حوزه علمیه اصفهان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
=تاریخچه اصفهان=
=تاریخچه اصفهان=


فتح اصفهان در سال 23 هجری در زمان [[خلافت]] [[عمر]] روی داد<ref>فتوح البلدان، بلاذري، ص 308.</ref> و فرمانروایان آن تا سیصد سال از طرف خلفا معین می­شدند. لذا این شهر در زمان [[آل بویه]] و [[سلجوقیان]] پایتخت بود<ref>جغرافياي كامل ايران، ج 1، ص 308.</ref> و در عهد سلجوقیان به سرعت ترقی كرد و جزء مهمترین شهرهای كشور گردید.
فتح اصفهان در سال 23 هجری در زمان [[خلافت]] [[عمر]] روی داد<ref>فتوح البلدان، بلاذری، ص 308.</ref> و فرمانروایان آن تا سیصد سال از طرف خلفا معین می­شدند. لذا این شهر در زمان [[آل بویه]] و [[سلجوقیان]] پایتخت بود<ref>جغرافیای كامل ایران، ج 1، ص 308.</ref> و در عهد سلجوقیان به سرعت ترقی كرد و جزء مهمترین شهرهای كشور گردید.
 
[[ابن حوقل]] ضمن توصیف اصفهان در نیمه دوم قرن چهارم هجری و اشاره به منسوجات ابریشمی و پنبه­ای، زعفران و میوه­های گوناگون آن كه به سایر نقاط صادر می­شد، می­گوید: از [[عراق]] تا [[خراسان]] شهری تجاری بزرگتر از اصفهان، جز [[ری]] وجود نداشته است<ref>مقدمه­‌اي بر تاريخ شهر و شهرنشيني در ايران، سلطان­زاده، ص 94، به نقل از صورةالارض، ص 106.</ref>.
 
این موقعیت همچنان روبه رشد بود تا آنكه یورش تیمور سبب خرابی و سقوط تعدادی از شهر و آبادی­های [[ایران]] شد. وی در اصفهان دستور داد كه مناره­هایی از سر هفتاد هزار نفر مقتول برپا دارند<ref>زندگاني شگفت­آور تيمور، ابن عبرشاه، ترجمه محمدعلي نجاتي، بنگاه ترجمه و نشر كتاب 1339، ص 50 .</ref>.


[[ابن حوقل]] ضمن توصیف اصفهان در نیمه دوم قرن چهارم هجری و اشاره به منسوجات ابریشمی و پنبه­ای، زعفران و میوه­های گوناگون آن كه به سایر نقاط صادر می­شد، می­گوید: از [[عراق]] تا [[خراسان]] شهری تجاری بزرگتر از اصفهان، جز [[ری]] وجود نداشته است<ref>مقدمه­‌ای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران، سلطان­زاده، ص 94، به نقل از صورةالارض، ص 106.</ref>.
این موقعیت همچنان روبه رشد بود تا آنكه یورش تیمور سبب خرابی و سقوط تعدادی از شهر و آبادی­های [[ایران]] شد. وی در اصفهان دستور داد كه مناره­هایی از سر هفتاد هزار نفر مقتول برپا دارند<ref>زندگانی شگفت­آور تیمور، ابن عبرشاه، ترجمه محمدعلی نجاتی، بنگاه ترجمه و نشر كتاب 1339، ص 50 .</ref>.
در سال 1000ق، پایتخت [[صفویه]] از [[قزوین]] به اصفهان منتقل شد و اصفهان بار دیگر از آبادترین شهرهای ایران گردید و علاوه بر مركز سیای – اجتماعی، مركز فرهنگی – علمی نیز به شمار آمد و حوزه­ای بزرگ با دانشمندانی والا مقام به جهان شیعه ارزانی داشت.
در سال 1000ق، پایتخت [[صفویه]] از [[قزوین]] به اصفهان منتقل شد و اصفهان بار دیگر از آبادترین شهرهای ایران گردید و علاوه بر مركز سیای – اجتماعی، مركز فرهنگی – علمی نیز به شمار آمد و حوزه­ای بزرگ با دانشمندانی والا مقام به جهان شیعه ارزانی داشت.


خط ۴۱: خط ۳۹:
=دوره اوّل=
=دوره اوّل=


براساس آنچه در تاريخ نقل گرديده، نخستين دوره از ادوار حوزه علميه اصفهان به زمان سلطنت آل بويه مي­رسد. زماني كه ابو جعفر علاءالدوله كاكويه فرمانرواي اصفهان بود، «ابن سينا» نزد وي رفت<ref>آل بويه، فقيهي، ص 301.</ref>. مدرسه اصفهان يادگار آن دوره است.
براساس آنچه در تاریخ نقل گردیده، نخستین دوره از ادوار حوزه علمیه اصفهان به زمان سلطنت آل بویه می­رسد. زمانی كه ابو جعفر علاءالدوله كاكویه فرمانروای اصفهان بود، «ابن سینا» نزد وی رفت<ref>آل بویه، فقیهی، ص 301.</ref>. مدرسه اصفهان یادگار آن دوره است.
 
=مدرسه علایی=
 
مدتی كه [[ابوعلی سینا]] در زمان امارت علاءالدوله كاكویه دیلمی در اصفهان، در خدمت او بود، با وجود مشاغل وزارتی، به تدریس هم می­پرداخت. گنبدی موسوم به ابو علی علایی در محله «در دشت» و در نزدیكی مدرسه شفیعیه اصفهان موجود است كه گفته‌­اند مدرس ابو علی سینا و متعلق به مدرسه­ای در آن هنگام بوده است<ref>تاريخ مدارس ايران، ص 99؛ آموزش قديم در كشورهاي اسلامي، شبلي نعمان، ترجمه فخر داعي، آموزش و پرورش، سال نهم، شماره 3، ص 30؛ آثار ملي اصفهان، ابوالقاسم رفيعي مهرآبادي، ص 431.</ref>.
 
«ابو عبدالله معصومی از محققان و حكمای بزرگ اسلام است كه در علوم [[حكمت]] و [[فلسفه]] استاد مسلم بود. تولّدش در اصفهان اتفاق افتاد و در آن سامان به تحصیل دانش پرداخت و در علوم طبیعی و اسلامی تبحّری تام یافت.
 
هنگام توقف شیخ‌­الرئیس ابوعلی سینا در اصفهان، ابو عبدالله پیوسته جلیس و مصاحب او بود و به تكمیل مقامات فلسفی خود پرداخت. شیخ پیوسته او را بر سایر شاگردان ترجیح می­داد. گویند وقتی [[ابوریجان بیرونی]] هیجده مسأله نزد شیخ‌­الرئیس فرستاد كه آنها را جواب گوید، او به ابو عبدالله محوّل كرد و این دلیل وسعت فكر و نظر او در مسایل فلسفه است. وفات او حدود نیمه قرن پنجم اتفاق افتاد. وی را مؤلفات بسیار است. از جمله كتابی است در «مفارقات عقلیه و اعداد عقول و اعداد مبدعات.»
شیخ‌­الرئیس رساله­ای در عشق به نام او نوشته و درباره او چنین گفته است:
«ابو عبدالله منی بمنزلة ارسطاطالیس من افلاطون. «ابو عبدالله در نزد من همان مقامی را داراست كه ارسطو پیش افلاطون داشت<ref>اصفهان، دكتر لطف­الله هنرفر، ص 210 و 211.</ref>.»


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۰

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

حوزه علمیه اصفهان
نام حوزه علمیه اصفهان
تأسیس به‌طور رسمی در قرن ۱۰ هجری
مکان اصفهان • ایران
زیرمجموعه‌ها بیش از ۴۰ مدرسه

حوزه علمیه اصفهان اولین حوزه علمیه ای است که در اصفهان در دوره آل بویه به درخواست ابن‌سینا از فرمانروای وقت تاسیس گردید. در دوره سلجوقیان فرهنگ مدرسه‌سازی در بین مردم ایجاد شد و این امر باعث تعدد مدارس در این دوره گردید، البته بیشتر مدارس مذهب شافعی داشتند و در دوره بعد با وجود این فرهنگ، مدارس شیعه به اوج شکوفایی خود رسیدند، تا جایی که از حکومت افشاریه تا پهلوی همیشه حوزه اصفهان در تقابل با حکومت‌های جابر و ظالم به عنوان یک قدرت ایستادگی داشت. این شکوفایی و قدرت علمی تا زمان تاسیس حوزه علمیه قم ادامه داشت ولی با تاسیس آن حوزه اصفهان تحت الشعاع حوزه قم قرار گرفت و از مرکزیت سابق آن کاسته شد.

تاریخچه اصفهان

فتح اصفهان در سال 23 هجری در زمان خلافت عمر روی داد[۱] و فرمانروایان آن تا سیصد سال از طرف خلفا معین می­شدند. لذا این شهر در زمان آل بویه و سلجوقیان پایتخت بود[۲] و در عهد سلجوقیان به سرعت ترقی كرد و جزء مهمترین شهرهای كشور گردید.

ابن حوقل ضمن توصیف اصفهان در نیمه دوم قرن چهارم هجری و اشاره به منسوجات ابریشمی و پنبه­ای، زعفران و میوه­های گوناگون آن كه به سایر نقاط صادر می­شد، می­گوید: از عراق تا خراسان شهری تجاری بزرگتر از اصفهان، جز ری وجود نداشته است[۳]. این موقعیت همچنان روبه رشد بود تا آنكه یورش تیمور سبب خرابی و سقوط تعدادی از شهر و آبادی­های ایران شد. وی در اصفهان دستور داد كه مناره­هایی از سر هفتاد هزار نفر مقتول برپا دارند[۴]. در سال 1000ق، پایتخت صفویه از قزوین به اصفهان منتقل شد و اصفهان بار دیگر از آبادترین شهرهای ایران گردید و علاوه بر مركز سیای – اجتماعی، مركز فرهنگی – علمی نیز به شمار آمد و حوزه­ای بزرگ با دانشمندانی والا مقام به جهان شیعه ارزانی داشت.

پس از تأسیس حوزه علمیه قم، حوزه اصفهان تحت‌­الشعاع قم واقع شد و از مركزیت سابق آن كاسته گردید.

دوره اوّل

براساس آنچه در تاریخ نقل گردیده، نخستین دوره از ادوار حوزه علمیه اصفهان به زمان سلطنت آل بویه می­رسد. زمانی كه ابو جعفر علاءالدوله كاكویه فرمانروای اصفهان بود، «ابن سینا» نزد وی رفت[۵]. مدرسه اصفهان یادگار آن دوره است.

مدرسه علایی

مدتی كه ابوعلی سینا در زمان امارت علاءالدوله كاكویه دیلمی در اصفهان، در خدمت او بود، با وجود مشاغل وزارتی، به تدریس هم می­پرداخت. گنبدی موسوم به ابو علی علایی در محله «در دشت» و در نزدیكی مدرسه شفیعیه اصفهان موجود است كه گفته‌­اند مدرس ابو علی سینا و متعلق به مدرسه­ای در آن هنگام بوده است[۶].

«ابو عبدالله معصومی از محققان و حكمای بزرگ اسلام است كه در علوم حكمت و فلسفه استاد مسلم بود. تولّدش در اصفهان اتفاق افتاد و در آن سامان به تحصیل دانش پرداخت و در علوم طبیعی و اسلامی تبحّری تام یافت.

هنگام توقف شیخ‌­الرئیس ابوعلی سینا در اصفهان، ابو عبدالله پیوسته جلیس و مصاحب او بود و به تكمیل مقامات فلسفی خود پرداخت. شیخ پیوسته او را بر سایر شاگردان ترجیح می­داد. گویند وقتی ابوریجان بیرونی هیجده مسأله نزد شیخ‌­الرئیس فرستاد كه آنها را جواب گوید، او به ابو عبدالله محوّل كرد و این دلیل وسعت فكر و نظر او در مسایل فلسفه است. وفات او حدود نیمه قرن پنجم اتفاق افتاد. وی را مؤلفات بسیار است. از جمله كتابی است در «مفارقات عقلیه و اعداد عقول و اعداد مبدعات.» شیخ‌­الرئیس رساله­ای در عشق به نام او نوشته و درباره او چنین گفته است: «ابو عبدالله منی بمنزلة ارسطاطالیس من افلاطون. «ابو عبدالله در نزد من همان مقامی را داراست كه ارسطو پیش افلاطون داشت[۷]

پانویس

  1. فتوح البلدان، بلاذری، ص 308.
  2. جغرافیای كامل ایران، ج 1، ص 308.
  3. مقدمه­‌ای بر تاریخ شهر و شهرنشینی در ایران، سلطان­زاده، ص 94، به نقل از صورةالارض، ص 106.
  4. زندگانی شگفت­آور تیمور، ابن عبرشاه، ترجمه محمدعلی نجاتی، بنگاه ترجمه و نشر كتاب 1339، ص 50 .
  5. آل بویه، فقیهی، ص 301.
  6. تاريخ مدارس ايران، ص 99؛ آموزش قديم در كشورهاي اسلامي، شبلي نعمان، ترجمه فخر داعي، آموزش و پرورش، سال نهم، شماره 3، ص 30؛ آثار ملي اصفهان، ابوالقاسم رفيعي مهرآبادي، ص 431.
  7. اصفهان، دكتر لطف­الله هنرفر، ص 210 و 211.