ابوالولید محمد بن‌ احمد قرطبی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Hadifazl صفحهٔ محمد بن احمد بن رشد اندلسی را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به ابوالولید محمد بن‌ احمد قرطبی‌ منتقل کرد)
 
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ابن رشد الاکبر'''
{{جعبه اطلاعات شخصیت
ابوالولید محمد بن احمد قرطبى (450-11 ذیقعده 520ق /1058- 28 نوامبر 1126)، [[قاضى ]]و [[فقیه]] [[مالکى]] که برای تمایز از نوه نامدارش، از او به ابن رشد الجد و ابن رشد الاکبر نیز یاد مى شود.
| عنوان = محمد بن احمد بن رشد اندلسی
| تصویر =
| نام = محمد بن احمد بن محمد بن احمد بن احمد بن رشد
| نام‌های دیگر = ابوالولید
| سال تولد =
| تاریخ تولد =
| محل تولد =
| سال درگذشت =
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت =
| استادان =
| شاگردان =
| دین =
| مذهب =
| آثار =
| فعالیت‌ها ={{فهرست جعبه افقی ||}} 
| وبگاه =
}}


==پیشینه==
'''اِبْن‌ِ رُشد، ابوالولید محمد بن‌ احمد قرطبی‌''' (450-11 ذیقعده 520ق /1058- 28 نوامبر 1126) قاضی و فقیه [[مذهب مالکی|مالکی]] است که برای تمایز از نوه نامدارش از او به ابن‌رشد الجد و ابن‌رشد الاکبر نیز یاد می‌شود.
وی در [[قرطبه]] زاده شد و در همانجا رشد یافت و نزد دانشمندان آن سامان دانش آموخت.  


==اساتید==
== پیشینه ==
برخى از برجسته ترین اساتید او عبارتند از:
وی در قرطبه زاده شد و در همان‌جا رشد یافت و نزد دانشمندان آن سامان دانش آموخت.


*ابوجعفر احمد بن رزق، فقیه قرطبه که نقش بسزایى در شکل گیری شخصیت فقهى و طریقه علمى او داشته است.
== اساتید ==
*ابومروان عبدالملک بن سراج
برخی از برجسته‌ترین اساتید او عبارتند از:
*ابوعبدالله محمد بن فرج معروف به ابن الطلاع
*ابوعبدالله محمد بن خیره، معروف به ابن ابى العافیة جوهری
*ابوعلى حسین بن محمد غسانى، معروف به جیانى.
*ابوالعباس احمد بن عمر عذری، معروف به دلائى نیز بدو اجازه روایت داده و ابن رشد تصانیف او را روایت کرده است <ref>ابن رشد، البیان، 1/31؛ قاضى عیاض، الغنیة، 55، 228</ref>.


==شاگردان==
* ابوجعفر احمد بن رزق، فقیه قرطبه که نقش بسزایی در شکل‌گیری شخصیت فقهی و طریقه علمی او داشته است.
مهم ترین شاگردان او عبارتند از:
* ابومروان عبدالملک بن سراج
* ابوعبدالله محمد بن فرج معروف به ابن الطلاع
* ابوعبدالله محمد بن خیره، معروف به ابن ابی العافیة جوهری
* ابوعلی حسین بن محمد غسانی، معروف به جیانی.
* ابوالعباس احمد بن عمر عذری، معروف به دلائی نیز بدو اجازه روایت داده و ابن‌رشد تصانیف او را روایت کرده است <ref>ابن رشد، البیان، 1/31؛ قاضی عیاض، الغنیة، 55، 228</ref>.


*ابوالحسن محمد بن عبدالرحمان، معروف به ابن الوزّان،
== شاگردان ==
*قاضى عیاض،
مهم‌ترین شاگردان او عبارتند از:
*ابن بشکوال،
*ابومروان عبدالمک ابن مسرة یحصبى،
*محمد بن یوسف معروف به ابن سعاده،
*ابوالحسن على بن عبدالله انصاری، معروف به ابن النعمة
*ابوالولید ابن الدباغ <ref>ابن رشد، فتاوی، 3/1521؛ قاضى عیاض، همان، 55؛ ابن بشکوال، 2/576؛ ابن ابار، المعجم، 155؛ همو، التکملة، 2/506؛ ابن زبیر، 207</ref>.


==فعالیت‌ها==
* ابوالحسن محمد بن عبدالرحمان، معروف به ابن الوزّان،
ابن رشد در جمادی الاول 511ق/اوت 1117م از سوی امیر مرابطى ابوالحسن على بن یوسف بن تاشفین به مقام قضا گمارده شد، ولى پس از 4 سال که به این کار اشتغال داشت به گفته خود از بیم آنکه نتواند کتاب البیان والتحصیل را به پایان برد، از مقام خود استعفا کرد. قاضى عیاض <ref> الغنیة، 54</ref> علت دیگر استعفای وی را وجود تشنج عمومى دانسته است. عنان در عصر المرابطین <ref>ص 82</ref> این تشنجات را قیامى ضد مرابطون به شمار آورده و به نقل از یکى از نسخه های خطى البیان المغرب ابن عذاری از ارتباط شخص ابن رشد با این واقعه خبر داده است.  
* قاضی عیاض،
* ابن بشکوال،
* ابومروان عبدالمک ابن مسرة یحصبی،
* محمد بن یوسف معروف به ابن سعاده،
* ابوالحسن علی بن عبدالله انصاری، معروف به ابن النعمة
* ابوالولید ابن الدباغ <ref>ابن رشد، فتاوی، 3/1521؛ قاضی عیاض، همان، 55؛ ابن بشکوال، 2/576؛ ابن ابار، المعجم، 155؛ همو، التکملة، 2/506؛ ابن زبیر، 207</ref>.


ابن سعید <ref>1/105</ref> ابن رشد را قاضى القضات نیز دانسته است. مُوید این گفته شعری از ابومحمد کلاعى جیانى است که مقری در نفح الطیب <ref>6/88</ref> آن را نقل کرده است. ذهبى <ref> العبر، 2/414</ref> علاوه بر این او را مفتى قرطبه خوانده است. [[ابن قاضى]] مکناسى <ref>جذوة الاقتباس، 1/255</ref> از ورود ابن رشد به [[فاس]] و نیز تدریس در آن شهر سخن گفته است.
== فعالیت‌ها ==
ابن‌رشد در جمادی الاول 511ق/اوت 1117م از سوی امیر مرابطی ابوالحسن علی بن یوسف بن تاشفین به مقام قضا گمارده شد، ولی پس از 4 سال که به این کار اشتغال داشت به گفته خود از بیم آنکه نتواند کتاب البیان والتحصیل را به پایان برد، از مقام خود استعفا کرد. قاضی عیاض <ref> الغنیة، 54</ref> علت دیگر استعفای وی را وجود تشنج عمومی دانسته است. عنان در عصر المرابطین <ref>ص 82</ref> این تشنجات را قیامی ضد مرابطون به شمار آورده و به نقل از یکی از نسخه‌های خطی البیان المغرب ابن عذاری از ارتباط شخص ابن‌رشد با این واقعه خبر داده است.  


در پى حمله آلفونسو در 519ق /1125م که به ترغیب و همدستى مسیحیان ساکن [[اندلس]] صورت گرفت و حکمران وقت، تمیم برادر ابن تاشفین در مقابله با او کوتاهى و سستى به خرج داد، ابن رشد برای دیدار با امیر و مطلع ساختن او از اوضاع <ref>نک: ابن عذاری، 4/72؛ عنان، نهایة الاندلس، 68</ref>. در 3 ربیع الاول 520 عازم [[مغرب]] شد <ref>ابن رشد، فتاوی، 3/1521</ref> و در ملاقات با امیر خواستار تنبیه و تبعید معاهدین مسیحى و برکناری تمیم گردید و امیر بر وفق نظر او به تبعید آنان پرداخت و تمیم را بر کنار نمود، یا تمیم خود در همین دوران درگذشت و کار به عزل او نینجامید. ابن رشد در همین سفر پیشنهاد تسویر (دیوارکشى ) مراکش را جهت حفظ امنیت آن در برابر حمله دشمنان، از جمله [[ابن تومرت]]، عرضه کرد و امیر آن را پذیرفت <ref>ابن عذاری، 4/72-73؛ ابن خطیب، 1/113-114؛ الحلل الموشیة، 90، 97- 98</ref>.
ابن سعید <ref>1/105</ref> ابن‌رشد را قاضی القضات نیز دانسته است. مُوید این گفته شعری از ابومحمد کلاعی جیانی است که مقری در نفح الطیب <ref>6/88</ref> آن را نقل کرده است. ذهبی <ref> العبر، 2/414</ref> علاوه بر این او را مفتی قرطبه خوانده است. ابن قاضی مکناسی <ref>جذوة الاقتباس، 1/255</ref> از ورود ابن‌رشد به [[فاس]] و نیز تدریس در آن شهر سخن گفته است.


ابن رشد پس از حصول مقصود، به قرطبه بازگشت، ولى در همان اوان ورود به قرطبه در بستر بیماری افتاد و پس از 4 ماه و 19 روز درگذشت. پسرش ابوالقاسم احمد بر او نماز گزارد و در مقبره عباس در شرق قرطبه در آرامگاه اسلاف خود به خاک سپرده شد <ref>ابن وزان، 3/1524- 1525</ref>.
در پی حمله آلفونسو در 519ق /1125م که به ترغیب و همدستی مسیحیان ساکن [[اندلس]] صورت گرفت و حکمران وقت، تمیم برادر ابن تاشفین در مقابله با او کوتاهی و سستی به خرج داد، ابن‌رشد برای دیدار با امیر و مطلع ساختن او از اوضاع <ref>نک: ابن عذاری، 4/72؛ عنان، نهایة الاندلس، 68</ref>. در 3 ربیع الاول 520 عازم [[مغرب]] شد <ref>ابن رشد، فتاوی، 3/1521</ref> و در ملاقات با امیر خواستار تنبیه و تبعید معاهدین مسیحی و برکناری تمیم گردید و امیر بر وفق نظر او به تبعید آنان پرداخت و تمیم را بر کنار نمود، یا تمیم خود در همین دوران درگذشت و کار به عزل او نینجامید. ابن‌رشد در همین سفر پیشنهاد تسویر (دیوارکشی) [[مراکش]] را جهت حفظ امنیت آن در برابر حمله دشمنان، از جمله ابن تومرت، عرضه کرد و امیر آن را پذیرفت <ref>ابن عذاری، 4/72-73؛ ابن خطیب، 1/113-114؛ الحلل الموشیة، 90، 97- 98</ref>.


==جایگاه علمی==
ابن‌رشد پس از حصول مقصود، به قرطبه بازگشت، ولی در همان اوان ورود به قرطبه در بستر بیماری افتاد و پس از 4 ماه و 19 روز درگذشت. پسرش ابوالقاسم احمد بر او نماز گزارد و در مقبره عباس در شرق قرطبه در آرامگاه اسلاف خود به خاک سپرده شد <ref>ابن وزان، 3/1524- 1525</ref>.
بررسى آثار چاپ شده ابن رشد و آنچه در وصف وی گفته اند، اهمیت او را در فقه [[مالکى]] نشان مى دهد. [[مراکشى]] <ref>2/357</ref> نقل کرده است که در مذهب مالک اثری چون البیان والتحصیل والمقدمات ابن رشد تألیف نشده است. همو مى افزاید که [[ابن اثیر]] در جامع الاصول او را از مجددین رأس سده پنجم در مراکش دانسته است <ref>قس: ابن اثیر، 12/222-223 که در نسخه آن افتادگى وجود دارد</ref>. فتاوی او خصوصاً از آن جهت که سیمایى از اوضاع اجتماعى، اقتصادی مغرب اسلامى (اعم از اندلس و مراکش تحت نفوذ مرابطون ) را نشان مى دهد، قابل توجه و بررسى است. تلقى او از [[جهاد]] و [[فتوا]] به افضلیت آن از [[حج]] و جاری و دائمى دانستن حکم هجرت، مبین درگیری و حضور مستقیم او در حوادث و اوضاع پرتلاطم آن روزگار است <ref>نک: ابن رشد، المقدمات، جم؛ ناصری، 7/8</ref>.
==آثار==
===آثار چاپى===


*البیان والتحصیل که اسم کامل آن بنا به تحقیق حجى <ref>1/5 -7</ref> البیان والتحصیل والشرح والتوجیه والتعلیل فى مسائل المستخرجة است که شرحى مفصل بر المستخرجة من الاسمعة معروف به عُتبیة اثر محمد بن احمد عتبى قرطبى <ref>د 255ق /869م </ref> است. این شرح در مدت 12 سال نوشته شده و در ربیع الاخر 517/ ژوئن 1122 به پایان رسیده است. البیان والتحصیل در خلال سالهای 1404-1407ق /1984-1987م در 20 مجلد در [[بیروت]] به چاپ رسیده که دو مجلد آخر آن شامل فهارس کتاب است. ابن قاضى مکناسى <ref> درة الحجال، 3/208</ref> از تألیف یک برنامج توسط ابوعمرو عثمان بن على بن دعمون غرناطى برای این کتاب خبر داده است. محمد بن ابى القاسم مشذالى مفتى و خطیب بجایه نیز این اثر را تلخیص نموده است <ref>[[بابا تنبکتى]]، 314</ref>.
== جایگاه علمی ==
*المقدمات که اسم کامل آن به تسمیه ابن رشد <ref> المقدمات، 1/10</ref> عبارت است از کتاب المقدمات الممهّدات لبناء ما اقتضته رسوم المدونة من الاحکام الشرعیان والتحصیلات المحکمات لامهات مسائلها المشکلات، مایه این کتاب که ابتدا در شرح المدونة و به هنگام مذاکره و مناظره ابن رشد با مالکیان دیگر فراهم آمده بود <ref>همان، 1/9</ref> پس از درخواست همراهان مبنى بر تمهید مقدمه ای در اول هر یک از بخشهای البیان، مقدمه ای بر آن گشت و چنانکه خود گفته است در هر دو کتاب از نظر سبک پیرو استادش ابن رزق است <ref> البیان، 1/31-32</ref>.محمدبن سعیدرعینى آن را مختصر کرده است <ref>باباتنبکتى، 272</ref>. ابوعبدالله محمد بن خلف انصاری معروف به ابن الالبیری نیز اثری با عنوان الرد على ابى الولید بن رشد فى مسألة الاستواء الواقعة له فى الجزء الاول من مقدماته تألیف کرده است <ref>ابن عبدالملک، 6/194؛ قس: ابن رشد، المقدمات، 1/21</ref>. المقدمات یک بار در 1325ق در [[قاهره]] بدون کتاب الجامع به چاپ رسید. الجامع من المقدمات جداگانه در 1985م در [[عمان]] چاپ شده است. این کتاب به صورت کامل نیز در 1408ق /1988م در بیروت به چاپ رسیده است.
بررسی آثار چاپ شده ابن‌رشد و آنچه در وصف وی گفته‌اند، اهمیت او را در فقه مالکی نشان می‌دهد. مراکشی <ref>2/357</ref> نقل کرده است که در مذهب مالک اثری چون البیان والتحصیل والمقدمات ابن‌رشد تألیف نشده است. همو می‌افزاید که [[ابن اثیر]] در جامع الاصول او را از مجددین رأس سده پنجم در مراکش دانسته است <ref>قس: ابن اثیر، 12/222-223 که در نسخه آن افتادگی وجود دارد</ref>. فتاوی او خصوصاً از آن جهت که سیمایی از اوضاع اجتماعی، اقتصادی مغرب اسلامی (اعم از اندلس و مراکش تحت نفوذ مرابطون) را نشان می‌دهد، قابل توجه و بررسی است. تلقی او از جهاد و فتوا به افضلیت آن از [[حج]] و جاری و دائمی دانستن حکم هجرت، مبین درگیری و حضور مستقیم او در حوادث و اوضاع پرتلاطم آن روزگار است <ref>نک: ابن رشد، المقدمات، جم؛ ناصری، 7/8</ref>.
*فتاوی که با عنوان المسائل یا النوازل از آن یاد شده <ref>نک: ابن بشکوال، 2/577؛ باباتنبکتى، 165</ref>. مجموعه فتاوای ابن رشد است که شاگرد او ابن وزان گرد آورده است. این کتاب در 1407ق /1987م در بیروت به چاپ رسیده است.
== آثار ==
=== آثار چاپی ===


===آثار خطى===
* البیان والتحصیل که اسم کامل آن بنا به تحقیق حجی <ref>1/5 -7</ref> البیان والتحصیل والشرح والتوجیه والتعلیل فی مسائل المستخرجة است که شرحی مفصل بر المستخرجة من الاسمعة معروف به عُتبیة اثر محمد بن احمد عتبی قرطبی <ref>د 255ق /869م </ref> است. این شرح در مدت 12 سال نوشته شده و در ربیع الاخر 517/ ژوئن 1122 به پایان رسیده است. البیان والتحصیل در خلال سال‌های 1404-1407ق /1984-1987م در 20 مجلد در [[بیروت]] به چاپ رسیده که دو مجلد آخر آن شامل فهارس کتاب است. ابن قاضی مکناسی <ref> درة الحجال، 3/208</ref> از تألیف یک برنامج توسط ابوعمرو عثمان بن علی بن دعمون غرناطی برای این کتاب خبر داده است. محمد بن ابی القاسم مشذالی مفتی و خطیب بجایه نیز این اثر را تلخیص نموده است <ref>[[بابا تنبکتی]]، 314</ref>.
* المقدمات که اسم کامل آن به تسمیه ابن‌رشد <ref> المقدمات، 1/10</ref> عبارت است از کتاب المقدمات الممهّدات لبناء ما اقتضته رسوم المدونة من الاحکام الشرعیان والتحصیلات المحکمات لامهات مسائلها المشکلات، مایه این کتاب که ابتدا در شرح المدونة و به هنگام مذاکره و مناظره ابن‌رشد با مالکیان دیگر فراهم آمده بود <ref>همان، 1/9</ref> پس از درخواست همراهان مبنی بر تمهید مقدمهای در اول هر یک از بخش‌های البیان، مقدمهای بر آن گشت و چنانکه خود گفته است در هر دو کتاب از نظر سبک پیرو استادش ابن رزق است <ref> البیان، 1/31-32</ref>.محمدبن سعیدرعینی آن را مختصر کرده است <ref>باباتنبکتی، 272</ref>. ابوعبدالله محمد بن خلف انصاری معروف به ابن الالبیری نیز اثری با عنوان الرد علی ابی الولید بن رشد فی مسألة الاستواء الواقعة له فی الجزء الاول من مقدماته تألیف کرده است <ref>ابن عبدالملک، 6/194؛ قس: ابن رشد، المقدمات، 1/21</ref>. المقدمات یک بار در 1325ق در [[قاهره]] بدون کتاب الجامع به چاپ رسید. الجامع من المقدمات جداگانه در 1985م در [[عمان]] چاپ شده است. این کتاب به صورت کامل نیز در 1408ق /1988م در بیروت به چاپ رسیده است.
* فتاوی که با عنوان المسائل یا النوازل از آن یاد شده <ref>نک: ابن بشکوال، 2/577؛ باباتنبکتی، 165</ref>. مجموعه فتاوای ابن‌رشد است که شاگرد او ابن وزان گرد آورده است. این کتاب در 1407ق /1987م در بیروت به چاپ رسیده است.


*شرح المدونة یا مناهج التحصیل و نتائج لطائف التأویل على کشف اسرار المدونة. نسخه ای از آن در [[کتابخانه قرویین]] فاس موجود است. رابطه این اثر با المقدمات قابل بررسى است.
=== آثار خطی ===
*مختصر شرح معانى الآثار [[طحاوی]] <ref>خدیویه، 1/414</ref> این اثر توسط عبدالرحمان الرقعى به نظم درآمده است.


==پانویس==
* شرح المدونة یا مناهج التحصیل و نتائج لطائف التأویل علی کشف اسرار المدونة. نسخهای از آن در کتابخانه قرویین فاس موجود است. رابطه این اثر با المقدمات قابل بررسی است.
{{پانویس|۲}}
* مختصر شرح معانی الآثار طحاوی <ref>خدیویه، 1/414</ref> این اثر توسط عبدالرحمان الرقعی به نظم درآمده است.


==منابع==
== منابع ==


#ابن ابار، محمد، التکملة، به کوشش عزت عطار حسینى، قاهره، 1375ق / 1956م
# ابن ابار، محمد، التکملة، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، 1375ق / 1956م
#همو، المعجم فى اصحاب القاضى الامام ابى على الصدقى، [[مادرید]]، 1885م
# همو، المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدقی، مادرید، 1885م
#ابن اثیر، مجدالدین، جامع الاصول، به کوشش محمد حامد الفقى، قاهره، 1370ق
# ابن اثیر، مجدالدین، جامع الاصول، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، 1370ق
#ابن بشکوال، خلف، الصلة، قاهره، 1966م
# ابن بشکوال، خلف، الصلة، قاهره، 1966م
#ابن خطیب، محمد، الاحاطة، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، مکتبة الخانجى
# ابن خطیب، محمد، الاحاطة، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، مکتبة الخانجی
#ابن خیر، محمد، الفهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، [[بغداد]]، 1963م
# ابن خیر، محمد، الفهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، 1963م
#ابن رشد، محمد، البیان والتحصیل، به کوشش محمد حجى و دیگران، بیروت، 1407ق /1987م
# ابن‌رشد، محمد، البیان والتحصیل، به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، 1407ق /1987م
#همو، الفتاوی، به کوشش مختار بن طاهر تلیلى، بیروت، 1987م
# همو، الفتاوی، به کوشش مختار بن طاهر تلیلی، بیروت، 1987م
#همو، المقدمات الممهدات، به کوشش محمد حجى و سعید احمد اعراب، بیروت، 1408ق /1988م
# همو، المقدمات الممهدات، به کوشش محمد حجی و سعید احمد اعراب، بیروت، 1408ق /1988م
#ابن زبیر، احمد، صلة الصلة، القسم الاخیر، به کوشش لوی پرووانسال، [[پاریس]]، 1937م
# ابن زبیر، احمد، صلة الصلة، القسم الاخیر، به کوشش لوی پرووانسال، پاریس، 1937م
#ابن سعید اندلسى، على، المغرب، به کوشش شوقى ضیف، قاهره، 1953م
# ابن سعید اندلسی، علی، المغرب، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، 1953م
#ابن عبدالملک، محمد، الذیل والتکملة، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1972م
# ابن عبدالملک، محمد، الذیل والتکملة، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1972م
#ابن عذاری مراکشى، احمد، البیان المغرب به کوشش احسان عباس، بیروت، 1967م
# ابن عذاری مراکشی، احمد، البیان المغرب به کوشش احسان عباس، بیروت، 1967م
#ابن قاضى مکناسى، احمد، جذوة الاقتباس، [[رباط]]، 1972م
# ابن قاضی مکناسی، احمد، جذوة الاقتباس، رباط، 1972م
#همو، درة الحجال، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، [[تونس]] و قاهره، 1391ق /1971م
# همو، درة الحجال، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، تونس و قاهره، 1391ق /1971م
#ابن وزان، محمد، توضیحات بر فتاوی (نک: ابن رشد در همین مآخذ)
# ابن وزان، محمد، توضیحات بر فتاوی (نک: ابن‌رشد در همین مآخذ)
#باباتنکبتى، احمد، نیل الابتهاج، در حاشیة الدیباج المذهب ابن فرحون، قاهره، 1351ق
# باباتنکبتی، احمد، نیل الابتهاج، در حاشیة الدیباج المذهب ابن فرحون، قاهره، 1351ق
#حاجى خلیفه، کشف
# حاجی خلیفه، کشف
#حجى، مقدمة البیان والتحصیل (نک: ابن رشد در همین مآخذ)
# حجی، مقدمة البیان والتحصیل (نک: ابن‌رشد در همین مآخذ)
#الحلل الموشیة، به کوشش سهیل زکار و عبدالقادر زمامه، دارالبیضاء، 1979م
# الحلل الموشیة، به کوشش سهیل زکار و عبدالقادر زمامه، دارالبیضاء، 1979م
#خدیویه، فهرست
# خدیویه، فهرست
#ذهبى، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، 1405ق /1985م
# ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، 1405ق /1985م
#همو، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونى زغلول، بیروت، 1405ق /1985م
# همو، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، 1405ق /1985م
#ضبى، احمد، بغیة الملتمس، قاهره، 1967م
# ضبی، احمد، بغیة الملتمس، قاهره، 1967م
#عنان، محمد عبدالله، عصر المرابطین والموحدین، قاهره، 1964م
# عنان، محمد عبدالله، عصر المرابطین والموحدین، قاهره، 1964م
#همو، نهایة الاندلس، قاهره، 1966م
# همو، نهایة الاندلس، قاهره، 1966م
#قاضى عیاض، ترتیب المدارک، به کوشش احمد بکیر محمود، بیروت و [[طرابلس]]، 1387ق /1967م
# قاضی عیاض، ترتیب المدارک، به کوشش احمد بکیر محمود، بیروت و طرابلس، 1387ق /1967م
#همو، الغنیة، به کوشش ماهر زهیر جرار، بیروت، 1402ق /1982م
# همو، الغنیة، به کوشش ماهر زهیر جرار، بیروت، 1402ق /1982م
#مخلوف، محمد، شجرة النور الزکیة، بیروت، 1350ق
# مخلوف، محمد، شجرة النور الزکیة، بیروت، 1350ق
#مراکشى، عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، فاس، 1355ق /1936م
# مراکشی، عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، فاس، 1355ق /1936م
#مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش یوسف بقاعى، بیروت، 1406ق /1986م
# مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش یوسف بقاعی، بیروت، 1406ق /1986م
#ناصری، سلاوی، احمد بن خالد، الاستقصاء، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، 1956م
# ناصری، سلاوی، احمد بن خالد، الاستقصاء، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، 1956م
#ونشریسى، احمد، المعیار المغرب، به کوشش محمد حجى و دیگران، بیروت، 1401ق /1981م
# ونشریسی، احمد، المعیار المغرب، به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، 1401ق /1981م
#GAL; GAl,S.
#GAL; GAl,S.


[[رده: مراکش]]
== پانویس ==
[[رده: عالمان اهل سنت]]
{{پانویس}}
[[رده: شخصیت‌ های دینی مراکش]]
 
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان اهل سنت]]
[[رده:مراکش]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۵:۱۴

محمد بن احمد بن رشد اندلسی
نام کاملمحمد بن احمد بن محمد بن احمد بن احمد بن رشد
نام‌های دیگرابوالولید
اطلاعات شخصی

اِبْن‌ِ رُشد، ابوالولید محمد بن‌ احمد قرطبی‌ (450-11 ذیقعده 520ق /1058- 28 نوامبر 1126) قاضی و فقیه مالکی است که برای تمایز از نوه نامدارش از او به ابن‌رشد الجد و ابن‌رشد الاکبر نیز یاد می‌شود.

پیشینه

وی در قرطبه زاده شد و در همان‌جا رشد یافت و نزد دانشمندان آن سامان دانش آموخت.

اساتید

برخی از برجسته‌ترین اساتید او عبارتند از:

  • ابوجعفر احمد بن رزق، فقیه قرطبه که نقش بسزایی در شکل‌گیری شخصیت فقهی و طریقه علمی او داشته است.
  • ابومروان عبدالملک بن سراج
  • ابوعبدالله محمد بن فرج معروف به ابن الطلاع
  • ابوعبدالله محمد بن خیره، معروف به ابن ابی العافیة جوهری
  • ابوعلی حسین بن محمد غسانی، معروف به جیانی.
  • ابوالعباس احمد بن عمر عذری، معروف به دلائی نیز بدو اجازه روایت داده و ابن‌رشد تصانیف او را روایت کرده است [۱].

شاگردان

مهم‌ترین شاگردان او عبارتند از:

  • ابوالحسن محمد بن عبدالرحمان، معروف به ابن الوزّان،
  • قاضی عیاض،
  • ابن بشکوال،
  • ابومروان عبدالمک ابن مسرة یحصبی،
  • محمد بن یوسف معروف به ابن سعاده،
  • ابوالحسن علی بن عبدالله انصاری، معروف به ابن النعمة
  • ابوالولید ابن الدباغ [۲].

فعالیت‌ها

ابن‌رشد در جمادی الاول 511ق/اوت 1117م از سوی امیر مرابطی ابوالحسن علی بن یوسف بن تاشفین به مقام قضا گمارده شد، ولی پس از 4 سال که به این کار اشتغال داشت به گفته خود از بیم آنکه نتواند کتاب البیان والتحصیل را به پایان برد، از مقام خود استعفا کرد. قاضی عیاض [۳] علت دیگر استعفای وی را وجود تشنج عمومی دانسته است. عنان در عصر المرابطین [۴] این تشنجات را قیامی ضد مرابطون به شمار آورده و به نقل از یکی از نسخه‌های خطی البیان المغرب ابن عذاری از ارتباط شخص ابن‌رشد با این واقعه خبر داده است.

ابن سعید [۵] ابن‌رشد را قاضی القضات نیز دانسته است. مُوید این گفته شعری از ابومحمد کلاعی جیانی است که مقری در نفح الطیب [۶] آن را نقل کرده است. ذهبی [۷] علاوه بر این او را مفتی قرطبه خوانده است. ابن قاضی مکناسی [۸] از ورود ابن‌رشد به فاس و نیز تدریس در آن شهر سخن گفته است.

در پی حمله آلفونسو در 519ق /1125م که به ترغیب و همدستی مسیحیان ساکن اندلس صورت گرفت و حکمران وقت، تمیم برادر ابن تاشفین در مقابله با او کوتاهی و سستی به خرج داد، ابن‌رشد برای دیدار با امیر و مطلع ساختن او از اوضاع [۹]. در 3 ربیع الاول 520 عازم مغرب شد [۱۰] و در ملاقات با امیر خواستار تنبیه و تبعید معاهدین مسیحی و برکناری تمیم گردید و امیر بر وفق نظر او به تبعید آنان پرداخت و تمیم را بر کنار نمود، یا تمیم خود در همین دوران درگذشت و کار به عزل او نینجامید. ابن‌رشد در همین سفر پیشنهاد تسویر (دیوارکشی) مراکش را جهت حفظ امنیت آن در برابر حمله دشمنان، از جمله ابن تومرت، عرضه کرد و امیر آن را پذیرفت [۱۱].

ابن‌رشد پس از حصول مقصود، به قرطبه بازگشت، ولی در همان اوان ورود به قرطبه در بستر بیماری افتاد و پس از 4 ماه و 19 روز درگذشت. پسرش ابوالقاسم احمد بر او نماز گزارد و در مقبره عباس در شرق قرطبه در آرامگاه اسلاف خود به خاک سپرده شد [۱۲].

جایگاه علمی

بررسی آثار چاپ شده ابن‌رشد و آنچه در وصف وی گفته‌اند، اهمیت او را در فقه مالکی نشان می‌دهد. مراکشی [۱۳] نقل کرده است که در مذهب مالک اثری چون البیان والتحصیل والمقدمات ابن‌رشد تألیف نشده است. همو می‌افزاید که ابن اثیر در جامع الاصول او را از مجددین رأس سده پنجم در مراکش دانسته است [۱۴]. فتاوی او خصوصاً از آن جهت که سیمایی از اوضاع اجتماعی، اقتصادی مغرب اسلامی (اعم از اندلس و مراکش تحت نفوذ مرابطون) را نشان می‌دهد، قابل توجه و بررسی است. تلقی او از جهاد و فتوا به افضلیت آن از حج و جاری و دائمی دانستن حکم هجرت، مبین درگیری و حضور مستقیم او در حوادث و اوضاع پرتلاطم آن روزگار است [۱۵].

آثار

آثار چاپی

  • البیان والتحصیل که اسم کامل آن بنا به تحقیق حجی [۱۶] البیان والتحصیل والشرح والتوجیه والتعلیل فی مسائل المستخرجة است که شرحی مفصل بر المستخرجة من الاسمعة معروف به عُتبیة اثر محمد بن احمد عتبی قرطبی [۱۷] است. این شرح در مدت 12 سال نوشته شده و در ربیع الاخر 517/ ژوئن 1122 به پایان رسیده است. البیان والتحصیل در خلال سال‌های 1404-1407ق /1984-1987م در 20 مجلد در بیروت به چاپ رسیده که دو مجلد آخر آن شامل فهارس کتاب است. ابن قاضی مکناسی [۱۸] از تألیف یک برنامج توسط ابوعمرو عثمان بن علی بن دعمون غرناطی برای این کتاب خبر داده است. محمد بن ابی القاسم مشذالی مفتی و خطیب بجایه نیز این اثر را تلخیص نموده است [۱۹].
  • المقدمات که اسم کامل آن به تسمیه ابن‌رشد [۲۰] عبارت است از کتاب المقدمات الممهّدات لبناء ما اقتضته رسوم المدونة من الاحکام الشرعیان والتحصیلات المحکمات لامهات مسائلها المشکلات، مایه این کتاب که ابتدا در شرح المدونة و به هنگام مذاکره و مناظره ابن‌رشد با مالکیان دیگر فراهم آمده بود [۲۱] پس از درخواست همراهان مبنی بر تمهید مقدمهای در اول هر یک از بخش‌های البیان، مقدمهای بر آن گشت و چنانکه خود گفته است در هر دو کتاب از نظر سبک پیرو استادش ابن رزق است [۲۲].محمدبن سعیدرعینی آن را مختصر کرده است [۲۳]. ابوعبدالله محمد بن خلف انصاری معروف به ابن الالبیری نیز اثری با عنوان الرد علی ابی الولید بن رشد فی مسألة الاستواء الواقعة له فی الجزء الاول من مقدماته تألیف کرده است [۲۴]. المقدمات یک بار در 1325ق در قاهره بدون کتاب الجامع به چاپ رسید. الجامع من المقدمات جداگانه در 1985م در عمان چاپ شده است. این کتاب به صورت کامل نیز در 1408ق /1988م در بیروت به چاپ رسیده است.
  • فتاوی که با عنوان المسائل یا النوازل از آن یاد شده [۲۵]. مجموعه فتاوای ابن‌رشد است که شاگرد او ابن وزان گرد آورده است. این کتاب در 1407ق /1987م در بیروت به چاپ رسیده است.

آثار خطی

  • شرح المدونة یا مناهج التحصیل و نتائج لطائف التأویل علی کشف اسرار المدونة. نسخهای از آن در کتابخانه قرویین فاس موجود است. رابطه این اثر با المقدمات قابل بررسی است.
  • مختصر شرح معانی الآثار طحاوی [۲۶] این اثر توسط عبدالرحمان الرقعی به نظم درآمده است.

منابع

  1. ابن ابار، محمد، التکملة، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، 1375ق / 1956م
  2. همو، المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدقی، مادرید، 1885م
  3. ابن اثیر، مجدالدین، جامع الاصول، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، 1370ق
  4. ابن بشکوال، خلف، الصلة، قاهره، 1966م
  5. ابن خطیب، محمد، الاحاطة، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، مکتبة الخانجی
  6. ابن خیر، محمد، الفهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، 1963م
  7. ابن‌رشد، محمد، البیان والتحصیل، به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، 1407ق /1987م
  8. همو، الفتاوی، به کوشش مختار بن طاهر تلیلی، بیروت، 1987م
  9. همو، المقدمات الممهدات، به کوشش محمد حجی و سعید احمد اعراب، بیروت، 1408ق /1988م
  10. ابن زبیر، احمد، صلة الصلة، القسم الاخیر، به کوشش لوی پرووانسال، پاریس، 1937م
  11. ابن سعید اندلسی، علی، المغرب، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، 1953م
  12. ابن عبدالملک، محمد، الذیل والتکملة، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1972م
  13. ابن عذاری مراکشی، احمد، البیان المغرب به کوشش احسان عباس، بیروت، 1967م
  14. ابن قاضی مکناسی، احمد، جذوة الاقتباس، رباط، 1972م
  15. همو، درة الحجال، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، تونس و قاهره، 1391ق /1971م
  16. ابن وزان، محمد، توضیحات بر فتاوی (نک: ابن‌رشد در همین مآخذ)
  17. باباتنکبتی، احمد، نیل الابتهاج، در حاشیة الدیباج المذهب ابن فرحون، قاهره، 1351ق
  18. حاجی خلیفه، کشف
  19. حجی، مقدمة البیان والتحصیل (نک: ابن‌رشد در همین مآخذ)
  20. الحلل الموشیة، به کوشش سهیل زکار و عبدالقادر زمامه، دارالبیضاء، 1979م
  21. خدیویه، فهرست
  22. ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، 1405ق /1985م
  23. همو، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، 1405ق /1985م
  24. ضبی، احمد، بغیة الملتمس، قاهره، 1967م
  25. عنان، محمد عبدالله، عصر المرابطین والموحدین، قاهره، 1964م
  26. همو، نهایة الاندلس، قاهره، 1966م
  27. قاضی عیاض، ترتیب المدارک، به کوشش احمد بکیر محمود، بیروت و طرابلس، 1387ق /1967م
  28. همو، الغنیة، به کوشش ماهر زهیر جرار، بیروت، 1402ق /1982م
  29. مخلوف، محمد، شجرة النور الزکیة، بیروت، 1350ق
  30. مراکشی، عباس، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، فاس، 1355ق /1936م
  31. مقری، احمد، نفح الطیب، به کوشش یوسف بقاعی، بیروت، 1406ق /1986م
  32. ناصری، سلاوی، احمد بن خالد، الاستقصاء، به کوشش جعفر و محمد ناصری، دارالبیضاء، 1956م
  33. ونشریسی، احمد، المعیار المغرب، به کوشش محمد حجی و دیگران، بیروت، 1401ق /1981م
  34. GAL; GAl,S.

پانویس

  1. ابن رشد، البیان، 1/31؛ قاضی عیاض، الغنیة، 55، 228
  2. ابن رشد، فتاوی، 3/1521؛ قاضی عیاض، همان، 55؛ ابن بشکوال، 2/576؛ ابن ابار، المعجم، 155؛ همو، التکملة، 2/506؛ ابن زبیر، 207
  3. الغنیة، 54
  4. ص 82
  5. 1/105
  6. 6/88
  7. العبر، 2/414
  8. جذوة الاقتباس، 1/255
  9. نک: ابن عذاری، 4/72؛ عنان، نهایة الاندلس، 68
  10. ابن رشد، فتاوی، 3/1521
  11. ابن عذاری، 4/72-73؛ ابن خطیب، 1/113-114؛ الحلل الموشیة، 90، 97- 98
  12. ابن وزان، 3/1524- 1525
  13. 2/357
  14. قس: ابن اثیر، 12/222-223 که در نسخه آن افتادگی وجود دارد
  15. نک: ابن رشد، المقدمات، جم؛ ناصری، 7/8
  16. 1/5 -7
  17. د 255ق /869م
  18. درة الحجال، 3/208
  19. بابا تنبکتی، 314
  20. المقدمات، 1/10
  21. همان، 1/9
  22. البیان، 1/31-32
  23. باباتنبکتی، 272
  24. ابن عبدالملک، 6/194؛ قس: ابن رشد، المقدمات، 1/21
  25. نک: ابن بشکوال، 2/577؛ باباتنبکتی، 165
  26. خدیویه، 1/414