معصوم: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' می ف' به ' میف') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''معصوم''' کسی است که در او ملکه [[عصمت]] وجود دارد. منظور از "عصمت" وجود | '''معصوم''' کسی است که در او ملکه [[عصمت]] وجود دارد. منظور از "عصمت" وجود امری است در انسان معصوم که باعث حفظ او از وقوع در آنچه که جایز نیست (مثل خطا و معصیت) میشود. | ||
=معصوم کیست؟ = | =معصوم کیست؟ = | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
مصونیت از خطا و عصیان دو گونه است: | مصونیت از خطا و عصیان دو گونه است: | ||
1-مصونیت و معصومیت | 1-مصونیت و معصومیت کلی، در تمامی ادوار عمر (از بدو تولد تا آخر) از تمامی سهو و نسیان و عصیان و خطا در فراگیری و تعلیم و اجرای دین الهی. این امر تنها در فرشتگان، انبیا و ائمه (ع) تحقق یافته و نسبت به تحقق آن در دیگران، دلیلی نداریم.<ref>نک: مصباح یزدى، معارف قرآن، ج 4 و 5 (راه و راهنماشناسى)، ص 212 - 147؛ آموزش عقاید، ج 2، ص 260 - 232، درس 26 - 24.</ref> | ||
2- عصمت | 2- عصمت نسبی، که قابل شدت و ضعف و در افراد مختلف، متفاوت و متغیّر است. در امور دین چه بسا پس از تلاشها و ریاضتها و تهجدهای عدیده تا حدودی فراهم و به واسطه همانها حفظ میگردد، بدون این که تضمینی برای حفظ آن تا آخر عمر باشد. از این رو عصمت نسبی را با توجه به شدت و ضعف آن میتوان به سایرین نیز نسبت داد. از این حالت در افراد عادی با عنوان "ملکه عدالت" یاد میشود؛ یعنی شخص به گونهای است که لغزش عمدی و کبیره از او دیده نمیشود.<ref>[https://www.islamquest.net/fa/archive/fa1395 اقتباس از سایت اسلام کوئیست]</ref> | ||
=چه کسانی معصومند؟ = | =چه کسانی معصومند؟ = | ||
1. انبیاء( | 1. انبیاء(علیهمالسلام) | ||
2. ائمه(ع): | 2. ائمه(ع): | ||
عصمت ائمه نیز تفاوت با عصمت [[پیامبران]] ندارد؛ آنان نیز از ابتدای ولادت معصوم اند<ref>راهنماشناسی، محمد تقی مصباح یزدی، ص 673</ref>، جز این که درباره ائمه اطهار، به جای دریافت و ابلاغ وحی، از تبیین و توضیح معارف وحیانی سخن | عصمت ائمه نیز تفاوت با عصمت [[پیامبران]] ندارد؛ آنان نیز از ابتدای ولادت معصوم اند<ref>راهنماشناسی، محمد تقی مصباح یزدی، ص 673</ref>، جز این که درباره ائمه اطهار، به جای دریافت و ابلاغ وحی، از تبیین و توضیح معارف وحیانی سخن میرود<ref>منشور عقایدامامیه، ص110 و 111؛ پرسمان عصمت، حسن یوسفیان، ص 43.</ref>. | ||
3. فرشتگان الهی: | 3. فرشتگان الهی: | ||
امام عسکری(ع) | امام عسکری(ع) میفرماید: «فرشتگان خدا به کمک الطاف الهی از کفر و امور ناپسند، معصوم و در اماناند.»<ref>بحارالانوار، ج 56، ص 321. " َ إِنَّ مَلَائِکَةَ اللَّهِ مَعْصُومُونَ مَحْفُوظُونَ مِنَ الْکُفْرِ وَ الْقَبَائِحِ بِأَلْطَافِ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِمْ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ ".</ref> هم چنین در ادامه میفرمایند: فرشتگان مانند انبیا و امامان هستند.<ref>بحارالانوار، ج 56، ص 322- "ثُمَّ قَالَ ع لَوْ کَانَ کَمَا یَقُولُونَ کَانَ اللَّهُ قَدْ جَعَلَ هَؤُلَاءِ الْمَلَائِکَةَ خُلَفَاءَ عَلَى الْأَرْضِ وَ کَانُوا کَالْأَنْبِیَاءِ فِی الدُّنْیَا أَوْ کَالْأَئِمَّةِ فَیَکُونُ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْأَئِمَّةِ ".</ref> | ||
4. عصمت غیر گروههای | 4. عصمت غیر گروههای سهگانه (زیرا عصمت ملازم با نبوت یا امامت نیست زیرا ممکن است فردی معصوم باشد ولی پیامبر نباشد) مانند حضرت فاطمه (س) و حضرت مریم(س)؛ | ||
