اصحاب کهف: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:اصحاب کهف.jpg |جایگزین=اصحاب کهف|اصحاب کهف]]</div> | |||
'''اَصْحابِ کَهْف''' در [[قصص قرآنی]] عنوان گروهی از مؤمنان است که از ستم پادشاهی [[مشرک|مشرک]] به غاری پناه بردند و سالیانی دراز به خوابی عمیق فرورفتند. بر پایه [[حدیث|روایات]] نام این پادشاه مشرک [[دقیانوس]] و محل واقعه اِفِسوس دانسته شده است. داستان این گروه در اوایل [[سوره کهف|سوره مکی کهف]] مسطور است که در آن سخن از یکتاپرستانی است که برای گریز از پرستش خدایان دروغین به غاری پناه بردند تا از گزند ستمکاران [[بت|بتپرست]] برهند. | |||
خوابی که آنان را در غار در رُبود به فرمان پروردگار سالیانی به طول انجامید و در این مدت چنان هیبتی داشتند که کس را یارای نزدیک شدن به آنان نبود و نگرنده آنان را بیدار میپنداشت. این خفتگان سالیانی چند (بر پایة آیات قرآنی: 309 سال) را در همان حال گذراندند و چون به خواست الهی از خواب برخاستند چنان گمان بردند که تنها روزی یا کمی بیشتر از روز در خواب بودهاند. | |||
== معنای لغوی اصحاب کهف == | |||
<big>اصحاب</big> جمع <big>صاحب</big> (اسم فاعل) از ماده «صـحـب» و معنای مصدری آن همراهی کردن است و صاحب کسی یا چیزی است که ملازم و همراه کس یا چیز دیگر باشد<ref>المصباح، ج 2، ص 333؛ مفردات، ص 475، «صحب»</ref>. این ملازمت و همراهی باید عرفاً فراوان باشد<ref>مفردات، ص 475، «صحب»</ref>. | |||
</ | |||
<big>کهف</big> به معنای شکاف در دل کوه (غار) است؛ اما برخی لغت دانان <ref>لسان العرب، ج 12، ص 176</ref> <big>کهف</big> را بزرگتر از <big>غار</big> دانستهاند. اصحاب کهف به معنای <big>یاران و ملازمان غار</big> است. | |||
== موقعیت جغرافیایی غار اصحاب کهف == | |||
[[خداوند]] ابتدا در معرفی جغرافیای غار اصحاب کهف میفرماید: | |||
{{متن قرآن |وَ تَرَی الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَّزوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذاتَ الْیَمینِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فی فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ |سوره = کهف |آیه = 18 }}؛ و (اگر در آنجا بودی) خورشید را میدیدی که به هنگام طلوع به سمت راست غارشان متمایل میگردد و به هنگام غروب به سمت چپ و آنها در محل وسیعی از آن (غار) قرار داشتند؛ این از آیات خداست. | |||
= | == محل غار اصحاب کهف == | ||
# غار افسوس در فاصله 73 کیلومتری شهر ازمیر [[ترکیه|ترکیه]] در 1 کیلومتری روستای ایاصولوک در کوه ینامیرداغ قرار دارد؛ ولی این غار با وجود شهرتی که دارد با مشخصات قرآنی منطبق نیست؛ چون [[قرآن]] میفرماید: وقتی خورشید طلوع میکرد در جهت راست غار و هنگام غروب در جهت چپ غار بود بنابراین باید در غار رو به جنوب باشد در حالی که در این غار رو به شمال شرقی است. | |||
# غار رجیب در 8 کیلومتری شهر [[عمان]] (پایتخت [[اردن]]) در روستای رجیب واقع در کوه محفورا غاری به وسعت 3 × 5/2 متر؛ در غار رو به جنوب است. داخل غار تعدادی قبر به سبک یونانی است. (گویا هفت یا هشت قبر است.) بر دیوارههای غار نقشها و خطهای یونانی قدیم به چشم میخورد که قابل خواندن نیست؛ تصویر یک سگ هم دیده میشود. بالای غار آثار یک [[صومعه]] مشاهده میشود که به ضمیمه آثار دیگر در زمان جوستینوس اول (418 ـ 427 م) بنا شده که پس از استیلای [[مسلمانان]] به مسجد تبدیل شده است. این [[مسجد]] دارای [[محراب]]، مأذنه و وضوخانه است. تمام مشخصات که در قرآن برای غار ذکر شده است با غار رجیب مطابقت دارد. افزون بر آن براساس قراین متعدد از جمله برخی [[روایات]] غار اصحاب کهف در [[عمان]] قرار دارد که بعضی از آنها را یاقوت در معجم البلدان آورده است. او مینویسد: «رقیم اسم روستایی در نزدیکی عمّان است و قصر یزید بین عبدالملک در آن قرار دارد.» | |||
# عمان در شهر فیلادلفیا بنا شده است که پیش از اسلام، مشهورترین شهر [[روم]] بوده و از اوایل قرن دوم میلادی تا زمان فتح [[مسلمانان]]، در استیلای روم قرار داشته است. | |||
# غاری در کوه قاسیون ـ نزدیکی صالحیه [[دمشق]] ـ است که به اصحاب کهف نسبت داده میشود. | |||
# غاری در شهر تبری [[فلسطین|فلسطین]] به اصحاب کهف نسبت داده میشود. | |||
# در شبه جزیره اسکاندیناوی ـ در اروپای شمالی ـ آثار هفت جثه که شبیه رومیان است، وجود دارد. | |||
# در نخجوان [[جمهوری آذربایجان|جمهوری آذربایجان]] هم غاری است که به اصحاب کهف، نسبت داده میشود. | |||
[[ | اما هیچ شاهدی که این چهار غار با مشخصات قرآن مطابقت کند، وجود ندارد؛ چون قضیه در زمان رومیان واقع شده است و رومیان بر اروپای شمالی و [[قفقاز]] سلطه نداشتهاند<ref> تفسیر قمی، ج2، ص 32</ref>. | ||
[[رده: | |||
[[رده: | == معرفی اصحاب کهف در قرآن == | ||
اصحاب کهف گروهی جوانمرد با [[ایمان|ایمان]] بودند که در جامعه ای [[مشرک]] و [[بت|بتپرست]] زندگی میکردند. آنان با بصیرت کامل ایمان آورده بودند و [[خداوند]] متعال هم آنها را هدایت فرمود و از فیض معرفت و حکمت بهرهمند ساخت. آنها دانستند که اگر در بین مردم بمانند، بتپرستان آنها را تحت فشار میگذارند و نمیتوانند حرف حق را بگویند و به [[شریعت|شریعت]] حق عمل کنند. از سوی دیگر، میخواستند موحّد بمانند و خود را از [[شرک]] حفظ کنند؛ بنابراین، قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، آفریننده آسمانها و زمین است. جز او کسی را [[عبادت]] نمیکنیم. چرا این مردم ستمکار که به جای خداوند، معبود دیگری برگزیدهاند؛ استدلال روشنی ندارند؟ سرانجام، از آن زندگی خفت بار کناره گرفته و به غار پناه بردند. | |||
[[خداوند]] متعال خواب را بر آنها مسلط کرد و 309 سال در غار ماندند. موقعیت جغرافیائی غار به گونهای بود که، خورشید وقتی طلوع میکرد، شعاع آن در جهت راست غار و زمانی که غروب میکرد در جهت چپ قرار داشت. آنها در خواب بودند؛ اما گویا بیدارند. خداوند آنها را از پهلوی راست به پهلوی چپ حرکت میداد؛ هر کس از آن جا میگذشت و بر حال آنها آگاهی مییافت، وحشتزده فرار میکرد. | |||
در نهایت و پس از گذشت سیصد و نه سال، خداوند آنها را بیدار کرد تا ببینند چگونه نجات یافتهاند. وقتی همه بیدار شدند، دیدند خورشید، تغییر مکان داده است. یکی از آنها از دیگران پرسید: چقدر در غار ماندیم؟ بعضی گفتند: یک روز یا قسمتی از یک روز. از آن جا که خورشید تغییر مکان داده بود و آنها تردید داشتند که آیا شب هم در غار ماندهاند یا نه، یکی گفت: خداوند میداند شما چقدر این جا ماندهاید! سپس گفت: شما گرسنه هستید، بهتر است کسی به شهر برود و غذا تهیه کند، ولی هر کس به شهر میرود، مواظب باشد مردم از موضوع با خبر نشوند؛ چون اگر بفهمند، یا شما را میکشند، یا به بتپرستی مجبور میکنند و شما رستگار نمیشوید<ref>سوره کهف، آیات 9 ـ 25</ref>. | |||
