عقلیه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
==عقاید== | ==عقاید== | ||
عقلیه معتقد بودند که نظر و قیاس به علم و معرفت خداوند پیوند میخورد و زمانی که [[پیامبران|پیامبران]] بیایند، عقل در پذیرش هدایت آنها حجت دارد، امّا قبل از آمدن پیامبران، برای عقل هیچ حجت و دلالتی نیست. به تعبیر دیگر عقل تابع [[سنت]] است و در زمان نبود پیامبران، چون سنت آشکاری وجود نداشته است، پس دلیلی برای عذاب انسان نسبت به افعالش وجود نداشته است. [[قرآن]] به تایید این مطلب فرمود: «ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا» سوره حجر، آیه 17. یعنی ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر | عقلیه معتقد بودند که نظر و قیاس به علم و معرفت خداوند پیوند میخورد و زمانی که [[پیامبران|پیامبران]] بیایند، عقل در پذیرش هدایت آنها حجت دارد، امّا قبل از آمدن پیامبران، برای عقل هیچ حجت و دلالتی نیست. به تعبیر دیگر عقل تابع [[سنت]] است و در زمان نبود پیامبران، چون سنت آشکاری وجود نداشته است، پس دلیلی برای عذاب انسان نسبت به افعالش وجود نداشته است. [[قرآن]] به تایید این مطلب فرمود: «ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا» سوره حجر، آیه 17. یعنی ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری مبعوث کرده باشیم تا وظایفشان را (به آنها) بیان کند<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 335 با ویرایش و اصلاح عبارات</ref> <ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، مصر، مجلد اول سال 1950، مجلد دوم سال 1954 میلادی، ج 1 ص 118.</ref>. | ||
=پانویس= | =پانویس= |
نسخهٔ ۹ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۶
عقلیه فرقه کلامی از شیعه «امامیه» بودند.
عقاید
عقلیه معتقد بودند که نظر و قیاس به علم و معرفت خداوند پیوند میخورد و زمانی که پیامبران بیایند، عقل در پذیرش هدایت آنها حجت دارد، امّا قبل از آمدن پیامبران، برای عقل هیچ حجت و دلالتی نیست. به تعبیر دیگر عقل تابع سنت است و در زمان نبود پیامبران، چون سنت آشکاری وجود نداشته است، پس دلیلی برای عذاب انسان نسبت به افعالش وجود نداشته است. قرآن به تایید این مطلب فرمود: «ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا» سوره حجر، آیه 17. یعنی ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبری مبعوث کرده باشیم تا وظایفشان را (به آنها) بیان کند[۱] [۲].