confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
# سوره فتح در [[مدينه]] بر پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله نازل شده است<ref>ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 23، ص 99-98.</ref>. | # سوره فتح در [[مدينه]] بر پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله نازل شده است<ref>ترجمه تفسير مجمعالبيان، ج 23، ص 99-98.</ref>. | ||
# تاريخ نزول سوره فتح در سال هشتم [[هجرى]] ما بين صلح حديبيه و [[جنگ تبوك]] است و سوره در راه، موقع برگشتن از حديبيه نازل شده است و بعد از [[سوره صف]] (و بقولى [[جمعه]] و بقولى ممتحنه) نازل شده است<ref>حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، مقدمه اول، ص 26</ref>. | # تاريخ نزول سوره فتح در سال هشتم [[هجرى]] ما بين صلح حديبيه و [[جنگ تبوك]] است و سوره در راه، موقع برگشتن از حديبيه نازل شده است و بعد از [[سوره صف]] (و بقولى [[جمعه]] و بقولى ممتحنه) نازل شده است<ref>حجة التفاسير و بلاغ الإكسير، مقدمه اول، ص 26</ref>. | ||
=فضای نزول= | |||
پيامبر اسلام(ص) در سال ششم هجرت تصميم گرفت كه به اتفاق [[مهاجرين]] و [[انصار]] و ساير مسلمانان به عنوان مراسم [[عمره]] به سوى [[مكه]] حركت كند، و قبلا به مسلمانان اطلاع داده بود كه من در خواب ديدم همراه يارانم وارد [[مسجدالحرام]] شده ايم و مشغول مناسك عمره هستيم. | |||
مسلمانان در ذىالحليفه نزديك مدينه [[احرام]] بستند و با تعداد زيادى شتر براى قربانى حركت كردند. وضع حركت پيامبر(ص) به خوبى نشان مى داد كه هدفى جز انجام اين عبادت بزرگ ندارد. تا اينكه پيامبر وارد سرزمين حديبيه شد (حديبيه قريه اى در نزديكى مكه بود كه حدود بیست كيلومتر تا مكه فاصله داشت). | |||
ولى در اينجا [[قريش]] باخبر شدند و راه را بر پيغمبر بستند، و از ورود او به مكه مانع شدند و در واقع تمام سنتهايى را كه در زمينه امنيت زائران [[خانه خدا]] در ماه حرام داشتند زير پا گذاردند، چرا كه آنها معتقد بودند در ماههاى حرام (از جمله [[ماه ذىالقعده]] كه پيامبر در آن ماه قصد عمره داشت) و مخصوصا در حال احرام نبايد مانع هيچكس شوند، حتى اگر كسى قاتل پدر خويش را در اين ايام و در اين مراسم مى ديدند ابدا متعرض او نمى شدند. | |||
در اينجا ماجراى مفصلى پيش آمد كه به عقد قرارداد صلحى ميان پيامبر و مشركان مكه به نام صلح حديبيه منتهى شد ولى به هر صورت آن سال مانع ورود پيامبر(ص) به مكه شدند، ناچار پيامبر به يارانش دستور داد كه شترهاى خود را در همانجا قربانى كنند، سرهاى خود را بتراشند و از احرام بيرون آيند، و به سوى مدينه باز گردند. در اينجا طوفانى از غم و اندوه مسلمانان را فرا گرفت، و انبوهى از ناراحتيها و گاه شك و ترديد بر افراد ضعيفالإيمان غالب شد. موقعى كه پيامبر(ص) از حديبيه به سوى مدينه مى آمد مركبش سنگين شد و از حركت باز ايستاد، و در همين حال چهره مباركش غرق سرور و شادمانى بى سابقه اى گشت و فرمود: «هم اكنون آيات سوره فتح بر من نازل شد»<ref>تلخيص از تفسير قمى و مجمعالبيان و فى ظلالالقرآن.</ref>. | |||
=پانویس= | =پانویس= |