روسیه: تفاوت میان نسخهها
(←آوارها، دارگین ها، کومیک ها و...: افزودن مطلب) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(←چهره های شاخص: افزودن مطلب) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۷: | ||
==جریانات غیر دینی== | ==جریانات غیر دینی== | ||
==چهره های شاخص== | ==چهره های شاخص== | ||
===شهاب الدین مرجانی=== | |||
وی در ۱۸۱۸ در تاتارستانبه دنیا آمد. او تحصیلات مقدماتی خود در قازان به اتمام رساند و در ۱۷ سالگی برای تحصیلات عالی به شهرهای بخارا و سمرقند در آسیای مرکزی رهسپار گردید. او در سال ۱۸۴۸ پس از یازده سال تحقیق و تحصیل به قازان بازگشت و در مسجد مدرس قازان به امام جماعت منصوب شد. در سال۱۸۶۷ از طرف مجمع اسلامی مسلمانان قفقاز (ولگا و اورال) به عنوان رهبر دینی منطقه قازان انتخاب گردید. قازان در آن دوران یکی از معتبرترین و بزرگترین مراکز دینی منطقه قفقاز بشمار میرفت.در آن زمان مدارس مذهبی تاتار چنان اشتهاری داشتند که بسیاری آنها را برتر از حوزههای سمرقند و بخارا میشمردند. یکی از دلایل عمده پیشرفت علمیو دینی تاتارها، برخورداری آنان از سطح بالای تعلیم و تربیت بود. برای همه آنها معلم و مدرسه (هم به زبان مادری و هم به زبان روسی) فراهم بود و علاوه بر آن از پیشرفت اقتصادی و رفاه اجتماعی بسیار برتری نسبت به سایر اقوام مسلمان ساکن روسیه و حتی کشورهای اسلامی برخوردار بودند. از سوی دیگر به سبب ارتباط وسیع اقتصادی تاتارها با روسها، آنان بیش از سایر اقوام در معرض فرهنگ روسی که نمادی از فرهنگ و تمدن جدید اروپایی بود، قرار داشتند. با وجود این آنها بیش از سایر اقوام به مبانی و شعایر اسلامی خود پای بند بودند. | |||
اندیشه های سیاسی شهاب الدین مرجانی | |||
او در طی دوران رهبری خود با روابط دوستانه و مثبت با مسئولان سکولار حکومتی برقرار نمود. از دستاوردها او در طی این سالها میتوان به چاپ اولین نسخه قرآن در شهر قازان اشاره نمود. از دیگر کارهای مهم او به جمعآوری پول برای سازماندهی آن برای مردم زلزله زده قفقاز، ایجاد دفاتر ثبت گزارشها تولد، ازدواج و مرگ برای مسلمان و تعامل و همکاری با سازمانهای دولتی در امور قضایی (دادگاهها) میتوان اشاره کرد. او در سال ۱۸۷۰ کتابی با عنوان ((الحضرت الحق)) منتشر کرد. او در کتاب به مسائل مهم اجتماعی و نظراتی در مورد اصلاح و بازبینی در بعضی مسائل اسلامی اشاره کردهاست. این کتاب شهرت او را نه تنها در بین مسلمانان قفقاز بلکه در بین مسلمانان آسیای مرکزی نیز گسترش یافت. | |||
نهضت اصلاح طلبی مسلمانان روسیه در اواسط قرن نوزدهم میلادی، با تلاش علمای تاتار منطقه ولگای وسطی از جمله شهاب الدین مرجانی، برای رهایی از قیود سنت گرایی محافظه کارانهای که بر حیات معنوی مسلمانها چیره شده بود آغاز شد که به «رنسانس تاتار» معروف گردید. نخستین فرد از این علما ابونصر کورسوی بود و پس از وی چند از علمای اصلاحگر تاتار کار او را دنبال کردند و نهضتی پدید آوردند که به «نهضت جدیدیها» یا «جدیدیسم»مشهور شد و از مرزهای تاتارستان نیز فراتر رفت و به تدریج همه جوامع مسلمان روسیه را فراگرفت. شهاب الدین مرجانی، بزرگترین و موفقترین عالم تاتار، نقش مهمیدر هویت بخشیدن به قوم تاتار داشت، او قازانها را قانع ساخت که از تاتار نامیدن خود شرمسار نباشند. همچنین عمر خود را در مبارزه برای رهایی علمای اسلام و مسلمانان از جزم اندیشی، کلام سنتی و اثبات این نکته صرف کرد که دین نیز میتواند همانند دوران طلایی اسلام، با پیشرفت و علوم جدید همگام باشد. وی اطاعت کورکورانه از مراجع سنتی (تقلید) را محکوم دانست و خواستار گشایش باب «اجتهاد» گردید؛ بدین معنی که هر یک از مسلمانان از طریق بررسی قرآن و احادیث، خود پاسخ مسائل دینی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خویش را بیابند. | |||
مرجانی نیز همانند اسلاف وهابی خود و پیش از سلفیان معاصر بر این باور بود که فلاح و رستگاری جهان اسلام در رجعت به خلوص اولیه اسلام نهفته است ولی او بر خلاف وهابیها که معتقد بودند اسلام میتواند صرفاً با عقب بردن عقربه زمان، توان فرهنگی و سیاسی از دست رفته را بازیابد، به نوعی اقتباس مشروط و آگاهانه از غرب، با حفظ تمامیت معتقدات اسلامی، باور داشت. او تأثیر عمیقی بر اسلام روسیه گذاشت و رهگشای اصلاحات جدید پرتوانی گشت که تا آن زمان از بیم اتهام ارتداد مکتوم مانده بود. وی در ۱۸۸۹ درگذشت. | |||
مسجد معروف مرجانی | |||
شهاب الدین مرجانی — یک شخصیت معروف و معتبر مذهبی تاتار، روشنگر، فیلسوف، مورخ و قوم شناس، خاور شناس و معلم بود. او نویسنده حدود 30 اثر و تفسیر به زبان عربی در رشته های دستور زبان، کلام، منطق، فصاحت و بلاغت، فقه و آموزش و پرورش و تاریخ تاتار است. | |||
مرجانی در روز ششم ماه مارس سال 1850 میلادی پس از دادن امتحانی که روحانیت محلی برای او ترتیب داد به عنوان آخوند مسجد منصوب شد. این امتحان آسانی برای مرجانی بود، زیرا او تا آن زمان 11 سال در مدرسه « شیردار» در سمرقند و «میرعرب» در بخارا تدریس کرده بود. | |||
— طی 40 سال شهاب الدین مرجانی در این مسجد خدمت کرد و مدرسه ای وابسته به مسجد دایر کرد که مدرسه « مرجانی» نامیده می شود. او در روزهای عید قربان و فطر خطبه می خواند. در مدرسه هم تدریس می کرد. او که امام مسجد بود، در مدرسه تدریس می کرد و تا پایان عمرش در سال 1889 میلادی تنها متخصص قرآن در قازان بود. به این دلیل او به دستور اداره روحانی بر دقیق بودن متن کتاب مقدس قرآن که در قازان به چاپ رسیده بود نظارت کرد. او در نزدیکی مسجد و در همان خیابان زندگی می کرد. خانه او تا کنون حفظ شده است. | |||
این خانه بازسازی شده و قرار است موزه شهاب الدین مرجانی در آنجا دایر شود. تا آن زمان، وسایل یادبود و آثار او که ترجمه و مطالعه می شوند در یکی از اتاق های بخش اداری وابسته به مسجد قرار دارند. | |||
===شیخ راویل عین الدین=== | ===شیخ راویل عین الدین=== | ||
شیخ راویل عین الدین ۵۹ ساله و رئیس شورای مفتیان روسیه است. او ریاست اداره مسلمانان بخش اروپایی روسیه را برعهده دارد و روابط خوبی با رهبران جوامع مسلمان کشورهای مختلف جهان از جمله جمهوری اسلامی ایران دارد. | شیخ راویل عین الدین ۵۹ ساله و رئیس شورای مفتیان روسیه است. او ریاست اداره مسلمانان بخش اروپایی روسیه را برعهده دارد و روابط خوبی با رهبران جوامع مسلمان کشورهای مختلف جهان از جمله جمهوری اسلامی ایران دارد. |
نسخهٔ ۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۱:۵۰
نام کشور | روسیه |
---|---|
تعداد جمعیت | ١۴۸ میلیون نفر |
دین و یا مذاهب اسلامی | مسیحی ارتدوکس |
زبان رسمی | روسی |
جریانات فعال دینی - مذهبی | ؟؟؟ |
نظام حکومتی | ؟؟؟ |
نظام اقتصادی | ؟؟؟ |
شاخص توسعه | ؟؟؟ |
چهره های (دینی، سیاسی) شاخص | ؟؟؟ |
روسیه مدخلی است به زبان فارسی که در پژوهشگاه مطالعات تقریبی به نگارش در آمده است. مدخل روسیه ذیل موضوع کلان پروژه معرفی جریانات جهان اسلام می گنجد. هدف از آشنایی با کشور روسیه که یکی از کشورهای مهم دارای جمعیت مسلمان و موثر در جهان محسوب می شود، اولا: آشنایی نسبتا جامع بااین کشور و ثانیا: ایجاد منبع و مرجعیت در زمینه مذکور جهت شناخت کیفیت تعامل با مهم ترین جریانات دینی - مذهبی آنجا می باشد. از دیگر اهداف این پروژه ایجاد شناختی عمیق تر نسبت به عمده جریانات موجود در این کشورها به صورت تخصصی برای مراکزی است که جهت فعالیت هایشان به چنین دانش میان مذهبی ای نیاز دارند. در مقاله پیش رو اطلاعاتی در زمینه های زیر از کشور روسیه ارائه گردیده است: موقعیت جغرافیائی، جمعیت، فرهنگ وزبان، اقتصاد، دین و... [۱]
تاریخچه
روسیه پهناورترین کشور جهان است و یکی از قدرتمندترین اقتصادهای جهان میباشد. این کشور در شرق اروپا و شمال آسیا واقع شده است. این کشور با ۱۷ میلیون و ۷۵ هزار و ۴۰۰ کیلومتر مربع وسعت به تنهایی بیش از ۷۶ درصد خاک اتحاد جماهیر شوروی سابق را تشکیل میدهد و در حال حاضر با اشغال حدود ۵/١١ درصد خشکیهای کره زمین، بزرگترین کشور جهان محسوب میشود. جمعیت روسیه ١۴۸ میلیون نفر بوده و بیش ار ۱۰۰ ملیت و قوم در روسیه زندگی میکنند. زبان روسی زبان رسمی بوده و اکثر مردم روسیه تابع کلیسای ارتودکسند. روسیه ۲١ جمهوری خود مختار، ۴۹ استان و ۲ شهر برزگ مسکو و سن پطرزبورگ را دارد که به تناوب هر یک پایتخت بودهاند. پایتخت روسیه شهر مسکو است که در غرب و بخش اروپایی کشور واقع شده و بزرگترین شهر اروپا می باشد. شهر مسکو بزرگترین مرکز علمی و آموزش عالی در روسیه می باشد که بیش از 80 دانشگاه و مرکز آموزش عالی در آن فعالیت می نمایند. مسکو با جمعیتی بالغ بر 15 میلیون نفر مساحتی بیش از یکهزار کیلومتر مربع دارد.
جغرافیا
روسیه با وسعتی بالغ بر ۱۷٬۰۷۵٬۴۰۰ کیلومترمربع پهناورترین کشور جهان است. وسعت این کشور کمتر از دو برابر مساحت کانادا یا چین یا ایالات متحده آمریکا و بیشتر از یک دوم مساحت قاره آفریقا است. این کشور در عرض های بالای جغرافیایی واقع شدهاست. بیشتر مناطق این کشور سردسیر و کم بارش است، به همین دلیل بیشتر مناطق آن (به ویژه سیبری) خالی از سکنه بوده و کشاورزی در این مناطق میسر نیست.
جمعیت و اقوام
روسیه، با حدود 144.5 میلیون نفر (در سال ۲۰۱۷)، نهمین کشور پرجمعیت دنیاست. تراکم جمعیت روسیه ۸٫۴ نفر در هر کیلومتر مربع است که از پایین ترین نرخهای تراکم جمعیت در جهان می باشد. شایان ذکر است که نرخ رشد جمعیت در این کشور منفی می باشد. بخش عمدۀ جمعیت روسیه در غرب این کشور (بخش اروپایی) زندگی میکنند. بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۰، حدود ۸۱ درصد از مردم این کشور روس هستند. در مجموع ۱۶۰ قوم در این کشور زندگی میکنند. تاتارها ۳٫۹۹ درصد جمعیت روسیه را تشکیل میدهند و بزرگترین اقلیت قومی این کشور محسوب میشوند. اقوام اوکراینی، چوواش، باشگیر، چچنی و ارمنی نیز هر یک بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارند و قفقازی ها، بلاروسها، آسیها، آذربایجانیها و قزاقها از دیگر اقوام پرجمعیت روسیه هستند.
زبان و گویش
روسی زبان رسمی فدراسیون روسیه است. علاوه بر زبان روسی ۲۷ زبان رسمی دیگر نیز در جمهوریها و مناطق خودگردان این کشور وجود دارد. روسیه کشوری فدرال با تقسیمات کشوری پیچیده بوده و شامل ۸۳ واحد فدرال از جمله ۲۱ جمهوری خودگردان میشود. زبان روسی پرگویشور ترین زبان اروپا بوده، و از میان زبانهای اسلاوی، دارای بیشترین پراکندگی گویشوران می باشد. این زبان در اروپای شرقی و شمال شرق آسیا، و به ویژه در روسیه و سایر کشورهای تشکیل دهنده اتحاد جماهیر شوروی سابق، مورد استفاده قرار می گیرد. روسی زبان مادری حدود ۱۴۵ میلیون نفر بوده و ۱۱۰ میلیون نفر آن را به عنوان زبان دوم می دانند. با این حساب این زبان هشتمین زبان پر گویشور جهان محسوب می شود. روسی یکی از زبانهای رسمی کشورهای بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، و جمهوری خودمختار کریمه، و همچنین یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد است. زبان روسی با خط سیریلیک نوشته و خوانده میشود.
همسایگان
در جنوب شرق(آسیا): کره شمالی، چین، مغولستان، و قزاقستان در جنوب غربی (قفقاز): جمهوری آذربایجان و گرجستان در غرب (اروپا): اوکراین، بلاروس، لتونی، استونی، فنلاند، و نروژ؛ و در بخش جدامانده کالینینگراد با کشورهای لیتوانی و لهستان.
تقسیمات کشوری
تقسیمات کشوری فدراسیون روسیه نسبتاً پیچیده و تا حد قابل توجهی متفاوت از دیگر کشورهاست. روسیه یک کشور فدرال است و تقسیمات کشوری آن برگرفته از تقسیمات اتحاد جماهیر شوروی می باشد.
مناطق اقتصادی
فدراسیون روسیه به ۱۲ منطقه اقتصادی تقسیم میشود که هر یک از واحدهای فدرال در داخل یکی از آنها قرار میگیرد. مناطق اقتصادی به منظور سهولت در برنامهریزیهای اقتصادی و بررسیهای آماری به تقسیمات کشوری فدراسیون روسیه افزوده شده اند.
شهرهای مهم
مسکو
مسکو پایتخت و پرجمعیتترین شهر كشور روسیه است. این شهر با جمعیتی بیش از ۱۳ میلیون نفر، بزرگترین شهر در قاره اروپا و یازدهمین شهر پرجمعیت در جهان است.
سن پترزبورگ
با اطمينان مي شود گفت در هيچ يک از شهرهای جهان اين همه ديوار و نرده ی آهنی شگفت انگيز و با ابهت وجود ندارد، پيچ و خم های سياه آن ها با منظره شهر اجين شده است. در اين شهر که روی چند جزيره مصب رود نوا ( NEVA ) ساخته شده است.
کازان
کازان پایتخت جمهوری تاتارستان در فدراسیون روسیه است که براساس سرشماری ۲۰۱۰ روسیه با ۱٬۱۴۳٬۵۳۵ نفر جمعیت، هشتمین شهر پرجمعیت و یکی از مهمترین شهرهای روسیه بهشمار میرود.
دین و مذهب
اکثريت مردم فدراسيون روسيه پيرو دين مسيحيت هستند، اما اديان اسلام، يهودي و بودايي نيز داراي طرفداران زيادي هستند که در اين ميان اسلام دومين دين در روسيه شناخته شده است. در سال 1997 قانون بحث انگيزي در مورد اديان در مجلس روسيه به تصويب رسيد که براساس آنها تنها ادياني در روسيه اجازه فعاليت دارند که حداقل پانزده سال در فدراسيون روسيه، پايه گذاري شده باشد. کليساي ارتدوکس روسيه، اسلام، بودايي و يهودي و بعضي شاخه هاي مذهب مسيحي، با اين قانون مطابقت داشتند. در سال 1998 اعلام شد، کارگران بيگانه اي که داراي مذهب غيرقانوني هستند فقط مي توانند حداکثر به مدت سه ماه در روسيه اقامت نمايند.
==مسيحيت==
گسترش دولت روس همواره با توسعه کليساي ارتدوکس همراه بوده است بطوري که لشکريان روس به ويژه در قرون 18 و 19 بارها و پس از تسخير سرزمين هاي جديد از جمله قفقاز و آسياي مرکزي با احداث کليسا بر حوزه نفوذ کليساي ارتدوکس مي افزودند.
بعد از روي کار آمدن کمونيست ها تعقيب کليساي ارتدوکس به ويژه در سال هاي 1930 و نابودي فيزيکي کشيش ها شدت يافت. در زمان جنگ جهاني دوم از شدت اين سنت ها کاسته شد و در سال هاي بعد آن کليسا به طور کامل به خدمت دولت درآمد. در سال هاي 1960 و در زمان خروشچف، چون کليسا با روند کمونيزم شدن سازگار نبود دوباره حمله به کليساها شروع شد و کليساهاي زيادي بسته شد. در زمان برژنف روابط دولت و کليسا رسمي بود ولي مستقل نبود. در زمان حکومت گورباچف در سال 1988 هزارمين سالگرد پيوستن به مسيحيت جشن گرفته شد و از اين به بعد دورة جديد کليسايي در روسيه آغاز گشت. کليساي ارتدوکس روسيه، سازمان مذهبي اصلي در روسيه است که در مناطق مختلف روسيه و در جامعة مشترک المنافع کشورهاي خارجي 123 حوزه سقفي دارد و بيش از 19000 جمعت کليسايي و بناي کليسايي، حدود 480 دير و صومعه، بيش از 150 نفر اسقف ارشد، 17500 نفر کشيش و 2300 نفر از درجات پايين تر کليسايي و همچنين از سال 1990 الکسي دوم، پانزدهمين اسقف اعظم (پاتريک) و تاريخ کليسا همراه با ينود مقدس (هيات رئيسه اسقف ها) امور کليسايي را اداره مي کند.
اسلام
تاریخ اسلام در روسیه
پس از معاهدات "گلستان" و" ترکمنچای" که بین ایران و روسیه بسته شد، تقریبا 17 شهر اساسی ایران که اکثر اهالی آن را شیعیان تشکیل می دادند، تحت تسلط روسیه قرار گرفتند. از این دوره که اولین جمعیت شیعه تحت حاکمیت روسیه قرار می گیرند تاریخ شیعیان در حکومت روس آغاز می شود. البته پیش از آن هم اگر در محدوده مرزهای روس شیعیانی وجود داشته اند، بسیار محدود بوده و در منابع تاریخی خبر قابل توجهی در این باره وجود ندارد و یا شاید اصلا هیچ حضوری نداشته اند. از این دوره به بعد دورههای تاریخ حضور شیعه در اراضی تحت حاکمیت روس را به چند دوره میتوان تقسیم کرد:
از ابتدا تا انقلاب اکتبر1917 میلادی
در مرحله نخست این تاریخ که از ابتدا تا انقلاب اکتبر 1917 میلادی را شامل میشود تمامی مسلمانان اراضی تحت حکومت روسیه تزاری اعم از شیعه و سنی از یک مرکز که در تفلیس قرار داشت اداره میشدند. در این دوره مسلمانان از حق تحصیل محروم بودند و هر مسلمان در صورتی که اقدام به سواد آموزی میکرد مجرم شناخته میشد. این قانون به طور طبیعی، در مورد شیعیان نیز صادق بود. پس از گذشت یک برهه تاریخی چند مرکز تحصیلی با نام "سمیناریا" ایجاد شد که در این مراکز به طور محدود و گزینشی مسلمانان نیز برای تحصیل ثبت نام میشدند.
از انقلاب اکتبر تا فروپاشی شوروی
در دوره پس از انقلاب اکتبر که اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شد شیعیان نیز مرحله جدیدی از حضور خود تحت حاکمیت روسها را آغاز کردند. این مرحله با چند ویژگی از دوره پیش از خود متمایز می شد. در دوره پیش از این شیعیان مهاجرت بسیار محدودی را به مراکز حکومت که در اراضی دور دست قرار داشت، انجام میدادند؛ اما در این دوره شیعیان برای کارهای مختلف مانند اشتغال، تحصیل و فعالیت به مراکز حکومت و نیز سایر سرزمینهای دور دست مهاجرت کردند و در اثر همین مهاجرتها میان جمعیت شیعی و مسیحی تبادلات و رفتو آمد اتفاق افتاد. از بزرگترین مهاجرتهای تاریخی شیعیان در دهه 1930 اتفاق افتاد که سبب آن کشتارها و سرکوبهای گستردهای بود که در نواحی شیعهنشین به وقوع پیوست.
در این تاریخ تعداد قابل توجهی از شیعیان به سیبری و قزاقستان (که بومیان آن را اهل سنت تشکیل میدادند) تبعید شدند؛ الان هم در این مناطق ساکنان شیعه وجود دارند و تاریخ حضورشان به این دوره میرسد. در اواخر این دوره تاریخی، یعنی در سال های 1979 تا 1991، بعد از وقوع انقلاب اسلامی در ایران در مناطق شیعه نشین جماهیر شوروی یک بیداری و تحرک درونی ایجاد شد. با توجه به این بیداری که حکومت نیز از این موضوع بی خبر نبود، کمیتهای اختصاصی برای نظارت بر شیعیان در حاکمیت ایجاد شد. یعنی در این سالها نظارتها و فشارها بر روی شیعیان با استفاده از این کمیته افزایش یافت. اما به هر حال روند بازگشت به اصول هویتی خود در میان شیعیان آغاز شده بود و این فرآیند تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ادامه یافت.
این کمیته در اراضی جمهوری آذربایجان فعالیت داشت و در سایر نقاط تقریبا اقدام قابل توجهی وجود نداشت. هممرزی با ایران و نزدیکیهای فرهنگی و تاریخی شیعیان این مناطق با ایران سبب شده بود که این روند خودیابی هویتی شیعیان که با حضور گسترده در مراسم دینی، جلوه گر میشد، قدرت یابد و تقریبا به مرحله غیر قابل پیشگیری برسد.
از فروپاشی تا به امروز
لایه های درونی جامعه روسیه، اما آن گونه که نظریه پردازان حزب کمونیست میپنداشتند، نبود . رسوخ عمیق باورهای مذهبی در جامعه ای با ویژگیهای خاص روسیه و مهمتر از آن پیوند وثیق و بنیادین عناصر مذهبی با مبانی هویتی روسها، نقش و جایگاهی خاص را برای مذهب در روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تعریف کرد. فروپاشی شوروی و فضای بازی که پس از این حادثه به وجود آمد، شرایط مناسبی برای فعالیتهای مذهبی و تبلیغات در میان مسلمانان ایجاد کرد. اما با این وجود، در میان شیعیان ساکن در اراضی روسیه که عموما آذریالاصل بودند حتی پس از فروپاشی شوروی نیز وضعیت دوری از معارف دینی، اعتقادات و اعمال اسلامی هم چنان وجود داشت. اما با بازگشت طلابی که با فروپاشی شوروی به ایران آمده تحصیلات دینی کسب کرده بودند به روسیه، جو دینی، اعمال و اعتقادات اسلامی در میان شیعیان روسیه نیز رشد پیدا کرد.
به طور کلی در اراضی روسیه حدود 30 میلیون مسلمان ساکن زندگی میکنند که از این تعداد شیعیان تعداد کمی در حدود 3 میلیون نفر را شامل میشوند. این تعداد افراد نیز بیشتر افراد مهاجری هستند که از جمهوری آذربایجان به شهرهای بزرگی مانند "مسکو"، "سن پترزبورگ" و منطقه" سیبری" مهاجرت کردهاند. عموما در اکثر شهرهای روسیه آذربایجانیها ساکن هستند.
تراکم جمعیتی مسلمانان
مسلمانان بيشتر در قفقاز شمالي، تاتارستان، باشقيرستان، اودموريتا، چواشيا، جمهوري ماري، سيبري، استان هاي اوميانوف، پنزا، سامارا، شاراتوف، آستاراخان، پرم، چليا بينسک، نيژني نوگورد، و شهرهاي مسکو، سن پترزبورگ و قاسموف ساکن هستند. مسلمانان اين مناطق پيرو مذهب شناخته شده تسنن و تشيع مي باشند. بیش از 20 قوم بومی مسلمان در محدوده روسیه زندگی می کنند. مفهوم بومی بودن در اینجا کاملاً قراردادی است و از آن جهت به کار می رود که یاریگر ما در این شرح تاریخی باشد. ما قصد نداریم جامعه واحد مسلمان روسیه را به ساکنان بومی و غیربومی تقسیم کنیم. بعلاوه بسیاری از مردم مسلمان کشورهای تازه استقلال یافته (آبخازی ها، آذربایجانی ها، قزاق ها، قرقیزها، ازبک ها، تاجیک ها، ترکمن ها و ...) بیش از 100 سال است که در محدوده روسیه کنونی زندگی می کنند؛ اما این مردم سرزمین نژادی خود را آنسوی مرزهای روسیه دارند؛ بنابراین در اینجا به ایشان نخواهیم پرداخت.
سرشماری سال 2002 میلادی، نشان می داد حدود چهارده و نیم میلیون مسلمان قومی در روسیه زندگی می کنند. اما در سال 2015 میلادی شمار آنان بیش از شانزده میلیون است. اگر کارگران مهاجر اهل آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان را هم بیفزاییم رقم نهایی به بیست میلیون خواهد رسید. بیست میلیون همان عددی است که روحانیون مسلمان و سیاستمداران روس از جمله پوتین معمولاً به آن استناد می کنند.
تاتار ها
تاتارها پرجمعیت ترین ملت مسلمان روسیه هستند. شمار آنها به 7 میلیون نفر می رسد که به علت شرایط پیچیده تاریخی تنها 7/1 میلیون نفر از این تعداد در زادگاه خود، جمهوری تاتارستان، زندگی می کنند. 3/1 میلیون نفر از تاتارها در باشقیرستان و 5/1 میلیون نفر از آنها در آسیای میانه سکونت دارند. از دیگر مناطق بومی که تاتارها در آن زندگی می کنند، می توان برخی مناطق سیبری، اورال و تقریباً تمام حاشیه رود ولگا را نام برد.
باشقیرها
بعد از تاتارها، باشقیرها بیشترین جمعیت را در روسیه دارند. جمعیت آنها حدود 7/1 میلیون نفر است که از این تعداد، 5/1 میلیون نفر در باشقیرستان و 160 هزار نفر در ایالت چلیابینسک، در مجاورت باشقیرستان زندگی می کنند. تعداد کمی از آنها نیز در ایالت آرِنبورگ و در تاتارستان (20 هزار نفر) سکونت دارند. باشقیرها نمایندگان ملل ترک هستند و زبان آنها از گروه زبانی ترکی- قیچاقی می باشد. تقریباً دهه دوم قرن بیستم، ترک ها دارای زبان ادبی واحد شدند.
چچنی ها
چچنی ها ملّتی بزرگ و مسلمان هستند با جمعیت 4/1 میلیون نفر. بیش از یک میلیون نفر در چچن، حدود 100 هزار نفر در اینگوش (ایالت همسایه) و حدود 90 هزار نفر در داغستان زندگی می کنند. زبان چچنی به گروه زبان های ناخ از خانواده عبری- قفقازی تعلق دارد. مردمان چچن مسلمانان سنی مذهب هستند.
اینگوش ها
بیش از 413 هزار اینگوش در روسیه سکونت دارند که از این تعداد اکثریت قریب به اتفاق در اینگوشِتیا زندگی می کنند (361 هزار نفر). دین این مردم اسلام و مذهب ایشان سنی است. بالاترین شاخص زاد و ولد در روسیه به اینگوش ها اختصاص دارد. قدیمی ترین روستاهای اینگوش در کوه های منطقه ژیراخسکی امروزی در اینگوشتیا و در مناطق مجاور آن، یعنی چچن و اوسِتیای شمالی واقع شده بودند. جوامع معروف اینگوش عبارتند از: ژراخُفسکُیِه، فینینسکُیِه (کیستینسکُیِه)، گالگایِوسکُیِه، سُرینسکُیِه و مِتسکالسکُیِه. اسلام اولین بار از سمت کاباردا و سپس از سمت داغستان و چچن در میان اینگوش ها نفوذ کرد.
آوارها، دارگین ها، کومیک ها و...
بخش اعظم جامعه مسلمان روسیه را مردم داغستان تشکیل می دهند: آوارها (حدود 815 هزار نفر)، دارگین ها (بیش از 510 هزار نفر)، کومیک ها (بیش از 420 هزار نفر)، لِزگی ها (بیش از 411 هزار نفر)، لَک ها (بیش از 156 هزار نفر)، تَبَسارانیون (بیش از 130 هزار نفر) و نوقایی ها (60 هزار نفر).
در میان اقوام نام برده شده جمعیت شیعیان تاکنون منتشر نشده است، با این حال برخی از منابع جمعیت شیعیان این منطقه را به طور کلی بین 100 هزار تا 25 هزار نفر برآورد می کنند که البته از این تعداد، برخی از شیعیان اسماعیلی بوده و شیعیان اثنی عشری تعداد کمی از این جمعیت را شامل می شود. [11] آوارها بزرگ ترین ملت داغستان امروزی هستند. اکثر این مردم در بخش های کوهستانی داغستان و جمعیت کمتری هم در دشت ها از جمله مناطقی مانند بویناکسکی و خاساویورت سکونت دارند. بعد از آوارها، پرتعداد ترین نژاد مردم داغستان، دارگین ها هستند که 5/16 درصد جمعیت این جمهوری را تشکیل می دهند. سومین نژاد پرجمعیت داغستان، کومیک ها هستند. کومیک ها به زبان کومیک صحبت می کنند. لزگی ها نیز از اهالی بومی داغستان هستند. لزگی ها پرجمعیت ترین قومی هستند که به زبان لزگی از گروه زبان داغستانی صحبت می کنند. اقوام داغستانی دیگر از قبیل تَبَسارانیون، آغول ها، روتول ها و تساخورها نیز به زبان لزگی صحبت می کنند که آنها هم پیروان دین اسلام و سنی مذهب هستند.
نوقایی ها از اقوام ترکی هستند که در محدوده داغستان زندگی می کنند. کل جمعیت این مردم به 60 هزار نفر می رسد. اگرچه زبان نوقایی طی قرن های اخیر تحت تأثیر محیط قفقازی تغییر کرده، اما تا حد زیادی به زبان تاتاری شبیه است. نوقایی ها مسلمانان سنی مذهب هستند.
داغستان
از جمهوریهای خودمختار فدراسیون روسیه در شرق قفقاز و ساحل غربی دریای خزر که حدود صدهزار نفر از جمعیت نزدیک به سه میلیون نفری آن، شیعیان هستند. پایتخت آن ماخاچکالا (مخاچ قلعه) است و قدیمیترین مسجد این شهر را دو تاجر ایرانی ساختهاند. شهر دربند از مهمترین مناطق شیعینشین داغستان است. داغستان تا قرن دوازده هجری شمسی، جزئی از ایران بوده که بر اساس قرارداد گلستان، در ۳ آبان ۱۱۹۲، برابر با ۲۵ اکتبر ۱۸۱۳، از این کشور جدا شد. داغستان به معنای سرزمین کوهستانهاست. این کشور از جمهوریهای خودمختار فدراسیون روسیه است که در ساحل غربی دریای خزر و منطقه شرقی قفقاز شمالی واقع شده است، از شمال با جمهوری خودمختار کلموک، از شرق با دریای خزر، از جنوب با آذربایجان و از جنوب غربی با گرجستان و جمهوریهای خودمختار کارباردین-بالکار و آسیتای شمالی همسایه است. مساحت آن ۵۰۳۰۰ کیلومتر مربع و پایتخت آن ماخاچکالا (مخاچ قلعه) است. داغستان، به نسبت وسعت، از متراکمترین مناطق دنیا در گوناگونی نژادی است.بیشتر مردم داغستان از اقوام مختلف نژاد قفقازی هستند. به جز روسی، بیش از ۳۰ زبان دیگر در داغستان رایج است که الفبای تمامی این زبانها سیریلیک است.
تاریخ سیاسی داغستان داغستان از ۶۶۴ میلادی پیوسته مورد حمله اعراب قرار میگرفت. در نیمه اول قرن هشتم (در زمان خلافت هشام)، اعراب موفق شدند پایگاهی در دربند ایجاد کنند. این منطقه در قرنهای چهارم و پنجم به دولت آلبانی تعلق داشت که مسیحیت در مناطق ساحلی و کوهستانی آن اشاعه داشت. وقتی اعراب اسلام را عرضه کردند، تعدادی از قبایل مانند کاتیاکها، لکها و طبرستانیها بلافاصله اسلام را پذیرفتند، اما گرویدن همه این اقوام به اسلام، تا قرن شانزدهم و پس از آن به طول انجامید. منطقه داغستان به مدت ده قرن بخشی از جهان اسلام شناخته میشد. پس از اعراب، اقوام متعدد دیگری به داغستان حمله بردند. نخست سلجوقیان در قرن یازدهم و سپس مغولها در اوایل قرن سیزدهم آن را تصرف کردند. در اوایل قرن چهاردهم تیمور گورکانی و فرمانروای اردوی زرین بر سر داغستان با یکدیگر جنگیدند. در نیمه قرن شانزدهم عثمانیها داغستان را اشغال کردند. داغستان در قرن هجدهم مورد حمله ایرانیها قرار گرفت. در اوایل قرن نوزدهم روسها این سرزمین را به خاک خود ضمیمه کردند. اگر چه داغستانیها تحت حکومت حکام خارجی از قبیل خان اردوی زرین یا سلطان عثمانی بودند، اما رهبران محلی قدرتمندی داشتند؛ به خصوص در طول قرنهای پانزدهم و شانزدهم. پس از آنکه داغستان ضمیمه خاک روسیه شد، روسها حکومتهای محلی را برچیدند.
پیشینه داغستان داغستان از ۶۶۴ میلادی پیوسته مورد حمله مسلمانان عرب قرار میگرفت. در نیمه اول قرن هشتم (در زمان خلافت هشام بن عبدالملک) مسلمانان عرب موفق شدند پایگاهی در دربند ایجاد کنند. وقتی ایشان اسلام را عرضه کردند، تعدادی از قبایل مانند کاتیاکها، لکها و طبرستانیها بلافاصله اسلام را پذیرفتند؛ اما گرویدن همه این اقوام به اسلام، چندین قرن یعنی تا قرن شانزدهم و پس از آن به طول انجامید. منطقه داغستان به مدت ده قرن بخشی از جهان اسلام شناخته میشد. در مخاچ قلعه، دربند، تارگی و دیگر شهرهای داغستان مساجدی وجود دارد. برخی منابع از فعال بودن ۲۷ مسجد در سال ۱۹۹۰م در داغستان خبر دادهاند؛ اما به نقل از یک نویسنده شوروی، یک قرن پیش تعداد ۱۲۳۵ مسجد در این منطقه وجود داشته است. مسلمانان، ۸۷ درصد جمعیت داغستان را تشکیل میدهند ،شیعه، صوفیگری، مذاهب شافعی و سلفی در داغستان رواج دارد.
مساجد مهم داغستان مسجد جامع دربند، از قدیمیترین مساجد جهان اسلام است و در داخل قلعه دربند ساخته شده است. مسجد خامنه ماخاچکالا، قدیمیترین مسجد ماخاچ قلعه (پایتخت داغستان) و تنها مسجد شیعیان است که آن را دو برادر تاجر ایرانی به نامهای حاج اسدالله و حاج لطف الله خامنهای، در شهر ماخاچ قلعه ساختهاند و در دوران شوروی به سالن ورزشی تبدیل شده بود. این مسجد پس از فروپاشی شوروی، به کاربری مسجد بازگشت و اکنون کلاسهای گوناگون اصول عقاید و قرآن در این مسجد برگزار میشود و در ماه محرم و رمضان عده زیادی از شیعیان گرد هم میآیند و مراسم مذهبی خود را اجرا میکنند. مسجد ایرانیهای دربند، توسط مهاجران ایرانی ساخته شده و نمای آن بیشتر شبیه حسینیه است. مسجد امام علی خاسایورت، به شیعیان اختصاص دارد. مسجد حضرت محمد (ص)، بزرگترین مسجد اروپا خواهد بود که در زمینی به مساحت ۲۰ هکتار بنا میشود و شامل مسجدی با تمام امکانات و پارکینگ، موزه، مرکز اسلامی و مدرسه است.
باشقیرستان
نام باشقیر در آثار مؤلفان اسلامی به گونههای مختلف باشغرد، باشجرد، بشجرد، بسجرت، باشغرت، باشقرد، بشکرد و بشخرت نیز آمده است. مساحت مساحت باشقیرستان ۶۰۰، ۱۴۳کم۲ و مرکز آن شهر اوفاست. این سرزمین در میان بخش اروپایی و آسیایی روسیه در نزدیکی کوههای اورال واقع است. نواحی غربی آن جلگهای، و نواحی شرقی آن کوهستانی است دمای این سرزمین در تابستان میان ۱۶ تا ۲۰ و در زمستان ۱۴- تا ۱۷- سانتیگراد و متوسط بارندگی ۳۰۰ تا ۶۰۰ میلیمتر در سال است. بلایا و اوفا از عمدهترین رودهای این سرزمینند. بیش از ۴۰% اراضی آنجا جنگلی است (فرهنگ دائره المعارفی، ص۱۱۷) باشقیرستان شامل ۵۴ منطقه کشاورزی، ۱۷ شهر و ۴۱ شهرک است. جمعیت شهر اوفا مرکز این جمهوری مطابق آمار ۱۹۹۱م/۱۳۷۰ش دارای ۰۰۰، ۰۹۷، ۱نفر جمعیت است و در ۵۴ و ۴۰ عرض شمالی و ۵۶ طول شرقی واقع شده است. جمعیت جمهوری باشقیرستان در ۱۹۸۵م/۱۳۶۴ش بالغ بر ۰۰۰، ۸۵۸، ۳نفر بوده است که ۶۲% آن در شهرها سکنی داشتهاند. شمار باشقیرها در این جمهوری کمتر از روسها و تاتارهاست. در آمار ۱۹۷۰م از کل جمعیت ۰۰۰، ۸۳۳، ۳ نفری باشقیرستان، حدود ۸۹۲ هزار نفر باشقیر، ۰۰۰، ۵۴۶، ۱ نفر روس، ۹۴۵ هزار نفر تاتار و بقیه از دیگر اقوام بودهاند در ۱۹۵۹م حدود ۴/۴۲% از جمعیت باشقیرستان را روسها تشکیل میدادند که در ۱۹۷۹م به ۳/۴۰% کاهش یافت.
پیشینه تاریخی در نیمه دوم هزاره نخست قم، در جنوب باشقیرستان اقوام آریایی تبار سرمت سکنی داشتند که کار عمده آنان دامپروری بود. در هزاره نخست میلادی نفوذ کوچندگان ترک زبان به جنوب اورال آغاز گردید. اینان در پایان این هزاره در سراسر منطقه باشقیرستان پراکنده شدند و اقوام بومی را در خود مستحیل کردند. در حدود سدههای ۹-۱۰م نخستین آگاهی مکتوب درباره باشقیرها با عنوان بسچرت پدید آمد. نام باشقورت را پدید آمده از دو نام ترکی «باش» به معنی سر و «قورت» یعنی گرگ دانستهاند. ابن فضلان آنان را از قبایل ترک میداند و در زمان او باشقیرها هنوز بتپرست بودهاند. ادریسی بسجرت (باشقیر) را میان دو سرزمین بجناک و بلغار نوشته، و شامل دو بخش داخلی و خارجی از قبایل ترک نامیده است. تشکل قومی باشقیرها را محققان در همین دوره نوشتهاند.
حمله مغول در ۶۲۶ق/۱۲۲۹م لشکریان تاتار و مغول به باشقیرها حمله بردند که سرانجام در ۶۳۳ق/۱۲۳۶م به تبعیت باشقیرها از باتو منجر گردید و سرزمین باشقیر در محدوده قلمرو شیبان فرزند جوجی، برادر باتو قرار گرفت
ایجاد خاننشینها پس از سقوط اردوی زرین در نیمه دوم سده ۹ق/۱۵م در جنوب شرق باشقیرستان، چند خاننشین پدید آمد. غرب باشقیرستان تابع خاننشین تاتار، و شمال شرق آن تابع اردوی سفید سیبری شد؛ جنوبیها نیز که بیشتر باشقیرها را تشکیل میدادند، جزو اردوی نوغای (نوقای) شدند. پس از الحاق خانات غازان به روسیه در ۹۵۹ق/۱۵۵۲م باشقیرها تابعیت روسیه را گردن نهادند (دائره المعارف تاریخی). ایوان مخوف، تزار روسیه طبق وصیت نامه سال ۹۸۰ق/۱۵۷۲م فرزند خود را به فرمانروایی منطقه غازان منصوب نمود که باشقیرستان بخشی از آنجا بود. در ۹۸۲ق/۱۵۷۴م در اوفا پادگانی نظامی استقرار یافت و این ناحیه در ۹۹۴ق/۱۵۸۶م به صورت شهری دارای اهمیت اداری درآمد
تبعیت از روسیه در اواخر سده ۱۶ و اوایل سده ۱۷م پس از اعلام انحلال خاننشین سیبری، منطقه باشقیرستان به تابعیت دولت روسیه درآمد، ولی این کار با مقاومتهای سختی از سوی مردم باشقیر همراه شد.
قیام و سرکوب آن در آن زمان در جنوب و شرق باشقیرستان دامپروری، و در غرب و شمال آن، کشاورزی اقتصاد غالب بود. در سدههای مذکور مهاجرت روستاییان روسی به باشقیرستان فزونی گرفت. اینان فراریانی بودند که برای رهایی از ستم ملاکان روسی به دیگر نواحی میگریختند. در نیمه دوم سده ۱۷ و نیمه نخست سده ۱۸م باشقیرها برای رسیدن به آزادی به پا خاستند، ولی این قیامها از سوی دولت روسیه بیرحمانه سرکوب شد (دائره المعارف تاریخی، ج۲، ص۱۸۳) در ۱۱۱۷ق/ ۱۷۰۵م قیام بزرگی در باشقیرستان روی داد که هدف آن جدایی از روسیه و نزدیکی با دولت عثمانی بود. این قیام در ۱۱۲۳ق/۱۷۱۱م به شدت سرکوب شد. در سالهای ۱۱۸۷-۱۱۸۹ق/ ۱۷۷۳- ۱۷۷۵م باشقیرها به قیام قزاقها به رهبری امیلیان پوگاچف پیوستند و در پیکار روستاییان با دولت روسیه مشارکت ورزیدند، قیام به شدت سرکوب، و پوگاچف در ۱۰ ژانویه ۱۷۷۵ اعدام شد. در دوران انقلاب ۱۹۱۷م روسیه، بهرغم نهضتی ملیتگرا که به همت مسلمانان در باشقیرستان پدید آمد، در سالهای جنگ داخلی، باشقیرستان چند بار از سوی بلشویکها و مخالفان آنها دست به دست شد. در ۲۳ مارس ۱۹۱۹م/۳ فروردین ۱۲۹۷ش باشقیرستان به عنوان نخستین جمهوری خودمختار درون اتحاد جماهیر شوروی اعلام موجودیت کرد، ولی حمله نیروهای دریا سالار کُلچاک اجرای این برنامه را بر هم زد. سرانجام پس از ژوئن ۱۹۱۹ شهر اوفا به تصرف بلشویکها درآمد و برنامه پیوستن باشقیرستان به شوروی تحقق یافت.
زبان و گویش زبان باشقیری متعلق به گروه زبانهای ترکی است. میتوان این زبان را جزو گروه زبان قپچاق و نیز گروه فرعی قپچاق - بلغار به شمار آورد. این زبان به دو بخش کوهستانی و استپی تقسیم میشود. بخش زبان کوهستانی شامل گویشهای شمال شرقی و جنوب شرقی، و استپی شامل گویشهای جنوب غربی و نواحی مرکزی است که میان آنها تفاوتهای واژگانی، آوایی و ساختاری وجود دارد. در زبان باشقیری شماری وامواژههای مغولی، عربی، فارسی و روسی وجود دارد. به هنگام انقلاب روسیه، اقوام باشقیر و تاتار ناحیه ولگا - اورال در آستانه تبدیل به ملتی واحد با فرهنگ تاتاری قرار داشتند. باشقیرها گویشی ویژه داشتند که با زبان تاتاری قدری تفاوت داشت. با اینهمه، تاتاری در حکم زبان ادبی آنها بود. هر دو قوم باشقیر و تاتار از میراث فرهنگی مشابهی برخوردار بودند. خط و کتابت باشقیرها تا ۱۹۲۹م عربی، و از ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹م لاتینی بود، و سرانجام در ۱۹۴۰م سیریلی شد.
دین و آیین باشقیرها خدایان متعددی داشتند که ابن فضلان شمار آنان را ۱۲ نوشته است، گذشته از آن حیواناتی چون مار و بلدرچین را نیز میپرستیدند. از اوایل سده ۴ق/۱۰م دین اسلام به منطقهای که اکنون تاتارستان نامیده میشود، راه یافت و در سدههای ۵ و ۶ق/۱۱ و ۱۲م به منطقه کنونی باشقیرستان نفوذ کرد. در سده ۸ق/۱۴م مغولانِ فرمانروای اردوی زرین اسلام آوردند. این خود زمینه را برای گسترش اسلام فراهم آورد. تزارهای روسیه از جمله پتر اول و الیزابت تلاش میکردند تا آیین مسیحیت ارتدکس را در سرزمینهای مسلمان نشین برقرار کنند. این نیز سبب خشم مردم مسلمان و بروز حوادث ناگوار شد. با این وصف، در طول سدههای ۱۰-۱۲ق/۱۶- ۱۸م گروهی از مردم باشقیرستان به مسیحیت گرویدند.
کاترین دوم تزار روسیه کوشید تا در منطقه ولگا از خطاهای اسلاف خویش پرهیز نماید؛ بنابراین، تبلیغات ضداسلامی ممنوع گردید و به مسلمانان اطراف رود ولگا، از جمله تاتارها اجازه بنای مساجد داده شد. وی در ۱۱۹۷ق/۱۷۸۳م در اورنبورگ مرکزی دینی (اسلامی) تأسیس کرد.
کابارد ها
قوم کابارد (آدیغه) از اقوام آدیغه و ساکن قفقاز شمالی هستند. درباره تعداد شیعیان این قوم اطلاعاتی در دست نیست. جمعیت کابارد در روسیه 520 هزار نفر است که از این تعداد 499 هزار نفر در جمهوری کاباردینو- بالکاریا (قبارطه- بلغار) زندگی می کنند. البته در برخی از منابع ، تعداد شیعیان این منطق بین 10 تا 15 هزار نفر براورد می شود. [13] کاباردها 55 درصد جمعیت جمهوری کاباردینو- بالکاریا را تشکیل می دهند و امروز پرتعدادترین مردم قوم آدیغه در روسیه هستند.
گروهی از کاباردها در قرن 19 قفقاز را ترک و به ترکیه و کشورهای خاور نزدیک مهاجرت کردند که در آنجا به همراه نژادهای دیگری از آدیغه، چرکس نامیده می شوند. بخشی از کاباردها ثلث اول قرن 19 به قسمت علیای رودخانه کوبان کوچ کردند. این مردم به همراه گروه هایی از آدیغ های غربی که توسط روس ها در دشت اسکان یافته اند امروزه چرکس های روسی قراچای- چرکس را تشکیل می دهند (40 هزار نفر). کاباردها اولین بار در فاصله قرون 12 تا 14 به صورت یک قوم مستقل درآمدند؛ یعنی هنگامی که بخشی از آدیغ های ساکن در غرب قفقاز به محدوده کنونی شاهزاده نشین های فئودال کابارد کوچک و بزرگ کوچ کردند. از سال 1557 کابارد تحت حمایت روسیه بود تا بالأخره در سال 1827 در ترکیب آن قرار گرفت. کاباردها در کنار اقوام دیگر قفقاز شمالی در جنگ قفقاز علیه جور تزاریسم شرکت کردند. سال 1922 ایالت خودمختار کاباردینو- بالکاریا تشکیل شد که در سال 1936 به جمهوری خودمختار مبدل گردید. سال 1944 کاباردها نیز در سرنوشت دیگر ملل قفقاز شمالی شریک و به قزاقستان تبعید شدند. تعداد زیادی از تبعیدشدگان در دهه 60، پس از بازسازی جمهوری خودمختار کاباردینو- بالکاریا به سرزمینشان مراجعت کردند.
قره چای ها
این گروه از اقوام قدیمی ترک و کوه نشین قفقاز شمالی بودند که مانند بالکارها به زبان قره چایی- بالکاری صحبت می کردند. جمعیت قره چاییان در روسیه 192 هزار نفر است که 169 هزار نفر از آنها در قره چای- چرکس زندگی می کنند. به این ترتیب 5/38 درصد جمهوری قره چای- چرکس را نژاد قره چایی تشکیل می دهد که پرجمعیت ترین قوم این جمهوری به حساب می آید. دین این مردم اسلام و مذهب ایشان سنی است. البته در میان این جمعیت نیز بین 5 تا 10 هزار نفر از شیعیان اسمائیلی هستند و از تعداد شیعیان اثنی عشری در این منطقه اطلاعی در دست نمی باشد.
مهاجران مسلمان آسیای میانهای
مهاجران مسلمان آسياي ميانه،آذربایجانی ها، ازبكها، تاجيكها، قرقيزها و تركمنها بخش عمده اعضاي آن را تشكيل ميدهند. آنها عمدتاً پيرو مذهب حنفي تسنن هستند ولي در ميان ازبكها و تاجيكها پيروان وهابيت كم نيستند. بخش قابل توجه تاجيكهاي پامير به جريان شیعیان اسماعيلي تعلق دارند.این مهاجران عمدتاً ساكن شهرها ميشوند. مهاجران از ازبكستان و تاجيكستان به بركت يكپارچگي و سطح بالاي ديانت خود، در زندگي مسلمانان شهرنشين نفوذ زيادي كرده و گاهي به مقامات رهبري ميرسند. مسلمان آسياي ميانه و مسلمانان شمال قفقاز باعث نزديكي روابط آنها ميشود چرا كه دو گروه براي پيدا كردن نان و روزي يا نجات از جنگ و بيثباتي سياسي روستاهاي خود را ترك كردهاند. 7% مسلمانان روسيه (حدود 950 هزار نفر) از مهاجران آسياي ميانه محسوب شوند. آنها در هيچ يك از مناطق كشور اكثريت را تشكيل نميدهند ولي در حوزههاي فدرال مركزي، سيبري و خاور دور ميزان آنها از ساير مناطق 6-4 برابر بيشتر است و آنها بخش قابل توجه مسلمانان ديندار را تشكيل ميدهند.
مهاجران مسلمان خارجی
جمعيت عربها، تركها، كردها، فارسها و پشتونها، كوچكترين گروه مسلمانان روسيه را تشكيل ميدهند كه ميتوان آنها را «امت خارجي» دانست. اين جمعيت فرا منطقهاي مسلمانان، چندين قومي و چندين مذهبي است ولي عربهايي كه عمدتاً اهل تسنن هستند، در اين گروه از همه فعالترند. عربها به علت تسلط مادرزادي به زبان عربي و سطح بالاي ديانت اغلب توسط مسلمانان روسيه به عنوان استادان مباني اسلام، كتابت و فرهنگ اسلامي جلب ميشوند و بخش قابل توجه استادان مدارس اسلامي را تشكيل ميدهند. آنها در بعضي مناطق حتي توانستند به مقامات عالي روحاني برسند 1% مسلمانان روسيه (140 هزار نفر) مسلمانان خارجي را تشكيل ميدهند. اعضاي مسلمانان خارجي كه تعدادشان نسبتاً كم است، در هيچ يك از مناطق فرمانروايي نميكنند ولي در زندگي بعضي جوامع اسلامي نفوذ زيادي دارند. به عنوان مثال يك فلسطيني به نام وسام بردويل رئيس اداره روحانيت مسلمانان جمهوري كارليا ميباشد. سهم اين جمعيت فرا منطقهاي به ويژه در حوزه فدرال مركزي (4%) و در حوزههاي شمال غربي و جنوبي (هر يك 1.5%) زياد است. از این تعداد شاید حدود 20 تا 30 هزار نفر، شامل شیعیان اثنی عشری می باشند که از کشور های عربی و ایران به روسیه مهاجرت کرده و یا برای کار و تحصیل در روسیه ساکن هستند.
تعدد مذاهب با تفکیک مکتب
تعداد سني ها بيشتر است و پيروان مذهب تسنن از مکاتب فقهي مختلفي مانند حنفي و شافعي تشکيل شده اند و شيعيان را عموماً آذربايجاني ها و تالش ها تشکيل مي دهند.
مساجد، ادارات، مدرسه و موسسات مسلمانان
در سال 1996 در روسيه تعداد 43 اداره دینی مسلمان و 2349 مسجد وجود داشت. از جمله اختيارات اداره هاي ديني مسلمانان مي توان به مواردي همچون تربيت نيروي انساني، تقسيم و اعزام آنان به ساير نقاط و ارتباط با سازمان هاي ديني خارج از کشور، برگزاري کنفرانس هاي مختلف بين المللي در زمينه معارف اسلامي و حمايت از برقراري صلح و امنيت در جامعه مسلمانان و احداث مساجد و ابنيه اسلامي نام برد. آنها همچنين هر سال کاروان هايي را براي زيارت خانه خدا آماده و اعزام مي کنند. تا اوايل دهة 90 تنها دو مؤسسه آموزش مباني اسلام با نام مدرسه «ميرعرب» در بخارا و «مؤسسه امام النجاري» در تاشکند وجود داشت. در سال 1990 مدرسه اي در مجاورت اداره ديني مسلمانان داغستان تاسيس شد و درسال 1991 با استفاده از امکانات مسجد جامع مسکو، مدرسه ديني افتتاح شد. تعداد اين گونه مدارس آموزش معارف اسلامي تا سال 1996 در روسيه به 102 مرکز رسيد. از جمله مساجدي که مي توان در مسکو نام برد مسجد جامع مسکو، مسجد تاريخي، مسجد يابود روي کوه «پالکوني«، مسجد «آترادنايا» و مسجد «نواتروف» مي باشد.
بزرگترین مسجد روسیه
مسجد قل شریف، بزرگ ترین مسجد روسیه، در شهر قازان تاتارستان قرار دارد. مسجد کول شریف یکی از مساجد اصلی و بزرگ قرون وسطی در قازان بوده که در سده ۱۶ میلادی احداث شد. این مسجد با کتاب خانه غنی خویش سبب ظرافت، زیبایی و تزیین پایتخت خانهای قازان و مرکز اموزش مذهبی، گسترش علوم در قسمت مرکزی روسیه در سده ۱۶ میلادی بود. این مسجد باعث ظرافت، زیبایی و درخشش پایتخت خانهای قازان و مرکز اموزش دینی، گسترش علوم در قسمت مرکزی روسیه در سده ۱۶ میلادی بوده هست. این مسجد معروف روسیه بعنوان نماد شهر «کازان» شناخته میشود. این مسجد به افتخار آخرین امام جماعت خویش «سید قل شریف» یکی از رجال مشهور دینی، عالم، شاعر و سیاستمدار و از فرماندهان دفاعی شهر قازان، که در این مسجد خدمت میکرد و در زمان اشغال این شهر کشته شد تغییر اسم داد.
معماری مسجد قل شریف یا کول شریف
مسجد ۲ طبقهای قل شریف، یک طبقه را به نیایش و یک طبقه را به موزه اسلامی خود اختصاص داده هست. گنبد مرکزی این مسجد ۳۹ متر و ۴ مناره اصلی آن ۵۷ متر ارتفاع دارند. بخش عمدهای از هزینه ساخت مسجد به وسیله مسلمانان تاتار اهدا شده هست.
تعدادی معتقدند سبک معماری این مسجد وام دار سبکهای بلغاری هست، ولی مولفههای آن به سبک عثمانی و دوره رنسانس شباهت دارد. مسجد قدیمی که در همین مکان ساخته شده بود در سال ۱۵۵۲ به وسیله روسها خراب شد و دارای منارههای ۸ متری بود که در ساخت آن سنگهای سفید رنگ نقش اصلی را برعهده داشت. در این مسجد یک مدرسه اسلامی و یک کتاب خانه هم قرار داشت. در ۲۱ فوریه سال ۱۹۹۶ به درخواست مینتیمر شایمییف رییس جمهور تاتارستان بازسازی مسجد شروع گردید و در ژوئیه سال ۲۰۰۵ در دوره جشنهای هزاره قازان رسما بازگشایی شد. اقامه نماز جمعه در این مسجد یکی از مهمترین و بزرگترین رویدادهای پایتخت تاتارستان به حساب میآید.
جریانات شاخص در روسیه
احزاب و جنبشهای اسلامی در روسیه
اتحاد مسلمانان روسیه
این جنبش سیاسی، اجتماعی و سراسری روسیه در تاریخ 31 مه سال 1995 تاسیس گردید و در16 ژوئن همان سال در وزارت دادگستری به ثبت رسید. این جنبش خود را وارث «اتحاد مسلمانان روسیه » که در سال 1905 تشکیل شده بود، به شمار می آورد. این سازمان در سومین و چهارمین دوره دومای (پارلمان) روسیه،6 و9 عضو داشت. «احمد نالدوف»، دبیر کل تدارکات «اتحاد مسلمانان روسیه» (کنونی) می باشد. در نخستین کنگره اتحاد مسلمانان روسیه که از 1 تا3 سپتامبر 1995 در مسکو برگزار گردید، «مقدس بیبارسوف» به عنوان دبیر کل اتحاد مسلمانان روسیه انتخاب شد. اتحاد مسلمانان روسیه درصدد برآمد در انتخابات دومای دولتی شرکت کند، اما کمیته مرکزی انتخابات، این اجازه را به اتحادیه برای حضور در انتخابات نداد و به همین دلیل، در ماه دسامبر 1995، اتحادیه نتوانست در انتخابات دوما شرکت کند. رهبر اتحادیه از هوادارانش دعوت کرد تا از جنبش «خانه ما روسیه» جانبداری نمایند. شورای کل اتحادیه مسلمانان روسیه در تاریخ 10 فوریه 1996 «نادر خاچیلاف» از داغستان را به عنوان رئیس انتخاب کرد. شیخ «نفیع ا... عاشیروف» که رئیس کمیته مرکز عالی هماهنگی اداره دینی مسلمانان روسیه و «عبدالواحد نیازوف » که مدیر کل مرکز فرهنگی اسلامی روسیه می باشند، به عضویت در هیات مدیره اتحادیه مسلمانان روسیه انتخاب شدند.
