اصالت صلح در اسلام (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها'
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
خط ۶: خط ۶:
«أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَـتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُـلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ».  
«أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَـتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُـلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ».  
به کسانی که جنگ به آنان تحمیل شده، رخصت ] جهاد [ داده شده است، چراکه مورد ظلم قرار گرفته‌اند، و البته خدا بر پیروزی آنان سخت توانا است.
به کسانی که جنگ به آنان تحمیل شده، رخصت ] جهاد [ داده شده است، چراکه مورد ظلم قرار گرفته‌اند، و البته خدا بر پیروزی آنان سخت توانا است.
هنگامی که مسلمانان در مکه ـ سرزمین آباء و اجدادی خود ـ بودند، مشرکان پیوسته آن‌ها را می‌آزردند. مسلمانان کتک خورده نیز خدمت پیامبر اسلام(ص) می‌رسیدند و شکایت می‌کردند. تقاضای آنان، صدور اذن جهاد و مقابله به مثل با مشرکان بود، اما پیامبر اکرم (ص) به آن‌ها می‌فرمود:
هنگامی که مسلمانان در مکه ـ سرزمین آباء و اجدادی خود ـ بودند، مشرکان پیوسته آنها را می‌آزردند. مسلمانان کتک خورده نیز خدمت پیامبر اسلام(ص) می‌رسیدند و شکایت می‌کردند. تقاضای آنان، صدور اذن جهاد و مقابله به مثل با مشرکان بود، اما پیامبر اکرم (ص) به آنها می‌فرمود:
«شکیبایی ورزیده که هنوز دستور جهاد به من داده نشده است. امّا آن گاه که هجرت آغاز شد و مسلمانان از مکه به مدینه آمدند، خداوند بزرگ آیه پیش گفته را که متضمّن اذن جهاد است، نازل کرد».  
«شکیبایی ورزیده که هنوز دستور جهاد به من داده نشده است. امّا آن گاه که هجرت آغاز شد و مسلمانان از مکه به مدینه آمدند، خداوند بزرگ آیه پیش گفته را که متضمّن اذن جهاد است، نازل کرد».  
بنابراین، اصل اولی در رفتار مسلمانان با کافران قریش، صبر و مدارا بوده است. سرانجام به سبب ستم‌ها و آزارها، به آن‌ها اذن جهاد داده شد. این جهاد که «جهاد ستم دیده» در برابر «ستمگر» شمرده می‌شود، حقّ مسلم طبیعی، فطری و عقلی مسلمانان است که به ستم تن ندهند و ستمگر را سر جای خود نشانده، دست متجاوز را کوتاه سازند.
بنابراین، اصل اولی در رفتار مسلمانان با کافران قریش، صبر و مدارا بوده است. سرانجام به سبب ستم‌ها و آزارها، به آنها اذن جهاد داده شد. این جهاد که «جهاد ستم دیده» در برابر «ستمگر» شمرده می‌شود، حقّ مسلم طبیعی، فطری و عقلی مسلمانان است که به ستم تن ندهند و ستمگر را سر جای خود نشانده، دست متجاوز را کوتاه سازند.
از دیدگاه قرآن، صلح، خود، ارزش و هدف است، و در پذیرش آن کافی است که پیامد خطرناک و فریبی به دنبال نداشته باشد. هدف از صلح، مصلحت گرایی نیست. خود صلح، مصلحت است، زیرا با زندگی فطری انسان‌ها سازگارتر است، چرا که در شرایط صلح، رشد و تعالی انسان‌ها و تفاهم برای رسیدن به توافق‌ها بهتر فراهم شده و یگانگی آیین بشری و گرایش انسان‌ها به حق امکان پذیرتر است. قرآن، وصول به اهداف خود را از طریق صلح نزدیک‌تر، آسان‌تر و معقول‌تر می‌داند، از این رو، بدان تأکید می‌ورزد.  
از دیدگاه قرآن، صلح، خود، ارزش و هدف است، و در پذیرش آن کافی است که پیامد خطرناک و فریبی به دنبال نداشته باشد. هدف از صلح، مصلحت گرایی نیست. خود صلح، مصلحت است، زیرا با زندگی فطری انسان‌ها سازگارتر است، چرا که در شرایط صلح، رشد و تعالی انسان‌ها و تفاهم برای رسیدن به توافق‌ها بهتر فراهم شده و یگانگی آیین بشری و گرایش انسان‌ها به حق امکان پذیرتر است. قرآن، وصول به اهداف خود را از طریق صلح نزدیک‌تر، آسان‌تر و معقول‌تر می‌داند، از این رو، بدان تأکید می‌ورزد.  


خط ۲۱: خط ۲۱:
3. «... فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقَـتِلُوکُمْ وَأَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلاً».  
3. «... فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقَـتِلُوکُمْ وَأَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلاً».  
پس اگر از شما کناره گیری کردند و با شما نجنگیدند و با شما طرح صلح افکندند، ] دیگر [ خدا برای شما راهی ] برای تجاوز [ بر آنان قرار نداده است.
پس اگر از شما کناره گیری کردند و با شما نجنگیدند و با شما طرح صلح افکندند، ] دیگر [ خدا برای شما راهی ] برای تجاوز [ بر آنان قرار نداده است.
در شأن نزول آیه فوق آمده است: گروهی از طایفه «اشجع» به نزدیکی مدینه آمدند. پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) نمایندگانی نزد آن‌ها فرستاد تا از هدف سفرشان باخبر شود. آن‌ها گفتند: ما آمده ایم پیمان ترک مخاصمه با محمد ببندیم و در منازعات شما با دیگران بی طرف بمانیم. پیامبر دستور داد مقدار فراوانی خرما به صورت هدیه برای آن‌ها ببرند، و پیمان ترک تعرض را با آن‌ها امضا فرمود.  
در شأن نزول آیه فوق آمده است: گروهی از طایفه «اشجع» به نزدیکی مدینه آمدند. پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) نمایندگانی نزد آنها فرستاد تا از هدف سفرشان باخبر شود. آنها گفتند: ما آمده ایم پیمان ترک مخاصمه با محمد ببندیم و در منازعات شما با دیگران بی طرف بمانیم. پیامبر دستور داد مقدار فراوانی خرما به صورت هدیه برای آنها ببرند، و پیمان ترک تعرض را با آنها امضا فرمود.  
4. «... وَلاَ تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَی إِلَیْکُمُ السَّلَـمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللهِ مَغانِمُ کَثیرَةٌ...».  
4. «... وَلاَ تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَی إِلَیْکُمُ السَّلَـمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللهِ مَغانِمُ کَثیرَةٌ...».  
ـ...به کسی که نزد شما ] اظهار صلح و [ اسلام می‌کند، نگویید: تو مؤمن نیستی، ] تا بدین بهانه [ متاع زندگی دنیا را بجویید، چرا که غنیمت‌های فراوان نزد خداست...
ـ...به کسی که نزد شما ] اظهار صلح و [ اسلام می‌کند، نگویید: تو مؤمن نیستی، ] تا بدین بهانه [ متاع زندگی دنیا را بجویید، چرا که غنیمت‌های فراوان نزد خداست...
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۳۲۹

ویرایش