ابوالحسن سلیمانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
=تربیت و تحصیل= | =تربیت و تحصیل= | ||
او در سال ۱۴۰۰ه.ق از مصر به یمن سفر کرد، به مدت سه ماه به عنوان معلم در منطقه خولان، قبیله بنی بهلول کار کرد. سپس به ولایت مأرب سفر کرد. ووردش به آنجا همزمان شد با افتتاح مدارس وطنی متعلق به [[عبدالعزیز بن عبدالله بن باز]] در مأریب وادی عبیده برای علوم اسلامی و حفظ قرآن کریم که تعداد | او در سال ۱۴۰۰ه.ق از مصر به یمن سفر کرد، به مدت سه ماه به عنوان معلم در منطقه خولان، قبیله بنی بهلول کار کرد. سپس به ولایت مأرب سفر کرد. ووردش به آنجا همزمان شد با افتتاح مدارس وطنی متعلق به [[عبدالعزیز بن عبدالله بن باز]] در مأریب وادی عبیده برای علوم اسلامی و حفظ قرآن کریم که تعداد آنها حدود سی مدرسه بود. او چندین سال در آنجا به عنوان معلم کار میکرد. سپس خود را وقف یادگیری علوم اسلامیکرد و به علوم حدیث، فقه و اول فقه پرداخت. در سال ۱۴۰۶ با شیخ ابو عبدالرحمن مقبل الوداعی از استان مأرب دیدار کرد و شیخ ابوالحسن پرسشهای مهمی در علم حدیث از او کرد و در کتاب "المقترح فی الإجابة عن أسئلة المصطلح" اثر شیخ مقبل چاپ شد. | ||
ابوالحسن در سال ۱۴۰۹ به دارالحدیث دمّاج در فرمانداری صعدة سفر کرد و سه ماه نزد شیخ ابو عبدالرحمن مقبل بنهادی وداعی ماند و در درسهایش شرکت کرد و در مسائل تبلیغ عمومی و خصوصی نشست و کتاب "شفاء العلیل بألفاظ وقواعد الجرح والتعدیل" را در آن زمان چاپ کرد. | ابوالحسن در سال ۱۴۰۹ به دارالحدیث دمّاج در فرمانداری صعدة سفر کرد و سه ماه نزد شیخ ابو عبدالرحمن مقبل بنهادی وداعی ماند و در درسهایش شرکت کرد و در مسائل تبلیغ عمومی و خصوصی نشست و کتاب "شفاء العلیل بألفاظ وقواعد الجرح والتعدیل" را در آن زمان چاپ کرد. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
سپس به مأرب بازگشت و به تبلیغ دین و تالیف و تدریس در دارالحدیث ادامه داد. و سپس دعوت خود را به شبوة و حضرموت و جوف که استانهای مجاور مأرب هستند گسترش داد. در سال ۱۴۱۷ ه به ریاض سفر کرد و چند ماه پای درس شیخ ابن باز نشست و در درسهای او در مسجد بزرگ شرکت نمود. او همچنین برخی از درسهای شیخ عبدالله بن عبدالرحمن الجبرین و درسهای شیخ محمد بن صالح العثیمین در زمانی که در ریاض و مکه بود شرکت کرد و قبل از آن در سال ۱۴۱۰ه.ق با [[شیخ البانی]] در [[مدینة النبی]] ملاقات کرد و با او یک برنامه علمی در علم حدیث ضبط کرد و مدتی با او در مکه نشست و از او بهره برد. | سپس به مأرب بازگشت و به تبلیغ دین و تالیف و تدریس در دارالحدیث ادامه داد. و سپس دعوت خود را به شبوة و حضرموت و جوف که استانهای مجاور مأرب هستند گسترش داد. در سال ۱۴۱۷ ه به ریاض سفر کرد و چند ماه پای درس شیخ ابن باز نشست و در درسهای او در مسجد بزرگ شرکت نمود. او همچنین برخی از درسهای شیخ عبدالله بن عبدالرحمن الجبرین و درسهای شیخ محمد بن صالح العثیمین در زمانی که در ریاض و مکه بود شرکت کرد و قبل از آن در سال ۱۴۱۰ه.ق با [[شیخ البانی]] در [[مدینة النبی]] ملاقات کرد و با او یک برنامه علمی در علم حدیث ضبط کرد و مدتی با او در مکه نشست و از او بهره برد. | ||
