اجتهاد فقهى و تأثیر آن در تقریب مذاهب اسلامى (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:
==گفت‌وگوی دینی منضبط==
==گفت‌وگوی دینی منضبط==
چنان چه امروزه بخواهیم گفت‌وگو میان پیروان مذاهب و فرق اسلامی ‌در حرکت خود و رسیدن به هدف‌ها موفق شود، باید چند حقیقت زیر را در نظر بگیریم: <br>
چنان چه امروزه بخواهیم گفت‌وگو میان پیروان مذاهب و فرق اسلامی ‌در حرکت خود و رسیدن به هدف‌ها موفق شود، باید چند حقیقت زیر را در نظر بگیریم: <br>
اجرای احکام اسلام در عصر ما نیاز به اجتهاد عقلی گسترده دارد، چون متون شرعی ـ قرآن و سنت پیامبرـ محدود و رویدادها و مسائل نو به تبع حرکت زمان و تحول، نامتناهی می‌باشند و قانون‌گذاری به ناچار باید همراه حرکت زمان و تحول آن به پیش برود تا از این راه جاویدانی اسلام و صلاحیت و سازگاری شریعت آن برای هر زمان و مکانی تحقق یابد. به هنگام نبود نص، اجتهاد راهی است لازم برای دسترسی به حکم شرعی و این مسئله با نص ثابت شده است. این موضوع در حدیث معاذ بن جبل به هنگام واگذاری پست قضاوت یمن به ایشان از سوی پیامبر(صلی الله علیه وآله) مطرح شد. همان‌گونه که قبلاً اشاره کردیم پیامبر از او سؤال کرد اگر قضاوتی برای او پیش بیاید و مسائلی را برای وی مطرح گردد که احتمالاً راهی برای آن در قرآن یا سنت نباشد، چگونه با آن برخورد خواهد کرد. وی در پاسخ گفت اجتهاد میورزم. پیامبر اجتهاد او را تحسین کرد و فرمود این مسلک یعنی اجتهاد در احکام، خدا و پیامبر او را راضی خواهد کرد و نیز اظهار داشتند خدا را شکر می‌کنم که فرستاده پیامبرش را موفق نموده است <ref>ترمذی، بی تا: 3/66 و ابن ابی شیبه، 1409: 4/543</ref>. اخبار متواتر از پیامبر دایر بر اجتهاد رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) و اجتهادهای اصحاب در تفسیر متون به هنگام بحث و بررسی و نبودن متن مربوط، این مطلب را تأیید می‌کند. از ابن عمر نقل شده است وقتی پیامبر از جنگ احزاب باز می‌گشت به ما گفت هیچ یک از شما نماز عصر را نخوانید مگر در بنی قریظه. وقت عصر در راه بودند که برخی گفتند نماز نمی‌خوانیم مگر این که به آن‌جا برسیم و برخی دیگر گفتند نماز می‌خوانیم و چنین چیزی از ما خواسته نشده است. این مطلب وقتی برای پیغمبر(صلی الله علیه وآله) گفته شد، حضرت با هیچ یک از آنها برخورد نکرد<ref>صحیح بخاری، بی‌تا: 1/321؛ صحیح مسلم، بی‌تا: 3/139 و صحیح ابن حبان، بی‌تا: 4/321)</ref><br>
اجرای احکام اسلام در عصر ما نیاز به اجتهاد عقلی گسترده دارد، چون متون شرعی ـ قرآن و سنت پیامبرـ محدود و رویدادها و مسائل نو به تبع حرکت زمان و تحول، نامتناهی می‌باشند و قانون‌گذاری به ناچار باید همراه حرکت زمان و تحول آن به پیش برود تا از این راه جاویدانی اسلام و صلاحیت و سازگاری شریعت آن برای هر زمان و مکانی تحقق یابد. به هنگام نبود نص، اجتهاد راهی است لازم برای دسترسی به حکم شرعی و این مسئله با نص ثابت شده است. این موضوع در حدیث معاذ بن جبل به هنگام واگذاری پست قضاوت یمن به ایشان از سوی پیامبر(صلی الله علیه وآله) مطرح شد. همان‌گونه که قبلاً اشاره کردیم پیامبر از او سؤال کرد اگر قضاوتی برای او پیش بیاید و مسائلی را برای وی مطرح گردد که احتمالاً راهی برای آن در قرآن یا سنت نباشد، چگونه با آن برخورد خواهد کرد. وی در پاسخ گفت اجتهاد می‌ورزم. پیامبر اجتهاد او را تحسین کرد و فرمود این مسلک یعنی اجتهاد در احکام، خدا و پیامبر او را راضی خواهد کرد و نیز اظهار داشتند خدا را شکر می‌کنم که فرستاده پیامبرش را موفق نموده است <ref>ترمذی، بی تا: 3/66 و ابن ابی شیبه، 1409: 4/543</ref>. اخبار متواتر از پیامبر دایر بر اجتهاد رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) و اجتهادهای اصحاب در تفسیر متون به هنگام بحث و بررسی و نبودن متن مربوط، این مطلب را تأیید می‌کند. از ابن عمر نقل شده است وقتی پیامبر از جنگ احزاب باز می‌گشت به ما گفت هیچ یک از شما نماز عصر را نخوانید مگر در بنی قریظه. وقت عصر در راه بودند که برخی گفتند نماز نمی‌خوانیم مگر این که به آن‌جا برسیم و برخی دیگر گفتند نماز می‌خوانیم و چنین چیزی از ما خواسته نشده است. این مطلب وقتی برای پیغمبر(صلی الله علیه وآله) گفته شد، حضرت با هیچ یک از آنها برخورد نکرد<ref>صحیح بخاری، بی‌تا: 1/321؛ صحیح مسلم، بی‌تا: 3/139 و صحیح ابن حبان، بی‌تا: 4/321)</ref><br>