در طول مدتی که آنها در غار بودند خداوند قوم [[مشرک]] و حاکمان آنها را منقرض کرده بود و خداپرستان غلبه یافته بودند و حکومت میکردند. در آن زمان مردم درباره [[معاد]] اختلاف داشتند و خداوند اراده کرد با بیدار کردن اصحاب کهف، نشانههایی از معاد را به آنها نشان دهد. | |||
شخصی که برای خرید به شهر رفت، گمان میکرد همان شهری است که از آن جا خارج شدهاند؛ اما وقتی وارد شهر شد، دید همه چیز تغییر کرده است، در حیرت فرو رفت. وقتی خواست غذا بخرد، سکه ای داد (سکه مربوط به سیصد سال قبل)، مردم درباره آن سکه مشاجره کردند و خبر به سرعت در شهر پیچید و مردم زیادی جمع شدند و همراه او به سوی غار حرکت کردند و آنچه را شنیده بودند، مشاهده کردند و امر معاد برایشان روشن شد. اصحاب کهف پس از مدتی کوتاهی به اراده خداوند از دنیا رفتند<ref>تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 3؛ طبرسی، مجمع البیان، ج 6، ص 311 ـ330</ref>. | |||
== نام اصحاب کهف == | |||
نامهای اصحاب کهف رومی است؛ از این رو در ترجمه، تغییراتی پیدا کرده و در نام آنها اختلاف پیدا آمده است. در [[تفسیر ابوالفتوح رازی|تفسیر ابوالفتوح رازی]]<ref>تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 6، ص 309</ref>، نام آنها چنین گزارش شده است: | |||
# مکسلمینا | |||
# محسلمینا | |||
# تلمیخا | |||
# مرطوس | |||
# نسوطوس | |||
# نیورس | |||
# بکرویس | |||
# بطینوس | |||
# قطمیر (نام سگ آنها). | |||
نام یونانی آنها:<ref>تفسیر المیزان، ج 13، ص 309؛ به تفسیر نمونه سوره ی کهف، آیات 9 ـ 25 و لغت نامه ی دهخدا، واژه ی اصحاف کهف رجوع شود.</ref>. | |||
# MAXIMILIANOS | |||
# IAMBLICHOS | |||
# MARTINOS | |||
# DIONYSIOS | |||
# joannes | |||
# exakous to dianos | |||
# antonios. | |||
در روایتی از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق (علیهالسلام)]] که یاران [[حجت بن الحسن (مهدی)|امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)]] را برمیشمرد، چنین آمده است: | |||
«همراه امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) 27 نفر از [[کوفه]]، 15 نفر از قوم [[حضرت موسی|موسی]]، 7 نفر اهل کهف و [[یوشع بن نون|یوشع بن نون]] و [[سلمان]] و [[ابودجانهی انصاری|ابودجانه انصاری]] و [[مقداد]] و [[مالک اشتر]] قیام میکنند و جزء یاران و حکام آن حضرت هستند<ref>بحارالانوار، ج 35، ص 90، حدیث 95؛ میزان الحکمه، حدیث 6940</ref>.» | |||
'''نکات آموزنده''' | |||
# کسانی که با بصیرت کامل ایمان بیاورند در برابر چالشها مقاوم هستند. و برای حفظ ایمان خود در صورت نیاز، [[هجرت]] خواهند کرد. | |||
# خداوند یاور مؤمنین است و در همه حال آنان را حفظ میکند. | |||
# شخصیتهای بزرگ تاریخ، با استقامت و پایداری اسوه شدهاند. | |||
== دلیل مخالفت اصحاب کهف با دقیانوس == | |||
اما اصحاب کهف، افرادی خداپرست بودند که بهدلیل شرک [[دقیانوس]] ـ پادشاه و حاکم شهرستان اصحاب کهف و بتپرستی مردم آن سرزمین با آنان مخالفت نمودند و گفتند: {{متن قرآن |فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً |سوره = کهف |آیه = ۱۴ }} «پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است، جز او کسی را به خدایی قبول نمیکنیم، هرگاه چنین کنیم، سخنی سخت کفرآمیز گفته باشیم.» | |||
سپس با یکدیگر گفتوگو کردند و تصمیم گرفتند از مردم آن سرزمین و حاکم آنان بیزاری جویند و کنارهگیری نمایند {{متن قرآن |وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَی الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرفَقاً |سوره = کهف |آیه = ۱۶ }}. | |||
بدین منظور از شهر خارج شده به غاری که در آن سرزمین بوده پناه برده و پنهان شدند<ref>طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۸، ص ۳۳۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش.</ref>. | |||
== آیا اصحاب کهف در زمان ظهور رجعت میکنند == | |||
بر اساس صریح [[قرآن کریم]]، مسلّم است که اصحاب کهف پس از یک خواب طولانی به امر پروردگار زنده شدند و پس از نمایش قدرت الهی از دنیا رفتند. اما در ارتباط با رجعت آنها در زمان ظهور [[حجت بن الحسن (مهدی)|حضرت مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف)]] روایاتی وجود دارد که بازگشت آنها را تأیید میکند؛ مانند این روایت که توسط یکی از مفسران بزرگ [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نقل شده است: | |||
«أَنَّ الْمَهْدِیَ(علیهالسلام) یُسَلِّمُ عَلَیْهِمْ فَیُحْیِیهِمُ الله عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ یَرْجِعُونَ إِلَی رَقْدَتِهِمْ فَلَا یَقُومُونَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَة <ref>ثعلبی نیشابوری، ابواسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۵۷، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق</ref>.» | |||
[[حجت بن الحسن (مهدی)|مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف)]] به اصحاب کهف سلام میدهد و به دنبال آن خداوند آنها را زنده میکند. سپس به خوابگاه خود برگشته و دیگر تا روز [[قیامت]] برنخواهند خواست. | |||
برخی کتب [[شیعی]] نیز این [[روایت]] را از [[ثعلبی]] نقل کردهاند<ref>ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 373، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق.</ref>. | |||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۸
اَصْحابِ کَهْف در قصص قرآنی عنوان گروهی از مؤمنان است که از ستم پادشاهی مشرک به غاری پناه بردند و سالیانی دراز به خوابی عمیق فرورفتند. بر پایه روایات نام این پادشاه مشرک دقیانوس و محل واقعه اِفِسوس دانسته شده است. داستان این گروه در اوایل سوره مکی کهف مسطور است که در آن سخن از یکتاپرستانی است که برای گریز از پرستش خدایان دروغین به غاری پناه بردند تا از گزند ستمکاران بتپرست برهند. خوابی که آنان را در غار در رُبود به فرمان پروردگار سالیانی به طول انجامید و در این مدت چنان هیبتی داشتند که کس را یارای نزدیک شدن به آنان نبود و نگرنده آنان را بیدار میپنداشت. این خفتگان سالیانی چند (بر پایة آیات قرآنی: 309 سال) را در همان حال گذراندند و چون به خواست الهی از خواب برخاستند چنان گمان بردند که تنها روزی یا کمی بیشتر از روز در خواب بودهاند.
معنای لغوی اصحاب کهف
اصحاب جمع صاحب (اسم فاعل) از ماده «صـحـب» و معنای مصدری آن همراهی کردن است و صاحب کسی یا چیزی است که ملازم و همراه کس یا چیز دیگر باشد[۱]. این ملازمت و همراهی باید عرفاً فراوان باشد[۲].
