۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
«أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَـتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُـلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ». | «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَـتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُـلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ». | ||
به کسانی که جنگ به آنان تحمیل شده، رخصت ] جهاد [ داده شده است، چراکه مورد ظلم قرار گرفتهاند، و البته خدا بر پیروزی آنان سخت توانا است. | به کسانی که جنگ به آنان تحمیل شده، رخصت ] جهاد [ داده شده است، چراکه مورد ظلم قرار گرفتهاند، و البته خدا بر پیروزی آنان سخت توانا است. | ||
هنگامی که مسلمانان در مکه ـ سرزمین آباء و اجدادی خود ـ بودند، مشرکان پیوسته | هنگامی که مسلمانان در مکه ـ سرزمین آباء و اجدادی خود ـ بودند، مشرکان پیوسته آنها را میآزردند. مسلمانان کتک خورده نیز خدمت پیامبر اسلام(ص) میرسیدند و شکایت میکردند. تقاضای آنان، صدور اذن جهاد و مقابله به مثل با مشرکان بود، اما پیامبر اکرم (ص) به آنها میفرمود: | ||
«شکیبایی ورزیده که هنوز دستور جهاد به من داده نشده است. امّا آن گاه که هجرت آغاز شد و مسلمانان از مکه به مدینه آمدند، خداوند بزرگ آیه پیش گفته را که متضمّن اذن جهاد است، نازل کرد». | «شکیبایی ورزیده که هنوز دستور جهاد به من داده نشده است. امّا آن گاه که هجرت آغاز شد و مسلمانان از مکه به مدینه آمدند، خداوند بزرگ آیه پیش گفته را که متضمّن اذن جهاد است، نازل کرد». | ||
بنابراین، اصل اولی در رفتار مسلمانان با کافران قریش، صبر و مدارا بوده است. سرانجام به سبب ستمها و آزارها، به | بنابراین، اصل اولی در رفتار مسلمانان با کافران قریش، صبر و مدارا بوده است. سرانجام به سبب ستمها و آزارها، به آنها اذن جهاد داده شد. این جهاد که «جهاد ستم دیده» در برابر «ستمگر» شمرده میشود، حقّ مسلم طبیعی، فطری و عقلی مسلمانان است که به ستم تن ندهند و ستمگر را سر جای خود نشانده، دست متجاوز را کوتاه سازند. | ||
از دیدگاه قرآن، صلح، خود، ارزش و هدف است، و در پذیرش آن کافی است که پیامد خطرناک و فریبی به دنبال نداشته باشد. هدف از صلح، مصلحت گرایی نیست. خود صلح، مصلحت است، زیرا با زندگی فطری انسانها سازگارتر است، چرا که در شرایط صلح، رشد و تعالی انسانها و تفاهم برای رسیدن به توافقها بهتر فراهم شده و یگانگی آیین بشری و گرایش انسانها به حق امکان پذیرتر است. قرآن، وصول به اهداف خود را از طریق صلح نزدیکتر، آسانتر و معقولتر میداند، از این رو، بدان تأکید میورزد. | از دیدگاه قرآن، صلح، خود، ارزش و هدف است، و در پذیرش آن کافی است که پیامد خطرناک و فریبی به دنبال نداشته باشد. هدف از صلح، مصلحت گرایی نیست. خود صلح، مصلحت است، زیرا با زندگی فطری انسانها سازگارتر است، چرا که در شرایط صلح، رشد و تعالی انسانها و تفاهم برای رسیدن به توافقها بهتر فراهم شده و یگانگی آیین بشری و گرایش انسانها به حق امکان پذیرتر است. قرآن، وصول به اهداف خود را از طریق صلح نزدیکتر، آسانتر و معقولتر میداند، از این رو، بدان تأکید میورزد. | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
3. «... فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقَـتِلُوکُمْ وَأَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلاً». | 3. «... فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یُقَـتِلُوکُمْ وَأَلْقَوْا إِلَیْکُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیْهِمْ سَبِیلاً». | ||
پس اگر از شما کناره گیری کردند و با شما نجنگیدند و با شما طرح صلح افکندند، ] دیگر [ خدا برای شما راهی ] برای تجاوز [ بر آنان قرار نداده است. | پس اگر از شما کناره گیری کردند و با شما نجنگیدند و با شما طرح صلح افکندند، ] دیگر [ خدا برای شما راهی ] برای تجاوز [ بر آنان قرار نداده است. | ||
در شأن نزول آیه فوق آمده است: گروهی از طایفه «اشجع» به نزدیکی مدینه آمدند. پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) نمایندگانی نزد | در شأن نزول آیه فوق آمده است: گروهی از طایفه «اشجع» به نزدیکی مدینه آمدند. پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) نمایندگانی نزد آنها فرستاد تا از هدف سفرشان باخبر شود. آنها گفتند: ما آمده ایم پیمان ترک مخاصمه با محمد ببندیم و در منازعات شما با دیگران بی طرف بمانیم. پیامبر دستور داد مقدار فراوانی خرما به صورت هدیه برای آنها ببرند، و پیمان ترک تعرض را با آنها امضا فرمود. | ||
4. «... وَلاَ تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَی إِلَیْکُمُ السَّلَـمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللهِ مَغانِمُ کَثیرَةٌ...». | 4. «... وَلاَ تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَی إِلَیْکُمُ السَّلَـمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا فَعِنْدَ اللهِ مَغانِمُ کَثیرَةٌ...». | ||
ـ...به کسی که نزد شما ] اظهار صلح و [ اسلام میکند، نگویید: تو مؤمن نیستی، ] تا بدین بهانه [ متاع زندگی دنیا را بجویید، چرا که غنیمتهای فراوان نزد خداست... | ـ...به کسی که نزد شما ] اظهار صلح و [ اسلام میکند، نگویید: تو مؤمن نیستی، ] تا بدین بهانه [ متاع زندگی دنیا را بجویید، چرا که غنیمتهای فراوان نزد خداست... |