فاطمه کلابیه: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '[[اهلبیت' به '[[اهل بیت') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
| عنوان = | | عنوان = فاطمه کلابیه | ||
| تصویر = ام البنین.jpg | | تصویر = ام البنین.jpg | ||
| نام = فاطمه کلابیه | | نام = فاطمه کلابیه | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = ام البنین | ||
| سال تولد = 5 ق | | سال تولد = 5 ق | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''فاطمه کلابیه''' معروف به | '''فاطمه کلابیه''' معروف به '''«اُمّالبنین»''' (زادهٔ ۵ قمری، درگذشتهٔ ۷۰ قمری)، همسر امام اول [[مذهب شیعه|شیعیان]]، [[علی بن ابی طالب|علی بن ابیطالب (علیهالسلام)]] و دختر حزام بن خالد است. پس از [[شهید|شهادت]] [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|فاطمه (سلامالله علیها)]]، [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] با معرفی برادرش عقیل با فاطمه کلابیه ازدواج کرد<ref>«ام البنین»؛ دائره المعارف بزرگ اسلامی.</ref>. | ||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
تاریخ ولادت امالبنین مشخص نیست <ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، نویسنده: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد10 صفحه3929.</ref>. اما در منابع شیعی با توجه به تاریخ ولادت [[عباس بن علی]] فرزند اولش که در سال 26 هجری بوده است تولد ایشان را در سالهای 5 و 9 هجری قمری دانستهاند<ref>محمدرضا میرزاجان؛ «شخصیت و موقعیت ام البنین در اسلام». پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref>. | تاریخ ولادت امالبنین مشخص نیست<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی، نویسنده: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد10 صفحه3929.</ref>. اما در منابع شیعی با توجه به تاریخ ولادت [[عباس بن علی]] فرزند اولش که در سال 26 هجری بوده است تولد ایشان را در سالهای 5 و 9 هجری قمری دانستهاند<ref>محمدرضا میرزاجان؛ «شخصیت و موقعیت ام البنین در اسلام». پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref>. «حزام بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب» پدر امالبنین است مردی شجاع، دلیر و راستگو که از صفات ویژه او اکرام به میهمان و منطق قوی اوست. مادر امالبنین، «ثمامه (یا لیلی) دختر سهیل بن عامر بن جعفر بن کلاب» است<ref>زندگانی قمر بنیهاشم، ترجمه کتاب العباس، نوشته سید عبدالرزاق موسوی مقرم، مترجم پرویز لولاور، صفحه9 و 10.</ref>. امالبنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانستهاند. | ||
«حزام بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب» پدر امالبنین است مردی شجاع، دلیر و راستگو که از صفات ویژه او اکرام به میهمان و منطق قوی اوست. مادر امالبنین، «ثمامه (یا لیلی) دختر سهیل بن عامر بن جعفر بن کلاب» است <ref>زندگانی قمر بنیهاشم، ترجمه کتاب العباس، نوشته سید عبدالرزاق موسوی مقرم، مترجم پرویز لولاور، صفحه9 و 10.</ref>. | |||
امالبنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانستهاند. | |||
== علت نامگذاری به امالبنین == | == علت نامگذاری به امالبنین == | ||
