کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه را خالی کرد)
برچسب: خالی کردن
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = ابوسهل اسماعیل نوبختی
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| نام = اسماعیل بن علی بن اسحاق بن ابی‏‌سهل نوبختی
| نام‌های دیگر = شیخ المتکلمین
| سال تولد = 237 قمری
| تاریخ تولد =
| محل تولد = [[بغداد]]
| سال درگذشت = 311 [[سال قمری|قمری]]
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = بغداد
| استادان =
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |ابوالحسن علی بن اسماعیل |ابوبکر محمدبن یحیی صولی |ابوالحسین محمدبن بشر حمدونی |ابوالحسین علی بن عبدالله بن وصیف و...}}
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| آثار = {{فهرست جعبه افقی |کتاب الامامه |الرد علی الغلاه |الانوار فی تواریخ الائمه الاطهار و... }}
| فعالیت‌ها =
| وبگاه =
}}
'''اسماعیل بن علی بن اسحاق بن ابی‏‌سهل نوبختی'''، شیخ المتکلمین و ادیب [[مذهب شیعه|شیعی]] [[ایران|ایرانی]] و دایی [[حسن بن موسی نوبختی]](صاحب  [[کتاب فرق الشیعه]]) و برادرزاده [[اسماعیل نوبختی]] صاحب [[کتاب فص الیاقوت]]. وی با [[امام حسن عسکری|امام عسگری(علیه السلام)]] دیدار داشت، و در زمان وفات آن حضرت در260 هجری، [[امام مهدی|امام زمان(عجل الله فرجه الشریف)]] را دیده است. وی پس از ظهور [[حسین بن منصور حلاج]] در سال 299 هجری و ادعای [[بابیه|بابیت]] حلاج از طرف [[امام مهدی|حضرت حجت(عجل الله فرجه الشریف)]]، به شدت با این اعتقاد مبارزه کرد و احتمالاً در دستگیری و کشته ‏شدن حلاج توسط حامدبن عباس وزیر مقتدر [[عباسیان|عباسی]]، نیز دست داشته است. در منابع معتبر نامی از اساتید او دیده نمی‏‌شود، به همین دلیل معلوم نیست وی نزد چه کسی درس خوانده است.


== معرفی اجمالی ==
اسماعیل بن علی بن اسحاق بن ابی‏‌سهل نوبختی، شیخ المتکلمین و ادیب شیعی ایرانی و دایی «حسن بن موسی نوبختی»(صاحب فرق الشیعه) و برادرزاده «اسماعیل نوبختی» صاحب کتاب فص الیاقوت. در سال 237 هجری و احتمالاً در بغداد تولد یافت و در 311 هجری در سن 74 سالگی در بغداد بدرود حیات گفت. وی با امام عسگری(علیه السلام) دیدار داشت، و در زمان وفات آن حضرت در260 هجری، امام زمان(عجل الله فرجه الشریف) را دیده است. وی هنگام ملاقات با امام زمان(عجل الله فرجه الشریف) 23 سال داشت، و پس از آن بقیه عمرش در غیبت صغری سپری شد.
از زندگی و محل تحصیل او اطلاعی در دست نیست، اما شواهد موجود نشان می‏‌دهد که وی بیشتر عمر خود را در [[بغداد]] و گاهی در [[سامرا]] بوده و احتمالاً با دوستان خود [[بحتری طائی]] و [[ابن رومی]] در فراگیری علم بلاغت و ادبیات، در بغداد، هم‏ بحث بوده و یا شاگردی آن‌ها را نموده است. هم‌چنین به نظر می‌‏رسد که وی به دلیل هم‏ عصر بودن با بعضی از بستگان خود نظیر: «حسن بن موسی نوبختی»، «حسین بن روح نوبختی» و «ابوالحسن علی بن عباس بن اسماعیل نوبختی»، هم‏‌زمان با آن‌ها در بغداد مشغول تحصیل بوده است. وی در تحصیل [[علم کلام]]، به درجه عالی رسید و کسانی که شرح زندگانی او را نوشته‏‌اند، از او به عنوان «شیخ المتکلمین» نام برده و او را مشهورترین فرد خاندان نوبخت، معرفی کرده‌‏اند. وی در اواخر عمر، ریاست [[امامیه|فرقه امامیه]] را بر عهده داشته است.
هنگامی که «حسین بن روح نوبختی» به عنوان سومین نائب امام عصر(عجل الله فرجه الشریف) در سال 305 هجری برگزیده شد از او پرسیدند: چرا مقام نیابت را به تو واگذار نکردند؟ در جواب گفت: «هم أعلم و ما اختاروه»(ائمه به آن‌چه اختیار کردند دانا ترند). بدیهی است این پرسش، دلالت بر صلاحیت و زمینه نیابت در او دارد. چنان‌‏که پیش‏تر اشاره رفت وی بیشتر عمر خود را در دوران غیبت سپری کرد و این دوره غیبت، برای امامیه از بزرگ‏ترین دوره‌‏های بحرانی به شمار می‎‏رفته است. زیرا در این مدت نه تنها دشمنان آن برای برچیدن امامیه کوشش‏‌های فراوانی انجام می‏‌دادند، بلکه به سبب فوت [[امام حسن عسکری|امام یازدهم(علیه السلام)]] و نماندن فرزندی به ظاهر از ایشان، میان پیروان امامیه، آشفتگی و اختلاف آراء بروز نموده و آن‌ها را (به گفته [[شیخ مفید]] در الفصول المختاره ص318) به چهارده فرقه تقسیم نموده بود. وی که از شهادت‏ دهندگان به ولایت و رؤیت و غیبت امام دوازدهم(عجل الله فرجه الشریف) و از تصویب‏ کنندگان مقام نیابت و وکالت [[شیخ ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی]] بوده، از مسئله غیبت، دفاع نموده و آن را تدوین و تثبیت کرد به‏ گونه‌‏ای که علمای بعدی این فرقه، از وی پیروی نمودند. وی هم‌چنین پس از ظهور «حسین بن منصور حلاج» در سال 299 هجری و ادعای بابیت حلاج از طرف حضرت حجت(عجل الله فرجه الشریف)، به شدت با این اعتقاد مبارزه کرد و او را نزد کوچک و بزرگ، رسوا ساخت، و احتمالاً در دستگیری و کشته ‏شدن حلاج توسط «حامدبن عباس» وزیر مقتدر عباسی، نیز دست داشته است. چنان‌که وقتی [[شلمغانی]] یکی دیگر از مدعیان نیابت، از او خواست تا به وی بپیوندد، با تمسخر به او گفت: «من سرم أصلع و پیشگاهش مو ندارد، پس هر گاه مویی روئید به تو ایمان خواهم آورد». وی ذوق ادبی و شعری هم داشته و با دو شاعر معروف زمان خود یعنی [[بحتری]] و [[ابن‌رومی|ابن‏‌رومی]] دوستی و نزدیکی داشته و آنان وی را در اشعار خود می‌‏ستودند، و او خود نیز شعر می‏‌گفته است اما به گفته بحتری، شعر او لطفی نداشته و خالی از جذابیت و معنی بود. به گفته [[ابن ندیم]]: «وی در باب [[امامت]]، با برگزاری مجالس درس، تلاش بسیار کرد تا این‌که موضوع امامت، میان امامیه مانند [[توحید]] و [[عدل]] و [[نبوت]]، وارد اصول و مباحث کلامی گردید». در منابع معتبر نامی از اساتید او دیده نمی‏‌شود، به همین دلیل معلوم نیست وی نزد چه کسی درس خوانده است.
== شاگردان ==
از شاگردان کلامی و ادبی او:
# فرزندش «ابوالحسن علی بن اسماعیل» شاگرد ادبی [[ثعلب کوفی]]،
# «ابوبکر محمدبن یحیی صولی»(م335ق) کاتب و ادیب مشهور،
# «ابوالحسین محمدبن بشر حمدونی»، متکلم و صاحب کتاب‏‌هایی در موضوع امامت،
# «ابوالحسین علی بن عبدالله بن وصیف»(م365ق) شاعر و متکم معروف و مداح اهل‏بیت(علیه السلام)،
# «ابوالجیش مظفر بن محمد بلخی»(م367ق) استاد شیخ مفید،
# «ابوعلی حسین بن قاسم کوکبی کاتب»(م327ق) هستند.
هم‌چنین «ابوسلیمان داود بن غسان بحرانی» از شاگردان روایی او بوده و جریان تولد امام عصر(عجل الله فرجه الشریف) را از او شنیده است.
== آثار ==
برخی از نوشته‌‏های او که گویا به سی و هفت عنوان می‏رسد عبارتند از:
# «کتاب الامامه»، 
# «الرد علی الغلاه»، 
# «نقض رساله الشافعی»، 
# «الرد علی أصحاب الصفات»، 
# «ابطال القیاس» 
# «الانوار فی تواریخ الائمه الاطهار».
از تألیفات او هیچ اثری برجای نمانده است.
== منابع ==
# الفهرست، شیخ طوسی، صص57 و58؛
# خاندان نوبختی، ص96؛
# روضات الجنات، ج1ص111؛
# بحارالانوار، ج51ص359؛
# معجم رجال الحدیث، ج4ص69 شماره 1393، و ج16ص136 شماره 10331؛
# تهذیب المقال، ج2ص204؛
# سیر اعلام النبلاء، ج15ص328؛
# تاریخ الاسلام، ذهبی، ج23ص409؛
# الذریعه الی تصانیف الشیعه، ذیل عناوین کتابها؛
# الاعلام، زرکلی، ج4ص297؛
# الکنی و الالقاب، ج1ص93؛ شیعیان بغداد، دکتر سیدحسن موسوی، ص185.
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان = اسماعیل بن علی خزاعی
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| نام =
| نام‌های دیگر =
| سال تولد =
| تاریخ تولد =
| محل تولد =
| سال درگذشت =
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان =
| شاگردان =
| دین =
| مذهب =
| آثار =
| فعالیت‌ها = ادیب و محدث شیعی
| وبگاه =
}}
اسماعیل بن علی بن علی بن رزین بن بدیل بن ورقاء خزاعی، (259 –  352ق)ابوالقاسم. ادیب و محدث شیعی. نسب او به «بدیل بن ورقاء خزاعی» متصل است که از اصحاب خوشنام رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بوده و در اثر دعای آن حضرت، زندگی با برکت و فرزندان شجاع و با ایمانی پیدا کرده بود. به گفته خطیب بغدادی ولادت او در 259هجری و احتمالاً در «واسط»(بین کوفه و بصره) روی داده است، و وفات او نیز در همین شهر در 352هجری اتفاق افتاده است. وی در یک خانواده علمی و ادبی نشو و نما پیدا کرد و بستگان او در علم و ادب، بین همگان شناخته‏شده بودند. پدرش «ابوالحسن بن علی بن رزین خزاعی»(م283ق) از ادیبان و راویان حدیث بود که در 198هجری به اتفاق برادرش دعبل، با امام رضا(ع) در طوس دیدار داشته است. عموی او «دعبل بن علی خزاعی»(م245ق) از شاعران مشهور اهل‏بیت(ع) و از اصحاب ویژه امام رضا(ع) است که در یک‏جا با اشعار خود، اشک آن امام را در آورده است. همچنین هر یک از اجداد او نیز در زمان خود از شهرت علمی و ادبی برخوردار بودند و برخی از نیاکان او از شجاعان اصحاب امیرالمؤمنین(ع) به شمار می‏آمدند. وی تحصیلات مقدماتی و تکمیلی را نزد پدرش که در پرورش او نقش اساسی داشته است، فرا گرفت. محل اقامت او در «واسط» بود و در آنجا مسئولیت امور حسبیه(امور وامانده شهری) را برعهده داشت اما مسافرت‏هایی به بغداد، کوفه، صنعاء و شهرهای دیگر داشت و نزد اساتید آنجا حدیث شنید و در فقه، ادبیات و علوم حدیث تبحر یافت. بر اساس گزارش‏ها و احادیث بسیاری(66 مورد) که از وی بر جای مانده وی در 272هجری از پدرش در بغداد حدیث شنیده و در 274هجری در باب الشام بغداد از «محمد بن ابراهیم بن کثیر صیرفی»، و در سال‏های 276 و 283هجری در صنعاء از «ابویعقوب اسحاق بن ابراهیم دبری» حدیث شنیده است. بیشتر روایات او که غالباً سلسله سند آنها به پیامبر(صلی الله علیه و آله) متصل می‏شود، در باره فضیلت امیرالمؤمنین، اهل‏بیت(ع) و برخی از پیش‏بینی‏های رسول گرامی اسلام در باره متفرق‏شدن امت اسلامی گزارش شده است. نجاشی و شیخ طوسی با نگاهی منصفانه در باره ارزش روایات او گفته‏اند: «وی فردی مختلط‏الامر بوده و روایات او خوب و بد دارد». اما خطیب بغدادی وی را «غیر راستگو» و ابن‏غضائری او را صراحتاً «دروغگو» معرفی کرده است، به همین دلیل علامه حلی و ابن‏داود روایات او را غیر قابل قبول دانسته‏اند. سوابق علمی او نشان می‏دهد که وی در محل اقامت خود مجلس درسی داشته و شاگردانی تربیت کرده است. در میان شاگردان او «هلال بن محمد بن جعفر حفار» بیشترین بهره‏ها را از او برد و احادیث زیادی را از وی به آیندگان انتقال داده است. از شاگردان دیگر او «شریف ابومحمد محمدی»، «علی بن عیسی مجاور»، «ابوالحسن دارقطنی»(م385ق) و «احمد بن علی بن مهدی بن صدقه رقی انصاری»(م.ب340ق) هستند. از اساتید او غیر از پدرش، می‏توان به کسانی چون «محمد بن غالب بن حرب تمتام»، «عباس بن محمد دوری»، «ابویعقوب اسحاق بن ابراهیم دبری»، «هیثم بن عدی طائی»، «احمد بن علی خزاز» و بسیاری دیگر اشاره نمود. از آثار او دو کتاب «تاریخ الائمه» و «کتاب النکاح» معرفی شده است.
== منابع ==
# رجال نجاشی، ص32 شماره 69، وص161 شماره 428، وص276 شماره 727؛
# رجال طوسی، ص415 شماره 6003؛
# الفهرست، طوسی، ص50 شماره 37؛
# الامالی، طوسی، صص361 تا 380، احادیث750 تا 816؛
# خلاصه الاقوال، ص316؛
# وسایل الشیعه(آل البیت)، ج4ص99 حدیث4618، وج16ص334 حدیث21694؛
# الغدیر، ج2صص363 تا367؛
# مسند الامام الرضا(ع)، ج1ص104 و صفحات دیگر؛
# تاریخ بغداد، ج6ص303 شماره 3349.
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۱۹