۲۱٬۸۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
| | |1989 م/ [[مصر]] | ||
|- | |- | ||
|دین و مذهب | |دین و مذهب | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''صلاح شادی''' در سال 1921 میلادی در شهر [[قاهره]] به دنیا آمد، این مجاهد بزرگ، در خانوادهای ثروتمند بزرگ شد، پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، تحصیلات نظامی خود را ادامه داد. و بهعنوان یک افسر پلیس فارغالتحصیل شد و در هر جایی که وارد میشد میتوانست مشکلات آنها را حل کند و بین افراد و خانوادهها آشتی دهد و درجه افسری او برای متمایز کردن او از سایر مردم نبود؛ بلکه دارای اخلاق بالا و نیکو بود و ایشان روح والا و دست سخاوتمندی داشت. او در سال 1942 میلادی به [[اخوانالمسلمین]] پیوست و توسط اولین راهنمای آن، شهید امام [[حسن البناء]] تربیت شد و بهعنوان افسر پلیس به کار خود در صفوف آن ادامه داد و مردم را به نیکی دعوت کرد و دلهایشان را آشتی داد. عزم را در آنها بیدار کند و آنها را به تلاش برای [[دین]] [[خدا]] و جلب رضایت او ترغیب کند. | '''صلاح شادی''' در سال 1921 میلادی در شهر [[قاهره]] به دنیا آمد، این مجاهد بزرگ، در خانوادهای ثروتمند بزرگ شد، پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، تحصیلات نظامی خود را ادامه داد. و بهعنوان یک افسر پلیس فارغالتحصیل شد و در هر جایی که وارد میشد میتوانست مشکلات آنها را حل کند و بین افراد و خانوادهها آشتی دهد و درجه افسری او برای متمایز کردن او از سایر مردم نبود؛ بلکه دارای اخلاق بالا و نیکو بود و ایشان روح والا و دست سخاوتمندی داشت. او در سال 1942 میلادی به [[اخوانالمسلمین]] پیوست و توسط اولین راهنمای آن، شهید امام [[حسن البناء]] تربیت شد و بهعنوان افسر پلیس به کار خود در صفوف آن ادامه داد و مردم را به نیکی دعوت کرد و دلهایشان را آشتی داد. عزم را در آنها بیدار کند و آنها را به تلاش برای [[دین]] [[خدا]] و جلب رضایت او ترغیب کند.<br> | ||
=تحصیلات= | =تحصیلات= | ||
ایشان چنین نقل میکند: زمانی که برای تحصیل به [[مصر]] رفتم، | یکی از دوستان ایشان چنین نقل میکند: زمانی که برای تحصیل به [[مصر]] رفتم، [[صلاح شادی]] را میشناختم، جایی که او با گروهی از برادرانش بود: ''حسن عشماوی''، ''عبدالله حلمی''، ''منیرالدله''، ''صالح ابورقیق'' و دیگران که گروهی از برادران مسئول را تشکیل میدادند که با آنها در ارتباط بودم. سپس پس از فارغالتحصیلی و خروج من از مصر ارتباط قطع شد، جایی که [[جمال عبدالناصر]] ظالم لشکرکشی خود را علیه مردم به راه انداخت. [[اخوانالمسلمین]] و هزاران نفر از آنها را به رهبری رهبران اخوان، از جمله '''صلاح شادی'''، مسئول اداره یگانها و پلیس دستگیر کرد. | ||
پس از مرگ آن ظالم به [[مصر]] رفتم و پس از آزادی از زندان با برادران و معلمانم از جمله برادر '''صلاح شادی''' آشنا شدم که بارها در دفتر راهنمای عمومی سوم [[عمر تلمسانی]] و خانههای [[اخوانالمسلمین]] ملاقات کردم.<br> | |||
= تبعید و محکوم به اعدام= | |||
در مصیبت سال 1948 میلادی، که نیروهای [[اخوان المسلمین|اخوان]] دستگیر شدند؛ ایشان دستگیر نشد، بلکه مقامات راضی شدند که او را بهعنوان افسر کارخانه قند در «نج حمادی» از [[قاهره]] به دوردستهای مصر علیا تبعید کنند. و این امر او را از ادامه دعوت به سوی خدا باز نداشت و در سال 1954 میلادی در پی واقعه ساختگی منشیه دستگیر شد و مورد عذاب شدید قرار گرفت و صبر کرد و عزم خود را از دست نداد. و به جرم سرنگونی رژیم به زور به اعدام محکوم شد.<br> | |||
=درگذشت= | =درگذشت= | ||
سرلشکر صلاح شادی در | سرلشکر '''صلاح شادی''' در سال 1989 میلادی در همان روزی که استادش امام [[حسن البناء]] پس از چهل سال درگذشت. | ||
خداوند او را بیامرزد و در باغهای وسیع و با انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان قرار دهد و بهترین آنها همنشین است. و خدا را خدای همه چیز شکر کن. | خداوند او را بیامرزد و در باغهای وسیع و با انبیا و صدیقین و شهدا و صالحان قرار دهد و بهترین آنها همنشین است. و خدا را خدای همه چیز شکر کن. |