در سال ۱۴۱۶ه.ق به اردن سفر کرد و در آنجا نیز از شیخ البانی بهره برد و در حدود 12 جلسه و هر جلسه از عصر تا عشا از او سوالاتی پرسید و | در سال ۱۴۱۶ه.ق به اردن سفر کرد و در آنجا نیز از شیخ البانی بهره برد و در حدود 12 جلسه و هر جلسه از عصر تا عشا از او سوالاتی پرسید و آنها را در نوارهایی که در میان دانشجویان معروف هستند ضبط کرد و سپس به مأرب بازگشت. | ||
=خانواده= | =خانواده= | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
او مدتها از همه اهل سنت برای توافق نظر دعوت میکرد هرچند با او مخالف بودند و آنها را پرهیز میداد از غلبه فروع بر اصول و متغیرات بر ثابتها | او مدتها از همه اهل سنت برای توافق نظر دعوت میکرد هرچند با او مخالف بودند و آنها را پرهیز میداد از غلبه فروع بر اصول و متغیرات بر ثابتها | ||
گروههای دیگری که با ترور و بمب گذاری، یا هیجان و بی قراری، ناآرامیهایی را برانگیختهاند نیز چندین موقعیت گفت وگو بین او و | گروههای دیگری که با ترور و بمب گذاری، یا هیجان و بی قراری، ناآرامیهایی را برانگیختهاند نیز چندین موقعیت گفت وگو بین او و آنها دریافت کردهاند، برخی از آنها در یمن و در بریتانیا و جاهای دیگر ثبت شدهاند، همان طور که در پاسخ به تعدادی از فتحها و کتابها نوشته و نوشته است که مشهورترین آنها کتاب «تحریک بمب گذاریها و ترورها: علل، اثرات، درمان» است که اباالحسن تلاش میکند دستش را به نمایندگی از اهل سنت به همه کارگران دراز کند، حتی اگر با او مخالف باشند و مشتاق احیای ثابتهای توافق شده بین سنیها باشند، و نسبت به آن هشدار دهند. استبداد شعب بر داراییها، و محو متغیرهای ثابتها، اما بسیاری از متخلفان تنها میخواهند موافقت کنند که آن را بگویند حتی اگر نمونه ساده لوحی سیخ شود و این درب فیتنا و گمراهی است. | ||
موضع او در مسائل نوظهور= | موضع او در مسائل نوظهور= | ||
موضع شیخ ابوالحسن در مورد مسائل نوظهور این است که او به هیچ عنوان | موضع شیخ ابوالحسن در مورد مسائل نوظهور این است که او به هیچ عنوان آنها را رد نمیکند و نه به هیچ عنوان آنها را میپذیرد، بلکه آنها را در تعادل مشروع به این صورت میبیند: | ||
۱- چه متن، اجماع، اندازهگیری و غیره موافق باشد، مورد قبول مثبت است یا مطلوب. | ۱- چه متن، اجماع، اندازهگیری و غیره موافق باشد، مورد قبول مثبت است یا مطلوب. | ||
۲- هیچ یک از | ۲- هیچ یک از آنها پاسخی به یک متن صریح یا اجماع معین، بدون بازگشت و بدون عزت، به جز ضرورت و همچنین آنچه که با اندازهگیری یا مقاصد روشن شریعت خلاف بود، نبود. | ||
۳- آنچه در او اشکال داشت این بود که جایز بود، اگر فسادش به نفع پاسخی افزایش مییافت و به بخش دوم ضمیمه میشد و اگر علاقه اش به فساد او پیش از این بیشتر میشد و در ابتدا به سوگند چسبیده بود، بلع همه چیز جدید وجود ندارد و فراری از همه چیز جدید نیست و او در حالی که به پرسشهای روزنامه یمنی الامور پاسخ میداد، پاسخ این موضوع را طولانی تر کرد. | ۳- آنچه در او اشکال داشت این بود که جایز بود، اگر فسادش به نفع پاسخی افزایش مییافت و به بخش دوم ضمیمه میشد و اگر علاقه اش به فساد او پیش از این بیشتر میشد و در ابتدا به سوگند چسبیده بود، بلع همه چیز جدید وجود ندارد و فراری از همه چیز جدید نیست و او در حالی که به پرسشهای روزنامه یمنی الامور پاسخ میداد، پاسخ این موضوع را طولانی تر کرد. | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
3- مشغول نوشتن، و افرادی که به او مراجعه میکنند، که تلفنی با او تماس میگیرند، تعداد زیادی از دانشجویان میهمانان علم و قبایل را دریافت میکنند، وقت زیادی را صرف توصیه به آنها و هدایت آنها برای حمایت از توهید و سونّه میکند و سخنرانیها در مساجد مریب و دیگران از استانها، قانون خدا را در میان قبایل متناقض از بین میبرد و آنها را از ایدههای گمراه کنندهای که برای مردم یمن میآیند هشدار میدهد و قضای او بین قبایل و دخالت او در مشکلات آنها در مسائل و شاخههای دیگر تاثیر زیادی در نگاه میانه رو او در بسیاری چیزها داشت، گسترش وکالت و تأثیر آن بر چند بخش از جامعه. | 3- مشغول نوشتن، و افرادی که به او مراجعه میکنند، که تلفنی با او تماس میگیرند، تعداد زیادی از دانشجویان میهمانان علم و قبایل را دریافت میکنند، وقت زیادی را صرف توصیه به آنها و هدایت آنها برای حمایت از توهید و سونّه میکند و سخنرانیها در مساجد مریب و دیگران از استانها، قانون خدا را در میان قبایل متناقض از بین میبرد و آنها را از ایدههای گمراه کنندهای که برای مردم یمن میآیند هشدار میدهد و قضای او بین قبایل و دخالت او در مشکلات آنها در مسائل و شاخههای دیگر تاثیر زیادی در نگاه میانه رو او در بسیاری چیزها داشت، گسترش وکالت و تأثیر آن بر چند بخش از جامعه. | ||
او همچنین اخبار دانشجویان استانها را دنبال میکند، فعالیتهای | او همچنین اخبار دانشجویان استانها را دنبال میکند، فعالیتهای آنها را بازرسی میکند و نوشتههای آنها را چه ساکن خانه و چه در خارج از کشور بررسی میکند. | ||
=منابع= | =منابع= |
نسخهٔ ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۴
نام | ابوالحسن مصطفی السلیمانی |
---|---|
نام پدر | اسماعیل بن سید احمد سلیمانی |
زادروز | ۱۴ ژانویه ۱۹۵۸ م |
زادگاه | روستایی در استان منصوره مصر |
دین | اسلام |
مذهب | سنی |
نقشها | رئیس انجمن اهل حدیث در یمن
رییس مرکز علمی ارالحدیث در مأرب |
آثار | "الدفاع عن أهل الاتباع": مجلدان.
"السراج الوهاج فی صحیح المنهاج". "فتنة التفجیرات والاغتیالات: الأسباب والآثار والعلاج" ... |
ابوالحسن السلیمانی یا ابوالحسن مصطفی بن اسماعیل بن سید احمد سلیمانی[۱]، رئیس انجمن اهل حدیث در یمن و رییس مرکز علمی دارالحدیث در مأرب است. او در ۱۴ ژانویه ۱۹۵۸ در جمهوری عربی مصر، در روستایی در استان منصوره به دنیا آمد و در یک خانواده مذهبی بزرگ شد، بخش عمدهای از قرآن را در کودکی و در ابتدای دوره دبستان حفظ کرد. ابتدا در مدارس آکادمیک تحصیل کرد و در علوم اسلامی تخصص نداشت.
تربیت و تحصیل
او در سال ۱۴۰۰ه.ق از مصر به یمن سفر کرد، به مدت سه ماه به عنوان معلم در منطقه خولان، قبیله بنی بهلول کار کرد. سپس به ولایت مأرب سفر کرد. ووردش به آنجا همزمان شد با افتتاح مدارس وطنی متعلق به عبدالعزیز بن عبدالله بن باز در مأریب وادی عبیده برای علوم اسلامی و حفظ قرآن کریم که تعداد آنها حدود سی مدرسه بود. او چندین سال در آنجا به عنوان معلم کار میکرد. سپس خود را وقف یادگیری علوم اسلامیکرد و به علوم حدیث، فقه و اول فقه پرداخت. در سال ۱۴۰۶ با شیخ ابو عبدالرحمن مقبل الوداعی از استان مأرب دیدار کرد و شیخ ابوالحسن پرسشهای مهمی در علم حدیث از او کرد و در کتاب "المقترح فی الإجابة عن أسئلة المصطلح" اثر شیخ مقبل چاپ شد.
ابوالحسن در سال ۱۴۰۹ به دارالحدیث دمّاج در فرمانداری صعدة سفر کرد و سه ماه نزد شیخ ابو عبدالرحمن مقبل بنهادی وداعی ماند و در درسهایش شرکت کرد و در مسائل تبلیغ عمومی و خصوصی نشست و کتاب "شفاء العلیل بألفاظ وقواعد الجرح والتعدیل" را در آن زمان چاپ کرد.
سپس به مأرب بازگشت و به تبلیغ دین و تالیف و تدریس در دارالحدیث ادامه داد. و سپس دعوت خود را به شبوة و حضرموت و جوف که استانهای مجاور مأرب هستند گسترش داد. در سال ۱۴۱۷ ه به ریاض سفر کرد و چند ماه پای درس شیخ ابن باز نشست و در درسهای او در مسجد بزرگ شرکت نمود. او همچنین برخی از درسهای شیخ عبدالله بن عبدالرحمن الجبرین و درسهای شیخ محمد بن صالح العثیمین در زمانی که در ریاض و مکه بود شرکت کرد و قبل از آن در سال ۱۴۱۰ه.ق با شیخ البانی در مدینة النبی ملاقات کرد و با او یک برنامه علمی در علم حدیث ضبط کرد و مدتی با او در مکه نشست و از او بهره برد.
در سال ۱۴۱۶ه.ق به اردن سفر کرد و در آنجا نیز از شیخ البانی بهره برد و در حدود 12 جلسه و هر جلسه از عصر تا عشا از او سوالاتی پرسید و آنها را در نوارهایی که در میان دانشجویان معروف هستند ضبط کرد و سپس به مأرب بازگشت.
خانواده
شیخ ابوالحسن پدر ۱۰ پسر، هشت دختر و شوهر سه همسر است.
تالیفات
ابوالحسن السلیمانی چند کتاب، نامه و پژوهش در چند حوزه دارد که برخی از آنها چاپ شده و برخی دیگر چاپ نشدهاند. اما آثار چاپ شده او عبارتند از:[۲]
"شفاء العلیل بألفاظ وقواعد الجرح والتعدیل" الجزء الأول.
"کشف الغمة ببیان خصائص رسول الله صلی الله علیه وعلی آله وسلم والأمة".
"إتحاف النبیل بأجوبة أسئلة علوم الحدیث والعلل والجرح والتعدیل": الجزء الأول والثانی.
"سلسلة الفتاوی الشرعیة": الجزء الأول من العدد الأول إلی الثالث عشر.
