استکبار: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ سپتامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۳۲: خط ۳۲:
«وَ قالَ الَّذینَ لایرْجُونَ لِقاءَنا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَینَا الْمَلائِکَةُ أَوْ نَری رَبَّنا لَقَدِ اسْتَکْبَرُوا فی أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوّاً کَبیراً»<ref>فرقان/21.</ref>
«وَ قالَ الَّذینَ لایرْجُونَ لِقاءَنا لَوْلا أُنْزِلَ عَلَینَا الْمَلائِکَةُ أَوْ نَری رَبَّنا لَقَدِ اسْتَکْبَرُوا فی أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوّاً کَبیراً»<ref>فرقان/21.</ref>


«و کسانی که امیدی به دیدار ما ندارند (و رستاخیز را انکار می‌کنند) گفتند: چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و یا پروردگارمان را با چشم خود نمی‌بینیم؟! آن‌ها دربارهٔ خود تکبّر ورزیدند و طغیان بزرگی کردند!»
«و کسانی که امیدی به دیدار ما ندارند (و رستاخیز را انکار می‌کنند) گفتند: چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و یا پروردگارمان را با چشم خود نمی‌بینیم؟! آنها دربارهٔ خود تکبّر ورزیدند و طغیان بزرگی کردند!»


==ب. استکبار آشکار==
==ب. استکبار آشکار==
خط ۷۹: خط ۷۹:
=شیوه‌های استکبار=
=شیوه‌های استکبار=
==1. استضعاف کشیدن مردم==
==1. استضعاف کشیدن مردم==
[[فرعون]] برای استضعاف بنی‌اسرائیل نقشه‌ای را طرح کرد و با این برنامهٔ شوم نسل ذکور آن‌ها را که توان [[قیام]] داشتند، از بین می‌برد و دختران و زنان را که به تنهایی قدرت بر قیام و مبارزه نداشتند، جهت خدمتکاری زنده نگه می‌گذاشت: <ref>تفسیر نمونه، ج16، ص11.</ref>
[[فرعون]] برای استضعاف بنی‌اسرائیل نقشه‌ای را طرح کرد و با این برنامهٔ شوم نسل ذکور آنها را که توان [[قیام]] داشتند، از بین می‌برد و دختران و زنان را که به تنهایی قدرت بر قیام و مبارزه نداشتند، جهت خدمتکاری زنده نگه می‌گذاشت: <ref>تفسیر نمونه، ج16، ص11.</ref>


«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیعاً یسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یسْتَحْیی نِساءَهُم...»<ref> قصص/4.</ref>
«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِیعاً یسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ یسْتَحْیی نِساءَهُم...»<ref> قصص/4.</ref>
خط ۹۲: خط ۹۲:
«فَقالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَینِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ»<ref>مومنون/47.</ref>
«فَقالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَینِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ»<ref>مومنون/47.</ref>


«آن‌ها گفتند: آیا ما به دو انسان همانند خودمان ایمان بیاوریم، درحالی‌که قوم آنها بردگان ما هستند؟!»
«آنها گفتند: آیا ما به دو انسان همانند خودمان ایمان بیاوریم، درحالی‌که قوم آنها بردگان ما هستند؟!»


منظور فرعون از اشاره به همانند بودن و بشر بودن موسی و هارون که از ناحیهٔ خدا مأمور به هدایت وی و قومش بودند، عدم فضیلت آن دو بزرگوار بود؛ چون بنی‌اسرائیل بردگان فرعون بودند، و برتری بر قوم موسی را، برتری بر خود آن حضرت نیز می‌دانستند؛ و بازگو کردن این مسئله به موسی و هارون به این دلیل بود که ایشان نیز باید فرعون را بپرستند، همان‌طورکه بر قوم آن دو برتری دارند و او را می‌پرستند. <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌15، ص 34.</ref> همچنان‌که حضرت علی (ع) در خطبهٔ قاصعه به این نکته اشاره کرده و در ارتباط با محکومیت بنی‌اسرائیل در چنگال فرعون و تسلّط ستمگرانهٔ فرعون می‌فرماید:
منظور فرعون از اشاره به همانند بودن و بشر بودن موسی و هارون که از ناحیهٔ خدا مأمور به هدایت وی و قومش بودند، عدم فضیلت آن دو بزرگوار بود؛ چون بنی‌اسرائیل بردگان فرعون بودند، و برتری بر قوم موسی را، برتری بر خود آن حضرت نیز می‌دانستند؛ و بازگو کردن این مسئله به موسی و هارون به این دلیل بود که ایشان نیز باید فرعون را بپرستند، همان‌طورکه بر قوم آن دو برتری دارند و او را می‌پرستند. <ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌15، ص 34.</ref> همچنان‌که حضرت علی (ع) در خطبهٔ قاصعه به این نکته اشاره کرده و در ارتباط با محکومیت بنی‌اسرائیل در چنگال فرعون و تسلّط ستمگرانهٔ فرعون می‌فرماید:
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
«امّا قوم عاد بناحق در زمین تکبّر ورزیدند و گفتند: چه کسی از ما نیرومندتر است؟!»
«امّا قوم عاد بناحق در زمین تکبّر ورزیدند و گفتند: چه کسی از ما نیرومندتر است؟!»


استکبار قوم عاد، آن‌ها را از پذیرش هدایت بازداشت؛ و آوردن قید "بناحق" به این معنا نیست که برخی تکبرورزی‌ها به حق است، بلکه این قید جهت شنیع بودن عمل استکبارشان است؛ چون هیچ حسنی بر کبر وجود ندارد و تمام وجوه کبر در جمیع اموری که مملو از کبر باشد، انسان را که مملو از ضعف و نقصان است، به تکامل نرسانده و از نقصان رها نمی‌کند و کسی که ضعیف و ناقص باشد، هیچ حقی در بزرگ‌بینی ندارد؛ بلکه بزرگی فقط از آن خداست که منزه از کاستی‌هاست. <ref>التحریر و التنویر، ج‌25، ص28.</ref>
استکبار قوم عاد، آنها را از پذیرش هدایت بازداشت؛ و آوردن قید "بناحق" به این معنا نیست که برخی تکبرورزی‌ها به حق است، بلکه این قید جهت شنیع بودن عمل استکبارشان است؛ چون هیچ حسنی بر کبر وجود ندارد و تمام وجوه کبر در جمیع اموری که مملو از کبر باشد، انسان را که مملو از ضعف و نقصان است، به تکامل نرسانده و از نقصان رها نمی‌کند و کسی که ضعیف و ناقص باشد، هیچ حقی در بزرگ‌بینی ندارد؛ بلکه بزرگی فقط از آن خداست که منزه از کاستی‌هاست. <ref>التحریر و التنویر، ج‌25، ص28.</ref>


==3. ممانعت از ایمان==
==3. ممانعت از ایمان==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۹۲

ویرایش