۸۸٬۱۹۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیهالسلام') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
تفویضیه عنوان عام گروهها و فرقههای شیعی و غیرشیعی معتقد به فضیلت و برتری [[امام علی|امام علی (ع)]] بر دیگر [[صحابه]] و [[خلفای راشدین|خلفا]] است. آنان حضرت علی علیهالسلام را بعد از [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبر اکرم (ص)]] برترین فرد میدانند و او را شایستگی بر مقام امامت و خلافت بر دیگران ترجیح و تفضیل میدهند. البته این اعتقاد مخصوص شیعه نیست، بلکه گروههایی از [[اهل سنّت]] نیز چنین اعتقادی دارند. هر چند آنها امامت مفضول را با وجود افضل جایز میدانند. این سخن [[ابن ابی الحدید]] به عنوان شارح [[نهج البلاغه (کتاب)|نهج البلاغه]] است که میگوید عموم بغدادیان و | تفویضیه عنوان عام گروهها و فرقههای شیعی و غیرشیعی معتقد به فضیلت و برتری [[امام علی|امام علی (ع)]] بر دیگر [[صحابه]] و [[خلفای راشدین|خلفا]] است. آنان حضرت علی علیهالسلام را بعد از [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبر اکرم (ص)]] برترین فرد میدانند و او را شایستگی بر مقام امامت و خلافت بر دیگران ترجیح و تفضیل میدهند. البته این اعتقاد مخصوص شیعه نیست، بلکه گروههایی از [[اهل سنّت]] نیز چنین اعتقادی دارند. هر چند آنها امامت مفضول را با وجود افضل جایز میدانند. این سخن [[ابن ابی الحدید|ابن ابیالحدید]] به عنوان شارح [[نهج البلاغه (کتاب)|نهج البلاغه]] است که میگوید عموم بغدادیان و عدهای از بصریان معتقدند که حضرت علی (ع) بر دیگران برتری دارد و خود او نیز معتقد به برتری علی (ع) است. [[زیدیه]]، [[تبریه]]، [[صالحیه]] و [[جارودیه]] از تفضیلیه به شمار میروند. | ||
عبدالجلیل رازی میگوید: « شیعه را مفوضه نامیدهاند، چرا که ایشان میگویند خداوند در قیامت، کارها را به [[علی علیهالسلام]] تفویض میکند». <ref>رازی عبدالجلیل، النقض، ص 538</ref> | عبدالجلیل رازی میگوید: « شیعه را مفوضه نامیدهاند، چرا که ایشان میگویند خداوند در قیامت، کارها را به [[علی علیهالسلام]] تفویض میکند». <ref>رازی عبدالجلیل، النقض، ص 538</ref> | ||
میر سید شریف جرجانی، به | میر سید شریف جرجانی، به فرقهای با این عنوان اشاره میکند و مینویسد: ایشان معتقدند خداوند خلق دنیا را به [[محمد صلی الله علیه و آله]] تفویض کرده است. <ref>میر سید شریف جرجانی، تعریفات العلوم و تحدیدات الرسوم، ص183</ref> | ||
مرتضی رازی عین همین مطلب را بیان کرده و علاوه بر پیامبر، امامان را نیز به این مجموعه اضافه کرده است و مینویسد: برخی از ایشان ادعا میکنند که محمد (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام) آمر و ناهی و حاکماند و خدا امر خلق و حیات و مرگ آنان را به ایشان تفویض کرده و پیامبر و امامان مستحق عبادتاند و... <ref>رازی مرتضی، تبصرة العوام، ص 176</ref> | مرتضی رازی عین همین مطلب را بیان کرده و علاوه بر پیامبر، امامان را نیز به این مجموعه اضافه کرده است و مینویسد: برخی از ایشان ادعا میکنند که محمد (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام) آمر و ناهی و حاکماند و خدا امر خلق و حیات و مرگ آنان را به ایشان تفویض کرده و پیامبر و امامان مستحق عبادتاند و... <ref>رازی مرتضی، تبصرة العوام، ص 176</ref> | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==اعتقادات== | ==اعتقادات== | ||
اصول اعتقادی مفوضه شکل تکامل یافته عقاید غلاة صدر اول بود. چنین به نظر میرسد که جریان فکری مفوضه پیوندی نامبارک از دو نظریه غالی گرا از غلاة کیسانی در اوائل قرن دوم بوده است. نظریه اول، نظریه حلول روح خداوند یا نور او در جسم پیامبر و ائمه بود. غلاة قرن اول، پیامبر یا ائمه را به طور ساده خدا و تجسم تمام هویت الهی میدانستند اما بنابراین نظر متأخرتر، امام مظهرِ بخشی از روح خدا یا محل استقرار اخگری از نور الهی بود که از آدم از طریق | اصول اعتقادی مفوضه شکل تکامل یافته عقاید غلاة صدر اول بود. چنین به نظر میرسد که جریان فکری مفوضه پیوندی نامبارک از دو نظریه غالی گرا از غلاة کیسانی در اوائل قرن دوم بوده است. نظریه اول، نظریه حلول روح خداوند یا نور او در جسم پیامبر و ائمه بود. غلاة قرن اول، پیامبر یا ائمه را به طور ساده خدا و تجسم تمام هویت الهی میدانستند اما بنابراین نظر متأخرتر، امام مظهرِ بخشی از روح خدا یا محل استقرار اخگری از نور الهی بود که از آدم از طریق سلسلهای از پیامبران به آنان رسیده بود. نظریه دوم تفسیر جدیدی بود که گویا برای نخستین بار بیان بن سمعان نهدی (م: 119ق) از رؤسای کیسانیه آن عصر از آیه و هو الذی فی السماوات اله و فی الارض اله (سوره زخرف، آیه 84) عرضه داشت. او میگفت این آیه از دو خدا سخن میگوید که یکی خدای آسمانهاست و دیگری خدای زمین، هرچند خدای آسمانها بزرگتر و خدای زمین کوچک تر و فرمان بردار اوست. این دو نظریه در دهه چهارم قرن دوم وسیله ابوالخطّاب محمد بن ابی زینب اسدی (م:حوالی138ق) رئیس [[غلاة خطّابیه]] با یکدیگر به این صورت تلفیق شد که روح خدا در مقام تنزّل در شکل امام صادق علیهالسلام مجسم شده و اکنون وی خدای زمین است. مذهب مفوضه که اندکی پس از کشته شدن ابوالخطّاب محمد بن ابی زینب، توسط یکی از هواداران پیشین او مفضل بن عمر جعفی صیرفی (م: پیش از179ق) بنیاد نهاده شد، به شکل روشن صورت متطوّرتری از همان فکر بود. | ||
مفوضه معتقد بودند که پیامبر و ائمه، اولین و تنها مخلوقاتی هستند که مستقیماً به دست قدرت حق، از | مفوضه معتقد بودند که پیامبر و ائمه، اولین و تنها مخلوقاتی هستند که مستقیماً به دست قدرت حق، از مادهای متفاوت با سایر بشر آفریده شدند. خداوند آن گاه قدرت و مسئولیت امور عالم خلقت را به ایشان واگذار نمود فرمود: پس هر چه در این جهان روی میدهد از آنان است. آنان ـ به طوری که قبلاً هم اشاره شد ـ به این ترتیب تمام کارهایی را که علی الاصول به خدا نسبت داده میشود مثل خلق و رزق و میراندن و نظائر آن را انجام میدهند. آنان میتوانند حکمی شرعی را [[تشریع]] یا [[نسخ]] کنند و [[حلال]] را [[حرام]] و حرام را حلال نمایند. آنان بر همه چیز از جمله غیب آگاهاند. برخی از مفوضه میگفتند که [[ائمه]] نیز مانند پیامبر، [[وحی]] دریافت میکنند. آنان نه تنها زبان همه انسانها را میفهمند، بلکه زبان پرندگان و حیوانات را هم درک میکنند. آنان دارای توانایی غیر محدود و علم نامحدود بوده و خالق همه چیزاند و روح آنان در همه جا حضور دارد. » <ref>مدرسی طباطبایی سید حسین، مکتب در فرایند تکامل، ص 31</ref> | ||
این کتاب سپس به شرح عقاید مفضل بن عمر جعفی به عنوان اولین سخنگوی این گروه در جامعه شیعه پرداخته است. [[آقا بزرگ تهرانی]] درباره کتاب التوحید که به توحید مفضل معروف است مینویسد: «این کتاب متعلق به ابوعبدالله یا ابومحمد مفضل بن عمر جعفی کوفی است. احمد بن علی نجاشی از این کتاب با عنوان کتاب الفکر یاد میکند و برخی آن را کنزالحقائق و المعارف نامیدهاند و سیدعلی بن طاووس لزوم مصاحبت این کتاب را سفارش کرده و نوشته این کتاب را امام صادق (علیهالسلام) املا کرده و درباره آثار خلق الهی است. » <ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج4، ص 482</ref> | این کتاب سپس به شرح عقاید مفضل بن عمر جعفی به عنوان اولین سخنگوی این گروه در جامعه شیعه پرداخته است. [[آقا بزرگ تهرانی]] درباره کتاب التوحید که به توحید مفضل معروف است مینویسد: «این کتاب متعلق به ابوعبدالله یا ابومحمد مفضل بن عمر جعفی کوفی است. احمد بن علی نجاشی از این کتاب با عنوان کتاب الفکر یاد میکند و برخی آن را کنزالحقائق و المعارف نامیدهاند و سیدعلی بن طاووس لزوم مصاحبت این کتاب را سفارش کرده و نوشته این کتاب را امام صادق (علیهالسلام) املا کرده و درباره آثار خلق الهی است. » <ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج4، ص 482</ref> | ||
[[سید محسن امین]] نیز با اشاره به این کتاب مینویسد: «هرکسی به حدیث مشهور مفضل از امام صادق (علیهالسلام) نگاه کند، میفهمد که این خطاب بلیغ و معانی عجیب و الفاظ غریب را امام جز برای مردی عظیم و جلیل که علم بسیار داشته، باهوش بوده و میتوانسته اسرار رفیع و دقایقی بدیع را تحمل کند، بیان نمیداشته است. »<ref>امین سید محسن، اعیان الشیعة، ج10، ص 132</ref> | [[سید محسن امین]] نیز با اشاره به این کتاب مینویسد: «هرکسی به حدیث مشهور مفضل از امام صادق (علیهالسلام) نگاه کند، میفهمد که این خطاب بلیغ و معانی عجیب و الفاظ غریب را امام جز برای مردی عظیم و جلیل که علم بسیار داشته، باهوش بوده و میتوانسته اسرار رفیع و دقایقی بدیع را تحمل کند، بیان نمیداشته است. »<ref>امین سید محسن، اعیان الشیعة، ج10، ص 132</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
[[رده: کلام ]] | [[رده: کلام ]] | ||
[[رده: مذاهب کلامی ]] | [[رده: مذاهب کلامی ]] | ||