این خود دلیل روشنی بر این مطلب است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) اجتهاد صحابه خود را پذیرفته و با هیچ یک از آنها به خاطر فهم و برداشتشان این مسئله برخورد ننموده است تا تصمیم و قانون‌گذاری، پاسخ‌گوی رویدادهای غیر محدود و بی پایان باشد. <br>
این خود دلیل روشنی بر این مطلب است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) اجتهاد صحابه خود را پذیرفته و با هیچ یک از آنها به خاطر فهم و برداشتشان این مسئله برخورد ننموده است تا تصمیم و قانون‌گذاری، پاسخ‌گوی رویدادهای غیر محدود و بی پایان باشد. <br>
اسلام یک نظام زندگی است که احکام آن با علت‌ها می‌چرخد و قانون‌گذاری‌های آن با مقاصد منضبطی همراه است که عقل‌های سالم آن را درک می‌کنند و از آن جدا نیستند، و چنان‌چه جدا شوند، رحمت زایل، عدل ساقط و تکلیف ناممکن می‌گردد. پایه و اساس شریعت بر حکم و منافع مردم در زندگی و معاد استوار است که همگی عدل و رحمت و حکمت است. بنابراین، هر مسئله‌ای از عدل به ستم، از رحمت به ضد آن، از مصلحت به فساد و از حکمت به عبث و بیهودگی منجر شود از شریعت نخواهد بود، هر چند در آن تأویل و تفسیر صورت گیرد. شریعت، عدل خداوند در میان بندگان، رحمت او در میان خلق، سایه او در زمین و حکمت دال بر او و بر صدق رسول او(صلی الله علیه وآله) با کامل‌ترین و صادق‌ترین دلالت‌ها است.<ref>ابن قیم، 1973: 3/3.</ref> به جز این، با هدایت شریعت در پیوند احکام به منافع مردم و بودن قرآن برای ذکر خدا و عمل کردن به آن، تعارض خواهد داشت. از این رو اسلامی ‌که باید به مردم ارائه دهیم، اسلام همراه با اندیشه عمیق و اجتهاد انعطاف‌پذیر جویای علت‌ها و مقاصد است که در مرز واژه‌ها قرار نمی‌گیرد، مگر این که مسئله به عبادات که عقل انسانی توان فرو رفتن در علل و احکام آن ندارد ارتباط داشته باشد.<ref>ر.ک: قرضاوی، 1210: 114ـ172.</ref><br>
اسلام یک نظام زندگی است که احکام آن با علت‌ها می‌چرخد و قانون‌گذاری‌های آن با مقاصد منضبطی همراه است که عقل‌های سالم آن را درک می‌کنند و از آن جدا نیستند، و چنان‌چه جدا شوند، رحمت زایل، عدل ساقط و تکلیف ناممکن می‌گردد. پایه و اساس شریعت بر حکم و منافع مردم در زندگی و معاد استوار است که همگی عدل و رحمت و حکمت است. بنابراین، هر مسئله‌ای از عدل به ستم، از رحمت به ضد آن، از مصلحت به فساد و از حکمت به عبث و بیهودگی منجر شود از شریعت نخواهد بود، هر چند در آن تأویل و تفسیر صورت گیرد. شریعت، عدل خداوند در میان بندگان، رحمت او در میان خلق، سایه او در زمین و حکمت دال بر او و بر صدق رسول او(صلی الله علیه وآله) با کامل‌ترین و صادق‌ترین دلالت‌ها است.<ref>ابن قیم، 1973: 3/3.</ref> به جز این، با هدایت شریعت در پیوند احکام به منافع مردم و بودن قرآن برای ذکر خدا و عمل کردن به آن، تعارض خواهد داشت. از این رو اسلامی ‌که باید به مردم ارائه دهیم، اسلام همراه با اندیشه عمیق و اجتهاد انعطاف‌پذیر جویای علت‌ها و مقاصد است که در مرز واژه‌ها قرار نمی‌گیرد، مگر این که مسئله به عبادات که عقل انسانی توان فرو رفتن در علل و احکام آن ندارد ارتباط داشته باشد.<ref>ر.ک: قرضاوی، 1210: 114ـ172.</ref><br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش