کاربر:Hoosinrasooli/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شهر
| عنوان = عبدالله بن مغیره بجلی کوفی
| عنوان = استان آذربایجان شرقی
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| تصویر = استان آذربایجان شرقی-1.jpg
| نام = جعفر بن علی بن حسن بن علی بن عبدالله بن مغیره بجلی کوفی
| نام = استان آذربایجان شرقی
| نام‌های دیگر =
| کشور = ایران
| سال تولد =
| تاریخ تأسیس =  
| تاریخ تولد = حدود 275ق.
| استان = آذربایجان شرقی
| محل تولد = [[کوفه]]
| تعداد جمعیت = ۴۰۴۰۴۰۰ نفر
| سال درگذشت =  
| پراکندگی دینی = {{فهرست جعبه افقی |[[مذهب شیعه|شیعه]] |[[اهل سنت و جماعت|سنی]] اقلیت‌های مذهبی }}
| تاریخ درگذشت = حدود 355ق.
| ویژگی خاص =  
| محل درگذشت =  
| استادان = حسن بن علی کوفی
| شاگردان = [[شیخ صدوق|محمد بن بابویه]]([[شیخ صدوق]])
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]]
| آثار =
| فعالیت‌ها = [[فقیه]]، [[محدّث|محدث]]
| وبگاه =  
}}
}}
'''جعفر بن علی بن حسن بن علی بن عبدالله بن مغیره بجلی کوفی'''، [[فقیه|از فقها]] و [[محدّث|محدثین]] مورد اعتماد [[مذهب شیعه|شیعه است.]] [[شیخ صدوق]] در کوفه از وی استماع حدیث کرده است. وی در یک خانواده علمی و مذهبی در کوفه دیده به جهان گشود. پدرش «علی» از راویان حدیث و استاد [[علی بن بابویه قمی]] بوده است.
'''استان آذربایجان شرقی'''، در گوشه شمال غربی فلات ایران قرار گرفته است. حدود شمالی این استان را رود ارس با جمهوری‌های آذربایجان،  ارمنستان و ایالت خودمختار نخجوان مشخص می‌کند. رود قطـور و آب‌های دریاچة ارومیه حدود غربی با استان آذربایجان غربی است و در جنوب کشیدگی رشته کوه‌ها، دره‌ها، جلگه‌ها و دشت‌ها موجب پیوستگی توپوگرافیک استان با آذربایجان غربی و زنجان شده است. در شرق نیز دره و رودخانه دره رود، کوه‌های سبلان، چهل‌مند و گردنه صائین این خطه را از استان اردبیل جدا می‌کند.
ریشه‌ی نام این استان را در واژه‌ی آذر یا همان آتش دانسته‌اند که تحمل زمستان‌های طاقت‌فرسای منطقه بی‌حضورش ناممکن است.
سرزمینی که به پایمردی‌های مبارزانی چون ستارخان و باقرخان، به تدبیر زنان هنرمند، به طبیعت استوار و باصلابت و به خوردنی‌های خوش‌مزه و رنگارنگ شناخته شده است.


== زندگی‌نامه ==
== تاریخچه آذربایجان بعد از اسلام ==
جعفر بن علی بن حسن بن علی بن عبدالله بن مغیره بجلی کوفی، فقیه و محدث مورد اعتماد شیعی. تاریخ تولد و وفات او در هیچ‌یک از منابع ذکر نشده است. برخی از صاحب‌نظران بزرگ([[وحید بهبهانی]] در تعلیقه) احتمال داده است که صاحب شرح حال با «جعفر بن محمد کوفی» متحد است. در این صورت وی می‌بایست جزء آن دسته از راویانی بوده باشد که در عصر بعد از [[ائمه]](یعنی بعد از 255هجری) زندگی می‌کرده، زیرا [[شیخ طوسی|طوسی]] در [[رجال]] خود نام او را در ردیف این دسته از راویان ذکر کرده است. بنابراین تولد او با توجه به این‌که وی استاد «شیخ صدوق» بوده و طبعاً بخش زیادی از سده چهارم را درک کرده است، می‌بایست در اواسط نیمه دوم سده سوم حدود 275 هجری اتفاق افتاده باشد. در باره وفات او تنها می‌دانیم که وی از معاصران پدر شیخ صدوق یعنی «علی بن بابویه» بوده و هر دو نزد پدر صاحب شرح حال حدیث شنیده‌اند. هم‌چنین با توجه به این‌که شیخ صدوق در کوفه از وی استماع حدیث کرده و مسافرت شیخ صدوق به کوفه در سال 354 هجری در راه بازگشت از سفر [[حج]] به وقوع پیوست، می‌توان دریافت که وی حداقل تا این تاریخ حیات داشته است. وی در یک خانواده علمی و مذهبی در کوفه دیده به جهان گشود. پدرش «علی» از راویان [[حدیث]] و استاد «علی بن بابویه قمی» بوده است. جد او «حسن» از عالمان حدیث بود و در پرورش علمی او نقش بسزایی داشته است. وی روایات خود را از همین جدش نقل می‌کند. جد اعلای او [[عبدالله بن مغیره]] نیز از عالمان سرشناس [[مذهب شیعه|شیعی]] و در آغاز از [[صحابه|اصحاب]] [[موسی بن جعفر|امام هفتم]] شیعیان بوده است اما با دیدن کرامتی از [[امام علی بن موسی الرضا|امام هشتم(علیه السلام)]]، به [[امامت]] آن حضرت [[ایمان]] آورد و جزء اصحاب [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(علیه السلام)]] درآمد. از شاگردان او تنها [[شیخ صدوق|محمد بن بابویه]] ملقب به [[شیخ صدوق]] را می‌شناسیم که در معرفی او به آیندگان و ذکر روایات او دخالت کامل داشته است. از او احادیث فراوانی در کتاب‌های شیخ صدوق نقل شده که برخی از آنها در پاورقی ذکر شده است. وی در تمام این موارد، از جد خود نقل حدیث کرده است مگر در یک مورد([[خصال صدوق]]، ص501 حدیث3) که از پدرش روایت نموده است. بنابراین تنها استاد شناخته شده او جد او [[حسن بن علی کوفی]] است که شرح حال او در منابع نیامده است. از آثار تألیفی او چیزی در منابع ذکر نشده است.
آذربايجان در دوره اسلامي يكي از مهمترين ايالات ايران محسوب مي شد و از زمان زوال ساسانيان تا امروز مركز حوادث بسياري بوده و نقش بزرگي در جريان تاريخ داشته است.


== استادان ==
با حمله مغولان و با ورود هلاکوخان ، آذربایجان مرکز شاهنشاهی مغولان از خراسان تا شام شد. پس از مغولان و خاندان ترکان قره قیونلوها و آق قیونلوها بر این منطقه تسلط یافتندو بعد شاه اسماعیل اول تبریز را پایتخت ایران اعلام کرد . بعد ها در دوره قاجار و در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بخشی از آذربایجان طی عهد نامه های به روسیه واگذار شد. از نام های دیگر این سرزمین ایرانویچ ،آذرگشسب و آتورپادگان است . بعد از فتحعلی شاه ، شهر تبریز ولیعهد نشین شد و احمد شاه و ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه و بالاخره محمدعلی شاه دوران ولایت عهدی خود را در این شهر گذراندند. رضاخان در سال 1300 شمسی سیطره حکومت مرکزی ایران را بر این منطقه برقرار کرد. با شروع جنگ جهانی دوم در سال 1320 شمسی، نیروهای شوروی وارد ولایات شمالی ایران از جمله آذربایجان شدند. این نیروها در اردیبهشت ماه 1325 شمسی به دنبال طرح مسئله آذربایجان در سازمان ملل متحد، آذربایجان را تخلیه کردند. مردم آذربایجان در جریان ملی شدن صنعت نفت در سال 1329 شمسی مبارزه را علیه استعمار انگلیس آغاز کردند و سرانجام با پیروزی ، انگلیس شکست خورد.
تنها استاد شناخته شده او «حسن بن علی کوفی» است که شرح حال او در منابع نیامده است.


== شاگردان ==
== نام های قدیمی ==
تنها «محمد بن بابویه» ملقب به «شیخ صدوق» را می‌توان بعنوان شاگرد شناخته شده وی معرفی کرد.
* نام های پیشین آذربایجان شرقی آتروپاتگان، آذربایگان، آذرآبادگان و آذربادگان می باشد.
* نام های قدیمی تبریز نیز تَورَز، تَوِرِژ، تورِش و دَرورژ است.


== منابع ==
== سیر تحولات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ==
# جامع الرواه، ج1ص212؛
خطه آذربایجان از كهن ترین تمدن‌های ایرانی بوده و جایگاه استواری در تمدن باستانی ایران دارد. تبریز مركز تاریخی این خطه، شهری است كهن كه اولین نشانه های تاریخی آن به هشت قرن قبل از میلاد مسیح مربوط می شود جایی كه در كتیبه سارگن دوم پادشاه آشوری از فتح آن یاد می شود. به روایت تاریخ، آذربایجان در زمان های بسیار دور مسكونی بوده و از فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و
# الخصال، ص241 حدیث92، وص501 حدیث3؛
 
# طبقات اعلام الشیعه، ج1ص72؛
صنعتی چشمگیری (به لحاظ واقع شدن بر سر راه جاده ابریشم) برخوردار بوده است، به گونه‌ای كه دانشمندان باستان شناس، بافت قدیمی ترین فرش بافته شده (فرش پازیرك) را به این منطقه نسبت می دهند.
# طرائف المقال، ج1ص162 شماره 823؛
 
# علل الشرایع، ج2ص319 باب 5حدیث1، وص365 باب 85حدیث4؛
همچنین براساس مشاهدات و نوشته جهانگردان و سیاحان معتبری چون یاقوت حموی، ماركوپلو، ابن بطوطه و ... شهر تبریز دارای بازارهای متعدد بوده و مصنوعات تولیدی آن به اقصی نقاط جهان صادر می شده است. رونق بازار تبریز و اقتصاد جاری در شهر در طول قرون گذشته، شهر را به جولانگاه تجارت و عرضه و تقاضای بین المللی درآورده و از قبال آن مردمی غنی، ثروتمند و قدرتمند داشت. از نظر فرهنگی نیز علاوه بر صنعت چاپ، كتب خارجی نخستین بار در این شهر به فارسی برگردانده شده و فن ترجمه در این شهر پا گرفته است.
# عیون اخبار الرضا(علیه السلامج1ص288 حدیث15؛
 
# معجم رجال الحدیث، ج5ص52 شماره 2210؛
نخستین دایره المعارف در دنیای اسلام و مسیحیت، اولین كتابخانه عمومی، نخستین سینما و تئاتر، فن عكاسی، فرش نوین، نخستین رمان، ادبیات كودكان، روزنامه نگاری ملی، شعر نو و نقد ادبی در این شهر پاگرفته و ره آورد مردمان پیشگام این دیار بوده است.
# من لایحضره الفقیه، ج4صص446 و521 و526.
 
در زمینه علم و دانش نوین، فرزندان این خطه، طلایه‌داران پزشكی مدرن، كشاورزی مكانیزه، هوانوردی، راه و ساختمان سازی، ایجاد ضراب خانه، ایجاد نخستین كارخانه ها، نخستین شهرداری، تجارت نوین (نخستین اتاق بازرگانی)، نخستین شركت سهامی عام و بالاخره نخستین مرکز خدمات سرمایه گذاری می باشند.
 
== معرفی استان ==
استان آذربايجان شرقی به لحاظ طبيعی و تاريخی از مناطق پررونق و با اهميت ايران بوده و همواره از نظر سياسي، فرهنگي و اقتصادي نقش موثر و ارزشمندي را در ايران ايفا كرده است. شرايط آب و هوايی و فراوانی آب؛ آذربايجان شرقی را به منطقه ای مناسب و مستعد برای كشاورزی و زراعت تبديل كرده و روحيه خستگي ناپذير و پرتلاش مردم؛ صنعت و بازرگاني اين خطه را رونق داده است. وضعيت خاص زمين شناسی و توپوگرافی منطقه؛ باعث به وجود آمدن کوهستان های آتشفشانی سهند و سبلان، غارها، دره ها، دشت ها و گردنه های متعدد شده كه هر يك با چشم اندازهای زيبا و ارتفاعاتی چون کيامکی و بزغوش جاذب دوست داران و علاقه مندان طبيعت است. سابقه کهن فرهنگی و تاريخی استان آذربايجان شرقي؛ سبب به وجود آمدن آثار تاريخي از باستان تا معاصر در تمام دسته بندي هاي تاريخي، معماري، فرهنگي و اجتماعي شده و در مجموع اين منطقه را به يكي از ديدني ترين استان هاي ايران تبديل نموده است. آذربايجان شرقي در زمينه هاي بازرگاني، كشاورزي، صنعتي و دام داري از رونق بالايي برخوردار بوده و از نظر جاذبه هاي اجتماعي چون: جلوه هاي زندگي عشايري، جشن ها و آيين هاي محلي، غذاها و آداب و رسوم سنتي، جاذبه هاي فرهنگي چون: موسيقي خاص و منحصر به فرد، صنايع دستي هنرمندانه و كم نظير و لباس هاي محلي بسيار زيبا، ديدني و جذاب است. شهر تبريز كه يكي از مهم ترين و با اهميت ترين شهرهاي ايران در همه زمينه هاست. به عنوان مركز اين استان؛ اهميت آن را چندين برابر نموده و جاذبه هاي گردشگري زيادي را در خود جاي داده است. استان آذربایجان شرقی دارای ۱۸ شهرستان اصلی با نامهای اهر، آذرشهر، اسکو، بستان آباد، بناب، جلفا، سراب، چاراویماق، عجب شیر، شبستر، کلیبر، مراغه، مرند، ملکان، میانه، ورزقان، هریس، هشترود می باشد.
 
== جغرافیای سیاسی ==
استان آذربایجان شرقی با ۴۵٬۴۸۱ کیلومتر مربع مساحت، حدود ۲٫۸ درصد از وسعت کل ایران را به خود اختصاص داده‌است. این استان در شمال غرب کشور و بین مدارهای ۳۶ درجه و ۴۵ دقیقه تا ۳۹ درجه و ۲۶ دقیقهٔ عرض شمالی و نصف‌النهارهای ۴۵ درجه و ۵ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۲۲ دقیقهٔ طول شرقی جای گرفته‌است. رود ارس حدود شمالی آن را با جمهوری‌های آذربایجان، ارمنستان و ایالت خودمختار نخجوان مشخص می‌کند. رود قطور و آبهای دریاچه ارومیه حدود غربی آن با استان آذربایجان غربی است.
 
استان آذربایجان شرقی ۲۰۰ کیلومتر با جمهوری آذربایجان و ۳۵ کیلومتر با ارمنستان در حالی از سمت شمال مرز مشترک دارد که تنها استان ایران است که با ارمنستان همسایه است. این استان همچنین ۴۲۰ کیلومتر با استان آذربایجان غربی از سمت غرب و جنوب غرب، ۴۰۰ کیلومتر با استان اردبیل از سمت شرق و ۱۴۵ کیلومتر با استان زنجان از سمت جنوب هم‌مرز است.
 
== آب و هوا ==
استان آذربایجان شرقی به دلیل وسعت زیاد دارای آب و هوای متنوع می‌باشد به‌طوری‌که بیشترین دمای ثبت شده در شهرهای میانه و جلفا می‌باشد که مردم این شهرها دمای ۴۵ + درجه بالای صفر را تجربه کرده‌اند و همچنین کمترین دمای ثبت شده در استان و در کلیه شهرهای ایران مربوط به بستان آباد با دمای ۴۶ – درجه زیر صفر می‌باشد. میانگین بارندگی سالیانه ۲۵۰ الی ۳۰۰ میلی‌متر می‌باشد
 
== جمعیت ==
بر پایهٔ سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ خورشیدی، جمعیت استان آذربایجان شرقی در این سال بالغ بر ۳٬۹۰۹٬۶۵۲ نفر بوده که نزدیک ۵ درصد از جمعیت کل ایران را به خود اختصاص داده‌است. برهمین اساس، ۱٬۹۸۹٬۴۰۰ نفر مرد و ۱٬۹۰۲٬۲۵۲ نفر زن در قالب ۱٬۲۲۳٬۰۲۸ خانوار ساکن این استان بوده‌اند. جمعیت استان در مقایسه با سال ۱۳۹۰ نزدیک به ۴/۸۹ درصد افزایش یافته‌است.
 
== نژاد، زبان و مذهب ==
آذری ها، اصیل ترین افراد ایرانی هستند که سه تا چهار هزار سال پیش به این سرزمین مهاجرت کرده اند. این عده به دو دسته پارت و ماد تقسیم شدند، که در قسمت های مختلف ایران ساکن شدند از آن جمله مادها که در آذربایجان سکونت گزیدند. زبان مردم آذربایجان، ترکی آذربایجان بوده و این زبان در اثر گذشت زمان در مسیر تکامل خود به واسطه ارتباط نزدیک با دیگر اقوام ساکن ایران زمین از قبیل فارس ها، اعراب، ارامنه، گرجیها، کردها و دیگر اقوام از نظر لغوی و دستوری بسیار گسترده‌تر گردیده است. زبان کنونی مردم تبریز آذری می باشد.
 
دین های رایج در آذربایجان از ابتدا تاکنون آئین های اولیه آریایی ها (دیوپرستی و مهرپرستیزرتشتی، یهودی، مسیحیت و اسلام بوده اند. از نظر مذهب، 98 درصد مردم استان مسلمان و دارای مذهب شیعه جعفری می‌باشند و اقلیتی از مسیحیان که اکثراً ارمنی و گریگوری مذهبند در تبریز زندگی می‌کنند.
 
== دیدنی‌های استان ==
=== تبریز ===
جنگل ارسباران، بازارفرش تبریز، خانه علی مسیو، پارک ملی کنتال، خانه مشروطه، کلیسای کاتولیک ها، روستای صخره ای کندوان، کویر قوم تپه تبریز، پارک کوهستانی عون بن علی، بازار بزرگ تبریز، مسجد کبود یا مسجد جهانشاه، ارگ تبریز یا علیشاه، مقبره الشعرا یا قبرستان سرخاب، پارک ایل گلی یا شاه گلی، روستای کندوان و کلیسای استانفوس مقدس.
 
=== مراغه ===
آبشار گورداغ، گنبد کبود، بازارمراغه، رصدخانه مراغه، پل سرچشمه روستای مردق و مقبره آقالار.
 
=== مرند ===
آبشار پیربالا، کاروانسرای شاه عباسی پیام مرند، طاق و قلعه هلاکو، مسجد پیر بالا مزار همسر حضرت نوح، کلیسای هوانس مقدس، روستای تاریخی اویندین، آتشکده مانداگارنا، روستای ییلاقی دوگیجان و غار دوگیجان.
 
=== میانه ===
امامزاده اسماعیل، پل دختر یا قیزکورپوسی، پل شهر چای، قلعه دختر، مسجد سنگی ترک، منطقه باستانی کاغذ کنان، پل پردلیس، آبشار بلوکان و قلعه سنگی.
 
=== چاراویماق ===
قلعه نادری، چشمه اسرار آمیز پیرسقا، چشمه آب معدنی روستای ایستی سو، چشمه آبگرم منشگه، چشمه های آبگرم حمام، غار طبیعی و صخره ای دلیک بولاغ، تپه باستانی شهردل (شره دل) و صخره های باستانی اوچ قیزلار.


[[رده:عالمان]]
=== سراب ===
[[رده:عالمان شیعه]]
دریاچه گول یوردی بزقوش، پل گاو دوش آباد اوغان، سنگ نوشته اورارتی قیرخ قیزلار، موزه مردم شناسی عشایر آذربایجان، چهارطاق ساسانی آغمیون، آبشار اسب فروشان، دشت سراب، چشمه الله حق، آبگرم نرمه، آبگرم قینرجه و آبگرم جلده باخان.
[[رده:محدثان شیعه]]


{{جعبه اطلاعات شخصیت
=== بستان آباد ===
| عنوان = علی بن سهل بن فروخ بغدادی
تالاب قوری گل، غار آغ بولاغ، کوه بزقوش، پارک صبا بستان آباد، چشمه قونسورسو، تالاب الیترگول، پل سعید آباد یا پل شیخ و مجتمع آبگرم بستان آباد.
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| نام = جعفر بن علی بن سهل بن فروخ بغدادی
| نام‌های دیگر = {{فهرست جعبه عمودی |ابوالمفضل |ابوالفضل |ابامحمد }}
| سال تولد =
| تاریخ تولد = حدود 265ق.
| محل تولد = بغداد
| سال درگذشت =
| تاریخ درگذشت = 330ق.
| محل درگذشت = بغداد
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |محمد بن زکریا غلابی |علی بن حارث مروزی }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |هارون بن موسی تلعکبری |ابوالحسن دارقطنی }}
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = شیعه
| آثار =
| فعالیت‌ها = حافظ، [[محدّث|محدث]] [[مذهب شیعه|شیعی]]
| وبگاه =
}}
'''جعفر بن علی بن سهل بن فروخ بغدادی'''، ابومحمد دقاق دوری حافظ و محدث شیعی است. کنیه او «ابوالمفضل» یا «ابوالفضل» ذکر شده است. طوسی در رجال خود تصریح کرده که کنیه او «ابامحمد» است. [[خطیب بغدادی]] می‌گوید وی در سال 330هجری در [[بغداد]] فوت کرده است. وی مدتی نیز در [[بصره]] بود و در آن‌جا از [[محمد بن زکریا غلابی]] احادیثی فرا گرفته است.


== زندگی‌نامه ==
=== اهر ===
جعفر بن علی بن سهل بن فروخ بغدادی، ابومحمد دقاق دوری. حافظ و محدث شیعی در قرن چهارم هجری. در بعضی از منابع<ref>مستدرک الوسائل، ج6ص288 حدیث6856</ref> کنیه او «ابوالمفضل» یا «ابوالفضل» ذکر شده است، اما [[شیخ طوسی]] در [[رجال]] خود تصریح کرده که کنیه او «ابامحمد» است. تاریخ ولادت او در هیچ منبعی ذکر نشده است. سوابق علمی او گواه آن است که تولد او در اواسط سده سوم هجری یا اندکی بعد از آن حدود 265ق روی داده است، زیرا برخی از اساتید او در اواخر همین سده زندگی را وداع گفته‌اند. در باره وفات او گزارش خطیب بغدادی حاکی از آن است که وی در سال 330هجری در بغداد زندگی را به سر آورده است. به گفته [[شیخ طوسی|طوسی]]، [[شیخ تلعکبری]] در سال 328هجری و بعد از آن از او [[حدیث]] شنیده و اجازه نقل آنها را از وی دریافت کرده است. بنابراین وی دو سال پس از ملاقات [[تلعکبری]]، از دنیا رفته است. محیط خانواده و چگونگی پرورش او بر ما معلوم نیست اما چنان‌که از لقب «دوری» استفاده می‌شود، موطن اصلی او ناحیه «دور»(منطقه‌ای بین [[سامرا|سامراء]] و تکریت) بوده است. از لقب «بغدادی» نیز بر می‌آید که وی سال‌های درازی در بغداد اقامت داشته و احتمالاً در ضمن تحصیل، به کار دقاقی(آرد فروشی) مشغول بوده و از این راه هزینه زندگی را تأمین می‌کرده است. وی مدتی نیز در [[بصره]] بود و در آن‌جا از «محمد بن زکریا غلابی» احادیثی فرا گرفته است، اما در بغداد تحصیلات خود را به حد کمال رساند و آموخته‌های او چندان بود که به او لقب «حافظ» داده‌اند و شاگردانش می‌بایست با کسب اجازه از او، روایاتش را نقل می‌کردند. احادیث و محفوظاتی که وی در سینه داشت باعث شد تا شاگردان سرشناس [[مذهب شیعه|شیعی]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]] مانند شیخ تلعکبری و [[ابوالحسن دارقطنی]] نزد او گرد آیند و سال‌ها از معلومات او بهره‌مند گردند.  
تالاب یوسفلو، تالاب خرمالو، منطقه حفاظت شده هوراند، قلعه نودوز، روستای اشتبین، جنگل ارسباران، منطقه حفاظت شه یاری قاری، منطقه حفاظت شده ارسباران و منطقه حفاظت شده هوراند.


وی به دلیل این‌که از شیوخ اجازه بود، در نگاه صاحب‌نظران شیعی فردی مورد اعتماد و احادیث او مورد قبول همگان است. اما [[ابوزرعه جرجانی]] که از علمای [[اهل سنت و جماعت|سنی]] است، او را به دلیل [[مذهب شیعه|تشیع‌اش]]، فردی فاسق و کذاب معرفی نموده است. خطیب بغدادی در تاریخ خود پس از نقل حدیثی از او که دلالت بر فضیلت [[علی بن ابی طالب|علی بن ابی‌طالب (علیه السلام)]] دارد، گزارش تضعیف شخصیت او را از ابوزرعه آورده و بدین‌وسیله صحت حدیث مذکور را زیر سؤال برده است. اکنون در جوامع حدیثی [[مذهب شیعه|شیعه]]، روایات متعددی از او باقی مانده که بیشتر آنها اخلاقی و عبادی است. وی این روایات را از «جعفر بن محمد بن زکریا غلابی» و «علی بن حارث مروزی» نقل کرده و [[هارون بن موسی تلعکبری]] و [[ابوالمفضل محمد بن عبدالله]] از او نقل حدیث نموده‌اند. از او اثر تألیفی معرفی نشده است.
=== شبستر ===
منطقه حفاظت شده میشو‌ داغ، کلیسای سهرقه، بندر شرفخانه، مسجد تسوج، کلیسای سهرول، گنبد نمکی منور، منطقه شکار ممنوع میشو داغ، کلیسای موجومبار، کلیسای سهرقه، بندر شرفخانه و آبشار سرکند دیزج.


== اساتید ==
=== ورزقان ===  
از محمد بن زکریا غلابی و علی بن حارث مروزی بعنوان اساتید وی نام‌برده شده است.
کاروانسرای عباسی، منطقه چیچکلی، کتیبه سیقندل، قلعه جوشین، منطقه گردشگری حماملو، روستای آستمال، گنبد الله الله، آغجاقالا یا قیزقالاسی و قلعه جوشین.


== شاگردان ==
=== هریس ===
از هارون بن موسی تلعکبری و ابوالحسن دارقطنی بعنوان شاگردان ایشان نام‌برده شده است.
منطقه گردشگری ساپلاق، بقعه شیخ‌ اسحاق و آبشار شیران.


== پانویس ==
=== هشترود ===
تالاب یانیق، روستای آتش‌ بیگ، رودخانه آیدوغموش‌ چای، تالاب قوشاگلی، تالاب ذولبین، بقعه بایزید بسطامی، غار آق بلاغ و چشمه پیرسقا.


== منابع ==
=== کلیبر ===
# تاریخ بغداد، ج7ص230 شماره 3704؛
قلعه بابک، پارک جنگلی مکیدی، منطقه حفاظت شده آینالو، قلعه فرخی، عمارت طومانیانس، آبگرم موتاللیق، قلعه بابک، پل شاه عباس و پل خدا آفرین.
# جامع الرواه، ج1ص154؛
# رجال ابن داود، ص64 شماره 318؛
# رجال طوسی، ص419 شماره 6055؛
# سؤالات حمزه، دارقطنی، ص23؛
# کفایه الاثر، ص110؛
# معجم رجال الحدیث، ج5ص53 شماره 2211.
#
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]




{{جعبه اطلاعات شخصیت
=== جلفا ===
| عنوان = موسی بن حسن بن فرات (ابن حنزابه)
آبشار آسیاب خرابه، رودخانه ارس، سد ارس، حمام جلفا، آبشار ماهاران، پارک ملی کمتال، روستای دوزال، بازارچه مزی جلفا، کاروانسرای خواجه نظر، منطقه کردشت، کلیسای جلفا و کلیسای سنت استپانوس.
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| نام = جعفر بن فضل بن جعفر بن محمد بن موسی بن حسن بن فرات
| نام‌های دیگر = ابن حنزابه، ابن فرات سوم
| سال تولد =
| تاریخ تولد = 308ق.
| محل تولد = بغداد
| سال درگذشت =  
| تاریخ درگذشت = 391ق.
| محل درگذشت = مصر
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |احمد بن محمد مراجلی  |محمد بن هارون حضرمی |محمد بن سعید ترخمی |عبدالله بن محمد بن عبدالکریمئ| محمد بن حمزه بن عماره |حسن بن محمد دارکی }}
| شاگردان = ابوالحسن دارقطنی
| دین = اسلام
| مذهب = شیعه
| آثار =
| فعالیت‌ها = محدث و شاعر
| وبگاه =
}}
'''جعفر بن فضل بن جعفر بن محمد بن موسی بن حسن بن فرات'''، معروف به «ابن حنزابه» و مشهور به «ابن فرات سوم». پدرش «فضل بن جعفر» نیز مشهور به «ابن حنزابه» و از وزیران [[مقتدر عباسی]] بود. وی مردی زاهد و نیکوکار بود و گذشته از فعالیت‏‌های سیاسی مردی با فرهنگ و دانشمند نیز بود که در این زمینه از شهرتی بسزا برخوردار بود به‌‏ویژه این‌که برخی از دانشمندان و مورخان غیر [[مذهب شیعه|شیعی]] نیز او را ستوده‌‏اند. وی همیشه عده‏‌ای از نویسندگان و صحافان هم‌چون «ابومسلم محمد بن احمد کاتب» و دیگران را در کنار خود داشت که مشغول نوشتن و استنساخ کتاب بودند و در این راستا کاغذهای مرغوب از [[سمرقند]] برای او فرستاده می‏‌شد.


== زندگی‌نامه ==
=== اسکو ===
جعفر بن فضل بن جعفر بن محمد بن موسی بن حسن بن فرات، معروف به «ابن حنزابه» و مشهور به «ابن فرات سوم». وی در 308هجری در [[بغداد]] دیده به جهان گشود. دانشمند شیعی، [[محدّث|محدث]] و شاعر. خاندانش از ناحیه «دجیل»(سواحل [[رود دجله]] در منطقه نهروان) به بغداد رفته و به نام «بنی‏ فرات» معروف بودند و در [[عباسیان|دستگاه عباسی]] مشاغلی یافتند. پدرش «فضل بن جعفر» نیز مشهور به «ابن حنزابه» و از وزیران «مقتدر عباسی» بود. مادر پدرش کنیزی رومی به نام «حنزابه»(یعنی زن کوتاه و فربه) بود و به همین سبب آنان را «ابن حنزابه» لقب داده‌‏اند.  
چشمه آقبلاغ، مسجد جامع سبزه میدان ، روستای کندوان، روستای حیله ور، روستای گنبرف، برکه گوگلی، روستای میلان و بازار اسکو.


وی بیشتر تحصیلات خود را در بغداد انجام داد و در [[سامرا]] نیز از [[احمد بن محمد مراجلی]] حدیث شنیده است. پس از آن ره‌سپار [[جمهوری عربی مصر|مصر]] گشته و در دوره «کافور اخشید» و «ابوالفوارس احمد بن علی بن اخشید» به مقام وزارت [[اخشیدیان]] رسید. وی پس از مرگ کافور از کار بر کنار شد و در 358هجری به [[شام (شامات)|شام]] گریخت که در جریان فرار او خانه و اموال او به تاراج رفت. ظاهراً وی در دوره «ابوالفوارس احمد اخشید» بار دیگر به کار گمارده شد و در 361هجری به دلیل خالی ‏شدن خزانه دولت و توقعات بی‌‏اندازه بنی‌‏اخشید، از مقام وزارت معزول گردید و بار دیگر متواری شد.  
=== بناب ===
مجموعه تفریحی ویونا پارک، پاک سنجد، پارک فدک، روستای صور، حمام حاج فتح الله، بازار چهارسو و مسجد کبود.


در زمان غلبه امیر «جوهر صیقلی» سردار [[فاطمیان|فاطمی]] سپاه «المعز لدین الله» بر اخشیدیان، بار دیگر با احترام به مصر بازگردانده شد اما او از [[فاطمیان]] شغلی قبول نکرد و در زهد و عزلت به سر برد. وی مردی زاهد و نیکوکار بود و گذشته از فعالیت‏‌های سیاسی مردی با فرهنگ و دانشمند نیز بود که در این زمینه از شهرتی بسزا برخوردار بود به‌‏ویژه این‌که برخی از دانشمندان و مورخان غیر شیعی نیز او را ستوده‌‏اند. وی در راه علم و دانش و امور خیریه اموال بسیار صرف نمود. نسبت به علماء و دانشمندان عنایت ویژه‌‏ای داشت و از اموال خود، آنان را بی‏‌نیاز می‏‌نمود. زمانی که در مصر مقام وزارت داشت، مجلس درس او نیز دایر بود و در آن‌جا اعلام کرده بود هر کس نزد من آید او را بی‏‌نیاز خواهم کرد، به همین دلیل یکی از کسانی که به مصر رفت و از او حدیث شنید [[ابوالحسن دارقطنی]] بود و بدین‌وسیله از صلات و جوائز بی‏‌شمار او بهره‌‏مند گردید. همین امر موجب شد تا یافعی در [[مرآه الجنان دارقطنی]] را ملامت کند. وی همیشه عده‏ای از نویسندگان و صحافان هم‌چون «ابومسلم محمد بن احمد کاتب» و دیگران را در کنار خود داشت که مشغول نوشتن و استنساخ کتاب بودند و در این راستا کاغذهای مرغوب از سمرقند برای او فرستاده می‏‌شد. اما آنچه در باب وی مایه شگفتی بود علاقه وی به گردآوری موزه و کلکسیونی برای گزندگان و خزندگان بود که برای جمع‌‏آوری این مجموعه، جوایز کلانی به مارگیران مصری پرداخته است.
=== عجب شیر ===
آبشار هرگلان، قلعه ضحاک ، بند رحمانلو و کویر کبودان


== مذهب ==
=== ملکان ===
در باره [[مذهب شیعه|تشیع]] او اگرچه شواهد محکمی در دست نیست اما [[مذهب شیعه|شیعه]] ‏بودن خاندان بنوفرات چیزی نیست که بتوان آن را انکار نمود.
آبگرم شورسو، دره گاومیش ئولن، پل دختر قلی کندی، قلعه بختک لیلان، چشمه آب معدنی آرپادرسی، زیارتگاه علی بلاغی، پل آجری لیلان چای، ارتفاعات شیرانشاهلو، سد قوشقیه، کمپ پارک جنگلی ملکان و تفرجگاه باباگرگر لیلان.
[[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] با استفاده از منابع کهن، خاندان بنوفرات را تماماً شیعه معرفی کرده است.
[[ابن شهرآشوب]] نیز وی را در زمره مصنفان شیعه یاد کرده و کتاب «الغرر» را تألیف او دانسته است.  


وی در این کتاب ماجرای [[سقیفه بنی‏ ساعده]] را گزارش کرده و آتش ‏زدن خانه [[حضرت فاطمه زهرا|فاطمه زهرا(سلام الله علیها)]] به فرمان [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] را روایت نموده است.  
=== آذر شهر ===
تپه پیر قطران، روستای قیرمیزی گول، دریاچه برکه گوگلی، مسجد رومیان و مسجد سنگی.


== اساتید ==
=== هوراند ===
وی در بغداد در محضر عالمان [[اهل سنت و جماعت|سنی]] و [[مذهب شیعه|شیعی]] شاگردی نمود و اساتید زیادی دیده است. از جمله استادان او [[محمد بن هارون حضرمی]] و [[محمد بن سعید ترخمی]] هستند. وی همچنین سفری به [[اصفهان]] داشت و در آنجا از [[عبدالله بن محمد بن عبدالکریم]]، [[محمد بن حمزه بن عماره]] و [[حسن بن محمد دارکی]] حدیث شنیده است.  
قلعه پشتو، قلعه قهقهه، تپه باستاني اژدها داش، جنگل طبیعی تنباکولو و منطقة تاريخي قوبول دره سي.


==آثار ==
== جاذبه‌های گردشگری مذهبی ==
از تألیفات او کتابهای «اسماء الرجال و الانساب»، «الأمالی» و «الغرر» هستند. همچنین کتاب دیگر او با عنوان «المسند» است که به کمک «دارقطنی» و «حافظ عبدالغنی بن سعید» آن را به اتمام رسانده است.


== فوت ==
=== مقبره امامزاده سید حمزه ===
وی در 391هجری در مصر درگذشت. جنازه‌‏اش را به [[مکه|مکه مکرمه]] منتقل کردند و در [[کعبه|خانه خدا]] [[طواف]] دادند و سپس از آن‌جا به [[مدینه]] آوردند و در روضه مطهره در محلی که خود قبلاً برای این کار خریداری نموده و تربت [[امام حسین علیه السلام|امام حسین(علیه السلام)]] را در آن قرار داده بود، به خاک سپردند. گفته می‏‌شود وی سه تار موی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)]] را به قیمت گزافی خریداری نمود و پس از [[غسل]]، این موها را از باب تبرک در [[کفن]] او قرار داده‏‌اند.
زیارتگاه مشهور و مورد احترام مردم, معماری زیبا و فضای معنوی آرامش‌بخش.


== منابع ==
=== مسجد جامع تبریز ===
# الغدیر، ج5ص78؛
یه مسجد تاریخی با معماری باشکوه نمادی از هنر و معماری اسلامی.
# اعیان الشیعه(قطع بزرگ)، ج4ص134؛
# معالم العلماء، ص68 شماره 172؛
# مرآه الجنان، یافعی، ج2ص426؛
# معجم الادباء، ج7ص163؛
# وفیات الاعیان، ج1صص346 تا 349؛
# الانساب، سمعانی، ج5ص599، زیر کلمه وزیر؛
# تاریخ بغداد، ج7ص241 شماره 3723؛
# تذکره الحفاظ، ذهبی، ج3ص1022؛
# دائره المعارف تشیع، ج1ص316؛
# بحار الانوار، ج28ص339؛
# النص و الاجتهاد، ص16.


[[رده:عالمان]]
=== کلیسای سنت استپانوس ===
[[رده:عالمان شیعه]]
یه کلیسای تاریخی با قدمت چند هزار ساله یه مکان مذهبی مهم برای ارامنه.
[[رده:محدثان شیعه]]


{{جعبه اطلاعات شخصیت
== جستارهای وابسته ==
| عنوان =  
| تصویر = احمد بن علی بن حسین بن رنجویه.jpg
| نام =  
| نام‌های دیگر =  
| سال تولد =
| تاریخ تولد =
| محل تولد =
| سال درگذشت =
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان =
| شاگردان =
| دین =
| مذهب =
| آثار =
| فعالیت‌ها =
| وبگاه =
}}
جعفر بن محمد بن ابراهيم علوي موسوي مصري، (000- بعد 340ق)
ابوالقاسم. ملقب به «شريف صالح». محدث و فقيه امامي. از تاريخ تولد و وفات او گزارشي نيافتيم اما مي‌دانيم كه «شيخ تلعكبري» در سال 340هجري در مصر از او حديث شنيده است. بنابراين وفات او بعد از اين تاريخ بوده است. وي در كوفه پرورش يافت و نزد استاد خصوصي‌اش «عبيدالله بن احمد بن نهيك»(كه خود شاگرد ابن ابي عمير بود) بهره‌هاي فراوان برد. وي در موارد متعددي از اين استادش به نيكي ياد كرده و او را «معلم» و «مؤدب» خود معرفي كرده است، حتي از برخي منابع استفاده مي‌شود كه وقتي «عبيدالله بن نهيك» از كوفه به مكه عزيمت نمود، وي نيز همراه اين استادش به مكه هجرت كرد و بخش مهمي از حيات علمي خود را در جوار خانه خدا سپري كرده است(تهذيب المقال، ج5ص489). وي پس از اينكه در كوفه و احتمالاً شهرهاي ديگر عراق، تحصيلات خود را به حد كمال رساند، از راه مكه و دمشق، عازم مصر گرديد و به دليل سكونت بسياري از سادات موسوي در مصر، وي نيز در آنجا رحل اقامت انداخت. احاديث و منقولات او اگرچه در نگاه صاحبنظران از اعتبار محكمي برخوردار نيست، اما شواهد نشان مي‌دهند كه وي در مصر از عالمان بزرگ بوده و احاديث بسياري در سينه داشت، چندان‌كه برخي از دانشمندان بزرگ شيعي مانند «شيخ تلعكبري»(م385ق) ضمن استماع حديث از او، اجازه نقل اين احاديث را از او خواستار شدند و اين موضوع، گواه آن است كه وي از «شيوخ اجازه»(يعني بالاترين مرتبه علم حديث) بوده است. از بستگان او تنها «ابوجعفر احمد بن جعفر بن محمد بن ابراهيم علوي موسوي» را مي‌شناسيم كه احتمال اينكه اين شخص فرزند او بوده باشد، بعيد به نظر نمي‌رسد و شيخ تلعكبري از اين فرزندش نيز در سال 370هجري حديث شنيده است(رجال طوسي، ص409 شماره 5948). اكنون با توجه به اينكه شرح‌حال او در هيچ‌منبعي نيامده است، از استادان و شاگردان او اطلاع چنداني نداريم، اما با نگاهي به روايات او در مي‌يابيم كه وي علاوه بر استاد ويژه‌اش «عبيدالله بن احمد بن نهيك»، از «ابوحاتم محمد بن ادريس حنظلي رازي»، «ابوالحسين يحيي بن حسن بن جعفر علوي» و «محمد بن اسماعيل بن سالم صائغ» نيز حديث شنيده است لكن هيچ‌يك از اين اساتيد، آوازه بلندي نداشته‌اند و به همين دليل، شرح‌حال آنها نيز بر ما پوشيده است. از شاگردان او «قاضي ابوالحسين محمد بن عثمان نصيبي»(استاد نجاشي)، «ابومحمد هارون بن موسي تلعكبري»(م385ق)، «ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه»(م368ق) و «ابوالحسين بن محمد بن ابي سعيد»(از شاگردان او در مصر) را مي‌شناسيم كه در موارد متعددي از او استماع حديث داشته‌اند. همچنين در برخي از منابع اهل سنت آمده «ابومحمد عبدالرحمن بن عمر» كه از شاگردان او در مصر بوده، در سال 336هجري از او نقل حديث كرده است. اكنون احاديث قابل توجهي از او در جوامع روايي شيعه و اهل‌سنت ديده مي‌شود كه برخي از آنها دلالت بر فضيلت آل ابيطالب(ع) و مذمت بني‌اميه دارد. در حديثي از منابع سني‌ها از او نقل شده كه پيامبر(ص) به عقيل فرمود: «من تو را از دو جهت دوست دارم. نخست به خاطر خودت و ديگر اينكه چون ابوطالب تو را دوست دارد». در منابع شيعي نيز رواياتي از او در موضوعات فقه، عبادت و ثواب زيارت امام حسين(ع) نقل گرديده است. از او اثر تأليفي معرفي نشده است، اما وي احتمالاً داراي كتابي بوده كه طوسي در فهرست خود، در ذيل نام «جعفر بن محمد بن عبيدالله» آن را به او نسبت مي‌دهد در حالي كه نام اين كتاب را ذكر نكرده است. در اينجا توجه به اين نكته لازم است كه برخي پنداشته‌اند وي غير از «جعفر بن محمد بن عبيدالله» است يعني آنها شخصيت‌هاي متعدد بوده‌اند، اما بررسي‌هاي انجام‌شده نشان مي‌دهند كه شخصي به نام «جعفر بن محمد بن عبيدالله» در طبقه او وجود خارجي ندارد، بلكه «عبيدالله» از استادان او بوده است. اين اشتباه از آنجا ناشي شده كه در نسخه‌هاي قديمي به جاي اينكه جعفر بن محمد عن عبيدالله نوشته شود، جعفر بن محمد بن عبيدالله نوشته شده است. علاوه بر اين نام جد اعلاي او «عبيدالله» است و نسب كامل او «جعفر بن محمد بن ابراهيم بن محمد بن عبيدالله بن موسي كاظم(ع)» است. گفتني است در رجال طوسي فرد ديگري به همين نام با كنيه «ابوعبدالله» آمده و در سلسله اجداد او به جاي عبيدالله، «محمد» ذكر شده كه تلعكبري در سال 360هجري از او استماع حديث داشته است، اما اين فرد، از اهالي «حيره» در نجف مي‌باشد و احتمالاً با صاحب شرح‌حال رابطه خويشاوندي داشته است. به هر حال وي از جمله شخصيت‌هايي است كه در باره تعدد و اتحاد او بين صاحبنظران اختلاف‌نظر وجود دارد.
منابع: (تاريخ مدينه دمشق، ج10ص453، وج41صص13،17،18 و23، وج51 ص28؛ تهذيب المقال، ج4ص511؛ رجال طوسي، ص419 شماره‌هاي 6052 و6054؛ رجال نجاشي، ص127، زير شماره 329، وص144 زير شماره 375، وص199 زير شماره 529، وص205 زير شماره 546، وص232 شماره 615، وص327 ذيل شماره 887، وص431 ذيل شماره 1158؛ طبقات اعلام الشيعه، ج1صص73 و74؛ الفهرست، طوسي، ص93شماره 150؛ كامل الزيارات، ص167، باب69حديث1، و ص174، باب71حديث6؛ معجم رجال الحديث، ج5ص71 شماره‌هاي 2248 و2249؛ وسايل الشيعه(20 جلدي)، ج20ص25 شماره‌هاي 59 و60)


[[رده:عالمان]]
== منابع ==
[[رده:عالمان شیعه]]
* [https://iran-stvc.ir/ostan-azerbaijan-sharqi/ استان آذربایجان شرقی]iran-stvc.ir، اخذ شده در تاریخ 1403/8/27.
[[رده:محدثان شیعه]]
* [https://as.doe.ir/portal/home/?127385/%D9%85%D9%88%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D8%BA%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 تاریخچه و موقعیت جغرافیایی استان]as.doe.ir، اخذ شده در تاریخ 1403/8/27.
* [https://www.touristgah.com/Province/About/1/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%82%DB%8C آشنایی با آذربایجان شرقی]touristgah.com، اخذ شده در تاریخ 1403/8/27.

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۵۵

استان آذربایجان شرقی
استان آذربایجان شرقی-1.jpg
ناماستان آذربایجان شرقی
کشورایران
استانآذربایجان شرقی
تعداد جمعیت۴۰۴۰۴۰۰ نفر
پراکندگی دینی

استان آذربایجان شرقی، در گوشه شمال غربی فلات ایران قرار گرفته است. حدود شمالی این استان را رود ارس با جمهوری‌های آذربایجان، ارمنستان و ایالت خودمختار نخجوان مشخص می‌کند. رود قطـور و آب‌های دریاچة ارومیه حدود غربی با استان آذربایجان غربی است و در جنوب کشیدگی رشته کوه‌ها، دره‌ها، جلگه‌ها و دشت‌ها موجب پیوستگی توپوگرافیک استان با آذربایجان غربی و زنجان شده است. در شرق نیز دره و رودخانه دره رود، کوه‌های سبلان، چهل‌مند و گردنه صائین این خطه را از استان اردبیل جدا می‌کند. ریشه‌ی نام این استان را در واژه‌ی آذر یا همان آتش دانسته‌اند که تحمل زمستان‌های طاقت‌فرسای منطقه بی‌حضورش ناممکن است. سرزمینی که به پایمردی‌های مبارزانی چون ستارخان و باقرخان، به تدبیر زنان هنرمند، به طبیعت استوار و باصلابت و به خوردنی‌های خوش‌مزه و رنگارنگ شناخته شده است.

تاریخچه آذربایجان بعد از اسلام

آذربايجان در دوره اسلامي يكي از مهمترين ايالات ايران محسوب مي شد و از زمان زوال ساسانيان تا امروز مركز حوادث بسياري بوده و نقش بزرگي در جريان تاريخ داشته است.

با حمله مغولان و با ورود هلاکوخان ، آذربایجان مرکز شاهنشاهی مغولان از خراسان تا شام شد. پس از مغولان و خاندان ترکان قره قیونلوها و آق قیونلوها بر این منطقه تسلط یافتندو بعد شاه اسماعیل اول تبریز را پایتخت ایران اعلام کرد . بعد ها در دوره قاجار و در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار بخشی از آذربایجان طی عهد نامه های به روسیه واگذار شد. از نام های دیگر این سرزمین ایرانویچ ،آذرگشسب و آتورپادگان است . بعد از فتحعلی شاه ، شهر تبریز ولیعهد نشین شد و احمد شاه و ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه و بالاخره محمدعلی شاه دوران ولایت عهدی خود را در این شهر گذراندند. رضاخان در سال 1300 شمسی سیطره حکومت مرکزی ایران را بر این منطقه برقرار کرد. با شروع جنگ جهانی دوم در سال 1320 شمسی، نیروهای شوروی وارد ولایات شمالی ایران از جمله آذربایجان شدند. این نیروها در اردیبهشت ماه 1325 شمسی به دنبال طرح مسئله آذربایجان در سازمان ملل متحد، آذربایجان را تخلیه کردند. مردم آذربایجان در جریان ملی شدن صنعت نفت در سال 1329 شمسی مبارزه را علیه استعمار انگلیس آغاز کردند و سرانجام با پیروزی ، انگلیس شکست خورد.

نام های قدیمی

  • نام های پیشین آذربایجان شرقی آتروپاتگان، آذربایگان، آذرآبادگان و آذربادگان می باشد.
  • نام های قدیمی تبریز نیز تَورَز، تَوِرِژ، تورِش و دَرورژ است.

سیر تحولات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی

خطه آذربایجان از كهن ترین تمدن‌های ایرانی بوده و جایگاه استواری در تمدن باستانی ایران دارد. تبریز مركز تاریخی این خطه، شهری است كهن كه اولین نشانه های تاریخی آن به هشت قرن قبل از میلاد مسیح مربوط می شود جایی كه در كتیبه سارگن دوم پادشاه آشوری از فتح آن یاد می شود. به روایت تاریخ، آذربایجان در زمان های بسیار دور مسكونی بوده و از فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و

صنعتی چشمگیری (به لحاظ واقع شدن بر سر راه جاده ابریشم) برخوردار بوده است، به گونه‌ای كه دانشمندان باستان شناس، بافت قدیمی ترین فرش بافته شده (فرش پازیرك) را به این منطقه نسبت می دهند.

همچنین براساس مشاهدات و نوشته جهانگردان و سیاحان معتبری چون یاقوت حموی، ماركوپلو، ابن بطوطه و ... شهر تبریز دارای بازارهای متعدد بوده و مصنوعات تولیدی آن به اقصی نقاط جهان صادر می شده است. رونق بازار تبریز و اقتصاد جاری در شهر در طول قرون گذشته، شهر را به جولانگاه تجارت و عرضه و تقاضای بین المللی درآورده و از قبال آن مردمی غنی، ثروتمند و قدرتمند داشت. از نظر فرهنگی نیز علاوه بر صنعت چاپ، كتب خارجی نخستین بار در این شهر به فارسی برگردانده شده و فن ترجمه در این شهر پا گرفته است.

نخستین دایره المعارف در دنیای اسلام و مسیحیت، اولین كتابخانه عمومی، نخستین سینما و تئاتر، فن عكاسی، فرش نوین، نخستین رمان، ادبیات كودكان، روزنامه نگاری ملی، شعر نو و نقد ادبی در این شهر پاگرفته و ره آورد مردمان پیشگام این دیار بوده است.

در زمینه علم و دانش نوین، فرزندان این خطه، طلایه‌داران پزشكی مدرن، كشاورزی مكانیزه، هوانوردی، راه و ساختمان سازی، ایجاد ضراب خانه، ایجاد نخستین كارخانه ها، نخستین شهرداری، تجارت نوین (نخستین اتاق بازرگانی)، نخستین شركت سهامی عام و بالاخره نخستین مرکز خدمات سرمایه گذاری می باشند.

معرفی استان

استان آذربايجان شرقی به لحاظ طبيعی و تاريخی از مناطق پررونق و با اهميت ايران بوده و همواره از نظر سياسي، فرهنگي و اقتصادي نقش موثر و ارزشمندي را در ايران ايفا كرده است. شرايط آب و هوايی و فراوانی آب؛ آذربايجان شرقی را به منطقه ای مناسب و مستعد برای كشاورزی و زراعت تبديل كرده و روحيه خستگي ناپذير و پرتلاش مردم؛ صنعت و بازرگاني اين خطه را رونق داده است. وضعيت خاص زمين شناسی و توپوگرافی منطقه؛ باعث به وجود آمدن کوهستان های آتشفشانی سهند و سبلان، غارها، دره ها، دشت ها و گردنه های متعدد شده كه هر يك با چشم اندازهای زيبا و ارتفاعاتی چون کيامکی و بزغوش جاذب دوست داران و علاقه مندان طبيعت است. سابقه کهن فرهنگی و تاريخی استان آذربايجان شرقي؛ سبب به وجود آمدن آثار تاريخي از باستان تا معاصر در تمام دسته بندي هاي تاريخي، معماري، فرهنگي و اجتماعي شده و در مجموع اين منطقه را به يكي از ديدني ترين استان هاي ايران تبديل نموده است. آذربايجان شرقي در زمينه هاي بازرگاني، كشاورزي، صنعتي و دام داري از رونق بالايي برخوردار بوده و از نظر جاذبه هاي اجتماعي چون: جلوه هاي زندگي عشايري، جشن ها و آيين هاي محلي، غذاها و آداب و رسوم سنتي، جاذبه هاي فرهنگي چون: موسيقي خاص و منحصر به فرد، صنايع دستي هنرمندانه و كم نظير و لباس هاي محلي بسيار زيبا، ديدني و جذاب است. شهر تبريز كه يكي از مهم ترين و با اهميت ترين شهرهاي ايران در همه زمينه هاست. به عنوان مركز اين استان؛ اهميت آن را چندين برابر نموده و جاذبه هاي گردشگري زيادي را در خود جاي داده است. استان آذربایجان شرقی دارای ۱۸ شهرستان اصلی با نامهای اهر، آذرشهر، اسکو، بستان آباد، بناب، جلفا، سراب، چاراویماق، عجب شیر، شبستر، کلیبر، مراغه، مرند، ملکان، میانه، ورزقان، هریس، هشترود می باشد.

جغرافیای سیاسی

استان آذربایجان شرقی با ۴۵٬۴۸۱ کیلومتر مربع مساحت، حدود ۲٫۸ درصد از وسعت کل ایران را به خود اختصاص داده‌است. این استان در شمال غرب کشور و بین مدارهای ۳۶ درجه و ۴۵ دقیقه تا ۳۹ درجه و ۲۶ دقیقهٔ عرض شمالی و نصف‌النهارهای ۴۵ درجه و ۵ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۲۲ دقیقهٔ طول شرقی جای گرفته‌است. رود ارس حدود شمالی آن را با جمهوری‌های آذربایجان، ارمنستان و ایالت خودمختار نخجوان مشخص می‌کند. رود قطور و آبهای دریاچه ارومیه حدود غربی آن با استان آذربایجان غربی است.

استان آذربایجان شرقی ۲۰۰ کیلومتر با جمهوری آذربایجان و ۳۵ کیلومتر با ارمنستان در حالی از سمت شمال مرز مشترک دارد که تنها استان ایران است که با ارمنستان همسایه است. این استان همچنین ۴۲۰ کیلومتر با استان آذربایجان غربی از سمت غرب و جنوب غرب، ۴۰۰ کیلومتر با استان اردبیل از سمت شرق و ۱۴۵ کیلومتر با استان زنجان از سمت جنوب هم‌مرز است.

آب و هوا

استان آذربایجان شرقی به دلیل وسعت زیاد دارای آب و هوای متنوع می‌باشد به‌طوری‌که بیشترین دمای ثبت شده در شهرهای میانه و جلفا می‌باشد که مردم این شهرها دمای ۴۵ + درجه بالای صفر را تجربه کرده‌اند و همچنین کمترین دمای ثبت شده در استان و در کلیه شهرهای ایران مربوط به بستان آباد با دمای ۴۶ – درجه زیر صفر می‌باشد. میانگین بارندگی سالیانه ۲۵۰ الی ۳۰۰ میلی‌متر می‌باشد

جمعیت

بر پایهٔ سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ خورشیدی، جمعیت استان آذربایجان شرقی در این سال بالغ بر ۳٬۹۰۹٬۶۵۲ نفر بوده که نزدیک ۵ درصد از جمعیت کل ایران را به خود اختصاص داده‌است. برهمین اساس، ۱٬۹۸۹٬۴۰۰ نفر مرد و ۱٬۹۰۲٬۲۵۲ نفر زن در قالب ۱٬۲۲۳٬۰۲۸ خانوار ساکن این استان بوده‌اند. جمعیت استان در مقایسه با سال ۱۳۹۰ نزدیک به ۴/۸۹ درصد افزایش یافته‌است.

نژاد، زبان و مذهب

آذری ها، اصیل ترین افراد ایرانی هستند که سه تا چهار هزار سال پیش به این سرزمین مهاجرت کرده اند. این عده به دو دسته پارت و ماد تقسیم شدند، که در قسمت های مختلف ایران ساکن شدند از آن جمله مادها که در آذربایجان سکونت گزیدند. زبان مردم آذربایجان، ترکی آذربایجان بوده و این زبان در اثر گذشت زمان در مسیر تکامل خود به واسطه ارتباط نزدیک با دیگر اقوام ساکن ایران زمین از قبیل فارس ها، اعراب، ارامنه، گرجیها، کردها و دیگر اقوام از نظر لغوی و دستوری بسیار گسترده‌تر گردیده است. زبان کنونی مردم تبریز آذری می باشد.

دین های رایج در آذربایجان از ابتدا تاکنون آئین های اولیه آریایی ها (دیوپرستی و مهرپرستی)، زرتشتی، یهودی، مسیحیت و اسلام بوده اند. از نظر مذهب، 98 درصد مردم استان مسلمان و دارای مذهب شیعه جعفری می‌باشند و اقلیتی از مسیحیان که اکثراً ارمنی و گریگوری مذهبند در تبریز زندگی می‌کنند.

دیدنی‌های استان

تبریز

جنگل ارسباران، بازارفرش تبریز، خانه علی مسیو، پارک ملی کنتال، خانه مشروطه، کلیسای کاتولیک ها، روستای صخره ای کندوان، کویر قوم تپه تبریز، پارک کوهستانی عون بن علی، بازار بزرگ تبریز، مسجد کبود یا مسجد جهانشاه، ارگ تبریز یا علیشاه، مقبره الشعرا یا قبرستان سرخاب، پارک ایل گلی یا شاه گلی، روستای کندوان و کلیسای استانفوس مقدس.

مراغه

آبشار گورداغ، گنبد کبود، بازارمراغه، رصدخانه مراغه، پل سرچشمه روستای مردق و مقبره آقالار.

مرند

آبشار پیربالا، کاروانسرای شاه عباسی پیام مرند، طاق و قلعه هلاکو، مسجد پیر بالا مزار همسر حضرت نوح، کلیسای هوانس مقدس، روستای تاریخی اویندین، آتشکده مانداگارنا، روستای ییلاقی دوگیجان و غار دوگیجان.

میانه

امامزاده اسماعیل، پل دختر یا قیزکورپوسی، پل شهر چای، قلعه دختر، مسجد سنگی ترک، منطقه باستانی کاغذ کنان، پل پردلیس، آبشار بلوکان و قلعه سنگی.

چاراویماق

قلعه نادری، چشمه اسرار آمیز پیرسقا، چشمه آب معدنی روستای ایستی سو، چشمه آبگرم منشگه، چشمه های آبگرم حمام، غار طبیعی و صخره ای دلیک بولاغ، تپه باستانی شهردل (شره دل) و صخره های باستانی اوچ قیزلار.

سراب

دریاچه گول یوردی بزقوش، پل گاو دوش آباد اوغان، سنگ نوشته اورارتی قیرخ قیزلار، موزه مردم شناسی عشایر آذربایجان، چهارطاق ساسانی آغمیون، آبشار اسب فروشان، دشت سراب، چشمه الله حق، آبگرم نرمه، آبگرم قینرجه و آبگرم جلده باخان.

بستان آباد

تالاب قوری گل، غار آغ بولاغ، کوه بزقوش، پارک صبا بستان آباد، چشمه قونسورسو، تالاب الیترگول، پل سعید آباد یا پل شیخ و مجتمع آبگرم بستان آباد.

اهر

تالاب یوسفلو، تالاب خرمالو، منطقه حفاظت شده هوراند، قلعه نودوز، روستای اشتبین، جنگل ارسباران، منطقه حفاظت شه یاری قاری، منطقه حفاظت شده ارسباران و منطقه حفاظت شده هوراند.

شبستر

منطقه حفاظت شده میشو‌ داغ، کلیسای سهرقه، بندر شرفخانه، مسجد تسوج، کلیسای سهرول، گنبد نمکی منور، منطقه شکار ممنوع میشو داغ، کلیسای موجومبار، کلیسای سهرقه، بندر شرفخانه و آبشار سرکند دیزج.

ورزقان

کاروانسرای عباسی، منطقه چیچکلی، کتیبه سیقندل، قلعه جوشین، منطقه گردشگری حماملو، روستای آستمال، گنبد الله الله، آغجاقالا یا قیزقالاسی و قلعه جوشین.

هریس

منطقه گردشگری ساپلاق، بقعه شیخ‌ اسحاق و آبشار شیران.

هشترود

تالاب یانیق، روستای آتش‌ بیگ، رودخانه آیدوغموش‌ چای، تالاب قوشاگلی، تالاب ذولبین، بقعه بایزید بسطامی، غار آق بلاغ و چشمه پیرسقا.

کلیبر

قلعه بابک، پارک جنگلی مکیدی، منطقه حفاظت شده آینالو، قلعه فرخی، عمارت طومانیانس، آبگرم موتاللیق، قلعه بابک، پل شاه عباس و پل خدا آفرین.


جلفا

آبشار آسیاب خرابه، رودخانه ارس، سد ارس، حمام جلفا، آبشار ماهاران، پارک ملی کمتال، روستای دوزال، بازارچه مزی جلفا، کاروانسرای خواجه نظر، منطقه کردشت، کلیسای جلفا و کلیسای سنت استپانوس.

اسکو

چشمه آقبلاغ، مسجد جامع سبزه میدان ، روستای کندوان، روستای حیله ور، روستای گنبرف، برکه گوگلی، روستای میلان و بازار اسکو.

بناب

مجموعه تفریحی ویونا پارک، پاک سنجد، پارک فدک، روستای صور، حمام حاج فتح الله، بازار چهارسو و مسجد کبود.

عجب شیر

آبشار هرگلان، قلعه ضحاک ، بند رحمانلو و کویر کبودان

ملکان

آبگرم شورسو، دره گاومیش ئولن، پل دختر قلی کندی، قلعه بختک لیلان، چشمه آب معدنی آرپادرسی، زیارتگاه علی بلاغی، پل آجری لیلان چای، ارتفاعات شیرانشاهلو، سد قوشقیه، کمپ پارک جنگلی ملکان و تفرجگاه باباگرگر لیلان.

آذر شهر

تپه پیر قطران، روستای قیرمیزی گول، دریاچه برکه گوگلی، مسجد رومیان و مسجد سنگی.

هوراند

قلعه پشتو، قلعه قهقهه، تپه باستاني اژدها داش، جنگل طبیعی تنباکولو و منطقة تاريخي قوبول دره سي.

جاذبه‌های گردشگری مذهبی

مقبره امامزاده سید حمزه

زیارتگاه مشهور و مورد احترام مردم, معماری زیبا و فضای معنوی آرامش‌بخش.

مسجد جامع تبریز

یه مسجد تاریخی با معماری باشکوه نمادی از هنر و معماری اسلامی.

کلیسای سنت استپانوس

یه کلیسای تاریخی با قدمت چند هزار ساله یه مکان مذهبی مهم برای ارامنه.

جستارهای وابسته

منابع