حرام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:حرام.jpg|جایگزین=حرام|بندانگشتی|حرام]]</div>
'''حرام''' به معنای ممنوع و ضد[[حلال]] است و در اصطلاح دینی کاری است که از طرف [[خدا]] ممنوع و نهی شده باشد و انجام آن [[گناه]] محسوب شود. ترک [[حرام|محرمات]] در کنار انجام [[واجب|واجبات]] نخستین گام برای رسیدن به قرب الهی است.


<div class="wikiInfo">
حرام در لغت به معنای ناروا شدن و ممنوع کردن چیزی است یا که در این دنیا و آن دنیا استفاده نشود و در اصطلاح [[فقه اسلامی|فقه اسلام]] عملی است که ترک آن بر [[مکلَف]] لازم و انجامش مستوجب عقاب عذاب دارد.
[[پرونده:حرام.jpg|بندانگشتی|حرام]]
حرمت از احکام پنجگانه فقهی([[احکام فقهی]]) و به معنای ممنوعیت انجام کار [[حرام]] است.
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
!نام
|حرام
|-
|}
</div>


'''حرام''' به معنای ممنوع و ضد[[حلال]] است و در اصطلاح دینی کارى است که از طرف [[خدا]] ممنوع و نهی شده باشد و انجام آن [[گناه]] محسوب شود. [[ترک محرمات]]  در کنار [[انجام واجبات]] نخستین گام برای رسیدن به قرب الهی است.  
== واژه‌شناسی ==
حرمت از ریشه «ح ـ ر ـ م» در لغت به معنای منع است<ref>مقاییس اللغه، ج 2، ص 45؛ لسان العرب، ج 3، ص 138، «حرم»</ref> و برخی آن را منع چیزی پیش از به وجود آمدن آن دانسته‌اند<ref>التحقیق، ج 2، ص 204، «حرم»</ref> و در اصطلاح، حرمت شی‌ء به معنای روا نبودن هتک آن است<ref>معجم لغة الفقهاء، ص 177</ref> یا به حکم شرعی گفته می‌شود که به شکل الزامی از عمل یا شیئی که به آن تعلق گرفته است منع می‌کند<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص 158؛ المعالم الجدیده، ص 101</ref> به ممنوع شرعی، «حرام»، «مُحَرَّم» و «حُرُمات» گفته می‌شود<ref>معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص 373؛ القاموس الفقهی، ص 85</ref>.


حرام در لغت به معنای ناروا شدن و ممنوع کردن چیزی است یا که در این دنیا و آن دنیا استفاده نشود و در اصطلاح [[فقه اسلام]]، عملی است که ترک آن بر [[مکلَف]] لازم و انجامش مستوجب عقاب عذاب دارد.  
== پیشینه حرمت ==
حرمت، از [[احکام پنجگانه فقهی]]، و به معنای ممنوعیت انجام کار حرام است.  
حرمت برخی اعمال و اشیاء از احکام ثابت در همه شرایع الهی و ملل دیگر بوده است و آنان از انجام دادن بعضی اعمال یا تصرّف در پاره‌ای از امور ممنوع بوده‌اند که خاستگاه این ممنوعیّت در بیشتر موارد خدا و شرع است؛ مانند حرمت [[میته]]، خون و گوشت خوک: {{متن قرآن |حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیر |سوره = مائده |آیه = 3 }}.  
و گاه مردمانی از پیش خود اموری را حرام کرده و به خدا نسبت می‌دادند؛ نظیر حرمت سوار شدن بر برخی چارپایان<ref> سوره انعام آیه 138</ref>.


=واژه شناسی=
هم‌چنین حرمت برخی اعمال و اشیاء گاه مشترک میان همه شرایع الهی بوده است؛ مانند حرمت [[شرک]] به خدا<ref>سوره لقمان آیه 13</ref> و گاه به پیروان برخی از شرایع اختصاص داشته و با آمدن شریعتی دیگر این حکم برداشته شده است؛ نظیر حرام شدن برخی از خوردنی‌های [[حلال]] بر [[یهود]]<ref>سوره نساء آیه 160</ref>.
حرمت از ریشه « ح ـ ر ـ م » در لغت به معناى منع است <ref>مقاييس اللغه، ج 2، ص 45؛ لسان العرب، ج 3، ص 138، «حرم»</ref> و برخى آن را منع چیزى پیش از به وجود آمدن آن دانسته‌اند <ref>التحقيق، ج 2، ص 204، «حرم»</ref> و در اصطلاح، حرمت شى‌ء به معناى روا نبودن هتک آن است <ref>معجم لغة الفقهاء، ص 177</ref> یا به حکم شرعى گفته مى‌شود که به شکل الزامى از عمل یا شیئى که به آن تعلق گرفته است منع مى‌کند <ref>معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص 158؛ المعالم الجديده، ص 101</ref> به ممنوع شرعى، « حرام»، «مُحَرَّم» و «حُرُمات» گفته مى‌شود. <ref>معجم الفاظ الفقه الجعفرى، ص 373؛ القاموس الفقهى، ص 85</ref>


=پیشینه حرمت=
[[حرام|محرمات]] اسلامی گسترده‌اند که شامل عقاید، اشیاء و اعمال بشر، اعم از اعمال [[عبادت|عبادی]]، سیاسی، اقتصادی و موارد دیگر می‌شوند.
حرمت برخى اعمال و اشیاء از احکام ثابت در همه شرایع الهى و ملل دیگر بوده است و آنان از انجام دادن بعضى اعمال یا تصرّف در پاره‌اى از امور ممنوع بوده‌اند که خاستگاه این ممنوعیّت در بیشتر موارد خدا و شرع است؛ مانند [[حرمت میته]]، خون و گوشت خوک: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیر» <ref>سوره مائده آیه 3</ref>


و گاه مردمانى از پیش خود امورى را حرام کرده و به خدا نسبت مى‌دادند؛ نظیر حرمت سوار شدن بر برخى چارپایان <ref> سوره انعام آیه 138</ref>
== چرایی حکم حرمت ==
بر اساس دیدگاه علمای [[شیعه]] در مورد تبعیت احکام از مصالح و مفاسد ،هر کاری که انجامش مفسده برای عموم افراد دارد و آن مفسده به اندازه‌ای است که اجتناب از آن ناگزیر است، حکم آن کار حرمت است حتی اگر انجام آن کار برای افراد خاصی داشته باشد<ref> سبحانی، إرشاد العقول الی مباحث الأصول، ج۳، ص: ۳۹۴</ref>.


همچنین حرمت برخى اعمال و اشیاء گاه مشترک میان همه شرایع الهى بوده است؛ مانند [[حرمت شرک]] به خدا <ref>سوره لقمان آیه 13</ref> و گاه به پیروان برخى از شرایع اختصاص داشته و با آمدن شریعتى دیگر این حکم برداشته شده است؛ نظیر حرام شدن برخى از خوردنى‌هاى حلال بر [[یهود]]. <ref>سوره نساء آیه 160</ref>
== حرام در اصطلاح فقه ==
حرام در اصطلاح [[فقه]]، چیزی است که فعل آن شرعا سبب ذم و نکوهش گردد و یا امری است که فعل آن موجب عقاب شود<ref> کشاف اصطلاحات الفنون، مولوی محمد أعلی بن علی التهانوی الحنفی، ج۱، ص۶۶۰</ref> <ref>فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی (در باب معاملات)، جابری عربلو، محسن، چاپ اول، ۱۳۶۲، تهران، ص۸۵</ref>.


[[محرّمات اسلامى]] گسترده‌اند که شامل عقاید، اشیاء و اعمال بشر، اعم از [[اعمال عبادى]]، سیاسى، اقتصادى و موارد دیگر مى‌شوند.  
== اقسام حرام ==
اعمال حرام را می‌توان به اقسام و انواع مختلفی تقسیم کرد. در منابع فقهی، اقسام فراوانی برای [[حلال]] ذکر شده، اما تقسیم‌بندی حرمت و اعمال حرام، کمتر بیان شده است.  


=چرایی حکم حرمت=
منابع فقهی در بیان اقسام حرام، این موارد را برشمرده‌اند:
بر اساس دیدگاه علمای [[شیعه]] در مورد تبعیت احکام از مصالح و مفاسد ،هر کاری که انجامش مفسده برای عموم افراد دارد و آن مفسده به اندازه‌ای است که اجتناب از آن ناگزیر است، حکم آن کار حرمت است حتی اگر انجام آن کار برای افراد خاصی داشته باشد. <ref> سبحانی، إرشاد العقول الى مباحث الأصول، ج۳، ص: ۳۹۴</ref>  
# ذاتی و عرضی: حرمت ذاتی، مستقیما از دلیل شرعی به دست می‌آید، مانند حرمت نوشیدن [[شراب]]، اما حرمت عرضی در موردی است که فعل موردنظر ذاتا حرام نیست، اما در پی [[نذر]] یا [[قسم]]، حرام می‌شود؛ مانند مکروهی که به دلیل [[نذر]] یا قسم شرعی، حرام می‌شود<ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>.
# شرعی و عقلی: حرمت شرعی، با دلیل شرعی ثابت می‌شود مانند [[دروغ]] گفتن، اما حرمت عقلی، به حکم عقل قطعی به اثبات می‌رسد؛ مانند خوردن غذایی که ضرر جدی دارد و به حکم <big>کلّ ما حکم به العقل حکم به الشرع</big>، حرمت آن روشن می‌شود<ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>.
# نفسی و غیری: حرمت نفسی، به خود عمل تعلق می‌گیرد، مانند ضرر زدن به دیگران که به خودی خود حرام است؛ اما حرمت غیری، حکم کاری است که مقدمه حرام باشد؛ مانند کشت انگور به نیت فراهم کردن [[شراب]]<ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>.
# ابدی و غیرابدی: حرمت ابدی، برای همیشه جاری است، مانند حرمت ازدواج با مادرزن، اما حرمت غیرابدی، ممکن است برداشته شود؛ مانند حرمت ازدواج با خواهرزن که تنها تا زمان پابرجا بودن ازدواج جاری است<ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۱</ref>.


=حرام در اصطلاح فقه=
== عبادت‌های حرام ==
حرام در اصطلاح [[فقه]]<ref>ر.ک:مقاله فقه</ref> ، چیزی است که فعل آن شرعا سبب ذم و نکوهش گردد و یا امری است که فعل آن موجب عقاب شود. <ref> کشاف اصطلاحات الفنون، مولوی محمد أعلی بن علی التهانوی الحنفی، ج۱، ص۶۶۰</ref> <ref>فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی (در باب معاملات)، جابری عربلو، محسن، چاپ اول ، ۱۳۶۲، تهران، ص۸۵</ref>
# [[روزه]] مستحبی فرزند، اگر والدینش او را از روزه گرفتن نهی کرده باشند.
# روزه کسی که یقین دارد یا احتمال عقلایی می‌دهد که روزه برایش مضر است.
# روزه ایام تشریق برای کسانی که در سرزمین [[منا]] هستند.
# روزه مستحبی زن، در صورتی که باعث از بین رفتن حق شوهرش شود.
# روزه در یوم الشک، اگر به نیت اول [[ماه رمضان]] گرفته شود.
# روزه [[عید فطر]]
# روزه [[عید قربان]]
# روزه سکوت<ref>یعنی نیت کند که علاوه بر مفطرات دیگر [[روزه]]، از سخن گفتن در طول روز هم پرهیز کند</ref>.
# روزه وِصال<ref> یعنی عمدا روزۀ دو روز را به هم پیوند دهد بدون این‌که بین آنها افطار کند</ref>.
# روزه مسافر<ref>روزه‌های حرام و مکروه و مستحب</ref>.
# [[نماز]] زن حائض


=اقسام حرام=
== محرمات دیگر ==
اعمال حرام را می‌توان به اقسام و انواع مختلفی تقسیم کرد. در منابع فقهی، اقسام فراوانی برای حلال ذکر شده، اما تقسیم‌بندی حرمت و اعمال حرام، کمتر بیان شده است. منابع فقهی در بیان اقسام حرام، این موارد را برشمرده‌اند:
# غیبت
# [[تهمت]]
# [[دروغ]]
# تمسخر دیگران
# شراب خواری
# اسراف
# تبذیر
# دزدی
# اکل میته (خوردن گوشت‌مردار)
# بدگویی از دیگران
# تجسس
# [[زنا]]
#
== حکمت ها و اهداف تشریع حرام ==
تشریع همه قوانین الهی از جمله حلال‌ها و حرام‌ها برپایه مصالح و مفاسد بشر استوار است و خدا هر پاک و سودمندی را برای بشر حلال و هر خبیث و زیانبخش را حرام فرموده است: {{متن قرآن |... یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث... |سوره = اعراف |آیه = 157 }}.
بر اساس روایات نیز فساد، تلف و ضرر سبب نهی خدا و تحریم اموری بر بشر است<ref>وسائل‌الشیعه، ج 17، ص 84؛ مستدرک الوسائل، ج 16، ص 165؛ جامع احادیث الشیعه، ج 23، ص 121</ref> البته حکمت‌ها و اهداف قوانین الهی، گاه برای بشر روشن‌اند و بشر با عقل و درک خود می‌تواند به آنها دست یابد؛ ولی در بسیاری موارد این حکمت‌ها یا اهداف بر آنان پوشیده‌اند و بشر قادر به درک حکمت و هدف اصلی حلیّت یا حرمت امور نیست، از این‌رو در این موارد وظیفه دارد در برابر احکام الهی از جمله محرّمات تسلیم باشد، چنان‌که [[قرآن]] مؤمنان را به تسلیم محض بودن در برابر احکام الهی فرمان داده است: {{متن قرآن |وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبینا |سوره = احزاب |آیه = 36 }}؛ هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است‏.


#ذاتی و عرضی: حرمت ذاتی، مستقیما از دلیل شرعی به دست می‌آید، مانند حرمت نوشیدن شراب، اما حرمت عرضی در موردی است که فعل موردنظر ذاتا حرام نیست، اما در پی [[نذر]] یا [[قسم]]، حرام می‌شود؛ مانند مکروهی که به دلیل نذر یا قسم شرعی، حرام می‌شود. <ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>
'''برخی از حکمت‌ها یا اهداف تشریع محرّمات بدین شرح‌اند''':
#
#شرعی و عقلی: حرمت شرعی، با دلیل شرعی ثابت می‌شود مانند دروغ گفتن، اما حرمت عقلی، به حکم عقل قطعی به اثبات می‌رسد؛ مانند خوردن غذایی که ضرر جدی دارد و به حکم <big>کلّ ما حکم به العقل حکم به الشرع</big>، حرمت آن روشن می‌شود. <ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>
#
#نفسی و غیری: حرمت نفسی، به خود عمل تعلق می‌گیرد، مانند ضرر زدن به دیگران که به خودی خود حرام است؛ اما حرمت غیری، حکم کاری است که مقدمه حرام باشد؛ مانند کشت انگور به نیت فراهم کردن شراب. <ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰</ref>
#
#ابدی و غیرابدی: حرمت ابدی، برای همیشه جاری است، مانند حرمت ازدواج با مادرزن، اما حرمت غیرابدی، ممکن است برداشته شود؛ مانند حرمت ازدواج با خواهرزن که تنها تا زمان پابرجا بودن ازدواج جاری است. <ref>ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۱</ref>
#


=عبادت‌های حرام=
=== بدلیل زیان داشتن ===
از مهم‌ترین حکمت‌های تشریع محرّمات، ضرر داشتن آن‌هاست. این زیان و فساد، گاه مادّی و جسمانی و گاه معنوی است؛ نیز هنگامی تنها در دنیا دامن‌گیر انسان‌ها می‌شود و وقتی افزون بر دنیا، در آخرت نیز انسان‌ها را گرفتار می‌کند. از جمله مصادیق امور حرام که در اسلام ممنوع است، می‌توان از خمر یاد کرد که هم دارای ضرر مادّی و جسمانی و هم ضرر معنوی است: {{متن قرآن |یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ...|سوره = بقره | آیه = 219 }} درباره شراب و [[قمار]] از تو می ‏پرسند، بگو: در آن دو گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است، و گناه هر دو از سودشان بیشتر است‏...


#روزه مستحبی فرزند، اگر والدینش او را از روزه گرفتن نهی کرده باشند.
زیان مادی شراب آن است که سبب ایجاد بیماری‌های گوارشی همچون التهاب مری و معده، سرطان از جمله سرطان معده، زخم معده و انواع بیماری‌های متعدد گوارشی و عصبی دیگر می‌شود<ref>اشارات علمی اعجازآمیز قرآن، ص 134 - 147؛ المیزان، ج 2، ص 192؛ مع الطب فی القرآن، ص 140</ref> و از جمله ضررهای معنوی شراب آن است که به کینه و اختلاف، دور شدن از یاد خدا و نماز می‌انجامد<ref>سوره مائده آیه 91</ref>.


#روزه کسی که یقین دارد یا احتمال عقلایی می‌دهد که روزه برایش مضر است.
=== جهت آزمایش مکلفان ===
از اهداف تشریع احکام، از جمله حلال و حرام الهی، آزمایش مکلّفان است: {{متن قرآن | ...لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فی‏ ما آتاکُم...|سوره = مائده |آیه = 48 }} برای هر یک از شما شریعت و راه روشنی قرار دادیم. و اگر خدا می‏ خواست همه شما را امت واحدی قرار می ‏داد، ولی می‏ خواهد شما را در آن‌چه به شما داده امتحان کند. مراد از «ما ءاتکُم» تکالیف و احکام الهی است<ref>مجمع البیان، ج 3، ص 350؛ التفسیر الکبیر، ج 12، ص 13</ref>. که با تشریع آنها صفوف [[مؤمنان]] از [[شرک|مشرکان]] و [[منافقان]] جدا می‌شود و فرمان‌برداران پاداش یافته، منکران و عاصیان مجازات می‌شوند.


#روزه ایام تشریق برای کسانی که در سرزمین مِنا هستند.
=== برای کیفر دادن گناهکاران ===
بر پایه [[قرآن]] خدا برای کیفر دادن گناهکاران برخی از خوردنی‌های حلال را بر [[بنی‌اسرائیل]] حرام کرد: {{متن قرآن |فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کَثیرا |سوره = نساء |آیه = 160 }} که حیوانات سُم دار و پیه گاو و گوسفند از جمله آن‌ها بودند<ref>سوره انعام آیه 146</ref>. گناهانی که سبب تشریع این تحریم گردیدند، مانع‌تراشی در مقابل راه خدا، [[ربا|رباخواری]] و غصب اموال دیگران یاد شده‌اند<ref>سوره نساء آیات 160 - 161</ref>.


#روزه مستحبی زن، در صورتی که باعث از بین رفتن حق شوهرش شود.
== پانویس ==
{{پانویس}}


#روزه در یوم الشک، اگر به نیت اول ماه رمضان گرفته شود.
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
 
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]
#روزه عید فطر
 
#روزه عید قربان
 
#روزه سکوت <ref>یعنی نیت کند که علاوه بر مفطرات دیگر روزه، از سخن گفتن در طول روز هم پرهیز کند</ref>
 
#روزه وِصال <ref> یعنی عمدا روزۀ دو روز را به هم پیوند دهد بدون اینکه بین آنها افطار کند</ref>
 
#روزه مسافر <ref>روزه‌های حرام و مکروه و مستحب</ref>
 
#نماز زن حائض
 
=محرمات دیگر=
 
#غیبت
 
#تهمت
 
#دروغ
 
#تمسخر دیگران
 
#شراب خواری
 
#اسراف
 
#تبذیر
 
#دزدی
 
#اکل میته (خوردن گوشت  مردار)
 
#بدگویی از دیگران
 
#تجسس
 
#زنا
 
 
=حکمت ها و اهداف تشریع حرام=
تشریع همه قوانین الهى از جمله حلال‌ها و حرام‌ها برپایه مصالح و مفاسد بشر استوار است و خدا هر پاک و سودمندى را براى بشر حلال و هر خبیث و زیانبخش را حرام فرموده است: «... یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث...»‏ <ref> سوره اعراف آیه 157</ref>
بر اساس روایات نیز فساد، تلف و ضرر سبب نهى خدا و تحریم امورى بر بشر است <ref>وسائل‌الشيعه، ج 17، ص 84؛ مستدرک الوسائل، ج 16، ص 165؛ جامع احاديث الشيعه، ج 23، ص 121</ref> البته حکمت‌ها و اهداف قوانین الهى، گاه براى بشر روشن‌اند و بشر با عقل و درک خود مى‌تواند به آن‌ها دست یابد؛ ولى در بسیارى موارد این حکمت‌ها یا اهداف بر آنان پوشیده‌اند و بشر قادر به درک حکمت و هدف اصلى حلیّت یا حرمت امور نیست، از این‌رو در این موارد وظیفه دارد در برابر احکام الهى از جمله محرّمات تسلیم باشد، چنان‌که [[قرآن]] مؤمنان را به تسلیم محض بودن در برابر احکام الهى فرمان داده است:«وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبینا» <ref>سوره احزاب آیه 36</ref> ؛ هیچ مرد و زن با ایمانى حق ندارد هنگامى که خدا و پیامبرش امرى را لازم بدانند، اختیارى (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانى خدا و رسولش را کند، به گمراهى آشکارى گرفتار شده است‏.
 
'''برخى از حکمت‌ها یا اهداف تشریع محرّمات بدین شرح‌اند''':
 
==بدلیل زیان داشتن==
از مهم‌ترین حکمت‌هاى تشریع محرّمات، ضرر داشتن آن‌هاست. این زیان و فساد، گاه مادّى و جسمانى و گاه معنوى است؛ نیز هنگامى تنها در دنیا دامنگیر انسان‌ها مى‌شود و وقتى افزون بر دنیا، در آخرت نیز انسان‌ها را گرفتار مى‌کند. از جمله مصادیق امور حرام که در اسلام ممنوع است، مى‌توان از خمر یاد کرد که هم داراى ضرر مادّى و جسمانى و هم ضرر معنوى است: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ...» <ref>سوره بقره آیه 219</ref> درباره شراب و قمار از تو مى ‏پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ و سودهایى براى مردم است، و گناه هر دو از سودشان بیشتر است‏...
 
زیان مادى شراب آن است که سبب ایجاد بیمارى‌هاى گوارشى همچون التهاب مرى و معده، سرطان از جمله سرطان معده، زخم معده و انواع بیمارى‌هاى متعدد گوارشى و عصبى دیگر مى‌شود <ref>اشارات علمى اعجازآميز قرآن، ص 134 - 147؛ الميزان، ج 2، ص 192؛ مع الطب فى القرآن، ص 140</ref> و از جمله ضررهاى معنوى شراب آن است که به کینه و اختلاف، دور شدن از یاد خدا و نماز مى‌انجامد. <ref>سوره مائده آیه 91</ref>
 
==جهت آزمایش مکلفان==
از اهداف تشریع احکام، از جمله حلال و حرام الهى، آزمایش مکلّفان است: «...لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فی‏ ما آتاکُم...»‏ <ref>سوره مائده آیه 48</ref> براى هر یک از شما شریعت و راه روشنى قرار دادیم. و اگر خدا مى‏ خواست همه شما را امت واحدى قرار مى ‏داد، ولى مى‏ خواهد شما را در آنچه به شما داده امتحان کند. مراد از « ما ءاتکُم » تکالیف و احکام الهى است <ref>مجمع البيان، ج 3، ص 350؛ التفسير الکبير، ج 12، ص 13</ref> که با تشریع آن‌ها صفوف مؤمنان از مشرکان و منافقان جدا مى‌شود و فرمانبرداران پاداش یافته، منکران و عاصیان مجازات مى‌شوند.
 
==برای کیفر دادن گناهکاران==
بر پایه قرآن خدا براى کیفر دادن گناهکاران برخى از خوردنى‌هاى حلال را بر [[بنى‌اسرائیل]] حرام کرد:«فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کَثیرا» <ref>سوره نساء آیه 160</ref> که حیوانات سُم دار و پیه گاو و گوسفند از جمله آنها بودند. <ref>سوره انعام آیه 146</ref> گناهانى که سبب تشریع این تحریم گردیدند، مانع‌تراشى در مقابل راه خدا، رباخوارى و غصب اموال دیگران یاد شده‌اند. <ref>سوره نساء آیات 160 - 161</ref>
 
=پانویس=
{{پانویس|2}}
 
[[رده:اصطلاحات اسلامی]]
[[رده:واژگان قرآنی]]
[[رده:اصطلاحات مشترک ابواب فقه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۹

حرام به معنای ممنوع و ضدحلال است و در اصطلاح دینی کاری است که از طرف خدا ممنوع و نهی شده باشد و انجام آن گناه محسوب شود. ترک محرمات در کنار انجام واجبات نخستین گام برای رسیدن به قرب الهی است.

حرام
حرام

حرام در لغت به معنای ناروا شدن و ممنوع کردن چیزی است یا که در این دنیا و آن دنیا استفاده نشود و در اصطلاح فقه اسلام عملی است که ترک آن بر مکلَف لازم و انجامش مستوجب عقاب عذاب دارد. حرمت از احکام پنجگانه فقهی(احکام فقهی) و به معنای ممنوعیت انجام کار حرام است.

واژه‌شناسی

حرمت از ریشه «ح ـ ر ـ م» در لغت به معنای منع است[۱] و برخی آن را منع چیزی پیش از به وجود آمدن آن دانسته‌اند[۲] و در اصطلاح، حرمت شی‌ء به معنای روا نبودن هتک آن است[۳] یا به حکم شرعی گفته می‌شود که به شکل الزامی از عمل یا شیئی که به آن تعلق گرفته است منع می‌کند[۴] به ممنوع شرعی، «حرام»، «مُحَرَّم» و «حُرُمات» گفته می‌شود[۵].

پیشینه حرمت

حرمت برخی اعمال و اشیاء از احکام ثابت در همه شرایع الهی و ملل دیگر بوده است و آنان از انجام دادن بعضی اعمال یا تصرّف در پاره‌ای از امور ممنوع بوده‌اند که خاستگاه این ممنوعیّت در بیشتر موارد خدا و شرع است؛ مانند حرمت میته، خون و گوشت خوک:   حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیر [مائده–3]  . و گاه مردمانی از پیش خود اموری را حرام کرده و به خدا نسبت می‌دادند؛ نظیر حرمت سوار شدن بر برخی چارپایان[۶].

هم‌چنین حرمت برخی اعمال و اشیاء گاه مشترک میان همه شرایع الهی بوده است؛ مانند حرمت شرک به خدا[۷] و گاه به پیروان برخی از شرایع اختصاص داشته و با آمدن شریعتی دیگر این حکم برداشته شده است؛ نظیر حرام شدن برخی از خوردنی‌های حلال بر یهود[۸].

محرمات اسلامی گسترده‌اند که شامل عقاید، اشیاء و اعمال بشر، اعم از اعمال عبادی، سیاسی، اقتصادی و موارد دیگر می‌شوند.

چرایی حکم حرمت

بر اساس دیدگاه علمای شیعه در مورد تبعیت احکام از مصالح و مفاسد ،هر کاری که انجامش مفسده برای عموم افراد دارد و آن مفسده به اندازه‌ای است که اجتناب از آن ناگزیر است، حکم آن کار حرمت است حتی اگر انجام آن کار برای افراد خاصی داشته باشد[۹].

حرام در اصطلاح فقه

حرام در اصطلاح فقه، چیزی است که فعل آن شرعا سبب ذم و نکوهش گردد و یا امری است که فعل آن موجب عقاب شود[۱۰] [۱۱].

اقسام حرام

اعمال حرام را می‌توان به اقسام و انواع مختلفی تقسیم کرد. در منابع فقهی، اقسام فراوانی برای حلال ذکر شده، اما تقسیم‌بندی حرمت و اعمال حرام، کمتر بیان شده است.

منابع فقهی در بیان اقسام حرام، این موارد را برشمرده‌اند:

  1. ذاتی و عرضی: حرمت ذاتی، مستقیما از دلیل شرعی به دست می‌آید، مانند حرمت نوشیدن شراب، اما حرمت عرضی در موردی است که فعل موردنظر ذاتا حرام نیست، اما در پی نذر یا قسم، حرام می‌شود؛ مانند مکروهی که به دلیل نذر یا قسم شرعی، حرام می‌شود[۱۲].
  2. شرعی و عقلی: حرمت شرعی، با دلیل شرعی ثابت می‌شود مانند دروغ گفتن، اما حرمت عقلی، به حکم عقل قطعی به اثبات می‌رسد؛ مانند خوردن غذایی که ضرر جدی دارد و به حکم کلّ ما حکم به العقل حکم به الشرع، حرمت آن روشن می‌شود[۱۳].
  3. نفسی و غیری: حرمت نفسی، به خود عمل تعلق می‌گیرد، مانند ضرر زدن به دیگران که به خودی خود حرام است؛ اما حرمت غیری، حکم کاری است که مقدمه حرام باشد؛ مانند کشت انگور به نیت فراهم کردن شراب[۱۴].
  4. ابدی و غیرابدی: حرمت ابدی، برای همیشه جاری است، مانند حرمت ازدواج با مادرزن، اما حرمت غیرابدی، ممکن است برداشته شود؛ مانند حرمت ازدواج با خواهرزن که تنها تا زمان پابرجا بودن ازدواج جاری است[۱۵].

عبادت‌های حرام

  1. روزه مستحبی فرزند، اگر والدینش او را از روزه گرفتن نهی کرده باشند.
  2. روزه کسی که یقین دارد یا احتمال عقلایی می‌دهد که روزه برایش مضر است.
  3. روزه ایام تشریق برای کسانی که در سرزمین منا هستند.
  4. روزه مستحبی زن، در صورتی که باعث از بین رفتن حق شوهرش شود.
  5. روزه در یوم الشک، اگر به نیت اول ماه رمضان گرفته شود.
  6. روزه عید فطر
  7. روزه عید قربان
  8. روزه سکوت[۱۶].
  9. روزه وِصال[۱۷].
  10. روزه مسافر[۱۸].
  11. نماز زن حائض

محرمات دیگر

  1. غیبت
  2. تهمت
  3. دروغ
  4. تمسخر دیگران
  5. شراب خواری
  6. اسراف
  7. تبذیر
  8. دزدی
  9. اکل میته (خوردن گوشت‌مردار)
  10. بدگویی از دیگران
  11. تجسس
  12. زنا

حکمت ها و اهداف تشریع حرام

تشریع همه قوانین الهی از جمله حلال‌ها و حرام‌ها برپایه مصالح و مفاسد بشر استوار است و خدا هر پاک و سودمندی را برای بشر حلال و هر خبیث و زیانبخش را حرام فرموده است:   ... یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِث... [اعراف–157]  . بر اساس روایات نیز فساد، تلف و ضرر سبب نهی خدا و تحریم اموری بر بشر است[۱۹] البته حکمت‌ها و اهداف قوانین الهی، گاه برای بشر روشن‌اند و بشر با عقل و درک خود می‌تواند به آنها دست یابد؛ ولی در بسیاری موارد این حکمت‌ها یا اهداف بر آنان پوشیده‌اند و بشر قادر به درک حکمت و هدف اصلی حلیّت یا حرمت امور نیست، از این‌رو در این موارد وظیفه دارد در برابر احکام الهی از جمله محرّمات تسلیم باشد، چنان‌که قرآن مؤمنان را به تسلیم محض بودن در برابر احکام الهی فرمان داده است:   وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبینا [احزاب–36]  ؛ هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است‏.

برخی از حکمت‌ها یا اهداف تشریع محرّمات بدین شرح‌اند:

بدلیل زیان داشتن

از مهم‌ترین حکمت‌های تشریع محرّمات، ضرر داشتن آن‌هاست. این زیان و فساد، گاه مادّی و جسمانی و گاه معنوی است؛ نیز هنگامی تنها در دنیا دامن‌گیر انسان‌ها می‌شود و وقتی افزون بر دنیا، در آخرت نیز انسان‌ها را گرفتار می‌کند. از جمله مصادیق امور حرام که در اسلام ممنوع است، می‌توان از خمر یاد کرد که هم دارای ضرر مادّی و جسمانی و هم ضرر معنوی است:   یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ... [بقره–219]   درباره شراب و قمار از تو می ‏پرسند، بگو: در آن دو گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است، و گناه هر دو از سودشان بیشتر است‏...

زیان مادی شراب آن است که سبب ایجاد بیماری‌های گوارشی همچون التهاب مری و معده، سرطان از جمله سرطان معده، زخم معده و انواع بیماری‌های متعدد گوارشی و عصبی دیگر می‌شود[۲۰] و از جمله ضررهای معنوی شراب آن است که به کینه و اختلاف، دور شدن از یاد خدا و نماز می‌انجامد[۲۱].

جهت آزمایش مکلفان

از اهداف تشریع احکام، از جمله حلال و حرام الهی، آزمایش مکلّفان است:   ...لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ لکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فی‏ ما آتاکُم... [مائده–48]   برای هر یک از شما شریعت و راه روشنی قرار دادیم. و اگر خدا می‏ خواست همه شما را امت واحدی قرار می ‏داد، ولی می‏ خواهد شما را در آن‌چه به شما داده امتحان کند. مراد از «ما ءاتکُم» تکالیف و احکام الهی است[۲۲]. که با تشریع آنها صفوف مؤمنان از مشرکان و منافقان جدا می‌شود و فرمان‌برداران پاداش یافته، منکران و عاصیان مجازات می‌شوند.

برای کیفر دادن گناهکاران

بر پایه قرآن خدا برای کیفر دادن گناهکاران برخی از خوردنی‌های حلال را بر بنی‌اسرائیل حرام کرد:   فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا عَلَیْهِمْ طَیِّباتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَ بِصَدِّهِمْ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ کَثیرا [نساء–160]   که حیوانات سُم دار و پیه گاو و گوسفند از جمله آن‌ها بودند[۲۳]. گناهانی که سبب تشریع این تحریم گردیدند، مانع‌تراشی در مقابل راه خدا، رباخواری و غصب اموال دیگران یاد شده‌اند[۲۴].

پانویس

  1. مقاییس اللغه، ج 2، ص 45؛ لسان العرب، ج 3، ص 138، «حرم»
  2. التحقیق، ج 2، ص 204، «حرم»
  3. معجم لغة الفقهاء، ص 177
  4. معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص 158؛ المعالم الجدیده، ص 101
  5. معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص 373؛ القاموس الفقهی، ص 85
  6. سوره انعام آیه 138
  7. سوره لقمان آیه 13
  8. سوره نساء آیه 160
  9. سبحانی، إرشاد العقول الی مباحث الأصول، ج۳، ص: ۳۹۴
  10. کشاف اصطلاحات الفنون، مولوی محمد أعلی بن علی التهانوی الحنفی، ج۱، ص۶۶۰
  11. فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامی (در باب معاملات)، جابری عربلو، محسن، چاپ اول، ۱۳۶۲، تهران، ص۸۵
  12. ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰
  13. ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰
  14. ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۰
  15. ناصر مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ج ۱، ص ۴۳۱
  16. یعنی نیت کند که علاوه بر مفطرات دیگر روزه، از سخن گفتن در طول روز هم پرهیز کند
  17. یعنی عمدا روزۀ دو روز را به هم پیوند دهد بدون این‌که بین آنها افطار کند
  18. روزه‌های حرام و مکروه و مستحب
  19. وسائل‌الشیعه، ج 17، ص 84؛ مستدرک الوسائل، ج 16، ص 165؛ جامع احادیث الشیعه، ج 23، ص 121
  20. اشارات علمی اعجازآمیز قرآن، ص 134 - 147؛ المیزان، ج 2، ص 192؛ مع الطب فی القرآن، ص 140
  21. سوره مائده آیه 91
  22. مجمع البیان، ج 3، ص 350؛ التفسیر الکبیر، ج 12، ص 13
  23. سوره انعام آیه 146
  24. سوره نساء آیات 160 - 161