confirmed، مدیران
۳۷٬۲۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۸: | ||
پس از مدتی به ایران آمد و در تهران اقامت گزید. نوشتهاند: روزی شخصی به منظور ثبوت اجتهاد ایشان از وی تقاضای رؤیت اجازاتی كه دیگران به آن بزرگوار دادهاند، میكند و ایشان تمام اجازات را پیش روی وی از بین برده، میگویند: «اجتهاد در سینه من است، نه در این كاغذها!» | پس از مدتی به ایران آمد و در تهران اقامت گزید. نوشتهاند: روزی شخصی به منظور ثبوت اجتهاد ایشان از وی تقاضای رؤیت اجازاتی كه دیگران به آن بزرگوار دادهاند، میكند و ایشان تمام اجازات را پیش روی وی از بین برده، میگویند: «اجتهاد در سینه من است، نه در این كاغذها!» | ||
از آن همه، اجازه اجتهاد میرزای شیرازی كه به ایشان داده محفوظ مانده است. وی یكی از شش نفری است كه آیةالله میرزا محمدتقی شیرازی به او اجازه اجتهاد داده است. | از آن همه، اجازه اجتهاد میرزای شیرازی كه به ایشان داده محفوظ مانده است. وی یكی از شش نفری است كه آیةالله میرزا محمدتقی شیرازی به او اجازه اجتهاد داده است<ref>استادزاده، از نشريات حوزه علميه شهيد شاهآبادي، ص 39.</ref>. | ||
از آنجایی كه ایشان پس از بازگشت به تهران در خیابان جمهوری اسلامی – شاهآباد سابق – سكنی گزید به «شاهآبادی» معروف گردید. آنگاه حدود هفت سال در حوزه علمیه قم حضور یافتند و شاگردانی بسان حضرت [[امام خمینی]] – قدس سره – پرورش دادند. | از آنجایی كه ایشان پس از بازگشت به تهران در خیابان جمهوری اسلامی – شاهآباد سابق – سكنی گزید به «شاهآبادی» معروف گردید. آنگاه حدود هفت سال در حوزه علمیه قم حضور یافتند و شاگردانی بسان حضرت [[امام خمینی]] – قدس سره – پرورش دادند<ref>از ديگر شاگردان آيةالله شاهآبادي، آيةالله العظمي مرعشي نجفي، آيةالله العظمي حاج ميرزا هاشم آملي، آيةالله حاج ميرزا محمد ثقفي تهراني و حجةالاسلام حاج سيد حسن احمدي را ميتوان نام برد. (همان، ص 51 و 52). | ||
تهیه و تنظیم: یوسف شعبانعلی</ref>. سپس به اصرار مردم تهران به این شهر بازگشتند و مبارزه برضد [[احمدشاه]] و [[رضاخان]] را ادامه دادند. چنانكه رضاخان هیچگاه نتوانست [[مسجد]] و سخنرانی ایشان را به تعطیل كشاند. | |||
«شذرات المعارف»، «رشحات البحار»، «مفتاح السعادة فی احكام العبادة»، «حاشیه نجاة العبادة»، «رساله العقل و الجهل»، «چهار رساله در نبوت و ولایت عامه و خاصه»، «منازل السالكین»، «حاشیه كفایةالاصول» و «حاشیه فصول الاصول» از جمله تألیفات این فقیه، اصولی و عارف فرزانه است. | «شذرات المعارف»، «رشحات البحار»، «مفتاح السعادة فی احكام العبادة»، «حاشیه نجاة العبادة»، «رساله العقل و الجهل»، «چهار رساله در نبوت و ولایت عامه و خاصه»، «منازل السالكین»، «حاشیه كفایةالاصول» و «حاشیه فصول الاصول» از جمله تألیفات این فقیه، اصولی و عارف فرزانه است. | ||
'''آیةالله حاج آقا حسین خادمی (1319-1405 ق.)''' | |||
وی فرزند آقا سیّد [[جعفر خادمالشریعه]] بود كه در اصفهان متولد یافته و به تحصیل علوم پرداخته است. آنگاه در پی تكمیل تحصیلات حوزوی راهی نجف اشرف شد و از آیات عظام میرزا [[محمدحسین نایینی]]، [[آقا ضیاءالدین عراقی]] و آقا سیّد [[ابوالحسن اصفهانی]] و آیةالله سیّد ابوتراب خوانساری و آیةالله [[شیخ محمدجواد بلاغی]]، فقه و اصول، رجال، درایه، كلام ملل و نحل را فرا گرفت. در 26 سالگی به مقام اجتهاد نایل آمد و به موطن خویش بازگشت و تدریس خارج فقه و اصول را آغاز كرد. وی معتقد بود «طلبه تا به درس مشغول نشده تحصیل علم برایش واجب كفایی است ولی پس از شروع بدان واجب عینی میشود.» | |||
از زمانی كه [[رضاشاه]] اقدام به [[كشف حجاب]] كرد و لباسها را متحدالشكل نمود، آیةالله خادمی در مقابل این اقدامات، شجاعانه قد برافراشت و به مبارزه با او برخاست. در ماجرای [[ملی شدن صنعت نفت]] با [[آیةالله كاشانی]] و شهید [[نواب صفوی]] رهبر [[فداییان اسلام]] ارتباط نزدیك داشت. وی پس از رضاخان با تشكیل هیأت علمی، رویدادهای هفته را مورد بررسی قرار میداد و در مقابل آن موضع مشخص اتخاذ میكرد و در نهضت امام خمینی – قدس سره – (سالهای 40 و 42) مردم را به شركت در راهپیماییهای عظیم [[عاشورا]] دعوت كرد و خود در آن روزها پیشاپیش دیگر روحانیون مبارز به راه افتاد. در سال 1342 هنگامی كه حضرت امام به دست رژیم دستگیر و به تهران اعزام شد، به پیشنهاد [[آیةالله میلانی]] در تهران پیرامون مرجعیت امام سخن گفت و در پنجم [[رمضان]] 1357 ش. خانه معظمله از سوی مأموران رژیم شاه تحت محاصره قرار گرفت و عدهای نزدیك منزل ایشان به شهادت رسیدند. در دورههای اوّل و دوم مجلس خبرگان نماینده مردم استان اصفهان گردید تا آنكه در 20 اسفند 1363 ش. – 1405 ق. به دیار ابدی شتافت. | |||
تقریرات فقه مرحوم نایینی در صوم و صلاة، تقریرات اصول و حاشیه بر طهارت و صلاة [[حاج آقا رضا همدانی]] از جمله تألیفات این فقیه فرزانه است. | |||
=پانویس= | =پانویس= |