اهداف برنامه های اتحادیه
اتحادیه مسلمانان مصمم است جناحی در دومای دولتی - که بیانگر منافع مسلمانان باشد - ایجاد نماید.
نمایندگی در ارگانهای دولتی
به گفته رهبران اتحادیه مسلمانان روسیه در ششمین دومای دولتی،26 مسلمان به عنوان نماینده ایفای وظیفه می کنند.
ساختار تشکیلاتی
این اتحادیه با تکیه بر مرکز هماهنگی اداره های دینی مسلمانان روسیه و مرکز فرهنگی اسلامی در روسیه و جامعه قومی «لاگهای» داغستان فعالیت می کند. این اتحادیه در نهادهای مختلف فدراسیون بخشهایی را به خود اختصاص داده است. مسؤولیت اتحادیه مسلمانان روسیه را «نادر خاچیلایف » که همزمان رئیس جنبش اجتماعی سیاسی داغستان به نام «جماعت الحریت» می باشد، برعهده دارد.
جنبش سراسری اجتماعی، سیاسی مسلمانان روسیه
این جنبش در سال 1996 در شهر «ساراتوف» تاسیس یافت. «مقدس بیبارسوف» امام اداره دینی مسلمانان «پوولژه» همزمان رئیس این جنبش است. هدف اساسی جنبش، حمایت از منافع مسلمانان روسیه در بخشهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و معنوی می باشد. این جنبش مورد حمایت حکومتهای مناطق، بخشی از روشنفکران مسلمان و صاحبنظران بوده، بر اداره دینی مسلمانان قسمت اروپای مرکزی، پوولژه، تاتارستان، باشقیرستان و سیبریا متکی است. رهبر جنبش، «مقدس عباساویچ بیبارسوف»، امام اداره دینی مسلمانان پوولژه است. او در سال 1960 در روستای «سرونیایایلیوزان» استان پنرا متولد شد. مردم این روستا گرایش محکمی به اسلام دارند و روستای مذکور به عنوان منبع تامین نیروی انسانی روحانیت مسلمان شناخته شده است. اولین ماهنامه در اتحاد شوروی با عنوان «مسلمانسکی وستنیک» در ساراتوف با تلاشهای بیبارسوف در سال 1989 انتشار یافت. وی از سال 1995 تا1996، دبیر کل اتحادیه مسلمانان روسیه بود.
جنبش سراسری اسلامی نور
این جنبش در تاریخ 4 ژوئن سال 1995 تاسیس یافت و در تاریخ 16 ژوییه همان سال به ثبت رسید. گرایش نظری - سیاسی جنبش، حفاظت و تکمیل ساختار دینی فدراسیون روسیه است. جنبش اجتماعی اسلامی «نور» با هدف پشتیبانی از اصل ساختار ملی، منطقه ای، نهاد اجتماعی ریاست جمهوری و پارلمنتاریسم فعالیت می کند.
دیدگاههای جنبش
1) با کاربرد قدرت و زور مخالف بوده، در حل و فصل مناقشات میان مناطق و میان ملیتهای مختلف روسیه نقش خواهد داشت. 2) استفاده از نیروی نظامی را برای دفاع از منابع روسیه، حفظ منافع گروهها و افراد در خارج از کشور و در شرایط اضطراری مجاز دانسته، افراط گرایی مذهبی و اعمال شیوه های تروریستی را محکوم می نماید. 3) هر حکومت قانونی در روسیه را به رسمیت می شناسد، به شرط آن که به قانون و سیاستهای اعلام شده خود وفادار باشد. این جنبش به منظور تحقق برنامه های خود چند پیشنهاد مشخص تهیه نموده که عبارتند از 1) تصویب قانون برای تخصیص زمین برای ساخت قبرستانی برای مسلمانان. 2) تامین بودجه برای اهداف آموزشی، ترویج موسیقی، امور هنری و ورزشی مسلمانان، اختصاص وقت و تولید برنامه های اسلامی در شبکه های تلویزیونی و رادیویی روسیه. 3) حمایت از طبقات محروم جامعه صرف نظر از گرایشات دینی آنان و عدم ایجاد محدودیت در ارائه خدمات به مسلمانان. یادآور می شود که برنامه جنبش نور در مقایسه با سایر جنبشها، از صورت بهتری برخوردار است و با مسائل دولتی نیز قابل تطبیق است. این برنامه شامل مطلبی در مورد سیاست خارجی کشور با توجه به توسعه روابط با کشورهای اسلامی می باشد. این جنبش همچنین هوادار اصلاحات نظامی بوسیله سربازان مسلمان است. برنامه اقتصادی جنبش نور با برنامه های اقتصادی جنبشهای چپگرا و مرکزگرا همسان است. جنبش، کمک به رشد تجارت اسلامی را یکی از اهداف خود می داند. همچنین این جنبش توجه خاصی به کمک به مسلمانان بی بضاعت در چهارچوب برنامه کلی اجتماعی خود دارد.
مشارکت در انتخابات
این جنبش در ماه دسامبر سال 1995 در انتخابات مجلس شرکت کرد و57% از آرا را از آن خود کرد که جمهوریهای چچنستان و تاتارستان با 12% بیشترین رای را به آن دادند. یادآوری می گردد این جنبش بین مقامات حکومتی نماینده ای ندارد. این جنبش از حمایت اداره مرکزی دینی مسلمانان روسیه و کشورهای مشترک المنافع برخوردار بوده، در فعالیتهایش به روشنفکران و صاحبنظران مسلمان تکیه دارد.
رهبران جنبش
«خالد یاخین» در سال 1995 ریاست این جنبش را برعهده داشت. در سال 1996، کنگره «وفایارولین» را برای این سمت انتخاب کرد. وی همزمان امام جمعه مسلمانان شهر کورووای استان ولادیمیر می باشد.
حزب دموکرات اسلامی داغستان
این حزب در تاریخ 15 سپتامبر 1990 در شهر «ماخاچ قعله » طی کنفرانسی با حضور 300 تن از مسلمانان منطقه تاسیس گردید.
برنامه های حزب
این حزب از ایجاد جامعه لائیک دموکراتی جانبداری می کند; جامعه ای که در آن اسلام فضای بازی جهت رشد در اختیار داشته باشد. «سوراکات آسیایتلوف»، یکی از رهبران جامعه قومی آوارها است که ریاست شورای هماهنگی حزب را برعهده دارد. وی تاریخدان، استاد دانشگاه و قهرمان سابق کشتی اتحاد شوروی سابق است و 65 سال دارد.
جنبش مسلمیه داغستان
این جنبش اجتماعی که در سال 1995 تشکیل و رسما به ثبت رسیده و دارای جایگاه حقوقی است، در ائتلاف با حزب دموکراتیک داغستان فعالیت می کند. ====ساختار تشکیلاتی==== بخشهای این جنبش در تمامی نواحی داغستان موجودند. ====تعداد اعضا==== در فوریه 1996، این جنبش 1000 عضو زن داشت. ====رؤوس فعالیتهای جنبش==== روشنفکری و آموزش تعالیم اسلامی است.
مرکز مذهبي ـ اسلامي مسلمانان اهل تشيع
موسس این مرکز «آقای فاميل جعفروف»می باشد. وی در سال 1968 در جنوب جمهوری آذربايجان به دنيا آمد. جعفر اف بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه فني باکو در سال 1991 به روسیه رفت و تابعيت این کشور را کسب کرد. وی به عنوان یک مسلمان شیعه، در سال 1995 میلادی به جمهوری اسلامی ایران سفر کرد و به مدت 8 سال در مدرسه عالی امام خميني(ره) وابسته به حوزه علمیه قم تحصيل نمود و در سال 2004 میلادی به روسيه بازگشت . هماکنون علاوه بر تأسیس یک مرکز دینی، یک نشریه و یک سایت فعال، به عنوان "رییس سازمان مذهبي مسلمانان شيعه مسکو" هم فعالیت میکند.
سازمان مذهبي مسلمانان شيعه مسکو
علاوه بر این، اکنون "سازمان مذهبي مسلمانان شيعه مسکو" نیز به عنوان یک جمعیت مستقل البته با الهام گری از این مرکز فعالیت می نماید. این سازمان در حال حاضر تعدادی حسینیه و مسجد در روسیه را اداره نموده و به برگزاری جلسات دینی و آگاه سازی جوانان مشتاق اهل بیت (ع) همت دارند. البته سازمان مذکور علاوه بر فعالیت برای جذب روس ها، درصدد تربیت جوانان شیعه و عمق دادن به باور های مذهبی و دینی این افراد در راستای اهداف فرهنگ اصیل تشیع می باشد تا بیشتر با دین خود آشنا شده و در جامعه روسیه بتوانند مطابق با مسایل دینی خود زندگی کرده و هر یک الگویی نیک از نظر رفتاری و فکری برای سایر جوانان روسیه باشند.
سازمانهای مسلمان مدعی مرکزیت امور
1ـ شورای مفتیان روسیه که مرکز آن در مسکو قرار دارد و ریاست آن برعهده مفتی «راوی عین الدین» می باشد و بیش از 1500 شاخه مذهبی بدان مربوط است.
2ـ اداره دینی مرکزی مسلمانان که مرکز آن در اوفا قرار دارد و ریاست آن بر عهده مفتی «طلعت تاج الدین» است و حدود 500 شاخه مذهبی به آن مرتبط هستند.
3ـ مرکز هماهنگی مسلمانان شمال قفقاز که ریاست آن را مفتی کاراچایووا ـ چرکیسیا و کرانه استاوروپل که اسماعیل بردیف بر عهده دارد و در حدود 800 شاخه مذهبی بدان مربوط می شوند. شورای مفتیان روسیه و اداره دینی مرکزی مسلمانان در تقابل با یکدیگر قرار دارند. بنا بر ارزیابی های اسلام شناسان روسی، از آنجایی که در روسیه یک فرقه واحد برای مسلمانان وجود ندارد، فرض این که زمانی جنبش اسلامی سیاسی واحدی ایجاد شود، غیر ممکن است. چنین تلاش هایی صورت گرفته اند و در اواسط دهه 1990 در روسیه جنبش هایی سیاسی اسلامی پدیدار شدند، اما تمامی آنان تنها از نفوذ منطقه ای برخوردار بودند. تلاش برای متحد نمودن در سطوح مذهبی و سیاسی ـ مذهبی ادامه می یابد، اما آنطور که «مالاشانکو» خاطر نشان می سازد. «رهبران روسیه مسلمان، در اصل رهبرانی منطقه ای هستند، هرچند که برخی از آنان مدعی جایگاهی در سراسر روسیه هستند». در سطح منطقه ای عامل سیاسی اسلام، نقشی بسیار مشخص بازی می کند.
جریانات دینی
یکی از مسائلی که روسیه جدید از دهه 1990 تاکنون با آن روبرو بوده، مسائل هویتی (دینی، قومی و فرهنگی) است، به طوری که برخی با اصطلاح «بحران هویتی» از آن یاد می کنند. اگرچه کشور روسیه تا قرن 17 عمدتاً روسی، اسلاوی و ارتدوکس بود، اما از آن پس با کشورگشایی های تزارها، مردمانی با اقوام، مذاهب و فرهنگ های متفاوت در درون امپراتوری روس قرار گرفتند که یکپارچگی کشور را بیش از پیش خدشه دار نمودند. این وضع با فروپاشی شوروی و بازگشت کرملین به مرزهای قرن 17، تا حدودی حل شد، اما خواه ناخواه، نقل و انتقالات جمعیتی اجباری و متأثر از تحولات تکنولوژیک قرن 20 اثر خود را گذاشته است.
از اواخر دهه 1980 به تدریج هویت جویی مسلمانان آغاز شد. این موضوع تا جایی گسترش یافت که بزرگترین بحران برای روسیه را طی 15 سال اخیر شکل داد و مسکو نیز طی این سالها کوشیده است از یکسو با مسلمانان تندرو برخورد خشن نموده و مسلمانان معتدل را تشویق نماید و از سوی دیگر حتی تا پذیرش عضویت ناظر سازمان کنفرانس اسلامی به منظور راضی نگهداشتن مسلمانان در داخل و جلوگیری از فشار مسلمانان در خارج پیش برود. در گزارش زیر تلاش شده تا وضعیت مسلمانان این کشور مورد بحث قرار گیرد. اسلام دومین مذهب روسیه است و حدود 20 میلیون نفر مسلمان در این کشور زندگی می کنند. تعداد دقیق مسلمانان معلوم نیست چرا که در آخرین سرشماری جمعیت در روسیه، که در سال 2002 میلادی انجام شده، سئوالی درباره تعلقات مذهبی مطرح نشده بود. علاوه بر این، معلوم نیست که چه کسی را باید مسلمان شمرد. برخـی مـی گوینـد که مسلمـان کـسی است کـه حتـماً جمــعه ها به مسجد می رود و تمامی مراتب دینی را رعایت می کند. چنین افرادی، آن طور که «آلکسی مالاشنکو» دکتر علوم تاریخی اشاره می کند، در حدود 3 میلیون نفر هستند. نقطه نظری دیگر، مسلمان را کسی می شمارد که خود را متعلق به جماعت مسلمانان روسیه و امت جهانی اسلام می داند. در این مورد، مهم نیست که چندبار به مسجد می رود و هرچند وقت یکبار عبادت می کند و با چه شدتی مراتب دینی اسلام را رعایت می کند. به گفته «رافائل حکیموف» مشاور رئیس جمهور تاتارستان در امور سیاسی، طبق همه پرسی های اجتماعی، در بین جوانان تاتارستان بیش از 80% خود را مسلمان می دانند، اما تنها 2% از آنان هفته ای یکبار به مسجد می روند و 4% از آنان یک بار در ماه. ملحد آشکار در تاتارستان کمتر از 1% است، اما فردی که همه مراتب دینی را رعایت می کنند، نیز کم است. بالاخص که بخش اعظم جمعیت خود را متعلق به امت اسلامی می دانند. نظرات کارشناسانه ای وجود دارند، مبنی براینکه ظرف سه دهه، تعداد مسلمانان در روسیه می تواند به 30 تا 40 میلیون نفر برسد. این رشد زیاد مربوط به زاد و ولد فراوان در خانواده های مسلمانان و مهاجرت از کشورهای مشترک المنافع است.
ورود اسلام به روسیه
آغاز تاریخ سیاسی روسیه از لحاظ زمانی مطابق با برقراری مسیحیت در سرزمین روس است. اسلام برای اولین بار در نیمه دوم قرن 7 میلادی وارد شمال قفقاز شد. در «پاولژیه»، تاتارها در قرن 10 میلادی اسلام را پذیرفتند (سرزمین روسها نیز در سال 988 میلادی مسیحی شد)، درحالی که ارتش روسیه در قرن 16 وارد سیبری شد. بدین ترتیب، تاتارها که بومیان سرزمین سیبری هستند، ده قرن است پیرو اسلام هستند1. اسلام همبستگی قومی را بین ملیت های روسیه، تاتار، باشقیر، چچن، اینگوش، کاباردینا، داغستان و سایر ملیت ها ممکن ساخت. اسلام توانست ویژگی های منحصر به فرد ملی را برای آنها حفظ کند. امروز مسلمانان روس متعلق به 40 قومیت هستند. عمده ترین آنها تاتارها هستند (بیش از 5 میلیون و 4% از جمعیت روسیه که پس از روسها جایگاه دوم را دارند)، باشقیرها (بیش از یک میلیون) و چچن ها (در حدود 1 میلیون). توسعه طلبی روسی در قلمرویی که در آن اکثریت مسلمانان زندگی می کردند، از نیمه دوم قرن 16 میلادی، زمانی که بر خان قازان تسلط یافتند (قلمرو کنونی جمهوری تاتارستان) آغاز شد و تا پایان قرن نوزدهم ادامه یافت. در نتیجه، در ترکیب امپراطوری روس 18 میلیون مسلمان وارد شدند که در اصل در پریوولژسک، کریمه، آسیای میانه و قفقاز زندگی می کردند. رشد قابل توجه جمعیت مسلمانان حکومت را وادار ساخت که راهی برای همگرا نمودن آنها با ساختار دولت ارتدوکس روسیه بیابد.
اولین طرح قانونی برای مسلمانان
طرحی قانونی که تنظیم کننده «امور دینی» مسلمانان در قلمرو امپراطوری بود، دستور کاترین دوم (کاترین کبیر) از 22 سپتامبر سال 1788 بود که طبق آن در شهر اوفا شورایی متشکل از «تاتارهای قازان»، به دبیری یک مفتی جهت نظارت بر تعیین ملاها و آزمودن کاندیداهای کسب مقامات دینی مسلمان، تأسیس شد. از نیمه دوم قرن نوزدهم در سیاست امپراطوری روسیه اصل دولت واحد روسیه که مرتبط با ایده دولت ملی بود، شروع به حکم فرمایی کرد. این اصل «اجنبیان» را به تمدن و دولت روسیه مفروض می دانست. بدین ترتیب، تاریخ اسلام در روسیه نشان می دهد که اکثریت مسلمانان روسیه، ساکنین اصیل این کشور هستند. «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه در رابطه با جماعت مسلمانان روسیه چنین اظهار نظر می کند: «آنان مهاجر نیستند، آنان شهروندان روسیه هستند و وطن دیگری ندارند».
شیعیان در روسیه
تعداد شيعيان روسيه به دو ميليون نفر مي رسد، از اين تعداد حدود سيصدهزار نفر در مسکو زندگي مي کنند که قبلاً سازماندهي درستي نداشتند. از چند سال قبل جمهوري اسلامي ايران تلاش وسيعي را در هدايت و روشنفکري شيعيان آغاز کرده که اعزام گروه هاي متعدد داوطلب و علاقمند به تحصيل علوم ديني، به مرکز جهاني علوم اسلامي واقع در قم، دانشگاه مذاهب، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي و افتتاح کلاس هاي درس قرآن و معارف اسلامي در مسجد شهداي مسکو که پس از کالج عالي مسکو دومين محل آموزش درس هاي اسلامي در آن شهر است از جمله اين فعاليت به شمار مي رود.
جریانات غیر دینی
چهره های شاخص
شهاب الدین مرجانی
وی در ۱۸۱۸ در تاتارستانبه دنیا آمد. او تحصیلات مقدماتی خود در قازان به اتمام رساند و در ۱۷ سالگی برای تحصیلات عالی به شهرهای بخارا و سمرقند در آسیای مرکزی رهسپار گردید. او در سال ۱۸۴۸ پس از یازده سال تحقیق و تحصیل به قازان بازگشت و در مسجد مدرس قازان به امام جماعت منصوب شد. در سال۱۸۶۷ از طرف مجمع اسلامی مسلمانان قفقاز (ولگا و اورال) به عنوان رهبر دینی منطقه قازان انتخاب گردید. قازان در آن دوران یکی از معتبرترین و بزرگترین مراکز دینی منطقه قفقاز بشمار میرفت.در آن زمان مدارس مذهبی تاتار چنان اشتهاری داشتند که بسیاری آنها را برتر از حوزههای سمرقند و بخارا میشمردند. یکی از دلایل عمده پیشرفت علمیو دینی تاتارها، برخورداری آنان از سطح بالای تعلیم و تربیت بود. برای همه آنها معلم و مدرسه (هم به زبان مادری و هم به زبان روسی) فراهم بود و علاوه بر آن از پیشرفت اقتصادی و رفاه اجتماعی بسیار برتری نسبت به سایر اقوام مسلمان ساکن روسیه و حتی کشورهای اسلامی برخوردار بودند. از سوی دیگر به سبب ارتباط وسیع اقتصادی تاتارها با روسها، آنان بیش از سایر اقوام در معرض فرهنگ روسی که نمادی از فرهنگ و تمدن جدید اروپایی بود، قرار داشتند. با وجود این آنها بیش از سایر اقوام به مبانی و شعایر اسلامی خود پای بند بودند.
اندیشه های سیاسی شهاب الدین مرجانی او در طی دوران رهبری خود با روابط دوستانه و مثبت با مسئولان سکولار حکومتی برقرار نمود. از دستاوردها او در طی این سالها میتوان به چاپ اولین نسخه قرآن در شهر قازان اشاره نمود. از دیگر کارهای مهم او به جمعآوری پول برای سازماندهی آن برای مردم زلزله زده قفقاز، ایجاد دفاتر ثبت گزارشها تولد، ازدواج و مرگ برای مسلمان و تعامل و همکاری با سازمانهای دولتی در امور قضایی (دادگاهها) میتوان اشاره کرد. او در سال ۱۸۷۰ کتابی با عنوان ((الحضرت الحق)) منتشر کرد. او در کتاب به مسائل مهم اجتماعی و نظراتی در مورد اصلاح و بازبینی در بعضی مسائل اسلامی اشاره کردهاست. این کتاب شهرت او را نه تنها در بین مسلمانان قفقاز بلکه در بین مسلمانان آسیای مرکزی نیز گسترش یافت. نهضت اصلاح طلبی مسلمانان روسیه در اواسط قرن نوزدهم میلادی، با تلاش علمای تاتار منطقه ولگای وسطی از جمله شهاب الدین مرجانی، برای رهایی از قیود سنت گرایی محافظه کارانهای که بر حیات معنوی مسلمانها چیره شده بود آغاز شد که به «رنسانس تاتار» معروف گردید. نخستین فرد از این علما ابونصر کورسوی بود و پس از وی چند از علمای اصلاحگر تاتار کار او را دنبال کردند و نهضتی پدید آوردند که به «نهضت جدیدیها» یا «جدیدیسم»مشهور شد و از مرزهای تاتارستان نیز فراتر رفت و به تدریج همه جوامع مسلمان روسیه را فراگرفت. شهاب الدین مرجانی، بزرگترین و موفقترین عالم تاتار، نقش مهمیدر هویت بخشیدن به قوم تاتار داشت، او قازانها را قانع ساخت که از تاتار نامیدن خود شرمسار نباشند. همچنین عمر خود را در مبارزه برای رهایی علمای اسلام و مسلمانان از جزم اندیشی، کلام سنتی و اثبات این نکته صرف کرد که دین نیز میتواند همانند دوران طلایی اسلام، با پیشرفت و علوم جدید همگام باشد. وی اطاعت کورکورانه از مراجع سنتی (تقلید) را محکوم دانست و خواستار گشایش باب «اجتهاد» گردید؛ بدین معنی که هر یک از مسلمانان از طریق بررسی قرآن و احادیث، خود پاسخ مسائل دینی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خویش را بیابند. مرجانی نیز همانند اسلاف وهابی خود و پیش از سلفیان معاصر بر این باور بود که فلاح و رستگاری جهان اسلام در رجعت به خلوص اولیه اسلام نهفته است ولی او بر خلاف وهابیها که معتقد بودند اسلام میتواند صرفاً با عقب بردن عقربه زمان، توان فرهنگی و سیاسی از دست رفته را بازیابد، به نوعی اقتباس مشروط و آگاهانه از غرب، با حفظ تمامیت معتقدات اسلامی، باور داشت. او تأثیر عمیقی بر اسلام روسیه گذاشت و رهگشای اصلاحات جدید پرتوانی گشت که تا آن زمان از بیم اتهام ارتداد مکتوم مانده بود. وی در ۱۸۸۹ درگذشت.
مسجد معروف مرجانی شهاب الدین مرجانی — یک شخصیت معروف و معتبر مذهبی تاتار، روشنگر، فیلسوف، مورخ و قوم شناس، خاور شناس و معلم بود. او نویسنده حدود 30 اثر و تفسیر به زبان عربی در رشته های دستور زبان، کلام، منطق، فصاحت و بلاغت، فقه و آموزش و پرورش و تاریخ تاتار است. مرجانی در روز ششم ماه مارس سال 1850 میلادی پس از دادن امتحانی که روحانیت محلی برای او ترتیب داد به عنوان آخوند مسجد منصوب شد. این امتحان آسانی برای مرجانی بود، زیرا او تا آن زمان 11 سال در مدرسه « شیردار» در سمرقند و «میرعرب» در بخارا تدریس کرده بود. — طی 40 سال شهاب الدین مرجانی در این مسجد خدمت کرد و مدرسه ای وابسته به مسجد دایر کرد که مدرسه « مرجانی» نامیده می شود. او در روزهای عید قربان و فطر خطبه می خواند. در مدرسه هم تدریس می کرد. او که امام مسجد بود، در مدرسه تدریس می کرد و تا پایان عمرش در سال 1889 میلادی تنها متخصص قرآن در قازان بود. به این دلیل او به دستور اداره روحانی بر دقیق بودن متن کتاب مقدس قرآن که در قازان به چاپ رسیده بود نظارت کرد. او در نزدیکی مسجد و در همان خیابان زندگی می کرد. خانه او تا کنون حفظ شده است. این خانه بازسازی شده و قرار است موزه شهاب الدین مرجانی در آنجا دایر شود. تا آن زمان، وسایل یادبود و آثار او که ترجمه و مطالعه می شوند در یکی از اتاق های بخش اداری وابسته به مسجد قرار دارند.
شیخ راویل عین الدین
شیخ راویل عین الدین ۵۹ ساله و رئیس شورای مفتیان روسیه است. او ریاست اداره مسلمانان بخش اروپایی روسیه را برعهده دارد و روابط خوبی با رهبران جوامع مسلمان کشورهای مختلف جهان از جمله جمهوری اسلامی ایران دارد. برخی از نشریات کشورهای عربی از او یکی از ۵۰۰ مسلمان برجسته دنیا می دانند. عین الدین نزدیک به ۳۰ سال است که رئیس شورای مفتیان روسیه بزرگترین نهاد اسلامی این کشور است و تاکنون خطایی در این مقام مرتکب نشده است. وی در یکی از مصاحبه های خود از کمبود مسجد در مسکو گلایه کرده و گفته که در پکن که پایتخت حکومت کمونیستی چین است ۸۰ مسجد وجود دارد اما در مسکو فقط چهار مسجد دیده می شود.
مینتیمر شایمییف
مینتیمر شایمییف ۸۲ ساله نخستین رئیس جمهوری تاتارستان در مکان دوم فهرست برجسته ترین مسلمانان روسیه قرار دارد که از ماه جولای سال ۱۹۹۱ تا ماه آوریل سال ۲۰۱۰ این مقام عالی تاتارستان را برعهده داشت. وی پس از کناره گیری داوطلبانه از قدرت که نکته مثبتی در زندگی وی محسوب می شود بیشتر به امور مذهبی پرداخت و در مراسم های نماز جمعه و اعیاد مذهبی اسلامی که قبلا حضور نمی یافت، شرکت کرد. شایمییف دارای چندین نشان و مدال عالی روسیه و تاتارستان است که مهم ترین آن ستاره سرخ قهرمان کار سوسیالیستی است که به افرادی که در شوروی و روسیه خدمات اجتماعی و اقتصادی برجسته انجام دادند، داده می شود. شایمییف در زمان حاضر مشاور رئیس جمهوری تاتارستان است و با وجود کناره گیری از قدرت نفوذ سیاسی خود را از دست نداده و حتی گفته می شود که پوتین هم با وی مشورت می کند.
حبیب نورمحمدوف
حبیب نور محمدوف قهرمان ۳۱ ساله بوکس جهان از جمهوری داغستان واقع در منطقه قفقاز روسیه است. نورمحمدوف قهرمان مشت زنی جهان در سبک وزن در مسابقات یو.اف.سی است. برجسته ترین مسابقه وی با کونور مک گرگور ایرلندی بود که با پیروزی پایان یافت و وی را به قهرمان ملی روسیه تبدیل کرد. نورمحمدوف که در رشته های جودو و سامبو نیز تمرین می کند در روسیه طرفداران زیادی پیدا کرده و در شبکه اجتماعی اینستاگرام بیش از ۱۵ میلیون دنبال کننده دارد. وی پارسال در فهرست ۵۰۰ مسلمان برجسته جهان جای گرفت.
رستم مینیخانف
رستم مینیخانف ۶۲ ساله از سال ۲۰۱۰ رئیس جمهوری تاتارستان است.
مینیخانف همواره در بین فهرست یکصد مسلمان برجسته روسیه قرار داشته است زیرا نه فقط رئیس جمهور یک منطقه بزرگ مسلمان نشین روسیه است بلکه بطور غیررسمی رهبری تاتارهای روسیه و مقیم کشورهای دیگر را نیز برعهده دارد.
مینیخانف در سیاست خارجی روسیه نقش بزرگی بازی می کند و ریاست گروه دیدگاه های راهبردی روسیه و جهان اسلام را برعهده دارد.
رمضان قدیروف
رمضان قدیروف ۴۳ ساله از سال ۲۰۰۷ رئیس جمهور چچن پرچالش ترین منطقه در قفقاز شمالی روسیه است. وی در مکان پنجم فهرست ۱۰۰ مسلمان برجسته روسیه قرار دارد. قدیروف مواضع تندی علیه آمریکا دارد و در روسیه موافقان و مخالفان بی شماری دارد. قدیروف همواره از آمریکا، ناتو و برخی کشورهای اروپایی متحد آمریکا انتقاد می کند و در فهرست شهروندان روس تحریم شده از سوی آمریکا قرار گرفته و اینستاگرام و توئیتر حساب کاربری او را بسته اند. وی ازجمله ترسیم کاریکاتور برای پیامبر اسلام (ص) در فرانسه و دانمارک را به شدت محکوم و از کشتار مسلمانان در میانمار هم انتقاد کرد. قدیروف را به خاطر داشتن روابط خوب با کشورهای عربی در خاورمیانه نماینده غیررسمی روسیه در این منطقه هم می دانند. وی همچنین به حمایت از پوتین معروف است و گفته که من یک پیاده نظام برای رئیس جمهوری روسیه هستم و پوتین نیز از او به عنوان پسر روسیه یاد کرده است.
علیشیر عثمانف
علیشیر عثمانوف ۶۸ ساله میلیاردر مشهور روسیه است که مالک هولدینگ یو.اس.ام بوده و در مکان ششم در فهرست یکصد مسلمان برجسته روسیه قرار دارد و گفته می شود که ثروتمندترین فرد در روسیه است. بر اساس نشریه فوربس ثروت عثمانوف به بیش از ۱۲ میلیارد دلار می رسد. این سرمایه دار ازبک تبار روسیه، مالک شرکتهای معروفی همچون متالواینوست، مگافون و دومین سهامدار باشگاه آرسنال انگلیس است و دستی هم در امور خیریه دارد. وی به تازگی حدود ۵۰۰ میلیون روبل (حدود ۸.۵ میلیون دلار) برای ساخت آکادمی اسلامی منطقه بولگار در تاتارستان روسیه هدیه کرد و پیش از آن نیز در ساخت مسجد سفید بولگار تا ۶۵۰ میلیون روبل (ده میلیون دلار) وقف کرد. عثمانوف در خارج از روسیه نیز به امور خیریه می پردازد و با کمک مالی وی مسجدی در تاشکند پایتخت ازبکستان ساخته شده است. او که هیچ وارثی ندارد، وصیت کرده بعد از مرگ، تمام ثروتش به سرزمین مادری (ازبکستان) اهدا شود.
مفتی طلعت تاج الدین
طلعت تاج الدین ۷۱ ساله رئیس اداره مرکزی مسلمانان روسیه است که مقر آن در اوفا پایتخت جمهوری باشقیرستان در منطقه ولگای روسیه قرار دارد. وی عنوان مفتی عالی روسیه را داراست و در واقع رهبری مسلمانان بخش های آسیایی روسیه را برعهده دارد. تاج الدین از دوره شوروی سابق به عنوان روحانی ارشد فعالیت می کند و در ماه ژوئن سال ۱۹۸۰ به عنوان رئیس اداره مسلمانان بخش اروپایی و منطقه سیبری اتحاد جماهیر شوروی منصوب شد.
تاج الدین در سال ۲۰۰۳ علیه آمریکا بخاطر تهاجم و لشکرکشی به عراق که به اشغال این کشور انجامید اعلام جهاد کرد و به همین دلیل در آن زمان معروف شد.
سلیمان کریموف
سلیمان کریموف سرمایه دار ۵۳ ساله داغستانی است که در مکان هشتم مسلمانان برجسته و تاثیرگذار روسیه قرار گرفته است. کریموف که از سال ۲۰۰۸ سناتور شورای فدراسیون است با داشتن سرمایه ای نزدیک به ۶.۴ میلیارد دلار در زمره ۲۰ سرمایه دار برجسته روسیه قرار دارد. نام وی پس از وقف ۱۷۰ میلیون دلار برای احداث مسجد جامع مسکو برسر زبان ها افتاد. به گفته راویل عین الدین رئیس شورای مفتیان روسیه، کریموف این مبلغ را پس از این که از یک تصادف رانندگی جان سالم بدر برد، اهدا کرد. کریموف در دو سال اخیر در فرانسه به دلیل برخی مسائل مالی و فرار مالیاتی تحت پیگرد قانونی قرار گرفته است.
مارات خوسنولین
مارات خوسنولین ۵۳ ساله معاون شهردار مسکو در امور سیاست های شهرسازی و ساختمان سازی است. خوسنولین یکی از چهره های کلیدی در تیم سرگئی سابیانین شهردار مسکو محسوب می شود. گفته می شود خوسنولین در کسب مجوز برای نوسازی مسجد جامع مسکو که گنجایش ۱۰ هزار نفر دارد نقش اصلی ایفا کرده است و هر هفته برای نظارت بر روند احداث مسجد در محل حضور می یافت. وی همچنین ریاست جامعه تاتارهای مسکو را نیز برعهده دارد.
شامیل علیاتدینوف
شامیل علیاتدینوف ۴۵ ساله امام مسجد یادبود در پارک پیروزی است. وی به روشنفکرترین روحانی مسلمان در عرصه جمهوری های شوروی سابق مشهور است. علیاتدینوف در عرصه ادبی فعالیت گسترده داشته بطوری که مولف بیش از ۳۰ کتاب است و دهمین مسلمان تاثیر گذار در روسیه به حساب می آید. به عقیده کارشناسان، در بین روحانیون مسلمان روسیه هیچکس مانند علیاتدینوف نمی تواند بر جوانان مسلمان این کشور تاثیر بگذارد از این رو او از اعتبار بالایی در بین این قشر و دیگر مسلمانان برخوردار است.
چهره های شاخص دینی
شیخ راویل عین الدین
راویل عین الدین (راویل اسماعیلویچ عینالدینوف) سال ۱۹۵۹ در تاتارستان واقع در پسترچینسکی جمهوری سوسیالیستی شوروی به دنیا آمد، او از تاریخ ۱ ژوئیه ۱۹۹۶ مفتی و رهبر مسلمانان فدراسیون روسیه است.
چهره های شاخص غیر دینی
- ↑ نویسنده: احمد ابو الحسینی