ابوایوب انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می گویند' به 'می‌گویند'
جز (جایگزینی متن - 'می گرد' به 'می‌گرد')
جز (جایگزینی متن - 'می گویند' به 'می‌گویند')
خط ۱۳۲: خط ۱۳۲:
=ابوایوب در جنگ های عصر خلافت علی(ع)=
=ابوایوب در جنگ های عصر خلافت علی(ع)=


ابوایوب انصاری، علاوه بر جنگ های پیامبر (ص)، در جنگ های جمل و صفین و نهروان نیز شرکت کرد. او سبب همراهی با علی (ع) در جنگ ها را نیز برای مردم تبیین می‌کرد. ابراهیم بن علقمه و اسود می گویند: روزی به ابوایوب انصاری گفتیم:ای ابوایوب! خداوند به وسیله پیامبر به تو کرامتی عنایت فرموده که به دیگری نداده است. میزبان پیامبر بودی، چرا در جنگ ها با علی (ع) همراهی کردی و به نبرد با مسلمانان پرداختی؟
ابوایوب انصاری، علاوه بر جنگ های پیامبر (ص)، در جنگ های جمل و صفین و نهروان نیز شرکت کرد. او سبب همراهی با علی (ع) در جنگ ها را نیز برای مردم تبیین می‌کرد. ابراهیم بن علقمه و اسود می‌گویند: روزی به ابوایوب انصاری گفتیم:ای ابوایوب! خداوند به وسیله پیامبر به تو کرامتی عنایت فرموده که به دیگری نداده است. میزبان پیامبر بودی، چرا در جنگ ها با علی (ع) همراهی کردی و به نبرد با مسلمانان پرداختی؟


ابوایوب پاسخ داد: به خدا سوگند، روزی در همین خانه ای که شما اکنون در آن نشسته اید، در محضر پیامبر (ص) بودم و هیچ کس در خانه نبود. علی در طرف راست پیامبر (ص) نشسته بود و من سمت چپ او؛ [[انس بن مالک]] در برابر پیامبر ایستاده بود. ناگاه صدای در شنیده شد. پیامبر (ص) فرمود: ای انس! ببین کوبنده در کیست؟ انس بیرون رفته، [[عمار بن یاسر]] را پشت در خانه دید. پیامبر فرمود: در را برای عمار باز کن. عمار بر پیامبر (ص) وارد شد و سلام کرد.  
ابوایوب پاسخ داد: به خدا سوگند، روزی در همین خانه ای که شما اکنون در آن نشسته اید، در محضر پیامبر (ص) بودم و هیچ کس در خانه نبود. علی در طرف راست پیامبر (ص) نشسته بود و من سمت چپ او؛ [[انس بن مالک]] در برابر پیامبر ایستاده بود. ناگاه صدای در شنیده شد. پیامبر (ص) فرمود: ای انس! ببین کوبنده در کیست؟ انس بیرون رفته، [[عمار بن یاسر]] را پشت در خانه دید. پیامبر فرمود: در را برای عمار باز کن. عمار بر پیامبر (ص) وارد شد و سلام کرد.  
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
امیر [[شام]] در جنگ صفین برای ابوایوب انصاری نامه ای تهدید آمیز نوشت، اما ابوایوب بی اعتنا به تهدید، علی (ع) را در جنگ صفین یاری نمود و در رکاب حضرت با جان و دل جنگید.
امیر [[شام]] در جنگ صفین برای ابوایوب انصاری نامه ای تهدید آمیز نوشت، اما ابوایوب بی اعتنا به تهدید، علی (ع) را در جنگ صفین یاری نمود و در رکاب حضرت با جان و دل جنگید.


[[علقمه]] و اسود می گویند: هنگامی که ابوایوب انصاری از جنگ صفین بازگشت، نزد او رفتیم و به وی گفتیم: "ای ابوایوب خداوند تو را گرامی‌داشت به اینکه محمد (ص) در مدینه به خانه تو آمد و ناقه او در خانه تو زانو زد و این برتری ویژه خدای تعالی برای تو بود و دیگران در آن نقشی ندارند. اما چه شد که تو شمشیر خود را برداشتی و به جنگ اهل شام که لا اله الا الله می‌گفتند، رفتی؟"
[[علقمه]] و اسود می‌گویند: هنگامی که ابوایوب انصاری از جنگ صفین بازگشت، نزد او رفتیم و به وی گفتیم: "ای ابوایوب خداوند تو را گرامی‌داشت به اینکه محمد (ص) در مدینه به خانه تو آمد و ناقه او در خانه تو زانو زد و این برتری ویژه خدای تعالی برای تو بود و دیگران در آن نقشی ندارند. اما چه شد که تو شمشیر خود را برداشتی و به جنگ اهل شام که لا اله الا الله می‌گفتند، رفتی؟"


ابوایوب گفت: "رسول خدا (ص) هرگز به ما [[دروغ]] نگفته است. او ما را به جنگ با سه طایفه در کنار علی (ع) فرمان داده بود:
ابوایوب گفت: "رسول خدا (ص) هرگز به ما [[دروغ]] نگفته است. او ما را به جنگ با سه طایفه در کنار علی (ع) فرمان داده بود:
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش