صلاح شادی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۵۵۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
|-
|-
|درگذشت
|درگذشت
|1443 قمری/ [[اردن]]
|1989 م/ [[مصر]]
|-
|-
|دین و مذهب
|دین و مذهب
خط ۲۹: خط ۲۹:
|}
|}
</div>
</div>
'''صلاح شادی''' در سال 1921 میلادی در شهر [[قاهره]] به دنیا آمد، این مجاهد بزرگ، در خانواده‌ای ثروتمند بزرگ شد، پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، تحصیلات نظامی خود را ادامه داد. و به‌عنوان یک افسر پلیس فارغ‌التحصیل شد و در هر جایی که وارد می‌شد می‌توانست مشکلات آنها را حل کند و بین افراد و خانواده‌ها آشتی دهد و درجه افسری او برای متمایز کردن او از سایر مردم نبود؛ بلکه دارای اخلاق بالا و نیکو بود و ایشان روح والا و دست سخاوتمندی داشت. او در سال 1942 میلادی به [[اخوان‌المسلمین]] پیوست و توسط اولین راهنمای آن، شهید امام [[حسن البناء]] تربیت شد و به‌عنوان افسر پلیس به کار خود در صفوف آن ادامه داد و مردم را به نیکی دعوت کرد و دل‌هایشان را آشتی داد. عزم را در آنها بیدار کند و آنها را به تلاش برای [[دین]] [[خدا]] و جلب رضایت او ترغیب کند.
'''صلاح شادی''' در سال 1921 میلادی در شهر [[قاهره]] به دنیا آمد، این مجاهد بزرگ، در خانواده‌ای ثروتمند بزرگ شد، پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، تحصیلات نظامی خود را ادامه داد. و به‌عنوان یک افسر پلیس فارغ‌التحصیل شد و در هر جایی که وارد می‌شد می‌توانست مشکلات آنها را حل کند و بین افراد و خانواده‌ها آشتی دهد و درجه افسری او برای متمایز کردن او از سایر مردم نبود؛ بلکه دارای اخلاق بالا و نیکو بود و ایشان روح والا و دست سخاوتمندی داشت. او در سال 1942 میلادی به [[اخوان‌المسلمین]] پیوست و توسط اولین راهنمای آن، شهید امام [[حسن البناء]] تربیت شد و به‌عنوان افسر پلیس به کار خود در صفوف آن ادامه داد و مردم را به نیکی دعوت کرد و دل‌هایشان را آشتی داد. عزم را در آنها بیدار کند و آنها را به تلاش برای [[دین]] [[خدا]] و جلب رضایت او ترغیب کند.<br>
 
=تحصیلات=
=تحصیلات=
ایشان چنین نقل می‌کند: زمانی که برای تحصیل به [[مصر]] رفتم، او را می شناختم، جایی که او با گروهی از برادرانش بود: حسن عشماوی، عبدالله حلمی، منیرالدلا، صالح ابورقاق و دیگران که گروهی از برادران مسئول را تشکیل می دهند که با آنها در ارتباط هستند. افسران انقلاب قبل از وقوع آن و پس از موفقیت آن به سفارش راهنمای عمومی پروفسور حسن الهدیبی، سپس پس از فارغ التحصیلی و خروج من از مصر ارتباط قطع شد، جایی که [[جمال عبدالناصر]] ظالم لشکر کشی خود را علیه مردم به راه انداخت. [[اخوان‌المسلمین]]، و هزاران نفر از آنها را به رهبری رهبران اخوان، از جمله برادر صلاح شادی، مسئول اداره یگان ها و پلیس دستگیر کرد.
یکی از دوستان ایشان چنین نقل می‌کند: زمانی که برای تحصیل به [[مصر]] رفتم، [[صلاح شادی]] را می‌شناختم، جایی که او با گروهی از برادرانش بود: ''حسن عشماوی''، ''عبدالله حلمی''، ''منیرالدله''، ''صالح ابورقیق'' و دیگران که گروهی از برادران مسئول را تشکیل می‌دادند که با آنها در ارتباط بودم. سپس پس از فارغ‌التحصیلی و خروج من از مصر ارتباط قطع شد، جایی که [[جمال عبدالناصر]] ظالم لشکرکشی خود را علیه مردم به راه انداخت. [[اخوان‌المسلمین]] و هزاران نفر از آنها را به رهبری رهبران اخوان، از جمله '''صلاح شادی'''، مسئول اداره یگان‌ها و پلیس دستگیر کرد.
 
پس از مرگ ظالم به مصر رفتم و پس از آزادی از زندان با برادران و معلمانم از جمله برادر صلاح شادی آشنا شدم که بارها در دفتر راهنمای عمومی سوم عمر تلمیسانی و خانه های اخوان المسلمین ملاقات کردم. در مصر، برادران، و من در او برادر صبور، واعظ فعالی را یافتم که در هر کجا که باشد و هر کجا که باشد، خدا را نمی خواند.
 
من خوشحال شدم که پاسخ های او به هیئت چپ عبدالعظیم رمضان را خواندم که قسمت هایی را در روزنامه های کویتی برای تحریف ایده اخوان منتشر کرد و با استناد به اظهارات محاکمه های دروغینی که افسر جمال سالم بیش از همه آن را انجام داد. شادی علی عبدالعظیم رمضان.
 
این پاسخ ها، پاسخ های علمی مستند بر اساس واقعیات و شواهد و به سبک عفاف پاک و به دور از جدل و دروغ و محو حقایق بود که شیوه چپ ها نسبت به اسلام و مدافعان آن در هر عصر و مصر است. همیشه دروغ می گوید جلد سال 1946 میلادی و همچنین در روزنامه کامل اخوان المسلمین (میکروفیلم) که از دانشگاه آمریکایی بیروت به وسیله برادران خود در آنجا تحصیل کردیم و بهترین کمک برای او بود. در پاسخ های خود به حامیان تحریف از سوی حاملان قلم و مدعیان تاریخ که از اسلام و مدافعان آن متنفرند.
 
بنابراین کتاب صفحات تاریخ او که مجموع پاسخ‌های عبدالعظیم رمضان است سند مهمی بود که حقایق را آشکار می‌کرد و دروغ باطل را آشکار می‌کرد و زبان دروغگویان را خاموش می‌کرد. اجلاس وفاداری به رهبران دعوت اسلامی.<br>
 
= تبعید =
در مصیبت سال 1948 میلادی، او با اخوان که دستگیر شدند دستگیر نشد، بلکه مقامات راضی شدند که او را به عنوان افسر کارخانه قند در «نج حمادی» از قاهره به دوردست‌های مصر علیا تبعید کنند. و این امر او را از ادامه دعوت به سوی خدا باز نداشت و در سال 1954 میلادی در پی واقعه ساختگی منشیه دستگیر شد و مورد عذاب شدید قرار گرفت و صبر کرد و عزم خود را از دست نداد و کانالش نرم نشد. و به جرم سرنگونی رژیم به زور به اعدام محکوم شد، بنابراین نامه ای برای همسرش فرستاد تا او را بپوشاند، ضربه شوک را کاهش دهد و خوابی را به او اعلام کند که در آن احساس می کند که او را پرتاب کرده اند. در چاهی تاریک گسترش یافت دستی داشت که او را برد، بعد از بیدار شدن فهمید که حکم اعدام به حبس ابد تبدیل شده است، گریه کرد و گفت: ناصر می خواست مرا بکشد و خدا حق تعالی غیر از این می خواست.


پس از مرگ آن ظالم به [[مصر]] رفتم و پس از آزادی از زندان با برادران و معلمانم از جمله برادر '''صلاح شادی''' آشنا شدم که بارها در دفتر راهنمای عمومی سوم [[عمر تلمسانی]] و خانه‌های [[اخوان‌المسلمین]] ملاقات کردم.<br>


= تبعید و محکوم به اعدام=
در مصیبت سال 1948 میلادی، که نیروهای [[اخوان المسلمین|اخوان]] دستگیر شدند؛ ایشان دستگیر نشد، بلکه مقامات راضی شدند که او را به‌عنوان افسر کارخانه قند در «نج حمادی» از [[قاهره]] به دوردست‌های مصر علیا تبعید کنند. و این امر او را از ادامه دعوت به سوی خدا باز نداشت و در سال 1954 میلادی در پی واقعه ساختگی منشیه دستگیر شد و مورد عذاب شدید قرار گرفت و صبر کرد و عزم خود را از دست نداد. و به جرم سرنگونی رژیم به زور به اعدام محکوم شد.<br>


=درگذشت=
=درگذشت=
سرلشکر صلاح شادی در 21 بهمن 1368 در همان روزی که استادش امام حسن البناء پس از چهل سال به طور کامل و کامل به شهادت رسید درگذشت و شهادت البنا در 21 بهمن 1347 بود.
سرلشکر '''صلاح شادی''' در سال 1989 میلادی در همان روزی که استادش امام [[حسن البناء]] پس از چهل سال درگذشت.  


خداوند او را بیامرزد و در باغهای وسیع و با انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان قرار دهد و بهترین آنها همنشین است. و خدا را خدای همه چیز شکر کن.
خداوند او را بیامرزد و در باغهای وسیع و با انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان قرار دهد و بهترین آنها همنشین است. و خدا را خدای همه چیز شکر کن.