برخی از آیات قرآن بر پاکی و طهارت مریم گواهی | برخی از آیات قرآن بر پاکی و طهارت مریم گواهی میدهد: ای مریم، خداوند تو را برگزید و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتری داده است.»<ref>آل عمران، 42: «یا مَرْیَمُ اًِّنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِسأِ الْعالَمِینَ.</ref> مفسران بر دلالت این آیه بر عصمت آن حضرت تاکید دارند.<ref>المیزان، ج 3، ص 217.</ref> و همچنین آیه تطهیر بر عصمت حضرت فاطمه دلالت دارد، چنان که در بالا گفته شد. | ||
5. گروهی از | 5. گروهی از انسانهای مخلص میتوانند به برخی از مراتب عصمت یعنی عصمت از گناه دست یابند.<ref> نک: ولایت نامه، علامه طباطبایی، ترجمه همایون همتی، ص 48 – 55.</ref> چون منشأ عصمت اراده و اختیار آدمی است، البته عصمت همهجانبه مخصوص گروه خاصی از اولیای الهی است، ولی برخی از مؤمنان پرهیزگار در سایه تهذیب نفس و تزکیه میتوانند در بخش عظیمی از افعال خویش از ارتکاب گناه مصون باشند و این امری اختیاری است.<ref>منشور عقاید امامیه، ص 116.</ref> در واقع ملکه راسخه داشتن بر اتیان اوامر و اجتناب از منهیّات و عدم اصرار بر صغایر است و این چیزی است که گاهی از آن به ملکه عدالت تعبیر آورده میشود. | ||
=دلیل عصمت معصوم= | =دلیل عصمت معصوم= | ||
1- علم معصوم به آثار خطا: | 1- علم معصوم به آثار خطا: | ||
"عصمت" نتیجه | "عصمت" نتیجه علم معصوم به عواقب گناه میباشد؛ یعنی علم و شعور معصومان به آثار گناهان به گونهای است که هیچ گاه مغلوب قوای دیگر انسانی نشده، بلکه مسلط بر آنان است.<ref>همان، ج 5، ص 78.</ref> | ||
2- عشق معصوم به خدا: | 2- عشق معصوم به خدا: | ||
"معصوم بر اثر بالا بودن مراتب شناخت خداوند متعال و | "معصوم بر اثر بالا بودن مراتب شناخت خداوند متعال و دلباختگی نسبت به جمال و کمال حق به خود اجازه نمیدهد که گامی بر خلاف رضای او بردارد و عشق و علاقه انسان به معبود و درک جمال و جلال او و آگاهی از نعمتهای بیپایان او در حق وی، آنچنان در روحش خضوع و فروتنی به وجود میآورد که هرگز به فکر گناه نمیافتد چه رسد به این که مرتکب گناه شود".<ref>سبحانى، جعفر، منشور جاوید، ج 5، ص 14.</ref> | ||
این دو نظریه بر این مطلب اتفاق دارند که در وجود معصوم | این دو نظریه بر این مطلب اتفاق دارند که در وجود معصوم ملکهای به وجود میآید که پیوسته عصیان و تجری و خلاف کاری را از زندگی طرد کرده و از گناه و لغزش، پاک و محفوظ نگاه میدارد. | ||
=ویژگیهای معصوم علاوه بر عصمت= | =ویژگیهای معصوم علاوه بر عصمت= | ||
همه ویژگیهای معصوم در آیات قرآن در مورد پیامبران(صلی الله علیهم اجمعین) مطرح شده است؛ لذا رهبران | همه ویژگیهای معصوم در آیات قرآن در مورد پیامبران (صلی الله علیهم اجمعین) مطرح شده است؛ لذا رهبران الهی و [[امامان معصوم]] (علیهمالسلام) باید علاوه بر مقام علم و عصمت، ویژگیهای زیر را داشته باشند: | ||
1ـ «صدق گفتار»؛ چراکه اگر این وصف در آنان نباشد اعتماد و | 1ـ «صدق گفتار»؛ چراکه اگر این وصف در آنان نباشد اعتماد و اطمینانی که برای پیوند معنوی پیروان و پیشوایان لازم است حاصل نمیشود. | ||
2ـ «پایبند بودن به | 2ـ «پایبند بودن به پیمانها و وعدهها»؛ زیرا بخش مهمی از دعوت آنان بر اساس وعدههایی است که به مردم میدهند. اگر صادقالوعد نباشند ارکان اعتماد عمومی نسبت به آنها متزلزل میشود. | ||
3ـ «امانتداری در حفظ ودایع و احکام | 3ـ «امانتداری در حفظ ودایع و احکام الهی و ابلاغ آنها»؛ که آن نیز یکی از ارکان اعتماد و اطمینان است. | ||
4ـ «علاقه و | 4ـ «علاقه و دلسوزی فوقالعاده نسبت به مردم»؛ که اگر این ویژگی نباشد هرگز تن به زحمات و مشقتهای طاقت فرسای رهبری مردم ـ مخصوصاً افراد نادان و متعصب و لجوج ـ نخواهند داد. | ||
5ـ «اخلاص و | 5ـ «اخلاص و بی نظری کامل و عدم انتظار هر گونه پاداش مادی»؛ که اگر آن نباشد جاذبه دعوت و رهبری آنها از میان خواهد رفت. | ||
6ـ | 6ـ «نیکوکاری و احسان درباره دوستان و حتی دشمنان»؛ که از مظاهر صفات رحمانیت و رحیمیت خداوند است و سبب پیوند معنوی پیروان و پیشوایان میگردد. | ||
7ـ «شجاعت فوقالعاده و نداشتن ترس از غیر خدا»؛ که در قرآن مجید به عنوان | 7ـ «شجاعت فوقالعاده و نداشتن ترس از غیر خدا»؛ که در قرآن مجید به عنوان ویژگی اصلی مبلغین رسالات الله شمرده شده؛ چرا که رمز اصلی موفقیت همین است و بدون آن کاری در مسأله رهبری پیش نمیرود. | ||
8ـ «توکل مطلق بر خداوند»؛ چراکه بسیار | 8ـ «توکل مطلق بر خداوند»؛ چراکه بسیار میشود که رهبر الهی تنهای تنها میماند و فساد فوقالعاده، محیط او را از همگان جدا میسازد؛ اگر تکیه بر توکل الهی نداشته باشد، ادامه راه برای او ممکن نیست. | ||
9ـ «نرمش و حُسن خُلق»؛ | 9ـ «نرمش و حُسن خُلق»؛ ویژگی دیگری است که در آیات قرآن در مورد پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) آمده و در حقیقت هر رهبر الهی [خواه پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا امام معصوم(علیهالسلام)] باید واجد آن باشد. در غیر این صورت خشونت و تندخویی و غلیظالقلب بودن سبب پراکندگی مردم و عقیم ماندن هدف رهبران الهی میگردد. | ||
10ـ | 10ـ «پیروزی در آزمایشهای سخت»؛ که قرآن مجید اعطای منصب امامت را به ابراهیم(علیهالسلام) متکی به آن میشمرد. | ||
در حقیقت، رهبران معصوم باید از | در حقیقت، رهبران معصوم باید از کورههای امتحانات سخت، سالم به درآیند و شایستگی رهبری جسم و جان و ظاهر و باطن همه مؤمنان را داشته باشند.<ref> گردآوری از کتاب: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش، چاپ ششم، ج 9، ص 157.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۱۱
معصوم کسی است که در او ملکه عصمت وجود دارد. منظور از "عصمت" وجود امری است در انسان معصوم که باعث حفظ او از وقوع در آنچه که جایز نیست (مثل خطا و معصیت) میشود.
معصوم کیست؟
معصوم کسی است که دارای ملکه عصمت است.
عصمت چیست؟
در اصطلاح: «عصمت، نیرویی است که مانع از ارتکاب گناه و خطای صاحبش میشود. به گونهای که واجب را ترک نکند و کار حرام را مرتکب نشود. با اینکه بر ترک واجب و انجام حرام قدرت دارد».[۱]
اقسام عصمت
مصونیت از خطا و عصیان دو گونه است:
1-مصونیت و معصومیت کلی، در تمامی ادوار عمر (از بدو تولد تا آخر) از تمامی سهو و نسیان و عصیان و خطا در فراگیری و تعلیم و اجرای دین الهی. این امر تنها در فرشتگان، انبیا و ائمه (ع) تحقق یافته و نسبت به تحقق آن در دیگران، دلیلی نداریم.[۲]
2- عصمت نسبی، که قابل شدت و ضعف و در افراد مختلف، متفاوت و متغیّر است. در امور دین چه بسا پس از تلاشها و ریاضتها و تهجدهای عدیده تا حدودی فراهم و به واسطه همانها حفظ میگردد، بدون این که تضمینی برای حفظ آن تا آخر عمر باشد. از این رو عصمت نسبی را با توجه به شدت و ضعف آن میتوان به سایرین نیز نسبت داد. از این حالت در افراد عادی با عنوان "ملکه عدالت" یاد میشود؛ یعنی شخص به گونهای است که لغزش عمدی و کبیره از او دیده نمیشود.[۳]
چه کسانی معصومند؟
1. انبیاء(علیهمالسلام)
2. ائمه(ع):
عصمت ائمه نیز تفاوت با عصمت پیامبران ندارد؛ آنان نیز از ابتدای ولادت معصوم اند[۴]، جز این که درباره ائمه اطهار، به جای دریافت و ابلاغ وحی، از تبیین و توضیح معارف وحیانی سخن میرود[۵].
3. فرشتگان الهی:
امام عسکری(ع) میفرماید: «فرشتگان خدا به کمک الطاف الهی از کفر و امور ناپسند، معصوم و در اماناند.»[۶] هم چنین در ادامه میفرمایند: فرشتگان مانند انبیا و امامان هستند.[۷]
4. عصمت غیر گروههای سهگانه (زیرا عصمت ملازم با نبوت یا امامت نیست زیرا ممکن است فردی معصوم باشد ولی پیامبر نباشد) مانند حضرت فاطمه (س) و حضرت مریم(س)؛
برخی از آیات قرآن بر پاکی و طهارت مریم گواهی میدهد: ای مریم، خداوند تو را برگزید و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برتری داده است.»[۸] مفسران بر دلالت این آیه بر عصمت آن حضرت تاکید دارند.[۹] و همچنین آیه تطهیر بر عصمت حضرت فاطمه دلالت دارد، چنان که در بالا گفته شد.
5. گروهی از انسانهای مخلص میتوانند به برخی از مراتب عصمت یعنی عصمت از گناه دست یابند.[۱۰] چون منشأ عصمت اراده و اختیار آدمی است، البته عصمت همهجانبه مخصوص گروه خاصی از اولیای الهی است، ولی برخی از مؤمنان پرهیزگار در سایه تهذیب نفس و تزکیه میتوانند در بخش عظیمی از افعال خویش از ارتکاب گناه مصون باشند و این امری اختیاری است.[۱۱] در واقع ملکه راسخه داشتن بر اتیان اوامر و اجتناب از منهیّات و عدم اصرار بر صغایر است و این چیزی است که گاهی از آن به ملکه عدالت تعبیر آورده میشود.
دلیل عصمت معصوم
1- علم معصوم به آثار خطا:
"عصمت" نتیجه علم معصوم به عواقب گناه میباشد؛ یعنی علم و شعور معصومان به آثار گناهان به گونهای است که هیچ گاه مغلوب قوای دیگر انسانی نشده، بلکه مسلط بر آنان است.[۱۲]
2- عشق معصوم به خدا:
"معصوم بر اثر بالا بودن مراتب شناخت خداوند متعال و دلباختگی نسبت به جمال و کمال حق به خود اجازه نمیدهد که گامی بر خلاف رضای او بردارد و عشق و علاقه انسان به معبود و درک جمال و جلال او و آگاهی از نعمتهای بیپایان او در حق وی، آنچنان در روحش خضوع و فروتنی به وجود میآورد که هرگز به فکر گناه نمیافتد چه رسد به این که مرتکب گناه شود".[۱۳]
این دو نظریه بر این مطلب اتفاق دارند که در وجود معصوم ملکهای به وجود میآید که پیوسته عصیان و تجری و خلاف کاری را از زندگی طرد کرده و از گناه و لغزش، پاک و محفوظ نگاه میدارد.
ویژگیهای معصوم علاوه بر عصمت
همه ویژگیهای معصوم در آیات قرآن در مورد پیامبران (صلی الله علیهم اجمعین) مطرح شده است؛ لذا رهبران الهی و امامان معصوم (علیهمالسلام) باید علاوه بر مقام علم و عصمت، ویژگیهای زیر را داشته باشند:
1ـ «صدق گفتار»؛ چراکه اگر این وصف در آنان نباشد اعتماد و اطمینانی که برای پیوند معنوی پیروان و پیشوایان لازم است حاصل نمیشود.
2ـ «پایبند بودن به پیمانها و وعدهها»؛ زیرا بخش مهمی از دعوت آنان بر اساس وعدههایی است که به مردم میدهند. اگر صادقالوعد نباشند ارکان اعتماد عمومی نسبت به آنها متزلزل میشود.
3ـ «امانتداری در حفظ ودایع و احکام الهی و ابلاغ آنها»؛ که آن نیز یکی از ارکان اعتماد و اطمینان است.
4ـ «علاقه و دلسوزی فوقالعاده نسبت به مردم»؛ که اگر این ویژگی نباشد هرگز تن به زحمات و مشقتهای طاقت فرسای رهبری مردم ـ مخصوصاً افراد نادان و متعصب و لجوج ـ نخواهند داد.
5ـ «اخلاص و بی نظری کامل و عدم انتظار هر گونه پاداش مادی»؛ که اگر آن نباشد جاذبه دعوت و رهبری آنها از میان خواهد رفت.
6ـ «نیکوکاری و احسان درباره دوستان و حتی دشمنان»؛ که از مظاهر صفات رحمانیت و رحیمیت خداوند است و سبب پیوند معنوی پیروان و پیشوایان میگردد.
7ـ «شجاعت فوقالعاده و نداشتن ترس از غیر خدا»؛ که در قرآن مجید به عنوان ویژگی اصلی مبلغین رسالات الله شمرده شده؛ چرا که رمز اصلی موفقیت همین است و بدون آن کاری در مسأله رهبری پیش نمیرود.
8ـ «توکل مطلق بر خداوند»؛ چراکه بسیار میشود که رهبر الهی تنهای تنها میماند و فساد فوقالعاده، محیط او را از همگان جدا میسازد؛ اگر تکیه بر توکل الهی نداشته باشد، ادامه راه برای او ممکن نیست.
9ـ «نرمش و حُسن خُلق»؛ ویژگی دیگری است که در آیات قرآن در مورد پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) آمده و در حقیقت هر رهبر الهی [خواه پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا امام معصوم(علیهالسلام)] باید واجد آن باشد. در غیر این صورت خشونت و تندخویی و غلیظالقلب بودن سبب پراکندگی مردم و عقیم ماندن هدف رهبران الهی میگردد.
10ـ «پیروزی در آزمایشهای سخت»؛ که قرآن مجید اعطای منصب امامت را به ابراهیم(علیهالسلام) متکی به آن میشمرد.
در حقیقت، رهبران معصوم باید از کورههای امتحانات سخت، سالم به درآیند و شایستگی رهبری جسم و جان و ظاهر و باطن همه مؤمنان را داشته باشند.[۱۴]
پانویس
- ↑ جعفر سبحانى، ملل و نحل، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، 1372، چ 1، ج 6، ص 288.
- ↑ نک: مصباح یزدى، معارف قرآن، ج 4 و 5 (راه و راهنماشناسى)، ص 212 - 147؛ آموزش عقاید، ج 2، ص 260 - 232، درس 26 - 24.
- ↑ اقتباس از سایت اسلام کوئیست
- ↑ راهنماشناسی، محمد تقی مصباح یزدی، ص 673
- ↑ منشور عقایدامامیه، ص110 و 111؛ پرسمان عصمت، حسن یوسفیان، ص 43.
- ↑ بحارالانوار، ج 56، ص 321. " َ إِنَّ مَلَائِکَةَ اللَّهِ مَعْصُومُونَ مَحْفُوظُونَ مِنَ الْکُفْرِ وَ الْقَبَائِحِ بِأَلْطَافِ اللَّهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِمْ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ ".
- ↑ بحارالانوار، ج 56، ص 322- "ثُمَّ قَالَ ع لَوْ کَانَ کَمَا یَقُولُونَ کَانَ اللَّهُ قَدْ جَعَلَ هَؤُلَاءِ الْمَلَائِکَةَ خُلَفَاءَ عَلَى الْأَرْضِ وَ کَانُوا کَالْأَنْبِیَاءِ فِی الدُّنْیَا أَوْ کَالْأَئِمَّةِ فَیَکُونُ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْأَئِمَّةِ ".
- ↑ آل عمران، 42: «یا مَرْیَمُ اًِّنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلی نِسأِ الْعالَمِینَ.
- ↑ المیزان، ج 3، ص 217.
- ↑ نک: ولایت نامه، علامه طباطبایی، ترجمه همایون همتی، ص 48 – 55.
- ↑ منشور عقاید امامیه، ص 116.
- ↑ همان، ج 5، ص 78.
- ↑ سبحانى، جعفر، منشور جاوید، ج 5، ص 14.
- ↑ گردآوری از کتاب: پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1386 ش، چاپ ششم، ج 9، ص 157.