کهف به معنای شکاف در دل کوه (غار) است؛ اما برخی لغت دانان [۳] کهف را بزرگتر از غار دانستهاند. اصحاب کهف به معنای یاران و ملازمان غار است.
موقعیت جغرافیایی غار اصحاب کهف
خداوند ابتدا در معرفی جغرافیای غار اصحاب کهف میفرماید: وَ تَرَی الشَّمْسَ إِذا طَلَعَتْ تَّزوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ ذاتَ الْیَمینِ وَ إِذا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذاتَ الشِّمالِ وَ هُمْ فی فَجْوَةٍ مِنْهُ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ [کهف–18] ؛ و (اگر در آنجا بودی) خورشید را میدیدی که به هنگام طلوع به سمت راست غارشان متمایل میگردد و به هنگام غروب به سمت چپ و آنها در محل وسیعی از آن (غار) قرار داشتند؛ این از آیات خداست.
محل غار اصحاب کهف
- غار افسوس در فاصله 73 کیلومتری شهر ازمیر ترکیه در 1 کیلومتری روستای ایاصولوک در کوه ینامیرداغ قرار دارد؛ ولی این غار با وجود شهرتی که دارد با مشخصات قرآنی منطبق نیست؛ چون قرآن میفرماید: وقتی خورشید طلوع میکرد در جهت راست غار و هنگام غروب در جهت چپ غار بود بنابراین باید در غار رو به جنوب باشد در حالی که در این غار رو به شمال شرقی است.
- غار رجیب در 8 کیلومتری شهر عمان (پایتخت اردن) در روستای رجیب واقع در کوه محفورا غاری به وسعت 3 × 5/2 متر؛ در غار رو به جنوب است. داخل غار تعدادی قبر به سبک یونانی است. (گویا هفت یا هشت قبر است.) بر دیوارههای غار نقشها و خطهای یونانی قدیم به چشم میخورد که قابل خواندن نیست؛ تصویر یک سگ هم دیده میشود. بالای غار آثار یک صومعه مشاهده میشود که به ضمیمه آثار دیگر در زمان جوستینوس اول (418 ـ 427 م) بنا شده که پس از استیلای مسلمانان به مسجد تبدیل شده است. این مسجد دارای محراب، مأذنه و وضوخانه است. تمام مشخصات که در قرآن برای غار ذکر شده است با غار رجیب مطابقت دارد. افزون بر آن براساس قراین متعدد از جمله برخی روایات غار اصحاب کهف در عمان قرار دارد که بعضی از آنها را یاقوت در معجم البلدان آورده است. او مینویسد: «رقیم اسم روستایی در نزدیکی عمّان است و قصر یزید بین عبدالملک در آن قرار دارد.»
- عمان در شهر فیلادلفیا بنا شده است که پیش از اسلام، مشهورترین شهر روم بوده و از اوایل قرن دوم میلادی تا زمان فتح مسلمانان، در استیلای روم قرار داشته است.
- غاری در کوه قاسیون ـ نزدیکی صالحیه دمشق ـ است که به اصحاب کهف نسبت داده میشود.
- غاری در شهر تبری فلسطین به اصحاب کهف نسبت داده میشود.
- در شبه جزیره اسکاندیناوی ـ در اروپای شمالی ـ آثار هفت جثه که شبیه رومیان است، وجود دارد.
- در نخجوان جمهوری آذربایجان هم غاری است که به اصحاب کهف، نسبت داده میشود.
اما هیچ شاهدی که این چهار غار با مشخصات قرآن مطابقت کند، وجود ندارد؛ چون قضیه در زمان رومیان واقع شده است و رومیان بر اروپای شمالی و قفقاز سلطه نداشتهاند[۴].
