هدف خود را اعاده خلافت و نيز حركت به سوى حاكم كردن شريعت در امت اسلامى تحت حكومت خلافت قرار داد. اين حزب اساساً در واكنش به تغيير اهداف اخوان المسلمين و گرايش تدريجى آن به حركت در چارچوب هاى موجود شكل گرفت و هدف احياى خلافت را كه به تدريج در گفتمانِ اخوانى رنگ می باخت، محقق كرد.
اين حزب فعاليت خود را در دهه 1980 آغاز كرد و در آن دوره در سايه فضاى سركوب حاكم بر تونس، به صورت مجموعه اى كوچك و كم تحرك عمل می كرد. همچنين در برخى مناطق تونس پايگاه هاى مردمى قابل توجهى دارد؛ به ويژه در مناطق حاشيه اى پايتخت و نيز برخى از شهرهاى اطراف آن، محبوبيتش حتى از النهضه بيشتر است. حزب التحرير به دليل ايستارهاى تندى كه اغلب در برابر نهادهاى دولتى و در مخالفت با رويه حاكم بر آن اتخاذ می كند. [۲۶]
از ميان چهار حزب سلفى يادشده، «حزب اصلاح» به رغم طرح انتقادات، از ساير احزاب به النهضه و جريان اسلام گرايى ميانه نزديك تر است. دو حزب «الرحمة» و «الاصالة» توجه چندانى به مسائل سياسى ندارند و اغلب جوياى تحولات اجتماعی اند.
از ميان اين احزاب، تنها حزبى كه جريانى تحول خواه و مخالف وضع موجود سياسى است، حزب التحرير است كه برنامه ايدئولوژيك مشخصى با هدف تأسيس خلافت اسلامى و بازگشت به سيره سلف صالح دارد و دموكراسى جديد تونس را رد می كند. با اين حال، التحرير در صحنه سياسى تونس حضورى رسمى يافته، به عنوان نيرويى اثرگذار مطرح است.[۲۷]
جریانات سلفی در تونس
سلفيه علمى
سلفيه علمى، يكى از گروه هاى جريان سلفى در تونس است. اين گروه، صلح طلب هستند و به طرح دعوت و وعظ بسنده می كنند. مبلغان آن، به ابعاد فقهى و عقيدتى تكيه كرده اند و به دنبال علوم شرعى هستند. آنها خود را دنباله رو مراجع سلفيه علمى در خارج (مثلًا مصر) و مخصوصاً نهاد دينى وهابى در عربستان می دانند. اين جريان در دهه 1990 م. با بازگشت جمعى از دانش آموختگان تونسى از دانشگاه اسلامى به تونس و تلاش آنها براى ترويج افكار سلفيه علمى در ميان جوانان، وارد اين كشور شد و به سبب وجود شبكه هاى ماهوارهاى و اينترنت، به سرعت شيوع يافت. به اعتقاد اين دسته از سلفی ها، قيام عليه حاكم حرام است، حتى اگر ظالم باشد. اغلب شيوخ آنها از هواداران رژيم بن على بودند و بن على نيز فعاليت هاى آنها را تا حدودى ناديده می گرفت. رويكرد سلفی هاى علمى تونس، نه تنها در جهت حفظ نظام بن على بود، بلكه همچنين اين جريان با تحريم عمليات استشهادى فلسطينی ها عليه اسرائيل و «خودكشى» خواندن آن، عملًا فاصله قابل توجهى از ديگر انواع سلفيتِ تونسى و عربى گرفت. از جمله مهمترين شخصيت هاى جريان سلفی گرى علمى، «كمال بن محمد بن على المرزوقى» و نيز «شيخ بشير بن حسن» هستند. نگاه سلفی گرى علمى به فعاليت سياسى و حزبى و نيز جمعيتى، نگاهى منفى است و بر اين مقوله مبتنى است كه اسلام با حزب گرايى سازگار نيست. از جمله تبعات اين كار، ايجاد انشقاق درون امت است. در نتيجه، فعاليت حزبى در ساختار سياسى يا فراتر از آن، به هر صورتى كه باشد، از ديد آنها مذموم است. آنها سياست را امرى منافى پرهيزگارى و بی فايده و حقير می شمارند و برايشان، دموكراسى نيرنگى گمراه كننده و شيوه هاى وسوسه انگيز است كه در نهايت در مسيرى دور از جاده منتهى به خلافت، به بن بست می رسد.[۲۸]
سلفيه حركتى (اصلاحطلب يا جنبشى)
اين جريان از نظر فكرى و عملى، تا حدى شبيه سلفيه علمى و نزديك به تفكر اخوانى است. اين جريان كه پيشتر فقط خواستار اصلاحات سياسى بود، امروزه خواهان مشاركت عملى در فعاليت هاى سياسى و تشكيل حزب و تفكر سلفى به عنوان چارچوبى جهت تبيين نحوه برخورد با واقعيتهاى سياسى- اقتصادى- آموزشى و اقتصادى است. به عبارتى اين جريان، زندگى سياسى دموكراتيك را پذيرفته است و در چارچوب آن فعاليت می كند و انتخابات آزاد را به عنوان ابزارى براى چرخش نخبگان می پذيرد.
اين جريان سلفى، در 1988 م. با تأسيس «جبهه اسلامى تونس» به رهبرى «محمدعلى الحراثى»، «عبدالله الحاجى» و «محمد خوجه» فعاليت خود را آغاز كرد و پس از بازگشت بسيارى از جوانان تونسى جهادگر مستقر در افغانستان به تونس، ظهور و بروز جدى يافت. البته جبهه اسلامى تونس، در ابتدا شامل بسيارى از سلفی ها، از جمله سلفی هاى جهادى می شد كه در سالهاى بعد، اين دو جريان از يكديگر جدا شدند. در واقع روشن است كه جريان سلفيت سياسى يا جنبشى، به تدريج و با جدا شدن از سلفی هاى جهادى، به سوى پذيرش ساز و كارهاى سياست رسمى و عمل در چارچوب آنها حركت كرده است. اين جريان در دوره جديد، بسيار به سلفيت مصرى نزديك شده و اغلب گفتمانى نزديك به آنها در پيش گرفته است. پس از انقلاب «ياسمن» تونس، چند حزب سلفى از درون اين جريان ظهور كرد كه از جمله مهمترين آنها، «حزب الإصالة السلفى»، «حزب الإصلاح السلفى و حزب الرحمة السلفى» هستند.
البته اين نوع سلفی گرى به فعاليت حزبى محدود نماند و فعاليت در چارچوب جمعيت هاى خيريه، آموزشى و غيره را نيز در پيش گرفت. در حال حاضر ده ها جمعيت و انجمن زير چتر اين نوع سلفيت در تونس فعالند كه زير چتر فراگير «الجبهه التونسية للجمعيات الإسلامية» با مديريتِ شيخ مختار الجبالى، كه از جمله شناخته شده ترين و معتبرترين شيوخ سلفيتِ تونسى است، فعاليت می كنند. ويژگی هاى ديگر اين جريان سلفى در تونس عبارتند از:
الف. مذهب مالكى، مبناى شرعى جنبش سلفى در تونس است و بر اعتقاد صحيح به كتاب و سنت پيامبر مبتنى است؛
ب. كار سازمانى و حزبى مجاز است و با قوانين شرع در تضاد نيست؛
ج. فراخوان براى مشاركت سياسى به منظور كاهش شر و ترويج خير و نيكى در كشور ضرورى و واجب است؛
د. اسلام بايد به عنوان شيوه و راهحلى براى مشكلات مردم در سراسر جهان و نيز اتخاذ رويكردى معتدل و به دور از خشونت و افراط گرايى ارائه شود.[۲۹]
سلفی جهادی
اين گروه، افراطی ترين گروه سلفى است و به عكس جريان سلفيه حركتى، خواستار شورش عليه حاكم و انواع فعاليت هاى جمعى، از جمله عمليات مسلحانه است. اين نوع سلفيت، البته در سطح منطقه اى فراگير بوده است و نمی توان آن را در كشورهايى خاص خلاصه كرد. در اين معنا، سلفيت جهادى جريانى بين المللى است كه ماهيت و اهداف خود را از همين بُعد بين المللى كنش خويش می گيرد؛ كنشى كه بنا بر اعتقاد بزرگان اين جريان، براى مقاومت در برابر تهاجم صليبى به سرزمين هاى اسلامى انجام داده می شود و هدف آن، مبارزه با اشغالگران و آزاد كردن سرزمين هاى اسلامى از نفوذ و حضور صليبی هاست. به ويژه پس از اشغال افغانستان و عراق، بُعد بين المللى كنش اين نوع سلفی گرى آشكارتر شد و به صورت گسترده تر محل تأكيد قرار گرفت.
اين گروه در تونس، براى نخستين بار در دهه هشتاد ميلادى، با حضور جمعى از جوانان، كه دست به ضدعمليات ساده ابتدايى زده بودند، فعاليت خود را آغاز كرد. در عمليات مذكور، تعدادى از عوامل آن كشته و برخى بازداشت شدند و گروهى ديگر به خارج از تونس گريختند كه يكى از آنها «شيخ محمد الازرق» بود كه فتواى جهاد و مشروعيت اقدام عليه حكومت و دستگاه هاى وابسته به آن را صادر كرده بود. وى پس از انجام دادن اين عمليات به عربستان گريخت، اما نظام عربستان در اواسط دهه هشتاد ميلادى وى را دستگير كرد و تحويل دستگاه اطلاعات تونس داد و حكم اعدام وى صادر شد. در دهه 1990 م، فعاليت سلفيت جهادى و انديشه اين جريان در تونس با ورود «شيخ الضرير الإدريسى» از عربستان و آموزش هاى دينىِ وى در استان «سيدى بوزيد»، رشد خود را آغاز كرد.
تعدادى از عناصر اين جهاد در اواخر دهه هشتاد و اوايل دهه نود قرن گذشته ميلادى، پس از چند تجربه جهادى ناموفق به افغانستان رفتند و برخى از آنها كوشيدند هسته جماعت جهادى يك پارچه اى نظير كار ليبيايی ها و الجزايری هاى مقيم افغانستان تشكيل دهند، اما تلاششان به دليل فقدان كادرهاى شايسته بين آنها بی نتيجه ماند. پس از خروج افغان هاى عرب از افغانستان در 1992 م، جهادی هاى تونسى به سودان رفتند و باز هم كوشيدند جماعت مورد نظرشان را تشكيل دهند، اما اين بار هم ناكام ماندند. پس از تسلط طالبان بر افغانستان و ورود موج دوم افغان هاى عرب به اين كشور، دهها تن از جهادی هاى تونسى، پس از شركت در جنگ با صربستان و نسل كشى، در اواسط دهه نود از بوسنى وارد افغانستان شدند و در آنجا توانستند پايگاه مستقلى براى خود تشكيل دهند، اما فرصتى براى توسعه اين پايگاه به منظور بازگشت به تونس براى جهاد پيدا نكردند. در دهه نخست سده بيست و يكم، اين جريان توانمندى قابل توجهى در بسيج جوانان تونسى و فرستادن آنها به «جبهه هاى جهاد» در افغانستان و عراق داشت.
بعد از حادثه يازده سپتامبر و حمله آمريكا به افغانستان در دسامبر 2001 م، اردوگاه سلفی هاى جهادى تونسى نيز در جنگ عليه نيروهاى آمريكايى در جبهه ارتفاعات تورابورا در كوههاى سليمان در غرب جلال آباد شركت كردند و دهها نفر از آنها كشته و تعدادى نيز اسير شدند و به اين ترتيب، تجربه نوپاى جهاديان تونسى در آزمايشگاه هاى افغانستان از پا افتاد. پس از 14 ژانويه 2011 م.، سازمان جهانى القاعده و بازوى منطقه اى آن در مغرب عربى، جريان جهادى تونسى را با استفاده از نظريات رهبران و نيروهاى آموزش ديده و پول احيا كرد.
هدف از احياى اين مجموعه، بر هم زدن ثبات در منطقه و پيشبرد برنامه هاى خود در عرصه سياست بين الملل و جذب نيروهاى جديد و آموزش آنها و نيز تلاش براى كاهش فشارهاى موجود بر روى گروه هاى مسلح در الجزاير و ليبى و ايجاد خط امداد لجستيكى براى آنان بود. محدوده جغرافيايى خشونت ها در تونس، حاكى از آن است كه اغلب كسانى كه در خشونت هاى تونس دست داشته اند، در مناطق حاشيه اى تونس يا اطراف شهرهاى بزرگ اين كشور ساكن، و اغلب بيكار و پيشتر زندانى بوده اند. جوانان مناطق مرزى و فقير و محروم در حاشيه پايتخت و استان هاى «بنزرت» و «سيدى بوزيد» و «مدنين»، عناصر اصلى اين جريان را تشكيل می دهند.[۳۰]
- رشد سلفی های جهادی در تونس*
سلفی هاى جهادى كه به جهاد به عنوان وظيفه و تكليف نگاه می كنند، با توجه به بُعد بين المللى، جهاد را تنها به مرزهاى تونس محدود نمی دانند، تا جايى كه جهادگرايان سلفى در جنگ داخلى سوريه نيز شركت فعال دارند. سلفی هاى جهادى در شمال پايتخت تونس در شهرهايى مثل «بيزرت»، «جندوبا»، «كاروان»، «مهديا»، «سوس»، «سفاكس»، «تزور» و «ژربا مدنين» حضور دارند. قبل از انقلاب تونس، شمار جهادىها صدها نفر بود، اما امروزه شمار آنها به هفت هزار تا نه هزار نفر مىرسد.[۳۱]
جریان های شاخص غیر دینی
حزب ترقی خواه دموکراتیک
در سال 1983 توسط احمد نجیب الشابی پایه گذاری شده و جزء معدود حزب هایی بود که در زمان بن علی قانونی بودند. این حزب سکولار که گرایش های اقتصادی لیبرال دارد، النهضه را به عنوان رقیب خود می داند.
التکتل
این حزب در سال 1994 بنیان گذاری شد و توانست در سال 2002 قانونی شود. این حزب با تاکید بر شفافیت یکی از اهداف اصلی خود را مبارزه با فساد می دانست. مصطفی بن جعفر رهبر التکتل جدیدا به عنوان وزیر بهداشت منسوب شده است. هدف از تاسیس این حزب مقابله با نفوذ روبه رشد اسلام گرایان در تونس عنوان شد.
حزب کنگره برای جمهوری
این حزب در سال 2001 پایه گذاری و سال بعد از آن ممنوع الفعالیت شد. المنصف المرزوقی، فعال حقوق بشر این حزب را از فرانسه رهبری می نمود که بعد از خیزش مردمی تونس به این کشور بازگشت. اهداف این حزب حول آزادی های مدنی، حذف پلیس سیاسی و سانسور و اعمال قوانینی برای آزادی های مربوط به اعلامیه جهانی حقوق بشر قرار دارد. ناظران سیاسی معتقدند این حزب به حزب النهضه بسیار نزدیک است.
اتحاد آزاد وطنی
این حزب پس از خیزش عمومی مردم توسط اسلیم ریاحی که سالها ساکن لبنان بود، تاسیس شد. اتحاد آزاد وطنی طرفدار اقتصاد آزاد و ارزش های مدرنیستی است.
حزب کمونیستی کارگران تونس
در سال 1986 پایه گذاری شد و به سرعت نیز غیرقانونی اعلام شد و تا سال پیش نیز اجازه فعالیت نداشت. این حزب بیشترین طرفداران خود را در میان دانشجویان دارد. رهبر این حزب حمه حمامی است.
ائتلاف دموکراتیک مدرنیستی
ائتلافی که از گروههای مختلفی شکل گرفته است.
آفاق تونس
توسط کمونیست های نئولیبرال تاسیس شده و امنا منیف هدایت آن را بر عهده دارد.[۳۲]
حزب ندای تونس
یک حزب سیاسی است که محمد باجی قائد سبسی رییس جمهور فقید و اسبق کشور تونس، به منظور ایجاد تشکیلات سیاسی خود و تبلیغات انتخاباتی خود در انتخابات ریاست جمهوری تونس در سال ۲۰۱۴ که نخستین همهپرسی پس از انقلاب تونس (۲۰۱۰–۲۰۱۱) بود تاسیس نمود. او در این انتخابات به عنوان رئیسجمهور این کشور انتخاب گردید. جنبش النهضة"، رقیب نداء تونس در پارلمان بوده است. [۳۳]
حزب قلب تونس
یک حزب سیاسی است که نبیل القروی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری کشور تونس در سال 2014 تاسیس گردیده است. او با جدایی از حزب نداء تونس و تشکیل حزب قلب تونس در واقع خواست که تجربه حزب نداء و السبسی را در تونس بیازماید.[۳۴]
[[فمینیسم]]
ظهور واقعیِ مفهوم حقوق و آزادیهای فمینیستی در تونس با برخی متفکران آغاز شد که از آنها به عنوان «پیشگامان جنبش اصلاحات» یاد میشود، که مهمترین آنها «طاهر الحداد» نویسنده کتاب «إمرأتنا فی الشریعة والمجتمع» (جایگاه زنان ما در نگاه دین و جامعه) است. این دسته اندیشمندان راه را برای زنان تونس باز کردند تا بطور جدی به فکر نقش، جایگاه و حقوق خود درون خانواده و جامعهشان بیفتند. این فرصتی بود برای پردهبرداری از آزار و شکنجهای که علیه زنان و دختران تونسی مطابق ذهنیت و اقتدار مردسالارانه اعمال میشد. ستمهایی در سایه جامعهای سنّتگرا که وارث آداب و رسومی توهینآمیز نسبت به زن، و مبتنی بر اختلاف طبقاتی بین ثروتمندان و مستمندان و درجهبندی افراد بر اساس تبار و یا سکونت در شهر و روستا بنا نهاده شده بود. بنابراین زن تونسی با تمام تناقضات درون خانواده و جامعه دست و پنجه نرم میکرد و با آن کنار میآمد، و در عین حال، مراقب نیروی شخصیت و استحکام ریشههای خود بود، و از هر راهی و با هر وسیلهی مبارزاتی در آزادسازی میهن از استعمار مشارکت داشت. تاریخ، بهترین شاهد بر مبارزات زنان تونس در برابر استعمار بوده است. تا حدود سال 1936 مباحث مربوط به فمینیسم فقط در حد یک بحث روشنفکرانه بود، و فراتر از تألیف کتاب و نوشتن مقالههای روزنامهای نبود؛ زیرا این ایدهها که توسط پیشگامان جنبش اصلاحطلبی تونس پرداخته شد با مخالفتهای شدیدی روبرو بود و هیچ حمایتی جز از گروهی اندک از روشنفکران و اندیشمندان دریافت نکرد.[۳۵]
نقش جریانهای فمینیستی در آزادی دین و عقیده پیش از انقلاب
جنبش فمینیست پس از استقلال کشور، جنبشی سکولار بهشمار میرود که انحصار آن با اولین هسته جریان فمینیستی اسلامی تمام شد. این تحول مورد پذیرش رئیس جمهور بورگیبا و متحدان مدرنیست فرانکوفونیاش و اکثریت زنانی که در آن دوره حاکم بر صحنههای عمومی بودند واقع شد. این افراد جزء نخبگان به ویژه در مناطق شهری به حساب میرفتند، در حالی که آداب و رسوم، سنتگرایی، مردسالاری، فقر و جهل هنوز در جامعه تونس به ویژه در مناطق روستایی و بیابانی موج میزد. در نتیجه، اصلاحات لیبرالی به درگیریهایی انجامید که موجب شد اتحاد زنان خدشهدار شود، زیرا تصویر بورگیبا با برداشتن روسری یک زن به عنوان تصویری از رهایی وی، باعث تحریک خصومت تعداد زیادی از زنانی شد که بطور کلّی، حجاب را از بخشهای اصلی هویت خود میدانستند.[۳۶]
در ابتدای حرکت جریان های حامی زنان، اسلام محوریت داشت ولی به تدریج این جنبش ها با اسلام زاویه گرفتند و با عنوان دفاع از آزادی زنان، از هیچ اقدامی دریغ نکردند و با سیاست های ضد دینی همکاری بسیار نمودند.برخی از تشکیلات فمینیستی عبارتند از:
انجمن اسلامی زنان تونس، الفرع النسائی لجمعیة الشبان المسلمین/ نادی الفتاة الإسلامیة، الاتحاد النسائی التونسی، الاتحاد الوطنی للمرأة التونسیة.
چهره های شاخص
چهره های شاخص دینی
محمد صلاح الدین المستاوی
شیخ محمد صلاحالدین المستاوی، دبیر كل شورای عالی اسلامی تونس ، عضو هیأت علمای جامعه زیتونه و مدیر مجله ماهانه «جوهرالاسلام»و از اعضای مجمع عمومی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است. وی دارای کتابهای زیادی به زبانهای عربی و فرانسه در زمینه تجدید گفتمان اسلامی و حفظ اصول و ارزشهای اسلامی و مباحث معاصر اسلام است.
راشد الغنوشی
غنوشی بیش از ۲۰ سال در دوران حکومت بنعلی در لندن در تبعید به سر برد و پس از پیروزی بهار عربی در ۲۰۱۱ میلادی به تونس بازگشت و توانست حزب النهضة را با همکاری قشر مذهبی در مدت کوتاهی دوباره احیا کند. حزب النهضة در نخستین انتخابات دمکراتیک تونس برای مجلس موسسان در ۲۰۱۱، ۳۷ درصد رأی آورد و در حکومت اتئلافی پس از انقلاب سهم عمدهای را بر عهده گرفت اما نگرانی ناشی از اسلامگرایی روزافزون این حزب در جامعهای که چندین دهه حکومتهای سکولار را شاهد بود به ویژه پس از قتل منتقدین چپگرای دولت شکری بلعید و محمد براهمی، باعث خیزشهای تازهای شد که در سالهای۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ به بحران جدیدی در تونس منجر شد. نهضت برخلاف رسم معمول در کشورهای منطقه، داوطلبانه از قدرت کنار رفت و اجازه داد تا انتخابات جدیدی برگزار شود که در آن ۲۷ درصد رأی آورد و جزیی از حکومت ائتلافی کنونی به رهبری حزب ندای تونس است.
یکی از نخستین اقدامات غنوشی پس از برگشت به تونس اعلان مخالفت با مفهوم خلافت بود و در این زمینه با اندیشههای حزب التحریر که خواهان تشکیل خلافت اسلامی بود به مخالفت برخاست. به باور او، اسلام با دمکراسی، حقوق بشر و آزادی فردی در تضاد نیست و یک مسلمان برخلاف باور رایج در جهان میتواند، دمکرات نیز باشد.[۳۷]
عمادالدین الحمرونی
عمادالدین الحمرونی یکی از فعالان شیعه، در دوران دیکتاتوری بن علی «مجمع فرهنگی اهل بیت(علیهمالسلام) تونس» را در اروپا تأسیس کرد.[۳۸]
شیخ دکتر عثمان بطیخ
شیخ دکتر عثمان بطیخ از علمای بزرگ معاصر کشور تونس است. او مفتی اعظم کشور تونس بود که به دلیل مخالفت با «دعوت به جهاد در سوریه» و نیز «اظهارات وی مبنی بر اینکه حجاب یک لباس طایفهای است»، منصف المرزوقی ریاست جمهوری موقت تونس در بیانیهای او را از سمت مفتی تونس برکنار و دکتر «حمده سعید» را به عنوان مفتی جدید این کشور انتخاب کرد.
شیخ بطیخ پیش از این به شدت از اعزام صدها جوان تونسی به سوریه برای جنگ در این کشور انتقاد کرده و اعلام کرده بود که سوریه سرزمینی برای جنگ نیست زیرا ساکنان آن مسلمان هستند و مسلمان علیه مسلمان جنگ نمیکند.[۳۹]
چهره های شاخص غیر دینی
حبیب بورقیبه
حبیب بورقیبه، نخستین رئیسجمهوری تونس پس از استقلال است. او در (۳ اوت ۱۹۰۳ – درگذشته ۶ آوریل ۲۰۰۰) در مُنَسْتیر*، در خانوادهای پرجمعیت بهدنیا آمد. پدرش نظامی بود. حبیب در 1325/1907 به شهر تونس*، نزد برادرش محمد، رفت و در آنجا تحصیلات خود را به پایان رساند و پس از دریافت راتبه (بورس) تحصیلی از مدرسه صادقیه، در 1303ش/1924 عازم پاریس شد و در رشته حقوق و علوم سیاسی به تحصیل پرداخت . وی در آنجا با بیوهای فرانسوی ازدواج کرد . حبیب پس از پایان تحصیلات، در 1306ش/ 1927 به تونس بازگشت و به حزب الحرالدستوری (حزب آزادیخواه قانون اساسی)، که عبدالعزیز ثعالبی آن را تأسیس نموده بود، پیوست. وی همچنین با دو روزنامه فرانسهزبان (پرچم تونس، متعلق به شاذلی خیراللّه، روزنامهنگار تونسی) و (صدای تونس)، همکاری کرد.
همچنین در دفتر برخی وکلا به کارآموزی پرداخت تااینکه پس از مدتی صاحب دفتر وکالت شد. وقتی روزنامه (صدای تونس) محافظهکاری اختیار کرد، بورقیبه از آن کناره گرفت و در 10 آبان 1311/ اول نوامبر 1932 با همکاری چند تن از دوستان خود، و برادرش محمد، روزنامهای به نام (عمل تونس) به زبان فرانسه منتشر کرد. بورقیبه و همفکرانش همواره به مبارزه و مشارکت توده مردم و طبقه کارگر در این مبارزه اعتقاد داشتند. این طرز تفکر سبب شد با شورای مرکزی حزب، که میانهرو بودند، دچار اختلاف شوند؛ ازاینرو، پس از آنکه حبیب بورقیبه در مخالفت با سیاست فرانسه در مورد تغییر ملیت تونسیها، به همراه شماری دیگر از مخالفان، با محمد المنصف بای (پادشاه تونس از سلسله حسینیان*) دیدار کرد.
شورای مرکزی حزب بهشدت از این اقدام خودسرانه وی انتقاد نمود. درنتیجه، بورقیبه که خواستار آزادی عمل بیشتری بود، در 16 شهریور 1312/ 7 سپتامبر 1933 از شورای مرکزی حزب استعفا کرد و جمعی نیز همراه با او از حزب کنارهگیری کردند. با این همه، بورقیبه و یارانش، بهرغم جدایی از حزب، در 11 اسفند 1312/ 2 مارس 1934 همایش سراسری حزب را در شهر قصرالهلال برگزار کردند. با اینکه از شورای مرکزی حزب هیچ کس در این همایش حضور نیافت، اما بیشتر شاخههای حزب در خارج از پایتخت به حمایت از آن پرداختند.
حبیب بورقیبه و همفکرانش با بهرهبرداری از استقبال عمومی، ضمن اعلام انحلال شورای مرکزی، تأسیس حزب دستور جدید را اعلام نمودند و در پی آن، محمود ماطری به ریاست حزب و حبیب بورقیبه به دبیرکلی برگزیده شدند. بورقیبه، سپس در اقدامی جسورانه، مردم را به تحریم کالاهای فرانسوی و نپرداختن مالیات و برگزاری اعتصاب برای مجبور ساختن فرانسویها به مذاکره دعوت کرد. این اقدامات خشم فرانسویها را برانگیخت و در 12 شهریور 1313/ 3 سپتامبر 1934، هفت تن از اعضای حزب، از جمله بورقیبه و ماطری، دستگیر شدند و روزنامه (عمل تونس) نیز توقیف شد. سرانجام، حکومت فرانسه بورقیبه را به مناطق دورافتاده جنوب تونس تبعید نمود، که اعتراضات شدید مردم تونس را برانگیخت. اعتراضات مردم دو سال ادامه داشت و حکومت جدید فرانسه به نخستوزیری لئونبلوم با اتخاذ سیاستهای جدید، رهبران حزب دستور جدید، از جمله بورقیبه، را آزاد کرد.
به قدرت رسیدن بلوم باعث شد حبیب بورقیبه و حزب متبوعش سیاست گفتگو با حکومت جدید فرانسه را در پیش بگیرند. بر همین اساس، وی در 1315 و 1316ش/ 1936 و 1937 چندینبار برای مذاکره با حکومت فرانسه به پاریس رفت. یکیاز مهمترین خواستهای بورقیبه، اعطای حق تشکیل حکومت و مجلس مستقل به مردم تونس بود، اما حکومت جدید فرانسه، مانند حکومتهای قبلی، آن را نپذیرفت. در 29آبان 1316/ 20 نوامبر 1937، بهرغم مخالفت محمود ماطری، به پیشنهاد حبیب بورقیبه اعتصاب سراسری برگزار گردید.
بر اثر این اقدام، در 13 دی 1316/3 ژانویه 1938 ماطری از ریاست حزب استعفا کرد و شورای مرکزی حزب در 22 اسفند/ 13 مارس همان سال، بورقیبه را به ریاست حزب برگزید. با گسترش دامنه اعتراضات و تظاهرات مردم تونس، حکومت فرانسه علیالبهلوان، از رهبران ملیگرای تونس، را دستگیر نمود. در 20 فروردین 1317/ 9 آوریل 1938، که روز محاکمه وی بود، میان نیروهای فرانسوی و مردم درگیری شدیدی رخ داد که بر اثر آن صدها تن از مردم کشته و مجروح شدند. گسترش این ناآرامیها سبب شد تا حکومت فرانسه برخی رهبران و شخصیتهای مبارز تونسی، از جمله حبیب بورقیبه، را بازداشت نماید. وی از زمان دستگیری تا 18 فروردین 1322/ 8 آوریل 1943، به مدت پنج سال، در زندانهای گوناگون به سر برد، از جمله در زندان نظامی تونس و زندانهای مارسی و لیون در فرانسه.
با وقوع جنگ جهانی دوم و اشغال فرانسه توسط آلمانیها، بورقیبه آزاد شد و در 19 فروردین 1322/ 9 آوریل 1943 به تونس بازگشت. پس از پایان جنگ جهانی دوم، بورقیبه در 6 فروردین 1324/ 26 مارس 1945 برای مذاکره با سران اتحادیه عرب، که فقط چهار روز از تأسیس آن میگذشت، به قاهره رفت. هدف وی از این اقدام، طرح مسئله تونس و تلاش برای کسب استقلال کشور بود. علاوه بر آن، وی بارها با سران کشورهای عربی، ایالات متحده امریکا و نمایندگان کشورهای مختلف در سازمان ملل متحد دیدار و گفتگو کرد، اما از حمایت آنها برای کسب استقلال کشورش ناامید شد.
در 27 دی 1330/ 18 ژانویه 1952، فرانسوی ها از برگزاری همایش سراسری حزب دَستور جدید جلوگیری کردند و حبیب بورقیبه را دستگیر و به طبَرقه و سپس جنوب تونس و در 31اردیبهشت 1331/ 21 مه 1952 به جزیره جالطه (بین مالت و تونس) تبعید کردند. وی دو سال در این جزیره بود. پس از آن، تظاهرات ضداستعماری مردم تونس به اوج خود رسید. بورقیبه نیز از تبعیدگاه خود، با ارسال نامههایی به رهبران ملیگرا و خطاب به مردم، آنها را به مبارزه و مقاومت فراخواند. با گسترده شدن تظاهرات مردمی، پیر مندس فرانس، نخستوزیر جدید فرانسه، در 9 مرداد 1333/ 31 ژوئیه 1954 به تونس سفر کرد و در دیدار با محمدالامین بای، پادشاه تونس، استقلال داخلی تونس را پذیرفت. درنتیجه، حکومت جدید تونس به ریاست طاهر بن عمار تشکیل شد، که چهار تن از اعضای حزب دستور جدید در آن شرکت داشتند و پس از مذاکرات طولانی، موافقتنامه استقلال داخلی تونس در 12 خرداد 1334/ 3 ژوئن 1955 به امضا رسید.
حبیب بورقیبه نیز در 10 خرداد 1334/ اول ژوئن 1955 از تبعیدگاه به تونس بازگشت و با استقبال گسترده مردم مواجه شد. وی با برگزاری همایش سراسری حزب از 23 تا 26 آبان 1334/ 15ـ18 نوامبر 1955، از استقلال داخلی تونس حمایت کرد و آن را گامی اساسی برای رسیدن به استقلال کامل تونس خواند. سرانجام در دی 1334/ ژانویه 1956، پس از به قدرت رسیدن سوسیالیست ها در فرانسه، مذاکراتی بین نمایندگان دو کشور انجام شد که به استقلال کامل تونس در 29 اسفند 1334/ 20 مارس 1956 انجامید. در 5 فروردین 1335/ 25 مارس 1956 مجلس مؤسسان تشکیل شد و نخستین حکومت ملی پس از استقلال، به ریاست حبیب بورقیبه، در 26 فروردین 1335/ 15 آوریل 1956 تشکیل یافت. [۴۰]
زین العابدین بن علی
زین العابدین بن علی هشتاد و سه سال پیش در تونس متولد شد. در دوران دبیرستان به جنبش های مخالف استعمار فرانسه پیوست و برای مدت کوتاهی هم به زندان افتاد اما تحصیلات عالی خود را در مدارس نظامی فرانسه و آکادمی های اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی این کشور گذراند. وی پس ازسالها خدمت در سمت های امنیتی و دیپلماتیک، پس از حضور کوتاه در پست نخست وزیری در جریان یک کودتای بدون خون ریزی در سال ۱۹۸۷ میلادی قدرت را از دستان «حبیب بورقیبه» گرفت.
اما سرنوشت او به جمعه ۲۶ آذر ماه ۱۳۸۹ گره خورده بود، روزی سرنوشت ساز در تاریخ معاصر جهان عرب؛ روزی که «محمد بوعزیزی» جوان دستفروش تونسی در اعتراض به توقیف چرخ دستی و کالاهایش، خود را در مقابل ساختمان شهرداری به آتش کشید تا این گونه آتشفشان خشم ۲۳ ساله ملت تونس علیه «زین العابدین بن علی» دیکتاتور این کشور فوران کند. اعتراضات تنها به جغرافیای تونس محدود نشد بلکه موجی از خشم و تظاهرات بسیاری از کشورهای شمال آفریقا و منطقه غرب آسیا را درنوردید؛ حوادثی که از همان زمان در ادبیات سیاسی از آن با عنوان "بهار عربی" یاد می شد. در همین حال قرعه اولین سقوط سلسله وار دیکتاتورها به نام «زین العابدین بن علی» افتاد. عمده حیات سیاسی بن علی را تقابل با مخالفان حکومت تشکیل می داد. اقداماتی همچون ممنوعیت فعالیت حزب اسلامگرای "النهضه"، بستن روزنامه ها و دفاتر شبکه های خبری خارجی از جمله الجزیره، فیلترینگ شبکه های اجتماعی، آمار بالای زندانیان سیاسی و اصلاح بندهای ۳۹ و ۴۰ قانون اساسی برای رفع محدودیت سنی حضور در پست ریاست جمهوری از جمله اقدامات بن علی برای تثبیت دیکتاتوری در تونس بود. طبق برآوردها داراییهای خانواده بن علی تا ۵ میلیارد دلار برآورد شدهاست. در همین حال بانک جهانی نیز پیشتر در گزارشی از اختلاس میلیاردی زینالعابدین بنعلی و نزدیکانش خبر داده بود. بر پایه این گزارش، بنعلی و نزدیکانش در طول بیش از ۲۰ سال تا ۵۰ میلیارد دلار پول اختلاس کردهاند. در این گزارش اسامی ۲۲۰ شرکت فهرست شده که زیر کنترل زینالعابدین بنعلی و خانوادهاش بودهاست که از جمله آنها می توان شرکتهای خودروسازی، مخابرات، ساخت و ساز و مواد غذایی را نام برد. مردم تونس در طول یک ماه پس از خودسوزی "بوعزیزی" با شعار "الشعب یرید اسقاط النظام" (ملت خواهات سقوط نظام است) به تظاهرات سراسری خود علیه سیستم حاکم ادامه دادند تا اینکه پس از کشته شدن ده ها تن از معترضان سرانجام در تاریخ ۱۴ ژانویه (۲۴ دی ۸۹) بن علی با انحلال دولت و پارلمان از قدرت کناره گیری کرد و به همراه خانواده خود ابتدا به فرانسه رفت اما به دلیل پذیرفته نشدن از سوی دولت این کشور به عربستان سعودی گریخت. در تاریخ ۲۱ فوریه ۲۰۱۱، دولت موقت تونس در درخواستی رسمی از دولت عربستان سعودی خواست تا زینالعابدین بن علی را به خاطر «سرکوب مردم معترض» به آن کشور، جهت محاکمه تحویل دهد. بن علی در تونس با احکام سنگین قضایی روبه رو بود. چهار حکم حبس ابد، ۲۰۰ سال زندان و ۱۰۰ میلیون دلار جریمه نقدی بخشی از احکام صادره علیه رئیس جمهوری پیشین این کشور به اتهام، قتل عمد، توطئه علیه امنیت کشور، سوء استفاده از قدرت، قاچاق مواد مخدر و اختلاس است. در تاریخ ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱، دولت تونس، حکم بازداشت بینالمللی زینالعابدین بن علی و برخی از اعضای خانوادهاش از جمله همسرش را در ارتباط با معاملات ملکی غیرقانونی و انتقال دارایی مردم تونس به خارج از کشور، صادر کرد. دادگاه نظامی تونس در ۱۹ ژوئیه ۲۰۱۲ بن علی را به طور غیابی به جرم دستور کشتار ۴۳ تظاهرکننده در جریان قیام مردم تونس به حبس ابد محکوم کرد. زین العابدین سرانجام پس از طی یک دوره بیماری، در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۹، در سن ۸۳ سالگی، در یکی از بیمارستان های عربستان درگذشت تا اینگونه سرنوشت اولین دیکتاتور مخلوع جهان عرب پس از جنبش های سراسری سال ۲۰۱۱ به تاریخ بپیوندد.[۴۱]
قیس سعید
قیس سعید رییس جمهور کشور تونس 61 ساله، یکی از معماران متن قانون اساسی این کشور است که در سال 2014 تدوین شد و به عنوان "دموکراتیک ترین قانون اساسی جهان عرب" شناخته شده است. وی از انجام کمپینهای کلاسیک مانند میتینگ٬ پوستر ، تبلیغات و موارد مشابه خودداری کرد. سعید در سال 1958 در شهر بنی هیار در استان نبیل در منطقه ساحلی تونس به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته های حقوق، حقوق بین الملل و قانون اساسی به پایان رساند. سعید در زمینه قانون اساسی و حقوق بین الملل در دانشگاهها تدریس کرد وتحقیقات دانشگاهی را در این زمینه انجام داد. سعید به عنوان مشاور حقوقی در اتحادیه عرب در سالهای 1989 تا 1989 خدمت کرده است. سعید همچنین عضو کمیته خبرگان بود که قانون اساسی تونس را که در سال 2014 تصویب شد، بررسی کرد که شامل بیشترین حقوق شخصی و آزادی در جهان عرب است. وی همچنین عضو کمیته کارشناسان قانون اساسی تونس بود که در سال 2014 تاسیس شد. سعید از اتحاد با هر حزب سیاسی در طول مبارزات انتخاباتی خودداری کرد و همچنین کمک هزینه انتخابات ریاست جمهوری را از سوی دولت برای نامزدها ارائه شده بود، را نیز رد کرد.[۴۲] قیس سعید از جمله مخالفان عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است و درباره جرم بودن عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی میگوید واژه عادیسازی روابط قبلا وجود نداشت و فقط سال ۱۹۷۷ ظاهر شد، زیرا در حقیقت، عادیسازی، یک خیانت بزرگ است. وی از جمله منتقدان اتحادیه عرب محسوب می شود و در این باره معتقد است: اتحادیه عرب باید اتحادیه ملتهای عرب میشد نه اتحادیه کشورهای عربی. و ابتکار عملها و طرحهای فراوان این اتحادیه از جمله معاهده دفاع مشترک عربی که مربوط به سال ۱۹۵۲ است، هیچ نتیجهای نداشته است. وی تاکید میکند که مسئله فلسطین در وجدان ملت تونس جا دارد و تونس همواره در کنار مسائل عربی و در راس آن مسئله فلسطین و حقوق ملت فلسطین قرار دارد. او تصریح میکند که عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل خیانت بزرگی به کشور است. قیس سعید همچنین حامی حقوق ملت فلسطین است و در رد طرح معامله قرن آمریکا خاطر نشان میکند که فلسطین فروشی نیست. او درباره سوریه چنین گفته است: درباره دولت سوریه باید بگویم که در معرض دخالت خارجی برای سرنگونی دولت قرار گرفت، هدف کسانی که به سوریه تجاوز کردند، تجزیه و تقسیم این کشور و قرار دادن در وضعیتی بود که اکنون در آن به سر میبرد، هیچ کس نباید در گزینههای ملت سوریه دخال کند و هیچ کس حق ندارد در این کشور برای سرنگونی نظامش دخالت کند. او همچنین درباره بحران لیبی میگوید این بحرانی است که مردم لیبی بهایش را میپردازند، شهروندان لیبی حق دارند که با آزادی کامل برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند و حق دارند که درخواست کنند که تمام دخالتها در امور کشورشان پایان یابد، بحران لیبی، بحران ملت لیبی نیست، بلکه نتیجه دخالت قدرتهای منطقهای است.[۴۳]
نبیل القروی
نبیل القروی بازرگان و از رجال سیاسی تونس است و از وی به عنوان غول رسانه ای در تونس یاد می شود که شبکه تلویزیونی و رسانه هایی را در اختیار دارد. وی حزب قلب تونس را تاسیس کرد تا وارد انتخابات شود اما قبل از شروع تبلیغات انتخاباتی بازداشت و زندانی شد و «سلمی سماوی» همسرش ستاد انتخاباتی وی را هدایت کرد. همسر وی در شرکت مایکروسافت شاغل است. نبیل القروی ۵۶ ساله و موسس شبکه تلویزیونی «نسمه» در دوم اگوست برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شد. به اعتقاد ناظران امور تونس، وی با حزب قلب تونس وارد کارزار انتخابات شد ۲۰۱۹ شد. وی در ۲۳ آگوست گذشته بازداشت شد. دادستان تونس در تاریخ ۸ جولای اموال وی را به اتهام پولشویی توقیف کرد. «نبیل القروی» به اتهام فرار مالیاتی و پولشویی بازداشت شد. وی در سالهای گذشته خود را در قالب یک خیر و نیکوکار مطرح کرده است و با توزیع کمک به فقیران و افراد نیازمند در واقع تلاش کرده است که است که رای آنها را جلب کند. و شبکه نسمه وابسته به آن هم تبلیغات فراوانی در این زمینه کرده است تا جایگاه وی را بالا ببرد و وی را حامی فقیران نشان دهد. از نگاه تحلیلگران، وی در واقع با مانور دادن روی بیکاری و تورم به دنبال جذب رای دهندگان برآمد. به اعتقاد کارشناسان و ناظران امور تونس، در واقع وی با نامگذاری حزبش به عنوان قلب تونس و نیز ورود به خانه فقیران و زاغه نشینان اهداف خاصی را دنبال کرد. وی که در زندان به سر می برد دست به اعتصاب غذا زد و خواستار رای دادن شد. در واقع تحلیلگران درباره القروی بر این نظر هستند که پول و رسانه ابزار وی برای رای آوردن بوده است. وی با جدایی از حزب نداء تونس و تشکیل حزب قلب تونس در واقع خواست که تجربه حزب نداء و السبسی را در تونس بیازماید. [۴۴]
مشاهیر هنری
هند صبری یکی از بازیگران مشهور تونس است. نادین نسیل نجیم نیز یکی از بهترین بازیگرهای تئاتر در کشور تونس محسوب میشود.
نجیا بن مبروک، کلثوم برناز و طیب لوهیچی از فیلمسازان برجسته ی تونسی هستند که اثار زیادی در حرفهی خود خلق کردهاند.
اینک من(Ink Man)یا مرد جوهری از طراحان گرافیک معروف این کشور است.
مکس آزریا و آزدین آلایا از طراحان مد و فشن در تونس هستند.
از جمله عکاسان برجستهی تونس میتوان به جلی گستلی، هیچم دریس و مونا کارای اشاره کرد.
زبیر ترکی، مجسمه ساز معروف تونسی است.
سافیا فرهات، نادیا لینکه و نادیا خیری از بازیگران مشهور این کشور هستند.
از جمله هنرمندان معاصر تونسی، خالدبن سلمان، نادیا لینکه و مراد سالم را میتوان نام برد.[۴۵]
ابوالقاسم الشابی از شاعران معروف کشور تونس است.
پانویس
- ↑ https://tarikhema.org/info/9695/معرفی-کشور-تونس/
- ↑ https://fa.alkawthartv.com/news/103989
- ↑ http://wiki.ahlolbait.com/تونس
- ↑ http://wiki.ahlolbait.com/تونس
- ↑ https://fa.alkawthartv.com/news/103989
- ↑ https://fa.alkawthartv.com/news/116780
- ↑ https://go2tr.com/tunisia#0
- ↑ https://go2tr.com/tunisia#10
- ↑ https://fa.alkawthartv.com/news/103989
- ↑ https://go2tr.com/tunisia#10
- ↑ https://www.eavar.com/fa/blog/2018/3/5/130646/tunisia-culture/
- ↑ https://fa.alkawthartv.com/news/103989
- ↑ http://www.safarafarin.com/هنر-در-تونس
- ↑ https://www.ghoghnos.ir/blog/درباره-تونس-بیش%E2%80%8Cتر-بدانید/جهانگردی
- ↑ http://tici.info/default.aspx?dir=BizInfo_wvn&file=Tunisia.htm
- ↑ https://farsi.al-shia.org/تشیع-در-تونس/
- ↑ https://fa.alkawthartv.com/news/103989
- ↑ https://farsi.al-shia.org/تشیع-در-تونس/
- ↑ https://www.irna.ir/news/83668752/درباره-راشد-الغنوشی
- ↑ http://www.css.ir/fa/content/114855/نقد_و_بررسی_الگوی_اسلام%E2%80%8Cگرایی_راشد_الغنوشی_و_جنبش_النهضه_در_تونس
- ↑ http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953
- ↑ http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953
- ↑ http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953
- ↑ http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953
- ↑ https://www.alwahabiyah.com/fa/Article/View/21006/خاستگاه-ها،-ایدئولوژی-و-ساختار-حزب-التحریر
- ↑ http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953
- ↑ http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953
- ↑ http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953
- ↑ http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953
- ↑ http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953
- ↑ http://takfir.ir/modules/smartsection/item.php?itemid=953
- ↑ http://peace-ipsc.org/fa/جریان-های-سیاسی-فعال-در-تونس/
- ↑ https://www.hamshahrionline.ir/news/287621/زندگینامه-محمد-باجی-قائد-السبسی-۱۹۲۶
- ↑ https://www.mehrnews.com/news/4745251/مواضع-نامزدهای-دور-دوم-انتخابات-ریاست-جمهوری-تونس
- ↑ https://www.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=261&pageid=32738&p=5&showitem=15672
- ↑ https://www.icro.ir/index.aspx?fkeyid=&siteid=261&pageid=32738&p=5&showitem=15672
- ↑ https://www.irna.ir/news/83668752/درباره-راشد-الغنوشی
- ↑ https://farsi.al-shia.org/تشیع-در-تونس/
- ↑ https://www.tabnak.ir/fa/news/330137/مرزوقی-مفتی-تونس-را-برکنار-کرد
- ↑ https://rch.ac.ir/article/Details?id=9447
- ↑ https://www.irna.ir/news/83482779/از-مبارزه-با-استعمار-تا-مرگ-در-عربستان-دیکتاتور-تونس-که-بود
- ↑ https://www.aa.com.tr/fa/خاورمیانه/قیس-سعید-رئيس-جمهور-جدید-تونس-شد/1612729
- ↑ https://www.mehrnews.com/news/4745251/مواضع-نامزدهای-دور-دوم-انتخابات-ریاست-جمهوری-تونس
- ↑ https://www.mehrnews.com/news/4745251/مواضع-نامزدهای-دور-دوم-انتخابات-ریاست-جمهوری-تونس
- ↑ https://go2tr.com/tunisia#8