فاطمه کلابیه دارای چهار فرزند بوده و آنها به شجاعت و دلیری مشهور بودهاند، لذا او را امالبنین به معنای مادران پسران نامیدهاند. وی بعد از فوت فرزندانش در شعرهایش از زنان خواسته که دیگه او را امالبنین نخوانند زیرا به یاد فرزندان شجاعم میافتم و دلم آتش میگیرد. من زمانی امالبنین بودم ولی اکنون امالبنین و مادران پسران نیستم <ref>حماسه حسینی2، نویسنده: مرتضی مطهری، جلد1، صفحه90.</ref> | فاطمه کلابیه دارای چهار فرزند بوده و آنها به شجاعت و دلیری مشهور بودهاند، لذا او را امالبنین به معنای مادران پسران نامیدهاند. وی بعد از فوت فرزندانش در شعرهایش از زنان خواسته که دیگه او را امالبنین نخوانند زیرا به یاد فرزندان شجاعم میافتم و دلم آتش میگیرد. من زمانی امالبنین بودم ولی اکنون امالبنین و مادران پسران نیستم<ref>حماسه حسینی2، نویسنده: مرتضی مطهری، جلد1، صفحه90.</ref>. در بعضی نقلها آمده هنگامی که وی به خانه علی میرود از ایشان تقاضا میکند که فاطمه خطاب نکنند تا فرزندان زهرا به یاد مادرشان نیافتند. اما این مطلب در هیچ منبع معتبر یا غیرمعتبری پیدا نشده است<ref>دانشنامه امام حسین علیهالسلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ نویسنده: محمد محمدی ریشهری، جلد8، صفحه425.</ref>. | ||
در بعضی نقلها آمده هنگامی که وی به خانه علی میرود از ایشان تقاضا میکند که فاطمه خطاب نکنند تا فرزندان زهرا به یاد مادرشان نیافتند. اما این مطلب در هیچ منبع معتبر یا غیرمعتبری پیدا نشده است <ref>دانشنامه امام حسین علیهالسلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ نویسنده: محمد محمدی ریشهری، جلد8، صفحه425.</ref>. | |||
== ازدواج == | == ازدواج == | ||
حضرت علی علیهالسلام از برادرش عقیل بن ابیطالب که در علم انساب (نسبشناسی) معروف بود درخواست میکند که برایش همسری انتخاب کند که از نسل دلیرمردان عرب باشد و او برایش فرزندی اسب سوار و شجاع به دنیا آورد. عقیل در پاسخ میگوید با امالبین کلابیه ازدواج کن. همانا در عرب شجاعتر از پدران او نیست <ref>زندگانی قمر بنیهاشم، ترجمه کتاب العباس، نوشته سید عبدالرزاق موسوی مقرم، مترجم پرویز لولاور، ناشر آرام دل، سال چاپ1395، صفحه51.</ref>. | حضرت علی علیهالسلام از برادرش عقیل بن ابیطالب که در علم انساب (نسبشناسی) معروف بود درخواست میکند که برایش همسری انتخاب کند که از نسل دلیرمردان عرب باشد و او برایش فرزندی اسب سوار و شجاع به دنیا آورد. عقیل در پاسخ میگوید با امالبین کلابیه ازدواج کن. همانا در عرب شجاعتر از پدران او نیست<ref>زندگانی قمر بنیهاشم، ترجمه کتاب العباس، نوشته سید عبدالرزاق موسوی مقرم، مترجم پرویز لولاور، ناشر آرام دل، سال چاپ1395، صفحه51.</ref>. ایشان خواستگاری را به برادرش عقیل میسپارد. وی به نزد حزام بن خالد پدر امالبنین میرود. حزام بن خالد به رسم عربها سه روز از عقیل پذیرایی میکند و روز چهارم علت آمدنش را میپرسد. عقیل میگوید به خواستگاری دخترت فاطمه آمدهام برای علی بن ابیطالب. حزام در ابتدا از نسب و خاندان علی بن ابیطالب تعریف میکند و سپس میگوید علی بن ابیطالب باید کسی را برای همسری انتخاب کند که دارای آداب و منش شهری باشد درحالی که ما بادیهنشین هستیم و با شهریها فرق داریم. عقیل در پاسخ میگوید برادرم به آنچه میگویی آگاه است ولی تمایل به این ازدواج دارد. سپس حزام میگوید مهلت بده تا از دخترم و مادرش بپرسم که آیا علی بن ابیطالب را میپذیرند یا نه؟ زیرا زنان نسبت به اخلاق و آداب دخترانشان از مردان داناتر و آگاهتر هستند. در نهایت عقیل بااجازه از امالبنین عقد بین آنها با مهریه 500 درهم که سنت رسول الله بود جاری کرد<ref>ناهید طیبی؛ «مادر ماه; پژوهشی در زندگی و شخصیت ام البنین(س)». پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref>. | ||
ایشان خواستگاری را به برادرش عقیل میسپارد. وی به نزد حزام بن خالد پدر امالبنین میرود. حزام بن خالد به رسم عربها سه روز از عقیل پذیرایی میکند و روز چهارم علت آمدنش را میپرسد. عقیل میگوید به خواستگاری دخترت فاطمه آمدهام برای علی بن ابیطالب. حزام در ابتدا از نسب و خاندان علی بن ابیطالب تعریف میکند و سپس میگوید علی بن ابیطالب باید کسی را برای همسری انتخاب کند که دارای آداب و منش شهری باشد درحالی که ما بادیهنشین هستیم و با شهریها فرق داریم. عقیل در پاسخ میگوید برادرم به آنچه میگویی آگاه است ولی تمایل به این ازدواج دارد. سپس حزام میگوید مهلت بده تا از دخترم و مادرش بپرسم که آیا علی بن ابیطالب را میپذیرند یا نه؟ زیرا زنان نسبت به اخلاق و آداب دخترانشان از مردان داناتر و آگاهتر هستند. در نهایت عقیل بااجازه از امالبنین عقد بین آنها با مهریه 500 درهم که سنت رسول الله بود جاری کرد<ref>ناهید طیبی؛ «مادر ماه; پژوهشی در زندگی و شخصیت ام البنین(س)». پایگاه اطلاع رسانی حوزه.</ref>. | |||
در منابع تاریخی هیچ اشارهای به ازدواج وی پس از علی ابن ابیطالب نشده است حتی هنگامی که برخی از همسران علی بن ابیطالب برای مشورت درباره ازدواجشان به او مراجعه میکردند به آنان میگفت سزوار نیست پس از علی با مردی دیگر پیمان همسری ببنیدید <ref>ستاره درخشان، نوشته علی ربانی خلخالی، صفحه ۴۸.</ref>. | در منابع تاریخی هیچ اشارهای به ازدواج وی پس از علی ابن ابیطالب نشده است حتی هنگامی که برخی از همسران علی بن ابیطالب برای مشورت درباره ازدواجشان به او مراجعه میکردند به آنان میگفت سزوار نیست پس از علی با مردی دیگر پیمان همسری ببنیدید<ref>ستاره درخشان، نوشته علی ربانی خلخالی، صفحه ۴۸.</ref>. | ||
== فرزندان == | == فرزندان == | ||
خط ۳۹: | خط ۳۵: | ||
== بعد از شهادت فرزندان == | == بعد از شهادت فرزندان == | ||
امالبنین در واقعه کربلا حضور نداشت. هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد و او از کشته شدن فرزندانش باخبر شد؛ از سرنوشت [[حسین]] ( | امالبنین در واقعه کربلا حضور نداشت. هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد و او از کشته شدن فرزندانش باخبر شد؛ از سرنوشت [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حسین]] (علیهالسلام) پرسید و وقتی که خبر کشته شدن حسین(علیهالسلام) را شنید. گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین(علیهالسلام) میشد و او زنده میماند.» این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به [[اهل بیت]] و حسین (علیهالسلام) دانستهاند. هر چهار فرزند او در کربلا کشته شدند<ref>«ام البنین». دائره المعارف بزرگ اسلامی.</ref>. امالبنین هر روز با نوهاش عبیدالله فرزند عباس به قبرستان بقیع میرفت و در آنجا اشعاری میخواند که خود سروده بود و سپس گریه میکرد. مردم نیز گرد او میآمدند و با او همنوا میشدند. حتی گفتهاند که مروان بن حکم در آنجا حضور پیدا میکرد و گریه میکرد. همچنین گفته شده که زینب پس از ورود به مدینه به دیدار امالبنین رفته و فوت فرزندان او را به وی تعزیت میگوید<ref>دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد10 صفحه3929.</ref>. | ||
امالبنین هر روز با نوهاش عبیدالله فرزند عباس به قبرستان بقیع میرفت و در آنجا اشعاری میخواند که خود سروده بود و سپس گریه میکرد. مردم نیز گرد او میآمدند و با او همنوا میشدند. حتی گفتهاند که مروان بن حکم در آنجا حضور پیدا میکرد و گریه میکرد. همچنین گفته شده که زینب پس از ورود به مدینه به دیدار امالبنین رفته و فوت فرزندان او را به وی تعزیت میگوید | |||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
امالبنین در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق در گذشت<ref>آثار اسلامی، رسول جعفریان، صفحه ۳۴۹.</ref>. وی را در قبرستان بقیع کنار صفیه و عاتکه عمههای محمد بن عبدالله مدفون است<ref>زندگانی قمر بنیهاشم باب الحوائج، نویسنده عبدالحسین مؤمنی، ناشر بدرقه جاویدان، سال چاپ 1387، صفحه 137.</ref>. | امالبنین در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق در گذشت<ref>آثار اسلامی، رسول جعفریان، صفحه ۳۴۹.</ref>. وی را در قبرستان بقیع کنار صفیه و عاتکه عمههای محمد بن عبدالله مدفون است<ref>زندگانی قمر بنیهاشم باب الحوائج، نویسنده عبدالحسین مؤمنی، ناشر بدرقه جاویدان، سال چاپ 1387، صفحه 137.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[فاطمه بنت محمد (زهرا)]] | |||
* [[علی بن ابی طالب]] | |||
* [[عباس بن علی]] | |||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۸
فاطمه کلابیه | |
---|---|
نام کامل | فاطمه کلابیه |
نامهای دیگر | ام البنین |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 5 ق، ۵ ش، ۶۲۶ م |
محل تولد | کوفه |
سال درگذشت | 70 ق، ۶۸ ش، ۶۸۹ م |
فاطمه کلابیه معروف به «اُمّالبنین» (زادهٔ ۵ قمری، درگذشتهٔ ۷۰ قمری)، همسر امام اول شیعیان، علی بن ابیطالب (علیهالسلام) و دختر حزام بن خالد است. پس از شهادت فاطمه (سلامالله علیها)، علی (علیهالسلام) با معرفی برادرش عقیل با فاطمه کلابیه ازدواج کرد[۱].
معرفی اجمالی
تاریخ ولادت امالبنین مشخص نیست[۲]. اما در منابع شیعی با توجه به تاریخ ولادت عباس بن علی فرزند اولش که در سال 26 هجری بوده است تولد ایشان را در سالهای 5 و 9 هجری قمری دانستهاند[۳]. «حزام بن خالد بن ربیعة بن وحید بن کعب بن عامر بن کلاب» پدر امالبنین است مردی شجاع، دلیر و راستگو که از صفات ویژه او اکرام به میهمان و منطق قوی اوست. مادر امالبنین، «ثمامه (یا لیلی) دختر سهیل بن عامر بن جعفر بن کلاب» است[۴]. امالبنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانستهاند.
علت نامگذاری به امالبنین
فاطمه کلابیه دارای چهار فرزند بوده و آنها به شجاعت و دلیری مشهور بودهاند، لذا او را امالبنین به معنای مادران پسران نامیدهاند. وی بعد از فوت فرزندانش در شعرهایش از زنان خواسته که دیگه او را امالبنین نخوانند زیرا به یاد فرزندان شجاعم میافتم و دلم آتش میگیرد. من زمانی امالبنین بودم ولی اکنون امالبنین و مادران پسران نیستم[۵]. در بعضی نقلها آمده هنگامی که وی به خانه علی میرود از ایشان تقاضا میکند که فاطمه خطاب نکنند تا فرزندان زهرا به یاد مادرشان نیافتند. اما این مطلب در هیچ منبع معتبر یا غیرمعتبری پیدا نشده است[۶].
ازدواج
حضرت علی علیهالسلام از برادرش عقیل بن ابیطالب که در علم انساب (نسبشناسی) معروف بود درخواست میکند که برایش همسری انتخاب کند که از نسل دلیرمردان عرب باشد و او برایش فرزندی اسب سوار و شجاع به دنیا آورد. عقیل در پاسخ میگوید با امالبین کلابیه ازدواج کن. همانا در عرب شجاعتر از پدران او نیست[۷]. ایشان خواستگاری را به برادرش عقیل میسپارد. وی به نزد حزام بن خالد پدر امالبنین میرود. حزام بن خالد به رسم عربها سه روز از عقیل پذیرایی میکند و روز چهارم علت آمدنش را میپرسد. عقیل میگوید به خواستگاری دخترت فاطمه آمدهام برای علی بن ابیطالب. حزام در ابتدا از نسب و خاندان علی بن ابیطالب تعریف میکند و سپس میگوید علی بن ابیطالب باید کسی را برای همسری انتخاب کند که دارای آداب و منش شهری باشد درحالی که ما بادیهنشین هستیم و با شهریها فرق داریم. عقیل در پاسخ میگوید برادرم به آنچه میگویی آگاه است ولی تمایل به این ازدواج دارد. سپس حزام میگوید مهلت بده تا از دخترم و مادرش بپرسم که آیا علی بن ابیطالب را میپذیرند یا نه؟ زیرا زنان نسبت به اخلاق و آداب دخترانشان از مردان داناتر و آگاهتر هستند. در نهایت عقیل بااجازه از امالبنین عقد بین آنها با مهریه 500 درهم که سنت رسول الله بود جاری کرد[۸].
در منابع تاریخی هیچ اشارهای به ازدواج وی پس از علی ابن ابیطالب نشده است حتی هنگامی که برخی از همسران علی بن ابیطالب برای مشورت درباره ازدواجشان به او مراجعه میکردند به آنان میگفت سزوار نیست پس از علی با مردی دیگر پیمان همسری ببنیدید[۹].
فرزندان
ایشان چهار پسر به نامهای: عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان، داشته است.
بعد از شهادت فرزندان
امالبنین در واقعه کربلا حضور نداشت. هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد مدینه شد و او از کشته شدن فرزندانش باخبر شد؛ از سرنوشت حسین (علیهالسلام) پرسید و وقتی که خبر کشته شدن حسین(علیهالسلام) را شنید. گفت: «ای کاش فرزندانم و تمامی آنچه در زمین است فدای حسین(علیهالسلام) میشد و او زنده میماند.» این سخنِ او را برخی دلیل دلدادگی عمیق او به اهل بیت و حسین (علیهالسلام) دانستهاند. هر چهار فرزند او در کربلا کشته شدند[۱۰]. امالبنین هر روز با نوهاش عبیدالله فرزند عباس به قبرستان بقیع میرفت و در آنجا اشعاری میخواند که خود سروده بود و سپس گریه میکرد. مردم نیز گرد او میآمدند و با او همنوا میشدند. حتی گفتهاند که مروان بن حکم در آنجا حضور پیدا میکرد و گریه میکرد. همچنین گفته شده که زینب پس از ورود به مدینه به دیدار امالبنین رفته و فوت فرزندان او را به وی تعزیت میگوید[۱۱].
درگذشت
امالبنین در ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق در گذشت[۱۲]. وی را در قبرستان بقیع کنار صفیه و عاتکه عمههای محمد بن عبدالله مدفون است[۱۳].
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «ام البنین»؛ دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ دانشنامه بزرگ اسلامی، نویسنده: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد10 صفحه3929.
- ↑ محمدرضا میرزاجان؛ «شخصیت و موقعیت ام البنین در اسلام». پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
- ↑ زندگانی قمر بنیهاشم، ترجمه کتاب العباس، نوشته سید عبدالرزاق موسوی مقرم، مترجم پرویز لولاور، صفحه9 و 10.
- ↑ حماسه حسینی2، نویسنده: مرتضی مطهری، جلد1، صفحه90.
- ↑ دانشنامه امام حسین علیهالسلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ نویسنده: محمد محمدی ریشهری، جلد8، صفحه425.
- ↑ زندگانی قمر بنیهاشم، ترجمه کتاب العباس، نوشته سید عبدالرزاق موسوی مقرم، مترجم پرویز لولاور، ناشر آرام دل، سال چاپ1395، صفحه51.
- ↑ ناهید طیبی؛ «مادر ماه; پژوهشی در زندگی و شخصیت ام البنین(س)». پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
- ↑ ستاره درخشان، نوشته علی ربانی خلخالی، صفحه ۴۸.
- ↑ «ام البنین». دائره المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، جلد10 صفحه3929.
- ↑ آثار اسلامی، رسول جعفریان، صفحه ۳۴۹.
- ↑ زندگانی قمر بنیهاشم باب الحوائج، نویسنده عبدالحسین مؤمنی، ناشر بدرقه جاویدان، سال چاپ 1387، صفحه 137.