"تنویر العینین بأحکام الأضاحی والعیدین".
"سبیل النجاة فی بیان حکم تارک الصلاة".
"الدفاع عن أهل الاتباع": مجلدان.
"السراج الوهاج فی صحیح المنهاج".
"فتنة التفجیرات والاغتیالات: الأسباب والآثار والعلاج".
"المتعة فی تعیین ساعة الإجابة یوم الجمعة".
"الجواهر السلیمانیة بشرح المنظومة البیقونیة".
"إکمال الفرح بدروس المصطلح".
روش تألیف
روش کلی او در تألیف:
در حدیث
بررسی و نتیجهگیری او به این صورت است که: سندهای مختلف حدیث را گرداوری مینماید و هر کدام از آنها را به صورت مستقل بررسی و سپس آنها را با دیگر طریقها مقایسه میکند. اگر به یک منشا رسیدند آن حدیث را به زعم وجود علت خفیهای مورد بحث و کنکاش قرار میدهد. همچنین معیار ترجیح روایات نزد او همانست که اهل علم عمل میکنند و اعتنای بسیاری به قول متقدمین از بزرگان علم حدیث دارد و البته تلاش و دقت متاخرین را نیز نادیده نمیگیرد و مورد اعتنا قرار میدهد و همیشه اقرار دارد بر اینکه آنها کسانی هستند که به علم متقدمین خدمت کردند، و آن را نابود نکردند. با این حال قایل است که در متقدمین و متاخرین هم میانه رو و هم سختگیر و هم اهل تساهل وجود داشته و دارد. و نیز اینکه نزد متقدمین قراین و اشاراتی بوده است که میتوانستند به برخی احادیث اشکال کنند که این قرینهها به دست متاخرین نرسیده است؛ پس قول قدما در اشکال به برخی روایات بر استناد متاخرین به ظاهر روایات مقدم است. و این روش به صورت واضح در کتابهایی که نگاشته است، پیداست.
در فقه
مسئله را باز میکند، سپس اختلافی که در آن وجود دارد را بیان مینماید و نظر همه علما و دلایل ایشان را در آن مساله میگوید و آنها را با معیارهای علم حدیث و علم اصول میسنجد و قول ارجح را برمیگزیند؛ همانگونه که در کتابش به نام "تنویر العینین فی أحکام الأضاحی والعیدین"این روش پیداست. او نسبت به موضوعی که بزرگان متقدم نسبت به آن نظر ندادهاند نظر نمیدهد.
از نظر او مسایل اختلافی نزد فقهاء، یا اینگونه است که هر مجتهدی نظری برای خود دارد، و یا مسایلی هستند که مشخص است حق با کدام طایفه است و آن اختلاف ناشی از شبهه بی ارزش یا نظری شاذ یا اشتباهی از ناحیه عالمی است. در نوع اول هر مجتهدی باید بر رای خود بماند و نیازی نیست که به خاطر نظر دیگران از نظر خود عدول کند و مردم میتوانند از هر یک تقلید کنند. اما در حالت دوم کسی حق تقلید از عالم در اشتباهش را ندارند. اما نباید او را تکفیر کرد یا اهل بدعت و گمراه خواند. مجتهد حتی اگر اشتباه کند ماجور است اما کسانی که با اجماع یقینی مخالفت کند در خطر بزرگی قرار گرفته است. اختلاف نظر علما در مسایل اجتهادی از رحمت و گشایش الهی بر بندگان است و این اختاف موجب دوستی یا دشمنی نیست مگر اینکه کسی بر مبنای هوا و هوس نظر دهد.
همه این نظریات در کتابهایش به نامهای "السراج الوهاج فی صحیح المنهاج" و "الدفاع عن أهل الاتباع" آمده است.
رتبههای علمی
۱- کارشناسی ارشد در عقیده، سال 2015
۲- پایان نامه دکتری نیز در حال آماده شدن در بحث عقیده است.
مذهب فقهی و تعصب به آن
ابوالحسن در مصر بزرگ شد، کشوری که غالب مردم شافعی هستند. پس از آن به کشور یمن رفت که در آنجا نیز بیشتر مردم شافعی هستند؛ اما او تمام کتابهای فقهی در مذاهب مختلف را مورد مطالعه قرار داد و هر آنچه را ترجیح داد پذیرفت و به مذهب خاصی پایبند نیست چه برسد به اینکه نسبت به مذهبی تعصب ورزد. او بر این باور است که هر کس از کتابهای مذاهب مختلف بهره نبرد خود را محروم ساخته است.
مواضع سیاسی
او در چندین رویداد مربوط به جهان اسلام یا مربوط به یمن فتوا یا نامههای بلند صادر کرده است. رویدادهایی مانند: وقایع غزه، جنگ زیدیها در یمن، حوادث جنوب لبنان، تظاهرات متعدد در یمن به دلیل گرانی سوخت، انتخابات ریاست جمهوری و محلی، اداره فضیلت در یمن و غیره که این پیامها در اینترنت و جاهای دیگر چاپ و منتشر شده است.
تمایل سیاسی او به سمت جریان وهابیت و عربستان سعودی است.
اتهامات
اتهامات وارده به او بیشتر توسط افرادی مطرح شده که از شیخ ربیع بنهادی المدخلی تقلید میکنند و نقطه جمع همه ایشان این است که اهل غلو در دین هستند و از حد فراتر رفتهاند.
ابوالحسن در چندین نامه علمی به آنها پاسخ داد که این پاسخها جمعآوری شده در دو جلد تحت عنوان: "دفاع از مردم از پیگیری" چاپ شده است که این کتاب بر ضد شبهات آنهاست. و در آن کج بودن روش سرشار از غلو آنها را نشان داده و تناقضهای فکری و تقلید کورکورانه آنها و مخالفت آنها با مسیر دعوت سلفی در نقاط مختلف و تغییر اصول فکری آنها را بیان کرده است و دلیل همه این کج اندیشیها را ترس و تقلید شمرده است.
برخورد با مخالفین
با این حال، ابوالحسن به آنها پاسخ مودبانه و عادلانه داده است و آنچه از حرف آنها حق بوده، پذیرفته و از آنها تشکر کرده است. با آنها از حد تجاوز نکرده و با بزرگواری قبل از عدالت با آنها رفتار کرده است، آنها را عفو میکرد و و برای ایشان دعا کرد. این در خصوص جرمهای آنها در حق شخصی او بود.
اما در خصوص جرم آنها نسبت به دعوت سلفی، همه شبهههای ایشان را علمی و با صبر پاسخ داد و هیچ ابهامی باقی نگذاشت.
از جمله مخالفین او کسانی بودند که در تکفیر مبالغه میکنند و با ترور و انفجار و هیجان و بیقراری ناآرامیها را با ترور و بمب گذاری تحریک مینمایند.
او با آ«ها چندین جلسه گفتگو برگزار کرد که برخی از این جلسات در یمن، بریتانیا و جاهای دیگر ضبط شدهاند؛ همانگونه که در رد آنها چند کتاب و فتوا نوشته است که مشهورترین آنها کتابش با عنوان "فتنة التفجیرات والاغتیالات: الأسباب، الآثار، العلاج" است.
او مدتها از همه اهل سنت برای توافق نظر دعوت میکرد هرچند با او مخالف بودند و آنها را پرهیز میداد از غلبه فروع بر اصول و متغیرات بر ثابتها
گروههای دیگری که با ترور و بمب گذاری، یا هیجان و بی قراری، ناآرامیهایی را برانگیختهاند نیز چندین موقعیت گفت وگو بین او و آنها دریافت کردهاند، برخی از آنها در یمن و در بریتانیا و جاهای دیگر ثبت شدهاند، همان طور که در پاسخ به تعدادی از فتحها و کتابها نوشته و نوشته است که مشهورترین آنها کتاب «تحریک بمب گذاریها و ترورها: علل، اثرات، درمان» است که اباالحسن تلاش میکند دستش را به نمایندگی از اهل سنت به همه کارگران دراز کند، حتی اگر با او مخالف باشند و مشتاق احیای ثابتهای توافق شده بین سنیها باشند، و نسبت به آن هشدار دهند. استبداد شعب بر داراییها، و محو متغیرهای ثابتها، اما بسیاری از متخلفان تنها میخواهند موافقت کنند که آن را بگویند حتی اگر نمونه ساده لوحی سیخ شود و این درب فیتنا و گمراهی است.
موضع او در مسائل نوظهور= موضع شیخ ابوالحسن در مورد مسائل نوظهور این است که او به هیچ عنوان آنها را رد نمیکند و نه به هیچ عنوان آنها را میپذیرد، بلکه آنها را در تعادل مشروع به این صورت میبیند:
۱- چه متن، اجماع، اندازهگیری و غیره موافق باشد، مورد قبول مثبت است یا مطلوب.
۲- هیچ یک از آنها پاسخی به یک متن صریح یا اجماع معین، بدون بازگشت و بدون عزت، به جز ضرورت و همچنین آنچه که با اندازهگیری یا مقاصد روشن شریعت خلاف بود، نبود.
۳- آنچه در او اشکال داشت این بود که جایز بود، اگر فسادش به نفع پاسخی افزایش مییافت و به بخش دوم ضمیمه میشد و اگر علاقه اش به فساد او پیش از این بیشتر میشد و در ابتدا به سوگند چسبیده بود، بلع همه چیز جدید وجود ندارد و فراری از همه چیز جدید نیست و او در حالی که به پرسشهای روزنامه یمنی الامور پاسخ میداد، پاسخ این موضوع را طولانی تر کرد.
فعالیت کاری
1- بر اساس دار ال حدیث در دورههای اداره و درساء، این خانه شامل حدود (500) دانشجو از جمله صد و بیست دانشجو با خانوادههایشان است و توسط دانشجویان ارشدی که از آن فارغالتحصیل شدهاند یا تحت تاثیر رویکرد معتدل آن قرار گرفته اند، از این خانه منشع شده است، و نقل مکان کردند و به مکانهای خود در استانهای دیگر، در سنا، دهمر، ایب، تایز، عدن، ابین، لاهج، شبوا،هادرموت، عمران، سعد و الجوف نقل مکان کردند و با رهبران میانه رو و مرکز گرا در میانه روترین و مرکزگراترین استانهای یمن همکاری کردند.
۲- رئیس انجمن مردم حدیث در یمن، جزء وکالت که شامل همه دانشجویان شیخ ابوالحسن در سراسر یمن است و شامل موسسات خیریه، انجمنها، مراکز علمی و غیره میشود.
3- مشغول نوشتن، و افرادی که به او مراجعه میکنند، که تلفنی با او تماس میگیرند، تعداد زیادی از دانشجویان میهمانان علم و قبایل را دریافت میکنند، وقت زیادی را صرف توصیه به آنها و هدایت آنها برای حمایت از توهید و سونّه میکند و سخنرانیها در مساجد مریب و دیگران از استانها، قانون خدا را در میان قبایل متناقض از بین میبرد و آنها را از ایدههای گمراه کنندهای که برای مردم یمن میآیند هشدار میدهد و قضای او بین قبایل و دخالت او در مشکلات آنها در مسائل و شاخههای دیگر تاثیر زیادی در نگاه میانه رو او در بسیاری چیزها داشت، گسترش وکالت و تأثیر آن بر چند بخش از جامعه.
او همچنین اخبار دانشجویان استانها را دنبال میکند، فعالیتهای آنها را بازرسی میکند و نوشتههای آنها را چه ساکن خانه و چه در خارج از کشور بررسی میکند.
منابع
منتدیات دارالحدیث بمأرب