۸۷٬۸۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==شرح حال== | ==شرح حال== | ||
مناظره وی با [[ابن کلّاب]] مهمترین حادثه نقل شده از وی است. اقوال خاصی به وی نسبت داده شده که برخی از | مناظره وی با [[ابن کلاب|ابن کلّاب]] مهمترین حادثه نقل شده از وی است. اقوال خاصی به وی نسبت داده شده که برخی از آنها مخالف آرای مشهور [[معتزله]] است. [[ابوعلی جبایی]] درباره وی نقل کرده است که اگر نبود جنون او، در علم کلام حاذق بود. تاریخ مرگ وی معلوم نیست، ولی در عصر [[مأمون عباسی]] (198ـ 218هـ. ق) می زیسته است. <ref>ذهبی محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج9، ص220</ref> <ref>عسقلانی ابن حجر، لسان المیزان، ج3، ص665 | ||
</ref> | </ref> | ||
==عقاید== | ==عقاید== | ||
عباد بن سلیمان معتقد بود که اعراض هیچ دلالتی بر وجود خداوند ندارند، بلکه اجسام دلالت بر وجود خداوند دارند و به مردم میگفت که نباید بگویند که خداوند قبل از پیدایش اشیاء به وجود آنها علم داشته است. معتقد بود که معدوم نزد خداوند شیء نیست پس جایز نیست که از قبل معلوم باشد. معتقد بود که قتل مخالفین در صورت امکان جایز است و نیز خداوند قحطی و گرسنگی را خلق نکرده است. همچنین میگفت که خداوند مومن و کافر خلق نکرده است، بلکه روا است که بگوییم خداوند انسان خلق کرده است بنا بر این، مومن و کافر هر دو | عباد بن سلیمان معتقد بود که اعراض هیچ دلالتی بر وجود خداوند ندارند، بلکه اجسام دلالت بر وجود خداوند دارند و به مردم میگفت که نباید بگویند که خداوند قبل از پیدایش اشیاء به وجود آنها علم داشته است. معتقد بود که معدوم نزد خداوند شیء نیست پس جایز نیست که از قبل معلوم باشد. معتقد بود که قتل مخالفین در صورت امکان جایز است و نیز خداوند قحطی و گرسنگی را خلق نکرده است. همچنین میگفت که خداوند مومن و کافر خلق نکرده است، بلکه روا است که بگوییم خداوند انسان خلق کرده است بنا بر این، مومن و کافر هر دو انساناند.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 330 با ویرایش و اصلاحات در عبارات</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |