احمد بن محمد بن طرخان کندی جرجرایی، (000 – حدود 399ق) ابوالحسین. نویسنده و محدث شیعی در اواخر سده چهارم هجری. در باره اصالت خانوادگی او این اندازه روشن است که جد او «طرخان کندی» از رؤسای اقوام عرب بوده و چون ملزم به پرداخت مالیات نبود «طرخان» لقب گرفت. اما از این مطلب هیچگاه نمیتوان استفاده نمود که وی دارای ریشه و اصالت عربی است، زیرا «طرخان» واژهای فارسی است و به رئیس قبیلهای اطلاق میگردد که پنجهزار انسان زیر دست او باشند، در مقابل کلمه «بطریق» که واژهای رومی است و به کسی گفته میشود که دههزار انسان زیر دست خود داشته باشد، چنانکه «قومس» نیز به کسی گفته میشود که دویست نفر را در اختیار داشته باشد. این موضوع، با توجه به اینکه نام او در منابع رجالی به صورت «ابوالحسن احمد بن محمد جرجانی» نیز آمده است، احتمال غیر عربیبودن وی را بیشتر تقویت میکند. در باره تاریخ ولادت و وفات او گزارشی در منابع نیامده است. از نسبت «جرجرایی»(بر وزن قهقرایی) استفاده میشود که محل تولد او در ناحیه پاییندست نهروان بین واسط و بغداد بوده است. به گفته نجاشی شخصی معروف به «ابن ابیالعباس»، وی را به دلیل اینکه از علویان بود، به قتل رسانده است، اما تاریخ این حادثه روشن نیست. بنابراین در باره ولادت و وفات او زمان دقیقی نمیتوان ارائه داد، ولی با توجه به اینکه وی از اساتید «شیخ مفید»(م413ق) بوده است میبایست وفات او تقریباً در اواخر سده چهارم روی داده باشد. وی ظاهراً دوران کودکی را در زادگاهش سپری کرد و پس از آن برای کسب علوم و معارف دینی به بغداد آمد و آنجا را مسکن دائمی خود قرار داد. وی در بغداد نزد اساتید متعددی علوم حدیث را فرا گرفت، اما اکنون از استادان او تنها «اسحاق بن عبدون» را میشناسیم که خود از «محمد بن عبدالله بن سلیمان حضرمی» روایت دارد. از شاگردان او «محمد بن محمد بن نعمان» معروف به «شیخ مفید»(م413ق) است که در أمالی خود، چند حدیث از او نقل کرده است. از شاگردی «شیخ مفید» نزد او بر میآید که وی از چهرههای علمی در بغداد بوده و احتمالاً بزرگان دیگری نیز در مجلس درس او شرکت داشتند که نام و نشان آنها بر ما مخفی مانده است. از معاصران یا شاگردان دیگر او «ابوالعباس نجاشی»(م450ق) است که وی را از دوستان خود معرفی نموده و بر درستی احادیث او تأکید کرده است. همچنین از شاگردان با واسطه او «شیخ طوسی»(م460ق) است که در بعضی از منابع حدیثی گاهی احادیث او بهطور مستقیم از وی نقل میشود. از تألیفات او کتاب «ایمان ابی طالب(ع)» معرفی شده است.
'''استان آذربایجان شرقی'''، در گوشه شمال غربی فلات ایران قرار گرفته است. حدود شمالی این استان را رود ارس با جمهوریهای آذربایجان، ارمنستان و ایالت خودمختار نخجوان مشخص میکند. رود قطـور و آبهای دریاچة ارومیه حدود غربی با استان آذربایجان غربی است و در جنوب کشیدگی رشته کوهها، درهها، جلگهها و دشتها موجب پیوستگی توپوگرافیک استان با آذربایجان غربی و زنجان شده است. در شرق نیز دره و رودخانه دره رود، کوههای سبلان، چهلمند و گردنه صائین این خطه را از استان اردبیل جدا میکند.
ریشهی نام این استان را در واژهی آذر یا همان آتش دانستهاند که تحمل زمستانهای طاقتفرسای منطقه بیحضورش ناممکن است.
سرزمینی که به پایمردیهای مبارزانی چون ستارخان و باقرخان، به تدبیر زنان هنرمند، به طبیعت استوار و باصلابت و به خوردنیهای خوشمزه و رنگارنگ شناخته شده است.
استان آذربایجان شرقی، در گوشه شمال غربی فلات ایران قرار گرفته است. حدود شمالی این استان را رود ارس با جمهوریهای آذربایجان، ارمنستان و ایالت خودمختار نخجوان مشخص میکند. رود قطـور و آبهای دریاچة ارومیه حدود غربی با استان آذربایجان غربی است و در جنوب کشیدگی رشته کوهها، درهها، جلگهها و دشتها موجب پیوستگی توپوگرافیک استان با آذربایجان غربی و زنجان شده است. در شرق نیز دره و رودخانه دره رود، کوههای سبلان، چهلمند و گردنه صائین این خطه را از استان اردبیل جدا میکند.
ریشهی نام این استان را در واژهی آذر یا همان آتش دانستهاند که تحمل زمستانهای طاقتفرسای منطقه بیحضورش ناممکن است.
سرزمینی که به پایمردیهای مبارزانی چون ستارخان و باقرخان، به تدبیر زنان هنرمند، به طبیعت استوار و باصلابت و به خوردنیهای خوشمزه و رنگارنگ شناخته شده است.