معرفی اصحاب کهف در قرآن
اصحاب کهف گروهی جوانمرد با ایمان بودند که در جامعه ای مشرک و بتپرست زندگی میکردند. آنان با بصیرت کامل ایمان آورده بودند و خداوند متعال هم آنها را هدایت فرمود و از فیض معرفت و حکمت بهرهمند ساخت. آنها دانستند که اگر در بین مردم بمانند، بتپرستان آنها را تحت فشار میگذارند و نمیتوانند حرف حق را بگویند و به شریعت حق عمل کنند. از سوی دیگر، میخواستند موحّد بمانند و خود را از شرک حفظ کنند؛ بنابراین، قیام کردند و گفتند: پروردگار ما، آفریننده آسمانها و زمین است. جز او کسی را عبادت نمیکنیم. چرا این مردم ستمکار که به جای خداوند، معبود دیگری برگزیدهاند؛ استدلال روشنی ندارند؟ سرانجام، از آن زندگی خفت بار کناره گرفته و به غار پناه بردند.
خداوند متعال خواب را بر آنها مسلط کرد و 309 سال در غار ماندند. موقعیت جغرافیائی غار به گونهای بود که، خورشید وقتی طلوع میکرد، شعاع آن در جهت راست غار و زمانی که غروب میکرد در جهت چپ قرار داشت. آنها در خواب بودند؛ اما گویا بیدارند. خداوند آنها را از پهلوی راست به پهلوی چپ حرکت میداد؛ هر کس از آن جا میگذشت و بر حال آنها آگاهی مییافت، وحشتزده فرار میکرد.
در نهایت و پس از گذشت سیصد و نه سال، خداوند آنها را بیدار کرد تا ببینند چگونه نجات یافتهاند. وقتی همه بیدار شدند، دیدند خورشید، تغییر مکان داده است. یکی از آنها از دیگران پرسید: چقدر در غار ماندیم؟ بعضی گفتند: یک روز یا قسمتی از یک روز. از آن جا که خورشید تغییر مکان داده بود و آنها تردید داشتند که آیا شب هم در غار ماندهاند یا نه، یکی گفت: خداوند میداند شما چقدر این جا ماندهاید! سپس گفت: شما گرسنه هستید، بهتر است کسی به شهر برود و غذا تهیه کند، ولی هر کس به شهر میرود، مواظب باشد مردم از موضوع با خبر نشوند؛ چون اگر بفهمند، یا شما را میکشند، یا به بتپرستی مجبور میکنند و شما رستگار نمیشوید[۵].
در طول مدتی که آنها در غار بودند خداوند قوم مشرک و حاکمان آنها را منقرض کرده بود و خداپرستان غلبه یافته بودند و حکومت میکردند. در آن زمان مردم درباره معاد اختلاف داشتند و خداوند اراده کرد با بیدار کردن اصحاب کهف، نشانههایی از معاد را به آنها نشان دهد.
شخصی که برای خرید به شهر رفت، گمان میکرد همان شهری است که از آن جا خارج شدهاند؛ اما وقتی وارد شهر شد، دید همه چیز تغییر کرده است، در حیرت فرو رفت. وقتی خواست غذا بخرد، سکه ای داد (سکه مربوط به سیصد سال قبل)، مردم درباره آن سکه مشاجره کردند و خبر به سرعت در شهر پیچید و مردم زیادی جمع شدند و همراه او به سوی غار حرکت کردند و آنچه را شنیده بودند، مشاهده کردند و امر معاد برایشان روشن شد. اصحاب کهف پس از مدتی کوتاهی به اراده خداوند از دنیا رفتند[۶].
نام اصحاب کهف
نامهای اصحاب کهف رومی است؛ از این رو در ترجمه، تغییراتی پیدا کرده و در نام آنها اختلاف پیدا آمده است. در تفسیر ابوالفتوح رازی[۷]، نام آنها چنین گزارش شده است:
- مکسلمینا
- محسلمینا
- تلمیخا
- مرطوس
- نسوطوس
- نیورس
- بکرویس
- بطینوس
- قطمیر (نام سگ آنها).
نام یونانی آنها:[۸].
- MAXIMILIANOS
- IAMBLICHOS
- MARTINOS
- DIONYSIOS
- joannes
- exakous to dianos
- antonios.
در روایتی از امام صادق (علیهالسلام) که یاران امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را برمیشمرد، چنین آمده است:
«همراه امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) 27 نفر از کوفه، 15 نفر از قوم موسی، 7 نفر اهل کهف و یوشع بن نون و سلمان و ابودجانه انصاری و مقداد و مالک اشتر قیام میکنند و جزء یاران و حکام آن حضرت هستند[۹].»
نکات آموزنده
- کسانی که با بصیرت کامل ایمان بیاورند در برابر چالشها مقاوم هستند. و برای حفظ ایمان خود در صورت نیاز، هجرت خواهند کرد.
- خداوند یاور مؤمنین است و در همه حال آنان را حفظ میکند.
- شخصیتهای بزرگ تاریخ، با استقامت و پایداری اسوه شدهاند.
دلیل مخالفت اصحاب کهف با دقیانوس
اما اصحاب کهف، افرادی خداپرست بودند که بهدلیل شرک دقیانوس ـ پادشاه و حاکم شهرستان اصحاب کهف و بتپرستی مردم آن سرزمین با آنان مخالفت نمودند و گفتند: فَقالُوا رَبُّنا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلهاً لَقَدْ قُلْنا إِذاً شَطَطاً [کهف–۱۴] «پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمین است، جز او کسی را به خدایی قبول نمیکنیم، هرگاه چنین کنیم، سخنی سخت کفرآمیز گفته باشیم.»
سپس با یکدیگر گفتوگو کردند و تصمیم گرفتند از مردم آن سرزمین و حاکم آنان بیزاری جویند و کنارهگیری نمایند وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ ما یَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ فَأْوُوا إِلَی الْکَهْفِ یَنْشُرْ لَکُمْ رَبُّکُمْ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یُهَیِّئْ لَکُمْ مِنْ أَمْرِکُمْ مِرفَقاً [کهف–۱۶] . بدین منظور از شهر خارج شده به غاری که در آن سرزمین بوده پناه برده و پنهان شدند[۱۰].
آیا اصحاب کهف در زمان ظهور رجعت میکنند
بر اساس صریح قرآن کریم، مسلّم است که اصحاب کهف پس از یک خواب طولانی به امر پروردگار زنده شدند و پس از نمایش قدرت الهی از دنیا رفتند. اما در ارتباط با رجعت آنها در زمان ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف) روایاتی وجود دارد که بازگشت آنها را تأیید میکند؛ مانند این روایت که توسط یکی از مفسران بزرگ اهلسنت نقل شده است:
«أَنَّ الْمَهْدِیَ(علیهالسلام) یُسَلِّمُ عَلَیْهِمْ فَیُحْیِیهِمُ الله عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ یَرْجِعُونَ إِلَی رَقْدَتِهِمْ فَلَا یَقُومُونَ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَة [۱۱].»
مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به اصحاب کهف سلام میدهد و به دنبال آن خداوند آنها را زنده میکند. سپس به خوابگاه خود برگشته و دیگر تا روز قیامت برنخواهند خواست. برخی کتب شیعی نیز این روایت را از ثعلبی نقل کردهاند[۱۲].
پانویس
- ↑ المصباح، ج 2، ص 333؛ مفردات، ص 475، «صحب»
- ↑ مفردات، ص 475، «صحب»
- ↑ لسان العرب، ج 12، ص 176
- ↑ تفسیر قمی، ج2، ص 32
- ↑ سوره کهف، آیات 9 ـ 25
- ↑ تفسیر علی بن ابراهیم، ج 2، ص 3؛ طبرسی، مجمع البیان، ج 6، ص 311 ـ330
- ↑ تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 6، ص 309
- ↑ تفسیر المیزان، ج 13، ص 309؛ به تفسیر نمونه سوره ی کهف، آیات 9 ـ 25 و لغت نامه ی دهخدا، واژه ی اصحاف کهف رجوع شود.
- ↑ بحارالانوار، ج 35، ص 90، حدیث 95؛ میزان الحکمه، حدیث 6940
- ↑ طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن، ج ۸، ص ۳۳۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ ش.
- ↑ ثعلبی نیشابوری، ابواسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۶، ص ۱۵۷، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق
- ↑ ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 373، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق.